📖 #متن_روضه
🔊 روضه جانسوز حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
⚫️ ویژه شهادت #حضرت_محسن علیه السلام 🔻
****
دست نوازشش دگر از کار مانده است
در بازویش مدال غم یار مانده است
با این که نا نداردو قدش کمان شده
چون کوه پشت حیدر کرار مانده است
زینب حریف آن همه خونریزی اش نشد...
*به خدا خیلی حرفا رو نمیشه زد" هیچ وقت کسی نمیتونه بگه،مثل،مادرمو زدن " آره والا،سادات بده یه پسر بیاد بگه مادرمو زدن .... اما من میگم*
چنان سیلی سریع و بی هوا آمد ...
خودم دیدم ......
ننم ای وای .... ننم ای وای ....
عزیزم هنوزم ، تو خیلی جوونی
مگه قول ندادی کنارم بمونی
داری با سکوتت منو می سوزونی
سه ماهه که روتو ازم می پوشونی ...
علی رو حلال کن که پهلوت شکسته ....
*فاطمیه نیومده هنوز،چه خبرتونه؟!! این برا اونا که گریه نکردن میگم*
علی رو حلال کن که پهلوت شکسته
علی رو حلال کن که بازوت شکسته
*امام زمان (عج) ازت معذرت میخوام اینو میخوونم*
روی پیرهن تو دیدم خون تازه
دیدم داره اسما،یه تابوت میسازه
مرو نور خونم ... مرو مهربونم ... 2
*تو همین روزا بود اومدن عیادت مادرمون،بزار اینجوری بگم،گفت خیلی سال پیش اولادش تو مدرسه معلمه صداش کرد،گفت سید بیا برا پسرت"
رفتیم شروع کرد بی ادبی کردن،حرفایی رو زد یه نگا کردم دیدم بغض کرده" گفت به بچه م اشاره کردم هیچی نگیا، معلمه"خیلی بهم ریختم؛ گفت بچه م که رفت به معلمه گفتم ساداته ... مادرش زهراست ..."اگه دلش بشکنه واویلا ...
گفت صبح اول صبح معلمه زنگ میزنه، آنی الان بیاین مدرسه،هی پرسیدم طوری شده؟!! گفت بیا بیا ..." رسیدم مدرسه میخواست دستامو ببوسه،پاهای بچه مو ببوسه،چرا چی شده؟؟؟ گفت مادرمو خواب دیدم .... مادرم سیده ست ...." گفت چه کار کردی با پسر زهرا ...." من همین جا یه گریز بزنم ...."
مگه امام حسن ،پسر سادات نبود ...؟!!! یه بغضی کرد ...." آه .... سه ماه هی نگا میکرد به مادر ... یاد اون روز افتاد .... رو پا وایساد .... هر کاری کرد نشد ...،دست رد شد .... یه جوری خورد .... صورت به دیوار خورد .... آه .... گوشواره شکست .... یا زهرا .....
صدات برسه مدینه یا زهرا .....*
ببین دشمنم قد علم کرده زهرا
*اومد بالاسرش*
چقدر پلکای تو ورم کرده زهرا ...
همونی که می زد تو رو تازیونه
برای عیادت اومد توی خونه ....
* گفت فاطمه م،اومدن دم در،فاطمه جان،همونایی که به تو جسارت کردن (ببین اینجا ولایت پذیری رو ببین) نگاه به امیرالمؤمنین کرد گفت خونه،خونه ی تو" بیت بیتک" اگه تو میگی بیان،بیان" اما من ازینا نمیگذرم .... آه به بابام شکایتشونو می کنم،
تموم امیدم،همه ناامید شد
یه جوری لگد زد که بچم شهید شد ...
*امام زمان،سادات من معذرت میخوام*
دیدم خونمون شد برات قتلگاهو
زدن چل نفر وای ... زن پا به ماهو
نرو نور خونم .... نرو مهربونم ....
مرو ای جوونم ......
#روضه_حضرت_زهرا
🎤 حاج حيدر خمسه
.
#محسنیه
تقدیم به اول شهید راه ولایت حضرت محسنبنعلی علیهالسلام
#بای_ذنب_قتلت
برای مادر خود تا سپر شدی دمِ در
گرفت جان تو را ضربههای محکم در
کسی هنوز نفهمیده داغ شیر خدا
غم تو بود؟ غم کوچه بود؟ یا غم در؟
عجب حکایت تلخی شد این که با شدت
به جان جسم تو افتاد بیمقدمه، در
سیاه شد همهی چوبها به این علت
که در عزای تو باشد لباس ماتم در
به شکل خون شده و قطرهقطره از آن میخ
به احترام تو میریخت اشک نمنم در
هزارسال گذشتهست و ماجرایی تلخ
هنوز هم که هنوز است مانده در خم در
به ذبح اعظم گودال سرخ عشق قسم
که تا ابد لقب توست: ذبح اعظم در.
دعای حضرت زهرا و محسن است فرج
که پرده میکشد از روی راز مبهم در
#مجتبی_خرسندی
#فاطمیه
#در_و_دیوار
.
تقویم: وفات حضرت سكينه بنت الحسين
پرش به ناوبریپرش به جستجو
تقویم هجری قمری
روز واقعه:5 ربیع الاول
سال 117 هجری قمری
حضرت سکینه سلام الله علیها، دختر ابى عبدالله الحسين علیهالسلام و رباب، دختر امرءالقيس است. نام اصلى وى، "آمنه" يا "اميمه" بود و مادرش رباب او را به "سكينه" ملقب ساخت.[۱]
اين بانوى شريف علوى در دامن مهرانگيز پدر ارجمندش حضرت امام حسين علیهالسلام و مادر گرانمايه اش حضرت رباب سلام الله علیها و عمه بزرگوارش حضرت زينب كبرى سلام الله علیها پرورش يافت و از راهنمايى و تربيت ناب برادرش حضرت على بن الحسين علیهالسلام معروف به امام زين العابدين در ايام امامت آن بزرگوار بهره هاى وافر يافت.
وى از زنان خردمند و داناى عصر خويش بود. علاوه بر بهره مندى كامل از حُسن جمال از فضايل معنوى مانند تعبد، تدين و تقواى الهى برخوردار بود و در زمينه شعر، سخنورى و فصاحت بيان از ممتازان عصر و خانه وى هميشه مجمع ادبا، شُعرا و سخنسرايان عرب بود.[۲]
درباره تاريخ تولدش، اطلاع دقيقى در دست نيست. اما وى در واقعه عاشورا، دخترى رشيد و بالغ بود. برخى از مورخان، وى را در واقعه كربلا بين ده تا سيزده ساله خوانده اند. بنابراين تولدش بايد ميان سال هاى 47 تا50 قمرى باشد. او در مدينه و در اواخر عصر امامت حضرت امام حسن مجتبى علیهالسلام ديده به جهان گشود.[۳]
امام حسين علیهالسلام به تمامى فرزندانش از جمله سكينه، عشق و علاقه داشت و آنان را به خاطر برخوردارى از فضايل و كمالات نفسانى، بسيار دوست مى داشت. روايت شد كه آن حضرت درباره سكينه و مادرش رباب و خانه اى كه آن دو در آن زندگى مى كردند شعرى عاطفى سرود كه ترجمه اش چنين است: به جانت سوگند! من به راستى خانه اى كه سكينه و مادرش رباب در آن باشند، دوست دارم. من آن دو را دوست دارم و براى آنان دارايى ام را نثار مى كنم و هيچ ملامت گرى نمى تواند مرا در اين كار سرزنش كند.[۴]
آن حضرت، پس از واقعه كربلا به مدت 57 سال زندگى كرد. در آغاز تحت كفالت برادر بزرگوارش امام زين العابدين علیهالسلام قرار داشت تا اين كه ازدواج نمود و به خانه همسرش نقل مكان كرد. اين بانوى مكرمه، بين 67 تا 70 سال زندگى كرد و سرانجام در كمال شرافت و عفت دار فانى را وداع گفت.
درباره درگذشت اين بانوى بزرگ علوى، دو روايت نقل شده است: روايت نخست حاكى است كه وى در پنجم ربيع الاول سال 117 هجرى قمرى و در عصر خلافت هشام بن عبدالملك و در حاكميت خالد بن عبدالملك بن حارث در مدينه بدرود حيات گفت و روايت ديگر مى گويد كه وى در پنجم ربيع الاول سال 126 هجرى قمرى در مكه معظمه وفات يافت.[۵]
به هر روى، درگذشت وى در پنجم ربيع الاول مورد اتفاق تاريخنگاران و سيرهنويسان است. در همان سالى كه حضرت سكينه سلام الله علیها وفات يافت، خواهرش حضرت فاطمه بنت الحسين علیهالسلام نيز در مدينه بدرود حيات گفت.[۶]
پانویس
منتهى الآمال، ج 1، ص 462 و وفيات الأعيان، ج 1، ص 379.
اعلام النساء، ج 2، ص 202.
شام سرزمين خاطره ها، ص 104.
منتهى الآمال، ج 1، ص 463.
شام سرزمين خاطره ها، ص 107؛ اعلام النساء، ج 2، ص 224؛ وفيات الأعيان، ج 1، ص 378.
وقايع الايام، ص 206 و منتهى الآمال، ج 1، ص 463.
منابع
سيد تقى واردى، روز شمار تاريخ اسلام، جلد سوم، ماه ربیع الاول
منابع بیشتر:
وقایع الایام شیخ عباس قمی، 5 ربیع الاول
متن شعر روضه شهادت حضرت سکینه سلام الله علیها، حجت الاسلام میرزامحمدی:
آن بلبلم که سوخته شد آشیانه ام
صیاد سنگدل زده آتش به خانه ام
بال و پرم ز سنگ حوادث شکسته شد
از بس که شمر شُوم زده تازیانه ام
چون شمع آب شد تنم از بس گریستم
ترسم که سیل اشک کند سر به نیستم
زان ساعتی که رفتی و دیگر ندیدمت
جویای گنج بودم و ، ویران نشینم شدم
دستم نمی رسید ببوسم تو را ز نی
از دور گرد خرمن تو خوشه چین شدم
ویرانه و داغ ، زخم زبان ، طعنه ی بی کسی
این کوه را تن چون کاه چون کشم
پای تو و که برسر چشمان خود نهم
دست تو کو خار ز پایم برون کشم
💠 روضه و توسل جانسوز_ ویژه وفات #حضرت_سکینه سلام الله علیها
استاد حجت الاسلام میرزامحمدی
🔴 اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم
🔵 تا دم مرگ اینو دائما هر وقت مشرف میشی به زیارت میگی "آقاجان نکنه این زیارت آخرین زیارت ما باشه ..." به خدا اربعین که اومدن آخرین زیارتشون شد" دیگه نتونستن کربلا برگردن ..." انقده کنار این قبور مطهر ناله زدن،سه روز اونقده ضجه زدن که امام سجاد فرمود: دیدم عمه ها و خواهرام دارن جون میدن" دستور دادم سوار شن به سمت مدینه حرکت کنیم " همه سوار شدن" اما دیدن سکینه هنوز از کنار قبر بابا جدا نشده ...."
الله اکبر ، روز یازدهمم آخرین نفری که از گودال جدا کردن همین دختر بود ..."چی جوری جداش کردن؟؟ من از شما می پرسم ، مگه یه بچه ی 13 ساله چقدر نیرو لازم داره که او رو از کنار بدن بابا جدا کنن؟؟؟ اما نوشتن :
فَجتَمَعَ عِدَّةٌ مِنَ الأعراب،فجروها عن جسد ابیها ....
🔵 به خدا نمی شه بعضی عبارات رو ترجمه کرد،اما خیلی ساده بگم،یعنی این نازدانه رو کشون کشون از کنار گودال بردن ....." اربعینم که وقتی آخرین نفر،خواست با تربت بابا خداحافظی کنه،دید دیگه کسی نمونده باهاش حرف بزنه رو کرد به خاک گرم کربلا،فرمود: اَلا یا کربلا نُودِعکِ جِسماً بَلا کَفَنٍ وَ غُسلٍ دَفِینا ....."
قافله رسید به مدینه،روز جمعه بود وارد مدینه نشدن" بشیر آمد وارد مدینه شدهی صدا زد "یا اَهْلَ یَثْربَ لامُقامَ لَکْمْ بِها" تو خونه هاتون دیگه نمونید ...." چرا ؟؟؟
آخه: قُتِلَ الْحُسَیْن فَاَدْمُعی مِدْرارٌ .....
فقط یه جلوش رو اشاره کرد" چه جوری کشتنش؟؟ اَلجِسْمُ مِنْهُ بِکَرْبَلاءمُضَرَّجٌ ، وَالرَّأسُ عَلَی الْقَناهِ یُدارُ ...."
قافله به استقبال آمدن به دنبال بشیر آمدن بیرون مدینه به استقبال قافله ی ابی عبدالله ...." چی جوری وارد مدینه شدن بماند، هر کی رفت سراغ یه بانویی" زن ها اومدن نزد سکینه . همه کنار قبر پیغمبر جمع شدن دیدن دختر علی زینب سلام الله علیها ؛یه پیراهن پاره پاره،یه پیراهن غرق به خون،سوراخ سوراخ رو، رو قبر پیغمبر پهن کرد" سفره ی روضه رو پهن کرد ... دیدن دیگه نمی شه با زینب حرف زد ... اومدن سراغ سکینه ... گفتن آی بانو از کربلا تا مدینه کجا به شما بیشتر سخت گذشت؟ فرمود هیچ جا برا ما مجلس یزدید نمی شد .... سر بریده ی بابای غریبم میان تشت ... همه مشغول لهو و لعب،خوشگذرانی و می گساری بودن،ما رو به طنابی بسته بودن......ای حسین
#سینه_زنی_زمینه
#امام_حسن_عسکری_ع
#حاج_حسین_سازور
دوباره زهرِ جفا
دوباره شور و نوا
یه روز بقیع و یه روز،سامره غرقِ عزا
حال و هوایِ سامره حالِ دیگریِ ، وای وای
حضرتِ حجت غرق عزای عسکریِ ، وای وای
غصه برای عسکری ....
وای ... وای ... وای ... غریب سامره
دوباره تشنه لبی
دوباره تاب و تبی
دوباره چشمِ ترِ ، خواهری و زینبی
زِگریه پر خون شده دو چشمِ پسری ، وای وای
به خاکِ غربت فِتاده صورت پدری ، وای وای
کسی ندارد خبری ...
دوباره زهرِ جفا
دوباره شور و نوا
یه روز بقیع و یه روز،سامره غرقِ عزا
حال و هوایِ سامره حالِ دیگریِ ، وای وای
حضرتِ حجت غرق عزای عسکریِ ، وای وای
غصه برای عسکری ....
وای ... وای ... وای ... غریبِ سامره
این روزُ و شب ها میاد
از مدینه یک صدا
فاطمه خورده زمین ، در وسط کوچه ها
میونِ دیوار و در شده ناله به پا ، وای وای
ببین که آتیش زبونه داره همه جا ، وای وای
تنم زیرِ دستُ و پا ...
وای ... وای ... وای ... مادر مادر مادر
دوباره زهرِ جفا
دوباره شور و نوا
یه روز بقیع و یه روز،سامره غرقِ عزا
حال و هوایِ سامره حالِ دیگریِ ، وای وای
حضرتِ حجت غرق عزای عسکریِ ، وای وای
غصه برای عسکری ....
وای ... وای ... وای ... غریبِ سامره
حسن ... حسن ...
4_5911368346539919232.mp3
1.54M
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_امام_حسن_عسکری
سینه زنی زمینه به مناسبت شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام تقدیم به همه شهدای مدافع حرم مخصوصاً شهید بزرگوار هادی_ذوالفقاری _حاج امیر عباسی -(نورِ چشمِ محمدی)
نورِ چشمِ محمدی
حسن ابن علی یا سیدی
از عالمی سرآمدی
حسن ابن علی یا سیدی
آیه ای از قدر و کوثری
نوری از عترتِ اطهری
راهِ بشر را روشنگری
جانم یا امامِ عسکری ....
خلقت محوِ نگاهِ توست
عاقبت بخیری در راهِ توست
عالمی در پناهِ توست
عاقبت بخیری در راهِ توست
ای دلم مشتاقُ اسیرت
دعا کن باشم در مسیرت
نروم در راهِ دیگری
جانم یا امامِ عسکری ....
خواهم باشم هم قدمت
مدافعِ حریمُ و حرمت
همدم شد جان با ماتمت
دلِ محزون بسوزد در غمت
ای غریبِ شهرِ سامرا
سامرا گردیده کربلا
از اشکِ چشمانِ مادری
جانم یا امامِ عسکری ....
شاعر: #امیر_عباسی
@majmaozakerine