eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
626 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
3.9هزار ویدیو
933 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•تو زهرایِ پیمبر پروری...🤞 و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۳ به نفس حاج آرمین غلامی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ تو زهرایی، تو زهرایِ پیمبر پروری، زهرا رسول الله را هم مادری، هم دختری، زهرا نبی را پاره ی تن، روحِ مابینِ دو پهلویی امیرالمومنین را، رُکن و کُفو و همسری، زهرا گهی گویم امیرالمؤمنین برتر بود از تو گهی بینم تو از او در جلالت برتری، زهرا * امیرالمؤمنین با همه ی جلال و مقامش، با همه عظمتش، وقتی به زهرا می رسید، همون کاری رو میکرد که پیغمبر انجام میداد، با احترام مقابل این خانواده و این خانه می ایستاد... این روزا سخترین روزای عُمر امیرالمؤمنینِ،علی که گره گشا بود، مشکل گشا بود، علی که کاشفِ الکَربِ رسولِ خدا بود، خودش وقتی غم رو دلش می اومد، دَرِ خانه رو که باز می کرد، وقتی زهرا رو می دید، غم از دلش می رفت، اما این چند وقت زهرا از علی رو می گرفت، کی باورش میشه؟ علی آب شدنِ فاطمه رو میدید با چشمِ خودش... مرحوم محدثِ قمی این عبارت رو نقل میکنه، میگه: این شبای آخر"صارَتْ کَالخَیال" خیال یعنی شَبَح، چیزی از فاطمه باقی نمونده بود، سلمان میگه: اومدم عیادت سلام کردم، جوابِ فاطمه رو شنیدم اما زهرا رو ندیدم، چیزی ازش باقی نمونده بود...* تو والفجری، تو والشمسی، تو والعصری، تو واللیلی تو نوری، هل اَتایی، و الضحایی، کوثری، زهرا *می دونید چرا به فاطمه میگن زهرا؟ امام صادق فرمود: برای اینکه روزی سه بار مثلِ خورشید بر علی می درخشید...* نه از مریم، نه از هاجر، نه از حوا، نه از ساره نه، تو از انبیا، جز احمدِ مُرسل سَری، زهرا امیدِ رحمة للعالمین، محبوبه ی داور پناه انبیا در گیر و دارِ محشری، زهرا *فاطمه هم پناهه علی است و هم پناهه پیغمبرِ، فردای قیامت همه به پیغمبرِ ما پناه می برن، فریاد میزنن: یا رَحمةً لِلعالمین!، روایت میگه: رسول خدا یه طرفِ قیامت می ایسته، فریاد میزنه: " اُمَّتی! اُمَّتی!" ندا بلند میشه: " رَحمَتی، رَحمَتی" همه به این پیامبر رحمت پناه می برن، اما همین پیامبر رحمت صدا میزنه: فاطمه کجاست؟ پیغمبر هم به فاطمه اش پناه میبره، همه ی قیامت زیرِ چادرِ فاطمه جمع میشن، ان شاء الله فردای قیامت صدامون بزنن... امیرالمؤمنین خودش پناهه همه ی عالمِ، اما میاد تو پناهه فاطمه، پیغمبرخودش پناهه همه اُمَّتِ، اما میاد تو پناهه زهراش، اما بمیرم برا اون زهرایی که پناهه همه ی عالمِ، کی باورش میشد تو خونه اش بی پناه کتک بخوره، بینِ در و دیوار قرار بگیره، پناهش دَرِ سوخته ی خانه بشه...* غنچه پرپر گشته بود و گُل جدا افتاده بود پشت در، جانِ علیِ مرتضی افتاده بود گوش ناموس خدا شد پاره همچون برگ گل گوشواره من نمی‌دانم کجا افتاده بود دست قنفذ رفت بالا بازوی زهرا شکست پای دشمن باز شد زهرا ز پا افتاده بود مجتبی در آن میانه رنگ خود را باخته لرزه بر جان شهید کربلا افتاده بود فاتح خیبر در میان خانه در سکوت کُل قرآن در میان کوچه‌ها افتاده بود غیر زهرا، غیر محسن، غیر آتش، غیر در کس نمی‌داند که پشت در چه‌ها افتاده بود حاج غلامرضا سازگار *پشت در باباش رو صدا کرد، فضه رو صدا کرد، اما علی رو صدا نکرد، فضه اومد، میگه: تا رسیدم دیدم خانوم پشتِ دَر افتاده، سَرِ بی بی رو بغل کرد، حالتون چطورِ؟ حالِ بچه چطورِ؟ فاطمه یه جمله گفت، صدا زد: فضه! محسنم رو کشتن، بچه ام رو کُشتن، داغش رو به دلم گذاشتن... ببرمت کربلا، حاج قاسم، شهدا فیض ببره سَرِ این سفره ی روضه، اینجا یه شش ماهه فدایِ امامِ زمانش شد، یه شش ماهه سپرِ بلا شد، کربلا هم یه شش ماهه رو دستِ باباش فدا شد، ای حسین!... اما یه فرق داشت، اینجا مادر بچه اش رو ندید، اینجا مادر بچه اش رو بغل نکرد، به دنیا نیومده فدا شد، اما کربلا این بچه تو بغلِ مادر بال بال میزد، هی رباب از این خیمه به اون خیمه...علی ندید محسنش رو اما کربلا ابی عبدالله خودش برا بچه اش یه قبری کَند، ای حسین!... فاطمیه👆 حضرت زهرا(س) #/کرمانشاه شنبه۱۴ آذرماه_ اداره جهادکشاورزی مداح،،
نوحه کردی،۱....mp3
2.01M
👆👆بسم الله الرحمن الرحیم کردی_حضرت زهرا سلام الله علیها سبک :: شبانگاهان۱۴۰۳ مداح وشاعر.. آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) کوته له سر، زینب مضطر، له غمت دایه آه و واویلا بیه گریان نوگل حیدر، بی یسه پرپر آه و واویلا خداحافظ گیان پیغمبر خداحافظ یاور حیدر آه و واویلا آه و واویلا له باره غم،آه و واویلا یاور مولا چی یسه له دس بیه غوغا ای خدا وپا حضرت زهرا چی یسه له دس خداحافظ گیان پیغمبر خداحافظ یاور حیدر آه و واویلا آه و واویلا _آرمین غلامی(مجنون) نوحه /نوحه کردی حضرت زهرا(س) #/کرمانشاه شنبه۶ آذرماه_ اجدادی۱۴۰۳ مداح،، کردی حضرت زهرا(س) #/کرمانشاه شنبه۶ اذرماه_ اجدادی مداح،،
نوحه کردی فاطمیه...mp3
1.86M
👆👆بسم الله الرحمن الرحیم (نوحه کردی حضرت زهرا س) ‏(شهادت) چیده تو زهرا ،له برم ای نور دیده خوین بیه، ای دل وه خمت یار شهیده تو،چیدو حیدر،خونین جگر بی بعد ه تو کارم،اشک بصر بی یا فاطمه گیان۲ تو چیده زهرا،بیمه م تنیای تنیا مالم بدون تو بیه غمخانه زهرا ای گل پرپر،زهرای اطهر خم بیه بی تو،قامت حیدر یا فاطمه گیان۲ له مردم مدینه،م بیمسه خسته کنار تو حیدر داع،بیه شکسته مظلومه ی م،بی تو غریبم چیه توان و،صبر و شکیبم یا فاطمه گیان۲ زینب بکه بعد ه تو زهرا خانه داری هم خانه داری کیدنو، هم سوگواری مالم له داخت،ماتمسرا بی بیت ولایت،بزم عزا بی یا فاطمه گیان۲ له بهر تو گیرد حسن نور دو عینت زینب بیه همناله گر، اشک حسینت اوشه دمادم،ای دایه دایه اوشدن هردمای دایه دایه یا فاطمه گیان۲ غلامی_مجنون_ کرمانشاهی نوحه /نوحه کردی حضرت زهرا(س) #/کرمانشاه آذرماه_ سیدالشهدا کارمندان مداح،،
نوحه کردی فاطمیه...۲.mp3
1.62M
له مردم مدینه،م بیمسه خسته کنار تو حیدر داع،بیه شکسته مظلومه ی م،بی تو غریبم چیه توان و،صبر و شکیبم یا فاطمه گیان۲ زینب بکه بعد ه تو زهرا خانه داری هم خانه داری کیدنو، هم سوگواری مالم له داخت،ماتمسرا بی بیت ولایت،بزم عزا بی یا فاطمه گیان۲ له بهر تو گیرد حسن نور دو عینت زینب بیه همناله گر، اشک حسینت اوشه دمادم،ای دایه دایه اوشدن هردمای دایه دایه یا فاطمه گیان۲ غلامی_مجنون_ کرمانشاهی نوحه /نوحه کردی حضرت زهرا(س) #/کرمانشاه آذرماه_ منتظران امام زمان مداح،،
نوحه کردی فاطمیه۲..mp3
1.57M
👆👆بسم الله الرحمن الرحیم نوحه /نوحه کردی اشعارکردی فاطمیه هر چه بی،له در و دیوار،که زهرا،چی ودس حاجتی نیه وه اصرار ،که زهرا،چی ودس راز حبس نَفَس و جوشش خوین،له سینه له دروتیزی مسمار ،که زهرا،چی ودس باز، یه حادثه رخ دایه،له،او کویچه تنگ نکته پنهان له م رخسار،که زهرا،چی ودس له چه زهرا،تو،نیه، شانه له موی زینب وای. دیمه له شب تار ،که زهرا،چی ودس مردم ایشن که بیه ،رفتنی بیمارعلی نیه ،دی موعد دیدار ،،که زهرا،چی ودس وه چه لبخند وه تابوت دیه، بعد سه ماه؟ حاجتی نیه وه گفتار،که زهرا،چی ودس غلامی_مجنون_ کرمانشاهی 💠کانال رسمی مدح و مرثیه اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام حضرت زهرا(س) #/کرمانشاه آذرماه_ منتظران امام زمان.عج. مداح،،
نوحه کردی فاطمیه......mp3
2.16M
نوحه /نوحه کردی (نوحه کردی حضرت زهرا س) ‏(شهادت) چی له دس، هست علی زخمیه، دست علی یاوره مظلومم،بی تو ،م نم تنیا ذکر لبم بیه،مظلومه یا زهرا یا زهرا یا زهرا۲ وه غمت نیشتمه م وه تو،دل، بستمه م ای با وفا یارم،تنیا طرفدارم له داخ مرگ تو،زهرا عزادارم یا زهرا یا زهرا۲ م عزادار تونم یاد ایثار تونم ای زینت جنت،نظر وه حالم که م بیمسه تنیا،زهرا حلالم که یا زهرا یا زهرا۲ همسر رزمنده گم دشمنت شرمنده کم آرامش گیانم،بیمار هجرانم م بعده تو زهرا،فکر یتیمانم یا زهرا یا زهرا۲ ای صفای گیانه گم چیده له، کاشانه م حسن وه داخ تو،بی یسه گیان وه لب ناله بکی سوزه،جوره حسین زینب یا زهرا یا زهرا۲ ای شهیده یاره م بیدنه دلداره م چیدن و خوین بیه،دل علی زهرا وه خم داغ تو،بیه شاوه مولا یا زهرا یا زهرا۲ مین غلامی حضرت زهرا(س) #/کرمانشاه شنبه۱۳ آذرماه_ مداح،،
احضرت زهرا..۲..mp3
1.14M
🏴 🎤•| # آه نکش… نفساتو فاطمه اینقده کوتاه نکش راه نرو… با نفس زدن به هم نریز خونه رو کاش بگی… مگه آخه کم و کسری داره این زندگی کار نکن… فضه سفره رو می زاره اینقد اصرار نکن زهرا سادات… دستات زهرا سادات… تو رو خدا تکون نخور از جات زهرا سادات خدا نیاره زن جوون بمیره مادر نباشه پدر دیگه اسیره خدا تقاصِ،گلم رو پس میگیره خانوم حیدر نرو مظلومِ حیدر جانِ مِن… بشکِسته دستِ جا مه داغِ دل نزن پر نکش… حضرت زهرا(س) #/کرمانشاه شنبه۱۳ آذرماه_ اجدادی مداح،،
🚩🚩🚩🚩🚩🚩🚩🤞 شام حضرت زهرا س .۱۴۰۳ به روضه حضرت ابالفضل ع ..حاج آرمین غلامی ریحانه ی من چه بر سرت آوردند صد بغض به آه همسرت آوردند غسل تنت از من چقدر وقت گرفت یعنی چه به روز پیكرت آوردند بی بی وصیت کرد: (یا علی غسلنی ولا تکشف انی..) منو از زیر پیراهن غسل بده، من رو شبانه دفن کن. امیرالمومنین فرمود: مشغول غسل دادن شدم به دستورات زهرا عمل کردم، یه وقت دیدن علی دست از کار کشید آی مادر.... غسل تنت از من چقدر وقت گرفت یعنی چه به روز پیكرت آوردند با دیدن جسمت بدنم می لرزد با شستن پهلوت تنم می لرزد با شستن زخم كوچه های نیلی ای فاطمه دارد حسنم می لرزد چشمم به غمه هماره ات افتاده بر چشم پر از ستاره ات افتاده وقتي كه رسيد دست من فهميدم در كوچه دو گوشواره ات افتاده امیرالمومنین بدن زهرا رو غسل داد، کفن کرد، وقتی خواست بنده های کفن ببندم، زینبین روصدا کرد، حسنین روصدا کرد بیاید از مادر توشه برگیریدآخه دیگه دیدارها میمونه برا قیامت ، روایته بچها خودشون رورو بدن بدن بی جان مادر انداختن،(وامصیبتاخیلی سخته داغ مادر ،مادر دارین قدر مادر بدونید ) دارن ناله میزنن، واحسرتا، وا حزنا، مادر مادر، مادر سلام ما رو به رسول خدا برسون، امیرالمومنین فرموددیدم صدای ناله ی زهرا بلند شد، بنده های کفن زهرا بازشد یه دست حسنین دربغل یه طرفم زینبین دارن از دل وعربت ناله میزنن یه وقت منادی بلند شد علی بچه ها رو از روی مادر بردار ملائکه ی آسمان به گریه شدن، ای بمیرم اینجا فاطمه زهرا حسنین تسلی داد، با امام حسن و حسین خداحافظی کرد، گذشت...اما نمیدانم چرا هر وقت از یاس میخوانم کنار یاس قدری روضه عباس میخوانم یه وقت علقمه بوی یاس گرفت... مادر برات بمیره اباالفضل اباالفضل نمی دونم وقتی ابی عبدالله اومد کنار نهر علقمه آی بدن علمدارشو با اون حال مساهده کرد (یازهرا ) نه دستی در بدن داره عباسش ، فرقش شکسته دیگه اونجا دیدن حسین زهرا دست بر کمر گرفته ، فرمود الان دیگه کمرم شکست (داغ برادر نبینی صاحب ناله ) مدینه اباعبدلله پهلوی شکسته مادر دید در کربلاهم فرق شکافته ی برادر این نالتو بلند کن تسلای دل حضرت زهرا وفرزندش ابوالفضل العباس بگو حسین جان.... ای اهل حرم میر علمدار نیامد سقای حسین سید سالار نیامد امشب حرم آل علی آب ندارد رقیه شده بی تاب، علی خواب ندارد روضه_حضرت_عباس_ع کوتاه دفتری کرب و بلا آب و هوای داره دو بار‌گاه باصفایی داره (رفتی ؟؟خدایی دیدی؟؟) روی یکی از این حرم های زیبا نوشته یا حسین عزیز زهرا (دلت رفت کربلا؟) اون یکی با سیم دلت می شه وصل روسر درش نوشته یا اباالفضل (یا اباالفضل)3 امروز گرفتارا بگن یا ابالفضل امروز مریض دارابگن یا ابالفضل مشکل دارابگن یا ابالفضل آخ همه دار و ندارم را بگیرید ولی عباس را از من نگیرید بگو آقا میدونی گرفتارم میدونی مریض دارم میدونی حاجت دارم،میدونی مشکل دارم آبرو دارم یا اباالفضل یا ابالفضل بگو آقا ارمنیا میان در خونت جواب میگیرنُ برمیگردند، آقا غیرمسلمونا صدات می زنند ناامید برنمی‌گردن، بگو آقاجون من گریه کن داداش حسینتم، آقاجان دلت میاد دست خالی برگردم، امیدمو ناامید نکن آقا جان، آقا خودت میدونی دست خالی برگشتن چقدر سخته، آقا امروز امیدمو ناامید برنگردون.... امروز خدارو قسم بده به حق اون آقایی که کربلا امیدش ناامید شد.. آقایی که خجالت کشید... بگو آقا نزار دست خالی برگردم... امان امان2 (بگمو نالشو بزنی؟) دستاشو از بدن جدا کردند.. تیر به چشم نازنینش زدند... آخ عمود آهن به فرق نازنینش زدن... )همچین که از بالای مرکب با صورت به زمین آفتاد..... آخ صدا زد ..... برادر... برادر تو دریاب... الهی نبینی داغ برادرتو... (اگه برادر داری الهی داغشو نبینی) آی برادر دارا یه وقت دیدن عزیز زهرا حسین ع داره میاد... اما دیگه پاهاش قدرت نداره... دوزانو اومد کنار بدن اباالفضل... سر عباسُ از زمین برداشت رو زانو گذاشت.. کمتر بزن بازوی خود را بر زمین اباللفضل ( داداش) شرمنده ام کردی گل ام البنین اباالفضل بودُ امیدم مرا یاری کنی سالها بهرم علمداری کنی آخ بی برادر گشتمُ پشتم خمید2 دیده بگشا که طبیبت سر بالین آمد دیده بگشا که حسین با دل خونین آمد دیده بگشا ای سرو بخون غلطیده تا نگویند حسین داغ برادر دیده هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها(صلوات) یوسف زهرا: سلام آخرمجلس روبه قبله صَلَّی اللّهُ عَلَیكَ یا اَبَاالقاسِم یا رَسوُلَ اللّهِ  یا خاتَمَ النَّبِیِّین صَلَّی اللّهُ عَلَیكَ یا اَمیرَالمُؤمِنینَ یا عَلیَّ بنَ اَبی طالِب صَلَّی اللّهُ عَلَیكِ یا فاطِمَةُ الزَّهراءِ یابِنتَ مُحَمَّدٍ یا قُرَّ ةَ عَینِ الرَّسوُل صَلَّی اللّهُ عَلَیكَ یااَبا مُحَمَّدٍ یاحَسَنَ بنِ عَلِیِ اَیُّهَا المُجتَبی
روضه /👆 .حضر ت زهرا(س) #/کرمانشاه ـ۱۶آذرماه_ وبیت حاج آقاسیداحسان میرمعینی https://eitaa.com/majnon1396
ام البنین.ع.۷.mp3
7.74M
🤞🏴 شهادت_حضرت_ام_البنین_س 🏴 /ـ۱۴۰۳/کرمانشاه 🎤مداح :حاج آرمین غلامی👇
🤞🏴 شهادت_حضرت_ام_البنین_س 🏴 /ـ۱۴۰۳/کرمانشاه 🎤مداح :حاج آرمین غلامی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ تاریخ وفاتِ حضرت اُم البنین روشن نیست ولی اگر بزرگداشت هر روز برا ایشان بگیریم هم کم هست .. ما نداریم تو کربلا از غیر از اهل بیت علیهم السلام که همۀ دار و ندارشون رو خرج کرده باشند .. اُم البنین سلام الله یک ویژگی منحصر به فرد داره که هم چهار پسرش رو داد، هم اسمش رو داد .. دیگه بعد از واقعۀ کربلا اسمش عوض شد .. ام البنینی دیگه باقی نماند .. لا تَدْعُوِنِّي وَيْكِ أُمَّ الْبَنِينَ تُذَكِّرِينِي بِلِيُوثِ الْعَرِينِ (1) دیگه منو یادِ شیربچه هام نندازید .. دیگه مادرِ پسرانی باقی نمانده .. تا اینها بودن شما از سیدالشهدا «أَیْنَ» نمیشنیدی .. امشب دست خالی از مجلس بیرون نریم .. کسی تو این عالم بخواد معرفت پیدا کنه به خانم اُم البنین سلام الله توسل کنه صاحبِ ادب و معرفتِ .. امیرالمومنین علی علیه السلام دیدن اگر بخواد عباس ابن علی به دنیا بیاد فقط باباش علی باشه کافی نیست .. لذا گشتن یه کسی پیدا کردن بتونه عباس ابن علی تربیت کنه .. و فقط هم نه عباس ابن علی .. اون برادرانش اگر ویژه نبودن به اُم البنین اُم العباس می گفتن .. اینا ویژگی هایی داشتند که کنار قمربنی هاشم جمع بسته شدند .. همین یه جمله رو بگم شما رو به خدا بسپارم .. تو کربلا دید قمربنی هاشم یک یک همه افتادن برادرانش رو جمع کرد .. (زبانِ حال) فرمود مادرِ ما با بقیه فرق داره .. ام البنین رو شما سرمایه گذاری کرده .. مباد که سنگی، تیری به پسرِ پیغمبر بنشیند قبل از اینکه شما زنده باشید .. برید، میخوام قبل از میدان رفتن جان دادنِ شما رو هم ببینم .. مبخوام هرچی دارم تو راهش خرج کنم .. اومدن مقابل سیدالشهدا ایستادن .. طولِ عمرشون این بچه ها خاک بودن .. اینجا اومدن پشت کردن به سیدالشهدا رو به دشمن سرها رو افراشته .. «فَصاروا أمامَ الحُسَينِ عليه السلام، يَقونَهُ بِوُجوهِهِم ونُحورِهِم..» (2) تیرها که می آمد سرها رو به سمت تیرها میبردند تا یک یک زمین افتادن .. نوبت به قمربنی هاشم که رسید اون کسی که همۀ وجودش رو خرجِ امام حسین کرده ‌.. سربازی که امام صادق می فرماید: أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ بَالَغْتَ فِی النَّصِیحَةِ وَ أَعْطَیْتَ غَایَةَ الْمَجْهُودِ ..(3) تو نهایت تلاشی رو که میشد بکنی کردی .. از این بیشتر آرزو نداشت کسی بتونه کاری انجام بده .. نگاه کرد دید سربازانش یکی یکی زمین افتادن .. هبچی سخت تر نیست برا یه فرمانده که خودش سالم مونده باشه یکی یکی سربازاش افتاده باشن .. یه وظیفه ای هم داشت که خیلی اذیتش میکرد باید میومد از سیدالشهدا دفاع کنه دم خیمه ها نگاهِ ملتمسانه بچه‌ها که ازش توقع داشتند، مشک دستشون بود، وقتی میبینه اون وظیفه‌ای که باید انجام بدهد رو نمیتونه انجام بده. اومد مقابل حضرت قرار گرفت .. یه عده ای اومدن اینجا همین لحظاتِ آخر به سیدالشهدا گفتند آقا اگه کاری نداری ما بریم!! دیگه کاری برات نمیتونیم بکنیم ..‌ ولی عظمتِ عباس ابن علی اینه که؛ از اینی که دیگه نمیتونم برات کاری کنم شرمنده ام .. فَقَالَ الْعَبَّاسُ قَدْ ضَاقَ صَدْرِي وَ سَئِمْتُ مِنَ الْحَيَاةِ (4) سینه ام سنگین شده، بیزارم از دارِ دنیا ..بزار برم جانم رو فدات کنم .. تا اومد وداع کنه نوشتن «فَبَکی الحُسَین بُکاءً شَدیداً»(4) .. ابی عبدالله شروع کرد بلند بلند گریه کردن .. منابع: 1)سفینة البحار، ج 1، ص 510 2)الأخبار الطوال: ص ٢٥٧، تاريخ الطبري : ج ٥ ص ٤٤٨ الكامل في التاريخ : ج ٢ ص ٥٧٠ 3) زیارتنامه حضرت عباس(ع) _جعفر بن قولويه قمى به سند معتبر از ابوحمزه ثمالى 4) بحار الأنوار، ج‏45، ص 41
ام البنین.ع.۵.mp3
7.57M
🤞🏴 شهادت_حضرت_ام_البنین_س 🏴 /ـ۱۴۰۳/کرمانشاه 🎤مداح :حاج آرمین غلامی👇
❣﷽❣🤞 🏴 حضرت زینب 🎤حاج آرمین غلامی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ دل من خسته ز غم هاست کجایے عباس خواهرت بے کس و تنهاست کجایے عباس مثل هر روز در این خانه دوباره آقا روضه شرم تو برپاست کجایے عباس ▪️مددی یا عباس مثل هر روز منم فاتحه خوانت آقا دلم از داغ تو غوغاست کجایے عباس سائلت آمده تا خرجیِ سالش گیرد نا امید از همه دنیاست کجایے عباس گوهر رخشان حیا زینب است عطرگلستان ولا زینب است لاله ی خوش رنگ ریاض نبی بند دل شیر خدا زینب است زینت نام پدرش مرتضاست دخت شفیع دوسرا زینب است درگـــرانمایه ی گنـــج بتول مفخر ام النجبا زینب است در چرخ ولایت است کوکب، زینب علّامه نارفته به مکتب، زینب گفتم به خرد: یگانه دوران کیست؟ بی پرده دوبار گفت: زینب، زینب زینب که از خدا صلوات مکررش زینب که بعد فاطمه خوانند کوثرش آن شیردخت شیر الهی که گفته اند در خاندان شیرخدا شیر دیگرش این است آن سلاله زهرا که انبیا گلبوسه می نهند به قبر مطهرش کرب و بلا، کوفه، شهر دمشق، نه گردید کل عالم هستی مسخرش اراده کرد دم دروازه کوفه، تا موقعیت رو آماده دید برای سخنرانی فرمود: اسکتوا! نقسها در سینه ها ماند. زنگها از صدا افتاد. چه کسی میخواد حرف بزنه؟ مردم کوفه با بیان علی آشنا بودند. با سخن علی انس داشتن. بعضی ها گفتند نکنه علی زنده شده داره حرف میزنه نزدیک خیمه اومدند دیدند نه! دختر علی نشسته. آن شب که در خرابه نماز نشسته خواند … امام سجاد فرمود: ندیده بودم نافله شبت رو نشسته بخونی. آن شب که در خرابه نماز نشسته خواند آن شب که ریخت خون دل از دیده ترش آن شب که دفن کرد یتیم سه ساله را (حسین)…. بی خود نبود وقتی اربعین وقتی اومد کربلا گفت حسینم، همه مصیبتها یک طرف، عزیز دلم داغ رقیه ات زینبت رو کشت. خادمه اشون گفت دیدم امروز حال بی بی مساعد نیست، فرمود از میان حجره، بسترم رو توی حیاط بینداز گفتم بی بی جان! آفتابه! هوا گرمه فرمود: میدونم، اما این دقیقه های آخر من که یادم نمیره، خودم دیدم بدن حسینم، خودم دیدم حسینم برهنه و عریان میان گودی قتلگاه وصال مادر و دختر بود امشب تماشایی دو مظلومه کتک خورده، وای وای … مادرش رو تو کوچه های مدینه زدند، مادرش بین در و دیوار، اما زینب رو کنار گودال قتلگاه … وصال مادر و دختر بود امشب تماشایی دو مظلومه کتک خورده، کنند از هم پذیرایی پس از قتل حسین دگر تنهای تنها بود کلام آخر او هم حسینم وا حسینا بود خودش فرمود شما نبودید ببینید، بدن حسینم رو زیر سم اسبها بردند. شما نبوید ببینید سر حسینم رو چهل منزل بالای نی... حسین.. متن روضه حضرت زینب بامداحی حاج آرمین غلامی 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
روضه ـزیارت آل یاسین/👆 .حضر ت ام البنین (س) #/کرمانشاه جمعه ـ۲۳آذرماه_ .حاج آرمین غلامی وبیت حاج آقاسیداحسان میرمعینی https://eitaa.com/majnon1396
|⇦•بنام‌خداوند..۱۴۰۳🤞 و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ استاد حاج‌ آرمین غلامی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ " ابالفضلش چنان باشد که این زن اینچنین باشد فقط عباس او کافی ست تا ام البنین باشد همانطوری که تنها فاطمه گشته حسین آور فقط این زن توانسته ابالفضل آفرین باشد رباب و زینب کبری عروس و دخترش هستند که بعد از فاطمه او باید ام المؤمنین باشد به دورنام او از چار سو عمری پسرهایش رکاب از نام خود دارند تا این زن نگین باشد تمام بچه هایش بهترند از دیگران اما یکی این بین چون عباس باید بهترین باشد رباب و زینب از عباس می خواندند قبل از او که قطعا روضه خوانِ خبره باید آخرین باشد وَ مادر روضه ی عباس را تا آب می خواند چرا که آخر این روضه باید نقطه چین باشد به سطح آب، عکس ماه می ریزد به هم گاهی ولی ماهش چگونه ارباً اربا بر زمین باشد حضورِ چار امامِ در بقیع و مادری یعنی؛ که بعد از مرگ هم باید که او ام البنین باشد بنام خدای ادب آفرین بنام خداوند ام البنین بنام زنی ماورای ادب قلم میزنم از خدای ادب زنی در نگاه علی محترم پس از فاطمه با علی همقدم به بیت ولای ،یاورش خواندن حسین و حسن مادرش خواندن *اونا گفتن مادر..تا وقتی از مدینه خواست بیاد بیرون صدا زد. یااماه! اجازه بده ما بریم دید ام البنین گریه میکنه فرمود: عباس جان برو با مادرت برادرات هم برید خداحافظی کنید آرامش بهش بدید اومدن.. گریه ی ام البنین چیه؟فرمود: عباس جان به تو و داداشات میگم بدون حسین برنمیگردین...* علمدار خیبرشکن بوده است به شیر خدا شیرزن بوده است نثار حسین است لبخند او عموی رقیه است فرزند ا ملائک قیامش سلامش کنن امامان همه احترامش کنن شبیه خداوند، ماه آفرین نبوده در عالم جز ام البنین نشستم شبی فکر کردم به او شدم با خیالات خود رو به رو شنیدم صدایی ز ام البنین که میگفت باشاه دین این چنین علی ای امیر دو دنیا علی به عرش خدا مقتدا یا علی خدا خانه دارد میان دلت ملک جای خود، انبیا سائلت علی جان! به احمد تویی بهترین جانشین نخی از عبای تو حبلُ المتین تویی روز و شب همکلام خدا بسوی توجاریست سلام خدا سعادت درِ خانه ام را زده است چه عشقی بدنبالم آمده است نگین مرا اصل دانسته ای مرا لایق وصل دانسته ای ولی من کجا ،وصل حیدر کجا *چه ادبی داشته خانم تازه میخواد تواین خونه بیاد* ولی من کجا وصل حیدر کجا مرا پیش تو شأن همسر کجا کنارتو قلب جهان میتپد در این خانه زهرا نفس میکشد کنار تو حتی خَسی نیستم پس از فاطمه من کسی نیستم نفس میزنی در هوایم بس است کنیز تو باشم برایم بس است غریبی اگر یاریَت میکنم‌ چو مردان علمداریَت میکنم در این راه زهراست الگوی من فدای تو بازو و پهلوی من من عمری به عشق تو می زیستم کنار تو چون کوه می ایستم سپاه تو را تقویت میکنم برای تو یَل تربیت میکنم جگردار و غُرنده مانندشیر یَلانی دلاور ولی سر بزیر به راه تو از هر که همراه تر به چهره، یکی از یکی ماه تر سرافراز و سرلشگر و صف شکن ولی خاک پای حسین و حسن در آن روزها سالهایی گذشت ولی در فراق و جدایی گذشت ز یَل های او قیل و قالی نماند به جز قبرِ (خالی)خیالی نماند *دشمن داره تعریف میکنه میگه میومد وسط بقیع حالا که نذاشتید زهرا گریه کنه هی زدیش مسخره کردین،دقش دادین من میام وسط بقیع.چهار صورت قبر درست میکرد شروع میکرد روضه خوندن باصدای بلند همه رو میریخت بهم تا دشمنم گریه کرد براش..* چنان یاد دستِ قلم گریه کرد که با گریه اش سنگ هم گریه کرد خودش را در آغوش زینب کشید در آن لحظه که این خبر را شنید عمودی بهم ریخت در کربلا سر نازنین ابالفضل را.... *عمود رو برای سنگ های بزرگ که خورد کنن استفاده میکردن( یاابالفضل) چی بهتون بگم..میگه وقتی زدن کل مغز روی شونه هاش ریخته..* عمودی بهم ریخت در کربلا سر نازنین ابالفضل را دلش از غم و غصه ها کَنده شد خبر آمد و سخت شرمنده شد خبر راوی داغی از کربلاست در این داغ عالم بسوزد رواست که در پیش چشم تر زینبین زده چکمه پوشی لگد برحسین «حسین......» گفت زینب جون واقعا همین بوده شنیدم یکی با زانو رو سینه ی حسینم نشست شنیدم سر جدا کرده یهو ناله زد..بی بی جان شنیدم سر بریده نشد از قفا بریدن "یا نَحرََا مَنحُورا" حسین جان تو رو نحرت کردن...امان چکمه پوشی.. میدونی براچی داره چکمه پوش رو میگه؟ آخه منم از بنی کِلابم اونی هم که اومد رو سینه ی حسین نشست از اهل بنی کِلاب بوده من خجالت میکشم.بی بی جان کاشکی من مرده بودمو نمیشنیدم...*
...🤞 و توسل به حضرت ام البنین سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۳به نفسِ حاج آرمین غلامی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ای امیرالمؤنین را یار یا امّ البنین   ای سرا پا پاکی و ایثار یا امّ البنین مکتب تو مهربانی اسوه ی تو فاطمه داری از او همچنان آثار یا امّ البنین دامنت عبّاس پرور، همسرت مولا علی مرتضی خو فاطمه رفتار یا امّ البنین بهر فرزندان زهرا بعد زهرا مادری از تو آید ای علی را یار یا امّ البنین از تو برد عبّاس میراث وفا و عشق را تا که شد سقّا و پرچمدار یا امّ البنین زن پدر نه مادر ریحانه های فاطمه از محبّت از وفا سرشار یا امّ البنین بوده ای چون حضرت زهرا غریب شهر خویش غربت قبرت کند اقرار یا امّ البنین چار فرزند تو در صحرای سرخ کربلا چار شیر بیشۀ پیکار یا امّ البنین جعفر و عثمان و عونت اختر و عبّاس ماه بین آل احمد مختار یا امّ البنین خویش را پیوسته می خواندی کنیز فاطمه در حضور عترت اطهار یا امّ البنین چار فرزند شهیدت گشت تقدیم حسین در زمین کربلا هر چار یا امّ البنین چار داغت بود بر دل باز بود اشکت روان بر حسین آن رهبر احرار یا امّ البنین بود نامت فاطمه دردا که همچون فاطمه گریه کردی روز و شب بسیار یا امّ البنین فاطمه از داغ پیغمبر تو از داغ حسین سینه پر از ناله های زار یا امّ البنین می کشیدی با سر انگشت نقش چار قبر می زدی آتش به دل صد بار یا امّ البنین گریه کن یا فاطمه در ماتم آن فاطمه کز عدو پیوسته دید آزار یا امّ البنین تو نخوردی سیلی از دشمن میان خانه ات تو ندیدی صدمه از مسمار یا امّ البنین دست تو سالم و لیکن بازوی زهرا شکست پیش چشم حیدر کرّار یا امّ البنین گریه کن ای مادر عبّاس بهر فاطمه ای روان اشک تو بر رخسار یا امّ البنین ای به حیدر دلبر و دلدار یا ام البنین مادر آزادی و ایثار یا ام البنین ای پس از زهرا علی را یار یا ام البنین *به روضه ی ام البنین خیلی حواستون باشه..شخص قمر بنی هاشم داره ویژه، نگاهت میکنه عرض می کنم آقاجان، بیش از سه ماهه دارن میگن وای مادرم این چند روزم که ویژه ی مادر شما، قربونت برم..* گلشن زیبای تو گلهای احساس آورد شأن تو این بس که دامان تو عباس آورد حضرت عشق حضرت عباس تسلیت گویمت عزیز خدا جان به قربان قلب پر خونت مادر از دست داده ای آقا *سرت سلامت آقا، اما یه عرضی دارم با عذر خواهی..* مادر از دست داده ای اما بازویش زخمدار و خسته نشد پشت در هیچکس نزد او را دل و پهلوی او شکسته نشد مادر از دست داده ای اما ماه رخسار او نشد نیلی یک حرامی نبست راهش را پیش چِشمت نزد به او سیلی جان به قربان آن غریبی که دید لبریز درد جانش را هر که با هر چه داشت در دستش می زند مادر جوانش را «وای مادرم.....» من ایستاده بودم دیدم که مادرم را دشمن گهی به کوچه گه بین خانه میزد *خانم ام البنین سلام الله علیها گریه می کرد شعر می سرود روضه میخوند به نحوی که دشمن رو به گریه مینداخت. اما دوباره تاکید می کرد عباس جان! من برا تو گریه نمی کنم. به من اومدن گفتن عمود به فرقت زدن، گفتم مگه میشه ، اصلا مگه کسی میتونه مگه قدش می رسه کسی به عباس من؟؟!گفتن چشماتو پاره کردن ، باور نکردم مگه کسی میتونه چشم تو چشم تو عباس من! اما وقتی گفتن اول دستاتو به نامردی بریدن گفتم حالا ممکنه، عباسم دست نداشته..با اینهمه به تو گریه نمی کنم من به آقایی گریه میکنم که مادر نداره براش گریه کنه..به اون آقایی که ریختن سرش، نیزه دار با نیزه، حسین.....* آرمین غلامی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
🤞 ❃﷽❃ 🏴 روضه شهادت_حضرت_ام_البنین_س 🏴 🎤مداح :حاج آرمین غلامی ─‌┅‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ام البنــین ، ام الادب ، ام الفضـایل ! ای شهره برحجب وحیا بین قبایل ! نامت بلند و جـایگاهت آسـمان است ای آسـمان بر مقـدمت گردیده مایل گلــواژه ای در شـأن نامت نیست زیرا دریایـــی از فضلی پر از نیکو خصـایل هــرجا توســل بر تو کردم لطــف دیدم از سـوی تو حاجت روایی گشت حاصل از خــانهٔ تــو دســت خـــالی برنگـــردد هـر کـس که بر درگــاه تو گردیده سائل چـــون شد مُقـدّر ، مــادر عبـاس باشی از دامنـت ســر زد مَـــهِ زیبــا شــمایل ماه از خجالت خم شد و در سجده افتاد وقتی تو بخشـــیدی به دنیا مـــاه کامل در کربلا آن کوه غیـــرت ، کف العباس بر رتبــهٔ کهف الحسیــنی گشـــت نائل وقتی صـــدای العطش را در حرم دید مَشــک و عَلَـم را کرد بر شانه ، حمایل در علقــــمه ، شَــقُّ القمر تکرار شد باز دور و بــرش پر شــد از ارباب رذایل یک سو حسینش را بدون یار می دید یک سو هجـــوم لشکـــری را در مقابل دست علم گیرش قلم شد تا که باشد دستان عبــاس تو حـــلّال المـســـائل دستی به بازویش نبود آن دم ، گذارد بیــن زمیـــن و روی ماه خویش حائل زهـــرا به جای تو برایش مـادری کرد تا بر مقـــام ابــن زهــــرا گشــت نائل این سفــرهٔ شعـــر و غزل ، نذر تو بانو ! هـر چنـد شعــرم نیست در پای تو قابل خانم ام البنین در مقام و شأن و منزلت ایشون، همین بس که بهر حال این قابلیت رو این خانوم داشت که زیر یک سقف باامیرالمومنین زندگی کنه و به بچه های حضرت زهرا خدمت کنه... خیلی قبل تر از این حرفها هم خواب دید که یک قرص قمر و سه ستاره از آسمون در دامنش فرود آمد، به پدرش عرض کرد که بابا من همچین خواب دیدم، پدرش هم انسان روشنی بود، خیلی انسان روشن و اهل ولایی بود. پدرش گفت :بابا ازدواجی خواهی کرد که ثمره ازدواج چهار پسر، هر چهار پسر عالم را روشن می‌کنند، یکی از بقیه قوی تر و بزرگتره، بقیه ستاره اند پیشش ،بعدها که حضرت امیر،عقیل رو فرستاد برای خواستگاری، حضرت عقیل فرمود: به پدر ام‌البنین که برادرم امیرالمومنین خواستگاره، او اینقدر معرفت داشت که عرض کرد: شما به آقا بگید، ما باید منت بکشیم دختر ما بیاد به کنیزی خونه شما! از ابتدا هم بی بی آمدن تو خونه امیرالمومنین، یکی از مقاصد مهمشون خدمتگذاری به بچه های حضرت زهرا بود... بعد هم که عاشق و دلباخته امام حسین شد، بچه ها را جوری تربیت کرد که اینها جز به فدا شدن برای امام حسین به چیز دیگه ای فکر نکنند... شخص سائلی هر سال می اومد در خونه ی ابوالفضل، می اومد عرض میکرد: آقا! خرج سال من رو بده من برم، حضرت هم بهش عنایت میکردن، این خرج سالش رو میگرفت و می رفت بی خبر از همه جا بود، اون سال هم مثل هرسال اومد و در زد وکنیز اومد دم در که کیه؟ سائل بهش گفت: برو بگو گدای همیشگی اومده... چی میخوای؟ گفت برو به آقا بگو، سائل اومده ،میگه خرج سالم رو بده! برم... کنیز رو ساده دلی خودش گفت برو دیگه اینجا نیا! گفت چرا؟گفت اون آقا روکربلا کشتنش، شهیدش کردند، دیگه نیست... این هم سرش رو انداخت پائین که من به خانواده ام گفتم میرم میگیرم حالاجواب زن و بچه ام رو چی بدم؟سرش رو انداخت پائین و ناامید داشت میرفت و تو فکر بود که چکنم؟ دید کنیزه داره میدوه میاد... چه اتفاقی افتاد؟ کنیز آمد داخل خانه خانم فرمود کی بود؟ گفت: خانم! یه گدایی بود گفتم بره! گفت چی میخواست؟گفت: من گدای هرسالم اومدم خرج سالم رو بگیرم ردش کردم گفت با اجازه کی ردش کردی؟ مگه در خونه ی تو اومده بود ردش کردی؟ بدو دنبالش پیداش کن برو بگو برگرده کنیز دوید گفت: آقا! برگرد بیا خانم خونه کارت داره، اومد سلام کرد بی بی فرمود: این کنیز اشتباه کرد، به شما اشتباه گفت، عباس شهيد شده، مادرش که نمرده، تا هر وقت خواستی بیا اینجا خرجت رو از من بگیر من هستم...* هر چند او دگر پسر خویش را ندید هر گز غمین نشد که عباس شد شهید دق کرد بعد از اون که به او این خبر، رسید بودند دیو و دد همه سیراب و می مکید خاتم به جای آب لب انور حسین کارش دگرنشستن در آفتاب شد آتش فشان، قصه و کوه مذاب شد شرمنده نگاه غریب رباب شد آنقدر سوخت شمع وجودش که، آب شد رو می گرفت، نزد دوتا خواهر حسین *کار شبهای ام‌البنین این بود هر شب راه می افتاد تو کوچه پس کوچه های بنی هاشم، در خونه بنی هاشم، یکی یکی در میزد عباسم رو حلال کنید، می خواست آب بیاره نگذاشتن ،اما یکی از این خونه ها رو وقتی میرسید در نمی زد، اینقدر مینشست گریه می کرد تا صدای گریه اش به صاحب خونه می رسید، صاحب خونه می اومد در رو باز می کرد خودش رو می نداخت رو پای
روضه ام البنین.ع ۲....mp3
9.45M
بسم الله الرحمن الرحیم روضه۱۴۰۳ _حضرت ام البنین (س) شهادت👇
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🤞 بسم الله الرحمن الرحیم روضه۱۴۰۳ _حضرت ام البنین (س) شهادت 🔸بنال ای دل؛ دلِ عالم غمین است 🔸شبِ جان دادن ام البنین است 🔸در این ماتم مگر اگر اشکی بریزد 🔸جزایش با امیرالمومنین است 🔸غمِ ام البنین پایان ندارد 🔸که دردِ بی کسی درمان ندارد 🔸نظر بر کربلا می کرد و می گفت 🔸بیا جانا که مادر جان ندارد 🔸بیا عباسِ من ای نورِ دیده 🔸زِ هجرت قامتِ مادر خمیده 🔸بیا تابوتِ مادر را تو بردار 🔸بزن بر سینه با دست بریده ⬅️اجرومزده شما عزیزان با خانم ام البنین انشاالله حاجت روا بشید شفای همه مریض ها انشاالله امشب بریم درخونه خانم ام البنین آی حاجت دارا..مریض دارا..آی جوون دارا.. تویی که آرزو داری حرم اباالفضل رو ببینی.امشب دامن مادر ابالفضل رو بگیر.. دامن اباالفضل رو بگیر..باب الحوائجه.. درسته بی دست کربلاست. اما دست عالمی رو گرفته.. آقا خودش ناامید شد اماکسی را نا امید از در خانه اش رد نمی کنه مادرش ام البنین هم همینطوره.. اینا از خانواده کرمند.. از خانواده لطف و احسانند.. هر کی بیاد در خونشون دست خالی رد نمی کنه انشاالله به هر نیتی آمدی حاجت روا بشی شب وفات خانم ام البنین است دیدی میری تشییع جنازۀ یه مادری، اگه ببینی خلوته میگی حتما پسر نداره .. چون روابط عمومی هر خانواده پسرای اون خونواده‌ن. فردا میخوان بدن حضرت ام البنین (س) رو تشییع کنن؛ کاش یکی از بچه‌های حضرت بود زیر تابوت مادرُ می‌گرفت . بی‌بی جان! شما بچه نداشتین که زیر تابوت رو بگیرن، ولی من یه خانم دیگه رو سراغ دارم؛ پسرهاش بودن، شوهرش هم بود، اما تو دل شب غریبونه بدن رو تشییع کردن بی‌بی جان! بازم خوبه شما رو روز تشییع کردن، بازم خوبه کسی به شما جسارت نکرد، اما مادر مارو تو مدینه زدن . سینه شکسته، پهلوشکسته، بازوشکسته . یازهرا دیدی یه حرف میشنوی، میگی: نه! باورم نمیشه! اصلا! هیچ جوری! دروغه این حرفا یا اگرم باور کنی، یعنی یقین پیدا کنی این حرف راسته، متحیر میشی .. میخوام چندتا صحنه از کربلا بگم که متحیر شدن؛ یکیش اینجا بود: اباعبدالله تا اومد بالای سر علی اکبرش؛ میگه “وَقَفَ مُتَحَیِّرا” (۱) اول متحیر شد: نه، این بدن علی اکبر نیست. آخه علی اکبر من اینجوری نبوده، رشید بوده صحنه دوم رو میخوام بگم: اون لحظه‌ای که بی‌بی زینب اومد تو گودال قتلگاه، خودشم بدن حسین رو نشناخت؛ اما تا اومد بیرون دید یکی میگه: “اُخَیَّ ، اِلَیَّ” تا اومد نشست کنار این بدن، روایت میگه سکینه اومد کنار عمه نشست: _عمه جان با کی حرف میزنی؟! گفت: مگه نمی‌شناسی این بدن باباته؟ گفت: نه؛ آخه بابای من اینجوری نبوده؛ چه‌جوری میگی این بدن بدن بابامه!؟ نه لباسی، نه سری یه صحنه هم تو شام سراغ دارم؛ اون لحظه‌ای که زینب(س) دید داره با چوب خیزران به لب و دندان میزنه.(۲) گفت: نه! اشتباه میکنی؛ این لب و دندان رو پیغمبر بوسیده یه صحنه هم ام البنینه؛ بشیر که اومد خبر شهادت رو به ام‌البنین بده، عرضه داشت که چهار بچه‌ت رو کشتن، گفت فدای حسین. یکی یکی نحوه شهادت‌ها رو گفت. تا رسید به عباس (مادره دیگه، هی تو ذهنش مرور میکنه؛ اون سه تا بچه‌م راه داشته که بهشون نفوذ کنن، اما عباس رو من یکی قبول نمیکنم. چی شده عباسم خورده خورده گفت تا رسید اینجا که؛ ام‌البنین عمود به فرقش زدن.😭 (هیچی نگفت.) تا حرفاش تموم شد، گفت: بشیر! من یه سؤالی ازت دارم؛چه‌جوری به عباس من نزدیک شدن؟ اصلا کسی جرئت نزدیک شدن به عباس رو نداره؛ چه‌جوری عمود به فرقش زدن؟😭 گفت: ام‌البنین، اول دست راستش رو انداختن، بعد دست چپش رو انداختن، بعد که دیگه دست نداشت دورش حلقه زدن، یه عده نامرد با نیزه، یه عده با شمشیر اول میترسیدن بیان جلو، چون با چشماش همه رو فراری میداد. اما یه مرتبه اون نانجیب اومد جلو؛ گفت عباسی که میگن تویی!؟😭 گفت: نانجیب یه موقعی اومدی من دست به بدن ندارم. گفت: تو دست نداری ولی من دست دارم. این عمود رو بلند کرد، یهو عباس صدا زد: یازهرا “ام‌البنین در کربلا نبودی، واویلا بر فرق عباست زدن عمودی، واویلا” حسین