eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
615 دنبال‌کننده
8هزار عکس
4.6هزار ویدیو
936 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم ز حیدر رو مگیر ای مه جبینم غمت را فاطمه هرگز نبینم الا ای ارغوانی یاس با غم مکن با رفتنت افزون تو داغم به فریادم برس ، ای نازنینم مکن ترکم که بی تو بي قریبم زپا افتادی ای یار جوانم مرو از پیشم ای قامت کمانم تویی شمع علی پروانه تو ببین ویران شده کاشانه تو چرا از محرمت رویت گرفتی چراازمقنعه مویت گرفتی بمیرم پهلویت از چه شکسته اجل در پشت این خانه نشسته شود کی فاطمه دردت مداوا مرو از خانه ام ای دخت طاها الا ای فاطمه حال تو دیدم صدای ناله هایت را شنیدم شوم بی مونس و تنهای دوران نظر کن مردم بی عهد و پیمان مگر زهرا تو داری قصد رفتن مرو بنگر تو چشمان تر من ببین آتش گرفته این دل من خزان گشته تمام حاصل من مرو زهرا بمیرد بی تو حیدر عزایت را بگیرد بی تو حیدر ببین زهرا تو حال و روز حیدر بسوز ای دل به ساز و سوز حیدر مکن تنها علی خسته ات را که دیدم قامت بشکسته ات را مرو ای یاور تنهای حیدر مرو ای همسر زیبای حیدر مرو ای بستری بیمار حیدر بمان یک شب دگر ای یار حیدر ✅ @majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم زمینه حضرت زهرا بسبک(مدینه شهرپیغمبر) سبک ..به دردخانمانسوزی،زخودبیگانه می‌سوزم.ذاکر خداحافظ علی جانم(۶) اجل آید به دیدارم ، ولی سوزم ز غمهایت شده جان کندن دائم همیشه کار زهرایت به هنگام خرامیدن ببین لرزد قدمهایم که دستی روی دیوارو بود دستی به پاهایم نباشد از غم فردا هراسی در دل زارم بیا کن یاریم ای مرگ ببین از عمر خود زارم میان حمله دشمن، طرفدار علی بودم میان شعله ي آتش ، خریدار علی بودم میان کوچه گه خانه، گهی دیوار و در بودم گهی در فکر حیدرگاه به فکر آن پسر بودم نگاه غربت شویم بزد بر سینه نیشی تر همان لحظه که قنفد زد مرا به یاری حیدر خدا داند که من هرگز نگفتم راز خود با کس زدرد پهلویم نالم کنم از شکوه دیگر بس بگویم نقد جان بر کف ، به بازار محبت ها خریدار غمت هستم در این غوغای وانفسا خداحافظ علی جانم(۶) ✅ @majnon1396
دود وصدای آتش ازآن در رسیده است بابابیاکه ناله‌ ی مادر رسیده است صبر علی ببین ، که چه آمدبه خانه اش مامورصبر بود وستمگر رسیده است درکوچه هاارازل و اوباش آمدند دشمن برای کشتن مادر رسیده است در را شکست مردک ولشگر به خانه رفت ازخانه وای وای پیمبر رسیده است طوری زدند فاطمه شدنقش بر زمین ملعون نزن که ناله‌ ی حیدر رسیده است حیدربه کوچه رفت وهمه غرق درفرار آوای یاعلی مدد از در رسیده است دامن کشان بسوی علی رفته فاطمه از بس غلاف تیغ مکرر رسیده است آمدبه گوش، گریه‌ ی در آهه میخ در زینب به گریه گوشه آن در رسیده است دربین کوچه فاطمه سر بر ولی دهد این ارث مادرانه به نوکررسیده است غلامی (مجنون کرمانشاهی)_ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ _________
پیش از غروب عمرتوبانو خزان شد مابین بستری وتنت نیمه جان شده از روز حادثه توچرا بی تکلمی نا محرمم مگر لب توبی زبان شده اذن دخول توملک الموت میکند بانوبگومگر اجلت ناگهان شده من گرد بسترت همه شب دور می زنم حرفی بزن بگوکه غم توعیان شده گویابه خواب امشب تو محسن آمده خنده به لب شدی ز لب مهربان شده تسبیح وهم ستاره و سجاده شاهداست بر ناله ی شبانه و درد نهان شده دستی که زانوی غم زهرا به برگرفت غمخوار آه وناله ی این کودکان شده زهراببین که قلب حسن تیر می کشید غمدیده از کبودی قد کمان شده زهراشکسته قلب علی درهوای تو درماتم وعزای تو اومیزبان شده بانو به زیرپای توچادر فتاده بود از بس که خم شدی کمرت ناتوان شده زینب کناربسترتوسفره کرده پهن خوشمزه تر برای تو این پخت نان شده گویاردیف دنده ی تان نامنظم است ای وای من شکسته سراستخوان شده این درد پهلویت پس از آن ضربه ی دَرَست احوال مرگ بررخ ماهت عیان شده از چشم پر ستاره ی تو خون چکیده است گریم برای قطره ی اشک روان شده مهمان شدم شبی که بپرسم حال تورا دیدم بهارعمرتوبانو خزان شده غلامی- (مجنون کرمانشاهی)_
. برای دسترسی به روضه و نوحه ماه محرم لطفا های زیر را دنبال بفرمایید👇👇👇👇👇👇👇 . . . . . . . . . . ____ حضرت_رسول_اکرم روضه_امام_حسن_علیه_السلام شهادت_امام_حسن روضه_امام_حسن_ع روضه_امام_سجاد_علیه_السلام شهادت_امام_سجاد روضه_امام_رضا_علیه_السلام روضه_امام_رضا شهادت_امام_رضا . . هشتک یا "کلمه آبی رنگ" را لمس "کلیک کنید" و در پایینِ صفحه ،سمت چپ، علامت ۸یا بالا (↑ و ↓)را بزنید و از متن و صوت بهرمند شوید. .
۲۰۲۳_۱۲_۰۹_۱۲_۰۹_۴۲.mp3
747.3K
بسم الله الرحمن الرحیم زمینه حضرت زهرا بسبک(مدینه شهرپیغمبر) خداحافظ علی جانم(۶) اجل آید به دیدارم ، ولی سوزم ز غمهایت شده جان کندن دائم همیشه کار زهرایت به هنگام خرامیدن ببین لرزد قدمهایم که دستی روی دیوارو بود دستی به پاهایم نباشد از غم فردا هراسی در دل زارم بیا کن یاریم ای مرگ ببین از عمر خود زارم میان حمله دشمن، طرفدار علی بودم میان شعله ي آتش ، خریدار علی بودم میان کوچه گه خانه، گهی دیوار و در بودم گهی در فکر حیدرگاه به فکر آن پسر بودم نگاه غربت شویم بزد بر سینه نیشی تر همان لحظه که قنفد زد مرا به یاری حیدر خدا داند که من هرگز نگفتم راز خود با کس زدرد پهلویم نالم کنم از شکوه دیگر بس بگویم نقد جان بر کف ، به بازار محبت ها خریدار غمت هستم در این غوغای وانفسا خداحافظ علی جانم(۶) ✅ 👉 🔹 🔹
نوحه حضرت زهرا.س..mp3
2.02M
بسم الله الرحمن الرحیم زمینه حضرت زهرا بسبک(مدینه شهرپیغمبر) خداحافظ علی جانم(۶) اجل آید به دیدارم ، ولی سوزم ز غمهایت شده جان کندن دائم همیشه کار زهرایت به هنگام خرامیدن ببین لرزد قدمهایم که دستی روی دیوارو بود دستی به پاهایم نباشد از غم فردا هراسی در دل زارم بیا کن یاریم ای مرگ ببین از عمر خود زارم میان حمله دشمن، طرفدار علی بودم میان شعله ي آتش ، خریدار علی بودم میان کوچه گه خانه، گهی دیوار و در بودم گهی در فکر حیدرگاه به فکر آن پسر بودم نگاه غربت شویم بزد بر سینه نیشی تر همان لحظه که قنفد زد مرا به یاری حیدر خدا داند که من هرگز نگفتم راز خود با کس زدرد پهلویم نالم کنم از شکوه دیگر بس بگویم نقد جان بر کف ، به بازار محبت ها خریدار غمت هستم در این غوغای وانفسا خداحافظ علی جانم(۶) ⏫شاعرومداح ✅ 👉 🔹 🔹
12 387 150 ‍ ❣﷽❣ ▪️ ▪️ غلام امام حسین ع جون ▪️.حاج آرمین غلامی کوهِ عصیان به سر دوش کشیدم افسوس لذتِ ترک گنه را نچشیدم افسوس کرم و لطف تو چون سایه به دنبالم بود من به دنبال دل خویش دویدم افسوس تو مرا فاش به هنگام گنه می‌دیدی من تو را دیدمُ و انگار ندیدم افسوس تو ز لطف و کرم خود نَبُریدی از من من در امواج گنه از تو بریدم افسوس تو مرا عفو نمودی که به نارم نبری من زِ عفو تو خجالت نکشیدم افسوس تو گناهان مرا از همگان پوشاندی من ز فعلِ بد خود پرده دریدم افسوس خرمن عمر پراکنده شد و رفت به باد من غفلت‌زده یک خوشه نچیدم افسوس 🔵⚪️ بیستم‌محرم دفن‌بدن مبارک . 👈🏼👈🏼 در روز بیستم محرم جمعى ازبنى اسد بدن جناب جون راپيدا كردند درحالى كه وبدنش معطر بود و او رادفن كردند. و ازجهتی که اراده خدا چنین بوده که شهداء کربلا را امام سجاد علیه‌السلام نماز بخوانند ودفن بفرمایند. بنابه قاعده برای دفن این شهید نیز امام به کربلا آمدند همانطور که در آمده بودند. 🔸جناب جون را اميرالمؤمنين عليه‌السلام به ۱۵۰دينار خريد و به ابوذر بخشيد. او با حضرت ابوذر به رفت و بعداز جناب ابوذر به مدينه مراجعت كرد ودر خدمت اميرالمؤمنين و سپس در محضر امام مجتبى عليهماالسلام و بعد درخدمت سیدالشهداء بود تا با کاروان حضرت به كربلا آمد. 🔸هنگامى كه جنگ در عاشورا شدت گرفت او خدمت امام حسين عليه السلام آمد وبراى رفتن اجازه خواست. امام فرمودند: دراين سفر به وسلامتى همراه ما بودى! اكنون خويشتن را بخاطر ما مبتلا مساز. جون خود رابر قدمهاى مبارک امام حسين عليه‌السلام انداخت وبوسيد وگفت: اى پسر رسول خدا، هنگامى كه شما در وآسايش بوديد من شمابودم، وحال كه به بلا گرفتار هستيد شمارا رها كنم؟ آقاى من، من بد است وشرافت خانوادگى هم ندارم ونيز رنگ من است. لطف فرموده مرا بهشتى نمائيد تا بويم خوش و بدست آورم و روسفيد شوم. من ازشما جدا نمیشوم تاخون سياه من باخون شما خانواده گردد. جون میگفت و گريه میكرد بحدى كه امام حسين عليه السلام گريستند واجازه فرمودند. 🔸 با آنكه پيرمردى ۹۰ساله بود، ولى بچه‌ها درحرم بااو انس فراوانى داشتند. به كنار خيمه‌ها براى خداحافظى و طلب حلاليت آمد، ولی صداى گريه اطفال بلند شد و اطراف اورا گرفتند. وداعی به خود ارباب شد. هريک رابه زبانى ساكت كرد وبه خيمه‌ها فرستاد ومانند شيرى روى به آن قوم ناپاک كرد. جنگ نمايانى نمود و عده‌ای را بدرک واصل کرد. تاآنكه اطراف اورا گرفتند و زخمهاى فراوانى به او زدند. هنگامى كه روى زمين افتاد، امام حسين عليه‌السلام سراو را به دامن گرفت وبلند بلند گريست، ودست مبارک برسر وصورت جون كشيد وفرمود: "اللهم بيّض و طيّب و احشره مع محمد و عليهم السلام" بارالها رويش راسفيد و بويش راخوش فرما و باخاندان عصمت محشورش نما. 🔸 ازبركت دعاى حضرت روى مانند ماه تمام درخشيد وبوى عطر ازپیکرش بلند شد. چنانكه وقتى بدن اورا بعد از ۱۰روز پيدا كردند صورتش منور و بويش معطر بود. چشم دادی و ندیدم که ندیدم هیهات گوش دادی نشنیدم ، نشنیدم افسوس آشنا بودی و نشناختمت در همه عمر که ز تو غیر تو را می‌طلبیدم افسوس 📚 منابع: منتخب التواريخ ص۳۱۱ وسيلةالدارين ص۱۱۵ چهارشنبه ۳_مرداد_مسجدنظام العلما دوم۱۴۰۳
حضرت زهرا.س.۹...mp3
2.31M
آرمین غلامی تسلیَت یَابنَ الحَسن، آمد عزای مادرت آسمان دارُالعَزاست ۲ بر مزارِ مخفیِ او، خاک ریزی بَر سَرت آسمان دارُالعَزاست ۲ . ای پدر جان رفتی و مَحزونِ تو زهرا شده حیدرم تنها شده ۲ بعدِ تو پای غَریبه دَر سَرایم وا شده حیدرم تنها شده ۲ . پهلویم بشکسته دیگر دَر پسِ این دَر شده فضّه بَر دادم بِرِس ۲ با علی چیزی نَگو که غُنچه ام پَرپَر شده فضّه بَر دادم بِرِس ۲ . بینِ آتش دربِ خانه بَر سَرَم آوار شد دیده هایم تار شد ۲ سینه ی من داغ از گُلبوسه ی مِسمار شد دیده هایم تار شد ۲ . ضربه ای از ثانی و یک ضَربه از دیوار خورد مادرم ای مادرم ۲ خواست برخیزد زِ جا، سیلیِ دیگر بار خورد مادرم ای مادرم ۲ . با اَذانت شَهرِ یَثرِب بیقراری می کُند ای اَذان گوی نبی ۲ فاطمه یادِ پِدر اُفتاده، زاری می کند ای اَذان گوی نبی ۲ . بعد از این قبرِ عمویم بیتُ الاحزانِ من است عرش گریانِ من است ۲ میزبانِ ناله های قلبِ سوزانِ من است عرش گریانِ من است ۲ . بس که لاله می چِکَد از جای جای پیکرت شد گُلِستان بسترت ۲ باغبانی گَشته این ایّام، کارِ همسرت شد گُلِستان بسترت ۲ . می شود خاموش از امشب ناله های یارَبَم جانم آمد بر لبم ۲ یا علی، جانِ تو و جانِ حُسین و زینبم جانم آمد بر لبم ۲ . ای مسیحای علی بارِ دگر اِعجاز کن دیده بر من باز کن ۲ ای پرستویم بمان، یا با علی پرواز کن دیده بر من باز کن ۲ .
بسم الله الرحمن الرحیم ز حیدر رو مگیر ای مه جبینم غمت را فاطمه هرگز نبینم الا ای ارغوانی یاس با غم مکن با رفتنت افزون تو داغم به فریادم برس ، ای نازنینم مکن ترکم که بی تو بي قریبم زپا افتادی ای یار جوانم مرو از پیشم ای قامت کمانم تویی شمع علی پروانه تو ببین ویران شده کاشانه تو چرا از محرمت رویت گرفتی چراازمقنعه مویت گرفتی بمیرم پهلویت از چه شکسته اجل در پشت این خانه نشسته شود کی فاطمه دردت مداوا مرو از خانه ام ای دخت طاها الا ای فاطمه حال تو دیدم صدای ناله هایت را شنیدم شوم بی مونس و تنهای دوران نظر کن مردم بی عهد و پیمان مگر زهرا تو داری قصد رفتن مرو بنگر تو چشمان تر من ببین آتش گرفته این دل من خزان گشته تمام حاصل من مرو زهرا بمیرد بی تو حیدر عزایت را بگیرد بی تو حیدر ببین زهرا تو حال و روز حیدر بسوز ای دل به ساز و سوز حیدر مکن تنها علی خسته ات را که دیدم قامت بشکسته ات را مرو ای یاور تنهای حیدر مرو ای همسر زیبای حیدر مرو ای بستری بیمار حیدر بمان یک شب دگر ای یار حیدر ✅ @majnon1396
دود وصدای آتش ازآن در رسیده است بابابیاکه ناله‌ ی مادر رسیده است صبر علی ببین ، که چه آمدبه خانه اش مامورصبر بود وستمگر رسیده است درکوچه هاارازل و اوباش آمدند دشمن برای کشتن مادر رسیده است در را شکست مردک ولشگر به خانه رفت ازخانه وای وای پیمبر رسیده است طوری زدند فاطمه شدنقش بر زمین ملعون نزن که ناله‌ ی حیدر رسیده است حیدربه کوچه رفت وهمه غرق درفرار آوای یاعلی مدد از در رسیده است دامن کشان بسوی علی رفته فاطمه از بس غلاف تیغ مکرر رسیده است آمدبه گوش، گریه‌ ی در آهه میخ در زینب به گریه گوشه آن در رسیده است دربین کوچه فاطمه سر بر ولی دهد این ارث مادرانه به نوکررسیده است غلامی (مجنون کرمانشاهی)_ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ _________
پیش از غروب عمرتوبانو خزان شد مابین بستری وتنت نیمه جان شده از روز حادثه توچرا بی تکلمی نا محرمم مگر لب توبی زبان شده اذن دخول توملک الموت میکند بانوبگومگر اجلت ناگهان شده من گرد بسترت همه شب دور می زنم حرفی بزن بگوکه غم توعیان شده گویابه خواب امشب تو محسن آمده خنده به لب شدی ز لب مهربان شده تسبیح وهم ستاره و سجاده شاهداست بر ناله ی شبانه و درد نهان شده دستی که زانوی غم زهرا به برگرفت غمخوار آه وناله ی این کودکان شده زهراببین که قلب حسن تیر می کشید غمدیده از کبودی قد کمان شده زهراشکسته قلب علی درهوای تو درماتم وعزای تو اومیزبان شده بانو به زیرپای توچادر فتاده بود از بس که خم شدی کمرت ناتوان شده زینب کناربسترتوسفره کرده پهن خوشمزه تر برای تو این پخت نان شده گویاردیف دنده ی تان نامنظم است ای وای من شکسته سراستخوان شده این درد پهلویت پس از آن ضربه ی دَرَست احوال مرگ بررخ ماهت عیان شده از چشم پر ستاره ی تو خون چکیده است گریم برای قطره ی اشک روان شده مهمان شدم شبی که بپرسم حال تورا دیدم بهارعمرتوبانو خزان شده غلامی- (مجنون کرمانشاهی)_