eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.3هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
واحد سنتی شب سوم سبک ای ساقی لب تشنگان... ای همدمه طفل یتیم ، ای یاره بی یاور ، حیدر بابا حیدر حالی بپرس از دخترت ، بی تابم و مضطر ، حیدر بابا حیدر یاسم ولی پژمرده از ، خار مغیلانم ، آمد به لب جانم من صورتم دارد نشان ، از صورت مادر ، حیدر بابا حیدر از مکر شام و کوفیان ، مثل تو دلگیرم ، از زندگی سیرم اینجا بلای جان من ، شد کینه خیبر ، حیدر بابا حیدر ویران شود هر گوشه ی این شهر بی احساس ، آه از نمک نشناس بر تو جسارت می کنند ، بالای هر منبر ، ، حیدر بابا حیدر با که بگویم از غم و ، درد دل زارم ، لکنت زبان دارم گل بودم از دست خزان ، حالا شدم پرپر ، حیدر بابا حیدر بعد از عمو خیلی شکست ، قلب صبور من ، له شد غرور من هر بی سر و پا زد صدا ، اینجا مرا کافر ، حیدر بابا حیدر در کودکی آخر چرا ، سهمم فقط غم شد ، من قامتم خم شد از روی ناقه نیمه شب ، خوردم زمین با سر ، حیدر بابا حیدر با آه و درد و خون دل ، روز و شبم شد طی ، نفرین به کعب نی غساله فردا اشک خون ، ریزد بر این پیکر ، حیدر بابا حیدر
۲۸ فروردین
واحد سنتی شب چهارم محرم سبک ای ساقی لب تشنگان... ای جان جانان جهان ، ای بهترین دلدار ، یا سید الاحرار عالم شده دیوانه ات ، ای عشق بی تکرار ، یا سید الاحرار‌ ردّم نکن ای مهربان تر از پدر مادر ، جان علی اصغر ای که به آقایی تو ، کرده جهان اقرار ، یا سید الاحرار مانند فطرس می شود ، بال و پرم باشی ،تاج سرم باشی ؟ غمخوار من هم می شوی ، ای بهترین غمخوار ، یا سیدالاحرار ای آبروی عالمین ، شرمنده ات هستم ، راه تو را بستم من را حلالم کن حسین ، جان سپهسالار یا سید الاحرار اصلا بدی ام را تو ، بر رویم نیاوردی، از بس که تو مردی با اینکه از من یا حسین ، داری گله بسیار یا سید الاحرار با اینکه بد کردم ولی ، ای سید عالم ، شد شامل حالم لطف همان که کشته شد بین در و دیوار ، یا سیدالاحرار حقت نباشد این همه ، نا مهربانی ها ، ای مهربان آقا در این بیابان از عطش ، چشم تو گردد تار ، یا سید الاحرار واویلتا گردی کفن ، با خاک صحرا تو ، جبران کند با تو هر کس که دارد کینه ای از حیدر کرار، یا سید الاحرار تقصیر من هم هست اگر ، زینب پریشان است ، بی تاب و گریان است فکر اسیری حرم ، من را دهد آزار ، یا سید الاحرار
۲۸ فروردین
واحد سنتی شب پنجم ای ساقی لب‌ تشنگان.... ای آرزوی آخره ، هر شیر آزاده، ای مجتبی زاده عالم نبیند تا ابد ، مثل تو شهزاده ، ای مجتبی زاده عبداله بن مجتبی ، یابن ولی الله ، سرباز ثارالله رحمت به هر کس که تو را ، شیر وفا داده ، ای مجتبی زاده پای برهنه ، بی سپر ، تو آمدی میدان ، قربان این ایمان مانند تو چشم جهان ، کم دیده دلداده ، ای مجتبی زاده ما را به جان قاسمت ، اهل محبت کن ، مرد شهادت کن ما اول راهیم و تو ، در آخر جاده ، ای مجتبی زاده تو زیر شمشیر غمه ،جانان دهی جولان ، کوفه شده حیران قاسم ز احلی من عسل ، داده تو را باده ، ای مجتبی زاده یک گوشه ای از قتلگه ، شد روضه خوان مادر ، تو می زنی بر سر دیدی عمو در خاک و خون ، لب تشنه افتاده ، ای مجتبی زاده یک دم بمان ، مانده عمو ، تنها درین صحرا ، واویلا واویلا با کهنه خنجر ظالمی ، گردیده آماده ، ای مجتبی زاده رفتی ندیدی شکر حق ، عمه اسارت رفت ، خیمه به غارت رفت رفتی ندیدی که چه شد ، در مجلس باده ، ای مجتبی زاده
۲۸ فروردین
واحد سنتی شب ششم ای ساقی لب تشنگان ای جان جانان حسن ، ای شاخه شمشادم ، ای تازه دامادم آهسته تر ، دسته گل ِ ، افتاده در بادم ، ای تازه دامادم تو روو به قبله گشته ای ، من ماندم و حسرت ، ای وای ازین غربت در کربلا چون پیکرت ، گم گشته فریادم ، ای تازه دامادم پشت مرا خالی مکن ، آرام جان من ،روح و روان من مثل علی ِ اکبرم ، هستی و سجادم ، ای تازه دامادم جان و دل من می دهد ، جان بر روی دستم ، غارت شده هستم غم های بابایت حسن ، باز آمده یادم ، ای تازه دامادم ای قاسمم یک کوفه را ، تو زیر و رو کردی ، بی آبرو کردی من یاد غوغای جمل ، با جنگت افتادم ، ای تازه دامادم تو بی کلا خود و زره ، کردی به پا محشر ، گشتی مرا لشکر ارث شجاعت داری از ، آبا و اجدادم ، ای تازه دامادم نقل عروسی تو سنگ ، خونت حنا گشته، غوغا به پا گشته صبر و قرارم را ز کف ، با ماتمت دادم ، ای تازه دامادم آه از امانتداری ام ، گشته گل یاسم ، هم قد عباسم بنگر به حالم از نفس ، پیش تو افتادم ، ای تازه دامادم آه ای کمان ابرو ببین ، قامت کمان گشتم ،من نیمه جان گشتم من خسته و تنها درین ، غوغای بیدادم ، ای تازه دامادم
۲۸ فروردین
واحد سنتی شب هفتم ای ساقی لب تشنگان ای محسن کرببلا ، ای غنچه پرپر ، مظلوم علی اصغر شد در زمین و آسمان ، از داغ تو محشر ، مظلوم علی اصغر شش ماهه نوزادی ولی ، تو مرد میدانی ، شمشیر برانی کردی تو کاری حیدری ، مثل علی اکبر ، مظلوم علی اصغر ای حاجی شش ماهه ام ، راحت شدی بابا ، از دست این دنیا بابا سلامم را رسان ، بر حضرت مادر ، مظلوم علی اصغر آتش بگیرد حرمله، زد شعله بر جانم ، چون ابر بارانم تیر سه شعبه قاتلت ، شد مثل آب آور ، مظلوم علی اصغر گشت از تلظی های تو ، هفت آسمان گریان ، لب تشنه دادی جان شرمنده شد از روی تو ، بابای بی یاور ، مظلوم علی اصغر من با چه رویی اصغرم ، روو بر حرم آرم ، خورده گره کارم چشم انتظار تو بُوَد در خیمه ها مادر ، مظلوم علی اصغر باید چگونه من کنم ، این غصه را باور ، طفلم شده بی سر افتاده این تیر سه پر ، بر جان این حنجر ، مظلوم علی اصغر باید تو را دفنت کند ، بابا تک و تنها ، ای وای ازین دنیا ترسم بُوَد در آوری ، تو روی نیزه سر ، مظلوم علی اصغر
۲۸ فروردین
واحد سنتی شب هشتم ای ساقی لب تشنگان ای قاری قرآن من ، دسته گل پرپر ، ای وای علی اکبر پشتم شکسته از غمت ، ای شبه پیغمبر ، ای وای علی اکبر افتاده ای روی زمین، سرو خرامانم ، نور دو چشمانم با گریه بالای سرت ، بابا زَنَد بر سر ، ای وای علی اکبر برخیز و حالم را ببین ، آرام جان من ، تازه جوان من بابا چگونه رفتنت را من کنم باور ، ای وای علی اکبر بابای پیرت گشته از ، این درد پهلویت ، شرمنده رویت هم گریه بر تو می کنم ، هم بر غم مادر ، ای وای علی اکبر راحت شدی از روزگار ، سرو رشید من ، تشنه شهید من کُن جای بابا نوش جان ، تو زمزم و کوثر ، ای وای علی اکبر واویلتا ، واویلتا ، خندد به حال ما ، یک کربلا بابا تو اربا اربا گشته ای ، بابا شده مضطر ، ای وای علی اکبر قوت ندارد تا بَرَد ، جسم تو را تنها ، تا خیمه گه بابا جانی نمانده جان تو ، دیگر در این پیکر ، ای وای علی اکبر برخیز عصای دست من ، شد وقت بی یاری ، کن آبرو داری ای غیرت الله آمده ، عمه درین لشکر ، ای وای علی اکبر
۲۸ فروردین
واحد سنتی تاسوعا ای ساقی لب تشنگان ای حیدر کرببلا ، سردار بی همتا ، یا حضرت سقا یا کاشف الکرب الحسین، ماه بنی الزهرا ، یا حضرت سقا این دست و دلبازی تو ، باشد تماشایی ، امّید دنیایی هر ساله غوغا می کنی ، در روز تاسوعا ، یا حضرت سقا الله اکبر از تو و ، این زور بازویت ، نازم به نیرویت صاحب لوا ، شیر حرم ، پا تا به سر مولا ، یا حضرت سقا جای برادر بر حسین ، گفتی فقط مولا ، قربان تو آقا از این ادب حیران شده ، چشم همه دنیا ، یا حضرت سقا ما رو سیاهان را فقط ، تو ضامنی فردا ، با حضرت زهرا دستت قیامت می کند ، در محشر کبری ، یا حضرت سقا بر شیر پاک حضرت ام البنین رحمت ، جانم به این غیرت تو با لب تشنه فدا ، گشتی لب دریا ، یا حضرت سقا از داغ سنگینت شده ، قامت کمان آقا ، بر سر زند زهرا خوردی تو با صورت زمین، واویلا واویلا ، یا حضرت سقا رفتی و روی حرمله ، بر کاروان وا شد ، در خیمه غوغا شد زنده غم دیوار و در ، شد عصر عاشورا ، یا حضرت سقا
۲۸ فروردین
واحد سنتی عاشورا ای ساقی لب تشنگان ... ای کشته ی دور از وطن ، مولای مظلومان ، یا سید العطشان شاه شهید کربلا، عالم سنه قربان ، یا سید العطشان حتی ز مهر مادرت اینجا تو محرومی ، تنها و مظلومی آقا نبودی تو مگر ، در کربلا مهمان ، یا سید العطشان ای زینت دوش نبی ، افتاده ای حالا ، تو زیر دست و پا از این همه بی حرمتی ، عرش خدا لرزان ، یا سید العطشان نازد خدایت تا ابد ، بر بندگی تو ، دلدادگی تو بودی به زیر دشنه هم ، تو ربنا گویان ، یا سید العطشان الشمر جالس علی ، صدر ِ ولی الله ، گریان رسول الله از حال و روز زار تو ، لشکر شده خندان ، یا سید العطشان در پیش چشم خواهرت ، بر حنجرت خنجر ، شد عالمی مضطر چیزی نمانده تا دهد ، زینب ازین غم جان ، یا سید العطشان خنجر به دست قاتلت ، خون گریه کرد آقا ، واویلا واویلا وقتی که بالای سرت ، شد فاطمه گریان ، یا سید العطشان دارد طمع حتی بر این ، جسم بدون سر ، این لشکر کافر عالم ازین بی رحمی ِ کوفه شده حیران ، یا سید العطشان نشناسَدَت آقا دگر ، حتی تو را خواهر ، ای کشته بی سر سمّ ِ ستوران کرده چه ، با پیکر عریان ، یا سید العطشان
۲۸ فروردین
واحد سنتی شام غریبان ای ساقی لب تشنگان امشب زمین و آسمان ، از غصه گریان است ، شام غریبان است در کربلای بی حسین ، زینب پریشان است ، شام غریبان است آه از نهاد این زمین تا عرش اعظم رفت ، سلطان عالم رفت جسمش به گودال و سرش در کوفه مهمان است ، شام غریبان است کرده قیامت کینه ها ، از حیدر کرار ، شد غصه ها بسیار وقت جسارت کردن ِ سم ستوران است ، شام غریبان است زینب کند گریه برین ، تن ها که شد بی سر ، یا روضه مادر در آتش دیوار و در ، هر خیمه سوزان است ، شام غریبان است عباس با غیرت کجاست ، شد خیمه ها غارت ، ای وای ازین غربت امشب چه غوغایی به پا ، در این بیابان است ، شام غریبان است گشته رباب خون جگر ، بی طفل و گهواره ، رفته ز کف چاره از طفل شش ماهه مگر ، دل کندن آسان است ، شام غریبان است وای از رقیه که گره ، خورده به کار او ، چشم انتظار او کعب نی و ویرانه و خار مغیلان است ، شام غریبان است غارت شده پیراهن و ، انگشت و انگشتر، ، زهرا زند بر سر بعد از حسین فاطمه غم ها فراوان است ، شام غریبان است
۲۸ فروردین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۸ فروردین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۸ فروردین
🏴 🏴 🎤مداح :حاج سید مهدی میرداماد ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ چون حرم نیست زائری هم نیست خادمی نیست نوکری هم نیست چون که گنبد ندارد این بقعه پس یقیناً کبوتری هم نیست هر که رفته بقیع میداند خبر از قبر مادری هم نیست دور تا د‌ور چون که دیوار است مطمئن باش که دری هم نیست نیمه شبها به غیر نور ماه بخدا شمع دیگری هم نیست در مدینه علی غریبتر است خبر از نام حیدری هم نیست نه حیاتی نه حوض آبی هست ظاهراً آب آوری هم نیست سقای دشت کربلا اباالفضل، اباالفضل مادر چهارتا شهید رفته بود خدمت امام (ره) تو جماران، میگن از زیر چادر یه عکس درآورد گفت: این پسر بزرگم محمود شهید شده، امام هم همینجوری بهت زده داشت نگاه می کرد، میگن دست برد تو چادر یه عکس دیگه جلو امام گذاشت گفت: اینم دومین پسرم سعید اینم شهید شده، دوباره دست کرد تو چادر یه عکس گذاشت جلو امام این بچه سومم علیِ اینم شهید شد، یه مرتبه دیدن امام دستمالش درآورد گذاشت رو صورتش های های گریه کرد؛ جانم مادرای شهید که یه الگو داشتن، میدونی این مادر شهید چیکار کرد، میگن عکس ها رو جمع کرد گذاشت زیر چادرش، به امام گفت: من بچه هام دادم که شما گریه نکنید. میومد تو آفتاب ام البنین چهارتا قبر درست میکرد، مادری که داغ دیده باشه گریه اش معلومه، گریه ی ام البنین مدینه رو پر کرده بود، اما هر کی میومد نزدیک بقیع گوش میداد، میدید فقط میگه آخ غریب حسین....عزیز دلم حسین...ای تشنه لبم حسین..... ای بی کفن حسین....آخر سر مروان اومد به ام البنین گفت:آی زن مگه تو مادر عباس نیستی، مگه تو چهار تا پسرات کربلا کشته نشدن، چرا همه اش میگی حسین، میدونی چی جواب داد؛ اینجوری نگو، آخه حسین مادر نداره، کسی نیست براش گریه کنه، شنیدم کربلا مادرش سر عباسم بغل کرده، شنیدم عباسم به آرزوش رسونده، شنیدم بچه ام لحظه ی آخر حسین صدا زده برادر حسین..... مادر به قربون جمالت رخ چون بدر و ابروی هلالت شنیدم عطشان جان سپردی گل ام البنین شیرم هلالت شنیدم دست هایت را بریدن شنیدم چشم نازت را دریدن چو طفلان این سخن ها رو شنیدن همه از هم خجالت می کشیدن @majmaozakerine
۲۸ فروردین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۸ فروردین
🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی محمد حسین حدادیان ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ البقیع لنا یک صدا میگن تموم عاشقا البقیع لنا آرزوی زائرای کربلا البقیع لنا حسرت شبای مشهد الرضا عَلَم میزنیم به اذن صاحب الزمان حرم میزنیم با فاطمه توی حرم قدم میزنیم همیشه از غریبی تو دم میزنیم السلام به زائرای صبور تو السلام به خاک روی قبور تو البقیع لنا دیدنی میشه با گنبد طلا البقیع لنا چه قیامتی بشه دوشنبه ها البقیع لنا پایین پای امام مجتبی بهشت زمین میشه شلوغ تر حتی از شب اربعین قیامت شبای جمعه ها رو ببین کنار صحن و بارگاه ام البنین السلام به صاحت غرق نور تو السلام به خاک روی قبور تو السلام به زائرای صبور تو حرم بنا میشه یه روز مدینه مثل مشهد الرضا میشه به زودی کاشی های صحنشم طلا میشه حرم بنا میشه فکرشو بکن مدینه باشی با یه دنیا سینه زن فکرشو بکن تو رویا هات توی حرم قدم بزن فکرشو بکن ببینی بالا میره پرچم حسن از غریبی در میاریم آقا رو پیدا میکنیم مزار زهرا رو حرم بنا میشه شبیه اربعین پر از برو بیا میشه دم ضریح چه روضه هایی به پا میشه یا امام حسن الهی که برات بمیره نوکرت یا امام حسن یه روزِ شد سفید آقا موی سرت یا رب نصیب هیچ غریبی دگر نکن دردی که گیسوان حسن را سفید کرد هر شب حسن در خواب میگوید مغیره دست از سرش بردار کشتی مادرم را @majmaozakerine
۲۸ فروردین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۸ فروردین
هستی امان ِشیعه، چرا بی امان هنوز عمریست اشک چشم تو مانده روان هنوز بابای مهربان ِبیابان نشین ما غافل ز توست شیعه ی نامهربان هنوز از بس که بین روضه ی خود گریه می کنی هستی همیشه صبح و مساء نیمه جان هنوز تو حاضری همیشه ولی غائبیم ما در پشت ابر ِغیبت ِمایی نهان هنوز آمد دوباره هشتم شوّال، منتقم درد بقیع، مانده چرا بیکران هنوز از چه مزار چار امام غریب ما گشته اسیر محنت و ظلم عیان هنوز شبها بدون شمع و چراغند و روزها خون گریه می کند ز غمش آسمان هنوز در زیر آفتاب، قبور پناه ِخلق بی سرپناه مانده و بی سایه بان هنوز بنگر به دور قبر امامان بی حرم شوری نمانده از گذر زائران هنوز پیش قبور خاکی شان نیست روز وشب نه خادمی؛ نه مستمع و روضه خوان هنوز آقا بیا بگو که چرا سال های سال مانده ست قبر مادر تو بی نشان هنوز آقا بیا ببین که دل باقرالعلوم دارد هزار خاطره از کاروان هنوز روضه نیاز نیست، که انگشترش شده یادآور جنایت آن ساربان هنوز هنگام ذکر، چون که لبش را تکان دهد تازه شود دوباره غم ِخیزران هنوز ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
۲۸ فروردین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۸ فروردین