@majnon1396
#اشعار
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
#امام_حسین #مناجات_با_امام_حسین
شده ام برتوگرفتاراباعبدالله
روم ازعشق توبر داراباعبدالله
ناظر کارمن ازروز ازل بودی تو
بوده ام برتوهواداراباعبدالل
ه
همه ی عمر حواست به دلم بوده وبس
نشدم آلوده رفتاراباعبدالله
میکنم توبه به درگاه تو ای شاه کرم
شده ام خسته ز تکراراباعبدالله
گربدم اماتو آقامهربانی میکنی
گشته ام برتو بدهکاراباعبدالله
من خجالت زده ام کارنکردم به درت
بودم عمری به تو سرباراباعبدالله
کاش (مجنون)به در میکده ات جان بدهد
بر درت ناله کنم زاراباعبدالله
_آرمین غلامی(مجنون )
@majnon1396
#اشعار
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
#امام_حسین #مناجات_با_امام_حسین
❤️ #حـــــسینجان_مقتل
👋 #زیارتےاربابــــ
به یقین میرسم از باده ی احسان حسین
نخورم رزق کسی مگرمن از نان حسین
به نخ چادر زهرا گره ای خورد دلم
بین این دَهرشدم عبد پریشان حسین
دست ما را به خداوند رسانده کرمش
لطف ارباب نگر شدم مسلمان حسین
باوجودحرمش هرچه حرم زنده از اوست
زائر صحن نجف هم شده مهمان حسین
مدد حضرت حیدر همه رامست نمود
سرخوش آن لحظه نشینم سر ایوان حسین
سر در عرش خدا نام حسین است فقط
کاش مارابنویسند به رضوان حسین
بعد یک عمر فقط دم زدن از اوعشق است
همه جاسوختم از شعله ی سوزان حسین
غصه راه مخور، راه اگر دشوار است
میرسدتابخدا نقطه ی پایان حسین
بودم از روز ازل گوش به فرمان حسین
کاش(مجنون )سحری شوی تومهمان حسین
_آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
@majnon1396
#اشعار
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
#امام_حسین #مناجات_با_امام_حسین
شده ام برتوگرفتاراباعبدالله
روم ازعشق توبر داراباعبدالله
ناظر کارمن ازروز ازل بودی تو
بوده ام برتوهواداراباعبدالل
ه
همه ی عمر حواست به دلم بوده وبس
نشدم آلوده رفتاراباعبدالله
میکنم توبه به درگاه تو ای شاه کرم
شده ام خسته ز تکراراباعبدالله
گربدم اماتو آقامهربانی میکنی
گشته ام برتو بدهکاراباعبدالله
من خجالت زده ام کارنکردم به درت
بودم عمری به تو سرباراباعبدالله
کاش (مجنون)به در میکده ات جان بدهد
بر درت ناله کنم زاراباعبدالله
_آرمین غلامی(مجنون )
بسم الله الرحمن الرحیم
#روضه_را_تعطیل_نکنیم
#حسین_جان😭
#امام_حسین #مناجات_امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
#روضه_باز_و_مکشوف ♦
به سراشیبی گودال تو، خواهر آمد
ازحرم ناله زنان سوی برادر آمد
چه کندعمه سادات، جدایی سخت است
این همه راه بیاید، تو نیایی سخت است
یوسفم بودی و از آمدنت بی خبرم
ساعتی هست که از پیرهنت بی خبرم
آمدم برسره گودال، تودیدم رفتم
با تن خسته و این قد خمیدم رفتم
پی غارت همه جا دور و برت ریخته اند
شمروخولی وسنان، روی سرت ریخته اند
چقدر مردم این شهر به توبدکردند
شمروخولی وسنان،راه مرا سدکردند
ای برادربخدا مردم این شهربدند
تونبودی ومرا،ضربه ی شلاق زدند
پیش چشم توبر روی سرم سنگ زدند
به خداوند روی بال و پرم سنگ زدند
چادرم رامکشید،چونکه برا مردم
معجرم روی سرم بود،که سیلی خوردم
وای من شام کجا زینب بی یار كجا؟
وای من بام کجا کوچه و بازار کجا؟
گرمرا زجردهند بازحسین مال توام
تو روی نیزه ای و،وای به دنبال توام
گر زمانی به سوی کوفه ی ویران رفتم
بی تو ای نیزه نشین میان زندان رفتم
یاد دارم که حسین بس کس و عطشان شده ای
درسراشیبی گودال تو عریان شده ای
درسراشیبی گودال ،سرت گشت جدا
زیرخنجرمیزنی، یوسف زینب ، دست وپا
ناسزا بود حسین جان که بارت شده است
در کنارت پسری بودکه غارت شده است
او کجا نیزه کجا گودی گودال کجا؟
او کجا نعل کجا پیکر پامال کجا؟
وسط شام سری بر سر نی جا می کرد
خواهرت گریه کنان برتو تماشا می کرد
✅ #آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#پیشنهاد_ویژه_
#برای_دیگران_بفرستید
بسم الله الرحمن الرحیم
#روضه_را_تعطیل_نکنیم
#حسین_جان😭
#امام_حسین #_امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
#روضه_باز_و_مکشوف ♦
درپیش چشم خواهرت درهم شدی تو
با زخمهای پیکرت درهم شدی تو
وقتی که گیر افتاد بین تیر و نیزه
افتاد تا بال و پرت درهم شدی تو
خیلی دلت میخواست باشی درکنارم
با حسرت چشم تر ت درهم شدی تو
در قحطیِ آب اصغرت را دادی از دست
پیش نگاه مادر ت درهم شدی تو
آرامش اهل حرم رفتی توازدست
با آهِ سرد آخر ت درهم شدی تو
شمروسنان وخولی اینجا شیرگشتند
بانیزه ها وخنجرت درهم شدی تو
تو که تمام عمر اشکم را ندیدی
اصلا نمیشد باورت درهم شدی تو
از خیمهگه تا قتلگه خیلی دویدم
وقتی رسیدم در بر ت درهم شدی تو
زینب پس از تو پیش چشمان ونگاهت
بوسدبرادرحنجر ت درهم شدی تو
جسم شریفت را به تیرِ کینه بستند
با حالت چون مضطر ت درهم شدی تو
دیدم سرت رابین گودالی بریدند
با آه آهِ خواهر ت درهم شدی تو
✅ #آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#پیشنهاد_ویژه_
#برای_دیگران_بفرستید
بسم الله الرحمن الرحیم
#روضه_را_تعطیل_نکنیم
#حسین_جان😭
شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
#امام_حسین
#روضه_باز_و_مکشوف ♦
گودال بود و بی خبر تونیزه خوردی
دیدم برادرپشت سرتونیزه خوردی
دیدم ز پهلو یا کمر تونیزه خوردی
دیدم که از چندین نفرتو نیزه خوردی
آمدبه گودال وتنت را جستجو کرد
با پا لگد زد پیکرت را پپشت و رو کرد
آسیب دیده شانه ات ازنیزه شمر
پژمرده شددردانه ات،ازنیزه شمر
می سوخت جان خواهرت درکنج خیمه
کس" همچوزینب این مصیبتها ندیده
سر لوحه ی نجوای شبهایاحسین بود
غم دیدی اما مشق غمهایاحسین بود
گاهی سرت دنبال مرکب میکشیدند
قران زبالای نی ات را میشنیدند
دنبال تو اهل و عیالت می دویدند
باريسماني زينب را می کشیدند
زینب رسیده بر هواخواهیت آنجا
آوای او می کرد همراهیت آنجا
باهجرتو اهل وعیالت دل سپردند
دیدم که ازشمروسنان شلاق خوردند
در زیر دست و پای مرکبها دویدند
همشیره ات را در اسارت میکشیدند
دیدم شراب و وای از بزم حرامی
دیدم نگاه هیز نامردان شامی
✅ #آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#پیشنهاد_ویژه_
#برای_دیگران_بفرستید
بسم الله الرحمن الرحیم
#روضه_را_تعطیل_نکنیم
#حسین_جان😭
#اشعار
شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
#امام_حسین
# #مناجات_با_امام_حسین
❤️ #حـــــسینجان_مقتل
#روضه_باز_و_مکشوف ♦
افتاده دست مردک پستی سرت حسین
خس خس فتاده دروسط حنجرت حسین
درزیرخنجرش بدنت فحش میخورد
مشتی زدو همه دهنت مُش میخورد
نامرده پست موی سرت راکشیده است
ملعون مست بال وپرت رابریده است
کشتار چلچله چقَدرباب شدحسین
ازسوزتشنگی جگرت آب شدحسین
اینگونه پیش دیده ی من دست و پا مزن
اینگونه چنگ بر روی این خاک ها مزن
گریم برای وسعت دریای تشنه ات
خواهر فدایی توو لب های تشنه ات
آبی نبود درکف ودر نای تشنه ات
عالم فدای آن لب عطشان و تشنه ات
خونابه ی سر از دهنت ریخت یاحسین
آلاله روی پیرهنت ریخت یاحسین
دیدم که روی لعل لبت خیزران نشست
دیدم حسین روی گلویت سنان نشست
چکمه به روی پیکر تو بی امان زدند
سر نیزه وحشیانه به روی دهان زدند
جزخاک وخس دگر کفنت نیست تشنه لب
بر جسم خویش پیرهنت نیست تشنه لب
✅ #آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#پیشنهاد_ویژه_
#برای_دیگران_بفرستید
بسم الله الرحمن الرحیم
#روضه_را_تعطیل_نکنیم
#حسین_جان😭
#امام_حسین #مناجات_امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
#روضه_باز_و_مکشوف ♦
بین گودال تنش بود که ذبحش کردند
زیرچکمه بدنش بودکه ذبحش کردند
ساربان درپی انگشتری،انگشت برید
گندم ری ثمنش بود که ذبحش کردند
هرکسی آمده چیزی ببرداما شمر
درپی پیرهنش بود که ذبحش کردند
زنده زنده زتنش شمر،سرت کردجدا
غرق خون کل تنش بود که ذبحش کردند
وای از واعطشا گفتن،او درگودال
ناله ی دلشکنش بود که ذبحش کردند
بین گودال به لب ذکر مناجاتش بود
نیمه کاره سخنش بود که ذبحش کردند
برسره سینه ی او شمربه خنجرآمد
قطعه قطعه بدنش بود که ذبحش کردند
مادرت فاطمه آمد و لی باقده خم
اولین سینه زنش بود که ذبحش کردند
روی خاک است غریبانه تن سلطانی
بوریایی کفنش بود که ذبحش کردند
✅ #آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#پیشنهاد_ویژه_
#برای_دیگران_بفرستید
بسم الله الرحمن الرحیم
#روضه_را_تعطیل_نکنیم
#حسین_جان😭
#اشعار
شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
#امام_حسین
# #مناجات_با_امام_حسین
❤️ #حـــــسینجان_مقتل
#روضه_باز_و_مکشوف ♦
افتاده دست مردک پستی سرت حسین
خس خس فتاده دروسط حنجرت حسین
درزیرخنجرش بدنت فحش میخورد
مشتی زدو همه دهنت مُش میخورد
نامرده پست موی سرت راکشیده است
ملعون مست بال وپرت رابریده است
کشتار چلچله چقَدرباب شدحسین
ازسوزتشنگی جگرت آب شدحسین
اینگونه پیش دیده ی من دست و پا مزن
اینگونه چنگ بر روی این خاک ها مزن
گریم برای وسعت دریای تشنه ات
خواهر فدایی توو لب های تشنه ات
آبی نبود درکف ودر نای تشنه ات
عالم فدای آن لب عطشان و تشنه ات
خونابه ی سر از دهنت ریخت یاحسین
آلاله روی پیرهنت ریخت یاحسین
دیدم که روی لعل لبت خیزران نشست
دیدم حسین روی گلویت سنان نشست
چکمه به روی پیکر تو بی امان زدند
سر نیزه وحشیانه به روی دهان زدند
جزخاک وخس دگر کفنت نیست تشنه لب
بر جسم خویش پیرهنت نیست تشنه لب
✅ #آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#پیشنهاد_ویژه_
#برای_دیگران_بفرستید
بسم الله الرحمن الرحیم
#روضه_را_تعطیل_نکنیم
#حسین_جان😭
#امام_حسین #مناجات_امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
#روضه_باز_و_مکشوف ♦
بین گودال تنش بود که ذبحش کردند
زیرچکمه بدنش بودکه ذبحش کردند
ساربان درپی انگشتری،انگشت برید
گندم ری ثمنش بود که ذبحش کردند
هرکسی آمده چیزی ببرداما شمر
درپی پیرهنش بود که ذبحش کردند
زنده زنده زتنش شمر،سرت کردجدا
غرق خون کل تنش بود که ذبحش کردند
وای از واعطشا گفتن،او درگودال
ناله ی دلشکنش بود که ذبحش کردند
بین گودال به لب ذکر مناجاتش بود
نیمه کاره سخنش بود که ذبحش کردند
برسره سینه ی او شمربه خنجرآمد
قطعه قطعه بدنش بود که ذبحش کردند
مادرت فاطمه آمد و لی باقده خم
اولین سینه زنش بود که ذبحش کردند
روی خاک است غریبانه تن سلطانی
بوریایی کفنش بود که ذبحش کردند
✅ #آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#پیشنهاد_ویژه_
#برای_دیگران_بفرستید
Voice 102_sd.m4a
2.39M
#کرامات_آقا_امام_حسین_ع
ملاعباس چاوش با جمعی از جوانان شب جمعه به کربلا آمدند، از او خواستند تا برایشان مداحی کند،رسیدند بالای سر امام حسین(ع)، به خود گفت دفترچه شعرم را باز میکنم هر شعری آمد همان را میخوانم.
دفترچه اش را باز کرد و اشعار علی اکبر(ع) آمد، و شروع کرد به خواندن. سفر اول کربلا و همه جوان، مجلس شوری بپا شد، ملا عباس گفت:بس است،دیگر برویم استراحت کنیم.
در عالم خواب به او گفتند آماده شوید که امام حسین(ع) میخواهد به دیدارتان بیاید، او در عالم خواب همه را بیدار کرد و مودبانه نشستند تا آقا تشریف آوردند.
امام حسین(ع) فرمود:ملا عباس! گفتم: بله آقا جان. فرمودند: می دانی چرا من امشب به اينجا آمدم؟! گفتم: نه آقاجان. فرمودند: من با شما سه كار داشتم. گفتم: آن سه كار چيست آقا جانم؟
فرمودند: اولا، بدان كه هر كس زائر ما باشد، به ديدنش می رويم!
ثانيا، شبهای جمعه وقتی در مازندران هستی و جلسه داريد و دور هم می نشينيد، یک پيرمردی دم در می نشيند و كفش ها را درست می كند، سلام حسين را به او برسان!
سپس فرمودند: ملا عباس! كار سوم هم اين است كه آمدم به تو بگويم كه اگر دفعه ی ديگر رفقا را در شب جمعه به حرم آوردی،...
گفتم بله آقا؟ یک وقت ديدم بغض راه گلويشان را گرفت. گفتم: آقا چی شده؟فرمودند: ملا عباس اگر دو مرتبه رفقايت را شب جمعه به حرم آوردی و خواستی نوحه بخوانی، ديگر نوحه ی علی اكبر را نخوانی! گفتم: چرا نخوانم؟ مگر بد خواندم؟ غلط خواندم؟ !فرمودند: نه. گفتم پس چرا نخوانم؟!
فرمودند: ملا عباس! مگر نمی دانی شبهای جمعه مادرم فاطمه زهرا(س) به كربلا می آيند؟!
مداح
حاج آرمین غلامی
Voice 148_sd.m4a
1.16M
#امام_حسین
#امام_صادق
#روایت
صالح بن عقبه از ابوهارون مکفوف نقل کرده است که امام صادق (ع) به من فرمودند:
درباره امام حسین (ع) برایم شعر بخوان. من هم شعرى خواندم. فرمودند:
همان گونه که به رقّت شعر مى خوانید برایم شعر بخوان! پس شعر خواندم. آن گاه امام صادق (ع) فرمود:
اى ابوهارون، هر کس درباره امام حسین (ع) شعرى بخواند، پس بگرید و ده تن را بگریاند، براى آنان بهشت نوشته مى شود و هر کس در ارتباط با امام حسین (ع) شعرى بخواند و خود بگرید و پنج تن را بگریاند
براى آنان بهشت نوشته شود و هر کس در رثاى امام حسین (ع) شعرى انشاد نماید و پس بگرید و یک تن را بگریاند براى هر دو (خواننده و شنونده شعر) بهشت نوشته مى شود
و هر کس نزدش امام حسین (ع) یاد شود و از چشمش به قدر بال مگسى اشک بیاید پاداشش بر خداست و خداوند به کمتر از بهشت براى او راضى نمى شود.
📚وسائل الشیعه، ج 10، ص 465
مداح
حاج آرمین غلامی