eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.2هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم هفت حسین تو وزخم سنان ونیزه داران من وشلاق دشمن ای حسین جان من ویک کاروان بی گوشواره من وقنداقه ی بی شیرخواره ببین برناقه ی عریان نشستم ببین چون پیره زن قد شکستم تو وکوه غم وسنگ لب بام من ونامحرمان کوفه وشام من واین دختران قدخمیده تو وحلقوم ورگهای بریده شداز داغت سکینه موپریشان که آمدمادرت گیسوپریشان هوای دیده ی (مجنون) بهاریست به سر امشب وصال روی یاریست 📝شعر..آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی).. .
بسم الله الرحمن الرحیم هفت حسین راهبا من زاده ی پیغمبرم من حسینم نور چشم حیدرم من کیم عشق خدای عالمم راهبا کوی خدارامظهرم بوده هرجا بر سرم تاج شرف راهبامن عرش حق رالنگرم ایکه تمجیدیم به قرآن آمده راهبامن ماسوا رامفخرم من که خودقدرت به هستی داده ام راهبا من خود ولی داورم.... درکتاب آسمانی آمده راهبا برماسوا من سرورم جدمن احمدبود بابم علی راهبا زهرای اطهر مادرم من حسینم رحمت بی واسطه راهبامن برخلایق سرورم کوفیان مهمان نوازی کرده اند راهبا کردند غمگین خاطرم کوفیان یاران ماراکشته اند راهبامن بی کس وبی یاورم بعدمن شداهلبیتم خار وزار راهبارفته اسیری خواهرم راهبا(مجنونم)ازاین واقعه شاعرم امابه کویش ذاکرم. . 📝شعر.آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)... .
بسم الله الرحمن الرحیم هفت حسین شدکوفه از رسیدن زینب چو باخبر شدخیره دیده ی چشمان خیره سر در ازدحام بردن ناموس اهلبیت نامحرمان کوچه نشین بوده درده سر ای سر زگیسوان تو آید بوی تنور زیرامحاسنت شده . ای یار شعله ور ازنیمه روسری تو زینب باخبرم موهای دختران توشدکوتاه تر (مجنون )به کوفیان اگرم یک نظرکنی بینی تو زینب وهمه طفلان دربه در 📝شعر.آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)..
بسم الله الرحمن الرحیم هفت حسین تنورخولی... تو در تنور افتاده ای تنها حسینم گردد به دورت مادرت زهراحسینم درپای عقدخودنوشتم باتوهستم داری به همره زینب کبراحسینم باورنمیکردم سرت درطشت بینم یادرتنور خانه ی اعداحسینم هرقدرهم خاکستری روی توباشد من میشناسم روی ماهت راحسینم میشویم ای خونین دهن باچادرخود خون لبان وریشهایت راحسینم ازپشت سر ذبحت نموده شمرملعون افتاده ای بی سر دراین صحراحسینم شیب الخضیبت کرده این قوم جفاکار ازخون حناشدآن رخ زیباحسینم خنده به حرفت میزد وآبت نداده این نامسلمانان دراین صحراحسینم گویا زن خولی برایت گریه میکرد چیزی به اوهم کرده ای اعطاحسینم 📝.شعر.آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی). .
بسم الله الرحمن الرحیم هفت حسین بنویسیدتنى زيرلگدپیدابود شمرملعون به روی سینه ی اوبا پا بود بنویسید نگاه حرمله خيره بر اوست که نگاه خسته اش به آسمان هاوا بود بنویسیدميان لشكری بلوا شد سره پیراهن كهنه بخدا دعوا بود بنویسیدبراى ذبح سر آمده اند شمر ملعون و سنان مقصدشان اینجا بود بنویسیدکه غارت شده پیراهن او مادری شاهداین واقعه در آنجا بود به سرنعش حسین بود که آمدمادر ناله زدفاطمه ،غش کردبه جسمی بی سر _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم هفت حسین حسین جان.. سرتوبرفرازنیزه هابود لبانت قاری طشت بود سرت زخمی زسنگ کوفیان شد سرت مجروح چوب خیزران بود سرت از بهرمن دریای نور است سرتو سرتوسوخته ی کنج تنوراست لبانت بوسه گاه بوتراب است سر توشاهدبزم شراب است چودیدم نیزه ی روزخیانت بدیدم جای چوبی برلبانت عدومیزدمراباصدجسارت ببین اموال مارا کرده غارت تنت راپیش مامسلوب کردند سرت آویزه بریک چوب کردند طلای دختران غارت نمودند ببین(مجنون)که معجر می ربودند 📝شعر.آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی).
بسم الله الرحمن الرحیم هفت حسین چنین نوشته به مقتل .حسین راکشتند فغان وناله بر آن روزگارتان میرفت نوشته ظهر دهم شدشروع آه و نوا مصیبت توچنین بود بر زبان میرفت برای کشتن اصغر.سه تیر ه زهر آلود سه بار حرمله هربار با کمان میرفت ز صدر زین به گمانم که شاه افتاده اگر غلط نکنم عرش در فغان  میرفت لهوف گفته که درعصر روزه عاشورا بلند مرتبه ای خسته ، نیمه جان میرفت چنین نوشته مقاتل ! همین که افتادی برای کشتن تو گوییا سنان میرفت چنین نوشته مقاتل ! همین که افتادی به قصد حنجره ات شمر بی امان میرفت چنین نوشته مقاتل ! همین که افتادی میان هروله خواهر دوان دوان میرفت به جسم پاره ی تو تیغ ونیزه ها میخورد یکی به قصد تنت با عصازنان میرفت چنین نوشته مقاتل. تنت به خاک افتاد رسیدخولی و برکشتنت دوان میرفت برای غارت انگشتر غنیمتی ات چنان که غائله خوابید ساربان میرفت.. آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم هفت حسین سر زلفت به روی نیزه رهابود حسین گاه راست هدف سنگ بلابود حسین سر تو بر سره. سرنیزه به هرسومیرفت حنجره پاره ی تو چه بی صدابودحسین کاش هرگز سرت ازنیزه نیفتدبه زمین لیک دیدم سر توبه زیرپابودحسین جای سنگی به لب وآن دهنت پیدابود خواهرت ازغم توغرق نوابودحسین باز بانیزه عدو بر سروپشتم زده است ضرب شلاق عدو برتن مابود حسین درمیان دشت گویا دخترت گم شده بود دخترسه ساله ات بگوکجابودحسین دل(مجنون)همه شب به اضطراب غم توست به هوای تو دلم غرق بلا بود حسین 📝شعر .آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی).
110.4K
. نوحه ی ¤¤◇◇◇◇¤¤ یک هفته شد از داغ تو زار و نالانم ۲ یک هفته شد از دوری ات غرق حرمانم ۲ می سوزم ، از هجران    حسین جان حسین جان یک هفته شد در ماتمت می زنم بر سر یک هفته شد خون شد دل خستهٔ خواهر در ماتمت ماتم سرا شد جهان یکسر من هم برایت دمبدم نوحه می خوانم می سوزم از هجران حسین جان  حسین جان ▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪ یک هفته شد جا بر سرِ نیزه ها داری یک هفته شد آوارهٔ کوی و بازاری یک هفته شد من می کنم ناله و زاری تا پای جانم بر سر عهد و پیمانم می سوزم از هجران حسین جان   حسین جان ▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪ من زینبم دخت علی خانه بر بادم بشکسته پر افتاده در دام صیادم درس شرافت بر همه کوفیان دادم دیگر ز هجرانت اخا خسته از جانم می سوزم از هجران حسین جان  حسین جان ▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪ از طعنه های کوفیان شکوه ها دارم بر کودکان خسته ات من پرستارم بعد از اباالفضلت ، اخا من علمدارم اندر اسارت حامی دین و قرآنم می سوزم از هجران حسین جان  حسین جان ✍محمدرضامحمدی(ناعم) 🎤
Fadaeian_Shab10Moharam1403_01.mp3
23.55M
گریز به حضرت رقیه سلام الله علیها دستم ز دامن تو نگردد رها حسین ای دستگیر نوکر بی دست و پا حسین جز تو کسی به کاسه‌ی ما اعتنا نکرد... تنها امید ظرفِ غذای گدا..، حسین حُبِّ تو ترس معصیتم را زیاد کرد ای مظهر تجلّیِ خوف و رجا حسین هرکس مسیر عاشقی‌اش را سوا نکرد فردای حشر می‌کند او را سوا حسین حُکم قبول بندگیِ ماست با خدا حُکم قبولِ نوکری ماست با حسین "آدم" برای گریه به تو آفریده شد بانیِ خلقت همه‌ی انبیا حسین دَمنوش روضه‌ات دمِ عیسی بن مریم است هر چایخانه‌ات شده دارُالشِفا حسین در کشتی نجات..، "رقیّه" است ناخدا ما را همین سه ساله رسانده‌است تا حسین ذکر تو را به روی لبم مادرت گُذاشت سرمایه‌ی مُحبَّت زهراست "یا حسین" هرگاه بی قرار حریم تو می‌شویم باید پناه بُرد به صحنِ رضا..، حسین دلشوره‌ی زیارت تو می کُشد مرا این اربعین مرا برسان کربلا حسین ** مقتل نوشته است نفس می‌زدی هنوز وقتی که بست نیزه دهان تو را حسین جسمت به راحتی نشود جمع و جور..، آه آخر کشید کار تو بر بوریا حسین ✍ .
اشعارصلوات،دعا، پندیات ،‌نوحه‌،روضه دفتری متن وصوت از ابتدا تا انتهای مجالس ترحیم. https://eitaa.com/joinchat/3133210650Cbfe3d4343a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 🏴 🎤مداح :حاج عباس طهماسب پور، کربلایی محمود عیدانیان ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ 🔸حدوداً دم غروب، زدنت با سنگ و چوب 🔸جلو چشم مادرت،سرتو زمین نکوب 🔸حدودا دم اذان، شدی روی نی عیان 🔸به سر درهم تو، داره میخنده سنان 🔹رفتی تنهام گذاشتی، بین این همه حرومی 🔹پرسید از من رقیه،روی نیزه ها کدومی 🔹آبُ واکردن اما، تشنگیت واسم عذابه 🔹همه آرومن اما، اونکه گریونه ربابه 🔸حدودا سه ساعته، خولی گرم غارته 🔸مرد حضرمی پِی، اون لباس پارته 💢السّلام علی' مَن نَحْرُه مَنْحور 🔰سلام بر اون آقایی که نحرش کردن 💢السلام علی' مَن صَدرُهُ مَکْسور 🔰سلام بر اون آقایی که سینشو شکوندن 🔸حدودا سه ساعته، اسیری تو قتلگاه 🔸تو رو میکشه ولی، هرزگیه یک نگاه 🔆چقد عذابم داد، طنابی که دور گردنم داد 🔆چقد عذابم داد لباس کهنه ای که تو تنم بود 🔆چقد عذابم داد... ♨️عذاب از این بدتر، چیزی نباشه که تو بپوشی ♨️ عذاب از این بدتر، ماهارو بردن بَرده فروشی 😭 😭زینب کجا و بزم حرام و سر و شراب و جام 😭باورت میشه منو آوردن میون بزم عام 😭 💢 💢کنار تشت و سر بریدت،جام شرابم بود 💢به کی بگم که جمع نگاه سمت حجابم بود 💢 💠کجا بودی عباس؟؟ 💠وقتی که بردن منو تو بازار ❇️کجا بودی عباس؟؟ 💠همه منو دیدن توی انظار ❇️ کجا بودی عباس؟؟ 😭😭😭😭😭 ⬅️السلام علی الشیب الخضیب ⬅️السلام علی الخد التریب ⬅️السلام علی الرأس المرفوع ⬅️السلام علی البدن السلیب ♻️تشنه ای در گودیه ی گودال رفت ♻️آنقدر سنگش زدن از حال رفت ♻️یک طرف پنجه به گیسو میزدن ♻️آن طرف چکمه به پهلو میزدن ✴️زنده بود و دست و پا میزد حسین @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی رضا شیخی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ هزار و چهارصد و چهل ساله که میکنی روز و شب ناله هزار و چهارصد و چهل ساله که مادرت گوشه‌ی گوداله السلامُ علیٰ ذبیح العطشان السلام علی قتیل العریان شاه دور از وطن مظلوم حسین جان صباحاً مساءً برات گریه میکنم برا تشنگی لبات گریه میکنم برا اشکای بچه هات گریه میکنم یا حسین یا حسین جَدیَ العطشان ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بازم سیاهی شده رنگ عشق سردر هر خونه زدن پرچم انگاری اومده بازم از راه ماه عزای اشرف آدم دید چشام محرم و الحمدالله باز دیدم این علم و الحمدالله باز کشوندی دلم و الحمدالله من هر سال تو هیئت برات سینه میزنم بگیرم تا قیمت برات سینه میزنم تا روز قیامت برات سینه میزنم یا حسین یا حسین جَدیَ العطشان ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ از اون راهی که اومدی برگرد تا که نبینی غصه ها و درد تنها گذاشتن مسلم و آقا شد همه موقع یک شبه نامرد اینا واسه سرت نقشه کشیدن واسه انگشترت نقشه کشیدن واسه‌ی اکبرت نقشه کشیدن تو رو جون مسلم میای زینب و نیار میگه خون مسلم میای زینب و نیار پشیمونه مسلم میای زینب و نیار یا حسین یا حسین جَدیَ العطشان @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 🏴 🎤مداح :حاج مهدی رسولی سال ۱۴۰۳ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ تو آسمون عشق تو ماه کاملی ای پهلوون عشق علیِ در علی ابوالعجائبی ابوالغرائبی ابوالخصائلی ابوالفضائلی ای هست حسین ای سرمست حسین دستت همه عمر بوده تو دست حسین بدر البدوری یا ابالفضل شیر غیوری یا ابالفضل نور علی نور یا ابالفضل طهر و طهوری یا ابالفضل ذخر الحسین فخر الحسین ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ عجب حکایتی عجب سعادتی عجب لیاقتی عجب عبادتی تو کاشف الکروب تو فارس الحروب عجب شجاعتی عجب شهادتی ای یار حسین ای کرار حسین سرباز سر افزارِ بیدار حسین صاحب لوایی یا ابالفضل آب بقایی یا ابالفضل باب الحوائج یا ابالفضل مشکل گشایی یا ابالفضل ذخر الحسین فخر الحسین ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ای اولین امید ای آخرین امید کی مثل تو دلیر کی مثل تو رشید به اوصیا وزیر به انبیا مرید یا ایها القمر یا ایها الشهید ای باب الحسین ای محراب الحسین ای واسطه ی خیرِ اصحاب حسین ای جان جانان یا ابالفضل ای روح و ریحان یا ابالفضل ای سلب ایمان یا ابالفضل جانم قوربان یا ابالفضل ذخر الحسین فخر الحسین @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
2014060290_914182840.mp3
2.71M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه‌یِ زمینه بعد از عاشورا ( حجاب و عفاف ) حضرت زینب سلام اللّه علیها سبک آرزوهایی که داشتم بعدِ تو نقشِ بر آب شد .... پایِ روضه پایِ نیزه دست و پایِ من می‌لرزه سخت‌ترین روضه همینه طعنه و چشمایِ هرزه چه رویِ نیزه چه کنجِ‌‌ تنورِ خونه‌یِ خولی نورِ پیشونیت به صد تا خورشید و مهتاب می‌اَرزه علمدارِ ..... قافله قدخمیده شد امّا .... تا قیامت این عَلمهِ بالا این پرچمِ حسین است گرفتاره به ظاهر این‌ خواهرِ تو امّا .... گِره‌هایِ نهضتِ عاشورا وا میشه وَاللّه با همین دست اگه مضطر یا آواره‌َم خیالت جمع علمدارم منم زینب /۴/ خواهری که می‌باره چشمِ تو با غمهایِ کوفه دَمِ ما روضه‌یِ مکشوفه‌یِ مقتلِ لُهوفه پیکرِ بابا به زیرِ سُمِّ اسب و سر به نیزه‌َست امّا روضه‌ای که سخته واسِه دختر این حروفه اَباَالمظلوم اُنظُر اِلیٰ رُئوُسِناٰ بابا یه تیکّه خیمه سوخته واسهِ ما معجره غصّهَ‌مون حجابه اَباَالمظلوم روضه‌یِ ما عفافه و عصمت خصلتِ هر حسینیه غیرت حجاب مشقِ انقلابه بمون خواهر تو این حرم بگیر این چادروُ محکم منم زینب /۴/
یا زینب کبری(س) ای بر حسین(ع) فاطمه‌(س) ، سنگ تمام خواهری کرده به بیت مرتضی، ازبعد مادر، مادری ای زینت وجان پدر، ای عابده، ای عاقله تو بر مصیبت مادر و بر صابران هم سروری ای داغدار لاله ها، در روز عاشورای خون با صبر در روز دهم، کرده حسینت یاوری عشق تو بر مولا حسین، مشهور در آفاق شد ای وای بر آن عاشقی، کز دست داده دلبری تکمیل عاشورا تویی، بعد از حسینت کرده ای آن کاروان سوخته، منزل به منزل رهبری هم کوفه وهم شام را،برهم زدی، برهم زدی با عصمت زهرایی وبا خطبه های حیدری اشکت روان از دیده شد، هرگه که در یاد آمدت شمر لعین وقتلگه، یک حنجر ویک خنجری مویت سپید وقد کمان،از سختی ایام ها دشواری شام بلا، بر قلب همچون آذری درگوشه ویرانه ای، دردانه جا بگذاشتی افتاده از بابا جدا، این نوگل نیلوفری تنها رقیه نیست چون، ازبهر دلداری او مدفون بود درشام هم، یک عمه غم پروری شعر:اسماعیل تقوایی
یا حسین(ع) عریان بدنی روی زمین افتاده او زاده زهراست چنین افتاده تن روی زمین وسر بروی نیزه با تیشه ی ظلم سرو دین افتاده در عرش خدا ولوله بر پا گشته زانگشتر خلقتش نگین افتاده یک خواهر بینوا کنار بدنش رویش بخراشیده حزین افتاده نزدیک بود آب خروشان براو لب تشنه ذبیح مسلمین افتاده بی سایه ودرکنار تنهای دگر جان ودل ختم مرسلین افتاده پامال سم ستور گردد بدنش این صید میان دام کین افتاده شاعر :اسماعیل تقوایی
یا زینب(س) "می روم ونمی رود یاد تو از خیال من" بی تو عزیز فاطمه حال بدیست حال من بیکسم وکسان من مانده به خاک کربلا دیدن آن کسان شده آرزوی محال من سخت بود اسارتم، همره دشمنان، حسین هست دلیل سختی اش، قامت چون هلال من دامن خواهرت شده، مامن کودکان تو اشک یتیمهای تو شد سبب زوال من دور زمانه می کند با من خسته دل جفا کن تو دعا بسر شود، دوره پر ملال من باور من نمی شود، بی تو چگونه زنده ام بعد تو هست از خودم، روز وشب این سوال من زکوفه آمدم برون، شام به پیش رو بود وای زشام وشامیان، ای شه بی مثال من شعر :اسماعیل تقوایی