eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.4هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
زمان به وقت محرم غروب عاشورا صداي هلهله در دشت آخر غوغا دوباره باز شده زخم كهنه دردي دوباره دست پليدي كه سر زد از شورا كنار شط فرات و ميان خيمه عطش و قصه اي كه نوشته ست دست يك سقا و باز گريه يك زن و دست و يك صورت وباز ناله زينب و باز يا جدا كنار خيمه نشستست دختري گل پوش و مشق ميكند اينجا ، عطش ، امان ، بابا گرفته شيون طفلم كجاست يك مادر و گريه هاي فلك سوز در دل صحرا كدام واژه بيايد كه روضه جان ندهد كمك كنيد به شاعر كمك ، شما ، آقا اميد ميرود آري اميد زينب هم كه تيغ بركشد از جا اميد عاشورا شاعر : عبدالصالح شمس الهی @majmaozakerine
بیا مسافر غریب صحرا گریه كن ای یوسف زهرا سری بزن به روضه ی ما بیا بیا هر كی بلده با آقاش نجوا كنه بیا ای همه ی کار و کس ما یه نیم نگاهِ تو بسه ما خوش اومدی به مجلس ما ما رو برای گریه خوشبحال اون كسایی كه قدم می گذارند به سمت روضه حس میكنند امام زمانشون داره باهاشون قدم میزنه ما رو برای گریه،کنار خود صدا کن سینه زن حسین و ،  از کربلا دعا کن در به درم یه عمره  ، برای یک نشونت تو روضه ها میگردم ،دنبال خال گونه ات می خوام با همه وجودم امشب صدات بزنم: یابن الحسن كجایی،میمیرم از جدایی ببین،صدقه ی سرت آقا جون چه سفره ای پهن ِبرامون صدات میاد تو روضه هامون آقا، جمعه ی اول محرم قدم بذار رو چشم ما هم بیا برای ما بده دَم مگه میشه نیایی ، شب علیِ اصغر گمون کنم جلو در  ،نشستی پیش مادر حسین.....امشب از اول جلسه باید مثل اسپند روی آتیش باشی، مادرها به جای مادرش، شما به جای همه اونایی كه می خوان برای علی اصغر ضجه بزنند. مگه میشه نیایی، شب علیِ اصغر گمون کنم جلو در،نشستی پیش مادر باید خودت بخونی ، روضه ی قحط آبُ زخم دل عمو و ،داغ دلِ رباب و لای لای علی اصغر، لای لای علی اصغر لالا لالا لالا لالا، لالای علی اصغر آروم بخواب مادر چه قدر گردن بچه شُله،همچین كه بغلش كنی،سرش میاُفته این قدر با گریه هات من و آتیش نزن مادر لالای علی اصغر تو خیمه ها نمونده، نه آبی و نه شیری داری جلوی چشمام، آروم آروم میمیری حسین.... امشب روضه خون یه نفره، من می خوام اول  از زبون مادرش بخونم، كی میتونه روضه بخونه غیر مادر؟ طاقت بیار خدای ما بزرگه ای اصغر آرم بخواب مادر زبونت و دور لبات نچرخون ای مادر لالای علی اصغر لالا می گم بخوابی، تا عموت آب بیاره قول عموت عزیزم، اصلاً نشد نداره لشكر ببینید پسرم، تو تب و تاب ِ لب تشنه ی آب ِ رحمی كنید به بچه ای كه زیر آفتاب ِ لب تشنه ی آب ِ آبش بدید میمیره آبش ندید میمیره مگه گلوی بچه ام، چند قطره آب میگیره حسین..... سلامٌ علی طفل الرضیع امشب می خوام از قران برات روضه بخونم، از قرآن، باور میكنی روضه ی علی اصغر تو قرآن باشه. وقتی مادر موسی،موسی رو به دنیا آورد، فرعون فهمید دستور داد هركی پسر دار شده، باید پسرش كشته بشه،هیچ پسری زنده نمونه، چون می دونست اگه پسری به دنیا بیاد، تاج و تخت و رسالتش رو از بین میبره، مادر موسی بچه ی یك روزه رو می خواد تو آب بندازه، اما نگرانه، مادر باید باشی تا  بفهمی،یه دقیقه از بچه ات جدا بشی میمیری، اما تو قرآن اومده خدا به چهار وسیله، به چهار آیه دل مادر موسی رو محكم كرد. خدا به مادر موسی وحی فرستاد دل مادر را آرام كردف این یه دونه، دل مادر موسی رو نگه داشت، رَبَطْنَا عَلَى قَلْبها. سومین نكته اینه، خدا به مادر موسی قول داد: اِنّا رآدّوهُ ما بر می گردونیم. هم بهش وحی فرستاد و هم دلش رو محكم كرد و هم گفت برمی گردونیم و هم وعده داد گفت:این یه روزی پیامبر میشه، خیالت راحت باشه، با این چهار امیدواری مادر موسی بچه رو تو آب گذاشت و رفت. ای خدا كاش یه نفرم رباب رو آروم می كرد. كی اومد تو كربلا به مادر این شیرخواره آرامش بده؟ مادرها حرف من رو می فهمند، موسی علیه السلام یه روزه بود،یه بچه ی یه روزه رو  مادر می خواست بذاره تو آب، یه روزه كجا و شش ماهه كجا؟ دل كندن از شش ماه سخت تره، بچه ی یه روزه رو راحت تر می تونی باهاش كنار بیای، وقتی موسی رو درون رود نیل گذاشت، پدرش نبود، اما بمیرم برا اون آقایی كه بچه تو بغلش جون داد، هنوز ابی عبدالله داشت حرف می زد، بچه رو با سه شعبه زدند،خیلی عجیب ِ، مادر موسی ، موسی رو تو آب گذاشت بازم نگران بود، اما بچه رو تو خون رها كردند، یه نگاه كرد دید قنداقه غرق خونه...آی حسین.... خیلی این شعر قشنگ ِ، زبان حال رُباب رو گوش بده،رُباب داره با فرشته های آسمون حرف می زنه، آخه تا این بچه رو زدند ندای آسمانی بلند شد: رهاش كن حسین، دَعهُ.فرشته هارو آماده كردیم،بچه ات رو اینجا نگه می دارند. خبر رسیده به من ای فرشته های خدا سپرده اند علی اصغر مرا به شما سپرده اند كه از شیر دایه های بهشت بنوشد و بشود مرهمش كفیه شفا ولی ملائكه من مادرم دلی دارم هنوز دل نگرانم برای آن لب ها هنوز دل نگرانم برای طفلی كه مرا گذاشته با گهواره اش تنها بگو فرشته كه آرام و تخت خوابیده است؟ بگو كه دست خدا تاب می دهد او را؟ شده است دست پدر حال حجر اسماعیل بگو طواف كنندش فرشته ها به دعا برای ذبح عظیمی كه نذر حق كردیم گرفته ایم چه شب ها به گریه اش احیا نخورده است اصغر من بی وضوی من شیری نداده بوسه به او جز به نام حق بابا برای اصغر من زمزمی بجوشانید قسم به مروه شمارا قسم به سعی و صفا جواب گریه ی او را خدا پسند دهید كه تلخ داده جوابی به گریه اش دنیا سفارش پسرم را نمی كنم دیگر علی است زندگی ام جان او و جان شما مادر موسی ِ پیغمبر رو خدا آروم كرد،یه مادر دیگه ام سراغ دارم،اونم آرامشش بهم ریخت اما پیغمبر خدا آرومش كرد،زود بگ
4_5897620744635946131.mp3
975.4K
🎶 [ من اگر روضه نرم میمیرم ... ] ۲۱_مرداد_۹۹ 🏴 🎤 حاج حيدر خمسه @majmaozakerine
🔹اومد بالا منبر، گفت فردا شب میخوام روضه ی تموم بخونم تو حرم امام حسین 🔸همه منتظر بودن فردا شب اومدن نشستن 🔹بالای منبر اومد گفت امام حسین اومد کنار بدن جوونش علی اکبر صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله گفت و از منبر پایین اومد 👈گفتن آقای روضه خون، بعد علی اکبر قاسم بود،بعد علی اکبر ابالفضل بود، علی اصغر بود خوده امام حسینم بود 👈شما فرمودی میخوام روضه ی تموم بخونم 👈چرا به اینجا ختم کردی؟! 💠گفت تا جاییکه من میدونمو مطالعه کردم،امام حسین کنار بدن علی اکبر جون داده... سَرا رو آوردن تو مجلس اون نامرد، گفت دونه دونه سرا رو برام معرفی کن 👈این سر، سر حسینه 👈این سر، سر قاسمه 👈این سر، سر علمدار کربلا ابالفضله 👈این سر،سر شهزاده علی اکبره 🔹تا گفت علی اکبر، گفت به من بگید اول بابا رو کشتید یا پسرُ؟؟! 🔸گفت مگه برا شما فرقیم داره؟! هر دوتا سر، جلو چشمته گفت نه! 😭اگه اول پسرُ کشتید،نیاز نبود بابارو بکشید! 👈اینی که من دارم روضه علی اکبر میخونم،تو میگی حسین به همین صدق میکنه که امام حسین، کنار بدن علی اکبر جون داده! 💠امشب اگه رفتی خونه، اگه ازت پرسیدن روضه خون امشب چه روضه ای خوند نکنه بگی روضه علی اکبر! حواست باشه! بگو روضه جون دادن امام حسینو خوند اینام علی اکبرای امام زمانن 🔹من مطمئنم همه عمرت آرزوت این بود هر روضه ای که رفتی، تو دلت میگفتی خدایا میشه روضه امشبی رو امام حسین بیاد؟؟! 🔸قدم رو چشم منه روسیاه بزاره 💠آرزوی من و شماست که آقامون سیدالشهدا قدم رنجه بفرمان قدم بر دیدگان ما بزاره اما امشب بگو،خدا کنه نیاد جلو چشم بابا،روضه پسر خوندن خیلی سخته نمیدونم خونواده های شهدا، تو جمع ما هستن اینا میفهمن چی میگم ببخشن... دوتا از پدر شهدا تو جلسه حضور دارن من بی ادبی نکنم اینا میفهمن روضه علی اکبر یعنی چی 🔹اسبای نجیب عرب وقتی صاحبشون زخمی میشده یجوری تربیت شده بودن صاحبشونو بر میگردوندن به سمت خیمه خودی همه اون نامردا، بغض داشتن اونیکه از فاطمه بغض داشت،نیزه به پهلو میزد 🔹دارم روضه میخونما 🔹انقد مقدمه چیدم برا .... همین آخرشه 👈اونیکه از فاطمه بغض داشت،نیزه به پهلو میزد 👈اونیکه از علی بغض داشت،نیزه به فرق سر میزد خون جلو چشم اسبُ گرفت اسب بجای اینکه برگرده به سمت خیمه حسین، اشتباهی رفت سمت دشمن،،، صدای علی اکبر بلند شد 💠ابتا... علیکَ مِنیَّ السلام اگه یبار دیگه میخوای منو ببینی،عجله کن از دور دید امام حسین، یه چیزی رو محاصره کردن 👈شمشیرا بالا میره پایین میاد 👈نیزه ها بالا میره پایین میاد 👈خنجرا بالا میره پایین میاد 🔹دستا که پایین میومد حسین، میگفت آخ دلم... 😭😭😭 وای جیگرم... 😭😭😭 وای پسرم... 😭😭😭
4_5816475141533599600.mp3
2.71M
🔳 (ع) 🌴اگه از خاک حجره سر برنداشتی آقا 🌴خداروشکر که دیگه خواهر نداشتی 🎤 👌بسیار دلنشین @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 شب جمعه است هوایت نکنم می میرم.... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🎁 هدیه استفاده: یک صلوات💐 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللّٰهِ فِى أَرْضِهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ اللّٰهِ فِى خَلْقِهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نُورَ اللّٰهِ الَّذِى يَهْتَدِى بِهِ الْمُهْتَدُونَ، وَيُفَرَّجُ بِهِ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْمُهَذَّبُ الْخائِفُ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْوَلِىُّ النَّاصِحُ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا سَفِينَةَ النَّجاةِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ الْحَيَاةِ، السَّلامُ عَلَيْكَ، صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْكَ وَعَلَىٰ آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ، عَجَّلَ اللّٰهُ لَكَ مَا وَعَدَكَ مِنَ النَّصْرِ وَظُهُورِ الْأَمْرِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلاىَ، أَنَا مَوْلاكَ عَارِفٌ بِأُولَاكَ وَأُخْرَاكَ، أَتَقَرَّبُ إِلَى اللّٰهِ تَعَالَىٰ بِكَ وَبِآلِ بَيْتِكَ، وَأَنْتَظِرُ ظُهُورَكَ وَظُهُورَ الْحَقِّ عَلَىٰ يَدَيْكَ؛ سلام بر تو ای حجّت خدا در زمینش، سلام بر تو ای دیده خدا در میان مخلوقاتش، سلام بر تو ای نور خدا که ره‌جویان به آن نور ره می‌یابند و به آن نور از مؤمنان اندوه و غم زدوده می‌شود، سلام بر تو ای پاک‌نهاد و ای هراسان از آشوب دوران، سلام بر تو ای همراه خیرخواه، سلام بر تو ای کشتی نجات، سلام بر تو ای چشمه حیات، سلام بر تو، درود خدا بر تو و بر خاندان پاکیزه و پاکت، سلام بر تو، خدا در تحقق وعده‌ای که به تو داده از نصرت و ظهور امرت شتاب کند، سلام بر تو ای مولای من، من دل‌بسته به تو و آگاه به مقام و موقعیت دنیا و آخرت توأم و به دوستی تو و خاندانت به‌سوی خدا تقرّب می‌جویم و ظهور تو و ظهور حق را به دست تو انتظار می‌کشم؛ وَأَسْأَلُ اللّٰهَ أَنْ يُصَلِّىَ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَأَنْ يَجْعَلَنِى مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ لَكَ وَالتَّابِعِينَ وَالنَّاصِرِينَ لَكَ عَلَىٰ أَعْدائِكَ، وَالْمُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ يَدَيْكَ فِى جُمْلَةِ أَوْلِيَائِكَ . يَا مَوْلاىَ يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ، صَلَواتُ اللّٰهِ عَلَيْكَ وَعَلَىٰ آلِ بَيْتِكَ، هٰذَا يَوْمُ الْجُمُعَةِ وَهُوَ يَوْمُكَ الْمُتَوَقَّعُ فِيهِ ظُهُورُكَ، وَالْفَرَجُ فِيهِ لِلْمُؤْمِنِينَ عَلَىٰ يَدَيْكَ، وَقَتْلُ الْكافِرِينَ بِسَيْفِكَ، وَأَنَا يَا مَوْلاىَ فِيهِ ضَيْفُكَ وَجَارُكَ، وَأَنْتَ يَا مَوْلاىَ كَرِيمٌ مِنْ أَوْلادِ الْكِرَامِ، وَمَأْمُورٌ بِالضِّيافَةِ وَالْإِجَارَةِ، فَأَضِفْنِى وَأَجِرْنِى صَلَوَاتُ اللّٰهِ عَلَيْكَ وَعَلَىٰ أَهْلِ بَيْتِكَ الطَّاهِرِينَ. و از خدا درخواست می‌کنم بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستد و مرا از منتظران و پیروان و یاوران تو در برابر دشمنانت و از شهیدان پیش رویت، در شمار شیفتگانت قرار دهد، ای سرور من، ای صاحب زمان، درودهای خدا بر تو و بر خاندانت، امروز روز جمعه و روز توست، روزی که ظهورت و گشایش کار اهل ایمان به دستت در آن روز و کشتن کافران به سلاحت امید می‌رود و من ای آقای من در این روز میهمان و پناهنده به توأم و تو ای مولای من بزرگواری از فرزندان بزرگواران و از سوی خدا به پذیرایی و پناه‌دهی مأموری، پس مرا پذیرا باش و پناه ده، درودهای خدا بر تو و خاندان پاکیزه‌ات. سید ابن طاووس فرموده است: من پس‌ازاین زیارت به این شعر تمثل می‌جویم و به آن حضرت اشاره کرده، می‌گویم: نَزِيلُكَ حَيْثُ مَا اتَّجَهَتْ رِكَابِي‌ وَضَيْفُكَ حَيْثُ كُنْتُ مِنَ الْبِلادِ بر تو نازل مى‌شوم هرکجا که راحله‌ام روى آورد و مرا وارد نماید و میهمان تو هستم در هرکجا که باشم از شهرها.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼 🌼 🌼یارب اے ڪاش دگر بار بهاران برسد 💛باغ را زمزمه ے بارش باران برسد 🌼فرح و شور وصال و طرب و شادے و نور 💛پس از این دوره ے طولانے هجران برسد 🌼ڪاش بیرون شود از پرده ے غیبت مه من 💛روزگار خوش سرمستے یاران برسد 🌼دلم آهنگ قدومش به عیان مے شنود 💛شاید آن ماه لقا ، صاحب دوران برسد 🌼الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّڪَـــ الْفَـــرَج🌼
راز دل افشا کنم در میکده عقده ها دارم میان بتکده در پی زیبا رخ شهزاده ام سجده بر خاک زمین بنهاده ام چشم هجران مرا روشن نما با قدومت خانه را گلشن نما با دو چشم مست خود دل می بری کشتی غم را به ساحل می بری در بیابان در پی آئینه ام واژه ای باشد میان سینه ام لاله ام وصف خودش آغاز کرد همچو بلبل نغمه اش را ساز کرد گفته من زیباترین آلاله ام بهترین واژه برای لاله ام نام من دل می برد از عاشقان نور من باشد میان کهکشان موی من تفسیری از شبها بود روزها از روی من پیدا بود هر ملک بر صورت من خنده کرد نام من افلاکیان را زنده کرد نام من بر روی لبهای همه مهدیم من یادگار فاطمه مهدیم من مونس و دلدار تو در پریشانی منم غمخوار تو مستم از آن جرعه باقی عشق مهدیا ای آخرین ساقی عشق بر تمام دیده گان گشتم نهان ابن زهرا هستم ای اهل جهان پشت ابری روی من باشد نهان سرخی مغرب منم ای عاشقان دیده ام من روی سائل را سیاه دیده ام من نوکرم را در گناه دیده ام من در گناهی غوطه ور می شود در تو گناهان شعله ور گریه ها کردم برای شیعیان من دعا کردم برای عاصیان دین خود را بر عدویت باختی دیده ای رویم ولی نشناختی بارها کردم سلامت یار ما با خودت گفتی که بود این آشنا نام من دیگر برایت مرده است مال دنیا روح دین را برده است بس کنم صحبت ز کار پست تو گیرم ای عاشق دوباره دست تو لیک با من همسفر شو آشنا تا زخود گویم برایت قصه ها نام زهرا مایه جان و تن است ذوالفقار مرتضا پیش من است مهدیم من مونس بیچاره ها مهدیم من وارث گوشواره ها پیش من شمشیر جدم حیدر است در دو دستم گوشواره مادر است وارث باغ فدک هستم ولی غصه ها دارم به آوای علی ناله دار کوچه این جان و تن است هیزم خصم علی پیش من است در شب میلاد من مستی نما بین این سفره بیا دستی نما عیدیت را بر گدا مهدی بده راهیم بنما بسوی میکده شاعر.آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) ــــــــــــــــــ «کانالِ سبک و شعرِ بابُ الحَرَم» @babollharam
از تو يک عمر شنيديم و نديديم تو را به وصالت نرسيديم و نديديم تو را روزي ما فقرا شربت وصل تو نبود زهر هجر تو چشيديم و نديديم تو را شايد ايام کهنسالي ما جلوه کني در جواني که دويديم و نديديم تو را چقدَر چلّه نشستيم و عزادار شديم چقدَر شمع خريديم و نديديم تو را گاهي اندازه ي يک پرده فقط فاصله بود پرده را نيز کشيديم و نديديم تو را سعي کرديم شبي خواب ببينيم تو را سحر از خواب پريديم و نديديم تو را مدتي در پي تو رند و نظر باز شديم همه را غير تو ديديم و نديديم تو را فکر کرديم که مشکل سر دلبستگي است از همه جز تو بريديم و نديديم تو را لااقل کاش دم خيمه ي تو جان بدهيم تا بگوييم: رسيديم و نديديم تو را چون کودکی که گم شده در ازدحام شهر دنبال رد پای تو هر میدوم
‍ ❣﷽❣ 💠 🌸 💠 جمعه به جمعه واسه تو منتظرم "اَینَ الحسن اَینَ الحسین" ذکر لبم "جولای دزفولی" نبودم واسه تو اما آقا نوکر ساده‌ت که بودم چی میشه که من هم آقا "علی ابن مَهزیار" شم "سیدِ رشتی" باشم و برای تو بی‌قرار شم خوب یا بد ٫ بپذیر آقا سند این دل نوشته شد به پای تو تو خیمه‌ت ٫ بشینم روزی ببینم آخر جمال دلربای تو میبارم ٫ مثِ بارون تا بشم اونی که روسپیدم، کنی تو پر از عشق و، شور و امیدم کنی تو آخر رو زانوهات، شهیدم کنی تو 💠بیا یابن الزّهرا ٫ فدای غم تو هرچی گذشت عشق تو شد تشدید آقا یاد تو هم میده به دل امّید آقا واسه کسی که دائما در یاد توست معنا نداره غیبت خورشید آقا یه خرده روراستی کنم میدی خودتو نشونم برس به داد نوکرت که آقا هنوز جوونم میدونم ٫ نشدم آقا اونی که آخر ٫ بیای هدایتم کنی میدونم ٫ نشدم آقا اونی که آخر ٫ غرق شهادتم کنی میدونم ٫ نشدم آقا اونی که محشر،بیای شفاعتم کنی ولی دارم امید، به اشکای چشمام دعاهای خِیر،ِ شب و روزِ بابام دارم گوشه چشمی، به الطاف آقام 💠بیا یابن الزّهرا ٫ فدای غم تو ذکر لبِ عاشقای پیر و جوان "اَلْمُسْتَغاثُ بِکَ صاحبَ الزّمان" شام سه‌شنبه مسجد سهله آقا خالیه جای زائرای جمکران باید بسازی با همه درد و غم و دوری آقا فدای غربتت بشم چقده صبوری آقا منتظر ٫ میمونم بازم،برسه روزی با لشکری از شهدا با اذنِ، مادرت زهرا، ذوالفقار در دست علم به دوش بشی آقا حرم ان‌شاءالله میبینم، میمیرم ضریح شش‌گوش‌و توو آغوش میگیرم امیری حسینٌ وَ نِعمَ الاَمیرم 💠امیری حسینٌ ٫ وَ نِعمَ الاَمیرم 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
جلوی آئینه.mp3
911.4K
جلوی آئینه خودمو می بینم خیلی تغییر کردم جدی جدی با روضه های تو خودمو پیر کردم باور من اینه که همیشه تو زندگیمی من عوض شدم ولی تو حسین بچه گیمی حواست هست به موهای سفید سرم چقدر امسال از گذشته شکسته ترم حواست هست نوکرت داره پیر میشه بخرم ببرم به حرم داره دیر میشه دوسِت دارم علیه السلام @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥راه دیدار با عجل الله فرج الشریف 💥ببینید و انتشار دهید 🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤 @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لالا لالا گلم ، ای پاره ی تنم هر جور شده برات آب پیدا میکنم الان میاد عمو ، یه کم طاقت بیار عمو نمیزنه زیر قول و قرار آروم بخواب عمو میاد جون ربابِ عمو میاد به هرکی رو زدم نداشت یه قطره آب عمو میاد .. از تشنگی سرت ، خمِ رو گردنت وای اگه با یه تیر ، از شیر بگیرنت می‌ترسم تیر اگه پیچیده شه به موت رو دستایِ بابا ، گیر کنه تو گلوت از حرمله بدم میاد اون قاتل بدم میاد چون بین حلقُ پیکرت زد فاصله بدم میاد .. چرا قهری مگر تقصیر دارم؟ به جایت بر کفم زنجیر دارم کف آبی فقط خوردم عزیزم بیا از نیزه پایین شیر دارم مرا آزار با زنجیر می‌داد به من نان خشک با تحقیر می‌داد زنِ شامی مرا سوزاند وقتی کنارم طفل خود را شیر میداد سرم شد خاک عالم نیزه رد شد به پشتِ خیمه دیدم نیزه رد شد به دنبال تو می‌گشتم بر خاک چنان زد از سرت هم نیزه رد شد کاش میشد که حسینم به کسی رو نزند کاش میشد که سنان نیزه به پهلو نزند تو اگر بی سر و سامان بشوی می‌میرم وسط معرکه عریان بشوی می‌میرم بس کن رباب نیمه‌ای از شب گذشته  است دیگر بخواب نیمه ای از شب گذشته است کم خیره شو به نیزه علی را نشان نده گهواره نیست دست خودت را تکان مده با دست هایِ بسته مزن چنگ بر رُخَت با ناخن شکسته مزن چنگ بر رُخَت بس کن رباب حرمله بیدار می‌شود اینجا دوباره حلقه انظار میشود ترسم که نیزه‌ دار کمی جابه‌جا شود از روی نیزه رأس عزیزت رها شود یک شب ندیده‌ایم که با غم نیامده حتی هنوز زخم گلو هم نیامده گرچه امید چشم تَرت ناامید شد بس کن رباب یک شبه مویت سپید شد پیراهنی که تازه خریدی نشان نده گهواره نیست دست خودت را تکان نده با خنده خواب رفته ، تماشا نمیکند مادر نگفته است و زبان وا نمیکند اینجا به نیزه کودکِ تو خواب میکنند فرقی نمی‌کند که چه پرتاب می‌کنند بر نیزه‌های قافله سنگی اگر خورد هر سر که کوچک است بر او سخت‌تر خورد
4_5798480658787469062.mp3
1.95M
@majmaozakerine ‍ شاید این جمعه بیاید خبر آمد خبری در راه است سرخوش آن دل که از آن آگاه است شاید این جمعه بیاید … شاید پرده از چهره گشاید … شاید دست افشان … پای کوبان می روم بر در سلطان خوبان می روم می روم بار دگر مستم کند بی سر و بی پا و بی دستم کند می روم کز خویشتن بیرون شوم در پی لیلا رخی مجنون شوم هر که نشناسد امام خویش را بر که بسپارد زمان خویش را با همه لحظه خوش آواییم در به در کوچه ی تنهاییم ای دو سه تا کوچه ز ما دورتر نغمه ی تو از همه پر شور تر کاش که این فاصله را کم کنی محنت این قافله را کم کنی کاش که همسایه ی ما می شدی مایه ی آسایه ی ما می شدی هر که به دیدار تو نایل شود یک شبه حلال مسائل شود دوش مرا حال خوشی دست داد سینه ی ما را عطشی دست داد نام تو بردم لبم آتش گرفت شعله به دامان سیاوش گرفت نام تو آرامه ی جان من است نامه ی تو خط اوان من است ای نگهت خاست گه آفتاب در من ظلمت زده یک شب بتاب پرده برانداز ز چشم ترم تا بتوانم به رخت بنگرم ای نفست یارومدد کار ما کی و کجا وعده ی دیدار ما دل مستمندم ای جان به لبت نیاز دارد به هوای دیدن تو هوس حجاز دارد به مکه آمدم ای عشق تا تو را بینم تویی که نقطه ی عطفی به اوج آیینم کدام گوشه ی مشعر کدام گوشه ی منا به شوق وصل تو در انتظار بنشینم ای زلیخا دست از دامان یوسف بازکش تاصبا پیراهنش را سوی کنعان آورد ببوسم خاک پاک جمکران را تجلی خانه ی پیغمبران را شعر از : مرحوم آقاسی ((صلوات))