eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
41هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
3.4هزار ویدیو
379 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
دنیا برای دخترت دنیا نخواهد شد دیگر برای من کسی بابا نخواهد شد وقتی که مادر رفت خوش بودم تو را دارم گفتم که دیگر دخترت تنها نخواهد شد هرچند قرآن روی سر بگرفته‌ام اما شبهای قدرم بعد تو احیا نخواهد شد دنیا برایم بی تو مثل شام، تاریک است شرح غم من تا ابد معنا نخواهد شد بعد از تو و مادر خوشی بر من نمی‌آید غم از دل من تا قیامت پا نخواهد شد رنگ و روی این شهر اشکم را در آورده شهر بدون مرتضی زیبا نخواهد شد دلتنگ شهر مادرم هستم، تو می‌دانی هر خانه‌ای که خانه‌ی زهرا نخواهد شد داغ دلِ دیروز من امروز سر وا کرد شبهای من بی تو دگر فردا نخواهد شد تو رفتی و با خویش گفتم بعد تو بابا زینب میان کوفه هم پیدا نخواهد شد کوفه برای من از این پس جای خوبی نیست دور و برم اینجا به جز بلوا نخواهد شد مردم پس از تو از سرم دست بر نمی‌دارند مِهر حسین در سینه‌هاشان جا نخواهد شد امشب نمازم را نشسته خوانده‌ام بابا اما قدِ من از غم تو تا نخواهد شد گرچه شکسته سینه‌ام از داغ تو اما داغی شبیه ظهر عاشورا نخواهد شد در کودکیَم روضه‌ها را خوانده پیغمبر داغ برادر با سکوت حاشا نخواهد شد انگار می‌بینم حسینم را تهِ گودال شمر از ضریحِ سینه‌ی او پا نخواهد شد ای کاش مویش را نگیرد لعنتی، افسوس کاش از کنارش پا شود اما نخواهد شد ای کاش پیش مادرم رحمی کند، ای کاش رویش بگیرد مادرم حالا نخواهد شد وقتی صدای مادرم آمد به خود گفتم رأسش جدا می‌گردد از تن یا نخواهد شد سر را جدا کرد از تنش در پیش چشمانم ذکر من و زهرا همین شد، ای حسین جانم
🍃🌷 من و شور و نوا، شب‌های جمعه وَ قلبی مبتلا ، شب‌های جمعه قيامت می‌شود در صحن قلبم به ياد کربلا ، شب‌های جمعه ❤️ 🌷 🌙 👈
Narimani_Taheri_Babolharam_net_2.mp3
2.23M
|⇦•بِالْحُسینُ بِکربلا... زیبا ویژه آخرین شبِ جمعه ماه مبارک رمضان به نَفسِ سید رضا نریمانی
. |⇦•بِالْحُسینُ بِکربلا... زیبا ویژه آخرین شبِ جمعه ماه مبارک رمضان به نَفسِ سید رضا نریمانی ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ باز می خوای ماهی دلش نگیره باز می خوای ماهِ عسل بگیری باز دلت تنگِ خدا میدونم من و محکم تو بغل بگیری ربَّ شهرِ رمضان، دلم میگه حسین جان ربَّ شهرِ رمضان، دوسش دارم به قرآن بِالحُسینُ بِکربلا ، دستمُ بگیر ای خدا روزه داری یعنی روضه داری دلتُ قَدِّ حرم درست کن دم افطار با زبون روزه چاییِ روضه رو هم درست کن مهمون داری میکنی، نمیگی جا کم اومد ربَّ شهرِ رمضان، انگار محرم اومد ربَّ شهرِ رمضان، دلم میگه حسین جان ربَّ شهرِ رمضان، دوسش دارم به قرآن بِالحُسینُ بِکربلا ، دستمُ بگیر ای خدا چشمه ی اشکمُ قطره قطره قَدِّ دریا میکنم با روضه سر سفره میشینم با گریه روزه امُ وا میکنم با روضه ربَّ شهرِ رمضان، آقامُ تشنه کشتن چشمِ زینب نگران، تشنه با دِشنه کشتن ربَّ شهرِ رمضان، دلم میگه حسین جان ربَّ شهرِ رمضان، دوسش دارم به قرآن بِالحُسینُ بِکربلا ، دستمُ بگیر ای خدا ــــــــــــــــــ
. 📃 دوش رفتم مسجد کوفه بدیدم روی منبر 🎙 از 🗓 در ۱۴۰۰ 📍 "علیه‌السلام" 🏷 "ع" دوش رفتم مسجد کوفه، بدیدم روی منبر بود گرم خطبه آن شاهنشه دنیا و دینم گفت ای مردم سلونی، من وصی مصطفی‌یم خازن گنج علوم اوّلین و آخرینم من علی‌ام، عالی‌ام، دانای اسرار نهانم انجماراء سمایم، کارپرداز زمینم من به قرآن باء بسم الله رحمان رحیمم مومنون و کوثر و طاها و قدر و یاء و سینم آل‌عمران، مائده، اعراف، توبه، هود، نوحم مومنون و کوثر و فتح و صافات و حشر و تینم مقصد رمز الم‌نشرح لک صدرک، منم من زآنکه آرامش به قلب پاک ختم المرسلینم مقصد رمز حق از السابقون السابقونم حجّت اللهم، وصی رحمت‌اللعالمینم دائم هستم، حاکم هستم، قائم هستم، عالم هستم واصل هستم، فاصل هستم، من امام‌العارفینم دست سرمد، یار احمد، ماه مفرد، نور ایزد زیب مسند، مهر امجد، من امام‌المتقینم تا قیامت گر شود تفسیر از نهج البلاغه نیست خطی از خطوط صفحه‌ی علم‌الیقینم گفته قرآن، چنگ باید زد به حبل‌الله جمیعا اهل عالم، دست پیش آرید؛ من حبل‌المتینم من معزالمومنینم، من مذل‌المشرکین من بصیر بالعبادم، من هدی‌للمتقینم باد و خاک و آب و آتش در پی فرمان‌گذاری در شمال و در جنوب و در یصار و در یمینم بی‌نوایان را نوایم، دردمندان را دوایم بی‌پناهان را پناهم، بی‌معینان را معینم من همان شاهم که مشک پیر زن گیرم به دوشم من همان شاهم که دست حقّ بود در آستینم روز، یار خلق و شب، هم‌بازی طفل یتیمم هم‌نشینی با گدائی را به شاهی برگزینم گر ببینم اشک غم می‌ریزد از چشم یتیمی می‌رود تا عرش اعلی آه از قلب حزینم می‌سوزد امّا لیک خاکستر ندارد حالا زمین‌گیر است و بال ‌و پر ندارد افتادنش را هیچ‌کس باور ندارد جز پر زدن، فکری دگر در سر ندارد بابای شهر کوفه روی بسترش بود چادر نماز فاطمه زیر سرش بود آرام می‌بارید، تنها مرد کوفه خیلی مصیبت دید، تنها مرد کوفه دستش چه می‌لرزید، تنها مرد کوفه با چشم‌ تر می‌دید، تنها مرد کوفه ردّ طناب مانده روی دست‌ها را آه از نهاد سینه‌اش می‌رفت بالا می‌رفت چشمان علی رو به سیاهی می‌رفت کوفه بی ‌علی رو به تباهی می‌گفت زینب در دلش با سوز و آهی ای ابن‌ملجم، بشکند دستت الهی سربند زرد و صورت‌اش، هم‌رنگ می‌شد خیلی برای فاطمه، دل‌تنگ می‌شد او روی بستر بود و چشم‌اش رنگ باران چون موی حیدر، قلب زینب شد پریشان در پشت خانه، شیر در دست یتیمان اشک‌اش به روی گونه، بغض‌اش بود پنهان ای ‌کاش می‌شد خون فرق‌اش بند آید یا بار دیگر بر لبش لبخند آید وقت وصیّت‌ها شد و می‌سوخت زینب چشم علی دریا شد و می‌سوخت زینب حرف غم دنیا شد و می‌سوخت زینب زخمی به سینه جا شد و می‌سوخت زینب چشم علی خیره به چشمان اباالفضل دست حسین‌اش بود و دستان اباالفضل 👇
4_5807812935526917135.mp3
28.48M
مدح (دوش رفتم مسجد کوفه، بدیدم روی منبر) 🎥 مراسم چهارپایه خوانی عصر شهادت (عليه‌السّلام) 🗓 سه‌شنبه ۱۴ اردیبهشت‌ ۱۴۰۰ 🎙 📍 حرم (علیه‌السّلام)
♥️......♥️♥️ ): منشا گریه ی ما ... هر که :(😭 خودش گریه کنان سوی حرم خواهد شد .....💔):
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ آنقدر آلوده ام که بار خفت می کشم باخودم این درد را تا بی نهایت می کشم یابن زهرا من برای اینکه راضی ات کنم از نماز صبح تا هیئت ریاضت می کشم بسکه گریه کرده ای از دیدن پرونده ام هرکجا نام تو می آید خجالت می کشم تا نگاه مهربانت قسمت من هم شود لحظه لحظه از دوتا چشم تو منت می کشم جای تو بانفس اماره رفاقت کرده ام هرچه دارم می کشم ازاین رفاقت می کشم می شود گاهی نگاهی هم به حال من کنی!!! هرچه باشد من درِ این خانه زحمت می کشم باهمه آلودگی هرطور ممکن که شده هرشب جمعه خودم را سمت هیئت می کشم می روم یک گوشه ای در روضه هق هق می کنم آخرش در روضه های کربلا دق می کنم