eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
626 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
3.9هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
شنیدنی هنده وخرابه شام🤞 ۱۴۰۳_کرمانشاه _سلام_الله_علیها .حاج آرمین غلامی جمال غیب خداوند، مظهرش زهراست رسول، روح و روان مطهرش زهراست پیمبـری کـه به قرآن خویش می‌نازد یقین کنید که قرآن دیگرش زهراست نبـی تمامـی تـوحید را در او دیـده علی جمال خداوندْ منظرش زهراست درود باد به مردی که خاکِ درگه اوست سلام باد بر آن زن که رهبرش زهراست به هـر فلک که گذر کرد خواجۀ لولاک به چشم فاطمه بین دید، محورش زهراست علـی کـه کفـو نـدارد چو ذات اقدس حق از آن کشد به فلک سر که همسرش زهراست حسین گفـت: بـه نـزد ستمگـران هرگز ذلیل نیست عزیزی که مادرش زهراست چگونه خصم به روی علی کشد شمشیر؟ که جان به کف همه جا در برابرش زهراست بـه آیـه آیه‌ی قــرآن قســم کـه این قرآن زبان و روح و نگهبان و داورش زهراست حرامـزاده! مکــن شیعـه را چنیـن تهدید که هر که شیعه بوَد، یار و یاورش زهراست چگونـه دیـن رسـول خـدا رود از دست مگـر نـه دختـر اسـلامْ پرورش زهراست کجا ز نامه و میـزان و محشرش باک است کسی که نامه و میزان و محشرش زهراست نبـی کـه عـاشق روی بـلال اوست بهشت بهشـت قـرب خداونـدِ اکبـرش زهراست قضیه مربوط به شخصی به نام عبد الله عامر است کسی که یه دختر داره،دخترش نا بینا شده مریضی داره تمام دکترا جوابش کردند یه روزسلمان بر خورد کرد با پدر این دختر،پرسید،عبدالله دخترت چطوره گفت سلمان،دیگه تمام دکترها جوابش کردند گفت عبدالله من یه طبیب سراغ دارم مریضت رو شفا میده ،اما شرطی داره گفت شرطش چیه؟ گفت شرطش اینه که اگه دخترت شفا گرفت مسلمان بشی،باشه سلمان مسلمان میشوم کجاست این دکتر،فرمود مدینه، کدوم مدینه ،مدینه ی پیغمبر اومد مدینه ی پیغمبر ( خدا قسمت همه ی ما کنه). کوچه بنی هاشم، خانه‌ی امیرالمومنین درب رو کوبید،وارد خانه شد ماجرا روبه امیرالمومنین گفت صدا زد سلمان خوب کاری کردی حالا که مریض رو آوردی برو طبیبش حسین رو هم بیار (حالا تو هم بگو حسین جان منم مریض دارم،زینب جان شفای مریضم رو از تومی خوام) ابی عبدالله اومدن یه مقدار آب آوردن آقا ابا عبدالله تبرک کرد،گفت سلمان آب رو بده به عبدالله یه مقدار رو به دختر بده یه مقدارش رو هم به سر او بریزید این کار رو کردند تا آب رو خورد،چشم باز شد شهادتین رو جاری کرد گفت بابا من نام حسین رو شنیدم، بابا من چشم نداشتم ببینم،بابا حسین رو به من معرفی کن، بابا حسین رو معرفی کرد نه سال این دختر خانه ی امیرالمومنین بود،کنیزی بچه های فاطمه رو میکرد.... حالا فهمیدی کی بوده ها،هنده بوده موقع ازدواج این دختر شد عبدالله اومد شهرمدینه، دخترم وقت ازدواج است میخوام برگردی شام امر امر پدره با همه خداحافظی کرد هنده،اما آخرین نفر زینبه،هنده و زینب(س) دست به گردن هم انداختند. می دونی زینب چی گفت،صدا زد هنده حالا که میخوای بری برو اما یه روز تو شهر شام،به تو مهمان میرسه با این مهما نهامدارا کن این مهمان ها داغدیده هستند اما هنده متوجه نشد،هنده این مهمانهایی که برات می رسند داغ برادر دیده اند... هنده رو آورد عبدالله به شهر شام 🕌🌴 ⏪داشت عبدالله عامر دختری به چه دختر آفتاب انوری در میان خوب رویان طاق بود از ملاحت شهره آفاق بود تا یزید بی حیا نامش شنید صید حسنش خیمه درعالم کشید یزید شنید هنده وارد شده،هنده زیبا بوده،اومد خواستگاری، عبدالله راضی نیست،هنده راضی نیست اما چه کنند زن یزید شد،تا آن شبی که زینب روآوردند تو خرابه، صدا زد یزید منم میخوام برم توی خرابه به دیدن اسرا، صدا زد نه تو ملکه ای تو زنیزیدی،تو زن امیری جای تو در خرابه نیست، گفت نه خیلی مایلم یزید شیطان می دونه،هنده میشناسه زینب رو تا الان رسوا شده هنده بیاد تو خرابه بیشتر رسوا میشه، اما اصرار پشت اصرار، گفت حالا که میخوای بری خرابه صبر کن تا بگم کنیز ها خرابه رو آب و جارو کنند کرسی بگذارند خرابه رو آماده کردند بی بی زینب سوال کرد آی کنیز ها کی میخواد به دیدن ما بیاد صدا زدند آی زن اسیر زن یزید هنده میخوادبیاد تا زینب شنید صدا زد خواهرم ام کلثوم بیا (دیگه من وارد روضه شدم) خواهر میدانی کی میخواد به دیدن ما بیاد کسی که با دست حسین شفا گرفته هنده میخوادبیاد توی خرابه اما خواهر به این زن و بچه ی داغدیده بگو اگه از شما سوال کردند بزرگ شما کیه؟ منو با اسم صدا نزنند منو با انگشت نشون بدند. هنده وارد خرابه شد، نشست رو کرسی رو کرد به اسرا صدا زد بزرگ این اسرا کیه؟ همه با دست زینب رو نشون دادند ⏪کیستی ای زن در کجا داری وطن👇👇
آی زن شما اهل کجا هستی🤞🤞 بی بی فرمود:ما اهل مدینه ایم، شیخ ذبیح الله محلاتی رحمه الله علیه میگه تا هنده شنید اهل مدینه اند به احترام پیغمبر و بچه ها ی پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله از رو کرسی اومد پایین نشست روی خاکها حالا که اهل مدینه اید به من بگید محل شما کجاست، صدا زد محل ما کوچه ی بنی هاشم است وای وای... حالا که اهل کوچه بنی هاشم هستی من چندتا آشنادارم آی زن اسیر به من بگو ببینم آیا علی رومی شناسی صدا زد آری آیا فاطمه رو میشناسی یا نه صدا زد آری آی زن اسیر حسن رو میشناسی آی زن اسیرحسین رو میشناسی گفت آری.... یا ابا عبدالله...حالا هر چی میخوای بخواه هر چی ناله داری بزن... هرچی فریاد داری آماده کن ها امروز زینب ناله میخواد صدا زد آی زن اسیر به من بگو آیا حسین رو میشناسی یا نه گفت آره آی زن اسیریه دوستی دارم بنام زینب به من بگو ببینم آیا زینب رو میشناسی یا نه؟ صدای ناله زینب (س)بلند شد ،سر به دیوار خرابه اشک می ریزه، هنده گفت آی زن اسیر من حرف بدی نزدم چرا گریه می کنی.... صدا زد هنده به خدا من زینبم حسین.... آخ نه نه تو زینب نیستی،من سالها در کنار زینب بودم نگاه به این لباس قیمتی نکن،نگاه به این تخت و جلال نکن من یه روز کنیز بودم کنیز زینب بودم،من زینب رو خوب می شناسم من خانمم رو می شناسم، زینب من قدش خمیده نبوده زینب من گیسوانش سفید نبوده یه نشانی دارم زینب بی برادرش حسین به سفر نمی رفت ⏪آخ اگر تو زینبی پس کو حسینت (به به بلدی ها زمزمه کن)
جریان ماروسربریده ابن زیاد...mp3
8.11M
صوت روضه خرابه شام وهنده 👆 حضرت زهرا 👆 شنیدنی سربریده ابن زیاد،لع، ومار ۱۳_ آبان ماه۱۴۰۳ .حاج آرمین غلامی *حسینیه کرم👇
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄🤞 🔴ماجرای عجیب ابن زیاد و ماری که در بینی اش بود ۱۴۰۳_کرمانشاه .حاج آرمین غلامی بس بگردید و بگردد روزگار دل‌ به این دنیانبندد هوشیار 🌼🍃 ای‌که‌دستت می‌رسد کاری بکن پیش از آن کز تو نیایدهیچ کار 🌸🍃 آنچه دیدی بر قرار خود نماند آنچه بینی هم نماند بر قرار 🌼🍃 نام نیکو گر بماند ز آدمی به کزو ماند سرای زرنگار 🌼🍃 صورتِ زیبای ظاهر هیچ نیست ای برادر سیرتِ زیبا بیار 🌸🍃 گنج خواهی، در طلب رنجی ببر خرمنی می‌بایدت، تخمی بکار 🌼🍃 شکرِنعمت‌کن به نیکویی‌که‌حق دوست دارد بندگان حقگزار 🌸🍃 گر به هر مویی زبانی باشَدَت شکرِ یک نعمت نگویی از هزار 🌼🍃 نامِ‌نیک رفتگان ضایع مکن تا بماند نام نیکت پایدار 🌸🍃 کامِ درویشان و مسکینان بده تا همه کارت برآرَد کردگار 🌼🍃 با بدان بدباش و با نیکان‌نکو جای گل گل باش و جای خار خار 🌸🍃 ایکه‌داری‌چشمِ‌عقلُ‌گوشِ‌هوش پندمن‌در گوش‌کن چون‌گوشوار 🌼🍃 سعدیا چندانکه می‌دانی بگوی حق نباید گفتن اِلّا آشکار «عبیدالله بن زیاد» در کنار شهر موصل به دست ابراهیم بن مالک اشتر، کشته شد، ابراهیم سرهای بریده ابن زیاد و سران دشمن را برای مختار فرستاد، مختار در این هنگام غذا می خورد که سرهای بریده دشمنان را کنار مسند مختار به زمین ریختند. در این هنگام دیدند مار سفیدی در میان سرها پیدا شد و وارد سوراخ بینی ابن زیاد شد و از سوراخ گوش او بیرون آمد، و از سوراخ گوش او وارد گردید و از سوراخ بینی او بیرون آمد، و این عمل چندین بار تکرار گردید. مختار پس از صرف غذا برخاست با کفشی که در پایش بود به صورت نحس ابن زیاد زد، سپس کفشش را نزد غلامش انداخت و گفت: «این کفش را بشوی که آن را بر صورت کافر نجس نهادم». مختار سرهای نحس دشمنان را برای محمد حنفیّه در حجاز فرستاد، محمد حنفیّه سر ابن زیاد را نزد امام سجاد فرستاد، امام سجاد علیه السلام در آن وقت، غذا می خورد، فرمود: روزی سر مقدس پدرم را نزد ابن زیاد آوردند، او غذا می خورد، عرض کردم: خدایا مرا نمیران تا اینکه سر بریده ابن زیاد را در کنار سفره ام که غذا می خورم بنگرم، حمد و سپاس خدا را که دعایم را اکنون به استجابت رسانیده است. نکته قابل توجه اینکه مرحوم حاج شیخ عباس محدث قمی می نویسد: آن مار، مکرر از بینی ابن زیاد وارد می شد و از گوش او بیرون می آمد، و تماشاچیان می گفتند: قََد جائت قَد جائت: «مار باز آمد، مار باز آمد» و می نویسد: همان هنگام که ابن زیاد در مجلس خود با چوب خیزران مکرر بر لب و دندان امام حسین می زد، شاید بر اساس تجسم اعمال، همان چوب خیزران (در عالم برزخ) به صورت مار درآمده و مکرر از بینی او وارد می شده و از سوراخ گوش او بیرون می آمده، تا در همین دنیا، مردم مجازات ننگینش را ببینند. 📚منابع: 1- منتهی الآمال، ج1: 299. 2- بحارالانوار، ج6: 248؛ 45: 334- 336. 3- عالم برزخ در چند قدمی ما: 172- 175. مداح حاج آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم .#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌹 #مدح_و_مناجات_با_حضرت_زینب #اشعار_ولادت #حضرت_زین
مولودی واشعار،متن ولادت حضرت زینب ⏫⏫⏫⏫ متن اشعار ولادت حضرت زینب اشعار فاطمیه متن کتب فاطمیه. ضربه بزن🤞 ⏫⏫⏫⏫⏫
🏴 👇 ⚫️ قابل توجه عزاداران حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها 🏴حرمت ایام فاطمیه (سلام الله علیها) 😔از آنجا که تاریخ شهادت حضرت فاطمه الزهرا سلام الله علیها تا قیام حضرت ولیعصر ارواحنا فدا بر همگان همانند قبر مطهرشان مخفیست 🥀 حفظ حرمت ایام فاطمیه در هر دو تاریخ شهادتی که نقل شده است بر همگان واجب است. ✍ با توجه به بیانات ولی امر مسلمین جهان حضرت آیت الله خامنه ایی (حفظه الله) 🌷در ایام فاطمیه ۲ روز قبل از شهادت و ۲ روز بعد از شهادت و روز شهادت در مجموعا ۵ روز فاطمیه اول و ۵ روز فاطمیه دوم ، باید مسلمین حرمت مادر سادات را حفظ نمایند. ✍جهت تاریخ زدن مراسمات شادی و عروسی دقت لازم را داشته باشید که در تاریخهای ذیل مراسمی جهت حفظ حرمت مادر سادات گرفته نشود 👇👇 🏴(فاطمیه اول بنابر سیزدهم جمادی الاولی) ⚠️چهارشنبه: ۱۴۰۳/۸/۲۳ ⚠️پنج شنبه: ۱۴۰۳/۸/۲۴ ⚠️جمعه: ۱۴۰۳/۸/۲۵ (روز شهادت) ⚠️شنبه: ۱۴۰۳/۸/۲۶ ⚠️یکشنبه: ۱۴۰۳/۸/۲۷ 🏴(فاطمیه دوم بنابر سوم جمادی الثانی) ⚠️سه شنبه: ۱۴۰۳/۹/۱۳ ⚠️چهارشنبه: ۱۴۰۳/۹/۱۴ ⚠️پنج شنبه: ۱۴۰۳/۹/۱۵ (روز شهادت) ⚠️جمعه : ۱۴۰۳/۹/۱۶ ⚠️شنبه: ۱۴۰۳/۹/۱۷ 🕌 🔅
اعلام مراسم جشن ایام حضرت زینب(س) ،ویژه برادران
مدح زینب،غلامی۱.mp3
1.86M
حضرت زینب۱۴۰۳ .حاج آرمین غلامی ماه  تابان  مهر  رخشان زینب است دختر    مولای     ایمان  زینب است یادگار      فاطمه       فخر     جهان همچو حیدر شیر یزدان زینب است زینب است او زینب است عشق پدر فخر   عالم   نور  یزدان  زینب است او    تمام    هستیش   مولا   حسین قافله    سالار    دوران   زینب است روز   میلادش    علی ‌   غرق  طرب سرور   و  سالار  ایران  زینب است همچو  مادر  عطر  یاسش  در  فلک خود به  تنهایی گلستان زینب است با      صلابت       قهرمان      کربلا شهسوار  شام ‌‌   ویران  زینب است چشم   امید   همه   بر  لطف اوست درد  ما  را  جمله درمان زینب است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مدح زینب،غلامی۲.mp3
2.94M
ولادت حضرت زینب(س)۱۴۰۳ .حاج آرمین غلامی محیط عصمت و صبر و شهامت گوهر آورده سپهر عزت و مجد و کرامت اختر آورده بهشت آرزوی حیدر و زهرا بر آورده تعالی الله بگو ام ابیها دختر آورده کتاب الله دیگر بر سر دست رسول است این بتول دیگر از دامان زهرای بتول است این محمد شادمانی کن بتول دیگرت آمد امیرالمومنین، دخت ولایت پرورت آمد امام مجتبی چشم تو روشن خواهرت آمد بشارت ای حسین بن علی همسنگرت آمد پیامبر، مرتضی یا حضرت زهراست این دختر گل دامان کوثر زینت کبری است این دختر چه خوانم؟ مظهر کل صفات داورش خوانم و یا سر تا قدم آئینه پیغمبرش خوانم و یا وقت تکلم ذوالفقار حیدرش خوانم به‌ قرآن راست گفتم گر حسین دیگرش خوانم پدر، مادر، برادر، جد، همه محو تماشایش یکی خندت به امروزش، یکی گرید به فردایش شهادت خوانده پیغام آور خون شهیدانش عبادت متکی بر پایه اخلاص و ایمانش شهامت خاکبوس از کربلا تا شام ویرانش شجاعت ذوالفقار خشمی از قلب خروشانش به پیشانی افلاک ولایت کوکبش خوانم سراپا زینت باباست باید زینبش خوانم مصلای دعا را دیدهٔ شب زنده‌دار است این زبانِ قلب قرآن، پنج تن را یادگار است این به سلک بندگی آئینه پروردگار است این زبان مرتضی وقت سخن یا ذوالفقار است این گل زهراست این باید چنین نیکو سرشت آید عجب نبوَد اگر از سینه‌اش بوی بهشت آید سزد مریم به اشک شوق گرد از عارضش شوید شفای جان مسیحا از دم جان پرورش جوید امیرالمومنین عَطر بهشت از سینه‌اش بوید زبان زینبی باید که از زینب سخن گوید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 🌹 سلام_الله_علیها _تاریخ،سه شنبه۲۰_اسفندماه_۱۴۹۰_کرمانشاه _جریان ولادت زینب وروضه جبرییل. درمصیبت خوانی زینب مداح ✅ @majnon1396 وسخنرانان
بسم الله الرحمن الرحیم ولادت_حضرت_زینب_ _سلام_الله_علیها_ این جنون عشق را استاد والا آمده مژده امشب بانوی عالم به دنیا آمده کیست او زینت ده ،نام پدر درعالم است زینتِ حیدر همان مصداق زهرا آمده کیست اوهم ،عالمه،علامه ی دهر است او الگوی حجب و حیا بر کل زنها آمده ذوالفقار مرتضایی در کلامِ نافذش جانشین شخص حیدر،مثل مولا آمده شیر بانوی جهان با صوت حیدر میرسد ماورای عقل ما ، عالیّ اعلا آمده درک زینب را فقط حق میتوان گویدبه ما بر نَم هستی ما ،آن فوق دریا آمده میرسد انوار عالم ، دخترِ خیر النسا چونکه فهم ودرک او بر ما معما آمده خطبه خوان شامیان را کمتر از خیبر ندان ناطق قرآن ناطق دربین دنیا آمده شرط عقد عمه ما،دیدن روی حسین بنگریداین معدن و ماوا و معنا آمده زینب کبری سفیر کربلا ی پربلاست آن خطیب حیدری ازبعد غوغا آمده عشق آمد، عینُ شینُ قاف را با خون نوشت مرجع عُشّاق دربین تکایا آمده عقل اگر دور از حسینت میکند دیوانه ای این جنون و عشق را استاد دانا آمده برمصیبات حسین زینب صبوری میکند همچو حیدردر میان دشت و صحرا آمده منتقم گرید به حالت دراسارت صبح و شام زینب آن امُ المصائب بینِ اعدا آمده _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم السَّلامُ عَلَیکِ یَا بِنتَ وَلیِّ اللهِ الأَعظَمِ ...🔹 ولادت_حضرت_زینب_ _سلام_الله_علیها_ شب رازاست ببین جلوه ی طناز علی تاسماوات بودجلوه ی اعجازه علی کس خبردارنشد ازسره هررازه علی دل مامست شود ز حرف آغازه علی گفتم ازنام علی گفت بگویا زینب مژده آمدگل حیدر،گل زهرا زینب قلمی کوکه کُنَد شرح و بیانت زینب کس نیامدکه نویسد به زبانت زینب بخدا خاک ندیده است چُنانت زینب به جهان حیرتِ محض است جهانت زینب پرده عصمت حق ،جلوه دراین جلوه ی اوست بسکه در فهمِ جهان هست معما زینب جلوه ی پنج تَن اینگونه مجسم : عشق است چونکه آن جَدّ و اُم و اَب همه باهم ،عشق است من زتویاجبل الصبر نویسم عشق است ازتویازینب کبری بزنم دَم عشق است نکنم غیر درت روی به هرناکس دهر آیه‌ی اعظم علی آیتِ عُظمی زینب باحسین بودازآن روزِ تولد نظرش گریه میکرد در آغوشِ همه چشمِ تَرش خنده میزدبه حسین به چهره محترمش از دلش گفت حسن ،گفت حسین جگرش کیست بانوی عفاف است و حجاب و غیرت این حسن یاکه حسین است سراپا زینب زینب آمدکه بگویدکه غمی جاری بود زینب آمدکه بگوید به بلا آری بود به سرِ دوش فلک بیرقِ بیداری بود به ابالفضل علی درسِ علمداری بود زینب آمدکه جهان بنگرداین اعجازش کربلا کعبه ی ماگشت ولی با زینب کیست او محض شهود است ندید آرایه عینِ نور است پسِ پرده ندید پیرایه سایه‌ی روشن او راندید همسایه بودهِ عباس و حسین بر سرزینب سایه خطبه میخواندکه شدخطبه‌ی او تیغِ دو دَم که شده خصم خس و پهنه‌ی دریا زینب جلوه فاطمه ای در دلِ خانه زینب جای مادر همه شب  شمعِ شبانه زینب گرده رخساره ی تو گرم بهانه زینب سپرِ هرسه امامی بهِ زمانه زینب کرده ای مادری ازبهره امامان خودت بعده زهراتوشدی اُمِ ابیها زینب کعبه تا کرببلا نوره لو اءِ توبپاست همه جاجلوه گه نوروضیاءِ توبپاست زنده شد دینِ خدا ،دین خداءِ توبپاست کیستی توزینبی، حکم ازنگاءِ توبپاست صحبت کربلازنده بنامت بانو  مانده دین حق فقط زنده به یک یازینب کربلابود که اوغصه ی جانکاه بدید زینب اندازه‌ی پنجاه و چهار آه یدید با حسین و حسنش آه چه کوتاه بدید کَس نفهمید غم او،در همه‌ی راه بدید به ره کوفه وشام ،جای همه خورد زمین بهره هرطفل سپر بود به هرجا زینب آن خطیب کوفیان ،در سخن زینب بود پاره جان بتول،دلبره من زینب بود جلوه ی نور  به یک پلک زدن زینب بود خواهره خوب حسین یا به حسن زینب بود مهدی فاطمه فرمود برای فَرَجَم هفت دفعه قسمی هست به عُلیا زینب کربلابود که دیدی کفنی غارت شد وای دیدی که چراپیرهنی غارت شد به سره تیغ‌ ،سره نیزه تنی غارت شد بین کوفه یک سرهِ بی بدنی غارت شد به تو سوگند نرفت درهمه ی طول مسیر نخی از  چادره این عصمتِ کبری زینب آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم بردره کوی توزینب ؛ قَدمی باید زد ازکرامات توبانو،قَلمی بایدزد هیبَتِت یاجبل الصبر تکانم داده سرخوشم چونکه غمت راه نشانم داده نتوان گفت ؛ زیکـتـائي تویا زینب کارِ ما نیست ؛ شناسائي تویازینب چون در اِدراكِ شُکوه تو ؛ سَرم درنوراست باتوباشم ؛ همـۀ بال و پَـرم ،درنوراست من در اَعماقِ خیالم ...به طوافت هستم بین مسجدبخدا دراعتکافت هسنم نتوان گفت زتو، از تو سُـرودن ؛ سخت است بی ولای تودراین معرکه بودن ؛ سخت است کیستی،زینبی وخدا روایتگـرِ توست همه پیدایش هستی ز؛ نخ مَعجَـرِ توست گربرت مصحف قرآنِ خدا ؛ وا می‌شد کل آیات ؛ به تفسیـر شمـا ؛ وا می‌شد زینبی شمس و قمر ؛ پیش تو سوسو زده است کل‌مَـردان جهـان ؛ پیش تو ؛ زانـو زده است آمدی وهمه؛ دنیایِ علي زیبا شد برتو تکـرارِ همـان سـورۀ «اَعطینـا» شد مادرت فاطمه با بوسه مکرّر می‌گفت زینب ازجانب حق برتو پَـیـمـبَـر می‌گفت : همه دنیایِ علی بوده ای ونور دوعین کیستی یاجبل الصبر،تویی عشق حسین اَثرِ : آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی ❇️❇️❇️❇️❇️ ################################