🔸 فعلا ساعت گوشی خود را دستی تنظیم کنید
🔹در حالیکه قانون تغییر ساعت رسمی کشور از امسال لغو شد اما ساعت برخی دستگاههای آنلاین مثل تبلتها و گوشیهای تلفن همراه راس ساعت ۲۴ دیشب (یکم فروردین) همزمان با تغییر ساعت در سالهای گذشته، به صورت خودکار یکساعت به جلو کشیده شد.
🔹برخی منابع، علت این مسئله را تنظیم بودن "تایمسرورهای جهانی" با تغییر ساعت در اول فروردینماهِ هر سال در ایران و مطلع نبودن آنها از لغو این تغییر اعلام کردند و برخی دیگر نیز در فضای مجازی دلایل تاییدنشده دیگری را برای این مشکل عنوان کردهاند.
🔹اما علت هر چه باشد، فعلا مشکل پس از گذشت نزدیک به ۱۲ ساعت همچنان پابرجاست و تا زمانیکه گوشیهای موبایل به قانون لغو تغییر ساعت تمکین کنند، کاربرانی که ساعت گوشی آنها یک ساعت جلوتر را نشان میدهد، میتوانند ساعت گوشی خود را به صورت دستی تنظیم کنند.
🔹برای این منظور، بسته به مدل گوشی خود، باید به بخش تنظیمات بروید و در قسمت تنظیم تاریخ و ساعت، گزینه Daylight saving را غیرفعال کنید. یا اینکه در بخش تنظیمات گوشی (Settings) به قسمت مدیریت عمومی (General management) و سپس به بخش تاریخ و ساعت (Date and time) بروید و در آنجا گزینه تنظیم خودکار تاریخ و زمان (Automatic date and time) را غیرفعال کنید و با ورود به بخش تنظیم ساعت (Set time)، ساعت گوشی خود را یکساعت به عقب ببرید.
🔹بدیهی است زمانی که مشکل تغییر ساعت گوشیهای موبایل حل شد، بهتر است برای به هم نخوردن تنظیم دقیق ساعت گوشی خود مجددا گزینه تنظیم خودکار تاریخ و زمان را در گوشی خود فعال کنید.
🎴به کانال #ما بپیوندید 👇
@majnon1396
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مناجات زیبا ورود به ماه مبارک رمضان
خدایامابندگان ضعیف هستیم....😭
حضرت امامخمینی (رحمةاللهعلیه)🌙
#ماه_رمضان✨❣️
الّلهُــمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَــــ_الْفَــرَج
#امام_زمان❣️
#نوروز 🌼🍃
👆👆👆👆👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴با آبروی کسی بازی نکنیم❌❌
کلیپی بسیار زیبا حتما دانلود کنید و به اشتراک بگذارید
🌺 کپی با ذکر #۵صلوت بلامانع است. #چادر_خاکی_مادر
╭─┅🌸🍃🌸┅─╮
╰─┅🌸🍃🌸┅─╯
🔸️امام کاظم علیه السلام:
هرکس هنگام ورود ماه رمضان، دو رکعت نماز مستحبی بخواند؛
در رکعت اول، بعد از حمد، سوره فتح،
و در رکعت دوم، بعد ازحمد، هر سورهای که دوست داشت،
خدا شر آن سال را از او دفع میکند،
و تا سال آینده در پناه الهی خواهد بود.
مَنْ صَلَّى عِنْدَ دُخُولِ شَهْرِ رَمَضَانَ رَكْعَتَيْنِ تَطَوُّعاً قَرَأَ فِي إِحْدَاهُمَا [أُولَاهُمَا] أُمَّ الْكِتَابِ وَ إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحاً مُبِيناً وَ الْأُخْرَى مَا أَحَبَّ دَفَعَ اللَّهُ تَعَالَى عَنْهُ سُوءَ سَنَتِهِ وَ لَمْ يَزَلْ فِي حِرْزِ اللَّهِ تَعَالَى إِلَى مِثْلِهَا مِنْ قَابِلٍ.
📚اقبال الاعمال ج۱ ص۸۷
#ماه_شعبان #ماه_رمضان #عید_نوروز
#شهادت_امام_حسین_عاشورا
#شب جمعه
قاتل بی حیامیخندد
مردک بی وفا میخندد
برسرت آمده آن ملعون
برتن شاه مامیخندد
بدنت زیرشمشیروسنان
شمرملعون چرا میخندد
خندهی قاتلت را دیدی
اوبراین ناله هامیخندد
مثل زهرا به خاک افتادی
بر دل غم به پامیخندد
جای جای تن توزخمی است
چه قدَر بی حیامیخندد
فاطمه آمده بالینت
دشمنت زین عزامیخندد
لحظه ی آخرت را دیدی
قاتل کربلامیخندد
تشنهی آبی و درگودال
این اشاره به جامیخندد
تشنهای که جدا شده سر او
برتو ملعون چرامیخندد
روی خاک است تن تو عریان
قاتل از بوریامیخندد
بدنت زیر دست و پا بود
سر براین نیزهها میخندد
گریههای حزین خواهر
دشمن ازاین صدامیخندد
نغمهی یا بنی میآید
مردک آشنامیخندد
همه جا راحسین دیدی دود
به تنت کهنه پیراهن بود
#آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
کانال تخصصی آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
حضرت قاسم بن الحسن عليه السلام فرزند امام حسن مجتبى عليه السلام است در مورد تاريخ ولادت ايشان اطلاع دقيقى در دست نيست ولى عموما در پنجم رمضان شهرت يافته است. مادر او بانويى بزرگوار به نام ام ولد است كه نام ايشان نجمه بوده است. حضرت قاسم عليه السلام حدود 2-3 سال قبل از شهادت پدر بزرگوارش ديده به جهان گشود. از اين رو با عموى مهربان خويش حضرت اباعبدالله الحسين عليه السلام خو گرفته بود. و در دامان امام حسين عليه السلام پرورش يافت. ظاهراً شكل و شمايل ظاهرى و خصوصيات ديگر حضرت قاسم عليه السلام شباهت بسيارى به پدر بزرگوارش امام حسن عليه السلام داشته به گونه اى كه امام حسين عليه السلام با ديدار او از برادر محبوب خويش ياد مى كرد و فرزند برادرش را در آغوش مى گرفت و نوازش مى كرد. چهره ى آن حضرت چنان زيبا و دل انگيز بود كه او را به پاره ى ماه يا ستاره ى زيبا تشبيه كردند .
در سال 50 ( ه.ق ) وقتی کار سمّ جعده ملعونه( همسر امام حسن (ع) ) به آنجا کشید که پاره های جگر امام در اثر آن، از دهان مبارکش، بیرون آمد، در لحظه های آخر، امام حسن ( ع ) همه اهل و عیال خود را به امام حسین (ع) واگذاشت. یکی از فرزندان امام حسن (ع) که در این لحظات، شاهد ماجرا بود و چشم از چشم عمو، بر نمی داشت، قاسم (ع) بود. کودکی که حدود سه بهار از عمر شریفش سپری نگردیده بود.
با نقشه ای که معاویه بن ابوسفیان کشید تا یزید را به جای خود بنشاند، حضرت حسین (ع)، برای بیعت نکردن با یزید مجبور به ترک مدینه شد. در قافله ای که به سوی حجاز رهسپار بود، اهل و عیال امام مجتبی (ع) هم بودند. مکه، برای امام حسین (ع) امن نبود بنابراین بر اساس نامه دعوت کوفیان – که مسلم بن عقیل (ع) هم آن را تایید کرده بود روز هشتم ذیحجه که حجاج، در تدارک رفتن به عرفات بودند، از مکه بیرون آمد
لطمه بایدزدبرایت......یاحسین
گودال بود و بی خبر تونیزه خوردی
دیدم برادرپشت سرتونیزه خوردی
دیدم ز پهلو یا کمر تونیزه خوردی
دیدم که از چندین نفرتو نیزه خوردی
آمدبه گودال وتنت را جستجو کرد
با پا لگد زد پیکرت را پپشت و رو کرد
آسیب دیده شانه ات ازنیزه شمر
پژمرده شددردانه ات،ازنیزه شمر
می سوخت جان خواهرت درکنج خیمه
کس" همچوزینب این مصیبتها ندیده
سر لوحه ی نجوای شبهایاحسین بود
غم دیدی اما مشق غمهایاحسین بود
گاهی سرت دنبال مرکب میکشیدند
قران زبالای نی ات را میشنیدند
دنبال تو اهل و عیالت می دویدند
باريسماني زينب را می کشیدند
زینب رسیده بر هواخواهیت آنجا
آوای او می کرد همراهیت آنجا
باهجرتو اهل وعیالت دل سپردند
دیدم که ازشمروسنان شلاق خوردند
در زیر دست و پای مرکبها دویدند
همشیره ات را در اسارت میکشیدند
دیدم شراب و وای از بزم حرامی
دیدم نگاه هیز نامردان شامی
_آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
بلندمرتبه شاهی..حسین
بلندمرتبه شاهی چنان زمین خورده
که ازاصابت نیزه،سرش شد آزرده
بلندمرتبه شاهی،اسیرگرگان شد
میان لشگری ازنیزه ، نیزه باران شد
بلند مرتبه شاهی،گلوبریده شده
خبررسیده به زینب،که قدخمیده شده
بلند مرتبه شاهی،میان گودال است
زفرط تشنگی وخستگی،چه بی حال است
بلند مرتبه شاهی،به زیرخنجربود
تنی میانه ی گودال نیزه،بی سربود
بلند مرتبه شاهی،فتاده براین خاک
اگرغلط نکنم پیکرش شده صدچاک
بلند مرتبه شاهی زاسب افتاده
اگر غلط نکنم،زیرنیزه جان داده
هوا ز باد مخالف،چنین شده تیره
سری بریده به سوی خیام شدخیره
فضای کربوبلاببین،که قیرگون گردید
زاسب حضرت معشوقه، واژگون گردید
تن عزیزخداگشته غرقه درنیزه
سرش به شام وبه کوفه نشسته برنیزه
تنش به خاک وبه خون، تاب استقامت داشت
به زیرنیزه دگر،کی جدال طاقت داشت
ادامه.....
_آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
گودال قتلگاه
در زیر پای مرکب اعدا بهم مریز
خورشید خانواده ی زهرا، بهم مریز
چشم انتظاری من ه خواهر کفایت است
تنهاترین مسافر دنیا بهم مریز
شمروسنان سرازتن نازت ربوده اند
ای سربریده ی دل صحرابهم مریز
گویاکه چشم ودست وسرت جابجاشده
من که نمرده ام زبلایا بهم مریز
خاکی به سر کنم که تنت راکشیده اند
جسمی نمانده برتنت آقا بهم مریز
شال تورا ز گو دی گودال برده اند
غارت نموده پیکرت اعدا بهم مریز
حال وهوای خواهرتو دیدنی شده
ازمردنم میانه ی صحرا بهم مریز
آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
اشعار جانسوز حضرت سیدالشهدا.(ع)
لشکری آمدو زدچکمه به روی دهنت
وای من مُثله شده باسره نیزه ها تنت
ذره ذره بدنت بود که افتادبه خاک
خون شده از اثر ضربه ی چکمه دهنت
جای سنگ وورم چکمه به پیشانی توست
دست وپایت بشکست و شده غارت بدنت
وسط معرکه ای نیزه به قلبت زده اند
سر فرصت شده مُثله همه اعضای تنت
مردک پست به گودال تو راکردشکار
چه بهم ریخته شد گوشه ی میدان بدنت
چشم تو تار شده ونیزه تنت ریخت بهم
چه بگویم بخدارفت به یغمابدنت
یک عبا داشتی ورفت به غارت چکنم
زینبت آمده از ره که ببیند بدنت
تاب دیدارتن مُثله ی تو درمانیست بوریایی که رسیده گشته برادرکفنت
حضرت شاه تنت راچه بهم ریخته اند
وای من خورده بهم باسره نیزه بدنت
_آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
کانال اشعار ناب آیینی