eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
626 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
4هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بی سبب نیست به لب نام رقیه دارم به سرم حالت شور دگری آمده است مجنون کرمانشاهی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظاتی جانسوز از تعویض ضریح مطهر حضرت رقیه سلام الله علیها و رسیدن به قبر اصلی حضرت قبر حضرت رقیه از زاویه ای که تاکنون ندیده اید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم ۱۴۰۱/🎬|فایل تصویری # حضرت رقیه(ع)/۲ # چهارشنبه ۲۴/اسفند ماه/۱۴۰۱/کرمانشاه آرمین غلامی
بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 جمعه_امام_حسین_علیه_السلام 🌹 💫💫💫💫💫💫💫💫 خالق مراکه خلق برای حسین کرد جان ودلم اسیر ولای حسین کرد بی عشق او نگشته به پا دلبری وعشق چون حکم واجبی چوخدای حسین کرد خلق وجود ما ز مناجات حضرت است ما زنده ایم اگر ، به دعای حسین کرد تکبیر سَبعه اش،شده آغاز هرصلات تعقیب هر نماز نوای حسین کرد امشب به نام او دلِ هستی کند،نوا مهرش ولی به هر دل شیعه شده بپا قلبی بودم مرا که میانش حسین بود عشق نشسته در شریانش حسین بود خونِ محبت تو به رگ های قلب ماست نام نکو به روی لبانش حسین بود افتاده درجنون دلم ازاوج مستی اش مست قدح،به روح و روانش حسین بود دارد اگر کسی به دلش مهرفاطمه حب علی به سردر جانش حسین بود زیباترین محبت و الفت ،تویی حسین شاه صفاو عشق و، محبت، تویی حسین نام حسین رابه دل ما کشیده اند زیرا به غیر او ز همه دل بریده اند از خاک پای ساقی کرب و بلا گل ما را برای عشق حسین آفریده اند بنگر،که مست یاد حسین اند عرشیان چون،نام او به گوش دل خود شنیده اند سرمست اوهمه ذرات عالمند شکرخدا که این دل ما بر گزیده اند شاهی که آسمان همه اش خاک پای اوست دار و ندار اهل جهانی فدای اوست شد جلوه گاه حضرت داور ،فقط حسین آن امتداد نسل پیمبر ،فقط حسین باشدحسین، قبله گه جان انبیا آن کیست جلوه رخ حیدر ،فقط حسین شدنور و هستی همه دنیا و ماسوا آن اشک و خنده ی لب مادر فقط حسین آن کعبه ی وجود و دل و جان اولیا ای روشنی چشم برادر فقط حسین دل برده ای ز قبل ولادت ز شیعیان یعنی که عشق تو شده برما نام و نشان امشب به بام وکوی تومهمان ،شدم حسین اندر هوای کوی تو باران شدم حسین راهم نمی دهند مگر از درِکریم عمری به عشق روی تو،سلطان شدم حسین اینجا علی و آل علی از طریق لطف جانان من رسیده و جانان شدم حسین هرکس که مهر تو ز دل ما جدا کند قرآن من برای تو، قرآن شدم حسین نام حسین به گوش دل خود سپرده ام نقشی ز یا حسین به دل وسینه برده ام آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی
بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 جمعه_حضرت_حسین_علیه_السلام 🌹 💫💫💫💫💫💫💫💫 آسمان شهریثرب را قمر باشدحسین باغ سرسبز ولایت را ثمر باشدحسین بیت والای کرامت را گهر باشدحسین شرح بزم کبریایی را اثرباشد حسین خوب رویان رابگو،زیباگهرباشد حسین بــر علی وفاطمه زیبــاپســر باشد حسین کیست این، این باب رحمت، عزت پیغمبر است دومین زیباپسر بر کوثر وبرحیدر است این حسین ،مــاه جمـالش عالم‌آرایـی کند این حسین خاکش سرافرازی جبین‌سایی کند عشق بی روی حسین، احساس تنهایی کند این حسین ابن علی ،باشدکه آقایی کند برتمام شیعه اوهمواره مولایی کند جان خـود را وقف بر گل‌های زهرایی کند میدهد اوجسم‌ و جان و چشم خود در راه‌ دین می کنـد تقدیـم در راه خدا ،خون جبین اوست آقایی که در آغـوش دریـا مانده است می زند آتش به دریا، یا به صحرا مانده است اوست شمعی در شـرار دل سراپا مانده است آب گشتــه در میــان آب و تنها مانده است ظهرعاشوراببین، لبْ تشنه‌سقا مانده است تشنگی برآن لــبِ فــرزند زهرا مانده است ناله ی ایّوب می‌ آید به یاد صبر او تـا قیـامت عشق عالمی گردد به دور قبر او این حسین است وکه،وجه‌ الله محو روی اوست فاطمیون را همه دل در کمند موی اوست پهلوانی شمه،ای ازجلوی بازوی اوست جلوه گرازفتح خیبـر، آن خــم ابـروی اوست جلوه باغ ولایت قامت دلجـوی اوست توتیای چشم عالم بین،ز خــاک کوی اوست از دل گهـواره تـا کرببلا،شدزمزمه لحظه‌ای غافل نگردید از نگاه فاطمه مژده امشب میزبان این پسر،بیت خداست این حسین است،مطلع الانــوار مصبـاح الهداست نام او تـا حشــر ثــاراللّهیان را مقتداست این حسین قربانــی کـوی خدا از ابتـداست این حسین خون خدا با راس از پیکر جداست این حسین برخالق خودتا ابد «روحی فدا»ست کیست او خورشید تابان سرای فاطمه اوحسین است و حسین است،، باب حاجات همه بیت مولا، رافقط آن یاسمن، باشدحسین عشق و غیرت، جان آزادی به تن، باشدحسین فاطمیّـون را چـراغ انجمـن، باشدحسین ضربه شمشیر و دست بوالحسن، باشدحسین درجهان بـاب المراد مرد و زن، باشدحسین برعلی مرتضی، لشکرشکن: باشدحسین این خداوند شرف، عبد خداوندجلیست این شه عالم ،که باشد،اوحسین ابن علیست آن جمال طلعـتش خورشیـد رخســار خداست! آن نگاه روی او، تکــرار دیــدارخداست!. از شـب میــلاد همواره، گرفتار خداست! جان اودر دست و سرگردان به بازار خداست! این حسین است که با جانش خریدار خداست! کیست سـردار سپاه است و علمــدار خداست! این حسین است که خود مظلوم ظالم‌سوز بود همچو حیدر ماه در شب بود و شیر روز بود گل پسرآمدکه،زهــرا بوده تنهامادرش حیــدر کـرّار می‌خوانــد نگار دیگـرش عمّـۀ ســادات مــی‌بالد کـه بوده خواهرش بـا ادب خودایستاده هر ادب در محضـرش تـا قیــامت کل هستی تشنــه‌کام ساغرش شدشفا یک معجزه همواره،از خاک درش گوش باشید اکتفا کردن به یک حاجت کم است کم مخـواه ،زیراحسبن،بـاب المراد عالم است توخـدا را تیـغ بــران در نیـامِی یاحسین تو علــی را شیــر غران در کلامی یاحسین تو بــه رخسـارت تجـلاّی تمـامی یاحسین شد مقامت در صـف محشـر مقامی یاحسین برتو «نفسی انت» فرمودت امامی یاحسین ازسپا ه دشمنت گیر انتقامی یاحسین روز عاشورا توباخونت چنین یاری کنی برسپاه حق حسین جان ،تو علمداری کنی تشنه‌ای و چشم دریا زیر پایت یاحسین دل رویِ دل در حـریم با صفایت یاحسین میشوم مستانه در صحن و سرایت یاحسین ریخت باران اجـابت از دعایت یاحسین اشـک زینب ریخت روی دست هایت یاحسین بال حورالعیـن زیر هردویاپت یاحسین جوشد از خاک درت اشک مناجاتم حسین بوده هرجایی به کویت عرض حاجاتم حسین کیستی دین من، آیین من، ایمانم حسین زخم‌هـای پیکـرت آیـات قـرآنم حسین پای تا سر دردم و خاک تو درمانم حسین با تو بودن از ولادت دین و ایمانم حسین ذکرثارالله درمان تن و جانم حسین دست من خالی و مدحت درِّ غلطانم حسین هر که هستم من ثناگوی توام ،نور دوعین نیستم قابل که گویم برتو(مجنونم )حسین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آنطون بارا از علمای معروف مسیحی در کتاب الحسین فی الفکر المسیحی نوشته:⬇️ لوکان الحسین لنا لرفعنا له فی کل بلد بیرقا و لنصبنا له فی کل قریه منبرا ولدعوناالناس الی المسیحیه باسم الحسین علیه السلام اگه امام حسین علیه‌السلام مال ما مسیحی ها بود در هر شهری برای او پرچمی به اهتزار درمی آوردیم و در هر روستایی برایش منبری نصب میکردیم در تمام دنیا مسیحیت را با نام امام حسین علیه السلام گسترش میدادیم
۲۰۲۳_۰۷روضه رقیه.س..mp3
6.69M
روضه حضرت رقیه(س) زنی مداح..حاج آرمین غلامی شاملو جمعه۳۰تیر ماه۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۰۲۳_۰۷_روضه رقیه.بیت میرمعینی.mp3
10.71M
روضه حضرت رقیه(س) زنی مداح..حاج آرمین غلامی حجت الاسلام میرمعینی جمعه۳۰تیر ماه۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روضه حضرت علی اصغر(ع) #جریان سیدحلی وزیارت امام عصر(ع) #سینه زنی ونوحه کردی مداح..حاج آرمین غلامی #حسینیه الهیه #عصر جمعه۳۰تیر ماه۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ 🟣 روضه هایی که قبول نشدن مرحوم سید علی اکبر کوثری روضه خوان امام خمینی (ره) میگه: بعد از اتمام جلسه اومدم از درب مسجد بیام بیرون؛ یکی از دختر بچه های محله اومد جلوم و گفت اقای کوثری برای ماهم روضه میخونی؟ گفتم: دخترم روز عاشوراست و من تا شب مجالسِ مختلفی وعده کردم و چون قول دادم باید عجله کنم که تاخیری در حضورم نداشته باشم. میگه هر چه اصرار کرده توجهی نکردم تا عبای منو گرفت و با چشمان گریان گفت مگه ما دل نداریم!؟ چه فرقی بین مجلس ما و بزرگترها هست؟ میگه پیش خودم گفتم دل این کودک رو نشکنم و قبول کردم و به دنبالش با عجله رفتم تا رسیدیم. حسینیه‌ی کوچک و محقری بود که به اندازه سه تا چهار نفر بچه بیشتر داخلش جا نمیشدند. سر خم کردم و وارد حسینیه‌ی کوچک روی خاکهای محله نشستم و بچه های قد و نیم قد روی خاک دور و اطرافم نشستند. سلامی محضر اربابِ عالم حضرت سیدالشهدا عرضه کردم. السلام علیک یا ابا عبدالله...دو جمله روضه خوندم و یک بیت شعر از آب هم مضایقه کردند کوفیان... دعایی کردم و اومدم بلند بشم با عجله برم که یکی از بچه ها گفت تا چای روضه رو نخوری امکان نداره بزاریم بری ؛ رفت و تو یکی از استکانهای پلاستیکیِ بچه گانشون برام چای ریخت، چایی سرد که رنگ خوبی هم نداشت ، با بی میلی و اکراه استکان رو آوردم بالا و برای اینکه بچه ها ناراحت نشن بی سر و صدا از پشتِ سر ریختم روی زمین و بلند شدم و رفتم... شام عاشورا (شب شام غریبان امام حسین) خسته و کوفته اومدم منزل و از شدت خستگی فورا به خواب رفتم. وجود نازنین حضرت زهرا، صدیقه‌ی کبری در عالم رویا بالای سرم آمدند طوری که متوجه حضور ایشان شدم؛ به من فرمود؛ آسید علی اکبر، مجالسِ روضه‌ی امروز قبول نیست. گفتم چرا؟! خانوم جان فرمود: نیتت خالص برای ما نبود. برای احترام به صاحبانِ مجالس و نیات دیگری روضه خواندی. فقط یک مجلس بود که از تو قبول شد و ما خودمون در اونجا حضور داشتیم، و اون روضه ای بود که برای اون چند تا بچه‌ی کوچک دور از ریا و خالص گوشه‌ی محله خواندی.... آسید علی اکبر ما از تو گله و خورده ای داریم! گفتم جانم خانوم، بفرمایید چه خطایی ازم سر زده؟ خانوم حضرت زهرا با اشاره فرمودند اون چای رو من با دست خودم ریخته بودم، چرا روی زمین ریختی!!؟ میگه از خواب بیدار شدم و از آن روز فهمیدم که توجه و عنایت اونها به مجالس بااخلاص و بی ریاست و بعد از اون هر مجلس کوچک و بی بضاعتی بود قبول میکردم و اندک صله و پاکتی که از اونها عاید و حاصلم میشد برکتی فراوان داشت و برای همه‌ی گرفتاری ها و مخارجم کافی بود. ♥️ بنازم به بزم محبت که در آن گدایی و شاهی برابر نشیند... 📚منبع؛ برگرفته از خاطرات مرحوم کوثری
۲۰۲۳_۰۷_نوحه کردی،،،.mp3
18.79M
شب چهارم محرم زنی ونوحه کردی مداح..حاج آرمین غلامی خاکسار جمعه۳۰تیر ماه۱۴۰۲
۲۰۲۳_نوحه کردی،فارسی.mp3
25.17M
شب چهارم محرم زنی ونوحه کردی مداح..حاج آرمین غلامی خاکسار جمعه۳۰تیر ماه۱۴۰۲
در کتاب امالی و ثواب الاعمال شیخ صدوق -علیه الرحمة- و کتاب کامل الزیارات، مسنداً از ابی عماره منشد از حضرت صادق(علیه السلام) روایت کرده اند که گفت: «قال لی: یا أبا عماره! أنشدنی فی الحسین بن علی(علیه السلام). قال: فانشدته فبکی، ثم أنشدته فبکی. قال: فوالله ما زلت أنشدته و یبکی حتی سمعت البکاء من الدّار. قال: فقال: یا أبا عماره، من أنشد شعراً فی الحسین بن علی(علیه السلام)، فابکی خمسین فله الجنة، و من أنشد فی الحسین(علیه السلام) شعراً فابکی ثلاثین فله الجنة، و من أنشد فی الحسین شعراً فابکی عشرین فله الجنة، و من أنشد فی الحسین(علیه السلام) شعراً فابکی عشرة فله الجنة، و من أنشد فی الحسین(علیه السلام) فابکی واحداً فله الجنة، و من أنشد فی الحسین شعراً فبکی فله الجنة، و من أنشد فی الحسین(علیه‌السلام) شعراً فتباکی فله الجنة.»(1) در عاشر بحار نیز این حدیث را از آن سه کتاب نقل فرموده است. ترجمه حدیث: (ابوعبدالله منشد از امام صادق(علیه‌السلام) روایت کرده و گفته که: آن حضرت فرمود برای من که: ای اباعماره!‌ برای من در مصیبت حسین بن علی(علیه‌السلام) شعری بخوان. گفت: برای آن حضرت خواندم و او گریه کرد. پس از آن باز خواندم و گریه کرد. ابوعماره گفت: به ذات خدا سوگند که من همیشه می خواندم و او می گریست تا اینکه صدای گریه را از درون خانه شنیدم. پس فرمود: ای اباعماره!‌ کسی که شعری بخواند در مصیبت حسین(علیه‌السلام) و بگریاند پنجاه نفر را، از برای او است بهشت، و کسی بخواند در مصیبت حسین(علیه‌السلام) شعری را و بگریاند سی نفر را، برای او است بهشت، و کسی بخواند در مصیبت حسین(علیه‌السلام) شعری را و بگریاند بیست نفر را، برای او است بهشت، و کسی که بخواند در مصیبت حسین(علیه‌السلام) شعری را و بگریاند ده نفر را، برای او است بهشت، و کسی که بخواند در مصیبت حسین(علیه‌السلام) شعری را و بگریاند یک نفر را، برای او است بهشت، و کسی که بخواند در مصیبت حسین شعری را و تباکی کند -یعنی: خود را به گریه درآورد- برای او است بهشت🌹 منابع: امالی، ص 205؛ ثواب الأعمال، ص 83؛ بحارالأنوار، ج 44، ص 282.
🔶در برخی از منابع، حکایت دیدار سیدالشهداء علیه‌السلام با عبیدالله حرّ جُعفی، از زبان خود او نقل شده است؛ عبیدالله گوید: امام حسین علیه‌السلام داخل خیمه من شد در حالیکه محاسن شریفش سیاهِ سیاه بود. هیچ کس را زیباتر و چشم پُرکن تر از امام حسین علیه‌السلام تا به حال ندیده بودم و صورتش مانند ماه می‌درخشید. احدی را تا به حال به ‌این جلالت و هیبت ندیده بودم. قلبم آتش گرفت تا که دیدم او به خیمه من دارد می‌آید. تا به حال برای کسی به اندازه او قلبم رقت پیدا نکرده بود. حينَ رَأيتُهُ يَمشي و في أطرافِه صِبيانٌ و بناتٌ قَد أخَذوا بِأطرافِ رِدائِه 🔻وقتی که دیدم او به طرف من می‌آید و بچه‌ها و کودکانش دور تا دور عبایش را گرفتند و می‌آیند. وقتی که او آمد و از من یاری خواست، من در جوابش گفتم: این اسب من است سوارش شو و من همراه تو افرادی را میفرستم تا تو را نجات دهند و به جای امنی برسانند. عیالات و زنان تو بر عهده من باشد تا آنها را به تو سالم برسانم. در این‌جا آن حضرت رو به من کردند و فرمودند: إنَّ مَقصودي مِن اسِتنصاركَ و دَعوتِك، نُصحُكَ. 🔻مقصود من از یاری طلبیدن از تو و دعوت تو، خیرخواهی برای توست. ( و با این کار میخواستم دست تو را بگیرم ) امام علیه‌السلام بلند شدند و من عرضه داشتم: هر چه نگاه به محاسنتان انداختم نفهمیدم. آیا سیاه است یا خضاب کرده‌اید؟ حضرت فرمودند: پیری زود به سراغ ما آمده؛ این گونه نیست که تو میبینی؛ چرا که حنا و کَتم است. |📜الإمام الحسين عليه‌السّلام و أصحابه، القزويني ج۱ ص۱۸۸ | | 📜الحسين عليه‌السّلام في طريقه إلى الشّهادة، الهاشمي، ص۱۲۲ |
▪️در مفتاح البکاء از فتوحات القدس لما اشتد به العطش جاء رجل سماح من الأبدال و أعطاه قصعه خشب قد ملأه ماء فأخذ من یده و صب المااء علی الارض و قال یا هذا انا لانفقد الماء انظر الی الصحراء فلما نظر رأی انهارا جاریه فملأ قصعته الحصی و أعطاه فبدله الله بالؤلؤ الکبار. ◾️وقتی تشنگی بر اباعبدالله سلام اللّه علیه شدید شد مرد بخشنده ای از ابدال آمد و ظرف چوبی پرآب تقدیم حضرت نمود حضرت از او گرفتند و آب را در زمین ریختند و فرمودند ای مرد ما آب را گم نکرده ایم به صحرا بنگر چون نگریست رودهایی جاری به چشمش خورد حضرت ظرف او را پر از سنگ کردند به او دادند خداوند آن ها را تبدیل کرد به جواهر بزرگ. 📜ید و منبر ص۲۲۱