eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.1هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ‍ 🔻 جلوه‌هایی از مظلومیت حضرت امام حسن مجتبی علیه‌السلام به نقل از کتاب منتهی الآمال حاج شیخ عباس قمی 🔸چون معاويه ملعون ده سال بعد از حضرت امیرالمؤمنین على بن ابی طالب عليه السلام با او از در كيد و دشمنى در آمد، و چند بار به امر او حضرت را ضربت زدند ولى اثرى نداشت تصميم گرفت ، به وسيله زن امام حسن عليه السلام (جعده دختر اشعث بن قيس)، او را با وعده هاى كاذب ، زهر بخوراند. به او گفت : اگر به حسن بن على عليه السلام زهر بدهى صد هزار درهم به تو مى دهم و ترا به ازدواج پسرم در مى‌آورم . او به آرزوى پول و زن يزيد شدن ؛ به آن داد كه در غذاى حضرت مخلوط كند. روزى امام حسن عليه السلام دار بودند و آن روز بسيار گرم بود و تشنگى بر آن جناب اثر كرده بود در وقت افطار جعده شربت شيرى براى حضرت آورد، كه زهر داخل آن كرده بود. چون حضرت بياشاميد، احساس مسموميت كرد و فرمود : «انالله و انا اليه راجعون ، پس حمد خدا كرد كه از اين جهان فنى به جهان جاودانى خواهد رفت.» سپس روى به جعده كرد و فرمود: «اى دشمن خدا مرا كشتى ، خدا ترا بكشد، به خدا سوگند بعد از من نصيبى نخواهى داشت ، آن شخص ترا فريب داده ، خدا ترا و او را به عذاب خود خوار فرمايد.» از حلم امام آنكه : وقتى امام حسين عليه‌السلام از برادر درباره قاتلش سؤال كرد، حاضر نشد اسم جعده را به زبان بياورد. به روايتى دو روز به روايتى چهل روز زهر در وجود مبارك امام اثر كرد اما جعده به خاطر طمع به مال و زن يزيد شدن آرزويش را به گور برد؛ معاويه گفت : وقتى به حسن بن على عليه السلام وفا نكرد چطور با يزيد وفا كند، و به وعده هايى كه به او داده بود عمل نكرد؛ و با خوارى و ذلت از دنيا به درك واصل شد. 🔸ابن عباس از رسول اکرم صلی  الله علیه و آله روایت می کند که فرمودند: «چون فرزندم حسن را به زهر شهید کنند ملائکه ی اسمان های هفت گانه بر او گریه کنند و همه چیز بر او بگرید حتی مرغان هوا و ماهیان دریا. هرکه بر او بگرید دیده اش کور نشود روزی که دیده ها کور می شود و هرکه در مصیبت او اندوهناک شود اندوهناک نشود دل او در روزی که دل ها اندوهناک شود و هرکه در او را زیارت کند قدمش بر صراط ثابت گردد روزیکه قدم ها بر آن لرزان است.» 🔚 در اسکن الحاقی وصیت نامه امام مجتبی علیه‌السلام به سیدالشهداء علیه‌السلام و آن حضرت از ممانعت از دفن پیکر مطهر ایشان در کنار خاتم الانبیاء و ماجراهای دفن مظلومانه و تیرباران پیکر مطهر آن حضرت را مطالعه کنید! 🏴ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است🏴 الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 https://eitaa.com/manbarmajma
📝 نوشتاری پیرامون هفتم صفر... ▪در تاریخ شهادت کریم آل الله امام حسن بن علی علیه السلام اختلاف روایات است. 🛑 دو قول برای روز شهادت حضرت حسن بن علی علیه السلام نقل شده است. 1⃣ بیست و هشتم صفر؛ ✍🏻 بر اساس نقل شیخ کلینی و شیخ مفید و شیخ طبرسی. رضوان الله علیهم 2⃣ هفتم صفر؛ ✍🏻 بر اساس نقل شهید اول، کفعمی، شیخ بهایی، علامه مجلسی، مرحوم صاحب جواهر، شیخ کاشف الغطاء و محدث قمی رضوان الله علیهم ❗️همچنان در بعضی تقویمهای رسمی مخصوصا کشور بنی عباسی ایران هفتم صفر را روز ولادت امام موسی بن جعفر (علیه السلام) درج کرده‌اند که بنابر برخی پژوهش های انجام شده قطعاً ماه ولادت ایشان ذی الحجه است و 7 صفر ولادت آقا موسی بن جعفر سلام الله علیه نیست❗️ 💢 و اگر هم ولادت باشد نکته مهم این است که محرم و صفر ماه حزن اهل بیت علیهم السلام می باشد و بسیاری از بزرگان ما تقید داشتند که در روز 7 صفر مجلس روضه تشکیل شود و روضه حضرت کریم اهل بیت امام حسن بن علی علیه السلام یا حضرت امام موسی الکاظم علیه السلام خوانده شود و تاکید میکردند این روزها حتی اگر تولد امامان معصوم علیهم السلام هم باشد روز سرور نیست❗ زیرا روزهای اسارت اهل بیت حسین بن علی علیه السلام و ماه حزن است🏴 📢 لذا جهت تعظیم کریم آل الله امام حسن مجتبی علیه السلام سزاوار است که در هر دو تاریخ‌ شهادت اقامه العزا کنیم. 🏴ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است🏴 الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 https://eitaa.com/manbarmajma
🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی وحید شکری ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ تو رسول مدنی و من اویس قرنی حسنی ام حسنی تا خود صبح قیامت اینو میگم علنی حسنی ام حسنی بده باده تو از آن کاسه و ظرف دهنی حسنی ام حسنی به خدا عشقی منی، عشقی منی و عشق منی حسنی ام حسنی عشقت توی هر دلی آشوب می‌کنه پیش مادرت منو محبوب می‌کنه اصلا چه حکایتی تو اسم توئه که اینجوری حال من رو خوب می‌کنه ای پدر کرم، سایهٔ سرم شاه بی حرم، یا امام حسن یا ایها الکریم، عشقم از قدیم کل زندگیم، یا امام حسن ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بنویسید به روی قبر و به روی کفنم من غلام حسنم همه عمرم به کسی غیر حسن رو نزنم من غلام حسنم اینقده گفتم حسن که عسلیه دهنم من غلام حسنم من حسینی شدهٔ دست امام حسنم من غلام حسنم دست خالی من و دامان حسن رزق و روزیم میرسه از خوان حسن عین روز روشنه واسم که یه روز سینه می‌زنم زیر ایوان حسن یاابن ابوتراب، آقای ناب سیدالشباب، یا امام حسن رفت به کرم لقب، سید العرب حیدری نسب، یا امام حسن ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ این کیه که یک تنه زد به یسار و به یمین شتر و زد به زمین کیه که یه لشکر و کلافه کرده اینچنین شتر و زد به زمین سرعتش رعد و دمش گرمه و ضربش آتشین شتر و زد به زمین رجزش اینه انا ابن امیرالمؤمنین شتر و زد به زمین پیش رو حسن حسین هم در پشت سر در پشت سر حسین عباس چون قمر ای جانم به حیدر و این سه تا پسر می‌تازند سوی جمل سه تا شیر نر امیر بی بدل، پهلوون و یل خمرهٔ عسل، جان امام حسن ضربهٔ تو مثل، تیغ تو اجل فاتح جمل، جان امام حسن @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 🎤مداح :حاج محمود کریمی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ای مــــــــــــــــــاهی دریا برایت گریه كرده پـــــــــــــــــیغمبر و زهرا برایت گریه كرده عــــــــــالم محیط غربتت، زائر ندارد تربتت مـــــــــــــظلوم حسن جان، مظلوم حسن جان ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ای اولین مـــــــــــــــــظلوم عالم، بعد بابا در خـــــــــــانه خود هم غریب از جور اعدا شـــــــــریك زندگانیت، گردیده خصم جانیت مـــــــــــــظلوم حسن جان، مظلوم حسن جان بـــــــــــــــــــا آنهمه صِدق و صفا و پاكی دل شــــد مُـــــــــــــــزد خوبیهای تو زهر هلاهل پیوسته شد خون بر دلت، تا همسرت شد قاتلت مـــــــــــــظلوم حسن جان، مظلوم حسن جان ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ هــــــــــــــــنگام تشییعت به جای ذكر و تكبیر تـــــــــــــــابوت و تن با هم یكی گردیده از تیر کــــــــــنار قبر مادرت، شد تیر باران پیکرت خــــــــــــــــالی بودن صحن غم افزای بقیعت بـــــــــــــــــــــر زائرینت بسته درهای بقیعت سلام مـــــــــا به قبر تو، درود ملا به صبر تو شـــــــــــــــــــبها بود زوار قبرت گرد صحرا آبــــــــــــــی نمی ریزد بر آن جز اشک زهرا فدای لطف و کرمات، ما را رسان در حرمت مــــــــــــــظلوم حـــــــــــــسن جـــــــــان @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به مناسبت هفتم صفر شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام بند اول با جگر سوخته بال و پر سوخته دیدی که مادر افتاد پشت در سوخته روضه ی تو روضه ی دلداره روضه ی تو روضه ی مسماره روضه ی تو زهر شرربار نیست روضه ی میخ و در و دیواره تو کوچه رفتی و غم دیدی یا حسن اما ای وای من مادرت کبود شد صورتش پیش چشم علی من بمیرم واسه ی غمت دستای دشمنا ببین رو شد سینه ی مادر تو مجرو شد مثل حسین و زینب و حیدر قاتل تو زخمای بازو شد غریب مادر یا حسن مولا.. بند دوم شال عزات آوردن برا شفات آوردن خون میاری بالا طشت برات آوردن خواهر تو داره میاد آقا شما رو اینطور ببینه اینجا زنده می شه دوباره غم های بابات علی و مادرت زهرا کنار بسترت اومده قاسمت محشری شده وو چه غوغاس با گریه خوندی تو روضه ی کربلا پیش زینب و پیش عباس زینب و ناله های طوفانی زینب و گریه های طولانی می شنوه از فراز نیزه ها نغمه وو آیه های قرآنی غریب مادر یا حسن مولا به قلم : یاسر محمدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 ✍شاعر:علی اکبر اسفندیار ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ حسین جان داغ مادرراتوهم دیدی منم دیدم اگرهجرپیمبرراتوهم دیدی منم دیدم شبی که مسجدکوفه پدردرخون خود غلتید غم جانسوزحیدر راتوهم دیدی منم دیدم جگرهای حسن آنشب درون تشت یادت هست میان خون شناورراتوهم دیدی منم دیدم چوعزم کربلاکردی برایت همسفربودم غم گلهای پرپرراتوهم دیدی منم دیدم میان یک عبابردی جوان اِرباً اِربایت تن صدچاک اکبرراتوهم دیدی منم دیدم درآن هنگامه ای که دست عباست زتن افتاد اگرداغ برادر راتوهم دیدی منم دیدم گمان هرگزنمی کردم که اصغرتشنه برگردد اگراین مرغ بی سرراتوهم دیدی منم دیدم تورا باضربه های ناجوانمردانه می کُشتند درآن سواشک مادرراتوهم دیدی منم دیدم به هنگامی که قرآن خوانده ای و خیزران خوردی ز طفلان دیدۀ تر راتوهم دیدی منم دیدم برادر معجر ما پرچم پیروزی ما بود زسرهاحفظ معجرراتوهم دیدی منم دیدم کناررأس خونینت رقیه عاقبت دِق کرد تن بی جان دخترراتوهم دیدی منم دیدم غُل وزنجیربرزین العبادت گریه می کردند اگررنجیده پیکرراتوهم دیدی منم دیدم خجالت کرده آبم پیش زنهامی زدندما را جسارتهای بی مَر راتوهم دیدی منم دیدم حسین جان تاکه صحبت ازکنیزی شد دگرمُردم شماتتهای کافررا توهم دیدی منم دیدم تورادرکربلاکشتندمرادرشام، اَمان از شام پریشان حال خواهرراتوهم دیدی منم دیدم میان این همه غمهاحسین داغ توپیرم کرد به مَحمل می زدم سرراتوهم دیدی منم دیدم شرارآه جانسوزم فتاده در دل «مداح» که بردلهازدآذرراتوهم دیدی منم دیدم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 ✍شاعر:علی اکبر اسفندیار ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ برادر رنج بی مَر را تو هم دیدی منم دیدم به دل داغ پیمبر را تو هم دیدی منم دیدم زبعد داغ جانسوز پیمبر نیلی از سیلی رخ زیبای مادر را تو هم دیدی منم دیدم چو مادر بود پشت در تو هم بودی منم بودم فشار ضربت در را تو هم دیدی منم دیدم ز تیغ زاده ملجم به خون آغشته در بستر سر ساقی کوثر را تو هم دیدی منم دیدم حسن را پاره پاره شد جگر از سوده الله رخ سبز برادر را تو هم دیدی منم دیدم در این سحرای ماتم خیز و عالم سوز در یک روز شکوفه نخل باور را تو هم دیدی منم دیدم الا ای باغبان باغ از باد خزان پرپر گل و سرو سنوبر را توهم دیدی منم دیدم تو خواندی سوره انا فتحنا را منم خواندم تن گلگون اکبر را تو هم دیدی منم دیدم کنار نعش قاسم گریه ها کردی منم کردم شکسته لعل و گوهر را تو همدیدی منم دیدم کنار علقمه لب تشنه غلطان در میان خون اگر جسم برادر را تو هم دیدی منم دیدم ز تیغ حرمله ای زینت دوش نبی از کین دریده حلق اصغررا تو هم دیدی منم دیدم ولی اینک میان ما و تو فرغی است در سودا وگرنه رنج بی حد را تو هم دیدی منم دیدم به سودای تو سر را میزنم بر چوبه محمل که گویی غرق خون سر را تو هم دیدی منم دید شاعر:؟؟ بانوای:کربلایی علی اکبراسفندیار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 ✍شاعر:علی اکبر اسفندیار ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ حسین جان مه دَم ونفس تِه قِرون بـرار خـواخر بِمو پِـرس تِـه قرون پِرس خواخر بِمو بـا ناگمونی بـرار تـِه قبر سر فاتِحه خونی ته قبرسر هِنیشتِن مِره دَرده برارجان دیگه اون زینب بَمِرده دیگه بشکسه برار مه پروبال دِواره مـه گـذر بَخِرده گودال برارجان نا که روز داشتمه نا شو مـره شمر لعین زخـم زبـون زو مِه دَم دَر بُورده تا اِینجه بِمُومِه بدون ته دیگه مـه عُمر تِمُومِه اَتا روز داشتمه من شش تا بِرار اِسـا بَهیـمه اسیر و گـرفـتار اَتا روزداشتمه غُرور و اِحساس اِسـا بَهیمه بی حسین وعباس اَمان از شام واز دروازه ساعات بــرار خَله بَکِشیمی مُکـافـات این چهل روز برارهرکِجِه شِیمه فقـط تِـه وَچـونِ نـازه کَشیمه برار مه دل پر از خون بَیّه نَپِرس هـر چی پِرسِنی از رقیـه نَپـرس رقیه بس شیرین زبونی کرده تِـه سر پیش دِق هاکرده بَمرده تِه شَرمندومه شرمنده بِمُومِه رقــیه بَــمرد و زِنّـــه بّـمُــومه تِه قَبرِ سَرخوامه حاجت بَهیرم دعـا هاکن کـه هَمینجه بَمیرم مه دل تنگ هَسّه تِه بلا مِه سینه تِـه کـه دَنـی چِتـی بُـورم مَـدینه؟ بَخُون«مداح» بَخُون مِه دِلِ دَرده بَخُون که دیگه اون زینب بَمرده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 ✍شاعر:علی اکبر اسفندیار ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بـرارِ نـازنین خـواخر تِـه قِـروون ته قبرهَسّه کِمین خواخرته قروون کمین قبر ره وِنِه کَشه بَهیرم اَنـه نـاله بَـزنم تـا بَـمیرم خبـر دارنی مـه دل تِسّه کبـابه؟ برارجان مه سلام چه بی جوابه مه یاد دَربُورده که ته سر ندارنی بِـرار جان تِه سر و حنجر نـدارنی برارجان مـره ایـن چه سرگـذشته هرچی که غم دره مه سینه مَشتِه برارجان کاش که من نَهیبوم عَمّه چتی شـه دل دَکِــنم اَنِّــه غَــمّه؟ تِه که بُوردی خـواخر آواره بَیّـه بِــرار تِـوِسّه مِـه دل پــاره بَیّـه غــریب کــربـلا وطـن نِـداشتی خواخِـر بَمیره که کفن نداشتی چهل روز آزگار خواخرته قـروون ته سرنیزه سوارخواخرته قروون اَمان ازشام اَمان از شام بازار اَمــان از مــردمان مـردم آزار بــلا پشـت بــلا بَــدیمه بــرار بــدتـر از کــربلا بَــدیمه بـرار چـی بَهـووم تـه دل شـه پُـرِ درده اَمه جاهرچی شام خواسه هاکرده مه دِل دُونّی کِجه بَهییه کباب؟ بَــوردنـه مِـره مجلـس شـراب هرچی خواسِّنه مره داغ بزونه شه تَشِ کینه ره مه باغ بزونه دیگه قفل دِهُـونّه وا هاکنه یزیده همونجه رِسوا هاکنه از داغ تـه اگـرچـه زار بـزومه ته مظلومی ره برار جاربزومه خِـطابه بَخونِّسـمه علـی وار بِنـالسّنه مــردم تِسّـه زار زار چی بَهووم تِـره از مــردم شـام برار اونجه مِـه عُمر بَهییه تمام تِــه تِکّـه خِیـزَرون رُوشـتِه بمیرم تِه دَندون اِمو خون روشته بمیرم ته بِشکسّه سرره چو زو مِه پَلی یـزیـد نــانجیب لُــو زو مِـه پَلی ته رِز رِزه وَچُــونّه لَــت کَشـینه یتیـمون خَلـه خجـالت کَشـینه یــزیـد دَیّـه مـِه داغّه تـازه کرده ربـــابِ بِـــرمـه مِــه دِلّـه بَورده مِه سرگذشت بَهییه بسکه جانکاه مِــه دلِ دَرده بنـــالِسّـه «مـداح»