مسافر از دریا به ساحلش میرفت
مجنون میدید لیلی با محملش میرفت
راهش شد از دنیا اونی که تو غم ها
علی رو میدید و غم از دلش میرفت
چه کنم چه کنم شده کار علی
شده کربلا حجره یار علی
فاطمه بود علمدار علی
امشب همه خونه ستاره بارونه
تنورمون گرم و سفره پر از نونه
بگو بدون تو ، تو آشیون تو
به غیر دلتنگی دیگه چی میمونه
تو بگو تو بگو تو دعام چی بخواهم
دیگه دیره بخواهم که بمونی برام
حداقل بذار با تو بیام
چه کنم چه کنم شده کار علی
شده کربلا حجره یار علی
فاطمه بود علمدار علی
عجل وفاتی ها انگار اثر کردند
چه عالمی داشتیم ما رو نظر کردند
میدیدی اما کاش که این دو تا داداش
چه جوری از مسجد منو خبر کردند
تو و عزم سفر تو و حرف فراق
من و این همه غم من و این همه داغ
کشته خزون بهارو توی باغ
مسافر از دریا به ساحلش میرفت
مجنون میدید لیلی با محملش میرفت
چه کنم چه کنم شده کار علی
شده کربلا حجره یار علی
فاطمه بود علمدار علی
زهرا دیدم امشب چی از حسن خواستی
همه دعاهاتو برای من خواستی
فلک به هم پاچید پشت حسین لرزید
وقتی که امشب از زینب کفن خواستی
داری میری و زینبمون یه تنه
مادر حسنین و پناه منه
زار میزنه حسین بی کفنه
علی میگه دیدی چه کردی با یارت
ببین چقدر تنهام خدا نگهدارت
قرار بعد ما غروب عاشورا
میام به اون گودال برای دیدارت
پسرم پسرم میشه شیون تو
قاتلش میرسه با رسیدن تو
غرق به خون میشه دامن تو
➖➖➖➖➖➖➖➖
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
تکیهگاهِ آخرم مرو زهرا
اِی امیدِ آخرم مرو زهرا
غم نشسته بر دلِ من
اِی تمامِ حاصلِ من، مرو از این خانه
کن نظاره حالِ زارم
بیتو من خوشی ندارم، مرو از این خانه
آتشی افتاده بر جانم
فاطمه بیتو من حِیرانم
با این چشمِ گریان، از دردِ بیدرمان
شِکوه کجا ببرم ببرم؟
با این حالِ خسته، لب از غُصّه بسته
خم شده این کمرم کمرم
فاطمهجانم، فاطمهجانم...
روی صورتِ تو دستِ دشمن خورد
خاطرِ تو رو یه بیحیا آزرد
هِی نَفَس زدی ولیکن
دستِ تو جدا شد از من، میان نامحرم
تو به زیرِ دست و پایی
محسنِ تو شد فدایی، میانِ نامَحرم
روی کبود و نیلی داری
زخمی و مجروح از مِسماری
یارم خورده سیلی، غُصّه خوردم خیلی
شرَمو ببین تو ز چشمِ تَرَم
دنیا تارِ تاره، حیدر شد بیچاره
من چه کنم؟ چه کنم؟ چه کنم؟
فاطمهجانم، فاطمهجانم...
اِی که قُوَّتی به پای لرزانم
میرَوی ز رفتنت پریشانم
از حسادتِ حسودان
عُمرِ تو رسیده پایان، ز غُصّه رنجوری
اِی خوشیِ روزگارم، فاطمه بمان کنارم
چه تلخه این دوری
با اینکه غرقِ غم و دردی
موی زینب را شانه کردی
در این شامِ آخر با چشمانی مُضطَر
داری به دلِ تو عزای حسین
روضه خواندی امشب، همراه با زینب
گریه کنیم به هوای حسین
اِی حسینجانم، اِی حسینجانم...
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
enc_16706922458815916926768.mp3
10.25M
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#سبک_واحد
🎤مداح :حاج محمدرضا طاهری، کربلایی حسین طاهری
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#سبک_واحد
🎤مداح :حاج محمدرضا طاهری، کربلایی حسین طاهری
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
تب داره شبا بیداره
دعاش اما الجار ثم الداره
تو حرفاش پیش بچه هاش
میگه بارالها ازم راضی باش
دلگیره داره میمیره
نفس میکشه از تنش خون میره
گریونه دلش پر خونِ
میگیره روشو از همه تو خونه
معلومه چقدر مظلومه
با دردایی که داره باز آرومه
ای مادر مرو ای مادر
الهی بمیرم برات ای مادر
ای بود و نبود من
ای یاس کبود من زهرا زهرا
تنها تکیه گاه من
عشق بی گناه من زهرا زهرا
از پیش من مرو زهرا زهرا
جان حسن نرو زهرا زهرا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
قدش خم نگاهش مبهم
مثه پیرزن هاست با این سن کم
چشما تار میبینن هر بار
میخواد راه بره دست میگیره دیوار
دستاش زخم زیر چشماش زخم
نماز شب میخونه کف پاهاش زخم
قربونش با بوی نونش
بهشت مدینه است لب خندونش
اما حیف شده اینجا حیف
گرفتن خوشی هامون و از ما حیف
ای مادر مرو ای مادر
الهی بمیرم برات ای مادر
کوه محکم علی
تنها همدم علی برخیز از جا
بی تو میخورم زمین
آه و زاری ام ببین بین غم ها
بانوی صف شکن در سنگر باش
حرف از سفر مزن با حیدر باش
از پیش من مرو زهرا زهرا
جان حسن نرو زهرا زهرا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
لا جونه ولی مردونه
پای اعتقادش بازم میمونه
یادم هست که از پا ننشست
بابامو نگه داشت اونم با یک دست
دعوا شد زدن در وا شد
تا افتاد زمین داد زدن حالا شد
در میسوخت کبوتر میسوخت
توی شعله محسن با مادر میسوخت
هم پهلوش شکست هم بازوش
به دیوار که خورد غرق خون شد ابروش
دشمن تازیانه زد
آتش هم زبانه زد در پشت در
دیدم دست و پا زدی
فضه را صدا زدی جای حیدر
دستم که بسته شد زهرا زهرا
دستت شکسته شد زهرا زهرا
از پیش من مرو زهرا زهرا
جان حسن نرو زهرا زهرا
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
Meysam Motiee - Ageh Misheh Cheshato Vakon.mp3
7.75M
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#زمزمه
🎤مداح :حاج میثم مطیعی
✍شاعر:رضا یزدانی
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#زمزمه
🎤مداح :حاج میثم مطیعی
✍شاعر:رضا یزدانی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
اگه میشه چشاتو واکن
توجهی به مرتضی کن
یه بار دیگه منو صدا کن
زهرا، به فدای دل از غصه پُرت
زهرا، قول میدم نسوزه دیگه چادرت
زهرا، زهرا
پاشو، مادری کن با همون قد کمون
پاشو، برای بیکسی مرتضی بمون
زهرا، زهرا
زهرا، تو بری آتیش میگیره جون من
زهرا، زوده واسه رفتنت؛ جوون من!
زهرا، زهرا...
تنت رو غسلِ گریه میدم
مرگمو با چشام دیدم
تازه به بازوهات رسیدم
ای وای، چقَدر کبوده این تن نحیف
ای وای، چقَدر این دو سه ماه، شدی ضعیف
ای وای، ای وای
ای وای، جای سیلی روی صورت بمونه
ای وای، چرا حیدرت نباید بدونه؟
ای وای، ای وای
زهرا، تو بری آتیش میگیره جون من
زهرا، زوده واسه رفتنت؛ جوون من!
زهرا، زهرا...
راحت شدی از درد بازو
از اون نگاه تار و کم سو
میشدی هی پهلو به پهلو
مُردم، با شب و غم نخوابیدن تو
مُردم، تا می دیدم خونِ رو پیرهنتو
زهرا، زهرا
پاشو، نبینم کبود بمونی یاسِ من!
پاشو، فاطمه تموم نشه واسه من
زهرا، زهرا
زهرا، تو بری آتیش میگیره جون من
زهرا، زوده واسه رفتنت؛ جوون من!
زهرا، زهرا
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین