نخواستی بدیمو بیاری به روم
نذاشتی که خط دار بشه آبروم
میدونم برا اومدن دیر شده
نگاه کن چقدر نوکرت پیر شده
من اونم که پیشت نمک گیر شده
بی پناهم جوابم نکن
رو سیاهم خرابم نکن جوابم نکن
یه وقتایی انقدر خرابم حسین
که حتی نمیشه بخوابم حسین
همون وقتایی که حرم لازمم
همون وقتایی که نمیشه برم
باید ساخت با دوری تو لاجرم
این صبوری دقم داد دقم
بی قرارم آخه عاشقم
بی پناهم جوابم نکن
رو سیاهم خرابم نکن جوابم نکن
به دردت نخوردم میدونم خودم
ولی خب جایی رو ندارم برم
تو قلبم به جز عشق تو جا نشد
میخواستم آدم شم اما نشد
خدا شاهدِ خواستم آقا نشد
باز دعام کن که آدم بشم
باز دعام کن درست شم یه کم
بی پناهم جوابم نکن
رو سیاهم خرابم نکن جوابم نکن خرابم نکن
➖➖➖➖➖➖➖
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
دودمه اهل بیت(ع):
دودمه شب عاشورا
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
امشب عشاق به سیمای حسین می نگرند
مکن ای صبح طلوع
عصر فردا زدم تیغ همه می گذرند
#دودمه
#شب_عاشورا
دودمه شب عاشورا
قصه ی عشق حسین امشب به آخر می رسد
یاابن الزهرا العجل
شام فردا دست نامحرم به معجر می رسد
#دودمه
#شب_عاشورا
دودمه شب عاشورا
تا نماز صبح می گردم اخا دور سرت
رحم کن بر خواهرت
وای اگر فردا بیفتد بین مقتل پیکرت
#دودمه
#شب_عاشورا
دودمه شب عاشورا
زینب امشب بر نمی دارد زرویت چشم را
یا ذبيحاً باالقفا
کن نگاهی گاه گاهی در میان خیمه ها
#دودمه
#شب_عاشورا
دودمه شب عاشورا
شب شب اشک است وغوغادرمیان خیمه هاست
کربلا ماتم سراست
شام فردا ای خدا آتش به جان خیمه هاست
#دودمه
#شب_عاشورا
دودمه شب عاشورا
شاه دین امشب به لب دارد مناجات و دعا
کربلا ای کربلا
میزند در زیر خنجر ظهر فردا دست و پا
#دودمه
#شب_عاشورا
دودمه شب عاشورا
امشب را عاشقان دارند به لب ذکر دعا
عصر فردا سرجدا
در میان خیمهها نجوا نمایند با خدا
#دودمه
#شب_عاشورا
دودمه شب عاشورا
عصر فردا کربلا غوغای محشر می شود
یابن الزهراالعجل
عمه ات زینب دوباره بی برادر می شود
#دودمه
#شب_عاشورا
دودمه شب عاشورا
شاه امشب تا اذان صبح عبادت می کند
یا حسین ابن علی
آخرین بار است اصغر خواب راحت می کند
#دودمه
#شب_عاشورا
دودمه شب عاشورا
باز هرجا بنگری آهنگ دلها این شده
مکن ای صبح طلوع
آسمان هم از غم داغ حسین خونین شده
#دودمه
#شب_عاشورا
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
دودمه اهل بیت(ع):
دودمه ظهر عاشورا
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
قتلگاه است و تن آیینه و سنگ جفا
یا ذبیحا بالقفا
پاره های سینه ات افتاده زیر دست و پا
#دودمه
#ظهر_عاشورا
دودمه ظهر عاشورا
قدری آهسته برو جان برادر زبرم
تو مکن خون جگرم
رحم کن بر من دل خسته و اهل حرم
#دودمه
#ظهر_عاشورا
دودمه ظهر عاشورا
به میدان می رود شاه شهیدان
نه لشگر نه سپاهی
به دنبالش همه گیسو پریشان
#دودمه
#ظهر_عاشورا
دودمه ظهر عاشورا
اسب بی صاحب بابا بنگر خون جگرم
ذوالجناح کو پدرم
از چه همراه نیاورده ای آن تاج سرم
#دودمه
#ظهر_عاشورا
دودمه ظهر عاشورا
با وداع آخرت در خیمه گه شد شور و شین
ای پناه عالمین
بعد از این محرم نمانده بهر خواهر یا حسين
#دودمه
#ظهر_عاشورا
دودمه ظهر عاشورا
نیزه ها در پیش چشمانم سرت را برده اند
ای غریب مادرم
ای سلیمان زمان انگشترت را برده اند
#دودمه
#ظهر_عاشورا
دودمه ظهر عاشورا
تیغ بردار ای عدو از حنجرم
کن حیا از مادرم
آمده زینب کنار پیکرم
#دودمه
#ظهر_عاشورا
دودمه ظهر عاشورا
عرصه کرببلا امروز میدان من است
عید قربان من است
مادرم در کربلا امروز مهمان من است
#دودمه
#ظهر_عاشورا
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️
⚫️🕯⚫️🕯⚫️🕯
#چندبیتروضھ 😭
#حضرت_زینب 🖤
#شب_دهم_محرم🥀
#شب_عاشورا🩸
شمعم که با نگاهِ تو آتش گرفتهام
امشب کنارِ آهِ تو آتش گرفتهام
پیرت شدم نگاه به این پیرزن بکن
امشب بیا و خواهرِ خود را کفن بکن
امشب غنیمت است برایم چه میکُنی
آقا شکسته است صدایم چه میکُنی
امشب نشستهای ولی از من جُدا چرا
ای جانِ خیمه پشتسرِ خیمهها چرا
امشب به پشتِ خیمه چرا خار میکَنی
این خاک را برایِ که اینبار میکَنی
با این قلاف قبرِ که را میکُنی درست
این قبر کوچک است چرا میکُنی درست
یک پلک هم به هم نَزَنم تا نرفتهای
گیسویِ خویش را نَکَنم تا نرفتهای
گفتند عمه دخترکان: نامه آمده است
عمه عمو کجاست اماننامه آمده است
از پیشِ پاسبان حرم آمدم حسین
از سمتِ مهربانِ حرم آمدم حسین
گفتم به خیمه موقعِ هنگامه نیست نیست
بسکُن رباب حرفِ اماننامه نیست نیست
یگ گوشه رفته تا نخِ قنداقه وا کُنَد
پیراهنی که تازه خریده است تا کُنَد
هِی دستهایِ کوچکِ مهتاب را نَبوس
بسکن رُباب بچهی در خواب را نَبوس
از مَشک ، تازه خورده کمی آب میپَرَد
آرام بو کُنَش گُلَت از خواب میپَرَد
امشب دلم برایِ حرم شور میزند
اصلاً دلم برای خودم شور میزند
مادر که رفت بعدِ پدر هم حسن نماند
از پنج تا کفن به خدا یک کفن نماند
امشب نشستهام که خودم را کفن کنم
فکری برایِ آنهمه دستِ بزن کنم
امشب که فکر میکنم از حال میروم
فردا چقدر بر سرِ گودال میروم
امشب زِ درد بر جگرم دست میزنم
فردا چقدر بر کمرم دست میزنم
امشب زِ خاک خار اگر جمع میکنیم
فردا میانِ تیغ ، پسر جمع میکنیم
امشب غبار از سرِ گیسوت میکِشم
فردا غروب نیزه زِ پهلوت میکِشم
امشب کنارِ مادر خود میخورم زمین
فردا غروب با سرِ خود میخورم زمین
#آجرڪاللهیاصاحبالزمان
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
⚫️🕯⚫️🕯⚫️🕯
⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️
#روضه_جانسوز_شام_غریبان
دریغ و درد، ز دلهای خسته ی امشب
اَمان، ز داغِ حریمِ شکسته ی امشب
فغان، ز اشکِ نمازِ نشسته ی امشب
نه حرمتی، نه حریمی نگاه داشته شد
نه احترامِ قدیمی نگاه داشته شد
هجوم و حمله و غارت، مباح شد ای وای
به اهلبیت، جسارت مباح شد ای وای
به اهلِ خیمه خسارت، مباح شد ای وای
نسیمِ عاطفه رفت و ز غِیض شد طوفان
شمیمِ فاطمه رفت و ز بُغض شد طوفان
همان مصیبتِ آتش، دوباره شد تکرار
به روی فاطمه ها خَش، دوباره شد تکرار
به زیرِ ضربِ لگد غَش، دوباره شد تکرار
شبیهِ غلغله و ازدحام در گودال
به دورِ خیمه فتادند زیرِ پا اطفال
همینکه حکمِ فرار از امام شد صادر
میانِ خیمه اَراذل، شدند بَد حاضر
و آن امام زمان، خود به دیده شد ناظر
رسید، دستِ اَجانب به زیورِ طفلان
کشید، زینتِشان را ز معجرِ طفلان
تهاجمِ علنی، سوی بانوان را دید
ز پای، غارتِ خلخالِ دختران را دید
ربودنِ همه اموالِ کاروان را دید
چه میزبانیِ خوبی ز میهمان کردند
به ضربه صورتشان را چه بد نشان کردند
به ناله های یتیمانه هم، نشد رحمی
به اشکِ چشم غریبانه هم، نشد رحمی
به گاهواره ی دردانه هم، نشد رحمی
اَثاثها به جسارت ربوده شد ز حرم
لباسها به غنیمت ربوده شد ز حرم
میانِ شعله ی آتش، امامِ سجاد است
سرِ امام زمان، ناسزا و فریاد است
به قصدِ کشتنِ او لشکری ز بیداد است
دفاعِ عمه ی سادات از علیِ زمان
شبیه حضرت زهراست، بی هراس و عیان
هنوز تیرگی و آفتاب ها باقی است
به چهره های منافق، نقاب ها باقی است
قسم به چادر زینب، حجاب ها باقی است
عفاف و عصمتِ زهرائیان، همه محفوظ
میانِ هاله ای از نورِ فاطمه محفوظ
بیا امام زمان، انتقام را برسان
جوابِ ناله ی هر صبح و شام را برسان
میان اهل وِلا، انسجام را برسان
گِره ز شامِ عزا وا نمیشود بی تو
ز ما رضایتِ زهرا نمیشود بی تو
#روضه_جانسوز_شام_غریبان
#روضه_عبور_از_قتلگاه
قاتلان، ناموسِ زهرا را اسیری میبرند
زینب کبراست که با این حقیری میبرند؟!
او عقیله، دخترِ شاهِ بنی هاشم علی است
با چه اوضاعی بزرگان را اسیری میبرند؟!
شمرها دانند، اینها صاحبانِ کعبه اَند
باز از گودال، با وضعِ خطیری میبرند
ناقه های بی جهاز و بانوان بی پناه
نور را با نار، بی یار و مجیری میبرند
خیلِ نامحرم، کنار محرمانِ مصطفی
دستهای بسته را با بد سفیری میبرند
شمرهای بی حیا تا میتوانند از جفا
بد دهانی میکنند و بد مسیری میبرند
جمعی از اعرابِ اوباش و اَراذل، با کتک
کودکانِ خسته را چون جمعِ پیری میبرند
روزِ روشن، از میان روستاها و قُراء
با لباس پاره چون طفلِ صغیری میبرند
از کنار کشته های بی سرِ کرب و بلا
عده ای مظلومه را، جمع کثیری میبرند
حنجرِ پاره، گواهِ اینهمه بی حرمتی است
بی سر و پاها، سری را با دلیری میبرند!
با کلام الله بازی میکنند و سرخوشند
رَاس ها را مست ها با دلپذیری میبرند
ظالمان، گویی نمیدانند تا شام خراب
با ستم دارند جمع بچه شیری میبرند
گاه زیر تازیانه، گاه زیر کعبِ نی
آل عصمت را به دستور امیری میبرند
دختران حتی ز یکدیگر خجالت میکشند
کوفیان، این جمع را با سر بزیری میبرند
عاقبت اَسرار آل الله بازاری شدند
آل زهرا را ببین از چه مسیری میبرند
#روضه_عبور_از_قتلگاه
#روضه_وداع_امام_حسین_با_اهلبیت_علیهم_السلام
قدم از قدم برندارم حسین
مگر جایِ پایت گذارم حسین
مرو اینچنین از برم با شتاب
که قلبم شود از فراقِ تو آب
به که میسپاری حرم را، به من؟!
من و اینهمه لشکرِ اَهرمن؟!
مرو از برم، سایه ی بر سرم
که بایست محکم کنم معجرم
گمانم که هنگام غربت شده
خیامِ حرم، غرقِ وحشت شده
ز هر خیمه، نِعمَ الاَمیری رسد
از این جمع، بوی اسیری رسد
کنون که ز پیشِ حرم میروی
چرا باشتاب از برم میروی
بمیرم ز طرزِ وداع گفتنَت
پیام از جدایی دهد رفتنَت
کمی صبر کن، علتِ آه من!
بیا قدری آهسته رو ماه من!
مَجالی به خواهر ز رویت بده
بمن بوسه ای از گلویت بده
ز مادر ترا جوشن آورده اَم
ببین کهنه پیراهن آورده ام
خودت پاره آنرا به خنجر نما
که عریان نسازند جسم ترا
ترا چونکه کشتند، نامردمان
چسازم من و خیلِ نامحرمان
پس از اینکه حلقِ ترا میدرند...
از اینجا حرم را کجا میبرند؟
رباب از غمت بیقراری کند
سکینه پِیَت گریه زاری کند
رقیه ندارد توانِ فراق
رسد سرنوشتش به شام از عراق
حریمِ تو وقتی به غارت رسد
اسارت، جسارت، خسارت رسد
من و قافله داری اَم بعد از این
پرستاری از سیدُ الساجدین
اگر حکمِ حمله شود بر صِغار
به گوشی نمانَد دگر گوشوار
همه زخمها مان نمک میخورند
یکایک یتیمان کتک میخورند
چو تنها بمانم، نه خواهر نه تو
نه عباس هست و نه اکبر نه تو
مگر از سرِ نی نگاهم کنی
کسی را علمدارِ راهم کنی
مبادا شوم با عدو همسفر
که جانِ یتیمان شود در خطر
#روضه_وداع_امام_حسین_با_اهلبیت_علیهم_السلام
رفقای عزیز
۹ شبانه روز عزاداری کردیم.
شب اول را اشک ریختیم برای غریبی مسلم(ع).
شب دوم میا ڪوفه حسین جان سر دادیم.
شب سوم با رقیه خاتون(ع) دلتنگی کردیم برای بابا.
شب چهارم همراه با حر توبه کردیم.
شب پنجم برای رزمندهڪوچڪ امام حسن(ع) به سینهکوبیدیم.
شب ششم همراه با قاسمابن المجتبی(ع) فریاد احلی من العسل سر دادیم.
شب هفتم همپای رباب برای علی اصغر(ع) ڪوچڪ لالایی خواندیم.
شب هشتم برای بدن اربا اربای علی اڪبر(ع) جان دادیم.
شب نهم برایعلمدار کربلا،برای فداکاری هایش زار زدیم.
امشب،شب دهم است....
شب عاشورا....
تصور کنید،تمام این ۹شب خلاصه میشود در اینیک شب.
میبینید؟!
چقدر جگر سوز و دردآور است؟!
امان از دل زینب:)💔
❇️ ابرگروه مجمع الذاکرین اهل بیت (علیهم السلام)
اولین وفعال ترین گروه درایتا👌
باحضور اساتید وشاعران گرامی
✔️برای مجالس محرم امسال
🔹درخواست هر گونه مطالب مذهبی، اشعار، نوحه،حدیث، روضه دارید
روی لینک بزن وارد گروهمون بشو⬇️
https://eitaa.com/joinchat/272171029Cbd84607cac
📣📣📣📣📣
#سلام_امام_زمانـم♥️
🍃🌸ایمان به آمدنت،
ایمان به بازگشت بهار است
🍃🌸ایمان به آمدنت،
ایمان به روز روشنی است
که شادمانی بساط روشنش را
برای همیشه بگستراند
🍃🌸ایمان به آمدنت، زنده مان میدارد،
امیدمان میدهد و جانمان میبخشد،
تو بازخواهی آمد، به همین زودی....🤲
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤امیر ملک شرف با وفا حسینه سلام
🥀شهید تشنهلبِ کربلا حسینه سلام
🖤سلام او عاشقه جان وقف آرمان ائلدی
🥀قدمی شوره یرون مقتلین جنان ائلدی
🖤سلام او عاشقه پیمانیده الستیدی
🥀اونون گوزلّیگینون انبیاده مستیدی
🖤عاشورای حسینی تسلیت باد🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام داغ مبارک سلام سوز عزا
سلام شاهشهیدان امام کرببلا
سلام ماتممانا سلام آتشغم
سلام شعلهی زنده به روی سینهیما
سلام صاحبناله کنار نعشپسر
سلام قدخمیده کنار نعش رها
سلام برتو و بر بوسههای پیغمبر
به عضوعضو تنت ای مقطعالاعضا
سلام بر تو و بر گیسوان خونیتو
همان که شمر به دستش گرفت و واویلا
🖤🖤🖤🖤
تو فقط دست به زانو مزن و گریه مکن
گیرم ای شاه کسی نیست، خودم نوکر تو
لحظه ای فکر کنی پیر شدم، مدیونی
در سرم هست همان شوق علی اکبر تو
من خودم یک تنه از کرببلا می برمت
چه کسی گفته که پاشیده شده لشگر تو
تو برایم نگرانی که چه آید سر من
من برایت نگرانم که چه آید سر تو
همه را بدرقه کردی و به میدان بردی
می روی هیچ کسی نیست به دور و بر تو
بده پیراهن خود را که خودم پاره کنم
نمی ارزد سر این کهنه شده... پیکر تو
وای از معجر من، معجر من، معجر من
وای از حنجر تو، حنجر تو، حنجر تو
سعی ام این است ببینم بدنت را، اما
چه کنم، شمر نشسته جلوی خواهر تو
#نـوكــر_نـوشـت:
#حـسـیـن_جـان💔😭
سنگها...هلهلهها...پیکـر تو...یک لشگـر
وای این قوم چرا این همه خنجر دارند؟
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، فرا رسیدن #عاشورای_حسینی و شهادت مظلومانه ی #اباعبدالله_الحسین (ع) و یاران با وفایش بر عزاداران آن حضرت تسلیت باد.🏴
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان😭😭
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_علی_تمام_زاده
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
مجنون الحسین ❤️نـوشـت:
حـسـیـن ❤️جـان
دوباره #روضه_ی_آخر خدا به خیر ڪند
دوباره #داغ_برادر خدا به خیر ڪند
دوباره بارش سنگ و دوباره پیشانی
حدیث #تیر_مڪرر خدا به خیر ڪند
صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين❤️
سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير.
فرا رسیدن #عاشورای_حسینی و شهادت مظلومانه اباعبدالله الحسین علیه السلام و یاران با وفایش بر عزاداران آن حضرت تسلیت باد.🏴
به نام خدا
#شام_غریبان_محرم
#شب_یازدهم
#نوحه_زمزمه
#شهادت_امام_حسین_علیه_السلام
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
"""""""""""""""""""""""""""""""""
دست ادب رو سینه مون/سلام بدیم از راه دور
به قهرمان کربلا / به قلب زینب صبور
به شام غربت حسین /به شاه بی سر السلام
به اون شهید سر جدا / غریب مادر السلام
به خیمه های سوخته / به داغ روی سینه ها
به پیکرایِ بی سر و / سَرای روی نیزه ها
زِ دست و پای زخمی و / زِ گوش پاره الامان
زِ گونه های نیلی و / زِ گوشواره الامان
امان زِ قلب زینب و / دل تموم مادرا
آتیش روی دامن و / غارتگران معجرا
چه داغها که دیده بود / دل عقیلة العرب
چطور دَووم آورده بود /رسیده بود به نیمه شب
با اون دل پریشونش /آروم می کرد مادرا رو
یکی یکی توو دل شب /خوابوند همه بچه هارو
برای اولین دفعه / نمازشو نشسته خوند
ذکر و دعای امشبو/ با یه دل شکسته خوند
بودن تموم مادرا / ولی رباب و نمی دید
بین همین راز و نیاز /صدای گریه ای شنید
شنید صدای ناله از / یه خیمه سوخته میاد
هِی میگه مادرت فدات /چرا صدات درنمیاد
داره لالایی میخونه / برا عزیز پرپرش
تکون میده گهواره رو / همه ش به یاد اصغرش
غنچه پرپرم لالا / علیِ اصغرم لالا (۴)
لایلای علی لایلای علی/ لایلای علی لایلای علی(۲)
گریه نکن بسّه رباب / اینقد دلم رو نسوزون
گهواره خالی رو هِی / نده جلو چشام تکون
با ناله می گفت بی بی جان / آب خوردم وبیقرارم
آخه حالا شیر دارم و / دیگه علی رو ندارم
باور نمی کنم هنوز / گرفتن از من گلمو
میخوام با این لالایی ها / آروم کنم این دلمو
لایلای علی لایلای علی/ لایلای علی لایلای علی(۲)
خانم نشست کنارش و /یه کم آروم گرفت رباب
فرمود عزیز دل من /حالا دیگه یه کم بخواب
بخواب که فردا همه رو /می برن از کرب وبلا
اسیری مون شروع میشه / از کوفه تا شام بلا
صبح که شد دوباره باز /جسارتا شروع شد
ادامه ی عذابها و/ غارتا شروع شد
نشوندن اهل حرمو / رو ناقه های بی جهاز
با این بی حرمتی چطور /طی بشه این راه دراز؟!
به جز امام ساجدین /مردی کنارشون نبود
به حال زین العابدین /رحمی توو کارشون نبود
یکی یکی بچه ها رو /خانم سوار ناقه کرد
همین که تنها موند کشید / از تَه دل ، یه آه سرد
یادش اومد اون روزی که/ اومد به دشت کربلا
بااحترام پیاده شد / دُورش بودن برادرا
رو کرد به سمت علقمه; /کجایی ای برادرم
ببین چه تنها شدم و /نامحرما دور و برم
ببین که با شمر و سنان /راهیِ این سفر میشم
با این همه جسارتا /هر لحظه خون جگر میشم
عبور دادن قافله رو /به سمت گودال بلا
تاکه دوباره خون بشه /دل زَنها و بچه ها
با دیدن این بدنا / رو دشت داغ کربلا
نوحه و ناله سردادن /همه به روی ناقه ها
زینب دلشکسته تا /رسید کنار قتلگاه
ناله زد ای برادرم /چطور بشم ازت جدا؟
دست خودم نیست داداش /دارن به زور می برنم
الهی من فدای تو /شهید دور از وطنم
ببین چقد غریبونه /داره میره قافله مون
پاشو علی اکبرم / پشت سرم اذان بخون
میرم ولی قرارمون / باشه بعد از شام بلا
چهل روز دیگه میام /دوباره سمت کربلا
“""""""""""""""""""""""""""""""""
رقیه سعیدی(کیمیا)