#_بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#بیست_وپنجم_رجب
#شهادت_حضرت_کاظم_علیه_السلام
#امام_کاظم
#موسی_بن_جعفر
#روضه_را_تعطیل_نکنیم
@majnon1396
یک روز در این کنج قفس بال وپری بود
ازمُشتِ پری گوشه ی زندان اثری بود
ازشادی وامید وشعف نیست خبرها
یک روزازاین شاخه ی امّید ثمری بود
ای بادصبا دردِ دلم راتوشنیدی
زیرابه سیه چال ، صبا را گذری بود
ای باد صبا گر گذر ت بود، به زندان
دیدی ز من و دردِ دل من خبری بود
یک روز رهابودم ودر گوشه گلزار
آن روز بجز مرگ، نجاتِ دگری بود
باضرب لگد بود به دیدار من آمد
در سینه دگر یک نفس مختصری بود
شدبال و پرم در قفس اینگونه شکسته
زیرا به قفس بودم وبشکسته پری بود
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#برای_دیگران_بفرستید
#_بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#بیست_وپنجم_رجب
#شهادت_حضرت_کاظم_علیه_السلام
#امام_کاظم
#موسی_بن_جعفر
#روضه_را_تعطیل_نکنیم
@majnon1396
باضرب تازیانه سرم راشکسته اند
با پا وبالگدکمرم راشکسته اند
دست دعای من وسط این قفس شکست
گویا تمام بال و پرم راشکسته اند
زندانی ام میانه ی این چاه لعنتی
باضربه های مشت سرم راشکسته اند
خورد وخوراک من بخداتازیانه شد
جسمم تنم سرم سپرم راشکسته اند
مقتل نوشته بر تن تو نیزه ای نخورد
آقالباس وپیرهنت را کسی نبرد
مقتل نوشته که سرت از تن جدا نگشت
مظلوم بوده ای کفنت بوریا نگشت
مقتل نوشته که بدنت زیر و رو نشد
زندان نشین شدی و سرت جا به جا نگشت
بر روی پل رهاشده جسمت سه روز وشب
سر نیزه ای به سقف دهانت رها نگشت
آقا تنت نشسته به روی پلی سه روز
آید زپیکرت بخدا ناله ها وسوز
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#برای_دیگران_بفرستید
#_بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#بیست_وپنجم_رجب
#شهادت_حضرت_کاظم_علیه_السلام
#امام_کاظم
#موسی_بن_جعفر
#روضه_را_تعطیل_نکنیم
@majnon1396
روی خاروخس زندان بدنت افتاده
زیرپای مردکی بود تنت افتاده
میکندملعون جسارت برتو ونام علی
بین این هم همهها، پر زدنت افتاده
گوکه این معرکهها بین سیه چال ز چیست
دست آن مرد یهود پیروهنت افتاده
آن یهودی به امید زدنت آمده بود
زیرشلاق، عقیق یمنت افتاده
پیکرت روی زمین بود و تنت ریخت بهم
زیرشلاق جسارت بدنت افتاده
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#برای_دیگران_بفرستید
روضه موسی بن جعفر علیه السلام_کردی
•
یه امامیگه که اوصاف پیمبر دیره
له قدم تا وسره، هیبت حیدر دیره
.
یه امام کاظمه ،باب الحوائجه بشر
ریشه له سلسله ی حضرت جعفر دیره
•
بی سبب نیه اگه حاجت مان بیه روا
و دمی زمزمه ی سوره ی کوثر دیره
•
دلمه سوز غمه له تب و تاب چه بکم
دل له سوزه ماتمه، داغ مکرّر دیره
•
کس نیه مردی له دنبال اجل بودن وبس
کنج زندان بلا روضه ی مادر دیره
•
چن وقتییگه تنه درغل وزنجیربیه
وخدا زخم، وبانه تن لاغر دیره
•
وسره تخته ی در، پیکر مولا بردن
وگمان خاطره ی سوخته له در دیره
•
و عبا زویتر بپیچین سروپا و دودسه
یکه ایطورتنه زخمیه ، لشکر دیره
•
کفتیه جسم امام شیعیان بین گذر
یه نفرنیه کمک کاره، چاوه تر دیره
•
شیعیان چن کفن بهر تنه هاوردن
هنوزیش اهل جهان موسی جعفردیره
•
کورگی هاتیه بانه سره له شهرنبی
روضه خوانِ دل م روضه ی اکبر دیره
•
دشت وصحرا تن صد چاک علی پیدا کرد
چونکه له پیکر خوی زخم ز خنجر دیره
•
شاعر : آرمین غلامی(مجنون)
شهادت حضرت امام موسی کاظم (ع) ▪️.اشعارکردی
یارب شو بی اختر و بارانی امشو
یارب شو تحریم مسلمانی امشو
یارب رسی له هر نفس آوای غریبی
دل نوحه گر سید نورانی امشو
اشکم بیه خوین له خم او ماه مدینه
کاو مرشد زنجیری و زندانی امشو
چاوی له دره محبس و ذکره بیه یا هو
یه صیده ویاموسی قربانی امشو
کس نیه پرستاره له ای کنج سیه چال
یه خونجگره محبس طوفانی امشو
بوی جگر لاله دیه ، راز و نیازه
یه جلوه ای له جاه سلیمانی امشو
کاظم لقبیه ، نسبی کرب و بلائی
له مکتب حق رهبر و روحانی امشو
افسوس و ای، جاه وجلال و جبروته
بی هم نفس محبس ظلمانی امشو
تا زهر بلا بیه گوارای.وجوده
یارب وتو ای گیان و دل ، اَرزانی امشو
تابوت تنه ، شاهد آلام تنه بی
یه کشته زندان پریشانی امشو
(مجنون) برشن اشگ و پای گل زهرا
با شور بخون ، وقت غزلخوانی امشو
✍ شاعر_آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
حضرت رباب
رباب شیون مکن بپای گهواره اش
به راه کوفه وشام شوی تو آواره اش
رباب شیون مکن به پای نیزه وسر
نظاره میکنی تو به نیزه راس اصغر
رباب دیگربس است این همه آه وزاری
بعده علی اصغر نیایدازتوکاری
رباب دیگربس است اینهمه بیقراری
گمانم کنم که دیگر شش ماهه ات نداری آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
مددیا رباب
گریه ی بانورباب برای شش ماهه بود
براثرکعب نی صورت اوشدکبود
گریه ی بانورباب کناره گهواره بود
ولی بدون اصغر چقدرآواره بود
رفتن شش ماهه اش خون به دلش کرده بود
داغ علی اصغرش بردل اوخورده بود
خنده قاتل چنین تیشه به قلبش سپرد
کناره گهواره ی علی اصغرش مرد
مجنون کرمانشاهی
متن روضه حضرت موسی بن جعفر علیه السلام
مدآح..حاج آرمین غلامی
نشسته بین زندان دلبرمن
شده جاری براواشک تر من
موسی ابن جعفر علیه السلام در گودالی زندان بود و زندانی که در گودال باشد اگر منطقه مرطوب نباشد ممکن است آن گودال بی رطوبت و خشک باشد. مثل زیرزمین در قم. امّا بغداد، آن شطّ عجیب از آنجا عبور می کند که مانند یک دریاست. فشار آب تمام آن منطقه را مرطوب کرده است و لذا اگر بخواهند یک زیرزمین حفر کنند و لو این زیرزمین ۵/۲متر عمق داشته باشد یا اصلاً آن زیرزمین پر از آب می شود یا اگر آب نیاید و یک مقدار دورتر باشد قطعاً مرطوب است.
مسلّم است حضرت موسی بن جعفر علیه السلام در یک جایی در بغداد زندان بوده است. هوای آزاد نداشت آفتاب هم نمی تابید آن قدر تاریک بود بطوری که روز از شب تمیز داده نمی شد. علاوه بر تاریک بودن مرطوب هم بود. حضرت، یک مشت استخوان شده بود، موسی بن جعفر علیه السلام در گوشه زندان می گفت: پروردگارا! آرزو داشتم یک نقطۀ خلوتی داشته باشم که تو را عبادت کنم و اینک به آن نقطه خلوت رسیدم، یحیی برمکی از طرف هارون آمد به موسی بن جعفر علیه السلام بگوید: آقا! اقرار کن که بد کردی هارون آزادت می کند وقتی به حضرت عرض کرد، حضرت در جواب فرمود: عمر من هم سپری شده است؛ چیزی از زندگانی من باقی نمانده است. یعنی یک عبارتی فرمود که شاعر آن را به صورت شعر در آورد.
(کُلَّما مَرَّ مِن جَلالِکَ یَوما مَرَّ فِی السِّجنِ مِن عَذابی یَوماً) [۱]
می گوید: هارون! هر روزی که آفتاب به کاخ مجلّل تو طلوع می کند، یک روز از عمر من و زندان من می گذرد. یعنی عمر من و عمر تو هر دو تمام است. امیدوارم در پیشگاه الهی حقّ من از تو گرفته شود.والسلام
این کلمه در زیارتنامه حضرت موسی بن جعفر علیه السلام وارد است که: (و المُعَذَّبِ فی قَعرِ السُّجونِ وَ ظَُلَمِ المَطامیر)[۲] یک ظلمتی است که(مطمُورِه)است. مطموره گودال نمور و نمناک را می گویند. زمین بغداد را اگر دو متر حفر کنی به آب می رسی، بدلیل آن شط بزرگ که در آنجاست. بنابراین همین قدر که یک کسی در داخل زیرزمین دو پلّه ای هم که زندانی باشد آنجا مطموره است، خیس است. آن وقت آقا در یک جایی زندانی بود که هم تاریک بود و هم مرطوب. غُل و زنجیر هم داشت فلذا معذّب بود، خیلی هم معذّب بود.
پناه به خدا! این قدر آزرده شده بود که مثل علیّ بن ابی طالب علیه السلام در اواخر عمرش می فرمود: (اللّهُمَّ إنّی مَلَلتُهُم وَ مَلونی. )[۳]
خدایا! من از مردم ملول شدم و مردم از من ملول شدند، سیر شدند. مردم از من سیر شدند؛ مرا از این مردم بگیر. موسی بن جعفر علیه السلام آرزوی مرگ داشت؛ یک وقت دیدند چهار نفر جنازه ای را با یک وضع خلاف ادب و خلاف احترام آوردند و بعد مردم دانستند این بدن مقدّس موسی بن جعفر علیه السلام است.
والسلام
________________________________
[۱] المنتظم، ج۹ص۸۸
[۲] بحارالانوار ج۹۹باب۲روایت۱۰ص۱۷
[۳] المنتظم ج۹ص۸۸
روضه شهادت امام کاظم (ع)
مداح.حاج آرمین غلامی
منه خسته منه تنها منه زار
مانده ام دروسط زندان تار
عجیبه، حضرت موسی بن جعفر اولین زندانی که رفتند تو بصره بود، آقا وقتی وارد زندان شد، دستاش رو بلند کرد، گفت:خدا رو صد هزار مرتبه شکر، من و یه جایی انداختی من و تو باشیم، خلوت کنیم با تو حرف بزنم، مگه غیر از اینه عاشق دنبال یه خلوت می گرده با معشوق خودش خلوت کنه، اما همین آقا توی این زندان آخریه، توی زندان سندی بن شاهک ملعون، دعا می کرد می گفت:خلصنی یا رب، زندان نبوده، سیاه چال بوده، آقا نه روز رو متوجه میشد نه شب رو متوجه میشد، نه نور خورشید رو میدید، ناله داری برا امام زمان بزنی ، ناله داری برا امام رضا بزنی یا نه؟
روزها روزه بود ولی موقع غروب
جز تازیانه غذای دگر نداشت
مقدمه چینی همه برا این یه جمله
گفت:
دوست دارم زندان بان زند سیلی به رویم
در نظر آرم رخ نیلی زهرا مادرم را
دوست دارم من که گرد خود پرستاری ندارم
این دم آخر ببینم اشک چشم دخترم را
اما خدا رو شکر، دخترش نبود، جون دادن بابارو ندید، خیلی سخته دختر جون دادن باباش رو ببینه، اونم بدنی که پاره پاره باشه، الحمدلله بدن موسی بن جعفر سالم بود، الحمدلله، می خوام یه جمله روضه بخونم از امام رضا مدد بخواهید به شما صبر نده، راحت ناله بزنید و گریه کنید، آقای شما رو دارم میگم، مولاتون رو دارم میگم، کنار حرم پیغمبر، کنار خونه ی رسول الله، داره نماز میخونه، نانجیبا اومدن آقا رو هُل دادن، کشون کشون آقا رو از مسجد آوردن بیرون، آقا رو کرد طرف حرم پیغمبر، عرض کرد یا رسول الله، ببین با پسرت دارن چه میکنند، از مسجد آقا رو بیرون نیاورده، بچه شیعه ها دلتون بسوزه، از مسجد آقاتون رو بیرون نیآورده غل و زنجیر آوردن، دست و پای آقاتون رو غل و زنجیر کردن، سوار بر ناقه کردن، تا بصره آقا رو با همین وضیعت فرستادن، نمی دونم آقا وقتی غل و زنجیر به دست و پاش کردن، سوار بر ناقه کردنش دلش کجا رفت، شاید زیر لب همش می گفت:عمه جان زینب، عمه جان دلم میسوزه از کربلا تا شام، دست و پای شمارو بسته بودند، اونایی که ناله نزدن با امام زمان ناله بزنند، اما فرق امام موسی بن جعفر با حضرت زینب اینه، زینب هر وقت سر از ناقه بیرون می آورد، می دید سر داداش بالای نیزه است، آی حسین.....
مداح..حاج آرمین غلامی(مجنون)
#روضه_حضرت_کاظم
شنیده ام که سیه چال قتلگاه توشد
ستون گوشه ی دیوار تکیه گاه توشد
شکستگیِّ دوپا ازدویدنت حاکی ست
تمام صورت و مویِ های پیکرت خاکی ست
به زهرکینه به زندان خلاص گردیدی
توناسزا زیهودی بی حیا دیدی
همانکه گوشه ی زندان به کشتنت دل بست
به ضربه های لگد ساق پای توبشکست
صدایِ خنده اش آید، صدایِ خنده ی او
صدای بد دهنی کردنِ زننده ی او
نوای هلهله و بانگِ آن یهودی بود
تنت به زیرلگدها چنین شده نابود
چنان اراذل و اوباش میانه زندان
برای کشتنت آمدیهودی دوران
آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
@majnon1396
کانال جدید اشعار ناب
#روضه_حضرت_کاظم
نوحه کردی-سبک . همه جا کربلاست..همه جانینواست..
--------------
زهرهارون ودل کردیه تا اثر
حاجتم روابی عازمم له سفر
-شین و واویلتا بیه امشو وپا(2)
زهر کین هاتیه، ودل و پیکرم
ای خدا شکسته بیه بال وپرم
-شین و واویلتا بیه امشو وپا(2)
خوین دل خواردمه،له جفا ای خدا
م غریب وتنیام آه و واویلتا
-شین و واویلتا بیه امشو وپا(2)
سندی فتنه جو ، که نیردن وجود
پیکر خسته گیان ، بیه زخم و کبود
-شین و واویلتا بیه امشو وپا(2)
کی بودن گیان من و اسارت رها
کنج زندان خم آه و واویلتا
-شین و واویلتا بیه امشو وپا(2)
و جفای عدو ، دیده بییسه تر
کنج زندان غم ، پاره پاره جگر
-شین و واویلتا بیه امشو وپا(2)
تا دم واپسین له غم کربلا
یاحسین حسین وت آه و واویلتا
-شین و واویلتا بیه امشو وپا(2)
کنج زندان خم ، روضه خوان تونم
یاحسین م امشو ، میهمان تونم
-شین و واویلتا بیه امشو وپا(2)
بهر دیدار تو کردمه التجا
یاحسین ولبم آه و واویلتا
-شین و واویلتا بیه امشو وپا(2)
-آرمین غلامی (مجنون)
@majnon1396
کانال جدید اشعار ناب
✔️ #شهادت_امام_کاظم_ع
نوحه کردی موسی ابن جعفر (ع)-
-سبک...زنجیرزنی-پاوسرغرقه خوین ...
موسای کاظم له بین زندان
بی جرم وگناه بیسه نالان
باب الحوائج
موسی بن جعفر
وناوه زندان.بیسه نالان
ودس ظالم.بیه پریشان
باب الحوائج
موسی بن جعفر
بی کس کفتیه.بی آو وغذا
مسموم وکشته وه زهرجفا
باب الحوائج
موسی بن جعفر
ایدل دواره له شور و شینم
همچو کوتری له کاظمینم
باب الحوائج
موسی بن جعفر
له قلبم زارم ناو تو کشتم
حریمت آقا بیه بهشتم
باب الحوائج
موسی بن جعفر
دعوت بکه تا بامه سوی تو
گردیه دل م عطر و بوی تو
باب الحوائج
موسی بن جعفر
هفتم امامم که چیمه ویاد
غریب کفتم له زندان بغداد
خلصنی یارب
*
زندانبانم و زخمم نمک دا
له وقت افطار تنم کتک دا
خلصنی یارب
*
نامردکمتر که تو بی بهانه
نیه و سر م توتازیانه
خلصنی یارب
*
نکوت وچهرم پرده نیلی
نیه رخسارم ضربت سیلی
خلصنی یارب
*
زندانبان م و ظلم و کینه
خستم ویاده شهر مدینه
خلصنی یارب
*
شاعر: حاج آرمین غلامی (مجنون)
@majnon1396
کانال جدید اشعار ناب
……مرثیه و روضه موسي ابن جعفر.علیه السلام..
درچاله ای مخوف به زندان فتاده ای
شلاق برسروبدنت بی هوا نشست
مقتل نوشته ساق دوپای توخردشد
شلاق آمدوبه روی دست وپا نشست
مقتل نوشته بین سیه چال بوده ای
آن درد مشت روی سرت تا کجا نشست
مردک رسیدو پهلوی توبالگدشکست
حتمالگدبه پهلوی تو بی هوا نشست
آقاتمام پیکره توغرق خون شده
برصورت توسیلی آن بی حیانشست
آن بی حیا که دست به گیسوی تو زده
باضرب تازیانه به جسم شمانشست
مقتل نوشته پای شریفت شکسته شد
هردم به ساق پای توشلاق ها نشست
افطاره روزه ات همه شب .تازیانه بود
بغضی غریب در دل بی همنوانشست
بازهره کینه عاقبت ازپانشسته ای
برگوشه ی لبان تو زهرجفا نشست
شعر.آرمین غلامی(مجنون)..
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
📢بروزترین کانال شعر و سبک شورولطمه زنی..رجز..ومرثیه مداحی🎤
@majnon1396
کانال جدید اشعار ناب 👆👆👆👆👆👆👆
کانال اشعارمجنون..ازکرمانشاه
⛔انتشاربدون لینک کانال مشکل شرعی دارد⛔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مدح امیرالمومنین(ع)
#تصویری
مداح..حاج آرمین غلامی
دوشنبه۱۷/بهمن۱۴۰۱/کرمانشاه
هیبت منتظران امام زمان(عج)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مدح حضرت زینب(ع)
#تصویری
مداح..حاج آرمین غلامی
دوشنبه۱۷/بهمن۱۴۰۱/کرمانشاه
هیبت منتظران امام زمان(عج)
هدایت شده از ، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ
اللّهُمّ صَّلِ عَلَی السَیِّدِالسَّاداتِ الأعاظِمِ،
أحمَدَ بنِ موُسَی الکاظِمِ، اَلشَّهیِدِالمَظلُومِ،
الَّذِی کانَ کَریماًجَلیلاًوَرِعاً
وکانَ أُبُوهُ (عَ)یُحِبُّهُ وَ یُقَدِّمُهُ
وَصَلِّ عَلی مُحَمَّدِبنِ مُوسَی الکاظِمِ، العَابِدِالزَّاهِدِ
وَصَلِّ عَلی حُسَینِ بنِ مُوسَی الکاظِمِ الَّذِی قُتِلَ مَظلُوماً
کَأفضَلِ مَاصَلَّیتَ عَلَی أَحَدٍمِن أولِیائِکَ
۱۷ رجب المرجب،سالروز بزرگداشت شهادت ولی نعمتمان حضرت احمد ابن موسی،شاهچراغ(ع), بر پیروان راه آل الله ( ع)تسلیت باد🖤
التماس دعا
مددياشاه شيراز_يا احمدابن موسي(ع)
💥کرده باز این دل من حال و هوای حرمت
💥 رفته اندر دل من، درد و بلای حرمت
💥زیر لب زمزمه کردم که مدد شاهِ چراغ
💥غزلي خواند دل من به صفای حرمت
✨_ آرمين غلامي(مجنون)✨
_______________________________
یا احمدابن موسی(ع)..
شکرخدا راکه گدای توام
کبوتری کنج سرای توام
شاه چراغ ای حرمت قبله ام
اذن بده..جان بفدای توام
_آرمین غلامی(مجنون)