eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
626 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
3.9هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
👇 1⃣ امام جعفرصادق(ع): هرکس در شبهای جمعه «سوره واقعه» را قرائت کند خدا و خلق او را دوست میدارند و در دنیا تنگی و گدایی نبیند و آفتی از دنیا به وی نرسد و در آخرت از رفقای امیرالمومنین علی(ع) باشد. 2⃣ در مصباح شیخ کفعمی نیز آمده هرکس در شبهای جمعه سوره قدر را قرائت کند هرگز منافق نشود. 3⃣ در تفسیر برهان امام محمد باقر(ع) فرمودند: هرکس در شب جمعه «سوره ص» را قرائت کند به او خیر دنیا و آخرت عطا شود. 4⃣ و نیز در تفسیر برهان از پیامبر اکرم(ص) روایت است هرکه در شب جمعه «سوره دخان» را قرائت کند، حق تعالی گناهان گذشته ی اورا بیامرزد 5⃣ در کتاب جناه الخلود آمده است که هر کس در شب جمعه دو رکعت نماز بجا بیاورد و در هر رکعتى بعد از حمد ده مرتبه سوره (زلزال) را قرائت نماید و بعد ازاتمام نماز بگوید👇 (یا حى یا قیوم یا ذالجلال و الاکرام ) از شر همه مخلوقات ایمن گردد.☘ 6⃣ خواندن این دعا در شب جمعه ثواب عظیمی دارد. 🔷در زاد المعاد مرحوم مجلسی(ره) وارد شده که به شخصی در عالم مکاشفه الهام شده که در اثر مداومت بر این دعا گفته بودند که: ملائکه را در نوشتن ثواب این دعا به زحمت انداخته ای👇 بسم الله الرحمن الرحیم «الحمدُ لله مِن اَوَلِ الدنیا اِلی فَنائِها وَمِنَ الاخره الی بَقائِها الحمدلله علی کُلِ نِعمه وَاستغفرُلله مِن کُلِّ ذنبٍ وَ اَتوبُ الیه یا اَرحَمَ الراحمین»☘ 7⃣ هر که این دعا را در شب جمعه مرتبه بخواند در نامه ی عملش ، هزار هزار حسنه نوشته میشود و هزار هزار سیئه  محو مےشود. در بهشت هزار هزار درجه جنات احدیت و دربهشت در درجه حضرت ابراهیم خلیل الله باشد و خداوند در مورد این دعا سه مرتبه فرمودند: (( خدای او نیستم اگر او را نیامرزم))👇👇 يَا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِيَّةِ يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالْعَطِيَّةِ يَا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِيَّةِ اى خدايى كه فضل و كرمت بر خلق دايم است و دو دست ‏عطا و بخششت به جانب بندگان دراز است اى صاحب بخشش هاى بزرگ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ خَيْرِ الْوَرَى سَجِيَّةً وَ اغْفِرْ لَنَا يَا ذَا الْعُلَى فِي هَذِهِ الْعَشِيَّةِ درود فرست بر محمد و آلش كه در اصل خلقت و فطرت بهترين خلقند اى خداى بلند مرتبه در همين شب گناه ما را ببخش.☘ 📚مفاتیح الجنان شیخ قمی 8⃣ رسول اکرم صلی الله علیه آله فرمودند: هرکس پیش از نماز صبح روز جمعه سه مرتبه این استغفار را بگوید, آمرزیده میشود اگرچه گناهانش زیادتر از کف دریا ها باشد👇 «استغفرالله الذی لا اله الا هُوَالحَی القیّوم وَ اتوبُ الیه»☘ 9⃣ حضرت صادق (ع) منقول است هر که در روز جمعه بعد از نماز صبح بگوید 👇 « اَللّهُمَّ اجعَل صَلَواتُکَ وَ صَلَواتِ مَلائِکَتِکَ وَ حَمَلَۀِ عَرشِکَ وَ جَمیعِ خَلقِکَ وَ سَمائِکَ وَ اَرضِکَ وَ اَنبِیائِکَ وَ رُسُلِکَ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ » تا یک سال هیچ گناهی بر او نوشته نمیشود. 📚( بحارالانوار ج ۸۹ ، ص ۳۵۴) 🔟 از رسول اکرم ص روایت است: هرکس بعدازنماز صبح روز جمعه قبل از طلوع آفتاب 10مرتبه سوره کافرون را بخواند, سپس100مرتبه صلوات به این شکل بفرستد «اللهم صل علی النبی الامی محمد و آله وسلم» هرحاجتی داشته باشد بی شک برآورده می شود که به تجربه رسیده است.☘ 1⃣1⃣ ازحضرت امام صادق (ع) نقل شده است که هر کس بعد از نماز ظهر روز جمعه سه مرتبه بگوید👇 « اَللّهُمَّ اجعَل صَلَواتِکَ وَ صَلَواتِ مَلائِکَتِکَ وَ رُسُلِکَ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ»  در امان است تا دیگر . 📚 بحار جلد ۹۰ صفحه۵۶   •┈••✾🍃🍂🍃✾••┈
🖕🖕متن روضه اربعین حسینی (ع) - بنفس..حاج آرمین غلامی(مجنون) عرش بر جلوه رخسار حسین می‌نازد فرش بر رونق بازار حسین می‌نازد ابر بر اشک عزادار حسین می‌نازد قبر شش‌گوشه به زوار حسین می‌نازد کربلا هم به علمدار حسین می‌نازد آیت لیله معراج حسین است حسین عشق را سلطنت و تاج حسین است حسین فُلک افتاده به امواج حسین است حسین عاشق مست به صهبای حسین می‌نازد شیعه بر عشق و تولای حسین می‌نازد جز حسین کیست که پرچم به مساوات زند جز حسین کیست کلامی به مباهات زند جز حسین کیست دم از قاضی حاجات زند مصطفی در صف محشر به حسین می‌نازد مرتضی ساقی کوثر به حسین می‌نازد هشت در را که گشایند به فردوس برین شهپری را که خدا داده به جبریل امین حوض کوثر ، خم و ساغر، خود ساقی به یقین خط توحید پرستی به حسین می‌نازد صانع عالم هستی به حسین می‌نازد دل که باشد تهی از مهر و محبت دل نیست به خدا محفل بی ذکر حسین محفل نیست هر که دیوانه مولا نبُوَد عاقل نیست نه فقط عاقل مجنون به حسین می‌نازد مدعی ، دیده گردون به حسین می‌نازد یاحسین آب حیات است بگو یامولا نردبان درجات است بگو یامولا یاحسین رمز نجات است بگو یامولا هر کسی گفت حسین ، عزت او تأمين است فاطمه ضامن اوست آخرتش تضمین است جز حسین کیست که در شأن و شرف بی همتاست جز حسین کیست که محبوب تمام‌ دل‌هاست او حسین است بلی میوه قلب زهراست فاطمه ام ابیها به حسین می‌نازد همه جا زینب کبری به حسین می‌نازد یاحسین ذکر ولایی است خدا می‌داند یاحسین رمز رهایی است خدا می‌داند یاحسین فیض خدایی است خدا می‌داند نه فقط عالم و آدم به حسین می‌نازد این شرف بس که خدا هم به حسین می‌نازد فوق اندیشه و پندار و گمان است حسین مصطفی هر چه که فرموده همان است حسین چون علی مبتکر سیر زمان است حسین طبع (خوشزاد) حقیقت به حسین می‌نازد در سحرگاه قیامت به حسین می‌نازد بگیر جان مرا بر همین تراب حسین بگیر جان مرا بر همین تراب حسین که جان بگیرم از این لطف بی حساب حسین یه دونه حسین امروز بیشتر بگی غنیمتِ، معلوم نیست اربعین سال دیگه نَفَسی باشه، من یه جوری میخوام حسین بگم،اگه سال آخرِ که اربعین زنده ام بتونم یه یاحسین بیشتر بگم نه نای ماندن دارم ..... چندین میلیون زائر میگن رسیدن کربلا، این زائرا همه یه طرف، زینب یه طرف، این زائرا که رسیدن کربلا تو راه خیلی پذیرایی شدن، بهترین غذاها،بهترین رسیدگی ها،کافی ِ بفهمن زائر یه خار تو پاش رفته، همه سبقت می گیرن مداواش کنند،اما یه نفر نگفت:زینب چهل روزِ داره کتک میخوره و تازیانه میخوره نه نای ماندن دارم نه روی برگشتن اگه مدینه بپرسه: حسینت رو کجا گذاشتی اومدی؟ مخواه تا که بمانم در این عذاب حسین ندیده مثل شب و روزهای زینب را به عمر خویش نه ماه و نه آفتاب حسین اسیر دردم ،اسیر غمم، چهل روز است چهل شب است، ندارم به دیده خواب حسین داداش چهل شب ِ نخوابیدم،میدونی از کی دیگه نخوابیدم؟ "اهل روضه اید همه ی شماها، اربعین یعنی مرور روضه های گذشته،چون همه ی روضه ها رو امروز زینب برا حسین خونده، اربعین یعنی از اول محرم هر چی روضه شنیدی دوباره تکرار کنی و داد بزنی" داداش میدونی از کی دیگه خواب از چشمام رفت؟ از اون وقتی که دیدم دست به کمرت گرفتی، دیدم از علقمه داری برمی گردی، دیدم صدای غصه و ناله ات همه ی کربلا رو گرفته {دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد چشم حرامی با حرم رو برو شد بیا برگرد خیمه ای علمدارم من و تنها نگذار ای کس و کارم} حسین...... چهل شب است که میگویم السلام علیک چهل شب است که نشنیده ام جواب حسین این جوری نبوده ، این مصرع رو من قبول ندارم، حسین جان من که یادم ِ هر موقع تو رو صدا زدم جوابم رو دادی،کافی بود بفهمی دل زینب برات تنگ شده،هر موقع حس می کردی بهانه ات رو گرفتم،حس می کردی باید یه نگاه کنی، یه نیرو به زینب بدی خودت رو نشونم میدادی، دروازه ی کوفه دیدی همه دارن سنگ میزنن، دیدم سرت بالا نیزه ها داره قرآن میخونه،"روز سکوت نیست امروز، امروز بچه های حسین با اشاره حرف میزدن،چون صداشون در نمی اومد" داداش! مگه میشه سری که بالا نیزه قرآن بخونه با خواهرش حرف نزنه؟ من با نگاه باهات حرف زدم، دیگه کجا من رو نگاه کردی؟ داداش یادتِ، اونجایی که من رو بردن محله ی یهودیا،من و بردن کوچه و بازار،چشمت به زینب افتاد چشمات رو بستی،اما داداش هرچی یادم بره، این آخری رو یادم نمیره،داداش! اون شب هم که اومدی خرابه،میخواستی دل دخترت رو آروم کنی،دیدم سر بریدت رو از روی خاک برداشت بابا! دخترت از دنیا بریده بدون تو خوشی ندیده ببین همه موهام سفیده بابا! حسین واسه دخترت اومدی،اما دل من رو بردی، وقتی نگاه کردم دیدم سر یه طرف افتاد، دخترت یه طرف، ناله زدم:حسین.....
🖕🖕🖕بسم الله الرحمن الرحیم روضه اربعین_حسینی بنفس حاج آرمین غلامی عالم اگر قطره است، دریا میشود زینب اشک علی و اشک زهرا میشود زینب صبرحسن در اوج، معنا میشود زینب هرچه حسین گفتیم فردا میشود زینب عشق علی حتماً بهایش میشود زهرا حیدر، تمام شب دعایش میشود زهرا ذکر قنوت و ربّنایش میشود زهرا سر ریزِ این اوقات، حالا میشود زینب تا کربلا با پای زخم و پر ورم رفتن... بین عراقی ها، شریف و محترم رفتن... شبهای موکب، خواب و رویای حرم رفتن... تا اربعین پیوسته دنیا میشود زینب اشکی به پایش ریختیم و زود نافع شد فوراً نگاهی کرد و سینه زن مدافع شد راه شهادت بازشد، دعوا مرافع سد دشمن نخواهد دید تنها میشود زینب زینب امامت داشته من دیر فهمیدم در روضه های او که گشتم پیر فهمیدم قرآن کلام اوست، از تفسیر فهمیدم اصلاً حسینِ رویِ نی ها میشود زینب وقتی سری در دست جمعی تیره بخت افتاد وقتی مسیرش بر کلیسا و درخت افتاد وقتی که راهش بر تنور و تشت و تخت افتاد در کاروان انّا هدینا میشود زینب با خطبه هایش کوفه را زیر و زبر کرده آنقدر که دشمن هم احساس خطر کرده چون مادرش در کوچه ها شق القمر کرده پس ذوالفقار دست مولا میشود زینب دروازه ء ساعات و ساعت های طولانی بازار شهر و آن اقامت های طولانی زخم زبانها و جسارت های طولانی آنجا دخیل چشم سقا میشود زینب زیر هجوم سنگ، محور میشود فوراً در ازدحام شام، حیدر میشود فوراً پیش یهودی ها پیمبر میشود فوراً هرجا که دین محو است پیدا میشود زینب دیدند خیلی دلخُورش، اما نیفتاده رد می شدند از چادرش، اما نیفتاده خورده زمین خانه پُرش، اما نیفتاده با یاحسینی از زمین پا میشود زینب در دست هاشان روسری بود و نمی دادند عمّامه و انگشتری بود و نمی دادند خلخال پای دختری بود و نمی دادند وای آن وسط پایین وبالا میشود زینب آنکه رقیه را به روی ماسه ها دیده قاری خود را مجلس هم کاسه ها دیده دور و بر خود جمعی از رقاصه ها دیده با این مصیبتها قدش تا میشود زینب به تو از دور سلام به سلیمان جهان از طرف مور سلام به تو از دور سلام دل من واسه زیارت میزنه شور سلام به تو از دور سلام به حسین از طرف وصله‌ی ناجور سلام همه دنیام حسین من فقط تو رو برا خود تو میخوام حسین همه دنیام حسین یاد گرفتم اسمتو از لب بابام حسین همه دنیام حسین تو شلوغيِ اربعين ديدم زني با عباي عربي روبروي حرم سيدالشهدا با لهجه و كلام عربي با ارباب سخن ميگويد. عربي م را مي‌فهميدم؛ زنِ عرب می‌گفت: آبرويم را نبر، به سختي اذن زيارت از شوهرم گرفته ام... بچه هايم را گم كرده‌ام ... اگر با بچه ها به خانه برنگردم شوهرم مرا ميكشد... گريه مي كرد و با سوزِ نجوايش اطرافيان هم گريه مي‌كردند. كم كم لحن صحبتش تند شد: توخودت دختر داشتي... جان سه ساله ات كاري بكن... چند ساعت است گم كرده‌ام بچه‌هايم را. 🌹 كمي به من برخورد كه چرا اين‌طور دارد با امام حسين(ع) حرف می‌زند. ناگهان دو كودك از پشت سر عبايش را گرفتند... يُمّا يُمّا مي‌كردند... زن متعجب شد... 🌹 با خود گفتم لابد بايد الان از ارباب تشكر كند..! بچه هايش را به او دادند، اما بي خيالِ از بچه هاي تازه پيداشده دوباره روبرويِ حرم ايستاد.. 🌹 شدت گريه اش بيشتر شد!! همه تعجب كرده بوديم! رفتم جلو .. : خانم چرا هنوز گريه ميكني؟ خدا را شاكر باش! 🌹 زن با گريه ي عجيبي گفت: من از صاحب اين حرم بچه هايِ لالم را كه لال مادرزاد بودند خواسته ام، اما نه تنها بچه هايم را دادند، بلكه شفاي بچه هايم را هم امضا كردند😔 .به احترام ارباب بی کفن آقا اباعبدالله الحسین(ع)بگویاحسین..
🖕🖕🖕بسم الله الرحمن الرحیم متن کرامت امیرالمومنین (ع) مداح..حاج آرمین غلامی 🌹 ✔️به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند ✔️به آسمان رود و کار آفتاب کند 🌟فاضل بزرگوار سيد جعفر مزارعى روايت كرده : 🔹يكى از طلبه هاى حوزه باعظمت نجف از نظر معيشت در تنگنا و دشوارى غير قابل تحملّى بود . روزى از روى شكايت و فشار روحى كنار ضريح مطهّر حضرت اميرالمؤمنين (عليه السلام)عرضه مى دارد : شما اين لوسترهاى قيمتى و قنديل هاى بى بديل را به چه سبب در حرم خود گذارده ايد ، در حالى كه من براى اداره امور معيشتم در تنگناى شديدى هستم ؟! 💫شب اميرالمؤمنين (عليه السلام) را در خواب مى بيند كه آن حضرت به او مى فرمايد : اگر مى خواهى در نجف مجاور من باشى اينجا همين نان و ماست و فيجيل و فرش طلبگى است ، و اگر زندگى مادّى قابل توجّهى مى خواهى بايد به هندوستان در شهر حيدرآباد دكن به خانه فلان كس مراجعه كنى ، چون حلقه به در زدى و صاحب خانه در را باز كرد به او بگو : به آسمان رود و كار آفتاب كند . 💫پس از اين خواب ، دوباره به حرم مطهّر مشرف مى شود و عرضه مى دارد : زندگى من اينجا پريشان و نابسامان است شما مرا به هندوستان حواله مى دهيد !!بار ديگر حضرت را خواب مى بيند كه مى فرمايد : سخن همان است كه گفتم ، اگر در جوار ما با اين اوضاع مى توانى استقامت ورزى اقامت كن ، اگر نمى توانى بايد به هندوستان به همان شهر بروى و خانه فلان راجه را سراغ بگيرى و به او بگويى : به آسمان رود و كار آفتاب كند 🔹از بيدار شدن و شب را به صبح رساندن ، كتاب ها و لوازم مختصرى كه داشته به فروش مى رساند و اهل خير هم با او مساعدت مى كنند تا خود را به هندوستان مى رساند و در شهر حيدرآباد سراغ خانه آن راجه را مى گيرد ، مردم از اين كه طلبه اى فقير با چنان مردى ثروتمند و متمكن قصد ملاقات دارد ، تعجب مى كنند . وقتى به در خانه آن راجه مى رسد در مى زند ، چون در را باز مى كنند مى بيند شخصى از پله هاى عمارت به زير آمد ، طلبه وقتى با او روبرو مى شود مى گويد : به آسمان رود و كار آفتاب كند 💫فوراً راجه پيش خدمت هايش را صدا مى زند و مى گويد : اين طلبه را به داخل عمارت راهنمايى كنيد و پس از پذيرايى از او تا رفع خستگى اش وى را به حمام ببريد و او را با لباس هاى فاخر و گران قيمت بپوشانيد . 💫مراسم به صورتى نيكو انجام مى گيرد و طلبه در آن عمارت عالى تا فردا عصر پذيرايى مى شود . فردا ديد محترمين شهر از طبقات مختلف چون اعيان و تجار و علما وارد شدند و هر كدام در آن سالن پر زينت در جاى مخصوص به خود قرار گرفتند ، از شخصى كه كنار دستش بود ، پرسيد : چه خبر است ؟ 🔹گفت : مجلس جشن عقد دختر صاحب خانه است . پيش خود گفت : وقتى به اين خانواده وارد شدم كه وسايل عيش براى آنان آماده است . 💫هنگامى كه مجلس آراسته شد ، راجه به سالن درآمد ، همه به احترامش از جاى برخاستند و او نيز پس از احترام به مهمانان در جاى ويژه خود نشست . 💫آنگاه رو به اهل مجلس كرد و گفت : آقايان من نصف ثروت خود را كه بالغ بر فلان مبلغ مى شود از نقد و مِلك و منزل و باغات و اغنام و اثاثيه به اين طلبه كه تازه از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه كردم ، و همه مى دانيد كه اولاد من منحصر به دو دختر است ، يكى از آنها را هم كه از ديگرى زيباتر است براى او عقد مى بندم ، و شما اى عالمان دين ، هم اكنون صيغه عقد را جارى كنيد . 🔹چون صيغه جارى شد طلبه كه در دريايى از شگفتى و حيرت فرو رفته بود ، پرسيد : شرح اين داستان چيست ؟ 💫راجه گفت : من چند سال قبل قصد كردم در مدح اميرالمؤمنين (عليه السلام) شعرى بگويم ، يك مصراع گفتم و نتوانستم مصراع ديگر را بگويم ; به شعراى فارسى زبان هندوستان مراجعه كردم ، مصراع گفته شده آنها هم چندان مطلوب نبود ، به شعراى ايران مراجعه كردم ، مصراع آنان هم چندان چنگى به دل نمى زد ، پيش خود گفتم حتماً شعر من منظور نظر كيميا اثر اميرالمؤمنين (عليه السلام)قرار نگرفته است ، لذا با خود نذر كردم اگر كسى پيدا شود و مصراع دوم اين شعر را به صورتى مطلوب بگويد ، نصف دارايى ام را به او ببخشم و دختر زيباتر خود را به عقد او در آورم ، شما آمديد و مصراع دوم را گفتيد ، ديدم از هر جهت اين مصراع شما درست و كامل و تمام و با مصراع من هماهنگ است . 💫طلبه گفت : مصراع اول چه بود ؟ راجه گفت : من گفته بودم : به ذرّه گر نظر لطف بوتراب كند 🔹طلبه گفت : مصراع دوم از من نيست ، بلكه لطف خود اميرالمؤمنين (عليه السلام) است . راجه سجده شكر كرد و خواند : به ذرّه گر نظر لطف بوتراب كند به آسمان رود و كار آفتاب كند. 📚کتاب عبرت آموز،استاد شيخ حسين انصاريان 🌤الّلهُـــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَــــــــرَج الساعة🌤 📝
🖕🖕بسم الله الرحمن الرحیم ملاقات خانم خانه دار با امام زمان ارواحنافداه در ماه محرم بنفس..حاج آرمین غلامی(مجنون) 🔰 ایام عزاداری سید الشهدا علیه السلام نزدیک بود،هر سال یک دهه عزاداری داشتند در حسینیه،امسال اما شور و اشتیاق عجیبی از امام زمان ارواحنافداه در دلش افتاده بود، ‌قبل از شروع عزاداری ها نشست روبه قبله و با آقایش خلوتي کرد،با خواهش و تمنا از مولا خواست بخاطر جد غریبش هم که شده امسال به مجلس آنها هم بیاید، به دلش الهام شد خبری در راه است... 🌀شب اول عزاداری رسید، قبل از شروع مراسم، بالای مجلس پتوی نویی را چهارلا کرد و یک پشتی استفاده نشده روی آن گذاشت، به شوهرش سفارش کرد کسی اینجا نشیند، شوهرش پرسید چرا؟ جواب داد، این، جای آقایم است... شوهر تبسمی کرد و گفت:چشم... 🔰شبهای عزاداری یکی یکی سپری میشد، هر شبی که می رسید در طول مراسم همه ی حواسش به همان جای خالی بود، مدام پرده را کنار میزدو قسمت مردانه را وارسی میکرد، چشم میدوخت به همان جای خالی... شب آخر هم آمد، خبری نشد، عزاداری هم تمام شد، خبری نشد،موقع صرف غذا شد، رفت به آشپزخانه، بغض گلویش را فشار میداد، دلش داشت میترکید، اشکش سرازیر شد، گفت برای بار آخر بروم آن جای خالی را ببینم، پرده را کنار زد،سید معمم جلیل القدری را دید، همان جا نشسته بود،او جمعیت را میدید اما انگار هیچکس او را نمیدید، همه مشغول صحبت کردن بودند، توجهی نداشتند به او، روضه خوان دعای آخر مراسم را میخواند، جوان خوش سیما دستانش را به سمت آسمان بلند کرده بود و بعد از هر دعایی با لحن ملیحی آمین میگفت، غذارا آوردند، چند لقمه ای از غذا به آرامی در دهان گذاشت،چندین بار با مهربانی به سمت آشپزخانه نگاه میکرد و تبسم... بوی عطر عجیبی حسینه را پرکرده بود... 💎 یکی از خانم ها که در آشپزخانه مشغول بود گفت چه بوی عطر فوق‌العاده ای در فضا پیچیده، دوباره پرده را کنار زد،نگاهش را به جای همیشگی انداخت اما کسی را ندید، از درب خروج هم هیچکس خارج نشده بود، شوهرش را سریع صدا زد، تو کسی را با این مشخصات ندیدی در قسمت مردانه، نشسته بود همان جایی که آماده کرده بودم، شوهرش جواب داد نه ولی عطر بسیار خوشی در قسمت مردانه پیچیده بود که همه متوجه شدند، این صحبت را که از شوهرش شنید خیلی منقلب شد، صحبت حضور مولا در مراسم دهن به دهن در حسینیه پیچید،جمعیت منقلب شده بود، صدای ناله ی یا صاحب الزمان تا ساعت‌ها بعد شنیده میشد... صفائی بود دیشب با خیالت خلوت ما را ولی من باز پنهانی تو را هم آرزو کردم 📙 برداشتی آزاد از تشرف خانم محمدی_پایگاه اطلاع رسانی مهدیه تهران
هدایت شده از ⚫ مداحی آنلاین ⚫
امیرالمؤمومنین‌‹علیه‌السلام› : اعمال‌همه‌برباداست‌مگرآنچه‌ازروۍ ‌اخلاص‌باشد!'
انا لله و انا الیه راجعون ◼️ حضرت علامه آیت الله حسن زاده آملی به ملکوت اعلی پیوست... 🔰 این ضایعه جبران ناپذیر را به محضر نورانی قلب عالم امکان حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنافداه، مقام معظم رهبری، اساتید حوزه و دانشگاه و ارادتمندان و مشتاقان ایشان تسلیت عرض می نماید... 🆔 کانال اشعارمجنون کرمانشاهی