4_6001374759231689135.mp3
13.84M
زمینه
#شب_نهم_محرم
حضرت اباالفضل علیه السلام
🎤کربلایی رضا شیخی
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
307.3K
🏴#شب_نهم_محرم
🏴#حضرت_ابالفضل_العباس_علیه_السلام
🏴#سبک_زینب_زینب_زینب
🏴#سبک_سنتی
🏴#سبک_زنجیر_زنی
🎤مداح :کربلایی هادی علیزاده
✍شاعر:حاج رضا یعقوبیان
نام مداح حذف نشود ❌❌
🏴#شب_نهم_محرم
🏴#حضرت_ابالفضل_العباس_علیه_السلام
🏴#سبک_زینب_زینب_زینب
🏴#سبک_سنتی
🏴#سبک_زنجیر_زنی
🎤مداح :کربلایی هادی علیزاده
✍شاعر:حاج رضا یعقوبیان
نام مداح حذف نشود ❌❌
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
هستم گلی از نسل(گلزار علی عباس)۲
بر دست من از رحمت(بوسه زده خیر الناس)۲
عباسم فرزند ام البنینم
جان مولی امیرالمؤمنینم
یا قمر العشیره ابوفاضل۲
از مادر خود درس(ایثار و وفا دارم)۲
سقای حرم هستم(هم میر و علمدارم)۲
من نور دیدگان زینبینم
من غلام خانه زاد حسینم
یا قمر العشیره ابوفاضل۲
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
با اذن خدا دارم(بر عالمیان احسان)۲
هر کس که سویم آید(دردش بشود درمان)۲
بین هاشمیان ماه تمامم
باب حاجات عالم گشته نامم
یا قمر العشیره ابوفاضل۲
بر اهل ولا تا حشر(من کعبه ی دل هایم)۲
در کرب و بلا یار و(همسنگر مولایم)۲
از تبار علی ولی اللهم
سردار و علمدار ثار اللهم
یا قمر العشیره ابوفاضل۲
پنجم گل آل آلله(باشد همه ی هستم)۲
در راه حسین افتاد(از پیکر من دستم)۲
نور دیدگان آل عبایم
جان نثار حسین خون خدایم
یا قمر العشیره ابوفاضل۲
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
با تیر ستم یاران(شد دیده ی من بسته)۲
از ظلم عدوی دین(فرقم شده بشکسته)
دستم افتاد از یسار و یمینم
با پیکر در خون نقش زمینم
یا قمر العشیره ابوفاضل۲
بنموده عدو بر من(ظلم و ستم و بیداد)۲
در راه امام خود(دست از بدنم افتاد)۲
آمده کنارم یوسف زهرا
ذکر حسین گشته آه و واویلا
یا قمر العشیره ابوفاضل۲
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
من عبد حسین هستم(ریزه خور زهرایم)۲
با پیکر بی دستم(در علقمه تنهایم)۲
قتلگاه من گردیده علقمه
دیده گریان من گشته فاطمه
یا قمر العشیره ابوفاضل۲
279.2K
🏴#شب_نهم_محرم
🏴#حضرت_ابالفضل_العباس_علیه_السلام
🏴#سبک_تسبیحات_حضرت_زهرا
🏴#سبک_سنتی
🎤مداح :کربلایی مصطفی کامران
✍شاعر:حاج رضا یعقوبیان
نام مداح حذف نشود ❌❌
🏴#شب_نهم_محرم
🏴#حضرت_ابالفضل_العباس_علیه_السلام
🏴#سبک_تسبیحات_حضرت_زهرا
🏴#سبک_سنتی
🎤مداح :کربلایی مصطفی کامران
✍شاعر:حاج رضا یعقوبیان
نام مداح حذف نشود ❌❌
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
عباس من
جان حسینی و علی صولت
داری تو بر اهل حرم غیرت
برادر تو مانده در غربت
برادر من دست تو جداست
برادر من جان تو فداست
برادر من با عمود کین
فرقت بشکسته و ز هم جداست
آه و واویلا عباس حسین۴
عباس من
یار و مددکار منی عباس
یار وفادار منی عباس
میر و علمدار منی عباس
برادر من ای نور امید
برادر من گشته ای شهید
برادر من با شهادتت
گشتی نزد فاطمه روسپید
آه و واویلا عباس حسین۴
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
عباس من
کنار پیکرت قدم خم شد
صبر حسین کنار تو کم شد
نصیب من برادرم غم شد
برادر من قلب من بخست
برادر من فرق تو شکست
برادر من بر روی زمین
از پیکر تو افتاده دو دست
آه و واویلا عباس حسین۴
عباس من
ز داغ تو خون دل زهرا شد
برادرت غریب و تنها شد
غریبی و اسیری امضا شد
برادر من پس کو علمت
برادر من سوزم از غمت
برادر من خون جگرم
سوزانده قلبم دست قلمت
آه و واویلا عباس حسین۴
recording-20240702-110548.mp3
4.06M
#زمینه
#حضرت_عباس ع
#شب_نهم_محرم
🎤کربلایی حسین بابا نیا
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
record047.mp3
684.6K
🏴#شب_نهم_محرم
🏴#حضرت_ابالفضل_العباس_علیه_السلام
🏴#سینه_زنی
✍شاعر:مهدی شریفی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
سبک: یا اباعبدالله آقای من
ای وارث شیر خدا
سرلشکر کرب و بلا
ماه بنی هاشمی و
آب آور کرب و بلا
یا ابوفاضل آقای من
یا ابوفاضل، ابوفاضل، ابوفاضل
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
ذکر اباالفضل و حسین
دل منو جلا میده
خدا توی این روضه ها
برات کربلا میده
یا ابوفاضل آقای من
یا ابوفاضل، ابوفاضل، ابوفاضل
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
تشنگی لبای تو
وفا رو معنا می کنه
دست جدا از بدنت
صد تا گره وا می کنه
یا ابوفاضل آقای من
یا ابوفاضل، ابوفاضل، ابوفاضل
364.5K
🏴#شب_نهم_محرم
🏴#حضرت_ابالفضل_العباس_علیه_السلام
🏴#زمزمه
🏴#مناجات
🎤مداح :کربلایی مصطفی کامران
✍شاعر:محمود اسدی شائق
نام مداح حذف نشود ❌❌
🏴#شب_نهم_محرم
🏴#حضرت_ابالفضل_العباس_علیه_السلام
🏴#زمزمه
🏴#مناجات
🎤مداح :کربلایی مصطفی کامران
✍شاعر:محمود اسدی شائق
نام مداح حذف نشود ❌❌
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
پشت و پناهم عموی خیمه
پاشو تا حرمله نرفته سوی خیمه
آب آور من دَرهم شدی تو
با تو چه کردن ای رشیدم کم شدی تو
دلواپسیم
فقط برای معجره ابالفضل
خیمه ها پر ز دختره ابالفضل
گوشواره از گوشا نره ابالفضل
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
پاشو ابالفضل پاشو علمدار
ای کاشف الکرب حسین علم رو بردار
امیر لشگر پاشو سپهدار
تا که نبُردن زینبو به سوی بازار
من دردمو
فقط به تو میگم که مردی عباس
رفتی و با دلم چه کردی عباس
زینبو چه به کوچه گردی عباس
۲۸
#نوحه
#حضرت_عباس
#شب_نهم_محرم
#حاج_رضا_یعقوبیان
#سبک_زینب_زینب_زینب
هستم گلی از نسل(گلزار علی عباس)۲
بر دست من از رحمت(بوسه زده خیر الناس)۲
عباسم فرزند ام البنینم
جان مولی امیرالمؤمنینم
یا قمر العشیره ابوفاضل۲
از مادر خود درس(ایثار و وفا دارم)۲
سقای حرم هستم(هم میر و علمدارم)۲
من نور دیدگان زینبینم
من غلام خانه زاد حسینم
یا قمر العشیره ابوفاضل۲
با اذن خدا دارم(بر عالمیان احسان)۲
هر کس که سویم آید(دردش بشود درمان)۲
بین هاشمیان ماه تمامم
باب حاجات عالم گشته نامم
یا قمر العشیره ابوفاضل۲
بر اهل ولا تا حشر(من کعبه ی دل هایم)۲
در کرب و بلا یار و(همسنگر مولایم)۲
از تبار علی ولی اللهم
سردار و علمدار ثار اللهم
یا قمر العشیره ابوفاضل۲
پنجم گل آل آلله(باشد همه ی هستم)۲
در راه حسین افتاد(از پیکر من دستم)۲
نور دیدگان آل عبایم
جان نثار حسین خون خدایم
یا قمر العشیره ابوفاضل۲
با تیر ستم یاران(شد دیده ی من بسته)۲
از ظلم عدوی دین(فرقم شده بشکسته)
دستم افتاد از یسار و یمینم
با پیکر در خون نقش زمینم
یا قمر العشیره ابوفاضل۲
بنموده عدو بر من(ظلم و ستم و بیداد)۲
در راه امام خود(دست از بدنم افتاد)۲
آمده کنارم یوسف زهرا
ذکر حسین گشته آه و واویلا
یا قمر العشیره ابوفاضل۲
من عبد حسین هستم(ریزه خور زهرایم)۲
با پیکر بی دستم(در علقمه تنهایم)۲
قتلگاه من گردیده علقمه
دیده گریان من گشته فاطمه
یا قمر العشیره ابوفاضل۲
#حضرت_ابوالفضل_ع_تاسوعا
#شب_نهم_محرم
#حضرتابالفضل_عزاداری
#تاسوعا
#زمزمه #تک_ضرب
▪️زمزمه و نوحه تاسوعا
🎙سبک: به سمت گودال از خیمه دویدم من
برادرم خواندی،تا که شنیدم من
به سویت ای عباس،زود دویدم من
چو آمدم آنجا، دل حسین خون شد
دودست تو از تن،جدا چو دیدم من
وای ابوفاضل...
تنت به خاک و خون،سه شعبه را دیدم
تیر ز چشم تو،برون کشیدم من
چون که تو را دیدم،چو سرو افتاده
ناله زدم از دل، کمر خمیدم من
وای ابوفاضل...
وای علمدارم،بی تو علم افتاد
عدو کند خنده،هلهله و فریاد
سکینه می گوید،آب نمی خواهم
بگو عمو آید، کند دلم را شاد
وای ابوفاضل...
نگاه تو می کرد، دل حرم آرام
قوت دل بودی بر من و بر ارحام
ناله زند بهرت،زینب محزونت
به فکر فردا و اسارتِ در شام
وای ابوفاضل...
✍اسماعیل تقوایی
🏴#روضه
🏴#شب_نهم_محرم
🏴#قسمت_اول
🎤مداح :حاج سید مهدی میرداماد
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا قَمَرَ الْعَشیْرَهْ، اَلسَّلامُ عَلَیْكَ يا حامِلَ لِواء الحُسَين، اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا ساقی العَطاشا یَا کَفِیلَ زَینَبِ الحُوراءِ .. سلام شبِ تاسوعا .. سلام دستای بریده ..
رخصت بده از داغ شقایق بنویسم
از بغض گلوگیرِ دقایق بنویسم
میخواهم از آن ساقی عاشق بنویسم
نم نم به خروش آیم و هق هق بنویسم
دل خون شد و از معرکه دلدار نیامد
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد
در هر قدمت هر نفست جلوهی ذات است
وصف تو فراتر زِ شعورِ کلمات است
در حسرتِ لب های تو لب های فرات است
عالم همه از این همه ایثارِ تو مات است
از علقمه با دیدهی خونبار نیامد
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد
سقا تویی و اهل حرم چشم به راحت
دلها همه مستِ رجزِ گاه به گاهت
هرچند تو بودی و عطش بود و جراحت
دلواپسِ طفلانِ حرم بود نگاهت
سقای ادب جلوهی ایثار نیامد
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد
افتاد نگاهِ تو به مهتاب دلش ریخت
وقتی به دل آب زدی، آب دلش ریخت
فرقِ تو شکوفا شد و ارباب دلش ریخت
با سجدهی خونینِ تو محراب دلش ریخت
صد حیف که آن یار وفادار نیامد
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد
ای علقمه از عطر تو لبریز برادر
ای قصهی دستِ تو غم انگیز برادر
بعد از تو بهارم شده پاییز برادر
برخیز حسین آمده برخیز برادر
این قافله را قافله سالار نیامد
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد
امشب،شبِ عباسِ .. از چی بگم برات .. از ادبش بگم! هر بار حسینُ میدید میگفت السلام علیک یا مولای یا سیدی یا نور عینی .. عباسم چرا منو برادر صدا نمیزنی؟! میگفت آقاجان مادرم بهم یاد داده .. (یادِ همه مادرا بخیر ..) مادر بهم گفته عباسم از این به بعد میخوای منو خوشحالم کنی هر وقت حسینُ دیدی بگو السلام علیک یا سیدی .. آخه مادرِ او فاطمهست، اما مادرِ تو کنیزِ زینبِ .. از ادبش بگم! از علمداریش بگم؟!.. تو مجلسِ یزیدِ ملعون تو شهرِ شام وقتی رسوا شد یزید و خطبه خواند زین العابدین، ملعون شروع کرد با زبان عجز معذرت خواهی، ..بگو چی میخوای هر چه بخوای فراهم میکنم!! امام سجاد فرمود ما با تو کاری نداریم! فقط هرچی از ما غارت کردی برگردون .. وسایلِ خیمه ها و اهلِ حرم .. یکی از اونایی که غارت کرده بودن علمِ عباس بود .. اون کسی که غارت کرده بود اومد محضر زین العابدین گریه میکرد ، میخوام این علمُ بدم اما یه سوال دارم این علم دستِ کی بوده ؟! آخه همۀ چوبۀ این علم سوراخ سوراخ و پرِ تیرِ .. فقط محل دستِ علم سالمِ .. این فقط یه معنا داره .. یعنی تا جون داشت نزاشت این علم رو زمین بیفته .. میدونست این علم دلخوشی بچه هایِ حسینِ .. میدونی کِی علم از دستش افتاد .. اجازه بدید جلوتر بریم میگم .. از ادبش گفتم و از علمداریش گفتم، از مهربونی و از رشادتش بگم، از وفاش بگم!! وقتی امان نامه براش آوردن انقدر عباس خجالت کشید .. اومد نانجیب پشتِ خیمه ها داد میزد عباس برات امان نامه آوردم .. راوی میگه اباالفضل از خیمه بیرون نیومد هی خودش رو مشغول کرد که مثلا صدا رو نشنیده .. آخه جلو ابی عبدالله خجالت میکشه .. ابی عبدالله فرمود عباسم ولو دشمنت باشه جوابشُ بده .. بلند شد ایستاد، سرش پایین، عرق خجالت به پیشانیش نشست .. آقاجان اجازه بده فردا جوابشُ بدم .. یه کاری میکنم فردا معلوم بشه عباس یعنی چی، وفا یعنی چی .. چهارده سالش بود تو صفین غوغایی کرد .. گرماگرم نبرد، وسط میدان امیرالمومنین دستور داد سریع برش گردونید دیگه نبرد بسه .. نقاب به چهره زده ، همه متعجب این نوجوان کیه .. همچنین که برگشت دیدن علی بغلش کرد فرمود هذا ذخر الحسین .. این ذخیرهی حسینِ .. این باید باشه تا کربلا ..
منو جام سرخِ ولای حسین
سر و چشم و دستم فدای حسین
کجا غیرتِ شیرِ فرزندِ شیر
گذارد شود خواهرِ او اسیر
مگر من نباشم در این روزگار
که فردا گلی جان دهد زیرِ خار
مگر دستِ من اوفتد از بدن
که فرزند زهرا بپوشد کفن
سم اسبُ باغِ گل فاطمه
مگر من شوم کشته در علقمه
مگر گرزِ آهن خورد بر سرم
که معجر رود از سرِ خواهرم
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🏴#روضه
🏴#شب_نهم_محرم
🏴#قسمت_دوم
🎤مداح :حاج سید مهدی میرداماد
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
حالا عباس کنارِ ابی عبدالله همۀ صحنهها رو دیده همه لحظهها رو دیده کنارِ همۀ بدن ها بوده، اصحاب رفتن، بنی هاشم رفتن .. برادرای عباس رفتن .. دل تو دلِ عباس نیست .. هی به خودش میگه چرا کاری نمیکنی، دیگه نتونست طاقت بیاره .. رفت محضرِ ابی عبدالله، تا به ابی عبدالله فرمود آقاجان سینهم دیگه سنگینِ، گفت آقا دیدم بچه ها دامن هاشونو بالا زدن شکم هاشونُ رو خاک گذاشتن .. دیدم درِ گوشِ هم میگن عمو عباس میره آب میاره، آقا اجازه بده برم .. دیگه نمی تونم بمونم .. تا گفت برم ابی عبدالله فرمود کجا میخوای بری؟! يا أَخِي أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي .. تو علمدارِ منی .. عباسم إِذَا مَضَيْتَ تَفَرَّقَ عَسْكَرِي .. حضرت فرمود عباسم اگه تو بری لشگرم از هم می پاشه .. من یه سوال دارم؛ کدوم لشگر!! دیگه برا حسین لشگری باقی نمونده .. نه اصحابی .. نه بنی هاشمی .. همه رفتن .. یعنی عباسم تو یه نفری یه لشکری برا من ..
یه جمله بگم شبِ تاسوعاست .. ابی عبدالله هر بار از صبحِ عاشورا میرفت تو دلِ میدان با خیالِ راحت مینشست بالاسرِ شهدا .. با شهدا حرف میزد، نجوا میکرد .. با خیالِ راحت؛ چرا!! چون دلش آرام بود عباس تو خیمه هست .. اما وقتی اومد کنارِ علقمه دیدن هی بر میگرده عقبُ نگاه میکنه .. دلواپسِ خیمه هاست .. نکنه بریزن سرِ زینب .. ای حسین .. گفت عباسم میخوای بری برو ولی برا جنگیدن نه .. عباسم برا بچه هام آب بیار .. عباسم رباب منتظرِ .. بچه ها منتظرن .. گفت عباسم رسیدی کنارِ نهر آب یه تکبیر میگی من صداتُ بشنوم .. یا کاشِفَ الْکَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْنِ .. مشکُ پر آب کردی یه تکبیر بگو من صداتُ تو میدان بشنوم .. برگشتی به خیمه ها یه تکبیرِ دیگه بگو منم از میدان برگردم .. جدا شدن از هم ..
همۀ شهدا وداع دارن،فقط اباالفضل با بچه ها خداحافظی نکرد .. خودِ ابی عبدالله نوشتن هفت مرتبه وداع کرد وداع با بنی هاشم، وداع با زن ها، وداع با بچه ها، وداع با سکینه .. چرا وداع نکرد؟! من میگم شاید باور نمیکردن عمو بر نمیگرده ..
رفت، چه رفتنی، یا اباعبدالله .. کمک کنید با ناله هاتون .. بعضی نقل ها نوشتن تا رسید کنارِ شریعه فریاد زد الله اکبر .. ابی عبدالله تا صدای عباس رو شنید دلم یه ذره آرام شد .. داره میجنگه اما حواسش پیشِ عباسِ .. زود مشکُ مر آب کرد .. دوباره تکبیر گفت الله اکبر .. بعضیا میگن رجز میخواند انا ابن الحیدر الکرار .. هی میگفت انا ابنُ علی المُرتَضی .. انا ابنُ قَتال العَرب .. رحز میخواند صداش برسه به حسین .. آماده ای بگم یا نه .. دیگه از یه جایی به بعد صدای عباس نیومد .. آی حسین ..
ابی عبدالله نگران شد اومد به سمتِ شریعه .. فهمید یه اتفاقی افتاده .. نزدیکه شریعه شد .. یه مرتبه شنید یکی میگه یا اخا .. داداش به دادم برس .. حسین ..
فهمید عباسی که تا حال یه مرتبه نگفته برادر چی شد یهو لحنش عوض شد .. یه جوری خودشُ رسوند کنار علقمه .. تا رسید نگاهش به عباس افتاد «لمّا قُتل العبّاسُ بانَ الانکسارُ فِی وجهِ الحُسین علیه السلام» یه مرتبه دیدن رنگِ صورتش پرید .. دست به کمرش گرفت .. یا الله ..
صدا زد عباسم کمرم شکست همه شنیدید دومین جمله گفت وَ انقَطَعَ رَجائِي .. امیدم ناامید شد .. وَ قَلَّت حِيلَتِي صبر از کفم رفت .. یه جمله دیگه ام گفت، بگم و از همه التماسِ دعا .. صدا زد وَ شَمُتَ بِي عَدوِّي .. پاشو ببین دشمن روش به حسین باز شده .. ببین دارن بهم ناسزا میگه .. پاشو ببین دارن به خیمه ها نگاه میکنن .. حسین ..
اومد جلو .. وَ جَلَسَ عَلَی التُّرَابِ .. نشست کنار بدن وَ نَظَر الی عباس .. یه نگاه به عباس کرد .. هر شهیدی رو که رفت با یه دست سرِ شهید رو گرفت گذاشت رو پاش .. اما یه نگاه به سرِ عباس کرد .. دید یه دستی نمیشه این سرُ برداشت .. دیدن با دو دست این سرُ آروم بغل کرد، یه جوری با عمود زده بودن ..
اینجا یه نفر دو دستی سر رو بغل کرد من یکی دیگه ام سراغ دارم یه دختر کوچولو تو خرابۀشام .. اونم دو دستی یه سرِ بریده رو بغل کرد .. دید لباش پاره پاره ست .. دندوناش شکسته ست .. رگایِ گردنش بریدهست .. حالا بگو حسین ..
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
بسم الله الرحمن الرحیم
.
زمینه قمر بنی هاشم علیه السلام
.
بند اول
.
ای دلبر و صاحب علم
میر و سپهدار حرم
در راه حق ثابت قدم
صاحب لوا صاحب کرم
.
سقای حسین
دلاور رعنای حسین
بنفسی أنت یااباالفضل
ماه روی زمین
ای شیر ام بنین
بنفسی أنت یااباالفضل
.
ای دلاور حرم اباالفضل
ای امیر لشکرم اباالفضل
.
شیر سپاه من عباس عباس عباس
ای تکیه گاه من عباس عباس عباس
پشت و پناه من عباس عباس عباس
.
نفسی لک الفداء عباس عباس عباس
.
بند دوم
.
سقای دشت کربلا
دستت شده از تن جدا
افتادم از پا تا که تو
گفتی اخا ادرک اخا
.
مشک تو رها
بروی خاک کرببلا
بنفسی انت یا اباالفضل
وای از سر تو
بریده شد بال و پر تو
بنفسی انت یا اباالفضل
.
آه شکسته شد قامتم عباس
آه رقیه دیگه تک و تنهاس
.
امید خیمه ها عباس عباس عباس
ای معنی وفا عباس عباس عباس
نفسی لک الفداء عباس عباس عباس
.
نفسی لک الفداء عباس عباس عباس
#شب_نهم_محرم
#حضرت_عباس
#تاسوعا
#مغلوب
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
.
تاسوعا
.
بند اول
.
تو لشگر منو
برادر منی
نفس ندارمو
نفس نمیزنی
.
مشک تو بروی خاکاس
غرق خون کنار نهری
تو رو خدا جوابمو بده عباس
ألان انکسر ظهری
.
پاشو بریم برادرم به خیمه
صدات داره میزنه رقیه
به چه روزی افتادی اباالفضل
ببین حسین افتاده به گریه
.
ویلی ویلی یا عباس
.
بند دوم
.
تویی پناه من
یل سپاه من
تویی همه امید ِ
خیمه گاه من
.
بی تو ای سرو رشیدم
وای از حال ِ خیمه گاهم
بعد تو ای تمام دار و ندارم
من راهیِ قتلگاهم
.
کشتن من میشه براشون راحت
رقیه بی عمو نداره طاقت
تنم زیر و رو میشه تو گودال
میرن به خیمه ها برای غارت
.
ویلی ویلی یا عباس
#شب_نهم_محرم
#حضرت_عباس
#تاسوعا
#مغلوب
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
زمینه حضرت عباس علیه السلام
.
بند اول :
.
برادرم
دلاورم
پاشو نزن رومو زمین بریم حرم
.
صنوبرم
امیر کل لشکرم
اگه نیای تنها میشه خواهرم
برادرم
.
کلاه خودت کجاس
چه کردن با سرت
شکستی پشتمو
به جون مادرت
.
بی علمدار شدم
خم شدم باعث خنده های اغیار شدم
بی علمدار شدم
ای خدا برس بدادم که گرفتار شدم
بی علمدار شدم
.
بی علمدار شدم ...
.
.
بند دوم :
.
فدای تو
برادرت
برات بمیرم پر خون سرت
بریده شد
دوتا پرت
رسیده دیگه نفسای آخرت
برادرم
.
پاشو سقای من
عزیز جان من
پاشو آب آورم
یل عطشان من
.
یل ام البنین
مشک و دست و علمت افتاده روی زمین
یل ام البنین
پاشو قد خم این برادرت رو ببین
یل ام البنین
.
یل ام البنین...
.
بند سوم :
.
پناه من
سپاه من
بعد تو ای وای از خیمه گاه من
تو میری و ...
میان به قتلگاه من
بعد تو این شب تاریکه ماه من
پناه من
.
رقیه چش براس
که برگردی حرم
بلند شو غیرتی
که تنهاس خواهرم
.
امون از علقمه
چقدر از قد و بالای تو عباس کمه!
امون از علقمه
جای ام البنین انگار اومده فاطمه
امون از علقمه
.
امون از علقمه...
#شب_نهم_محرم
#حضرت_عباس
#تاسوعا
#مغلوب
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حضرت_ابوالفضل علیه السلام
❏أَلسَّلامُ عَلَى الرُّؤُوسِ الْمُفَرَّقَهِ عَنِ الاَْبْدانِ❏
اۍ مـشڪ تـو لااقـل وفـادارۍ ڪـن
مـن دسـت نـدارم تــو مـرا یـارۍ ڪـن
#شب_نهم_محرم
دیدم خودم بال و پرت می ریخت عباس
دشمن چگونه برسرت می ریخت عباس
می خواستمجمعت کنم تا خیمه آرم
دیدم دوباره پیکرت می ریخت عباس
دیدم کنارش دست بر پهلو گرفته
دیدم که اشگ مادرت می ریخت عباس
دیدم که مشگت تیر خورد و قطره قطره
سرمایه های آخرت می ریخت عباس
دیدم به یاد غربت من گریه کردی
خون از دوچشمان ترت میریخت عباس
دیدم که از پهلو سرت بر نیزه خورده
هرلحظه راس اطهرت می ریخت عباس
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#حضرت_عباس
#شب_نهم_محرم
عطش نشانه گرفته است آبروی تو را
که بر زمین بزند شوکت سبوی تو را
جلالت تو زمین خورد و کودکان هر شب
به روی خاک کشیدند ماه روی تو را
فرات لایق سیراب کردن تو نبود
مگر که تر بکند نیزه ای گلوی تو را
تو دست از همه شستی، صدا زدی که حسین
به عالمی نفروشیم تار موی تو را
بگو به دختر خورشید، ضربه های عمود
گرفته از سر تو سایه ی عموی تو را
کنار علقمه یک گوشواره گم شده است
حسن به عهده گرفته است جستجوی تو را
غبار چادر خاکی مادر سادات
چقدر ساده برآورده آرزوی تو را
نسیم های بهاری جلوتر از نیزه
به صحن شاه نجف میبرند بوی تو را
محسن حنیفی