eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
627 دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
4.2هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
شهادت_حضرت_محسنع_حاج_آرمین_غلامی.m4a
3.17M
نوحه تک شهادت حضرت محسن(ع) .حاج آرمین غلامی من گدایی ازگدایان سرای محسنم همچومرغی پرشکسته درهوای محسنم عالمی دیوانه میگردد به دور خانه اش من گدایم .سائلم،عبدسرای محسنم ای نگاره کوچکم عالم اسیرت گشته است من هواداره سره شور و نوای محسنم خرج عشق تونمایم زندگی وعمر خود من گرفتارم گرفتاری بپای محسنم گرچه (مجنون) کمتر از ذره به درگاه شماست سرخوشم زیراغلام بینوای محسنم مجنون کرمانشاهی
صفر تمام شدگدا را حلال کن شرمنده ام که گریه سیری نکردم پایان ماه صفر خدارا شکر می‌گوییم که یک سال دیگر افتخار نوکری اهل بیت را داشتیم انشالله نه تنها در محرم و صفر بلکه در کل سال لیاقت نوکری را داشته باشیم یاعلی مدد کرمانشاهی
▄▅▆▇█▓▒░محسنیه░▒▓█▇▆▅▄▃▂ اشعارحضرت زهرا(س)-مناجات فاطمیه سینه ومسمار در اصلا نمی آید به تو آتش ودود وخطر اصلا نمی آید به تو درکه میسوزد ولی مسمار هم آمد کمک سوختن دربین در اصلا نمی آید به تو فاطمه بین در و دیوار افتادی چرا اين چنین بی بال وپراصلا نمی آید به تو یادزخم سینه ات آتش زده برجان من بی کسی در پشت در اصلا نمی آید به تو من دراین شهرمدینه بی کس وتنها شدم دل شکستن بی ثمر اصلا نمی آید به تو جای پنجه بر رخت افتاده، ای بانوی من ناله های پشت سراصلا نمی آید به تو... دست سنگینی اگر چرخید روی صورتت کارهای پرخطراصلا نمی آید به تو ای ستون لشکر مرد غریب کوچه ها رفتن ازپیچ گذراصلا نمی آید به تو دید، حیدر همسرش را مو پریشان، ناله زد: ای بهار من، خطر اصلا نمی آید به تو رفتی وبا رفتنت زانوبغل کرده علی ماندن ازتوبی خبر اصلا نمی آید به تو" آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)........
آتش ومادر ومسمار خدارحم کند لگدو ضربه ی بسیار خدا رحم کند برتو اي بانوی بیمار کسی رحم نکرد واي ازکودک تبدار خدا رحم كند درميان كوچه ها افتاد بر روی زمین دیدنِ اشک رخ يار خدا رحم كند آمده دروسط کوچه به یاری علی ..بارشیشه داشت این بار خدا رحم كند دست بر دیوار دارد تا نیفتد بر زمین تکیه داده لب دیوار خدا رحم كند زخمی از مسمار خورده فاطمه دربین در نیمه شب‌ گردیده بیدار، خدا رحم كند میکشد زحمت ازآن دستِ ز کار افتاده اش پخت کرده نان بسیار خدا رحم كند از علی هر روز زهرا صورتش پنهان کند وای ازگریه‌ی دلدار خدا رحم كند با علی بد تا ‌کند این شهروامانده چرا غُصه‌ حیدر کرار خدا رحم كند اشک‌چشم فضه و اسما گواهی می‌دهد میرود با چشم چون تار خدا رحم كند _آرمين غلامي(مجنون كرمانشاهي)
💠 اشعار شهادت حضرت سکینه شاهان جهان واله و حيران سکینه هستندگدایی به سره خوان سکینه ❤️ او دخترک ناز حسین است بدانید جبريل شده خادم و دربان سکینه ❤️ ملک و ملك و عالم و آدم همه یکسر هستند همه ريزه خور خوان سکینه ❤️ دانی زچه مشكلت شودحل به جهانی دست طلب انداز به دامان سکینه ❤️ یکسر همه ی جن و ملك ، عالم و آدم باشند سر سفره احسان سکینه ❤️ او دخت حسین است نگر حشمت و جاهش اینگونه نگر مرتبت و شان سکینه ❤️ هرشب زغم هجر پدرگشت پريشان عالم شده امروز پريشان سکینه ❤️ اوکنده ز بن كاخ پرازظلم وستم را (مجنون) بنگر بردل سوزان سکینه -حاج آرمین غلامی @majnon1396 -شهادت حضرت سکینه (ع)
بسم الله الرحمن الرحیم 💠 اشعار شهادت حضرت سکینه هرکجاباتو من سفر کردم کوفه تاشهرشام سر کردم ای پدرمن سکینه ات هستم درعزایت پدر پدر کردم من بحال عمه ی دلخسته چشم خودرا ز اشک، تر کردم من سکینه، عزیز بابایم گریه هر روز تا سحر کردم همره عمه های خود آن روز از دلِ نیزه ها گذر کردم دیده ام زیرسُمِ مرکب ها آن تنی که به آن نظر کردم تارقیه میان راه افتاد عمه ام را خودم خبر کردم داغ بابا مرا زپا انداخت زغمت آه بر، جگر کردم -حاج آرمین غلامی @majnon1396
❁﷽❁ ▄▅▆▇█▓▒░محسنیه░▒▓█▇▆▅▄▃▂ ازهمان ضربت پابود تنم درد گرفت ازهمان مشت ولگدها بدنم درد گرفت وسط بسترم وازنفسم خون آید بدن زخم زیر پيرهنم درد گرفت دست بیمارمن ازکار دگر افتاده دست بشکسته ی من مطمئنم درد گرفت سر زده آمده ای دیدن زهرای جوان وقت برخواستنم این بدنم درد گرفت ناتوان گشته ام ودست به ديوار شدم کمرم موقع برخواستنم درد گرفت من محال است سرسفره خجالت نكشم بانگاهم دیده گان حسنم درد گرفت گره ی موي مرا کاش نبینی هرگز دل توبود که با سوختنم درد گرفت روز آخر شده و باتو وصیت دارم دل زهرا زغم بیكفني درد گرفت (مجنون کرمانشاهی)