eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
626 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
3.9هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
اشعارشهادت ام البنین (س) ازغم دوری تو بسیار افتادم زپا بعدمرگ تو من بیمار افتادم زپا داغدارم برحسین وبرابالفضل رشید اینچنین از لحظه ی دیدار افتادم زپا عشق یعنی صورت زیبای عباس رشید من از این تصویر بی تکرار افتادم زپا گوشه ی صحن بقیع کردم عزای توبپا ای علمدارم چنین بیمار افتادم زپا شهر میداند که من عمری عزاداره توام اینچنین از عشق تو سر شار افتادم زپا روزگاری داشتم زیباپسرهایی رشید درفراق رویت ای دلدارافتادم زپا حال درشهرمدینه بی پسر گردیده ام درغم اولادخود هر بار افتادم زپا آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) ❤️🕯🌺🦋
مراسم عزای ام البنین(ع) وفات آسیدجواد ذاکر چهارشنبه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 🕯ای مادر عباس 🖤فدای پسرت 🕯ای همسر خورشید 🖤فدای قمرت 🕯ای ام البنین 🖤مادر مردان نبرد 🕯عالم به فدای چار نور بصرت 🏴 شهادت حضرت ام البنین سلام الله علیها تسلیت باد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔖دیگر مرا ام‌البنین(س) نخوانید..😭 💠روضه‌خوانی مرحوم به مناسبت رحلت بانوی ادب حضرت ام البنین(س) در محضر امام امت
یه روز بی بی ام البنین با سراسیمه و دلهره ... تو صحن خونه اینور و اونور میره ... امیر المومنین تشریف آوردن ... با ادب رفت جلوی مولا ... فرمود مولا : عباسم از صبح رفته تا الان نیومده ... فرمود ام البنین بچه که نیست عباسم نوجوون شده .... فرمود : از چشم زخم این مردم میترسم ... امروز بی نقاب رفته بیرون اباالفضلم ... ظهر شد نیومد ... عصر شد نیومد....دم دمای غروب بود ... امیرالمومنین دید دیگه ام البنین تاب نمیاره ... هی عباس میگه .... فرمود خودم میرم دنبالش .... علی کجا؟  فرمود خودم میرم دنبالش ... سئلونی گفت... میدونه پسرش کجاست ... دیدن آروم آروم طرف بقیع داره میره ... اومد بقیع... دید مولا ابالفضل وایسادن ... با ادب و غضب ...  دانه های اشک عین مروارید میریزه ... هی بلند بلند میگه مادر ...کاش من بودم مادر... مادر من بودم کی جرات میکرد به تو اهانت کنه... کی جرات میکرد دل زینبو بشکنه......امیر المومنین اومد ... دست رو برداشت ... چشمای عباس به چشمای باباش خورد ...فورا سرشو انداخت پایین ... بابا... بابا ... صبح که اومدم بیرون ... دیدم یه صدایی به من میگه ولدی ... پسرم ... بیـــــا ... حالا میخوای یه بیت بگم ... مردونه دقت کن ... چه صحنه ای بود چجوری بود... نور را بر سوی ظلمت میبرند ....شاه را سوی رعیت میبرند... من چه کنم خدای من ....چاره در این مقام چیست؟ ... کوچه پر از حرامیا ... میسوزونمت امشب... من چه کنم خدای من چاره در این مقام چیست؟  کوچه پر از حرامیا... زینـــــب .... این همه ازدحام چیست؟ من چه کنم خدای من چاره در این مقام چیست؟  کوچه پر از حرامیا این همه ازدحام چیست؟.... ای وای...ای بی شرف... مردم هجوم آورند....چو نیش کژدم آورند ....آتش و هیزم آورند ....مقصد این عوام چیست؟ حیــدر...حیـــدر ای پهلوان عالم... ای پدر عباس... چه با شتاب آورند ... چه بی حساب آورند.... به کف طناب آورند ... مقصد این حرام چیست؟.....آتش ظلم شعله ور... الله... آتش ظلم شعله ور ... خانه امن در خطر... سگان هار حمله ور... معنی فکر خام چیست؟ ... تند تند بخونم ... علی ولی اعظم است ... علی وصی خاتم است.... علی شه دو عالم است...گناه این امام چیست؟ ای پرستوی علی ...پر مزن ز خانه ات ...ای پرستوی علــــی ...پر مزن ز خانه ات... جـــان ننه جوان ننه ....گریه کن حسین من ....در عزای مادرت ....گریه کن... همین جوری زبون بگیرین برا خودت ... همه بگن ...جان ننه.... جوان ننه ....بخدا  این جوان ننه کلی حرف توشه ......جان ننه ...غریب ننه ... حیف شما بی بی بین یه عده نامرد اومدین ... حیف شما بی بی ... بی بی ... خواستیم دم باشیم اما اینجوری با شما رفتار کردن ... بی بی اصلا حیف اسمت زبون من افتاد بی بی ... اسم تو زبون مهدیِ ... صبح تا شب میگه ننه... ننه ... ننه... ای پهلوان عالم ... ای پهلوان عالم ... آقا ...آقا... آقا... آقا ... آقا قربون مظلومیتت برم ... چی میخوام بگم ... آقا .. به خاطر یه عده ما ... جلوی جسارت فاطمه چیزی نگفتید... منیم ننم حیالیدی ... دردین دمز حیالیدی ... ( ننه من با حیاست دردشو نمیگه... ) امیر المونین آروم از جاش بلند میشد ... تا حسن از خواب بلند نشه ... حسین از خواب بلند نشه ... زینب نفهمه ... کلثوم نفهمه ... آروم آروم بیاد بردلبرش بشینه ... اما تا میومد ... می دید یه صدای میاد  : ننه ... تشنمه ننه ... ننه ... (ننه سوزوزام ...) زینب عین پروانه بلند میشد ... مجنون صفتیم ... دل به آخر زده ایم ... چون یک دله گان به سیم آخر زده ایم ... دزدان فدک ... منافق و گمراهن ... ما بوسه به خاک پای حیدر زده ایم ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 شهادت یا وفات !؟ 🚩 مسمومیّت و شهادت حضرت امّ‌البنین علیهاالسلام توسط بنی‌امیّۀ ملعون ◾️امام جعفر الصّادق علیه السلام: او (حضرت ام البنین) آشکارا بنی امیه را لعن می‌کرد؛ بنی امیه او را مسموم کردند و به شهادت رساندند. 📚تنقیح المقال ج ۳ ص۷۰ 📚المحدثات الشیعه ج۲ ص۵۵۰ 📚زنان نابغه ص۱۵۰ 📚ام البنین ص۴۷۰ 📚ام البنین سیرتها و کراماتها ص۱۷۰ 📚اعلام النساء ص ۴۹۶ 📚وقایع الشیعه ص٨۵ ◾️حضرت علیهاالسلام با فصاحت و بلاغتی که داشت، پس از واقعۀ عاشورا و جنایات بی‌حساب غاصبین خلافت در حقّ خاندان رسالت، در مقام افشاگری از ظلم و تعدّی بنی امیه برآمد و با اشعار جانسوز و بلیغ و عزاداری‌های مستمر، مردم را متوجّه ظلم و بی‌لیاقتی حکّام وقت می‌نمود؛ لذا آن بانو را با عسل زهرآگین، مسموم و در سیزدهم جمادی‌الثانی سال ۶۴ هجری، سه سال پس از عاشورا به شهادت رساندند. ◾️از اَعمش نقل شده است که گوید: روز سیزدهم جمادی‌الثانی که مصادف با جمعه بود، نزد امام زین‌العابدین ‹ع› بودم که ناگهان جناب فضل بن عباس (فرزند حضرت اباالفضل علیه‌السلام) وارد شد و در حالی که گریه می‌کرد، گفت: جدّه‌ام علیهاالسلام از دنیا رفت. 📚وقایع الشیعة (رفیع‌الدین‌رفیعی)، ص۸۵ 🏴 حضرت ام البنین تسلیت باد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا