نوحه واحدیاسنگین امام کاظم_ع(شاهمندی).mp3
4.58M
🏴#شهادت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
🏴#نوحه
🏴#واحد_سنگین
✍شاعر:کربلایی مرتضی شاهمندی
سال ۱۴۰۲
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
🏴#نوحه
🏴#واحد_سنگین
✍شاعر:کربلایی مرتضی شاهمندی
سال ۱۴۰۲
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
یا امام کاظم ای گل پیغمبر
پسر فاطمه ای یادگار حیدر
تو امید همه و باب حوائج هستی
بند بند دل ما را به حریمت بستی
یا امام کاظم (۴)
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
یا امام کاظم به فدای کرمت
شد سیه پوشِ غمت حَرم مُحترمت
شور محشر ز غم و داغ تو گشته بر پا
کاظمینت به عزای تو شده کرب و بلا
یا امام کاظم
رَبَنا خَلِصنی شده ذکر لب تو
من بمیرم ز غم و رنج و تاب و تب تو
کنج زندان بلا گو که چه آمد سرتان ؟
گفته ای بار خدا مرگ مرا هم برسان
یا امام کاظم
شیعیان گر زِ غمت خون دلها خوردند
بدن اطهر تو با صفا می بُرددند
کربلا تا که همه نام حسین می بُردند
کعب نِی بود که با ذکر حسین میخوردند
یا ابا عبدالله یا حسین ثارلله(۴)
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
2. تک و تنها.mp3
6.94M
🏴#شهادت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
🏴#سبک_زمینه
🎤مداح :حاج محمود کریمی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
چه تک و تنها ، چه غریبونه
یه نفر کنج ، این زندونه
اسیر این شبای تاره
روی خاک تیره سر میذاره
کسی بجز خدا از حالش،
خبر نداره
ای صیدِ بی بال و پر
شفیع روز محشر
دخیلُکَ آقا یا ،
موسیَ بنِ جعفر
توی این زندون ،
دیگه آزاده
بدنش روی ، خاک افتاده
هنوز توی غل و زنجیره
رضا براش عزا می گیره
محاله دخترش معصومه،
آروم بگیره
درای زندون ، وا شد
تو آسمون غوغا شد
شفیع این عالم ها
حاجتش روا شد
ای صید بی بال و پر
شفیع روز محشر
دخیلُکَ آقا یا
موسیَ بنِ جعفر
با عزای این ، غم شیدایی
دل عالَم شد ، عاشورایی
شهیدی که لبش خشکیده
با نیزه ها کفن پوشیده
یه روز میاد تو ی محشر با
سرِ بریده
جانِ اباعبدالله
منتقم آلُ الله
ادرکنی یا مولا
بقیة الله ...
حسین اباعبدالله ( تکرار )
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
761.2K
🏴#شهادت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
🏴#زمزمه
🏴#مازنی
✍شاعر: کربلایی حسین آقا برار نیا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🤲 به قصد فرج 🤲
دتر شه بابائه_ ته سر بلائه_سیو چال ته جائه _ دتر بمیره
ته تن مفتلائه_دتر بمیره
🍂
وه زار زار بمرده _وه تب دار بمرده _بی قرار بمرده _ دتر بمیره
تن نخار بمرده _ دتر بمیره
🍂
بمیرم ونسه _دیگر بیه خسسه _ خلصنی خونسسه_دتربمیره
تن زنجیر دوسسه_ دتر بمیره
🍂
ونه ذکر لبها_ همیشه یا زهرا _ ونگ کرده شه رضا _ دتر بمیره
جان هدائه تنها _ دتر بمیره
🍂
بووم ونه درده _همش برمه کرده_زندان خله سرده_دتر بمیره
غریبی برمرده _دتر بمیره
🍂
زونه مه باباره _ونگ دائه خداره _ یاده کربلاره _ گته بمیرم
یاد عمه هاره _ گته بمیرم
🍂
یاد کربلا وو _ سرنیزه بالا وو_ د دسته جداوو_ گته بمیرم
یاد قتلگا وو _ گته بمیره
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
enc_17070877520778551792826.mp3
3.85M
#واحد
تو را بردند نامردان از این زندان به آن زندان شدی با خون دل مهمان از این زندان به آن زندان شنیدم در غل و زنجیر با توهین پی در پی تو را انداخت زندانبان از این زندان به آن زندان مناجاتت دو چندان شد پس از هر سجده ات رفتی صدای جذبه قرآن از این زندان به آن زندان به جای آه و نفرین ذکر میگفتی و جاری شد دعای بارش باران از این زندان به آن زندان عبایت را کشیدند و امان از هتک حرمت ها شدی حیران و سرگردان از این زندان به آن زندان تو را بردند نامردان از این زندان به آن زندان ... سر افطار خوردی تازیانه های محکم را به جای آب و قدری نان از این زندان به آن زندان به دست سندی بن شاهک ملعون زمین خوردی بمیرم با تنی لرزان از این زندان به آن زندان سکوت و کظم غیظت زهر دشمن را دو چندان کرد چه مظلومانه دادی جان از این زندان به آن زندان به یاد جد لب تشنه گلویت سوخت و خواندی فدایت ایها العطشان از این زندان به آن زندان#محمود_کریمی #شهادت_امام_موسی_کاظم #کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#تقدیر_گریه_میکنه
تقدیر گریه میکنه
وقتی دور گردنم زنجیر گریه میکنه
میکشه زخم تنِ من تیر گریه میکنه
در و دیوار برا این پیر گریه میکنه
دلِ سنگ و آب میکنه
وقتی زندانبانم ظرف و پر از شراب میکنه
ناسزا به مادرم میگه
همهی عالم و روی سر من خراب میکنه
(ز تازیانه و سیلیِ تو ندارم باک
به ناسزای تو بر مادرم هراسانم)
دل سنگ و آب میکنه
وقتی توهین به بابام ابوتراب میکنه
دشمنِ بنی هاشمِ
بجای همه با من تسویه حساب میکنه
سرم افتاده
روی این خاکِ نمور پیکرم افتاده
دردِ پهلوم یاد مادرم افتاده
چقدر اشک ز چشم ترم افتاده
«وای، (مادر3)»
بی حال گریه میکنه
تو سیاهچال واسهی گودال گریه میکنه
نزدیک به چهارده سال گریه میکنه
واسهی اون بدنِ پا مال گریه میکنه
دشمنش جفا میکنه
اون فقط مادرشو صدا میکنه
چه به روزِ اون اومده
که برای رفتنش دعا میکنه
روضهای به پا میکنه
وقتی روش و به کربلا میکنه
از زبون زینب میگه
مثل اون غروب آتیش بپا میکنه
عَلم افتاده
چشم نامحرم سمتِ حرم افتاده
ردِّ شلاق به روی تنم افتاده
لحظهای فکر نکن معجرم افتاده
«وای، (حسینِ من3)»
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین