eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
41هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
3.4هزار ویدیو
379 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
761.2K
🏴 🏴 🏴 ✍شاعر: کربلایی حسین آقا برار نیا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ 🤲 به قصد فرج 🤲 دتر شه بابائه_ ته سر بلائه_سیو چال ته جائه _ دتر بمیره ته تن مفتلائه_دتر بمیره 🍂 وه زار زار بمرده _وه تب دار بمرده _بی قرار بمرده _ دتر بمیره تن نخار بمرده _ دتر بمیره 🍂 بمیرم ونسه _دیگر بیه خسسه _ خلصنی خونسسه_دتربمیره تن زنجیر دوسسه_ دتر بمیره 🍂 ونه ذکر لبها_ همیشه یا زهرا _ ونگ کرده شه رضا _ دتر بمیره جان هدائه تنها _ دتر بمیره 🍂 بووم ونه درده _همش برمه کرده_زندان خله سرده_دتر بمیره غریبی برمرده _دتر بمیره 🍂 زونه مه باباره _ونگ دائه خداره _ یاده کربلاره _ گته بمیرم یاد عمه هاره _ گته بمیرم 🍂 یاد کربلا وو _ سرنیزه بالا وو_ د دسته جداوو_ گته بمیرم یاد قتلگا وو _ گته بمیره @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
enc_17070877520778551792826.mp3
3.85M
تو را بردند نامردان از این زندان به آن زندان
شدی با خون دل مهمان از این زندان به آن زندان

شنیدم در غل و زنجیر با توهین پی در پی
تو را انداخت زندانبان از این زندان به آن زندان

مناجاتت دو چندان شد پس از هر سجده ات رفتی
صدای جذبه قرآن از این زندان به آن زندان

به جای آه و نفرین ذکر میگفتی و جاری شد
دعای بارش باران از این زندان به آن زندان

عبایت را کشیدند و امان از هتک حرمت ها
شدی حیران و سرگردان از این زندان به آن زندان

تو را بردند نامردان از این زندان به آن زندان ...

سر افطار خوردی تازیانه های محکم را
به جای آب و قدری نان از این زندان به آن زندان

به دست سندی بن شاهک ملعون زمین خوردی
بمیرم با تنی لرزان از این زندان به آن زندان

سکوت و کظم غیظت زهر دشمن را دو چندان کرد
چه مظلومانه دادی جان از این زندان به آن زندان

به یاد جد لب تشنه گلویت سوخت و خواندی
فدایت ایها العطشان از این زندان به آن زندان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تقدیر گریه می‌کنه وقتی دور گردنم زنجیر گریه می‌کنه میکشه زخم تنِ من تیر گریه می‌کنه در و دیوار برا این پیر گریه می‌کنه دلِ سنگ و آب می‌کنه وقتی زندان‌بانم ظرف و پر از شراب می‌کنه ناسزا به مادرم میگه همه‌ی عالم و روی سر من خراب می‌کنه (ز تازیانه و سیلیِ تو ندارم باک به ناسزای تو بر مادرم هراسانم) دل سنگ و آب می‌کنه وقتی توهین به بابام ابوتراب می‌کنه دشمنِ بنی هاشمِ بجای همه با من تسویه حساب می‌کنه سرم افتاده روی این خاکِ نمور پیکرم افتاده دردِ پهلوم یاد مادرم افتاده چقدر اشک ز چشم ترم افتاده «وای، (مادر3)» بی حال گریه می‌کنه تو سیاه‌چال واسه‌ی گودال گریه می‌کنه نزدیک به چهارده سال گریه می‌کنه واسه‌ی اون بدنِ پا مال گریه می‌کنه دشمنش جفا می‌کنه اون فقط مادرشو صدا می‌کنه چه به روزِ اون اومده که برای رفتنش دعا می‌کنه روضه‌ای به پا می‌کنه وقتی روش و به کربلا می‌کنه از زبون زینب می‌گه مثل اون غروب آتیش بپا می‌کنه عَلم افتاده چشم نامحرم سمتِ حرم افتاده ردِّ شلاق به روی تنم افتاده لحظه‌ای فکر نکن معجرم افتاده «وای، (حسینِ من3)»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 دوشنبه۱۶/بهمن ، مداح.حاج آرمین غلامی👇👇 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ از زندگانی گردیده ام سیر از ظلم ظالم گردیده ام پیر یا رب کن خلاص مرا ز زندان که باشد تنم در غل و زنجیر * به رخسارم نشسته تازیانه ز سیلی بر رُخم مانده نشانه کسی هرگز ملاقاتم نیامد ولی آید عدو با تازیانه بر روی دریا تخته پاره هست اما بر روی تخته پاره کس دریا ندیده یا باب الحوائج! خودت بغداد بودی،دخترت مدینه بود، میگن:چهارده سال حضرت معصومه هی نگاه به در کرد، هی منتظر شد یه خبری از باباش برسه،تا اینکه دید امام رضا لباس عزا به تن کرده، دید برادر سر و روش آشفته است،یه سئوال کرد:برادرم چیزی شده؟ امام رضا فرمود: خواهر! برو لباس عزا به تنت کن،بی بابا شدیم...یه خبر داد،نوشتن چند رو این خانوم تو تب سوخت،گریه کرد تو فراق باباش... بگم: بی بی جان! یه خبر شمارو مریض کرد،کاشکی کربلام یکی فقط خبر میداد،نه اینکه دختر بیاد تو گودال قتلگاه....دید عمه اش نیزه هارو کنار زده،یه بدن قطعه قطعه رو بغل کرده،نمیدونم این چه سئوال بود؟هنوز این جواب برام حل نشده،چه سئوالی کرد سکینه؟ چه جوابی داد عمه جان...تا پرسید: عمه! "هذا نَعشُ مَن..؟" تا گفت:این بدنِ کیه؟ عمه صدا زد:: "هذا جَسَدُ اَبِیکَ العَطشان"... حسین.... دختر خبر شنید از باباش،از حال رفت، اینجا سکینه یه سئوال کرد،"هذا نَعشُ مَن..؟" عین این سئوال رو یه دختر دیگه هم کرد، اینجا دختر پرسید این بدنِ کیه؟ یه دختر دیگه هم گفت: "هذا رأسُ مَن..؟" این سرِ کیه عمه؟... یکی تو گودال گفت:این بدنِ کیه؟ یکی تو خرابه گفت:این سرِ کیه؟ آخ بمیرم،هر دو یه وجهه مشترک داشتن، خرابه و گودال...هر دو وقتی به بدن و سر رسیدن،بین گودال و خرابه، وجهه مشترک اینه: هم سر، هم بدن، یه جای سالم نداشتن،بدن پر از تیر و نیزه و شمشیر،سر بریده اینقدر از بالای نیزه افتاده...یه وجه مشترک دیگه هم بود، هر دو رگ های نامرتب داشتن... یه تفاوت، تو خرابه عمه دوید رقیه رو بغل کرد، اما تو گودال یه عده نا محرم ریختن تو گودال..." فَجَرّوها عَن جَسَدِ اَبِیها ..." به خدا نمی شه بعضی عبارات رو ترجمه کرد،اما خیلی ساده بگم،یعنی این نازدانه رو کشون کشون از کنار گودال بردن ....حسین.... دوشنبه۱۶/بهمن ، مداح.حاج آرمین غلامی👆👆 @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا