حسین عمرش با علی اکبر گذشته ...
قرار نبود عمر پسر انقدر کوتاه باشد .
پدر جانش بسته بود به پسر
دست بلند میکند و سرعلی را بالا می آورد اما قفسه ی سینه ی پسر روی خاک جا می ماند ! پدر سریع رها میکند سر پسر را که مبادا جدا شود .
دست زیر کمر علی می برد تا کمی در آغوشس کشد اما سر روی زمین جا می ماند ...
حسین درمانده نگاه میکند جسم پسر را ... لبخند تلخی میزند و خیره می ماند به چشمان بسته ی علی اکبر .
_از حد آغوش من بیشتر شدی علی !
سپس عبا را از روی دوش پایین می کشد و نفسی راحت !
یک عمر این تابوت روی دوشش سنگینی میکرد ... چشم می بندد و نفس آزاد میکند و رها میشود روی جسم پسر
و صدایی به خنده بلند میشود از سیاه !
_ تمام شد ! حسین جان داد ....
اصلا هیچکس نمی تواند از شب هشتم روایتی بگوید که « روضه باز » نباشد ...
همین که یک علی اکبر به میدان می رود و ع ل ی ا ک ب ر باز می گردد روضه است ...
همین که علی اکبر به میدان می رود و از « اکبر » بودنش صحرا پر می شود روضه است ....
بگذریم ... خواستم بگویم خدا را شکر که در فرهنگ شرقی مادرها و زنها می توانند شیون کنند و دردشان را فریاد بزنند ...
پدر اما فرق دارد ! یک پسر میدهد ، یک صحرا تحویل می گیرد ... صدای شیونش را ان شالله کسی نمی شنود نجوای « ولدی علی ... » می آید و « علی الدنيا بعدك العفا » هم اگر هست لا به لای صدای جوانان بنی هاشم گم می شود ...
خدا را شکر زمان شهادت علی بنی هاشم هنوز جوان دارد ...
#شب_هشتم
#یاعلی_اکبر🖤
※مجموعه داستان #همه_نمیرسند ۸
| ماجرای کسانی که به عاشورا نرسیدند، شاید شبیه ما |
روز هشتم | عَمرو بن حَجّاج
※ عمرو بن حجاج هم مثل دیگر کوفیان نامه نوشته بود و از امام دعوت کرده بود. اما در فتنهای که پس از شهادت هانی، به فریب کوفیان انجامید او نیز، فریب خورد و از طرف طایفه مذحج، به ابن زیاد اعلام وفاداری کرد.
و ماجرا از همان جا شروع شد.
۱• سپاهیان تحت فرماندهی او، مسلم بن عوسجه را به شهادت رساندند.
۲• عمرو در ۷ محرم با پانصد سوار بر شریعه فرات مأمور ش. و این جمله وحشتناک و درّنده، از اوست:
«ای حسین! این آب فرات است که از آن سگها، الاغها و خوکها مینوشند. سوگند به خدا تو از آن جرعهای هم نمینوشی تا این که در آتش دوزخ از حمیم آن بنوشی.»
۳• در روز عاشورا فرماندهی جناح راست سپاه عمر بن سعد را بر عهده داشت.
۴• وی در قیام مختار از مخالفان وی بود و پس از شکست از کوفه ناپدید شد.
ـــــــــــــــــــــ پ. ن :
※ فتنه، الک است!
الک خدا، برای وعدهی حقش در قرآن: "حتیٰ یمیز الخبیث من الطّیب"
فتنه الک است تا اهل یقین،
آنان که بدبینی عادتشان نیست،
آنان که دم به ساعت شک نمیکنند،
آنان که وقتی نمک معرفت از جان کسی خوردند، آن را تف نمیکنند،
آنان که وقتی جنس حق را یکبار برای همیشه شناختند دیگر سنگ هم از آسمان ببارد باز خاضع و آرام میایستند تا خدا جریان را به پیش برد،
آنان که اگر جایی دیده نشدند و حمایت نشدند و مورد جفایی قرار گرفتند، لگد نمیزنند به امام و زیر دندانِ خشم، او را لِه نمیکنند،
از آنان که اَمنند برای امام ... جدا شوند.
✘ فتنه الک است!
و ابزار فتنه فقط یک چیز است: #شک
آنجاست که حقانیت لبیک کسی مشخص میشود.
※ پناه بر خدا که مرضهای نهفته در قلبمان، در طوفان فتنهها کورمان کند، آنوقت:
ـ یا امام را تنها میگذاریم!
ـ یا روبرویش میایستیم!
ـ یا علاوه بر ایستادن روبروی امام، خود فتنهگر میشویم و سعی میکنیم دیگران را نیز با خود همراه کنیم.
مینویسم و دوباره میخوانم: از من و عمروهای درون من، هیچ کدامِ آنها بعید نیست.
#محرم
#استاد_محمد_شجاعی
@ostad_shojae_ir
※مجموعه داستان #همه_نمیرسند ۷
| ماجرای کسانی که به عاشورا نرسیدند، شاید شبیه ما |
روز ششم | قبیله بنی اسد
※ حبیب بن مظاهر به حضور امام آمد و گفت: در نزدیکی ما قبیلهای از بنی اسد هست، آیا به من اجازه میدهید آنان را برای یاریتان دعوت کنم، ✘شاید خدا بوسیله ایشان از شما دفاع کرد.✘
امام علیهالسلام فرمودند: مانعی ندارد.
• حبیب شبانه بطور ناشناس نزد آنان رفت و گفت: من بهترین چیزی را برای شما آوردهام که مهمانی برای گروهی بیاورد. آمدهام تا شما را برای یاری امام دعوت کنم. عمر بن سعد امام را محاصره کرده است. شما خویشاوندان من هستید، پس بیائید و امروز سخن مرا درباره نصرت امام بشنوید تا بدین وسیله به شرافت دنیا و آخرت نائل شوید.
• نود مرد دعوتش را اجابت کردند و متوجه امام حسین علیهالسلام شدند!
• در همین موقع مردی از آن قبیله خارج شد و این جریان را برای عمر سعد شرح داد.
عمر سعد کسی بنام «ازرق» را بهمراه چهارصد سوار راهی قبیله بنی اسد نمود.
• زمانی که بنی اسد میخواستند شبانه بسوی امام حرکت کنند، لشکر عمر سعد در کنار فرات راهشان را بست. درحالیکه فقط کمی فاصله تا امام مانده بود.
• جنگ خطرناکی بین آنان رخ داد وبنی اسد تاب مقاومت نداشتند، شکست خوردند و بازگشتند.
• هنگامی که حبیب بن مظاهر به سوی امام برگشت و جریان را شرح داد.
امام فرمود: «لا حول و لا قوة الا بالله».
ــــــــــــــــــــــــ پ. ن :
«لا حول و لا قوة الا بالله»
یعنی حبیب، بدان که یار فقط خداست و لا غیر!
در راه خدا، باید یاری طلبید/
باید لشگر ساخت /
باید همه را یکی یکی صدا کرد/
امّا دلخوش به هیچ کس نبود جز یک نفر!
همان الله که "حول" و "قوه"ای نیست مگر از او!
✘ امان از لحظهای که فرماندهای به خطا میافتد و تصور میکند کسی برایش منشأ اثر است!
این خداست که دست از آستین او یا دیگری بیرون آورده و دینش را یاری میکند، و این ممکن است یادت برود.
• و امان از روزی که سربازی فداکاریهایش برای فرماندهای را به یاد داشته باشد و بشمرد و بسبب آنان برای خود جایگاه ویژهای توقع داشته باشد!
و امان از همین لحظه که فرمانده در میان لشگری تنها میشود!
※ هر دو حالت فراموش کردنِ "لا حول و لا قوه الا بالله" است ...
و شروع سقوط انسان، از توحید !
از مسیر توحید !
از مسیر یاری آیین توحید!
و انسانی که یکدل و موحد نیست جا میماند از معیّت امام، حتی اگر او را به چشم سر ببیند! پناه بر خدا.
#محرم
#امام_حسین
#استاد_محمد_شجاعی
@ostad_shojae_ir
#تلنـگـرانہ
⭕️به "زُبیر"میگفتن سیف الاسلام، مِنّا اَهلُ البَیت، فقط زُبیر بود که تو تشییع جنازه ی حضرت زهرا"س"شرکت داشت،با شمشیرش چه گره هایی رو تو راه اسلام باز کرد؟
⭕️به"ابن ملجم"میگفتن شیعه ی امیرالمومنین،
خودش به امیرالمومنین گفت حُبّ و عشق توست که تو خون و رگ من هست...
⭕️"شمر"جانباز جنگ صفین بود که داشت به درجه ی رفیع شهادت میرسید؛ میدونی که وقتی وارد قتلگاه شد زانو هاش رو بسته بود؟از بس که نماز شب خونده بود زانوهاش پینه شتری بسته بود.
⭕️میدونستیدکه "عمرسعد"روز عاشورا نماز صبحش رو که تموم کرد"قُربتً اِلی الله"گفت و اولین تیر رو به سوی خیمه ی"سیدالشهدا"نشونه زد؟
⭕️میدونستید که همه ی اونایی که اومدن کربلا مسلمون بودن و اهل نماز و روزه؟همشونم "قربت الی الله"گفتن و اومدن برای کشتن" سیدالشهدا"...
⭕️"زهیر بن قین"عثمانی مسلک بود و اومد برای یاری ابی عبدالله!
⭕️"شمربن ذی الجوشن"هم نماز شبش ترک نمیشد ولی اومد برای کشتن ابی عبدالله...
⚠️همه ایناروگفتم تا بت بگم ازخدات عاقبت بخیری بخواه....
💠امام صادق علیهالسلام فرمودند:
✳️«هر کس آبی بیاشامد و جدم
حسین علیهالسلام را یاد کند
و بر قاتلین او لعن و نفرین نماید،
✳️ خداوند صد هزار حسنه برایش بنویسد و صد هزار گناه او را بیامرزد، و او را در جایگاههای بلند جای دهد و مانند این است که صد هزار بنده را آزاد کرده باشد. پس او در روز قیامت با دلی شاد و چهرهای خندان محشور میشود»
📚منتهی الامال صفحه ۳۴۳
#سلام_بر_حسین
💡
کمی روضه ....
امروز مداحی میگفتن ،وقتی خون سر #حضرت_علی_اکبر ع بر روی چشمانِ اسبِ حضرت ریخت، اسب حضرت به اشتباه به سمت دشمن رفت😭😭😭
و یکی از سربازان دشمن بند اسب را گرفت و دشمن کوچه باز کردن و اسب حضرت علی اکبر وارد کوچه دشمن شد. و این فرد گفت هرکس از علی بغض و کینه دارد ،حالا وقتشه....
😭😭😭😭
خدا لعنتشان کند
هرکسی را که هم آن زمان ،هم الان بغض و کینه امیرالمؤمنین را در دل دارد،
خدا لعنتشون کنه.🤲
پس کارزار سختی نمود. مردی از بنی تمیم به نام «بدیل بن صریم» به او حمله کرد و با شمشیر ضربتی بر سر او فرود آورد و او را بر زمین افکند و حبیب او را به قتل رساند.
دیگری با نیزه به حبیب حمله کرد و او را بر زمین انداخت خواست که از جای برخیزد، ولی حصین بن تمیم از راه رسید و با ضربت شمشیر، حبیب را نقش بر زمین کرد.
سپس از اسب پیاده شد و سر مبارک حبیب را از تن جدا ساخت.
حصین بن تمیم با آن مرد تمیمی درباره این که کدام یک حبیب را به شهادت رسانده است مشاجره نمود. حصین بن تمیم به او گفت: در کشتن او با تو شریکم، مرد تمیمی گفت: به خدا سوگند، جز من کسی او را نکشته است. حصین گفت: سر او را به من بده که به گردن اسبم بیاویزم تا مردم ببینند و بدانند که من در کشتن او با تو شریکم، آنگاه آن را بگیر و نزد عبیدالله بن زیاد ببر که مرا به آنچه به تو عطا کنند نیازی نیست. او نپذیرفت، ولی افراد قبیله پادرمیانی کردند و او سر حبیب را به حصین داد. او سر را به گردن اسبش آویخت و در میان لشکر دوری زد و بعد آن را به مرد تمیمی داد.
سپس آن تمیمی سر مبارک حبیب را به گردن اسب خود آویزان کرد و به کوفه آمد و آن را نزد ابن زیاد برد.
۱۲. دعای امام برای حبیب
چون حبیب بن مظاهر کشته شد، حسین(ع) در هم شکسته شد (و مرگ حبیب بر او گران آمد) امام حسین(ع) او را ستود و در حقش دعا کرد. و فرمود: خودم و یاران و اصحابم را به حساب خدا میگذارم. (لماقتل حبیب بن مُظاهر هد ذلک حسینا (علیهالسّلام) وقال عند ذلک: «احتسب نفسی وحماة ااصحابی.)
۱۳.دفن جسد حبیب
پس از اتمام درگیری، گروهی از قبیله بنیاسد اجساد اصحاب سیدالشهدا، از جمله حبیب بن مظاهر، را در مقبرهای دستهجمعی به خاک سپردند.
۱۴. نام حبیب در زیارتها
نام حبیب در زیارت معروف به زیارت ناحیه و نیز زیارت امام حسین (علیهالسلام) در ماه رجب آمده است
منابع
تاریخ طبری
ابن اثیر علی بن محمد الکامل فی التاریخ
بلاذری احمد بن یحیی انساب الاشراف
دینوری احمد بن داووداخبار الطوال
شیخ صدوق امالی
رجال شیخ طوسی
اختصاص شیخ مفید
شیخ عباس قمی نفس المهموم
علامه مجلسی بحار الانوار
مقتل الحسین للخوارزمی
#جان-فدا
#شهید-کربلا
voice-۲۰۲۱-۰۸-۱۹-۱۷-۲۹.mp3
3.17M
نی ویژه شام غریبان
شب یازدهم محرم
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین