فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_اباعبدالله الحسین علیهالسلام
#گودال قتلگاه
دربین گودالی سرت را جمع کردی
درگوشه ای بال و پرت را جمع کردی
درزیرخنجر، دست وپایی میزدی تو
ای بسمل زینب ،سرت را جمع کردی
برسینه ات باچکمه میزدشمرملعون
دیدم که این سوپیکرت را جمع کردی
خنجربه روی گردنت افتاده دلبر
باخنجرملعون سرت را جمع کردی
گودال را شستی به تنهایی حسین جان
خونابه ی جسم وپرت را جمع کردی
پایی زدوجسم توبرگرداندای وای
درزیرخنجرپیکرت را جمع کردی
شدازقفا راست بریده ای برادر
خونابه های حنجرت را جمع کردی
📝 #آرمین غلامی-(مجنون کرمانشاهی)
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_اباعبدالله الحسین علیهالسلام
#گودال قتلگاه
دربین گودالی سرت را جمع کردی
درگوشه ای بال و پرت را جمع کردی
درزیرخنجر، دست وپایی میزدی تو
ای بسمل زینب ،سرت را جمع کردی
برسینه ات باچکمه میزدشمرملعون
دیدم که این سوپیکرت را جمع کردی
خنجربه روی گردنت افتاده دلبر
باخنجرملعون سرت را جمع کردی
گودال را شستی به تنهایی حسین جان
خونابه ی جسم وپرت را جمع کردی
پایی زدوجسم توبرگرداندای وای
درزیرخنجرپیکرت را جمع کردی
شدازقفا راست بریده ای برادر
خونابه های حنجرت را جمع کردی
📝 #آرمین غلامی-(مجنون کرمانشاهی)
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
❣﷽❣
#حضرت_زهرا
🎤 حاج آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
📋 شبانگاهان تاحریم فلک...
#واحد
میان کوچه خودم دیدم فاطمه توی دردسر افتاد
به پشت درآمدم دیدم،آتش وشعله روی در افتاد
میان آتش توافتادی، بی کس وتنها، فاطمه بودی
بدیدم من درمیان در، فاطمه بین آتش ودودی
زندگیت اندر خطر افتاد
میزنم از داغ توصدفریاد
آه و واویلا2...
---------
هنوزم توینگاه تو آسمون من پر ستارهبود
هنوزم وقتی میخندی تو،واسه ی من عمر دوبارهبود
چرابانوی دلارامم، توغمت روتوسینه میریزی
بمون زهرا یک شب دیگر،بامن خسته گو تویک چیزی
فاطمه بی تودرغمم بانو
ازچه میگیری ازعلی تو رو
آه و واویلا2..
------------
درو دیواره بهشتم را، بین شعله سوزانده نامردی
مگیرازمن روی خود راتو، گوییا زهرا درغم ودردی
تن توشدطعمهی آتیش ، هیزم آوردن پشت در زهرا
توراکشتن بانوی خانه، پیش چشمان حضرت مولا
-هستی حیدر بین درافتاد
میزندحیدر ناله وفریاد
-آه و واویلا2..
---------------
هنوزم تو فکر اینم که بیخیال کاره خونه باشی
مرو زهرا، گر روی بانو، زندگیم ازهم تومیپاشی
شب آخر، درکناره تو، ناله سر داده دخترت زینب
توای زهرای کتک خورده درمیان خانه بمان امشب
-ای تمامی هستی حیدر
دیده گان من ، فاطمه شد تر
فاطمه جانم2...
---------
حاج آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
❣﷽❣
#حضرت_زهرا
🎤 حاج آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
📋 شبانگاهان تاحریم فلک...
#واحد
میان کوچه خودم دیدم فاطمه توی دردسر افتاد
به پشت درآمدم دیدم،آتش وشعله روی در افتاد
میان آتش توافتادی، بی کس وتنها، فاطمه بودی
بدیدم من درمیان در، فاطمه بین آتش ودودی
زندگیت اندر خطر افتاد
میزنم از داغ توصدفریاد
آه و واویلا2...
---------
هنوزم توینگاه تو آسمون من پر ستارهبود
هنوزم وقتی میخندی تو،واسه ی من عمر دوبارهبود
چرابانوی دلارامم، توغمت روتوسینه میریزی
بمون زهرا یک شب دیگر،بامن خسته گو تویک چیزی
فاطمه بی تودرغمم بانو
ازچه میگیری ازعلی تو رو
آه و واویلا2..
------------
درو دیواره بهشتم را، بین شعله سوزانده نامردی
مگیرازمن روی خود راتو، گوییا زهرا درغم ودردی
تن توشدطعمهی آتیش ، هیزم آوردن پشت در زهرا
توراکشتن بانوی خانه، پیش چشمان حضرت مولا
-هستی حیدر بین درافتاد
میزندحیدر ناله وفریاد
-آه و واویلا2..
---------------
هنوزم تو فکر اینم که بیخیال کاره خونه باشی
مرو زهرا، گر روی بانو، زندگیم ازهم تومیپاشی
شب آخر، درکناره تو، ناله سر داده دخترت زینب
توای زهرای کتک خورده درمیان خانه بمان امشب
-ای تمامی هستی حیدر
دیده گان من ، فاطمه شد تر
فاطمه جانم2...
---------
حاج آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
۲۰۲۳_۱۲_۰۹_۱۲_۰۹_۴۲.mp3
747.3K
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#وداع
زمینه حضرت زهرا
بسبک(مدینه شهرپیغمبر)
خداحافظ علی جانم(۶)
اجل آید به دیدارم ، ولی سوزم ز غمهایت
شده جان کندن دائم همیشه کار زهرایت
به هنگام خرامیدن ببین لرزد قدمهایم
که دستی روی دیوارو بود دستی به پاهایم
نباشد از غم فردا هراسی در دل زارم
بیا کن یاریم ای مرگ ببین از عمر خود زارم
میان حمله دشمن، طرفدار علی بودم
میان شعله ي آتش ، خریدار علی بودم
میان کوچه گه خانه، گهی دیوار و در بودم
گهی در فکر حیدرگاه به فکر آن پسر بودم
نگاه غربت شویم بزد بر سینه نیشی تر
همان لحظه که قنفد زد مرا به یاری حیدر
خدا داند که من هرگز نگفتم راز خود با کس
زدرد پهلویم نالم کنم از شکوه دیگر بس
بگویم نقد جان بر کف ، به بازار محبت ها
خریدار غمت هستم در این غوغای وانفسا
خداحافظ علی جانم(۶)
✅ #آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
۲۰۲۳_۱۲_۱۳_۱۸_۲۰_۳۳.mp3
1.27M
❣﷽❣
#حضرت_زهرا
🎤 حاج آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
📋 شبانگاهان تاحریم فلک...
#واحد
میان کوچه خودم دیدم فاطمه توی دردسر افتاد
به پشت درآمدم دیدم،آتش وشعله روی در افتاد
میان آتش توافتادی، بی کس وتنها، فاطمه بودی
بدیدم من درمیان در، فاطمه بین آتش ودودی
زندگیت اندر خطر افتاد
میزنم از داغ توصدفریاد
آه و واویلا2...
---------
هنوزم توینگاه تو آسمون من پر ستارهبود
هنوزم وقتی میخندی تو،واسه ی من عمر دوبارهبود
چرابانوی دلارامم، توغمت روتوسینه میریزی
بمون زهرا یک شب دیگر،بامن خسته گو تویک چیزی
فاطمه بی تودرغمم بانو
ازچه میگیری ازعلی تو رو
آه و واویلا2..
------------
درو دیواره بهشتم را، بین شعله سوزانده نامردی
مگیرازمن روی خود راتو، گوییا زهرا درغم ودردی
تن توشدطعمهی آتیش ، هیزم آوردن پشت در زهرا
توراکشتن بانوی خانه، پیش چشمان حضرت مولا
-هستی حیدر بین درافتاد
میزندحیدر ناله وفریاد
-آه و واویلا2..
---------------
هنوزم تو فکر اینم که بیخیال کاره خونه باشی
مرو زهرا، گر روی بانو، زندگیم ازهم تومیپاشی
شب آخر، درکناره تو، ناله سر داده دخترت زینب
توای زهرای کتک خورده درمیان خانه بمان امشب
-ای تمامی هستی حیدر
دیده گان من ، فاطمه شد تر
فاطمه جانم2...
---------
حاج آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
#آرمین غلامی_مجنون کرمانشاهی
▶️
برای مادر خود، صاحب الزمان گرید
دراین عزای غم آلود،چه بی امان گرید
عزانموده برایش، کسی که منتظر است...
به فاطمیه دلم، سوی آسمان گرید
هم آبرو و هم ایمان و هم ولازهراست
که اشگ دیده براین بیت و آستان گرید
نبسته دل به کسی غیر تو دلم بانو
که دل سپردنِ در این جهان عیان گرید
ببین که نوکری خانه ی تو سلطانی است
دراین عزا ی، توخیرالنسا جهان گرید
تمام صحبت دیروز من، بنام توست
حکایتی شده ای بر تو، داستان گرید
برای مادرپهلوشکسته ، می نالم
دلم برای توبانو زعمق جان گرید
از آتشی که فراگیر شدبرآن دیوار
اگرکسی که شنید بی امان گرید
میان آن درو دیوار مادری سوزد
دودیده ی علی برقامتی کمان گرید
علی ببین که چرا چهره اش کبود و شده؟!
ز دود و شعله به چادر، دراین میان گرید
میان کوچه زند قنفذومغیره به او
رسیده و همه ی روضه زان میان گرید
نگفته ام مگر ازآن حسین و دندانش
برلبان حسین چوب خیزران گرید
⏹
-شاعر:
آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
نوحه فاطمیه،،،،،،،.mp3
3.1M
بسم الله الرحمن الرحیم
#نوحه _حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#مداح.حاج آرمین غلامی
خداحافظ علی جانم(۶)
اجل آید به دیدارم ، ولی سوزم ز غمهایت
شده جان کندن دائم همیشه کار زهرایت
به هنگام خرامیدن ببین لرزد قدمهایم
که دستی روی دیوارو بود دستی به پاهایم
نباشد از غم فردا هراسی در دل زارم
بیا کن یاریم ای مرگ ببین از عمر خود زارم
میان حمله دشمن، طرفدار علی بودم
میان شعله ي آتش ، خریدار علی بودم
میان کوچه گه خانه، گهی دیوار و در بودم
گهی در فکر حیدرگاه به فکر آن پسر بودم
نگاه غربت شویم بزد بر سینه نیشی تر
همان لحظه که قنفد زد مرا به یاری حیدر
خدا داند که من هرگز نگفتم راز خود با کس
زدرد پهلویم نالم کنم از شکوه دیگر بس
بگویم نقد جان بر کف ، به بازار محبت ها
خریدار غمت هستم در این غوغای وانفسا
خداحافظ علی جانم(۶)
🎙 #حاج _آرمین_غلامی_(مجنون کرمانشاهی)
#️⃣ #نوحه
#️⃣ #متن _نوحه_ شهادت_حضرت_زهرا
#️⃣ #فاطمیه_۱۴۰۲/شام شنبه۲۵/آذر
#️⃣ #/مسجدمعتمدالدوله
/کرمانشاه
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا
#بعد_از_شهادت
بانوی من ، مَردُم ، دگر ، رفتی سه روزه
زهراي من ای همسفر ، رفتی سه روزه
رفتی زکاشانه ، بیابرگرد زهرا
مهمان شده نزد پدر ، رفتی سه روزه
زانوبغل کرده علی درماتم تو
شد پير خيبر بي سپر ، رفتی سه روزه
بانو نمي آيد صداي آه آهت
از درد پهلو تا سحر ، رفتی سه روزه
بيمار بدحال علی درخاک خفتی
جان داد ه ای تو بي خبر ، رفتی سه روزه
بانوبه یاد سينة مجروح وزارت
من ماندم و اين ميخِ در ، رفتی سه روزه
سيلي به رخسارت میان کوچه هاخورد
كشتند یارم در گذر ، رفتی سه روزه
دیدم که هستيِ مرا آتش كشيدند
شد دامن تو شعله ور ، رفتی سه روزه
دل تنگم و آیم کناره قبر ت ای یار
هر نيمه شب با چشم تر ، رفتی سه روزه
-آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
نوحه حضرت زهرا.س..mp3
2.02M
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#وداع
زمینه حضرت زهرا
بسبک(مدینه شهرپیغمبر)
خداحافظ علی جانم(۶)
اجل آید به دیدارم ، ولی سوزم ز غمهایت
شده جان کندن دائم همیشه کار زهرایت
به هنگام خرامیدن ببین لرزد قدمهایم
که دستی روی دیوارو بود دستی به پاهایم
نباشد از غم فردا هراسی در دل زارم
بیا کن یاریم ای مرگ ببین از عمر خود زارم
میان حمله دشمن، طرفدار علی بودم
میان شعله ي آتش ، خریدار علی بودم
میان کوچه گه خانه، گهی دیوار و در بودم
گهی در فکر حیدرگاه به فکر آن پسر بودم
نگاه غربت شویم بزد بر سینه نیشی تر
همان لحظه که قنفد زد مرا به یاری حیدر
خدا داند که من هرگز نگفتم راز خود با کس
زدرد پهلویم نالم کنم از شکوه دیگر بس
بگویم نقد جان بر کف ، به بازار محبت ها
خریدار غمت هستم در این غوغای وانفسا
خداحافظ علی جانم(۶)
⏫شاعرومداح
✅ #آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_موسی_بن_جعفر_علیه_السلام
◾️◾️◾️◾️◾️◾️♻️♻️♻️♻️♻️
باضرب پایی دنده های توبهم ریخت
وقت نمازسجاده های توبهم ریخت
آن بد دهن ،آن بی ادب حرف بدی زد
دیدم تن درد آشنای توبهم ریخت
بازو،کمر،سر ،هرکجای تو کبوداست
بدتر زهرجا ساقِ پای توبهم ریخت
جا باز کرده حلقه ی زیر گلویت
با هر تکان ،راهِ صدای توبهم ریخت
با پا تنت روی زمین مالید و رد شد
چون چادر خاکی عبای توبهم ریخت
چون جد خوددر جایِ گودی گیر کردی
باپایِ سنگین دنده های توبهم ریخت
واشد ترک های لبانت با سره پا
ارثیة کرب وبلای توبهم ریخت
افتاده ای برِ تخته ای پاره توآقا
دیدم که اعضایِ جدای توبهم ریخت
در آن سیه چاله تنت رامیکشیدند
برکشتنت دربین زندان می دویدند
-آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی
نوحه اربعین.. اا.mp3
2.15M
طلب زیارت اربعین و شرح حال زائران جا مانده
«سبک:کربلا منتظر ماست بیا تا برویم»
#مداح.حاج آرمین غلامی
#دهه دوم صفر۱۴۰۳
اربعین آمده یا زینب کبرا چه کنم
می رسد نالهٔ من تا به ثریا چه کنم
روزها فکرمن این است وهمه شب سخنم
نشود تذکرهٔ من اگر امضا چه کنم
زده آتش به دلم شوق زیارت به خدا
نتوانم بروم محضر آقا چه کنم
مانده ام حکمت جاماندنم آیا چه بود
نکنم راز دل خویش من افشا چه کنم
وای ازاین دیدهٔ پرخون؛ امان از دل زار
مانده ام دست دل و دیده به مولا چه کنم
چون پرستو به سرم نیست بجز میل سفر
نتوانم بروم؛ این سفر آیا چه کنم
مرد و زن پیر و جوان جابردوران شده
اند
نتوانم بشوم؛ وصل به دریا چه کنم
فاخرم فطرس بی بال و پرم یا زینب
نکنید باز؛ شما بال و پرم را چه کنم
جان مولا بر آرید مراد دل من
نشود گرکه روا؛کام من آیا چه کنم
"" "" "" "" "" "" "
🔹 #اشعار_ناب_آیینی
نوحه امام حسن،رر.mp3
2.63M
#حضرتمحمد_عزاداری
#امامحسن_عزاداری
#تک_ضرب #سه_ضرب
#مداح.حاج آرمین غلامی
#اجرا_شنبه۲۶صفر۱۴۰۳
#کرمانشاه_مسجدمعتمدالدوله
▪️نوحه شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام
(امام حسن مجتبی ع)
گل باغ ولا،هستی مرتضی
گل زهرا تویی،حسن مجتبی
یا حسن یا حسن۲
تویی یار و حبیب،درد ما را طبیب
از چه تو بوده ای،بین خانه غریب
یا حسن یا حسن۲
همسر قاتلت،خون نموده دلت
شرر از زهر کین،زده بر حاصلت
یا حسن یا حسن۲
زین مصیبت حسن،جان تو بر لب است
در کنار حسین،خونجگر زینب است
یا حسن یا حسن۲
در کنارت حسن،نور عینت رسید
تا تو را دید حسین،قامت او خمید
یا حسن یا حسن۲
خانه ات از غمت،شده بیت الحزن
شد به دست حسین،پیکر تو کفن
یا حسن یا حسن۲
وقت تشییع تو،آمده دشمنت
شد به دست عدو،تیرباران تنت
یا حسن یا حسن۲
از غم تو حسین،قامتش خم شده
صبر عباس تو،در غمت کم شده
یا حسن یا حسن...
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_محسن
گل ضرب پا خورد وبراو، گلزار میسوخت
در زیرپاها، له شدو ، دیوار میسوخت
خیلی نمی دانم چه پیش آمد درانجا
گل غرقِ خون شد، برسرِ مسمار میسوخت
حیدر دو دستش بسته شد با ریسمانی
زهرابه پیش حیدر کرار میسوخت
ناگه فشار آمد به بار شیشه ی گل
دیدم رخ آن غنچه بردیوار میسوخت
محسن به ضرب پا، زبارش رفت حیدر
دیدم که بین شعله ها آن، یار میسوخت
تا سِرّ مُستودع فداشد فضه آمد
دربین آتش مَحرم اسرار میسوخت
جسم حسین درکربلا، افتاد ازاسب
هم پیرهن، هم شال، هم دستار میسوخت
با کینه بر حلقوم او با نیزه جا کرد
جسمش به زیر دستِ نیزه دار میسوخت
آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت محسن
آتش افتاده به گیسوی سرت فاطمه ام
نتوان جمع کُنَم بال و پَرَت فاطمه ام
در آتش زده افتاده به روی بدنت
سوخت، درشعله ی آتش، معجرت فاطمه ام
درخانه به تو خورد ،دادِ علی در آمد
رفته ازبار گمانم پسرت فاطمه ام
میخ دربودکه آمدسینه ات را بشکافت
درتقلایی وشد،بی اثرت فاطمه ام
آمده ، جمعیتی ، تاکه علی راببرد
خواست از اینهمه گیرد خبرت فاطمه ام
خم شدی تا نرسد بر پسرت هیچ اثر
رفته ازبار توگویا پسرت فاطمه ام
***
پیش چشمم توفتادی و علی را بُردند
شدشکسته مهره های کمرت فاطمه ام
سوی مسجد بخدا،آنقدری راه نبود
وای... بستند مسیرِ گذرت فاطمه ام
قنفذ آمد جلوی راه توتامسجدبست
تا مغیره شکند بال و پَرَت فاطمه ام
درده سربود درآن، کوچه که راهت گم شد
من بقربان تو و زخمّ سرت فاطمه ام
-آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
🍂🍀🍂حضرت_زهرا
🍀امام_زمان_عج-اشعارکردی
فاطمیّه بیه و اشک دمادم دیرم
م له داخ دالگه تو ، له دلم غم دیرم
دردِ بی دالگی ای کاش دوا داشته بو
یه جهان روضه و یه دیده پر نم دیرم
صاحبِ مجلس روضه، غم دایه دیده
له درِ مال وحق، پرچم ماتم دیرم
دردِ دل کم م وگرده تو، که تنیابیده
بین ای سینه زنیل، مونس و مَحرَم دیرم
دلِ یعقوبیِ دایت وه فراقت خوین بی
یوسف مصر بقا، م قصد ماتم دیرم
دل، حسینیّه ی چاویله تو بیه مولا
بی یسه وقت عزا، یاد مُحرّم دیرم
گاه وه کوچه و گه کرب و بلا گیره بکی
داخ یه پهلو و انگشتر خاتم دیرم
-آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا
درد خودرا ازعلی ات فاطمه،پنهان مکن
خانه رابارفتنت ، براین سرم ویران مکن
درد داری فاطمه ، این، خانه راجارو مزن
حیدرت رامضطرب درداغ این هجران مکن
گوشه ای ازخانه، از این زخم میپیچی به خود
بهره دلداری به زور، این چهره را خندان مکن
زجر داری میکشی، وقتی که خود را میکِشی
بیش از این زهرامرا،شرمنده از طفلان مکن
لااقل آهی بکش، جان علی سرفه مزن
خانه رابارفتنت بهر علی زندان مکن
بر سرت افتاده رفتن، حرفی از رفتن مزن
با نگاه مضطرت این جمع را گریان مکن
بشکند دستِ مغیر ه دست وبازویت شکست
کس نگفت براو که اینگونه توبا قرآن مکن
بین خانه همسرم توچهره پنهان میکنی
باگزیدن برلبانت درد خود پنهان مکن
-شاعر:
آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا
بهرهجده ساله ات آهی مُکرر ، کافی است
درهوای رفتنم چشمی مکدر ، کافی است
دخترم آرام بوسیدم، ولی آهی شنید
یاعلی رویِ سرش این دستِ لاغر ، کافی است
آمدم در را وا کنَم بر روی تو، باپای خود
فضه آمدسمتِ در، بر حجره بستر ، کافی است
مینویسدبا سرانگشتش حسن بر روی در
برسر دیوارِ دودی یک کبوتر ، کافی است
یاعلی گهوارهای خالی کنارم نقش زد
جایِ طفلم بِینِ گهواره کمی پَر ، کافی است
بین آن در آتش و جمع ارازل جمع بود
بهرقتلم بین درآن ضرب خنجر ، کافی است
آتش ملعون که کارش کرد او در را شکست
بهرقتل فاطمه، یک مرد لشگر ، کافی است
لشکری بر روی زهرا،رفت و آمد داشتند
برتنم شلاق قنفذ بین این در، کافی است
فضه آمد کَنددر را تا بلندازجاشوم
مردکی او را کشید و آتش در ، کافی است
ضربهی سخت قلاف آمد سر ه دستم شکست
روی سنگ کوچه با چشمان مضطر ، کافی است
بهرزینب بُغچهای شدباز باچشمان تر
روضه خواندم پیشِ دختر حرفِ آخر ، کافی است
روضه های من برایش شد تماشایی علی
دخترم زآنجا که بوسیدیش خنجر ، کافی است
مردکی می آید وپیراهنش رامی کَند
بهرغارت رویِ خاک و خار دختر ، کافی است
میرسد روزی ببینی برسر نیزه سری
مردنت زینب به دیدار همین سر ، کافی است
-شاعر:
آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
بسم الله الرحمن الرحیم
#فاطمیه
آتش افتاده به گیسوی سرت فاطمه ام
نتوان جمع کُنَم بال و پَرَت فاطمه ام
در آتش زده افتاده به روی بدنت
سوخت، درشعله ی آتش، معجرت فاطمه ام
درخانه به تو خورد ،دادِ علی در آمد
رفته ازبار گمانم پسرت فاطمه ام
میخ دربودکه آمدسینه ات را بشکافت
درتقلایی وشد،بی اثرت فاطمه ام
آمده ، جمعیتی ، تاکه علی راببرد
خواست از اینهمه گیرد خبرت فاطمه ام
خم شدی تا نرسد بر پسرت هیچ اثر
رفته ازبار توگویا پسرت فاطمه ام
***
پیش چشمم توفتادی و علی را بُردند
شدشکسته مهره های کمرت فاطمه ام
سوی مسجد بخدا،آنقدری راه نبود
وای... بستند مسیرِ گذرت فاطمه ام
قنفذ آمد جلوی راه توتامسجدبست
تا مغیره شکند بال و پَرَت فاطمه ام
درده سربود درآن، کوچه که راهت گم شد
من بقربان تو و زخمّ سرت فاطمه ام
-آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا
گل ضرب پا خورد وبراو، گلزار میسوخت
در زیرپاها، له شدو ، دیوار میسوخت
خیلی نمی دانم چه پیش آمد درانجا
گل غرقِ خون شد، برسرِ مسمار میسوخت
حیدر دو دستش بسته شد با ریسمانی
زهرابه پیش حیدر کرار میسوخت
ناگه فشار آمد به بار شیشه ی گل
دیدم رخ آن غنچه بردیوار میسوخت
محسن به ضرب پا، زبارش رفت حیدر
دیدم که بین شعله ها آن، یار میسوخت
تا سِرّ مُستودع فداشد فضه آمد
دربین آتش مَحرم اسرار میسوخت
جسم حسین درکربلا، افتاد ازاسب
هم پیرهن، هم شال، هم دستار میسوخت
با کینه بر حلقوم او با نیزه جا کرد
جسمش به زیر دستِ نیزه دار میسوخت
آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا
درد خودرا ازعلی ات فاطمه،پنهان مکن
خانه رابارفتنت ، براین سرم ویران مکن
درد داری فاطمه ، این، خانه راجارو مزن
حیدرت رامضطرب درداغ این هجران مکن
گوشه ای ازخانه، از این زخم میپیچی به خود
بهره دلداری به زور، این چهره را خندان مکن
زجر داری میکشی، وقتی که خود را میکِشی
بیش از این زهرامرا،شرمنده از طفلان مکن
لااقل آهی بکش، جان علی سرفه مزن
خانه رابارفتنت بهر علی زندان مکن
بر سرت افتاده رفتن، حرفی از رفتن مزن
با نگاه مضطرت این جمع را گریان مکن
بشکند دستِ مغیر ه دست وبازویت شکست
کس نگفت براو که اینگونه توبا قرآن مکن
بین خانه همسرم توچهره پنهان میکنی
باگزیدن برلبانت درد خود پنهان مکن
-شاعر:
آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
#آرمین غلامی_مجنون کرمانشاهی
▶️
برای مادر خود، صاحب الزمان گرید
دراین عزای غم آلود،چه بی امان گرید
عزانموده برایش، کسی که منتظر است...
به فاطمیه دلم، سوی آسمان گرید
هم آبرو و هم ایمان و هم ولازهراست
که اشگ دیده براین بیت و آستان گرید
نبسته دل به کسی غیر تو دلم بانو
که دل سپردنِ در این جهان عیان گرید
ببین که نوکری خانه ی تو سلطانی است
دراین عزا ی، توخیرالنسا جهان گرید
تمام صحبت دیروز من، بنام توست
حکایتی شده ای بر تو، داستان گرید
برای مادرپهلوشکسته ، می نالم
دلم برای توبانو زعمق جان گرید
از آتشی که فراگیر شدبرآن دیوار
اگرکسی که شنید بی امان گرید
میان آن درو دیوار مادری سوزد
دودیده ی علی برقامتی کمان گرید
علی ببین که چرا چهره اش کبود و شده؟!
ز دود و شعله به چادر، دراین میان گرید
میان کوچه زند قنفذومغیره به او
رسیده و همه ی روضه زان میان گرید
نگفته ام مگر ازآن حسین و دندانش
برلبان حسین چوب خیزران گرید
⏹
-شاعر:
آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
#اشعارکردی
#حضرت_زهرا
آسایش دوران م، یارب چیه له دس
شادی گلستان م، یارب چیه له دس
هجران تو، دایه وخدا ، کردیه زارم
آبادی کنعان م، یارب چیه له دس
بیچارگی و درد فراق توچه سخته
ای گیانه پریشان م، یارب چیه له دس
دلگرمی م ، دایه توبیدن وخداوند
دلگرمی چاوان م، یارب چیه له دس
دلخسته، له هجران وخمت بیمه وهرکو
سرمایه وبنیان م، یارب چیه له دس
درهم بیه دایه ، وخداحال نزارم
احوال خوش گیان م، یارب چیه له دس
دیوار ودر ه ماله ،گواه تونه دایه
ای اشک دوچاوان م، یارب چیه له دس
داغ غم جانسوز علی و غم زهرا
آه خم مژگان م، یارب چیه له دس
فرمایه علی فاطمه گیان، حوریه ی م
اوضاع تو ارکان م، یارب چیه له دس
م زینب دلخسته وزارم، له پی تو
احوال پریشان م، یارب چیه له دس
لعنت وه کسی ، ظلم تو کردیه دایه
استاد وه قرآن م، یارب چیه له دس
آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
#آرمین غلامی_مجنون کرمانشاهی
▶️
برای مادر خود، صاحب الزمان گرید
دراین عزای غم آلود،چه بی امان گرید
عزانموده برایش، کسی که منتظر است...
به فاطمیه دلم، سوی آسمان گرید
هم آبرو و هم ایمان و هم ولازهراست
که اشگ دیده براین بیت و آستان گرید
نبسته دل به کسی غیر تو دلم بانو
که دل سپردنِ در این جهان عیان گرید
ببین که نوکری خانه ی تو سلطانی است
دراین عزا ی، توخیرالنسا جهان گرید
تمام صحبت دیروز من، بنام توست
حکایتی شده ای بر تو، داستان گرید
برای مادرپهلوشکسته ، می نالم
دلم برای توبانو زعمق جان گرید
از آتشی که فراگیر شدبرآن دیوار
اگرکسی که شنید بی امان گرید
میان آن درو دیوار مادری سوزد
دودیده ی علی برقامتی کمان گرید
علی ببین که چرا چهره اش کبود و شده؟!
ز دود و شعله به چادر، دراین میان گرید
میان کوچه زند قنفذومغیره به او
رسیده و همه ی روضه زان میان گرید
نگفته ام مگر ازآن حسین و دندانش
برلبان حسین چوب خیزران گرید
⏹
-شاعر:
آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا
گل ضرب پا خورد وبراو، گلزار میسوخت
در زیرپاها، له شدو ، دیوار میسوخت
خیلی نمی دانم چه پیش آمد درانجا
گل غرقِ خون شد، برسرِ مسمار میسوخت
حیدر دو دستش بسته شد با ریسمانی
زهرابه پیش حیدر کرار میسوخت
ناگه فشار آمد به بار شیشه ی گل
دیدم رخ آن غنچه بردیوار میسوخت
محسن به ضرب پا، زبارش رفت حیدر
دیدم که بین شعله ها آن، یار میسوخت
تا سِرّ مُستودع فداشد فضه آمد
دربین آتش مَحرم اسرار میسوخت
جسم حسین درکربلا، افتاد ازاسب
هم پیرهن، هم شال، هم دستار میسوخت
با کینه بر حلقوم او با نیزه جا کرد
جسمش به زیر دستِ نیزه دار میسوخت
آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹