eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.1هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
ماها اصلا نفسی غیر امام حسین نداریم ما که هیچ دادرسی غیر امام حسین نداریم هرکی هرجا بره ما دنبال پرچم حسینیم ما تعصب رو کسی غیر امام حسین نداریم نداریم مثلش که خیلی خاصه یکی از سینه چاکای حسین عباسه ابالفضل شاهه ابالفضل مرده که میخواد همه عالم به حسین برگرده اباعبدالله اباعبدالله **** آسمون زمین بیاد بازم براش روضه میگیریم اونقدر روضه میریم تا که توی روضه بمیریم اگه توی خونمون آب واسه خوردنم نباشه زیر پرچم کسی غیر امام حسین نمیریم نمیریم جایی نباشه اسمش باید غوغا شه هرجا که باشه اسمش حسین خورشیده دو عالم تابه فقط عزت نوکریِ این اربابه اباعبدالله اباعبدالله @majmaozakerine
4_5938341952339576344.mp3
3.3M
❣﷽❣ 🍁 🍁 🎤 🍁 👌👌 🍁میون همه دلها 🍁امون از دل زینب غم کوچه و سیلی غم صورت نیلی غم یاس خزونی غم قد کمونی غم غربت حاکی غم چادر خاکی شده قاتل زینب امون از دل زینب 🍁میون همه دلها 🍁 امون از دل زینب غم فرق شکسته غم حیدر خسته غم تشت پر از خون غم صورت گلگون غم چشم علمدار غم بی کسی یار شده قاتل زینب امون از دل زینب 🍁میون همه دلها 🍁امون از دل زینب غم دست بریده غم فرق دریده غم شبه پیمبر غم غربت اکبر غم محسن دیگر غم غربت اصغر غم نیزه سواری غم ضربه و قاری غم ناقه سواری غم طعنه و دشنام غم سنگ لب بام غم و محنت و ناله غم و محنت و ناله غم مرگ سه ساله شده قاتل زینب امون از دل زینب 🍁میون همه دلها 🍁امون از دل زینب 🍁هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🍁 @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5873069444556659015.mp3
1.06M
هدیه به امام سجاد صلوات واحد شلاقی امام سجاد تا صبح بیدارم از غم می بارم هنوز عزادار لب عطشان هستم طاقت ندارم غمگین و زارم هنوز عزادار تن عریان هستم واویلا چهل ساله عذاب کشیدم واویلا از زندگی دل بریدم وا ویلا من شام بلا رو دیدم بند دوم یادم نمی ره با دسته بسته بردن مارو به مجلس بزم شراب با چوب می زد بر لبهای بابام جلوی چشم زینب و رباب وا ویلا دنیا به سرم خراب شد وا ویلا هر لحظه برام عذاب شد وا ویلا خواهرم کنیز خطاب شد بند سوم چهل ساله هر شب روضه می خونم روضه برای پیکری پاره پاره چهل ساله هرروز روضه می خونم روضه برای کودکی بی گهواره وا ویلا دنیا رو سرم شد اوار وا ویلا دادن مارو خیلی ازار وا ویلا دیدم پای خواهرم خار یادم نمی ره بر حنجر تو بوسه زدم شبیه عمه زینب من یادم نمی ره بر پیکر تو بوسه زدم شبیه عمه زینب من واویلا عریان بدنت رو دیدم واویلا خونین دهنت رو دیدم واویلا رو خاکاتنت رو دیدم رضا نصابی @majmaozakerine
🏴 مطالب محرم ۹۹ ⚫️ روضه روز یازدهم هنگام خروج اسرا، اهل بیت قافله سالار را گفتند "بحق الله الامررتم بنا علی مصرع الحسین" بخدای که این اسیران را از قتلگاه عبور دهید، چون چشم طاهرات بر اجسام بی سر شهیدان افتاد بسی بگریسته بر سر و روی زدند و نوحه و زاری آغاز کردند. از آن میانه عقیله بنی هاشم زینب کبری به آوازی جانگداز و آهی آتشبار و دلی غمناک مویه کنان همی گفت وامحمداه، صلی علیک ملیک السما، هذا حسین مرمل بالدما، مقطع الاعضا، و بناتک سبایا و الی الله المشتکی، و الی محمد المصطفی و الی علی المرتضی و الی حمزه سیدالشهدا وا محمداه هذا حسین بالعرا تسفی علیه الصبا قتیل اولاد البغایا، یا حزناه یا کرباه، الیوم مات جدی رسول الله، یا اصحاب محمداه هولا ذریه المصطفی یساقون سوق السبایا . . . 📚منبع: مقتل قمقام زخار و صمصام بتار اثر شاهزاده حاج فرهاد میرزا معتمد الدوله صفحه ۵۴۷ @majmaozakerine
❤️روضه یازدهم محرم❤️ بسوی شام وکوفه دل شکسته می برند ببین که زینب تو را غریب وخسته می برند همان وجود نازنین خدای صبر در زمین تمام رکن قامتش زهم گسسته می برند زیارت تو آمدم سرت نبود یا حسین مرا برای دیدن سر شکسته می برند تمام زن وبچه ها رو سوار به مرکب کرد زینب اما کسی نبود زینب کمک کنه، غصه هایش بیشتر شد این خواهر داغ دیده🌼امروز با ناله هات زینب ویاری کن🌼 یادش اومد اون روزی که وارد کربلا شد دور ناقش وگرفتند، عباس زانویش را خم کرد،علی اکبر زیر بغل عمه رو گرفت عون جعفر اومدن قاسم اومددست عمه رو گرفت با چه عزت وجلالی عقیله ی بنی هاشم وپیاده کردند حالا کسی رو نداره،غریب وتنهاست،جا داشت نگاه کنه به علقمه صدا بزنه برادر بیا کمکم کن،عباسم ببین زینب غریب و بی کس مونده. برادر جان تواینجا باش آرام خدا حافظ که من رفتم سوی شام تو بااین نوخطان نو رسیده من واین مادران داغدیده فراق واین ره دور ودرازم برادر با یتیمانت چه سازم حسین آرام جانم،حسین روح وروانم، حسین سالار زینب حسین قرآن زینب،حسینم وای حسینم..... 🍁صل الله علیک یا اباعبدالله🍁 🍂التماس دعا🍂 @majmaozakerine
هدایت شده از روضه دفتری
عصر روز یازدهم ، کاروان میخواست حرکت کنه ... امیرقافله زینبه... گفتن :کاروانتو آماده کن ...ناقه های عریان آوردن... زینب تنها...به هربدبختی بود ، تنها دونه دونه این بچه هاروسوار کرد...بعضیاشون از شتر می افتادن... بعضیاشون بدن های برهنه رو ازبالای بلندی می دیدن ،خودشونو پرت می کردن پایین... کار زینب زیادمی شد... دوباره همه رو سوار کرد...سواربرناقه های عریان کرد... زین العابدین رو سوار کرد...حالاخودش می خواد سوار شه، یاد روز دوم می افته...هیچکسی نیست زینبو کمک کنه ...رکاب بگیره براش ، یاریش کنه ... "یامجیب المضطر...بحق المضطر...اجب المضطر ونحوالمضطرون ... امن یجیب المضطراذا دعاه ..." حالا بالاخره کاروان راه افتاد ...کاروان راه افتاد...  یه وقت زینب نگاه کرد ، دید زین العابدین الان قالب تهی میکنه ...خیره خیره به این بدن پاک نگاه میکنه ...صدا زد... "یاحجة الباقین و یا ثِمال الماضین! مالی اَراک تَجودُ بِنَفسِک...؟!"  ای یادگار گذشته ها ... ای امید آینده ها ... چرا داری باجون خودت بازی می کنی ؟! توحجت خدایی ... یه وقت نگاه کرد به عمه،فرمود:عمه مگراین بدن حجت خدانیست ؟! @roze_daftari
روضه کوتاه روز یازدهم محرم ⏫⏫⏫⏫
. نوای واولدا صدای رازونیازی زطورمی آید نوای گریه زجانی صبورمی آید سری به کنج تنوراست وموسی عمران برای دیدن او سوی طورمی آید فرشتگان همه نزدیک این سرند ولی صدای گریه و زاری زدور می آید طنین بال ملائک رسد، مگرجبریل به سوی آیۀ الله ونور می آید قیامتی شده برپا ازاین همه اندوه که بیم خاستن نفخ صور می آید سرحسین به دامان مادرش زهراست نوای واولدا از تنور می آید دلی شکست زپهلو شکسته ای کاین سان صدای ریزش جام بلور می آید برای عرض ارادت «وفایی» از ره دور به آستان سلیمان چومور می آید ✍ # @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لالایی رباب این شد بخواب مادر دورت بگرده چشمات رو هم بزاری عموت با آب بر میگرده کسی نمونده تویی دنیا مرامشو ندیده باشه فرات از اینجا دور نیست الان باید رسیده باشه الان دیگه تو آب رفته مشکشو زیر آب برده عموت میشناسی که مادر مطمعنم که آب نخورده الان شده سوار اسبش راهی خیمه های شامه بزار ببینم تو خیمه چشم همه حرم به آبه آب خنک شبیه بارون مهمون میاره برا مهمون بخواب که انتظار کم بشه تا وقتی که بیاد عموجون عامو با مشک خالی رفته کار عمو نشد نداره گریبونه نهرو میتونه بگیر تا حرم بیاره وایی اگر آب نخورده باشه جون به تنش نمونده باشه وایی اگر رو زمین بیفته از رو زمین نتونه پاشه کنار القمه شلوغه حسین تنها بین لشکر رو دامنش گرفته ارباب سر شکسته ی برادر نوحه لالایی رباب این شد بخواب مادر دورت بگرده @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❗️ابلیس هم گریه کرد . . .❗️ 🔹 پدر آیت الله سید محمدتقی مدرسی نقل می کند: عصر عاشورای سال ۶۱ هجری ، شیطانک ها دیدند که ابلیس سرکرده ی آنان، به سر و صورت می زند و می گرید. 🤔گفتند: امروز که تو باید خوشحال باشی از چه رو پریشانی و گریان؟ 🔹گفت: اشتباه بزرگی کردم که این جماعت را واداشتم که حسین را بکشند. 🔸گفتند:چطور؟ مگر تو نمی خواستی این جمع به ظاهر مسلمان ، راهی جهنم شوند؟ و مگر نشدند؟ 🔹گفت:چرا چنین شد ولی از این نکته غفلت کرده بودم که با این کار ، باب رحمت الهی به روی مردم باز می شود 👈هرکس به نحوی خود را در دستگاه حسین علیه السلام جای می دهد و از شفاعت او بهره مند می گردد. 📚منبع: داستانهای روح افزا صفحه ۱۲۷ 🙏 السلام علیک یا ابا عبدالله (ع) یا باب رحمه الله الواسعه @majmaozakerine
متن شعرامام حسين سوم شهادت دشتي سه روزه ڪه زينب قلبش.شڪسته سه روزه ڪه دستهايش گشته بسته سه روزه رقيه باباندارد به سرآن سايه ي زيباندارد سه روزه ڪه رباب درشوروشين است به ياداصغروبابش حسين است سه روزه ليلاگشته دلشڪسته زداغه اڪبرش درغم نشسته سه روزه ڪه قاسم.گرديده پرپر ڪه نجمه ميزندبرسينه.وسر سه روزه قلب شيعه بيقراره هواي هاي و.هاي،گريه داره دلمان هواي ڪرب وبلاڪرد هواي علقمه.صحن وسراڪرد
کوچ از کربلا او گوزل گوزیله بیر باخ بیزه گاه گاه قارداش که سنق دله صفادور او گوزل نگاه قارداش بو بلالی کاروانین گوگل اضطرابی چوخدور هاموسی شکسته دلدور اورک التهابی چوخدور بو سنق اورکلری آل، بولوسن ثوابی چوخدور که اولار سنق اورکده یارادان اله قارداش گور اسیر ایدوبدی دشمن نجه آل بوترابی اُپوری نجه یدا... الینی جفا طنابی قولی باغلی خسته دلده یوخودی قرار و تابی بالاوی سالوب ایاقدان ستم سپاه قارداش او شکسته دلدی لطف ایت او سنق دله صاف ویر هامی اهل کائناته خط شیوه ی وفا ویر اونا باخ محبّتیله او مریضیوه شِفا ویر که مرض توان و تابین ایلیوب تباه قارداش بیزه رافتون آزالموش سنون ای روان رافت او گوزل گوزیله گه گه باخوب ایتموسن محبّت گوزیمون و یا کسوبدور قاباقین سرشک حسرت گوره بولمورم جمالون واریم اشتباه قارداش او وفا که شرحی چوخدور او وفا کتابی سنسن فلک محبّتین هم ایشیق آفتابی سنسن دل شبده کاروانین همی ماهتابی سنسن باشیم اوسته گون گونوزده، گجه وقتی ماه قارداش بیله روبهان شامی سانوری که دستگیرم بونی بولموری که شیرِ حق آتامدی، منده شیرم منی کس اسیر ایدنمز سنون عشقیوه اسیرم آپارار منی هایاندا قورا خیمه گاه قارداش بولورم محبّت اهلی یارالی دوشر بلایه او دوزر محبّت اوسته هامی رنج و ابتلایه دوزرم سنون یولوندا اودی منده هر بلایه اولی کوه کوه غملر نظریمده کاه قارداش من او عاشقم که واردور سنون عشقیوه نیازیم سن او روح عشقسن که سنه عشقیدور ملازم بو جهان محبّت اولسا آدون اولماسا نه لازم که وفا و مهر سنسیز اولی روسیاه قارداش ره عشقیده دایانّام غم اگرچه ایللر اولسون یورولوب دایانمارام من یول اگر اوزاق تر اولسون بیله شرطیله که باشون بو یول اوسته رهبر اولسون منه خوش گلر نه قدری اولا رنج راه قارداش ندی عالم محبّت او اودیله یانماسام من ندی معنی محبّت غمی سهل سانماسام من قولی باغلی گر دالنجا باشیوین دولانماسام من یازولار وفا خطینده آدیما گناه قارداش منی ترک ایدوب گیدندن داخی قیدیمه قالان یوخ منی سن سالالی گوزدن داخی یادینه سالان یوخ غمیله دولوبدی قلبیم، غم و دردیمی آلان یوخ اودی چاره سیز آپارّام غمیمه پناه قارداش فلکه نوا گیدنده او نوالی نینوادن خیم اود دوتوب یاناندا او گون آتش جفادن آلوب اود یانان اورکلر او لهیبِ کربلادن اودی اود توکور چکنده بالا قیزلار آه قارداش او وفالیسان وفانین اوزی سنده دور یارالی او صفالیسان صفانین سوزی سنده دور یارالی بو وفالی کاروانین گوزی سنده دور یاارلی گوزیوی گوتورمه احسان ایله گاه گاه قارداش او وفالیم وفانین یولون ای وفالی بولّم دیمه من بو لوح دلدن رقم وفالی سیلّم دوشرم باشون دالنجا گیده هر دیاره گلّم اولونا ولو خرابه منه خوابگاه قارداش بو دوگولماقی ویروبدور منه درس ازلده زهرا ره دینیده دوگولماق منه چوخ گلور گوارا بیله ادّعایه اثبات اوز الیمده وار مهیّا بو کبود پیکریمدور سوزیمه گواه قارداش سنه فخردور مرامون، سنه فخردور شهادت بو عظیم نهضتونده منه فخردور اسارت منه بسدی بیله عزّت، سنه بسدی بو جلالت تاپوب هانسی باجی قارداش بیله عزّ و جاه قارداش او گوزل محاسنوندن گذر صبا دوشنده گوتورور اوزیله باهم گوزل عطریوی گیدنده سپر عنبر حسینی هامی دشت و هر دمنده آلوری او عطریدن جان هامی گل گیاه قارداش سوزی «تائبا» یازاندا یازاسان حقیقتیله اوز آقان باخار یقیناً سنه چوخ عنایتیله گینه یاز، بیله بویورموش خانمیم فصاحتیله او گوزل گوزیله بیر باخ بیزه گاه گاه قارداش شعراز؛مرحوم تائب تبریزی التماس دعا؛محمد حسینی ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ تک ضرب زنجیرزنی.سبک{همایون}.
‍_نوحه_روز_یازدهم _محرم_ سبک :شبانگاهان حسین سندن ناگران گئدیریم باغریقان گئدیرم دور دعا ایله(2) قالیب روحیم سنله مقتلده نیمه جان گئدیرم دور دعا ایله ئوزون تاپشور شمر نادانه (۲) ویرماسین یولدا خیردا قیزلاری چوخ ئوزلرده سیلینین رَ دّ ی واردی قولّاردا قمچی آثاری قاباقداگئتسه باشون قارداش(۲) گوزدن بیرآنی آتمارام قارداش قاباقدا گئتسه باشون گوزدن لحظه یولّاردا آتمارام قارداش جداده یاتسون یاتارسن سن محمل اوسته من یاتمارام قارداش اولوب کیملرگور جلوداریم (۲) ئولوب عباس وفاداریم (۲) حسین سندن ناگران گئدیرم باغریقان گئدیرم دور دعا ایله
بسم الله الرحمن الرحیم .. 🥀روضه تنور خولی زبانحال خانم زهرا (س)🥀 محشر اولار بلبله باخسا سارالمش گوله واریدی قان آغلیا فاطمه بو نیسگله نازیله من بسلین باش بلشوبدور کوله باش یارا آلنون یارا یوز یارا حنجر یارا ای مطبخ جفاده یاتان شاه کربلا😭 آچ بیر گوزون عیادتوه گلمیشم بالا خورشید گر کسوف ائدوب اولدوزلارون هانی ...زینب هایاندادی بختی قاره قیزلارون هانی .... بسلدیم ای اوغول گل اوسته سنی ... گوردوم جداده باشوی یول اوسته سنی 😭😭😭 بیلمزدیم خویلی قویار تنوریده کول اوسته سنی .... آلموش آنان اله باشا کوللر اولوب بالا جدین ئوپن بوغازوه کول دولوب بالا پاک ایلرم کولی ولی رنگین سولوب آی بالا ....او سولان رنگوه گلین ئولن ننون قربان آی بالا ... (خانم درد دل الی بالینان ...ددی بالا کیم دیوب ننون زهرا گلنده اونی دیندیرمیسن ...عالم معناده او قان دولان گوزون آچدی شهید والاسی ... دیله گلوب ددی خوش گلموسن یارالی ننه ...چوخدان بقیعده سن دینجلموسن ننه ...بیچاره لر سراغینه گئج گلیبسن ننه ... سنون بو گلمغون لازمه ی هدیه دور منه ،اما ننه اوغلوم ئولوب ،قارداشیم ئولوب ،بیرزادا یوخدور گمانیم ،ننه سن گلن یولارا قربان بو کسیک باشیم 😭😭😭 دئدی ننه جوان ننه ناز ننه غملریمی بیر بیر دییم سای ننه یوز یوزه قوی منله ننه آغلاشاق اوغلوم ئولوب اوغولسوزام آی ننه دئدی حسین ،اللرده ئولن دربه در اطفالوه قربان .... چوللرده گزن طفل پریشانوه قربان گودالیده سو تک توکولن قانیوه قربان .... آقانین قانلی باشین آلوب قوجاقه دئدی گل قوجاقیمه آلیم گرچی دوشوب درده باشون ....دینجله بس کی بیر آز سینه ی مادرده باشون...یورولوبسان بالا چوخ اینجیوب اللرده باشون 😭😭 هامی دسین یا حسین 😭😭😭 🍂التماس دعای فرج🍂
‍ 🕋بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ🕋 السلام علیک یا اباعبدالله زینب آمد سنگها را زد کنار باغ گل را کرد پیدا زیر خار باغ گل صفحه ای ز آیات نور نقطه نقطه گشته از سم سطوح دید زینب آن صحیفه دیدنیست یک به یک آیات آن بوسیدنی ست خواست بوسد جای بوسیدن نداشت لعل لب بر حنجر خونین گذاشت بدن و زیر تلی از سنگ تیر و شمشیر و نیزه شکسته ها دفن کرده بودند امروز از صبح تا غروب کار زینب همین بود گفتند همه اسرا سوار شن همه بریم کوفه اما همه ارباب مقاتل نوشتن غروب بود از کربلا رفتن یعنی از صبح تا غروب زینب داره این بدن و زیارت میکنه یک نگاه کرد دید اصلاً این بدن قابل بغل کردن نیست دست میبره زیر بدن هر نقطه ای رو که بالا میبره یه نقطه دیگه رو زمین میفته یعنی بدن کاملاً متلاشی شده دید یه بدنی به رو روی سینه رو خاک داغ کربلا افتاده سر نداره یا صاحب الزمان عمه جان شما اینجا کاری کرد که نوشتن حتی اسب های لشکر دشمن هم برای زینب گریه کردند اشک هاشون می ریخت رو سم شون اما یک عده ایستاده بودند و می خندیدند شروع کرد با این بدن حرف زدن آخرین زیارت زینب با ابی عبدالله همین اربعین که برگشت تربت و زیارت کرد چون یک سال و نیم بعد هم دیگه کربلا نیامد از داغ حسینش دق کرد و جان داد لذا میخواد حقشو ادا کنه گفت داداش ای ز دور خردسالی یاورم یاد داری در کنار مادرم ماه رخسارم ز من دل می ربود تا برد خوابم نگاهم بر تو بود یاد داری شامگاهی با حسن راه پیمودید دوشادوش من غافل از خواهرنگردیدی دمی تا نباشد گرد من نامحرمی داداش یادته من و تو و بابام علی و داداشم حسن وقتی منو میخواستید ببرید حرم پیغمبر چجوری می بردید بابام علی جلو می رفت شما دو طرف من حلقه می زدید به قنبر میگفت قمبربرو چراغهای حرم و پیغمبرکم کن شبانه منو میبردید یه روز داداشم حسن پرسید بابا چرا ما زیارت میریم روز میریم خواهرم شب میره با این تشریفات میره فرمود حسن جان همه این کارها برای این مبادا نامحرمی قد و قامت زینب و ببینه گفت داداش غافل از خواهر نگردیدی دمی تا نباشد گرد من نامحرمی حال بین نامحرمان گرد منند خنده بر زخم درونم می زنند حسین نیست عباس و علی اکبرت مانده تنها بین دشمن خواهرت حالا میخواد سوار بشه انشالله گریه هامون با گریه های شامگاهی مهدی زهرا عجین بشه سنان بن انس میگه عمر سعد منو مامور کرد سربازا تو بردار دور این زن و بچه حلقه بزن حالا خانم میخواد اهل بیت و سوار کنه یک نگاه به من کرد یک نگاه به عمر سعد فرمود شما حیا نمی کنید ما بچه‌های پیغمبریم نگاه کردن نداره با این تشر زینبی من سربازامو جدا کردم رفتم عقب تر ایستادم اما خودم داشتم می دیدم واقعا رو دونه دونه همه رو سوار کرد نوبت رسید به زین العابدین زیر بغل امام زمان شو گرفت حضرت فرمودند عمه جان من وظیفمه تو را سوار کنم امام سجاد زانو زد یا صاحب الزمان سنان میگه من داشتم میدیدم تا زینب پا گذاشت رو زانوی زین العابدین امام سجاد نتونس تحمل کنه پاهاش لرزید چنان با صورت به زمین خورد حسین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5978798151971112649.mp3
12.18M
🎤 ای وای قلب سجاد بی قرار میخونه با اضطرار عَلَیکُنَ بِالفِرار ای وای تو قلب این شام تار از بین صدها سوار عَلَیکُنَ بِالفِرار ای وای ای دلهای داغدار مضطرا با حال زار عَلَیکُنَ بِالفِرار ای وای دشمنامون بی شمار با حال زار و نزار عَلَیکُنَ بِالفِرار ای وای شرق و غرب آتیش گرفت دار الحرب آتیش گرفت عَلَیکُنَ بِالفِرار ای وای شعله پیش پیکرا مشعل ها پیش سرا عَلَیکُنَ بِالفِرار ای وای دخترهای بی پناه از آتیش خیمه گاه عَلَیکُنَ بِالفِرار ای وای ناله میاد از حرم وای عمه وای معجرم عَلَیکُنَ بِالفِرار ای وای شد روز عالم سیاه زهرا بین قتلگاه عَلَیکُنَ بِالفِرار ای وای عمه پیش مادره تازیونه میخوره عَلَیکُنَ بِالفِرار 💫💫💫💫💫 @majmaozakerine