eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
628 دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
4.1هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
بانوی حیدر ،مه این خانه ای ام بنین کنیز کاشانه ای به مرتضی همسر دردانه ای به گرد اهل خانه پروانه ای بانویی و مست می کوثری توبعدفاطمه فقط مادری با دم اواهل تولا شدی کنیزذریه ی زهرا شدی مام ادب دلبر این خانه ای گردعلی همیشه پروانه ای مام ادب پیش علی رو زدی حرف عطا و کرم او زدی ام بنین قلب و دلت با علی ست به روز وشب ذکر لبت یا علی ست نام و نشانت همه جا شدبپا ام بنین همسر شیر خدا همیشه من عبد و گدای توام ریزه خور خوان عطای توام بر دل زارم تو کنی سروری بوده ای از روز ازل حیدری ماه سر راه منی تا ابد مادر خوش خواه تا ابد از قفس غصه رهایم بکن تو راهی کرب و بلا بکن ام بنین مهر ت چراغ شبم خوشم که من سینه زن زینبم باتوخوشم گر چه که بی مایه ام عشق تو بانو همه جا سایه ام تا به ابد مست می او شدم ام بنین گرم هو الهو شدم ام بنین نوکر و (مجنونتم) تابه ابد همیشه دلخونتم اللهم عجل لولیک الفرج بحق الزینب سلام الله علیها @majnon1396
ام البنین تمامی ره توشه ات غم است ازداغ نوگلان قد رعناي تو خم است ام البنین بدون علمدار گشته ای گریان به یادشان سر بازار گشته ای گرد و غبار ِ چادر خود را تکان مده آثار خستگي به تنت رانشان مده رنگ كبود و جاي زدن راندیده ای آن آه آه و لحن سخن نه شنیده ای خيلي ميان راه اذيت شدم بدان ام البنین اسير اسارت شدم بدان من زینبم زني كه شبيه فرشته بود ام البنین حجاب سرم رشته رشته بود ام البنین به من چقدر بد گذشته است با اشك روي قبر برادر نوشته است قبر حسين كشته ي عطشان كربلاست ام البنین دلم بخداپیش بین قتلگاست ام البنین کناره شریعه فتاده بود عباس سربه خاک بیابان نهاده بود ام البنین دو دست علمدار شدجدا باضرب آهنی شده فرقش زهم دوتا افتاده در دل همه ی خیمه آه وغم ام البنین دریده شده چشم او زهم افتاده عون وجعفر وعبدالهت به خاک باتیرونیزه شدتن عباس چاک چاک ام البنین شده به سره نیزه ها سری دیدم به روی خاک بیابان بال وپری @majnon1396
دو دیده ام شده ابری برای ام بنین نشسته در دل زارم هوای ام بنین قنوت امشب من درهوای آن بانوست چقدر زمزمه كردم به جاي ام بنین تو ناله کرده ای بانو به یادعباست رسدزخانه خدایا صدای ام بنین به گوشه ای زبقیع ناله های توبرپاست رسدزصحن پیمبر دعای ام بنین اگرتمامی عالم خدابه من بخشد کنم نوا که گدایم گدای ام بنین به خانه ی شه مردان علی شده ماتم نواوماتم وغم شد برای ام بنین چه غربتی است که همسایه با خبر است ز داغ مرگ عزیز و عزای ام بنین قسم به سرخی خونهای چادرت بانو نمیدهم به جهانی سرای ام بنین @majnon1396
ميان كوچه مسیر عبور اُم ِبَنین دگرنمانده زمان سرور اُم ِبَنین همیشه کنج بقیع گریه میکندبانو نشسته بر سرخاکی حضور اُم ِبَنین بیاده کربوبلاوبیاد عباسش نشسته درغم ورفته سرور اُم ِبَنین رسیده صبر به پایان وقلب اوزخمی است قسم به اشک شبیه بلور اُم ِبَنین خزان، گرفته وجودش ، تمام زندگی اش فدای قلب عظیم وصبور اُم ِبَنین میان خانه دگر جا برای ماندن نیست بقیع گرفته عزابهره نور اُم ِبَنین گرفته باد عجل چار پوروفرزندش میان کوچه مسیر حضور اُم ِبَنین @majnon1396
‍ متن روضه ام البنین سلام الله حاج آرمین غلامی ( مجنون) 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴 🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃 🍃🌾🌷🍃 🌾🌷🍃 🌷🍃 🍀 جان میدهم ولی بدون پسرهایم ای فلک داغ دودست ساقی لشگربدیده ام *خانوم * اسباب زحمت شد عیادت کردن از من *عذر زحمات،بالا سر بچه ام هم رفتی،با این حال ِ خرابتون* اسباب زحمت شد عیادت کردن از من پس لایق لطف شما اُم البنین بود من قدرت برخواستن از جا را ندارم *مثل كی شدم؟* چون من تن عباس هم روی زمین بود *بچه ام هم نتونست جلوی پات بلند بشه خانوم،البته اون دست نداشت،اولاً شما رو ندید خانوم،اما اینقده میدونم بچه ام خوشحال شده* من قدرت برخواستن از جا را ندارم چون من تن عباس هم روی زمین بود دار و ندارم چهار فرزندم فدا شد شرمنده که دار و ندار من همین بود عمری به عباس جوانم غبطه خوردم ای کاش در کرب و بلا جان می سپردم *در طول عمر، هر كسی رو از بازماندگان كربلا می دید،هی می گفت:جان ِ فاطمه عباسم رو حلال كنید،بچه ام تلاش خودش رو كرد،عباس كم نذاشت،دیگه نشد،مادرش بمیره، از شما خجالت كشید،خوب شد خیمه نیاوردنش،ای وای بچه ام اباالفضل... خانم من شرمنده ام بچه ام نتونست به خیمه برسه* در علقمه افتاد مشک پاره پاره *من اینطوری شنیدم،اولم باورم نشد* در علقمه افتاد مشک پاره پاره *نتیجه* دل کند در خیمه رباب از شیر خواره *شما امشب فریاد بزنید، گریه كنید،اُم البنین یه جوری ناله میزد،مروان به حالش گریه می كرد،اون جوری گریه كنید* در علقمه افتاد مشک پاره پاره دل کند در خیمه رباب از شیر خواره شش ماه با فریاد هل من ناصر آنگاه افتاد بر روی زمین از گاهواره شرمنده بی عباس، تنها شد حسینت آتش کشید از خیمه ی زینب شراره معجر به غارت رفت دور از چشم عباس خون می چکید از چشم و جای گوشواره اُم البنین صد بار از شرمندگی مُرد *چرا؟* ای کاش عباسم به خیمه آب می برد *اُم البنین فقط و فقط،فكر آب رسوندن به خیمه بود،اما تو خیمه چه خبر؟ هم می گفتند: بابا...* گر نشد آب میسر گردد گو عمو خود به حرم برگردد *اصلاً ما تشنه نیستیم،برو بیارش،اصلاً ما آب نمی خواهیم،كی تشنه است؟ما آب نمی خواهیم،برو بیارش.* بیا برگرد خیمه ای کس و کارم من و تنها نگذار ای علمدارم آب به خیمه نرسید فدای سرت حسین قامتش خمید فدای سرت *نمیدونم اُم البنین بهت گفتن یا نه؟این روضه هارو بشیر برات گفته....خانم جان! اُم البنین روضه های عباست برای تو افتخارت پیش فاطمه است،كه وقتی می بینه با عباسش چه كردن جلو فاطمه رو سفیدتر میشه،هر چند اُم البنین از ستاره های عالم درخشان تر ِ نزد خدا،اینقدر این خانم آبرو داره. اما بی بی جان من می خوام یه روضه بخونم،شما برای فاطمه روضه بخون،بی بی روضه ی شما رو گوش كنه،اینها هم روضه گوش كنند. میگه:دیدم مردم همه یه جا جمع شدن،یه عده دارن صوت و كف می زنند،جلو رفت دید همه دارن از هم سئوال می كنند،دیدم یه كسی سوار بر مركب،موی اسبش رو به زلف یه سر بریده گره زده، هر چی سر مركب پایین میاد،صورت روی زمین میخوره،همه جای ِ این صورت زخم ِ،اما معلوم ِصاحب ِ این سر، جوان ِ،رشید ِ،سوار سر رو بالا گرفته،یه نفر گفت:این سر ِ كیه؟ با افتخار گفت:عباس ِ...ای حسین.....* دیگر مرا ام البنین نخوانید زیرا که من دیگر پسر ندارم *خانوم جان اگه بچه ام توی علقه موند، خودش هم خیلی ناراحت شد* افتادم رو زمین خیلی بد شد *به من امید بسته بودن فكر می كردن من به خیمه میرسم* روی خاکا همین خیلی بد شد *جلو زهرا..* برا اُم البنین خیلی بد شد حیف شد به خیمه نرسیدم حیف شد رقیه رو ندیدم                               ☘ 🌷🍃 🌾🌷🍂
کیست نامش حضرت ام البنین اسم او شد زینت عرش برین کیست این بانو مه ارض وسما مادر سقای دشت کربلا ثبت بنموده کلامش برهمه خوانده خود را او کنیز فاطمه   با نوی ملک سماوات و زمین کیست این بانو بود ام البنین بانوی بیت امیر المومنین نقش کرده نام حیدر برجبین با ادب بود وبه روی دامنش پرورانده چارفرزند ازتنش من کنیز خانه ی پیغمبرم من به اولاد علی یک مادرم درسرای عشق زیبا گوهرم همسر وتنها کنیز ه حیدرم حضرت عباس عشق مرتضاست بچه شیر سوم شیر خداست بزل لطف وعاطفه مرهون کیست جود والطاف خدادر خون کیست از ازل عشق و وفا مدیون کیست عاشق وعاشق کشی مجنون کیست همسرحیدر توزیبا گوهری بر علی مرتضا توهمسری روزاول آمدی باچشم تر باعلی گفتی چنین در پشت در من کنیزم برتو ای خیرالبشر فاطمه هرگز نخوانم تاج سر بعده زهراهمسرت هستم ولی بهره طفلانت کنیزم یا علی خاک راه زینبت هستم علی ازمی زهرای تومستم علی بر در کوی توبنشستم علی ازهمه غیرتوبگسستم علی همسرم من برتو شاه عالمین من کنیزم بر تو ای باب حسین جنس ایمان تواز احساس بود عطر ناب حرف تو از یاس بود آن ابر فرزند خیر الناس بود هستی تو حضرت عباس بود حک شده بر قلب (مجنون )تا ابد حضرت ام البنین مادر مدد @majnon1396
بانوی حیدر ،مه این خانه ای ام بنین کنیز کاشانه ای به مرتضی همسر دردانه ای به گرد اهل خانه پروانه ای بانویی و مست می کوثری توبعدفاطمه فقط مادری با دم اواهل تولا شدی کنیزذریه ی زهرا شدی مام ادب دلبر این خانه ای گردعلی همیشه پروانه ای مام ادب پیش علی رو زدی حرف عطا و کرم او زدی ام بنین قلب و دلت با علی ست به روز وشب ذکر لبت یا علی ست نام و نشانت همه جا شدبپا ام بنین همسر شیر خدا همیشه من عبد و گدای توام ریزه خور خوان عطای توام بر دل زارم تو کنی سروری بوده ای از روز ازل حیدری ماه سر راه منی تا ابد مادر خوش خواه تا ابد از قفس غصه رهایم بکن تو راهی کرب و بلا بکن ام بنین مهر ت چراغ شبم خوشم که من سینه زن زینبم باتوخوشم گر چه که بی مایه ام عشق تو بانو همه جا سایه ام تا به ابد مست می او شدم ام بنین گرم هو الهو شدم ام بنین نوکر و (مجنونتم) تابه ابد همیشه دلخونتم اللهم عجل لولیک الفرج بحق الزینب سلام الله علیها -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)_ @majnon1396
ام البنین تمامی ره توشه ات غم است ازداغ نوگلان قد رعناي تو خم است ام البنین بدون علمدار گشته ای گریان به یادشان سر بازار گشته ای گرد و غبار ِ چادر خود را تکان مده آثار خستگي به تنت رانشان مده رنگ كبود و جاي زدن راندیده ای آن آه آه و لحن سخن نه شنیده ای خيلي ميان راه اذيت شدم بدان ام البنین اسير اسارت شدم بدان من زینبم زني كه شبيه فرشته بود ام البنین حجاب سرم رشته رشته بود ام البنین به من چقدر بد گذشته است با اشك روي قبر برادر نوشته است قبر حسين كشته ي عطشان كربلاست ام البنین دلم بخداپیش بین قتلگاست ام البنین کناره شریعه فتاده بود عباس سربه خاک بیابان نهاده بود ام البنین دو دست علمدار شدجدا باضرب آهنی شده فرقش زهم دوتا افتاده در دل همه ی خیمه آه وغم ام البنین دریده شده چشم او زهم افتاده عون وجعفر وعبدالهت به خاک باتیرونیزه شدتن عباس چاک چاک ام البنین شده به سره نیزه ها سری دیدم به روی خاک بیابان بال وپری -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)_ @majnon1396
پیره زن گریه مکن برلب دیوار بس است.. ناله ها درغم چشمان علمدار بس است... یاد آن دست بریده که شداز پیکرجدا... زجه هاوناله ،ای مادَر بیمار بس است... درغم چارپسر بود به خود می پیچید... این همه ناله و افغان سر بازار بس است... کاش درخانه کسی بود دهد دلداری... سینه ی پرغمت ای مادر بیمار بس است... ازچه با بُغض گلو بادل پرخون میگفت... این همه زجه واین ناله بسیار، بس است... علقمه بود که عباس دو دستش افتاد. سینه ات پرشده از غُصّه تَلَمبار،، بس است... -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)_ @majnon1396
دو دیده ام شده ابری برای ام بنین نشسته در دل زارم هوای ام بنین قنوت امشب من درهوای آن بانوست چقدر زمزمه كردم به جاي ام بنین تو ناله کرده ای بانو به یادعباست رسدزخانه خدایا صدای ام بنین به گوشه ای زبقیع ناله های توبرپاست رسدزصحن پیمبر دعای ام بنین اگرتمامی عالم خدابه من بخشد کنم نوا که گدایم گدای ام بنین به خانه ی شه مردان علی شده ماتم نواوماتم وغم شد برای ام بنین چه غربتی است که همسایه با خبر است ز داغ مرگ عزیز و عزای ام بنین قسم به سرخی خونهای چادرت بانو نمیدهم به جهانی سرای ام بنین -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)_ @majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم ‍ 🍂🍁 # روضه و توسل جانسوز _ ویژۀ وفاتِ حضرتِ ام البنین سلام الله علیه _ حاج آرمین غلامی🍁🍂 ┄┅═══•••✾❀✾•••═══┅┄ @majnon1396 *اما زهرا بین در و دیوار قرار گرفت،فاطمه رو توی کوچه ها زدن،مادر مارو تنهایی،نه یک نفر،نه دو نفر..بی بی جان!کسی به شما جسارت نکرد،ولی مادر مارو جلو چشم علی زدن...سیلی زدن...تازیانه زدن...وای.... چند تا صحنه تو تاریخ بوجود اومد،باورش سخت بود،توی همه ی تاریخ اگه ورق بزنی خصوصاً تو حادثه ی کربلا،همه با تحیُّر و تعجب از این صحنه ها نقل می کنند...دیدی وقتی خبری بهت میرسه،با تعجب برخورد می کنی،میگی:دروغِ،این حرفا نیست...اما خبر حقیقتِ، من سه چهارتاش رو بگم: یکی از اون صحنه هایی که ابی عبدالله نتونست باور کنه،نوشتن:" فنظر الیه نظراً مُتحیرا " اونجایی بود که رسید بالا سر علی اکبرش،دید یه بدن تیکه تیکه داره دست و پا میزنه،دید این بچه پاهاش رو داره رو زمین میکشه،هر کاری کرد باور کنه این جوون خودشِ،اگه علی اکبر منی،پاشو بابا!...پاشو یه بار دیگه برام اذون بگو بابا...حسین.... یه جای دیگه رو برات بگم،برا سکینه اتفاق افتاد،نتونست باور کنه،اومد تو گودال،دید عمه اش یه بدن رو بغل کردِ،عمه این بدن کیه داره می بوسی؟ تا گفت:این بدن بابات حسینِ،این بچه یه خوردرفت عقب،اگه بابامِ،چرا لباس تنش نیست؟چرا سر نداره؟کی رگاش رو پاره کرده؟بگو:حسین.... دو تا از کربلا گفتم یکی تا از شام بگم،دوتا کربلا رو میتونی تحمل کنی،اما شام رو نمیدونم،یه صحنه ای که زینب دید و نتونست باور کنه،اونجایی که دید دارن با چوب خیزران میزنن به لب و دندان برادر...، کی دلش میاد؟باور نمیکنم جلو چشم زینب،با چوب خیزران بزنن،حسین.... صحنه ی آخر مالِ امشبِ،وقتی بشیر اومد مدینه، یکی یکی روضه خوند،همه حرفاش رو که زد،همه روضه هارو خوند،برا اُم البنین روضه خوند،چی گفت؟گفت: اُم البنین شیرت حلالِ پسرت..یه حرفی زد بشیر که این مادر باورش نشد،کشیدش کنار،گفت: لابه لای حرفات یه جمله ای گفتی،دوباره بگو، چی گفتم؟ گفتی به سر بچه ام عمود زدن،آیا این حرف درستِ؟ گفت:آره درستِ..گفت:باور نمیکنم،کسی که جرأت نمی کرد به سر عباس من عمود بزنه..گفت باور کن،میخوای بگم چرا؟ قبل از اینکه عمود بزنن،اول دستاش رو جدا کردن،بعد تیر به چشمش زدن،سرش رو خم کرد، با دوتا زانوهاش تیررو در بیاره، کلاه خود از سرش افتاد.. نانجیب اومد با دو تا دستش عمود....بگو:حسین... @majnon1396
01 45 73 12 🔴🔴 هلاکت هارون الرشيد ملعون در شب سوم یا چهارم جمادی الاُخری 👈🏼👈🏼 نقل است که هارون الرّشید، جهت سرکوبی شورش رافع بن لیث به سوی خراسان حرکت کرد، امّا در بین راه بیمار شد و هنگامی که به طوس رسید بیماریش شدت پیدا کرد به گونه ای که بستری شد. یکی از روزها که از شدت بیماری در حال اغماء بود، ناگهان خبر دستگیری رافع بن لیث به وی رسید. رافع را به نزد هارون آوردند و بدنش را مانند قصابان که گوسفند را قطعه قطعه می‏کنند در مقابل هارون، پاره پاره کردند، و در همین لحظات بود که هارون نیز به درک واصل شد. ▫️مرحوم شیخ بهایی در «توضیح المقاصد»، شب چهارم جمادی الاخری را شب هلاکت هارون الرشید دانسته است. 📚 توضیح المقاصد، ص13 اما مرحوم محدّث قمّی در «وقایع الایام» و «تتمّةالمنتهی»، شب سوم جمادی الاخری را شب مرگ آن ملعون گزارش می‌کند. 📚 وقایع الایام، ص258/تتمةالمنتهی،ص227 ▫️آن ملعون در شب چهارم جمادی الاخری سال 193 هجری، بعد از 23 سال حکومت، در سن 45 سالگى به درك واصل شد. ▫️حضرت صادق علیه السلام از پدر گرامیش، حضرت باقر علیه السلام نقل می کند که فرمود: جابر بن عبدالله انصاری به من گفت: در لوحی که روز میلاد حسین بن علی علیه السلام از جانب خداوند متعال بر رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرود آمده بود، چنین نوشته شده است: يُدْفَنُ فِي الْمَدِينَةِ الَّتِي بَنَاهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ ذُو الْقَرْنَيْنِ خَيْرُ خَلْقِي يُدْفَنُ إِلَى جَنْبِ شَرِّ خَلْقِي. 📚 غیبت نعمانی، ص65 📝 بهترین آفریده من (یعنی علیّ بن موسی الرّضا علیه السلام) در شهری که بنده صالح، ذوالقرنین، بنا نموده است، در کنار بدترین خلقم (یعنی هارون) مدفون می گردد. ▫️ به نقل مرحوم شیخ مفید، قبر هارون ملعون، هم اکنون در حرم حضرت رضا علیه السلام، و در پشت آن حضرت واقع شده است. 📚 الإرشاد، ج ‏2، ص 271 ▫️در صلوات مخصوصه ماه مبارک رمضان که مرحوم سیّد بن طاووس در اقبال الاعمال نقل می‌کند، هارون الرشید، قاتل حضرت موسی بن جعفر علیه‌السلام معرفی شده است: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ، إِمَامِ الْمُسْلِمِينَ، وَ وَالِ مَنْ وَالَاهُ، وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ، وَ ضَاعِفِ الْعَذَابَ عَلَى مَنْ شَرِكَ فِي دَمِهِ وَ هُوَ الرَّشِيدُ. 📚 بحارالأنوار، ج 98، ص109 به نقل از اقبال الاعمال ▫️حضرت صادق علیه السلام در روایتی شریف، متذکر مقامات دنیوی همه حکّام جور، از جمله حکّام اموی و عباسی(نظیر هارون الرشید)، می‌شوند که حقوق و مقامات ائمه علیهم السلام را غصب کردند و می فرمایند: إنَّ لَنَا حَقّاً، ابتَزَّهُ مِنَّا مَعَادِنُ‏ الاُبَنِ. 📚 رياض الأبرار في مناقب الأئمة الأطهار، ج‏3، ص204 📝 ما حقّی داریم که معدن های اُبنه آن را به فریب از ما گرفته‌اند. ▫️ مرحوم سیّد نعمةالله جزائری در کتاب «رياض الأبرار» در ذیل این روایت می‌نویسد: «این روایت در مورد همه حکّام جور عباسی، اموی و غیر ایشان از مخالفین عمومیّت دارد. شیخ ما، صاحب تفسیر نورالثّقلین، کتابی در اثبات این حالت در همه خلفا واولاد ایشان با دلائل و اسناد تاریخی نگاشته است که در واقع تفصیلِ آن چیزی است که به صورت خلاصه در این حدیث بیان شده است.» 📚 رياض الأبرار في مناقب الأئمة الأطهار، ج‏3، ص204 ▫️در دعای قنوت حضرت عسکری علیه‌السلام نیز همین مقامات دنیوی برای همه حکّام جور و غاصب حقوق و مقامات ائمه اطهار علیهم‌السلام تبیین شده است: وَ ابْتَزَّ أُمُورَنَا مَعَادِنُ‏ الْأُبَن. 📚 مهج الدعوات، ص64 معدن های اُبنه، به نیرنگ امر امامت ما را تصاحب کردند. 🔅 کانال 🆔 @mohebanozahra315