eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
628 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
4هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ ابن ربیع به نیمه ی شب جزجفانکرد حق امام ادا ننمود وابِا نکرد گویاکه نیمه شب.همگی جمع گشته اند ظالم زبام آمدوشرم ازخدانکرد اززیرپاعدو.سره سجاده ام کشید باسرفتاده ام من و دشمن حیا نکرد لرزه فتاده برتن اهل وعیال من دشمن دگررعایت سنِ مرانكرد پای وسره برهنه میان کوچه روم ظالم سواره بودو تنم را رهانکرد تاب دویدنِ پی اسبش به پانبود ابن ربیع ز سن وزسالم حیانکرد (مجنون)ببین که اشگ من از دیده جاری است تاب نفس نمانده ودشمن چه هانکرد _شعر_آرمین غلامی(مجنون) .__________________________ جدیدترین اشعاروسبکها در کانال اشعار مجنون کرمانشاهی:
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ @majnon1396 بازجنون گرفتم وعاشقم خوشم گدای حضرت صادقم مرغ دلم سوی بقیع پرکشید باز لبم ناله زدل برکشید کاش پرستوی بقیع میشدم گریه کنه .کوی بقیع میشدم نیمه ی شبهای بقیع قشنگ است گنبدخضرای رفیع قشنگ است مرکزعشق است وفلک گرده او گردش صدفوج ملک گرده او هست زیارتگه رندان مست زیارتش آرزوی هردل هست خانه ی حق کند بر اواحترام پیش بقیع مکه نمایدسلام خاک بقیع بوی خدامیدهد جلوه ی شیخ الاوصیامیدهد این حرم صادق آل عباست قداستش .قداست کربلاست کیست.امیره دل هرعاشق است رییس فقه شیعیان صادق است یادکنم ازحرم خاکیت جان به فدای دل افلاکیت همیشه(مجنون)توهستم شها به درد بی دوا .توگشتی دوا _شعر_آرمین غلامی(مجنون) .________________________
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ @majnon1396 بر روی پیکره توچه شلاق ها زدند اینجامیان کوچه تورا بی هوا زدند درنیمه های شب به سویت حمله کرده اند شلاق برتن وبدنت ازجفا زدند واردشدند از در و دیواروپشت بام قومی چنین تورا سر سجاده ها زدند آن پیرمرده محترم سالخورده را پای برهنه دروسط کوچه ها زدند قومی کمال بی ادبی رانموده اند اورامیان کوچه بدون عبازدند تکرارشدحدیث درودود وشعله ها اوراچنین میان درو شعله ها زدند دستش طناب بود و دوپایش برهنه بود اورا غریب چون علی مرتضی زدند ای دل بسوز وگریه وآه وفغان نما اورابه ضرب طعنه ای بس ناروا زدند اینجاتمام حرمت آل علی شکست باقصدکشتنت وسط کوچه هازدند ابن ربیع رسیدوتوراتازیانه زد با اذن او تورا وسط شعله ها زدند چون جدخودعلی.توغریبه مدینه ای شلاق برتن وسرو روی شما زدند بازهرکینه عاقبت ازپانشسنه ای برکشتن تو حیله به زهرجفازدند امادگرسرت به روی نیزه ها نرفت بی غیرتان تورا وسط, ناله ها زدند شعر.آرمین غلامی(مجنون)... اشعار مجنون کرمانشاهی:: .____________________________.. جدیدترین اشعاروسبکها در کانال اشعار مجنون کرمانشاهی: @majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ @majnon1396 از ازل معتکف کوی امام صادقم من اسیرخم ابروی امام صادقم درپی جلوه ی دنیانرود این دل من من خریدار گل روی امام صادقم گل رخان رابه سرای دل عاشق ره نیست عاشق آن رخ دلجوی امام صادقم برلبانم همه جا زمزمه جزنامش نیست ازازل سینه زن کوی امام صادقم تا ابدگریه کنه شیخ الائمه هستم شكرگویم که ثناگوی امام صادقم لب(مجنون )همه جا زمزمه ی یادش بود سرخوش ومست ازآن ی امام صادقم -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ @majnon1396 ایکه بر دین خداتورهبری صادق آل محمدجعفری دشمنت شدحمله ور در خانه ات آتشی زد بر دره کاشانه ات پیش چشم کودکان خانه ات کرده پژمرده گل وپروانه ات سربرهنه برده اند درتاب وتب پیرمردی رامیان سوزه تب پیش چشمان عیال جان به لب میکشدجسم توراخفاش شب بی کس وبی یار ویاور بوده ای حجت حق.نوره داوربوده ای درمدینه زارومضطرگشته ای خسته ازمنصورکافرگشته ای زهره کینه بر دلت کرده اثر درعزایت میزند موسی به سر تا ابد(مجنون)عزادارتوشد ای گل زهراگرفتارتوشد _شعر_آرمین غلامی(مجنون) .________________________
عادت امـام صادق(علیه السلام) این بود که در تاریکی شب، انبانی را بر دوش می گرفت که نان و گوشت و پول در آن بود و به منزل تهی دستان مدینه می رفت و آن ها را میان آنان تقسیم می کرد، در حالی که او نمی شناختند. بعد از شهادت امام (علیه السلام) متوجّه شدند که احسان کننده، او بوده است بحارالأنوار ج 47ص 38
سرگذشت شمرقاتل سیدالشهدا(علیه السلام برای اینکه متوجه شویم چه عاملی باعث انحراف افراد از مسیر الهی می شود تا جایی که حاضر می شود به خاطر حب دنیا باعث شهادت فرمانده ای شجاع و مدافع مظلومان عالم شود مطالبی را خدمتتان عرض می کنم با این مضمون که: چه عوامل و ویژگی‌هایی باعث شد شمر، جانباز جنگ در رکاب علی(ع) این چنین شود؟ شمر از افرادی بود که در جنگ صفین در سپاه امام علی(ع) حضور داشت. او نه تنها در سپاه امام بود، بلکه حتی در این جنگ جراحت‌هایی نیز برداشت. مجروح شدن شمر در این جنگ را بسیاری از منابع ذکر کرده‌اند با این حال نمی‌توان در مورد نیت شمر از حضور در سپاه امام علی(ع) با قطعیت صحبت کرد. صفین، جنگی میان سپاه شام و عراق بود، بنابراین، شاید او به جهت تعصبات قوم و قبیله‌ای در این جنگ شرکت کرده و حتی شاید به پیروزی امید داشته و حضور در این جنگ را در راستای منافع خود می‌دانست. البته این امکان را نیز نمی‌توان دور از نظر داشت که او در آن مقطع، واقعاً و قلباً هوادار امام علی(ع) بوده، اما بعدها طوفان حوادث اثری از این دلدادگی باقی نگذاشت. به طور قطع و یقین، شمر در واقعه کربلا و در مخالفت با امام حسین(ع) نقشی بسیار برجسته داشت. او هنگام بیعت کوفیان با مسلم بن عقیل، رویکرد تخریبی خود را آغاز کرد و در مقطعی همراه تعدادی دیگر، بر فراز بام آمده و خطاب به یاران مسلم بن عقیل می‌گفت: «اى مردم کوفه! از خدا بترسید و بر فتنه‌انگیزى شتاب مکنید و اتحاد این امت را از میان مبرید. سواران شام را به این‌جا نکشانید که پیش از این مزه آن‌را چشیده‌‏اید و شوکت ایشان را آزموده‌‏اید»!! پس از حضور امام حسین(ع) در عراق و در خواست بازگشت از طرف حضرتشان و اندک ملایمتی از طرف عمر بن سعد، این شمر بود که ابن زیاد را تحریک کرد تا خواسته امام حسین(ع) را رد کرده و امام را میان بیعت و جنگ در تنگنا قرار دهد. ابن زیاد، شمر را همراه نامه‌ای به سمت عمر بن سعد فرستاد و دستور داد که یا از امام بیعت بگیرد و یا او را بکشد و اگر عمر بن سعد از این کار خودداری کرد، شمر جایگزین او و فرمانده سپاه کوفه گردد در نهایت شمر فرمانده سمت چپ سپاه کوفه شد و در بسیاری از گفتارها و جدال‌های لفظی شرکت داشته و در این بین، به امام حسین(ع) و سپاهیانش نیز اهانت‌هایی کرد. در برخی از نقل‌ها، شمر کسی بوده که سر امام حسین(ع) را از تن جدا کرده است و حتی برخی از منابع این قول را مشهورتر دانسته‌اند. او پس از قتل امام حسین(ع)، فرمان کشتن امام سجاد(ع) - که در بستر بیماری قرار داشت - را نیز صادر کرد. مردى از اصحاب شمر گفت: سبحان الله! آیا باید جوان کم سن و سالى را که جنگ هم نکرده است بکشیم؟ در این هنگام عمر بن سعد دخالت کرده و گفت: متعرض این زنان و این بیمار نشوید. پس از واقعه کربلا، او تعدادی از سرها را به سمت کوفه برد. همچنین ابن زیاد، او را به همراه تعدادی دیگر مسئول بردن اسرای کربلا به شام کرد و او از کسانی بود که اسراء را به شام، نزد یزید بردند. اما در این‌که چرا شمر - این جانباز جنگ صفین - به قتل امام حسین(ع) در کربلا دست زد، نکته‌ای قابل بررسی است. کشتن امام حسین(ع)، عملی نبود که شخصی بتواند با اندک گمراهی بدان دست‌ بزند و یک‌روزه چنین رویکردی را برگزیند. در این زمینه بد نیست که بدانیم او مدت‌ها قبل از عاشورا و در زمان حکومت معاویه از فرهنگ شیعی فاصله گرفته بود و در همین راستا او از افرادی بود که با گزارش‌های خود زمینه شهادت حجر بن عدی و یارانش را فراهم آورد. مدتی بعد او نقش اصلی را در شهادت امام حسین(ع) بر عهده داشت و البته همچنان خود را ظاهر الصلاح نشان داده و در صدد توجیه رفتار ظالمانه خود بود: بدیهی است که این بهانه‌ها مجوّز انجام چنین جنایتی نبود و بنابر حدیث نبوی «لا طاعة فی معصیة الله» چنین اطاعتی مردود و باطل بود. این عمل شمر نشان از این دارد که عمل صالح - حتی جانبازی در رکاب امام علی(ع) – به تنهایی نباید موجب غرور افراد شود؛ چون هیچ تضمینی در رستگاری دائمی فرد وجود ندارد. ایمان و اعتقاد شمر – حتی اگر از روی فهم و یقین هم بود – در نهایت مغلوب دنیاپرستی و منفعت طلبی او شد و به همین دلیل، او خواسته‌های نفسانی را بر خواست الهی مقدم داشت و به بدترین جنایت دست زد. در قرآن نیز از این‌گونه افراد یاد شده که پس از دیدن آیات و معجزات الهی، مجدد از شیطانپیروی کرده و در مسیر گمراهی قرار می‌گیرند: «و خبر آن کسى را براى آنان بخوان که آیات خویش را بدو ارزانى داشتیم اما او از آنها کناره گرفت و شیطان در پى او افتاد و از گمراهان شد». در پایان از خدا عاجزانه می خواهم عاقبت همه ما را ختم به خیر گرداند و لحظه ای ما را به خودمان وانگذارد ان شاءالله والسلام علیکم ورحمه الله وبرکاته
Voice 143_sd.m4a
2.55M
بسم الله الرحمن الرحيم اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَع َ الرَّجاءُ ؛وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ ؛واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْك َ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْناطاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْت َنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم ؛فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَو ْ هُوَ اَقْرَبُ ؛يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيان ِ ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛ يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛الْغَوْث َ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَة َ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِه الطّاهِرينَ مداح حاج آرمین غلامی
Voice 144_sd.m4a
1.22M
کرامات امام جعفرالصادق(ع) به نقل از ابوبصير آورده است مى گويد: روزى خدمت امام صادق(ع) نشسته بودم، ناگهان فرمود: اى ابومحمّد! آيا امام خودت را مى شناسى؟ عرض كردم : آرى به خدايى كه جز او خدايى نيست، تويى آن امام، دستم را روى زانوى مقدس آن حضرت نهادم. فرمود: راست گفتى، مى شناسى، از او جدا نشو! گفتم : مايلم نشانى امامت را به من مرحمت كنى، فرمود: اى ابومحمّد پس از شناخت، ديگر نشان لازم نيست. گفتم : براى اين كه به ايمان و يقينم افزوده شود. فرمود: اى ابومحمّد به كوفه كه بر مى گردى خداوند به تو فرزندى به نام عيسى مى دهد و بعد از او پسرى به نام محمّد و پس از او دو دختر خواهد داد؛ بدان كه نام پسران تو در نزد ما در صحيفه جامعه با نام شيعيان ما و نام پدران، مادران، اجداد و نيكان و فرزندانشان تا روز قيامت نوشته شده است، پس امام صحيفه را در آورد، ديدم كاغذى زرد رنگ و مكتوب است. مداح حاج آرمین غلامی
Voice 145_sd.m4a
1.05M
کرامات امام جعفرصادق(ع) از جمله داستانى است از عبدالحميد بن ابى العلاء كه وى دوست محمّد بن عبداللّه بن حسن و از خواص او بوده است ، منصور دوانيقى او را گرفت و مدتى در سياهچالى زندانى كرد سپس موسم حج فرا رسيد، چون روز عرفه شد، امام صادق(ع)او را در موقف ملاقات كرد، فرمود: محمّد، دوستت عبدالحميد چه شد؟ عرض كرد: او را منصور گرفته است و مدتى است كه در زندان تنگى بازداشت كرده است. امام(ع) مدتى دستش را به طرف بالا بلند كرد سپس رو به محمّد بن عبداللّه كرد و فرمود: محمّد به خدا سوگند كه رفيقت از زندان آزاد شد، محمّد مى گويد: پس از مراجعت از عبدالحميد پرسيدم چه وقت منصور را آزاد كرد؟ گفت : روز عرفه، بعد از عصر بود كه مرا از زندان آزاد كردند مداح حاج آرمین غلامی
Voice 146_sd.m4a
765K
کرامات امام جعفرالصادق(ع) از رزام بن مسلم غلام خالد بن عبداللّه قسرى نقل شده مى گويد: منصور به دربانش گفت : هر وقت جعفر بن محمّد(ع) وارد شد پيش از اين كه به ما برسد او را بكش، امام صادق (ع) وارد شد و نشست، منصور به دنبال دربانش فرستاد و او را طلبيد، وى آمد و نگاهى كرد، ديد امام صادق(ع) كنار منصور نشسته است. رزام مى گويد: آنگاه منصور به دربان گفت : به جاى خودت برگرد! مى گويد: منصور از ناراحتى دست بر روى دست مى زد، همين كه امام صادق(ع) بلند شد و از خانه بيرون رفت، منصور دربانش را طلبيد و گفت: چه دستورى به تو دادم؟ جواب داد: به خدا قسم من موقع ورود و خروج او را نديدم فقط ديدم نزد شما نشسته است. مداح حاج آرمین غلامی
Voice 147_sd.m4a
647.1K
کرامات امام جعفرالصادق(ع) از جمله به نقل از ابوحمزه ثمالى مى گويد: در سفرى بين مكه و مدينه خدمت امام صادق(ع) بودم ، ناگاه به سمت چپش نگاهى كرد، سگ سياهى را ديد، فرمود: چه كرده اى كه خدا تو را زشت رو گرداند! چقدر شتاب دارى ؟ ناگاه سگ به صورت پرنده اى در آمد، فرمود: اين عثم نامه رسان جن است. هم اكنون هشام از دنيا رفته او پرواز مى كند تا خبر مرگ او را به همه جا برساند. مداح حاج آرمین غلامی
Voice 148_sd.m4a
1.16M
صالح بن عقبه از ابوهارون مکفوف نقل کرده است که امام صادق (ع) به من فرمودند: درباره امام حسین (ع) برایم شعر بخوان. من هم شعرى خواندم. فرمودند: همان گونه که به رقّت شعر مى خوانید برایم شعر بخوان! پس شعر خواندم. آن گاه امام صادق (ع) فرمود: اى ابوهارون، هر کس درباره امام حسین (ع) شعرى بخواند، پس بگرید و ده تن را بگریاند، براى آنان بهشت نوشته مى شود و هر کس در ارتباط با امام حسین (ع) شعرى بخواند و خود بگرید و پنج تن را بگریاند براى آنان بهشت نوشته شود و هر کس در رثاى امام حسین (ع) شعرى انشاد نماید و پس بگرید و یک تن را بگریاند براى هر دو (خواننده و شنونده شعر) بهشت نوشته مى شود و هر کس نزدش امام حسین (ع) یاد شود و از چشمش به قدر بال مگسى اشک بیاید پاداشش بر خداست و خداوند به کمتر از بهشت براى او راضى نمى شود. 📚وسائل الشیعه، ج 10، ص 465 مداح حاج آرمین غلامی
Voice 149_sd.m4a
935.4K
ویژه شهادت امام صادق علیه السلام1⃣ 🔍راز نامگذاري امام ششم به صادق علیه السلام ابو خالد كابلي مي‌گويد:به امام سجاد (عليه‌السلام) عرض كردم امام بعد از شما كيست؟ فرمود:پسرم محمد (باقر) است كه علم را مي‌شكافد و بعد از او جعفر كه نامش در آسمان «صادق» مي‌باشد. عرض كردم: چرا تنها نام او صادق(راستگو) است با اينكه همه‌ي شما صادق هستيد❓فرمود: پدرم از پدرش نقل كرد كه رسول خدا (صلي الله عليه و آله) فرمودند:هنگامي كه پسرم جعفر بن محمد(علیهم السلام)متولد شد،نام او را صادق بگذاريد،‌ زيرا نام پنجمين فرزند او پسر امام هادي (عليه ‌السلام) جعفر است كه به دروغ ادعاي امامت مي‌كند،از اين رو در نزد خداوند، به نام جعفر كذاب است (وششمین امام جعفر صادق(علیه السلام).✅ 📓کمال الدین 319 📚بحار 50/227 مداح حاج آرمین غلامی
Voice 150_sd.m4a
1.74M
📜 زیارتنامه 🏴 امام صادق علیه السلام 🌺 السَّلامُ عَلَیْكَ أَیُّهَا الإِمَامُ الصَّادِقُ . السَّلامُ عَلَیْكَ أَیُّهَا الوَصِیُّ النَّاطِقُ . السَّلامُ عَلَیْكَ أَیُّهَا الفَاتِقُ الرَّاتِقُ . السَّلامُ عَلَیْكَ أَیُّهَا السَّنَامُ الأَعْظَمُ . السَّلامُ عَلَیْكَ أَیُّهَا الصِّرَاطُ الأَقْوَمُ . السَّلامُ عَلَیْكَ یَا مِفْتَاحَ الخَیْرَاتِ . السَّلامُ عَلَیْكَ یَا مَعْدِنَ البَرَكَاتِ . السَّلامُ عَلَیْكَ یَا صَاحِبَ الحُجَجِ وَالدَّلالاتِ . السَّلامُ عَلَیْكَ یَا صَاحِبَ البَرَاهِینِ الوَاضِحَاتِ . السَّلامُ عَلَیْكَ یَا نَاصِرَ دِینِ اللَّهِ . السَّلامُ عَلَیْكَ یَا نَاشِرَ حُكْمِ اللَّهِ . السَّلامُ عَلَیْكَ یَا فَاصِلَ الخِطَابَاتِ . السَّلامُ عَلَیْكَ یَا كَاشِفَ الكُرُبَاتِ . السَّلامُ عَلَیْكَ یَا عَمِیدَ الصَّادِقِینَ . السَّلامُ عَلَیْكَ یَا لِسَانَ النَّاطِقِینَ . السَّلامُ عَلَیْكَ یَا خَلَفَ الخَائِفِینَ . السَّلامُ عَلَیْكَ یَا زَعِیمَ الصَّالِحِینَ . السَّلامُ عَلَیْكَ یَا سَیِّدَ المُسْلِمِینَ . السَّلامُ عَلَیْكَ یَا كَهْفَ المُؤْمِنِینَ . السَّلامُ عَلَیْكَ یَا هَادِیَ المُضِلِّینَ . السَّلامُ عَلَیْكَ یَا سَكَنَ الطَّائِعِینَ . أَشْهَدُ یَا مَوْلایَ أَنَّكَ عَلَمُ الهُدَى ، وَ العُرْوَةُ الوُثْقَى ، وَ شَمْسُ الضُّحَى ، وَ بَحْرُ النَّدَى ، وَ كَهْفُ الوَرَى ، وَ المَثَلُ الأَعْلَى ، وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى رُوحِكَ وَ بَدَنِكَ . وَ السَّلامُ عَلَیْكَ وَ عَلَى العَبَّاسِ عَمِّ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُه 🌺
Voice 151_sd.m4a
512.1K
📜 صلوات خاصه 🏴 امام صادق علیه السلام 🌺 اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ خَازِنِ الْعِلْمِ الدَّاعِی إِلَيْكَ بِالْحَقِّ النُّورِ الْمُبِينِ‏ . اللَّهُمَّ وَ كَمَا جَعَلْتَهُ مَعْدِنَ كَلاَمِكَ وَ وَحْيِكَ وَ خَازِنَ عِلْمِكَ وَ لِسَانَ تَوْحِيدِكَ وَ وَلِيَّ أَمْرِكَ وَ مُسْتَحْفَظَ(مُسْتَحْفِظَ) دِينِكَ‏ ، فَصَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَصْفِيَائِكَ وَ حُجَجِكَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ 🌺 مداح حاج آرمین غلامی
Voice 154_sd.m4a
2.25M
روضه و توسل بسیار جانسوز _شهادت امام صادق عليه السلام_۹۹ # حاج آرمین غلامی.... چند جا به عمامه و لباس پيغمبر بي احترامي كردن،چند تا روضه داره عمامه،يه جا مدينه علي رو بي عمامه بردن،قهرمان خيبر رو كشون كشون بردن... يه روضه ي ديگه هم عمامه داره،كي طاقتش رو داره بشنوه؟ اسم عمامه مياد ياد يه روضه ي ديگه هم ميوفتم،كجا؟... زين العابدين دستاش تو غلو زنجيرِ، از بالاي بام خاكستر رو سرش ريختن،آتيش رو عمامه اش افتاد... دستاش بسته است،نميتونه آتيش سر رو خاموش كنه،عمامه سوخت،سر سوخت.... يه روضه عمامه هم هست، اون روضه رو زينب خونده،امان از دل زينب،اومد تو گودال،نيزه هارو كنار زد،شمشير ها رو كنار زد،ديد حسينش بي سر،بدون پيراهن،هم سر رو بردن،هم عمامه رو بردن،حسين... دست برد زير بدن" هَذَا الْحُسَیْنُ مُقَطَّعُ الْأَعْضَاءِ، مَسْلُوبُ الْعِمَامَةِ وَ الرِّدَاءِ"...* السلام اي نَفسِ سوخته ي كربلا السلام اي سر خونين،سرِ بي عمامه *اومد به سر برسه،به سر نرسيد،ميدوني كي آخرش به سر حسين رسيد،ميدوني كه آخرش سر بي عمامه رو بغل كرد؟ دختر دارا! اگه از سر كار بري خونه گوشه ي سرت زخم باشه دخترت مريض ميشه،قربون اون دختر برم كه سر باباش رو بغل كرد،بابا! سرت رو بي عمامه نديده بودم،سرت رو خاكي و خوني نديده بودم،اي حسين....
Voice 155_sd.m4a
10.39M
زیارت عاشورا حاج آرمین غلامی
Voice 153_sd.m4a
7.84M
روضه امام جعفرالصادق(ع) حاج آرمین غلامی👇👇
🖕🖕🖕متن روضه بسیار جانسوز ویژۀ شهادت رییس مذهب تشیع شیخُ الائمه حضرتِ امام جعفر صادق علیه السلام به نفس حاج آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)⚜️ •┈┈••✾••✾••┈ ↶توجه↷: جهت استفاده ، روضه ها حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. •┈┈••✾••✾••┈┈• میان کوچه خدایا کسی زمین میخورد میان لشکراعدا کسی زمین میخورد صدای پای سپاهی رسیده دراینجا میان کوچه ی طاها .کسی زمین میخورد به نیمه های شب آید صدای واویلا به کوچه بی کس و تنها  .کسی زمین میخورد *شبونه اومدن دَرِ خونه ی امام صادق،بازم به یه خونه تو مدینه هجوم آوردن...اون نانجیب خودش میگه: وارد خونه ی جعفر بن محمد شدیم... یه آقایِ شصت و پنج ساله رو با چه وضعی از خونه بیرون کشیدن،بی احترامی کردن،بی ادبی کردن،نذاشتن عبا به تن کنه،نذاشتن مولای ما عمامه به سر بذاره...* میان کوچه خدایا کسی زمین میخورد میان لشکراعدا کسی زمین میخورد صدای پای سپاهی رسیده دراینجا میان کوچه ی طاها .کسی زمین میخورد به نیمه های شب آید صدای واویلا به کوچه بی کس و تنها  .کسی زمین میخورد به یاری گل خیرالنسا نیامدکس میان کوچه ی غمها .کسی زمین میخورد چه شد که ناله کشید از جگر مولا میان هجره خدایا.کسی زمین میخورد هنوز اهل وعیالش به خانه می نالد میان مجلس اعدا .کسی زمین میخورد هنوز می رسد آوای بلبلی خسته که خواند گوشه ی صحرا کسی زمین میخورد تمام اهل وعیال. اشکشان بود جاری  میان خانه خدایا .کسی زمین میخورد اگرچه خون شهیدان به کربلا جاریست به پیش زینب کبرا  .کسی زمین میخورد رسیده ناله "مجنون" به گوش عالمیان  کنارمقتل مولا.کسی زمین میخورد *امشب مدینه خبری نیست،گریه کُنی نیست،خادمی نیست،زائری نیست...* ای امام بی کسم، وای از تنهایی ات کشته ما را تا ابد، غربت زهرایی ات بار دیگر خانه ای میهمان آتش است حرف این مردم چرا با زبانِ آتش است *خبر دارید با نه؟ دَرِ خونه ی امام صادق رو هم آتیش زدن...مرحوم کُلِینی در کافی روایت کرده،"فـَأَخـَذَتِ النَّارُ فـِی الْبـَابِ وَ الدِّهـْلِيـز" آستانه ی خانه آتش گرفت،شراره های آتش به آسمون می رفت" فـَخـَرَجَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام يَتَخَطَّی النَّارَ وَ يَمْشِی فِيهَا" آقا از خونه خارج شدند،روی آتیش قدم می گذاشت،از بین آتیش عبور می کرد،همین طور که می بردنش صدا می زد:" أَنَا ابْنُ أَعْرَاقِ الثَّرَی أَنَا ابْنُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلِ اللَّهِ" من پسر ریشه های زمینم،من پسر همون آقایی ام که آتش نمرود براش سرد و سلامت شد،منم به اذن خدا نمیسوزم....اما تقدیر برای مادرش فاطمه چیز دیگری رقم زد....* همچون خلیل دروسط شعله ها نشست درپشت در غرور گل فاطمه شکست حال و هوای خانه پر از آتش است ودود ازتازیانه هاشده جسم شماکبود *دلت کجا رفت؟دلِ امام صادق کجا رفت موقعی که از روی آتیش راه می رفت؟دلِ امام صادق بین در و دیوار بود،از بین آتیش خونه ی خودش،رفت کنارِ آتیش خونه ی باباش علی...مادرش رو می دید،چه صحنه ای رو دید؟" فَجَمَعوا الحَطَبَ الجَزلَ عَلَي بابِنا" خود بی بی فمود: دَرِ خونه ی ما هیزم خشک آوردن" حَطَبَ الجَزلَ" یعنی اون هیزمی که زود آتیش میگره..." واتوا بالنار ليحرقوه و يحرقونا " بی بی فرمود:آتیش آوردن که هم خونه رو به آتیش بکشن و هم اهل خونه رو بسوزونند... اما این پسر با مادر یه فرق های دیگه ای هم داره،مادرش بین شعله ها گیر افتاد،وقتی دَرِ خونه ی امام صادق رو آتیش زدن،دیگه کسی با لگد به در نزد،همسرش جلو در نیومد،کسی با صورت به زمین نخورد...* آقا تو رابه کوچه کشیدن شنیده ام باتازیان سوی تو دویدن  شنیده ام گویندآتش از دراین خانه شعله زد ازتازیانه پیکرتومیکشیده درد *آقا رو بدون عبا و عمامه بردند،دستاش رو بستن تو کوچه ها می کشیدن،مرکب از جلو می رفت،این پیرمرد دنبال مرکب می دوید،من نمی دونم چرا مدینه اینجوریه،چرا هرجا خونه ای رو آتیش میزنن،هر جا یکی وسط آتیش می مونه،یکی رو دست بسته می برن؟...آقا جان هر چی هم که شد،دیگه همسرت رو جلوت نزدن،تازیانه نزدن،با غلاف شمشیر نزدن،دیگه همسرت خادمه ی خودش رو صدا نزد،دیگه همسرت دنبالت نمی دوید...دنبال حیدر می دوید...از سینه اش خون می چکید...* همچون اسیردروسط کوچه باطناب جسمت کشیده میشودای ابن بوتراب حالات توشبیه اسیران عالم است اینجابپای روضه ی توبزم ماتم است درراه کوچه غارت انگشتری نبود آتش دگر فتاده سره معجری نبود *اینجا امام صادق رو توی کوچه ها بردند به اون وضعیت،خیلی ایستاده بودن نگاه می کردند،چرخ روزگار چرخید،یه روزی هم یادش می اومد که بچه های امام حسین رو توی کوچه های شام می چرخوندند...یه عده شادی می کردند،یه عده هلهله می کردند...* بر سَرِ نیزه سری در دل شامِ بلا آه از رقاصه ها آه از رقاصه‌ها *بچه های حسین گریه می کردند،ناله می زدند،یه عده حروم لقمه جلو اینا می رقصیدن،یه عده حرومی هم اینها رو تشویق می کردن،تأیید
Voice 156_sd.m4a
5.28M
روضه امام جعفرالصادق(ع)۲ حاج آرمین غلامی👇👇
🖕🖕🖕🖕متن روضه و توسل جانسوز _شهادتِ شیخُ الائمه حضرتِ امام جعفر صادق علیه السلام _ حاج آرمین غلامی⚜️🔸⚜️ ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼ ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼ باشدقبول پیکره بی جان تونسوخت باشد قبول میخ دری برتنت ندوخت باشدقبول بسته نشدهر دو دست تو دیگرندیداهل وعیالت شکست تو دیگرمیان هجره تنت جابجانشد عمامه ازسر وعبا زتنت جدانشد دیگرتنت به سمت و سوی بزم مِی نرفت باشد قبول سره جدت به نی نرفت باشد قبول سره جدت به نیزه هانشد پیراهنی ز پیکر جدت جدا نشد باشدقبول قلب توغمگین نمانده است دیگرسری به گوشه خورجین نمانده است آقابه کوچه نیزه به پهلوت میزدند سنگی دگر به روی سرتو نمیزدند درکوچه هابه زخم دل تو نمک زدند در کوفه عمه جان شمارا کتک زدند *گفتم ، رو زمین خوردن حساس باش ، می خوام با این كلمه روضه بخونم،دیگه از امروز به بعد تا محرم ، هر جا شنیدی یكی زمین خورده ، بزن تو سینه ات بگو ، آخ حسین ، چرا ؟ آخه ...* بی هوا خوردن من روی زمین علت داشت ... *من نمی خوام خیلی باز كنم،همتون یه عمری روضه خوانُ و روضه فَهمید ....* بی هوا خوردن من روی زمین علت داشت در نظر روضۀ گودال مجسم می شد .... ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ *آقاجان شما زمین خوردی،جدّتم كربلا زمین خورد ... آقاجان شما رو ، ابن ربیع با همۀ بی حیاییش ، تو كوچه ها یه جوری برد زمین بخوری ، شما رو تحقیر كنه،دیگه زخمی نزد ... تازیانه ای نزد ... اما ارباب ما كربلا،چند بار زمین خورد ... وای وای،ای وای ای وای ... مطمئنم حق این روضه رو ادا می كنی،والا نمی گفتم روز شهادتی . حسین ایستاده،دیگه رمق به بدن نداره،همه تیراندازا زدن،همه رمق حسین رو كشیدن،این همه داغ روی داغ دیده،عبارت مقتل میگه: نیزه اش رو به زمین فرو برد،یه خورده همین جور كه رو اسب نشسته،به نیزه تكیه بده، استراحت كنه،نانجیب یه نگاه كرد،دید حسین داره استراحت میكنه،گفت : نذارید حسین استراحت كنه، چیكار كردن ... یا امام صادق،با شما همچین كاری نكردن ... اما كربلا هر كی سنگ به دست گرفت: حسین رو سنگ باران كردن ... سنگ به پیشونیش خورد ... پیراهن عربیش رو بالا زد،سینۀ حسین پیدا شد ...( بگم یا نه؟...) حرمله رسید ... تیر سه شعبه رسید ... حسین ...... الهی بمیرم برات آقاجان،چنان تیر و زد،من نمی خوام معنی كنم،هركی عربی متوجه میشه،خودش ناله میزنه، مقتل میگه وقتی تیر سه شعبه رو زد،ابی عبدالله از پشت در آورد فَجَری الدَّمُ کَالمیزاب ... دیگه پاهاش رمق نداشت،از بالایِ ذوالجناح ، با صورت .... حسین .... یه نگاه به منصور كرد،امام صادق دید منصور لعنت الله علیه پشیمون شده،به زبون ما به غلط كردن افتاد،شمشیر رو انداخت،شروع كرد لرزیدن،گفت:هرچی می خوای ازم بخواه،من دیگه باهات كاری ندارم،امام صادق فرمود من و نیمه شب،سر برهنه كشوندی تو كاخت،بهم میگی از من چیزی بخواه ، من كه با تو كاری ندارم ، فقط من و زود برگردون خونه ... چرا؟... آخه،زن و بچه ام منتظرن ، داشتی من و می آوردی ، همه میلرزیدن ، بچه هام همه گریه میكردن ، منصور دستور داد امام رو ببرن ، یه جمله ، كربلا هم همه بچه ها منتظر بودن ، همه از خیمه ها .... حسین ... ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ آرمین غلامی_مجنون ✼═══┅🔶🍁🔶┅══
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
روضه امام جعفرالصادق(ع)۳ حاج آرمین غلامی👇👇
👆👆👆متن روضه و توسل جانسوز _شهادتِ شیخُ الائمه حضرتِ امام جعفر صادق علیه السلام _ حاج آرمین غلامی⚜️🔸⚜️ ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼ ❗️❗️: ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼ درمیان هیزم و دود پرم مى سوزد وسط شعله ی آتش، جگرم مى سوزد نیمه شب إمده بودند برای غارت خانه با این همه دود در نظرم می سوزد شدتدایی غم زهرا وسط این کوچه بین دیوار ودر خانه سرم می سوزد بی عبا.پای پیاده تن من رامکشید این خبر را به پیمبر ببرم می سوزد همه ی زندگیم خرج در اسلام شده سره بخشندگی ام دست کرم می سوزد بخدا ابن ربیع شرم نکردازمنه پیر سرم آن لحظه که درپشت درم-می سوزد شعله آن قدر زیاد ست تنم سوخت دگر از نفس های پر ازآه پرم می سوزد *** ؛ کربلا وقت غروب است که زینب بیند بین دود وشعله ها اهل حرم می سوزد _____ ✧✾═════✾🔶✾════✧ ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ *منصور دوانقی ملعون سه بار شمشیر تا نیمه از غلاف بیرون کشید ، آخرین بار غلاف کرد ، غلط کار شد گفت : منو ببخش اشتباه کردم ؛ چی دیده مگه ، ازش پرسیدن گفت : هر موقع اومدم شمشیر بکشم دیدم رسول خدا پشت سر جعفر بن محمد ایستاده ، غصبناک ، بارِ سوم اومدم شمشیر بکشم فرمود : منصور یه مو از سر جعفرم کم بشه دودمانتُ به باد میدم ... ترسیدم ... زَعفر بزرگِ اَجنه ست ، شبِ عروسیش بود ، مهمانیِ اَجنه ست ، مهموناش دیراومدن ، گفت چرا دیر اومدید ؟ مهموناش گفتن گرفتار شدیم ، داشتیم میومدیم ، نیمۀ راه رسیدیم یه جایی ، وسطِ بیابان بینِ دو تا نهر آب ، بچۀ فاطمه (س) رو محاصره کرده بودن ... گفت عروسی تعطیله ... پاشیم بریم کمک کنیم ... با اَجنه اومدن ... صبح رسیدن به آقا سیدالشهدا علیه السلام ، به آقا عرض کرد آقا سلام علیکم ... من نمی دونستم شما رو محاصره کردن ... آقا اشاره کنی نابودشون کردیم شما دست به قبضۀ شمشیر نبر ، مبادا خودتو خسته کنی ... مبادا بچه هات ناراحتی به دل راه بِدن ... مبادا دلهره داشته باشه خانم ... اشاره کنی همه رو از دمِ تیغ می گذرانیم ... میگه دیدم ابی عبدالله فرمود زَعفر ممنونم اومدی ، خدا خیرت بده ... برو پشتِ سرِ من بایست ، نگاه کن ببین چه خبره ... دیدم همۀ انبیاء با سرِ برهنه و شمشیرِهایِ آخته ... امیرالمومنین ، امام مجتبی ، آسمان ها پر از مَلکِ عذاب ... فرمود زَعفر ببین ، من اشاره کنم اَحدی از اینا زنده نمی مونن ، ولی دشمن شما رو نمی بینه ، نامردیه .... نامردیه بهشون حمله کنن ... این کار نامردیه ، یکی نیست بهشون بگه بچه زدن نامردی نیست؟ ... خیمه آتیش زدن چی ؟ ... فرمود : منصور دو تا کار دارم ، گفت هرچی بگید چشم . یکیش اینکه نیمه شب دنبالِ من نفرست ، بچه هامُ خانواده ام دلواپس میشن ، یا امام صادق جدِ شما تو خیمه بود ، خواهراش دورِشُ گرفته بودن یه نانجیبی اومد گفت حسین ، رفتی تو زن ها قایم شدی ... دوماً اگه خواستی کسی بفرستی این ابن ربیع ملعونُ نفرست ، بی ادبِ ... جسارت می کنه فحش می ده ... ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ 🔴 ⚜ غلامی_مجنون ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ به پیش اهل وعیال توپيكرت میسوخت میان آتش در موی اطهرت میسوخت تورابه کوچه کشیدند قبول حرفی نیست ولی به پای غم وغصه همسرت میسوخت شکسته میروی ازچه.بگوعبایت کو میان کوچه گمانم که پیکرت میسوخت تورابه نیمه ی شب درمیان کوچه زدند بپای غربت این کوچه مادرت میسوخت خطيب و واعظ مشهور حاج شيخ مهدى خراسانى در شب جمعه هفتم جمادى الاولى سال ۱۳۶۹ هجرى در نجف اشرف بر روى منبر در مسجد انصارى قدس سره از آية اللَّه حاج شيخ جعفر شوشترى نقل كرده كه ايشان در كربلا بر روى منبر اين روايت را به شرحى كه گفته مى شود براى مردم بيان كرد. هنگامى كه منصور امام صادق عليه السلام را احضار كرد و آن حضرت از مدينه به بغداد آمد، در كنار دجله نزول اجلال فرمود، پيرمردى از شيعيانش با او ملاقات كرد و عرض كرد: خودت را به من بشناسان. امام عليه السلام فرمود: آيا مى خواهى مرا بشناسى؟ عرض كرد: بلى. امام عليه السلام به اصحاب خود كه در خدمتش بودند فرمود: او را در دجله بيندازيد..... مداح حاج آرمین غلامی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
سجده بر امام انس و جن امام مخلوقات هستی حضرت صادق عظیم شأنه سلام الله علیها]] 📃هنگامی که منصور علیه العن والعذاب تصمیم و کشتن امام صادق افضل الصلاه والسلام گرفت چند نفر از غیر عرب را که زبا نمیفهمیدند و درک نداشتند آماده کرد و به آنها خلعت های فاخر و هدایای گران داد و آنها صد نفر بودند به مترجم گفت :به آنها بگو من دشمنی دارم که امشب پیشم خواهد آمد وقتی وارد شد او را بکشید. مأمورین سلاحهای خود را بدست گرفتند و آماده انجام مأموریت شدند منصور لعنت الله علیه از پی امام افضل الصلاه والسلام فرستاد که تنها میش او بیاید به مترجم گفت به آنها بگوید ((دشمن من همین شخص است.!!! همین که امام جل شأنه داخل شد آنها(مأمورین)صدایی شبیه سگ درآوردند و اسلحه خود را بر زمین انداختند {دستهای خود را به پشت سر نهادند و به {{{سجده}}}افتاده صورت به خاک میمالیدند . منصور لعنه الله علیه که این جریان را دید از خود ترسید :گفت آقا برای چه تشریف آورده اید؟؟ حضرت سلام الله علیها فرمودند:{بدستور تو آمده ام من غسل خویش را نموده و کفن پوشیده ام }... مداح حاج آرمین غلامی