نوه موسی ابن جعفر.ع...........mp3
3.32M
نوحه موسی ابن جعفر.ع.
(امام موسی ابن جعفر ع)
مداح..حاج آرمین غلامی
هفتمین نور خدا،گوشه ی زندان بود
از غم هجرانش(هر دلی گریان بود)۲
کنج زندان بلا منزل و مأوایش بود
با خداوند مبین صحبت و نجوایش بود
آه و واویلتا واویلا واویلا۲
او شهید کینه،در ره داور شد
از غم داغ تو(کاظمین محشر شد)۲
جان فدای ره دین موسی جعفر گشته
کشته در راه خدا جان پیمبر گشته
آه و واویلتا واویلا واویلا۲
بر امام هفتم،ظلم و کین افزون شد
از ستم های عدو(دل مولی خون شد)۲
آن که نورش به دل و جان همه تابیده
کنج زندان بلا ظلم فراوان دیده
آه و واویلتا واویلا واویلا۲
نور چشم زهرا،از نفس افتاده
کنج زندان بلا(کشته ی بیداده)۲
این شهید ستم و کینه گل فاطمه است
بر لب اهل ولا از غم او زمزمه است
آه و واویلتا واویلا واویلا۲
#مداح..حاج آرمین غلامی
#سبک_گل_مینوی_علی
#امام_موسی_ابن_جعفر_ع
#شام دوشنبه۱۶/بهمن
#کرمانشاه
#مسجدمعتمد
مداح.حاج آرمین غلامی👆👆
نوحه موسی ابن جعفر.ع..........mp3
1.74M
#نوحه امام_موسی_ابن_جعفر_ع
#مداح..حاج آرمین غلامی
#امام_موسی_ابن_جعفر_ع
امام هفتمین در زندان
شده از رنج و غم پریشان
بود در غریبی او گریان
بریزد اشک غم چون دریا
واویلا واویلا واویلا۲
بر او گشته ظلم و کین افزون
از ستم ها و جور هارون
شده زین مصیبت ها دلخون
به دوشش بود کوه غم ها
واویلا واویلا واویلا۲
سندی از کینه ظالمانه
بزد بر پیکرش نشانه
که مانده جای تازیانه
نموده با خدایش نجوا
واویلا واویلا واویلا۲
خون دل ها شده غذایش
به زندان شده این دعایش
بخواهد مرگش از خدایش
به عجل وفاتی سریعا
واویلا واویلا واویلا۲
بین عالم بود او مظلوم
که از حق خود گشته محروم
به زهر کینه گشته مسموم
بود در کنج زندان تنها
واویلا واویلا واویلا۲
شهید زهر کین گردیده
فدای راه دین گردیده
شیعه اش دلغمین گردیده
رفته هفتم امام از دنیا
واویلا واویلا واویلا۲
شهید راه قرآن گشته
بر او ظلم فراوان گشته
رضا از غم پریشان گشته
بسوزد از این داغ بابا
واویلا واویلا واویلا۲
کجا می رود روح ایمان
پیکرش روی دوش یاران
رضا گشته ز داغش گریان
عزایش به هر جا شد برپا
واویلا واویلا واویلا۲
#سبک_نسیمی_جانفزا_می_آید
#امام_موسی_ابن_جعفر_ع
#مداح..حاج آرمین غلامی
#امام_موسی_ابن_جعفر_ع
#شام دوشنبه۱۶/بهمن
#کرمانشاه
#مسجدمعتمد
مداح.حاج آرمین غلامی👆👆
نوحه موسی ابن جعفر.ع...........mp3
2.09M
سبک (سنگین...
یاباب الحوائج،یاموسی ابن جعفر.ع.
مداح..حاج آرمین غلامی
حضرت کاظم به درگاهت پناه آورده ام
من به همراهم دلی پر سوز و آه آورده ام
تا ابد دیوانه و سرگشته در کوی توام
در عزایت چشم گریان را گواه آورده ام
کاظمینت آرزوی این دل بی تاب من
با دو صد حسرت به سویت، من پناه آورده ام
شد مزارت قبله ام موسی بن جعفر تا ابد
من امید خویش بر این جایگاه آورده ام
من که عمری در خیالت روز و شب بودم شها
لیک بهرت نامه ای تار و سیاه آورده ام
در بساطم نیست از نیکی نشانی ای دریغ
از خطا و معصیت بار گناه آورده ام
قطره ی اشک غمم ریزد به بحر رحمتت
کوه عصیانم به همره پرّ کاه آورده ام
کاظمینت ملجاء درماندگان بی پناه
من پناه خود سوی این بارگاه آورده ام
حضرت موسی بن جعفر ای امام هفتمین
#شام دوشنبه۱۶/بهمن
#کرمانشاه
#مسجدمعتضدی،
مداح.حاج آرمین غلامی👆👆
متن روضه آقاموسی ابن جعفر🤞🤞
مداح..حاج آرمین غلامی
از زندگانی گردیده ام سیر
از ظلم ظالم گردیده ام پیر
یا رب کن خلاص مرا ز زندان
که باشد تنم در غل و زنجیر
*
به رخسارم نشسته تازیانه
ز سیلی بر رُخم مانده نشانه
کسی هرگز ملاقاتم نیامد
ولی آید عدو با تازیانه
بر روی دریا تخته پاره هست اما
بر روی تخته پاره کس دریا ندیده
یا باب الحوائج! خودت بغداد بودی،دخترت مدینه بود، میگن:چهارده سال حضرت معصومه هی نگاه به در کرد، هی منتظر شد یه خبری از باباش برسه،تا اینکه دید امام رضا لباس عزا به تن کرده، دید برادر سر و روش آشفته است،یه سئوال کرد:برادرم چیزی شده؟ امام رضا فرمود: خواهر! برو لباس عزا به تنت کن،بی بابا شدیم...یه خبر داد،نوشتن چند رو این خانوم تو تب سوخت،گریه کرد تو فراق باباش...
بگم: بی بی جان! یه خبر شمارو مریض کرد،کاشکی کربلام یکی فقط خبر میداد،نه اینکه دختر بیاد تو گودال قتلگاه....دید عمه اش نیزه هارو کنار زده،یه بدن قطعه قطعه رو بغل کرده،نمیدونم این چه سئوال بود؟هنوز این جواب برام حل نشده،چه سئوالی کرد سکینه؟ چه جوابی داد عمه جان...تا پرسید: عمه! "هذا نَعشُ مَن..؟" تا گفت:این بدنِ کیه؟ عمه صدا زد:: "هذا جَسَدُ اَبِیکَ العَطشان"... حسین....
دختر خبر شنید از باباش،از حال رفت، اینجا سکینه یه سئوال کرد،"هذا نَعشُ مَن..؟" عین این سئوال رو یه دختر دیگه هم کرد، اینجا دختر پرسید این بدنِ کیه؟ یه دختر دیگه هم گفت: "هذا رأسُ مَن..؟" این سرِ کیه عمه؟...
یکی تو گودال گفت:این بدنِ کیه؟ یکی تو خرابه گفت:این سرِ کیه؟ آخ بمیرم،هر دو یه وجهه مشترک داشتن، خرابه و گودال...هر دو وقتی به بدن و سر رسیدن،بین گودال و خرابه، وجهه مشترک اینه: هم سر، هم بدن، یه جای سالم نداشتن،بدن پر از تیر و نیزه و شمشیر،سر بریده اینقدر از بالای نیزه افتاده...یه وجه مشترک دیگه هم بود، هر دو رگ های نامرتب داشتن...
یه تفاوت، تو خرابه عمه دوید رقیه رو بغل کرد، اما تو گودال یه عده نا محرم ریختن تو گودال..." فَجَرّوها عَن جَسَدِ اَبِیها ..." به خدا نمی شه بعضی عبارات رو ترجمه کرد،اما خیلی ساده بگم،یعنی این نازدانه رو کشون کشون از کنار گودال بردن ....حسین....
#شام دوشنبه۱۶/بهمن
#کرمانشاه
#مسجدمعتضدی،
مداح.حاج آرمین غلامی👆👆