eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
626 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
3.9هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
نوحه شب جمعه۲.mp3
1.01M
شب جمعه .حاج آرمین غلامی سوم محرم۱۴۰۳_کرمانشاه زنگنه شبهای جمعه فاطمه با اضطراب و واهمه آید به دشت کربلا گوید حسین من چه شد؟ گردد به دور خیمه گاه آید میان قتلگاه گوید حسین من چه شد نور دو عین من چه شد؟ شبهای جمعه مصطفی با مجتبی و مرتضی آیند به دشت کربلا گویند به صد شور و نوا مظلوم حسین من چه شد؟ نور دوعین من چه شد مثل فردا چه خبره؟ یه دختری رو محملا،خواب اسیری میبینه خواب میبینه رو صورتش،گرد یتیمی میشینه حسین رباب لالایی میخونه الهی اصغر نمیره شک قطره ایه که ما رو به دریای رحمت وصل میکنه اشک چیزیه که پاکمون کنه، چون باطنا وصل به کر میشیم این اشک رهایت از دل خاک کند بالت بدهد راهی افلاک کند تو اشک غم حسین را پاک نکن بگذار که این اشک تو را پاک کند گزارش صوتی👆 زینب👆 . ابالفضل،حسینی آرمین غلامی ۱۴۰۳/دهه سوم زنگنه کرمانشاه پنجشنبه۱۱_مرداد👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اشعارغزه.mp3
1.83M
. اسراییل اسماعیل_هنیه؛ ..حاج آرمین غلامی سوم محرم_حسینیه زنگنه الا لعنةُ الله عَلَي القومِ الظالمين تا ناد علی ندای جبرائیل است چون سوره ی عادیات در تأویل است باید که درِ قلعه خیبر را کَند این قلعه کنون به نام اسرائیل است القدسُ لَنا ندای جبرائیل است آوای سپاه و لشکر هابیل است از خون شهید ما پیام آمده است : هنگامه ی فتح نسل اسماعیل است . آنکه بهرِ سربلندی آفرید این ایل را بعدِ ابراهیم عزت داد اسماعیل را . باز خواهد دید دشمن مثلِ فوجِ ابرهه بر سر خود ناگهان بارانی از سجیل را . ما ابابیلیم، ما را بیمی از کفتار نیست پیش از این از پا درآوردیم صدها فیل را . مرگِ هابیلی دوباره طاقتش را طاق کرد حق به مسلخ می‌کشد امروز این قابیل را . خوب می‌دانم به زودی این خبر خواهد رسید: آسمان با خاک یکسان کرد اسرائیل را . گزارش صوتی👆 شهادت اسماعیل هنیه آرمین غلامی ۱۴۰۳/دهه سوم زنگنه کرمانشاه پنجشنبه۱۱_مرداد👇
67.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گزارش تصویری👆 زینب👆 . ابالفضل،حسینی آرمین غلامی ۱۴۰۳/دهه سوم زنگنه کرمانشاه پنجشنبه۱۱_مرداد👇 https://eitaa.com/majnon1396
59.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گزارش تصویری👆 زینب👆 . ابالفضل،حسینی آرمین غلامی ۱۴۰۳/دهه سوم زنگنه کرمانشاه پنجشنبه۱۱_مرداد👇 https://eitaa.com/majnon1396
حسادت،.mp3
2.42M
🏅 🔰 « نان و حلوا » آرمین غلامی ✍در یکی از شهرها زنی بود بسیار حسود و همسایه ای داشت به نام "خواجه سلمان" که مردی ثروتمند و محترم بود. زن به خواجه حسادت می کرد و می تلاش می کرد از دارایی ها و آبروی آن مرد شریف کم کند و نام نیک او را نیز از بین ببرد ولی موفق نمی شد. تا سرانجام کمر به کشتن او بست. 🔸روزی حلوایی پخت و در آن زهری ریخت . صبح وقتی خواجه خواست از خانه خارج شود زن حلوا را در نانی گذاشت و به خواجه داد و گفت "خیراتی" است ... خواجه چون عجله داشت آن را نخورده به راه افتاد و از شهر خارج شد و در راه به دو جوان بر خورد که خسته و گرسنه بودند او نان و حلوا را به آن ها داد . آن دو حلوا را با خوشنودی از خواجه گرفتند و به محض خوردن مردند . 🔹خبر به حاکم شهر رسید. دستور داد خواجه را دستگیر کردند هنگامی که از وی بازجویی کردند و خواجه داستان را بازگو کرد زن را حاضر کردند. چون چشم زن به آن جنازه ها افتاد شیون سر داد و فریاد و فغان به راه انداخت. 🔹معلوم شد که آن دو جوان یکی فرزند و دیکی برادر آن زن بودند . آن زن نیز از شدت تأثر و ناراحتی پس از دو روز مرد . 💎 حضرت علی (علیه السلام) : در روایتی زیبا می فرماید : کسی که چاه بکند تا برادر دینی او در آن بیفتد اول از همه خودش در آن می افتد" آرمین غلامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رجز خوانی،سیدالشهدا۱۲.mp3
4.63M
🔸خانه ات آباد، چه خانه خرابم کرده ای 🔸در میان سینه زن هایت حسابم کرده ای 🔸این که ماهم عاشقت هستیم،لطف فاطمست 🔸مادرت امضا زده تا انتخابم کرده ای 🔹آدمی بی خیر بودم،خادم هیئت بودم 🔹من گناه محض بودم ، تو ثوابم کرده ای 🔹یا گفتمو ایل و تبارم، مست شد 🔹ناز شستت ساقیه مستان،شرابم کرده ای ♻️من دعای خیر زینب بودم از روز نخست ♻️که برای گریه کردن مستجابم کرده ای ♻️تو اگر هم قهر باشی باز میخواهی مرا ♻️لال باشد هرکسی گفته جوابم کرده ای 💢مثل بچه مرده ها،گریه برایت میکنم 💢تو مرا از این جهت، مثل ربابم کرده ای 💢حرف آتش نیست هروقتی گناهم شد زیاد 💢تو مرا با خشکیه چشمم عذابم کرده ای 🔰آرزو دارم ببینم بعد عمری نوکری 🔰ذره ذره گریه پشت گریه آبم کرده ای ☑️من اگر ‌گریه برایت نکنم میمیرم 😭😭😭 🔺خدا نکنه یه روزی برسه مارو درگیر کارای دیگه بکنن 🔺یهو به خودمون بیاییم ببینیم یه ماه دو ماه یه سال، روضه نرفتیم اشک نریختیم ✅خدا کنه همیشه درگیر امام حسین باشیم ✅همه پا سفره امام حسین باشیم ✅همه کنار ابالفضل باشیم 🥀من از رقیه یاد گرفتم چیجوری گریه کنم 🥀با این فرق که من گریه میکنم کسی کتکم نمیزنه ⚡️با این فرق که من گریه میکنم کسی رو من دست بلند نمیکنه ⚡️این دختر هروقت گریه میکرد میزدنش 💥شاگرد مکتب حضرت زینبه 🔥میگفت اینی که دست رو من بلند میکنید و گریه میکنم بخاطر کتک زدنتون نیست آرمین غلامی ۱۴۰۳/دهه سوم شاملو کرمانشاه پنجشنبه۱۱_مرداد👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گزارش صوتی👆 زینب👆 . حضرت سجاد آرمین غلامی ۱۴۰۳/دهه سوم شاملو کرمانشاه پنجشنبه۱۱_مرداد👇 https://eitaa.com/majnon1396
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روضه حضرت زینب،،،۱۱.mp3
7.64M
🤞🏴🏴🏴 روضه و توسل به حضرت زینب سلام الله علیها ویژه شب جمعه به نفس حاج آرمین غلامی سوم محرم۱۴۰۳_حسینیه شاملو
🤞🏴🏴🏴 روضه و توسل به حضرت زینب سلام الله علیها ویژه شب جمعه به نفس حاج آرمین غلامی گل زخم های پیکرِ صد پاره ی حسین آیات بی شماره ی قرآنِ زینب است سرهای نوکِ نیزه همه دسته های گل  تنهای پاره پاره، گلستان زینب است  *بابا این زینب به دنیا اومده تو بغل حسین بوده، همه ی مدینه می‌دونستن علاقه ی این خواهر به برادر چگونه ست، هر دختری برا ازدواجش شرط داره، حق طبیعیش هم هست اما یه دخترو تو این عالم پیدا کن شب عروسیش بگه، شرط من اینه، به عبدالله بن جعفر گفت عبدالله من هیچی ازت نمی‌خوام، فقط عبدالله من از حسین جدا بشم می‌میرم، عبدالله یه روزی حسینمو نبینم آب میشم، پژمرده میشم، کجای دنیا دیدید یه خواهری به این شکل؟ همه ی مدینه می‌دونستن، اگه زینب حسینشو به مرگ طبیعی از دست میداد، همه ی مدینه بهش حق می‌دادن دق کنه و بمیره. مرگ طبیعی کجا، گودال قتلگاه کجا.. آن نیزه ای که خصم به قلب حسین زد زخمش هنوز بر دلِ سوزان زینب است ای تشنه لب حسین حسین عشق زینب حسین حسین  *زینبی که یه روز حسینشو نبینه، یک سال و نیمه از حسینش جدا شده، یه سال و نیم نوشتن بعد کربلا، کی باورش میشد، یه روز ده روز یه ماه یک سال و نیم حسین جان زینب مونده بدون تو، کی باورش میشه؟  *یکی از سخت ترین لحظه های سفر کربلا لحظه ایه که می‌خوای از کربلا خداحافظی کنی، وقتی دستتو میاری بالا...* خداحافظ ای برادر زینب خداحافظ سایه ی سر زینب  یعنی میش یه بار دیگه بیام هی میری تو حرم هی میای کفشاتو می‌پوشی، هی میری تو خیابون، هی دوباره برمی‌گردی، انگار دلت نمیاد خداحافظی کنی، هی با حسرت نگاه می‌کنی، یعنی  نکنه دیگه نیام، نکنه سفر آخرمه، نکنه بمیرم و دیگه نبینمت...چند روز مگه کربلا رفتی؟ دو روز نه سه روز نه یه هفته، اصلا روایت داریم کربلا زیاد نمونید. سه روز میری کربلا به حرم حسین عادت می‌کنی، صبح میری نماز ظهر میری نماز شب میری زیارت، سه روز حسینو می‌بینی سختته ازش جدا بشی..  امان از دل زینب....  پنجاه و چهار سال می‌دید حسینش کنارش ایستاده. امان از  اون لحظه ای که نیزه ها رو کنار زد...*  او می‌دوید و من می‌دویدم او سوی مقتل من سوی قاتل او می‌نشست و من می‌نشستم  او روی سینه من در مقابل او می‌کشید و من می کشیدم او از کمر تیغ من آه باطل *یه نگاه کرد دید زینب بالا تلِ زینبیه، دستاشو گذاشته رو سرش.. هیچ مقتلی ننوشته لحظه ای که سر از بدن ابی عبدالله جدا کردند رو کسی دیده باشه، حتی زینب.. ابی عبدالله اشاره کرد.. تا نگاه کرد دید زینب بالای تل داره نگاه میکنه، حسینه، پنجاه و چهار سال زینبو بزرگ کرده،می‌دونه این زینب این صحنه رو ببینه دق می‌کنه، میگن با چشماش اشاره کرد زینب برگرد.. بعضیا نوشتن حضرت فرمود: "اِرجِعی اُخَیَّ اِلَی الفُسطاط" خواهرم برگرد، تو باید کوفه بری، شام بری، اینجا رو نبینی خواهرم.. زینب برگشت، امر امر امامه، نمی‌تونه اطاعت نکنه، دو سه قدم اومد عقب، هنوز به خیمه ها نرسیده، یه دفعه دید زمین داره میلرزه، یه نگاه کرد..  سری به نیزه بلند است در برابر زینب خدا کند که نباشد، سر برادر زینب *عبدالله جعفر میگه هر چی بهش گفتم خانم جان بذار بسترتو ببرم داخل حجره.. هوا گرمه، گفت: نه عبدالله، برو بستر منو زیر آفتاب پهن کن. گفتم چرا؟ فرمود: خودم دیدم سه روز بدن حسینم زیر آفتاب،  و بی کفن روی خاک کربلا بود...