eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
628 دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
4.1هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
_گودال _حضرت امام حسین(علیه السلام)... درسراشیبی گودال حسین راکُشتند دور از چشم همه یکه و تنها کُشتند پسر شیر خدا روی زمین افتاده زینت عرش خدارا بر ه زهرا کُشتند آخرین مرحله درگودی مقتل این بود ..خنجر از پُشت کشیدندوخدا را کُشتند به لبِ تشنه سرت گشت جدا ازبدنت بدنت رابه زیر مشت ولگدها کُشتند اینچنین راه رسیدن به تو را فهمیدند خولی وشمرتوراگوشه ی صحرا کُشتند تنت افتادبدست خولی وشمروسنان همچو گرگان تن توبرلبِ دریا کُشتند زینت دوش نبی دو سرا بودی،تو اکبرت را پیش چشم تو و طاها کُشتند ساقی آب آورت را پیش چشمان شما یاکه پیش دیده یِ زینب کبری کُشتند يك نفرمردنباشدكه كند ياري تو لشگری بی سر و پا خون خدا را کُشتند همه جاحرف تو وحرف تن پاره ی توست خولی وشمرتورایکه وتنها کُشتند _-آرمین غلامی(مجنون) @majnon1396 التماس دعا
بسم الله الرحمن الرحیم جمعه -اشعار_گودال -اشعارلطمه زنی-حقش ادابشه برسینه ات شمرلعین با،پا چه بدزد آتش به قلب زینب تو،تا ابد زد باچکمه اش مردک ، نشسته روی سینه خنده به روی شاه ، از روی حسد زد گودال بودو حنجرو دستی به خنجر شمرلعین بادیدن تو،حرف بد زد پایی زدوجسم تورا او واژگون کرد با خنجرش بر سینه تو دست رد زد بغض علی را داشت در دل شمرملعون اوخنجرخودبرقفای توچه بد زد افتاده قلب توحسین ازکار گویا شدیکسره کارت، به جسمت با لگد زد هر کس که دستش میرسید باسنگ میزد خولی به جای هر که نیزه را نزد ، زد نامردتر از این سنان هرگز ندیدم سمت گلو،بانیزه اش نامرد بد زد آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم -قتلگاه اشعارلطمه زنی-حقش اداشود آنقدرنیزه فروبرد گلویش ترکید خون حلقوم حسین، ازسره سرنیزه چکید بین گودال عجب معرکه‌ای برپا شد خولی پست چه بد می‌زد و بد می‌خندید ردِّ پای مرکبان است ، روی پیکره تو استخوانت بشکست ، خون به تنت میخشکید خواهری پشتِ سرِ رفتنت، افتاد زمین چادرِ خاکیِ او رقیه ات، می بوسید خواهرت گفت که حرفی نزنی گفت به چشم روضه شد دردِ سر و... خونِ جگر... بغضِ شدید همه‌یِ روضه همین است سرت گشت جدا همه‌یِ روضه همین است تنم می‌لرزید شده تدایی بخدا، کوچه وآن ضرب لگد دخترت زانویِ غم زد بغل و می‌بارید به سرازیری گودال، تنت شدپامال ازهمان نیزه ملعونه، گلویت ترکید آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم ✨شب جمعه✨ ازتویک عمریست کسب آبروکردم حسین با لباس مشکی ات همواره خو کردم حسین بهرمجنون ازبرای توشب جمعه خوش است درپی لیلا ی خود هرجا وضو کردم حسین دیده ام بی اشک بی خیراست،رزقش رابده بهرتو ازاین جهان چشمم سبو کردم حسین حق تودر روضه ها با اشک گفته میشود درمیان گریه باتو گفتگو کردم حسین پاک کردی دامن آلوده ام راهرکجا روسیاهی دلم باتو رفو کردم حسین حامی کل علمداران تو ، عباس شد چه هراس از این و آن ، ذکر عمو کردم حسین دل بدستت داده ام ، دیگربریدم ازهمه هرکجایی کربلایت آرزو کردم حسین شادم ازاینکه به کوی توپناه آورده ام! خوب و بد آقابه سمتت ب،از رو کردم حسین  دیدن صحن وسرایت آرزوی هرکسی است ازتودورم لیک صحنت، آرزو کردم حسین تاحسین گویم خدا،شهری معطر میشود هرکجا بانام تو من، های و هو کردم حسین آب خوردنهای ما هابوی،روضه میدهد فکر خشکی لب و بغض گلو کردم حسین میکند آیات قرآن روضه خوانی درغمت میکندخاربیابان روضه خوانی درغمت 🔸شاعر: غلامی_(مجنون کرمانشاهی) _________________
بسم الله الرحمن الرحیم جمعه الحسین علیه‌السلام قتلگاه ناگهان ازسره، اسبی گل طاها افتاد ازفرس بودبه گودال که بابا افتاد درسرازیری گودال ؛ سری برخاک است یوسف فاطمه برخاک بلایاافتاد پدرم بین مناجات و نماز است ولی بین گودال گمان،حضرت موسی افتاد یوسفم از همۀ اهل جهان دل می‌بُرد به روی خاک گل، خوش قد و بالا افتاد بهترین در سَکَنات و وَجَنات و حَسَنات اَشبهُ النّاس به صدیقۀ کبری افتاد به زمین عشق اباالفضل میان گودال ذوالفقار علی عالی اعلی افتاد کیست او ، مشتری اش هست خداوندکریم درحرم با رجزش، زینب کبری افتاد درحرم، من چه بگویم که چه شد ازعم او بخداپاسخ این شاید و امّا افتاد 📝 غلامی-(مجنون کرمانشاهی)_ 👉 🔹 🔹
بسم الله الرحمن الرحیم سینه زنی-سبک جاده و اسب مهیاست...... زینبت بیه پریشان نچو، ای دایه جگرت بی یسه سوزان نچو، ای دایه ترک ای باخه، تو ای لا له صد برگ نکه گیان زینب وه خداتو طلب مرگ نکه ای امید دل طفلان ، نچو ای دایه وه چه خاموش تو وه شورو نوایی دایه تو جوانی وه چه محتاج عصایی دایه نیه وه جسم پدرگیان، نچو ای دایه گله نیرم وه تو،گر دایه نگردی وه برم چی که له،سینه مجروح تو، م باخبرم وه برم کوثر قرآن نچو، ای دایه باره تر تو و برم،خنده گیانانه بیه تو، له او دست شکسته، وه سرم شانه بیه له برم شمع فروزان نچو ای دایه م نماز شب و سیر ملکوتت دیمه خوش وه او،لحظه که وه حال قنوتت دیمه له برت بیمسه میوان، نچو ای دایه جوره شمع سحره، داغ خود آوم تونکی له خم وداخ غمت، خانه خراوم تونکی ای امید ه دل طفلان نچو ای دایه 😭😭😭😭😭😭😭😭 شاعر: 🎤 غلامی_(مجنون کرمانشاهی( : 🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم جمعه -حضرت_حسین بین گودالی تمام پیکرت ،تبخیر شد.. جسمِ توباتیغ وباسرنیزه ها،تسخیر شد استخوان های تنت درهم شده اینجاحسین برلبان این جماعت ناله ی تکبیر شد... خنجرملعون زپشت سر ، سرت راتابرید فکر و ذکرم با سربی پیکرت درگیر شد.. خونِ رگهایت مرا بیچاره ی عالم نمود... قامت من درغمت،در هم شکست و پیر شد درسرازیری گودال تنت غارت شد خواهر گریان تو،از زندگی اش سیر شد یاری ام کن تاکه چشم من بیفتد بر رُخ ات زینبت رنجیده از دیدارِ این تصویر شد بین گودالت مگر خونابه ها کم‌می شدند؟ ای برادر،وقتِ تشییعِ جنازه دیر شد در نهایت بی کفن هستی ، گل صحرانشین بینِ گودالت دوباره خونِ دل تکثیر شد 🔸شاعر: غلامی (مجنون کرمانشاهی)
ادرکنی شب جمعه.... مردن برای دیدن روی حسین خوش است زنده شدن فقط سره کوی حسین خوش است صحن وسرای تو به تبرک گزیده ام اینجا به قطره آب وضوی حسین خوش است آخر فراق صحن شمامی کشد مرا تنهاشهادت سر کوی حسین خوش است اینجا رضایت تو رضای خدا بود گفتارحق به خلق نکوی حسین خوش است درمجلسی که عطر هوای روضه ی بپاست ماندن به یک تنفس بوی حسین خوش است حبل المتین من گره کار دست توست وابستگی به یک سر موی حسین خوش است مارابه ناله ها ی سحرآشنابکن ماندن به رازهای مگوی حسین خوش است آقا معارف تو و زهرا شنیدنی است زیرا زبان فاطمه گوی حسین خوش است دیدار کربلای تو ارباب چه دیدنیست مردن کنار تربت کوی حسین خوش است شبهای جمعه صحن وسرای تو دیدنی است بوسه به خاک وتربت و روی حسین خوش است عمری به سید الشهدا داده ام سلام این اشگ دیده ام به سبوی حسین خوش است (مجنون)شبی به یادتو جان گر دهد رواست زاری نیمه شب همه سوی حسین خوش است غلامی (مجنون) @majnon1396
شب جمعه به کوی و بام توام چون کبوتر به صید دام توام از ارادت دو دست بر سینه رو به قبله به احترام توام میدهم من سلام یا عطشان هرکجا درپی سلام توام مادرم کرده از روز نخست دل بنامت ببین بنام توام بین هرسجده ی پدر دیدم شد دعامستجاب غلام توام تا به پیری اگر شود عشق است پای عشق علی الدوام توام همه ی عمر نوکری کردم درپی لطف مستدام توام سرخوشم از تبار توهستم من گدابرتو ومرام توام از ازل خانه زاد این درگام ریزه خواره تو وطعام توام روزگاری پی ه غمت بودم آبرومند ه این مقام توام همه دینداریم زلطف شماست همه جا مست از آن کلام توام نروم زیر بار ه ظلم وستم سرفراز ازتو وپیام توام جرعه نابی بده به (مجنونت) تا ابدمست مست جام توام حاج آرمین غلامی_مجنون_ @majnon1396