eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.5هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
دلم بهم گفت که تو میای به زودی  چه بوسه ها برات فرستادم رو نیزه بودی به کام تلخم یه کم عسل می خواستم دیدم که دخترا بابا دارن ، بغل می خواستم کبوده صورت من از دست زجر که بی ادبه کبوده صورت من نوازشت رو می طلبه  ... کبوده صورت من نبوسیدی منو عجبه ... ای بابا اومدی ، داره تموم میشه نفسام می بینی ، مزارمه خرابه ی شام بند دو دم غروبه گلایه هام به چوبه دیدم با خیزرون یزید روی لبت می کوبه یه شب نبوده که راحتم بزارن شده بابا بخوای ، سر بریده شو بیارن... مردیم و زنده شدیم بستن اسیرا رو با طناب مردیم و زنده شدیم آوردنت  تو بزم شراب مردیم و زنده شدیم اذیت شدیم نه مثل رباب  ... غمام زیاده زدنت، بهونه ،  دخترت رو گرفت زدنت، رباب دوید سرت رو گرفت بند سه تنت رو خاکه ولی سرت رو داری فدات بشم،  چقد هوای دخترت رو داری خدا به ماها تو رو دوباره داده کم اومدی ولی همین کم از سرم زیاده انگشتر تو که رفت انگشت دستتم بریدن انگشتر تو که رفت گوشواره از گوشم کشیدن انگشتر تو که رفت یه روز خوش چشام ندیدن ...قربون دستت نفسم ، دست توئه اجازه ی من رسیدی ، به تشییع جنازه ی من
میگن که تنهاست ، شده تو خیمه گریون حسین غریب شده بچه فرستاده به میدون دلت گرفته ست ، یه خرده هم خمیدی غصه برات بسه ، تو داغ اکبرو چشیدی بزار برن نبینن اونایی رو که دور منن بزار برن نبینن تو کوچه ها منو می زنن  بزار برن نبینن گوشواره از گوشا می کَنن ، غمات زیادن یکی ام  ، تو کوچه راه مادر و بست یکی زد ، حسن همونجا بود که شکست بند دو زدن یه روضه ست ، نزدنت یه روضه ست بچه های منو بغل گرفتنت یه روضه ست رو سینه ی تو ، مونده یه زخم کاری پسرت اونقده ریز بود  نشد،  تو دست بیاری موندم تو خیمه حسین تا سر به زیر نیای به حرم موندم تو خیمه حسین   من هم شکسته شد کمرم موندم تو خیمه حسین از غصه ی تو با خبرم  ، از زینب فدای ، دله  از من غریب تر تو چیزی نیست، قربونی های خواهر تو
عموی مایی هوای مارو داری نشده تا حالا ،بین ما دوتا ، فرق بزاری زره نداره ؟ کوچیکه پیکرش نه ؟! چرا قاسم می تونه جنگ کنه ، برادرش نه ! میخوام که تو بغلت از تن جدا بشه سر من میخوام که تو بغلت مثل علی ت شه پیکر من میخوام که تو بغلت سر شه  دمای آخر من تشنه لب، دریای خون کجا و تنت ؟ می دونن ، غریب شدی  زیاد زدنت بند دو رسیدم از راه ، ولی تو‌داری میری من اومدم برات سپر بشم نفس بگیری آب فراتو ، روی لب تو بستن نیزه رو وقتی که تو سینه ی تو بود شکستن نفس نفس می زنی نشسته شمر رو‌ سینه چرا ... نفس نفس می زنی قرآن که جاش نبود زیر پا ... نفس نفس می زنی جز زخم ازت نمونده به جا ... واسه تو ، دستای کوچیکم سپره کاش کسی ، لباس کهنه ت و  نبره
خواستم بمونی ولی خودت نزاشتی پیش بابات حسن به روم نیار،  زره نداشتی علی زره داشت خرد شده مثل شیشه تو که بدون جوشنی ، ببین تنت چی میشه ولی تو ریز نشدی کشیده تر شده تن تو ولی تو ریز نشدی زحمت نداره بردن تو ولی تو ریز نشدی فرق داره نیزه خوردن تو   عزیز خیمه زدنت ، توام به خون نشسته شدی زدنت  ، یه استخون شکسته شدی ... بند دو ای شاخ شمشاد برات رمق نزاشتن با خون روسرت ،  روی موهات حنا گذاشتن غریت همینه آره همینه تقدیر تو رو با سنگ ازم گرفتنت باباتو با تیر تقدیر نوشته برات خونی بگیرمت به بغل تقدیر نوشته برات رو نی بری به ماه عسل تقدیر نوشته برات شکسته جون بدی به اجل   عزیز خیمه روی خاک ، مثل عسل شده بدنت قربون ، نفس نفس نفس زدنت
تیر منتظر بود ولی چه می دونستی دلت می خواست بگی که تشنمه نمی تونستی قضیه داره که تو رو انتخاب کرد شیش ماهه کشتنو یکی دیگه تو کوچه باب کرد شیش ماهه ای رو زدن روز ولادتش نشده شیش ماهه ای رو زدن گهواره قسمتش نشده شیش ماهه ای رو زدن هیچ جایی صحبتش نشده ... واویلا کشته شد ، محل نداد کسی بهشم بی هوا ، لگد زدن به مادرشم بند دو لبای تشنه ت غصه ی بی حساب خورد تا روی دست گرفتمت چشات به نهر آب خورد کمون داراشون دل مارو سوزوندن تیره بزرگتر از تو رو ، به حلق تو نشوندن اشک خجالت من از خون روی حنجرته اشک خجالت من از حجم کوچیک سرته اشک خجالت من از انتظار مادرته ... واویلا پسرم ، قلب پدر مزار توئه پسرم ، داداشتم کنار توئه بند سه بگو دروغه تو بی خبر نرفتی تا حالا تو بدون مادرت سفر نرفتی برای اینکه نشی بیدار می خونم بقیه ی لالایی مو سر مزار می خونم یه سالتم نشده ازم گرفتنت پسرم یه سالتم نشده سر مزارتن یه حرم یه سالتم نشده چه خاکی ریخته شد به سرم  واویلا پسرم ، آروم بخواب مواظبتم روی نی ، سرت بره مراقبتم
دیدم پر از خون بسته به موی اسبی دیدم داری زمین می ریزی وقتی روی اسبی گرما شدید بود با یه سلام لبات سوخت خدافظی نکرده کشتنت ، دلم برات سوخت زهراییه غم تو دیدن که سد شدی زدنت زهرا ییه غم تو از کوچه رد شدی زدنت  زهرا ییه غم تو روخاک... لگد شدی .... زدنت  واویلا عزیزم ، چند بار صدات زدم ولی ولی تو ، یکبار بابا صدام نزدی تنت به بابا رسیده اربا اربا چیزی برای من نموند از اون جوون رعنا  برات بگم از بدن پاره پاره هر کی میره یه تیکشو تو دست برام میاره جمع شد چه جمع شدنی ! تیکه به تیکه بود جگرم جمع شد چه جمع شدنی! دست خورده شد چقد ثمرم جمع شد چه جمع شدنی !  اینقد که ریز نبودم پسرم   واویلا این علی ، رفت و نموند برای حسین رو زمین ، صد تیکه شد  عصای حسین