فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴#شهادت_حضرت_علی_ع
🏴#سبک_شور_حماسی
🎤مداح :کربلایی وحید شکری
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
السلام علی الحیدر جبل الوقار
کعبه از تو گرفته عزت و اعتبار
السلام علی المخصوص به فاطمه
السلام علی المخصوص به ذوالفقار
دست تو میره تیغ برداره
با تو جنگ تن به تن درد سر داره
لیله الخیبر گفته پیغمبر
میره میدون فردا اونکه جیگر داره
نبض و دم علی و قبله و حرم علی و
جرأت و جنم علی و یا علی مدد
منتخب علی و رحمت و غضب علی و
فاتح عرب علی و یا علی مدد
یا علی علی و یا علی مدد
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
مینویسم علی سر مستمو بی قرار
مست شعر همای رحمت شهریار
ای بنازم به شه مُلک لا فتی
ای بنازم به تو سلطان فَلَک سوار
حمزه وقتی با تو قدم میزد
سرنوشت دو صد غزوه رو رقم میزد
تو خودت مولا جای خود داری
سایَتَم توی میدون جنگ و بهم میزد
حق مدد علی و زنده تا ابد علی و
مرگ عَبدِوَد علی و یا علی مدد
ازلی علی و والی الولی علی و
نغمه جلی علی و یا علی مدد
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
مینویسم علی اسطوره عالمین
شیر بیشه صفین و بدر و حنین
مینویسم علی میخونم ابالحسن
مینویسم علی میخونم ابالحسین
یک سپاهی را در به در دیدن
وقتی اسم تو رو رو علی اکبر دیدن
میمنه حیدر میسره حیدر
علقمه تو رو تو صورت قمر دیدن
مرتضی علی و شور کربلا علی و
شمشیر خدا علی و یا علی مدد
ذات نور علی و خورشید غرور علی و
پرچم ظهور علی و یا علی مدد
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
.
#مناجات
#سبک_مناجات / #سبک_زمزمه
شب بارون، شب گریه، شب شستن گناهاست
شب مهربونیِ تو، شب قدر روسیاهاست
این همه گدا دوباره، با امید اومده امشب
صابخونه دلش نمیاد، ماهارو راه نده امشب
از همه رونده و مونده، باز به تو پناه آوردم
به امید بخشش تو، کوهی از گناه آوردم
دست خالیمو دوباره، پیش تو بالا میگیرم
اگه این بارم نبخشی، بهتره برم بمیرم
بدم و میون خوبات، میدونم جایی ندارم
اما تا منم ببینی، چندتا واسطه میارم
به دل سوختهی زینب، به لبای خشک ارباب
به سرِ خونی عباس، منِ روسیاهو دریاب
"الهی بِهعلیٍ، الهی بِهعلیٍ، الهی بِهعلیٍ"
.👇
📋 وصیت آقا امیرالمؤمنین(ع) به حضرت عباس (ع)
#متن_روضه / بخش دوم صوت
#روضه_امام_علی (ع)
#گریز_به_روضه_حضرت_اباالفضل (ع)
#گریز_به_روضه_حضرت_زینب (س)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فقط یه اشارهای بکنم
امشب شب عباسه...
از کجا میگی؟ مگه امشب شب شهادت آقا امیرالمؤمنین نیست؟
آره؛ اما از امشب مأموریت عباس شروع میشه، بارِ رو دوش عباس از امشب سنگین میشه...
آقا امیرالمؤمنین صدا زد: آی بچههای فاطمه! همه بیایید، بقیه برن بیرون؛ کار دارم. همه رفتن، عباس هم سرش رو انداخت پایین رفت. یهو مولا با همون صدای بیرمقش صدا زد: حسن جان! برو به عباس بگو بمونه. با عباس کار دارم...
اومد صدا زد: عباس جان! داداش! بابام میگه شما هم بمون. گفت آخه حسن جان من که بچهی فاطمه نیستم. دستشو گرفت آورد پیش امیرالمؤمنین....
آقا گریه میکردن، بچهها هم گریه میکردن. وصیتهاش رو فرمود. یهو رسید به عباس؛ فرمود عباسم دستتو بده. دستشو گرفت؛ حسین جان تو هم دستتو بده. زینبم تو هم بیا جلو عزیز دلم:
عباس! جونِ تو و جون این خواهر و برادر. امشب باید به علی یه قول بدی...
_ باباجان هرچی بگی رو چشمام میذارم...
فرمود عباس مواظب این خواهر و برادر باش. گفت باشه باباجان. الهی قربونت برم، هرچی شما بگی....
فرمود مخصوص باید مواظب زینب باشی؛ دختره، حساسه، لطیفه، مواظبش باش. تو برادرشی، تو باید حواست بهش جمع باشه....
دیگه بیشتر از این نمیگم.
سالهایی گذشت؛ کربلایی رسید؛ آقامون عباس از بالای اسب رو زمین افتاد؛ _گفته بود رو چشمام میذارم_ به چشماش تیر زدن، دستایی که تو دست حسین گذاشتو انداختن.
فقط یه جمله میگم
یهو دیدن خانم زینب اومد سمت گودال، یه نگاه کرد:
حسین جان! پاشو ببین زینبو دارن میبرنش... یه نگاه کرد علقمه: عباسم! مگه به بابام قول ندادی مواظبم باشی!؟ پاشو نگاه کن دستامو دارن نامحرما میبندن....
حسین...
بِالحسین الهی العفو...
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین 👇
📋 دستهایش ز تن جدا شده بود
#سبک_روضه / بخش سوم صوت
#روضه_حضرت_اباالفضل (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دستهایش ز تن جدا شده بود
گیسویش روی مَشک وا شده بود
تا دلِ اَبرویش تَرَک برداشت
جگر مَشک بوریا شده بود
چهرهاش غرق خونِ فرقش بود
چقدر شکلِ مرتضی شده بود
حرمله باز هم هدف زده بود
بین چشمش سهشعبه جا شده بود
کارِ زانو نبود از بس تیر
سهمگین مثل نیزهها شده بود
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین