eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
626 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
3.9هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
زباده ی می فطرت پیاله ام دادی تو عاشقانه دلی رنگ لاله ام دادی شبی به سوز درونم توراطلب کردم نگاه حضرت جل جلاله ام دادی شکسته دل پی این عیدفطر آمده ام ز جلوه های نگاهت تو هاله ام دادی برای پارگی این حجاب جسمانی سلاح گریه و افعان وناله ام دادی گناه من به شب عیدفطربخشیدی حواله ام تو به نام سه ساله ام دادی مراچو ماهی زخمی در عمق اقیانوس برای سیر در امواج ناله ام دادی تمام خواهش من عیدفطر میباشد دلی برای زیارت حواله ام دادی دوباره واسطه ی عیدفطر آمده است دمی عنایت دست سه ساله ام دادی زجام عشق تویارب به عیدمدهوشم برای خستگی ام صد رساله ام دادی ببین به پنجه غفلت دگرمچاله شدم مرابه فطر نگاهت حواله ام دادی -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) -عیدفطر
عیدفطراست وشب مهمانی است برلب مانغمه ا ی سبحانی است پر نموده حق تعالی کاسه ام جام می غیراز می تو فانی است عیدفطراست ونمک گیرت شدم مزدعیدت روشن و پنهانی است من به عشق تو قنوت آورده ام کن قبولم گرچه که طولانی است عیدفطر است ونوایم یاعلیست ذکر حیدرتاابد ، طوفانی است بر حسین امشب قسم دادم تورا بخشش من کار بس آسانی است عیدفطراست و بود ذکرم حسین جای تربت نقش برپیشانی است السلام ای شاه بی غسل وکفن یاده تودر هر نماز عرفانی است 🔸شاعر: غلامی (مجنون کرمانشاهی) ____________________ 🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹
عیدفطراست وهمه راه ونشانم ازتوست هدیه از جنس دعای رمضانم ازتوست عیدفطراست به گرداب گنه افتادم حال در این شب عید خط امانم ازتوست عیدماه آمدومن غرق نمازفطرم لطف وجود وکرم وصل به جانم ازتوست درنمازعیدامسال ازخداکردم طلب لطف و احسان خودت، جا و مکانم ازتوست درسرم هست هوای حرم امن اله شاکرلطف توام، باز توانم ازتوست خواهشم بوده خدایا که شوم یک اربعین پابرهنه درنجف وقت اذانم ازتوست از تو ممنون مرا در نظرت آوردی سره این خوان کرم سفره ی نانم ازتوست کربلایی شدنم را زتو دارم یارب لطف کردی به گدا، شوق جنانم ازتوست -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
عیداست ودلم درپی یک توشه ی عشق است برشاخه ی انگور ولا خوشه عشق است دراین شب فطرگشت دلم مست وقلندر باذکرحسین زایر شش گوشه ی عشق است -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
ماه رمضان رفت مرا روی سیاه است از این رمضان حاصل من باره گناه است ماه رمضان رفت ولی جاماندم گویا که گنه ماحصل عمر تباه است ازباره گنه ذوق مناجات ندارم این ماحصل عمر از این دست گناه است دیدی رمضان زودتر از هر رمضان رفت من هیچ ندانم که شب چندم ماه است این آخر خط است که درپیشِِِ رخ ماست ديدي رمضان رفت که این آخر راه است جرم وگنه آورده ام ای حضرت معبود دریای گنه در بر عفوت پر کاه است همواره به هرجا کرم وعفو توپیداست حاجات دلم در گرو نیمه نگاه است حاجت به دره خانه ات آورده ام ای شاه این دا بخداباز به دنبال پناه است ازعشق حسین است که (مجنون)شده لیلا در روزقیامت فقط این اشک گواه است _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) کانال جدید اشعار ناب
مژده آمدعیدفطر وغم به پایان آمده لحظه‌ی دیدار ماباحی سبحان آمده چشم های عاشقان بنگرکه ابری گشته است ماه غفران رفت وگویا بوی باران آمده عیدفطراست ودل عشاق غرق شادی است امشب ازاین عید والا روی لب جان آمده سفره بزم خدا افتاده دراین عیدفطر طرفة العینی جهان، مهمان براین خوان آمده با ابو حمزه دلم حال وهوایی داشته باز امشب افتتاح ما به پایان آمده بی سر و پا بوده ام، حالا سراپا ثروتم عیدفطر است و فقیران لطف سلطان آمده باز هم بی آبرویی را به کویش راه داد چون فقط از خلق نیکوی کریمان آمده آنقَدَر بخشید از خیل گنه درعیدفطر بنگر آوای فغان از بند شیطان آمده یارب امشب ذره ای مژگان من نمناک شد باز از دریای رحمت موج غفران آمده "بالحسین،العفو" ،گفتم دست من را اوگرفت جود او بر ما پس از ذکر "حسین جان" آمده عیدفطراست وخدا امشب مرابخشیده است ناله ی بخشیدنم از عرش رحمان آمده ** در میان نهری ازتوبه شدم پاک وخجل پرده پوشی گنه ازسوی سبحان آمده خالق ازبالای عرش دارد تماشا می کند هرملک بردیدنم باحال خندان آمده کاش می شد زودتر عید تو رابینم خدا باز از صحرا صدای اهل ایمان آمده عطر سیب کربلا امشب مرادیوانه کرد دیدن رخسار یوسف سوی کنعان آمده اربعین ، پای پیاده از نجف تاکربلا یاحسین آغوش خود بگشا که مهمان آمده 🔸شاعر: غلامی (مجنون کرمانشاهی) 👇 اشعار مجنون کرمانشاهی (آرمین غلامی):
افسوس سری است به جادوی غم انگیز ، دوچشمت انگار ، بهاری است به پاییز ، دوچشمت امشب که مرا جام تــُهی شد ز می وصل جانم به تمنا پی، لبریز ، دوچشمت اینگونه زمین خورد شڪیبایی عاشق شدبا غم ِ عشق تو گلاویز دوچشمت بویی ز سر زلفت کمندت به من آمد، شدسینه ودل باز سحرخیز ، دوچشمت دارم همه شب یاد تو آن سال ڪه پاییز چون باغ و بهار است دل انگیز ، دوچشمت گفتی ڪه تو را می ڪشم ، ای لیلی عاشق بشتاب که مردم ز دلاویز ، دوچشمت غلامی(مجنون کرمانشاهی)
یار🌷🌷🌷 دلی چون من اسیرغم که دارد نشانی ازمی وزمزم که دارد هوای یار امشب درسرم نیست دلی درمانده ازماتم که دارد -آرمین غلامی (مجنون) @majnon1396
دوم شوال-سالروز بدرک واصل شدن عمروعاص ای ننگ بر آن مردک سیاس فراموش ای شیعه بیا حرف دلم رابنما گوش اذکار تو گر نیست چنین لحظه به لحظه اما ز شرا ب مرتضی باش تو مدهوش رفته به درک خصم علی دوم شوال با لعن به اوصحن علی گیر در آغوش آن مردک سیاس سپاه کفرو طعیان ای شیعه تو(عمروعاص) رامکن فراموش ! نفرین کنم هرشب به نمازوبه دعایم با مرگ توشد آتش هرفتنه ای خاموش غلامی (مجنون کرمانشاهی) 🔥 مجنون کرمانشاهی 🔥
افسوس سری است به جادوی غم انگیز ، دوچشمت انگار ، بهاری است به پاییز ، دوچشمت امشب که مرا جام تــُهی شد ز می وصل جانم به تمنا پی، لبریز ، دوچشمت اینگونه زمین خورد شڪیبایی عاشق شدبا غم ِ عشق تو گلاویز دوچشمت بویی ز سر زلفت کمندت به من آمد، شدسینه ودل باز سحرخیز ، دوچشمت دارم همه شب یاد تو آن سال ڪه پاییز چون باغ و بهار است دل انگیز ، دوچشمت گفتی ڪه تو را می ڪشم ، ای لیلی عاشق بشتاب که مردم ز دلاویز ، دوچشمت غلامی(مجنون کرمانشاهی)
امشب شب عیداست و پری باز نمودیم درکوچه ی عشاق توپرواز نمودیم جامی زمی فطرتو آغاز نمودیم ما پُست غلامیِ ز تو احراز نمودیم امشب بده جامی که تو را درک نمایم خواهم که دگر میکده را ترک نمایم مالایق مهمانی ات ای یاربه فطریم عمریست که ما واله وبیمار به فطریم ما تشنه لبان رخ دلداربه فطریم بر روی توماجمله خریدار به فطریم عمریست دگر خسته و تنها شده ام من شرمنده ا ت، ای یوسف زهرا شده ام من آوای مناجات و دعا این شب فطر است فیض سحر ذکر خدا این شب فطر است یک شب ونه یک عمر صفا این شب فطر است همسفرگیِ با شهدا این شب فطر است جامانده ترین رهروِ این جاده عشقم یارب ز نفس بین ره افتاده عشقم آمدبه کف ازعشق تواین حاصلم امشب دیوانه نمودم به چه سرعت دلم امشب افسوس که بایادتومن غافلم امشب بنما تو به درک عرفه شاملم امشب یارب نگهی ،گرچه گنهکار و حقیرم یاحضرت سبحان تویی آن شاه وامیرم عیدآمدومن غیرتوکس را نستایم صدشکر که عمری به درت مثل گدایم با عشق تو عمری به درت رفته و آیم خواهم بزنی در حرمت قفل به پایم خواهم سحرعید به یاد تو بمانم دروقت سحرناله ی العفو بخوانم عیداست و نمازش به صف خسته دلان شد چون مهدی زهرا نفس سینه زنان شد عیداست ودلم مشتری اهل جنان شد امشب چه براتی ز تو گیریم عیان شد امشب دل هرخسته زدلدار رضا بود داریم یقین روزیِ ما کرب و بلا شد ایکاش که دست کرمت دست بگیرد گربی توشود زار و گنهکار بمیرد خوش بخت شودآنکه دلت را بپذیرد دراین شب فطر ازکرمت عید بگیرد عیداست و فقیران ره تزکیه هستیم عیدی بده چون مستحق فطریه هستیم مهدی توفقط نور دل اهل زمانی هرجاتوعیانی به خدا ،باز نهانی اسطوره ای وضامن عشاق جهانی ایکاش نماز عیداین فطر بخوانی (مجنونم)ودل رابه تولیلا بسپارم خواهم که سرم بر سره پای توگذارم آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
-بدرک واصل شدن متوکل عباسی اوخبیث همه دنیاست ،براو لعن خدا بغض او درون دلهاست، براو لعن خدا متوکل بودو سخت عقوبت میکرد خون جگر زلعنت ماست، براو لعن خدا نام حیدر به بدی برد وجسارت میکرد هیزم جهنمی هاست، براو لعن خدا بارهاکردجسارت به سره قبرحسین به زیارت سرجداهاست براو لعن خدا زایران پسرفاطمه رامیکشت او پسر فاطمه تنهاست براو لعن خدا آری کشتاربه هفتادهزارزایرشد اینچنین چهره هویداست براو لعن خدا عاقبت کشته بدست پسره صالحه شد اوشقی همه دنیاست براو لعن خدا غلامی (مجنون کرمانشاهی) 🌸🌸🌸
هوای تو هوای بوسه برلب ، کردم امشب برای دیدنت تب، کردم امشب به شمشیرنگاهت جان سپارم هوای دل به یارب، کردم امشب -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) @majnon1396 کانال جدید اشعار ناب
رسیده فطر وباز عیدخدا شد شب شادی ،شب صدق و صفا شد رسیده عیدفطر ای اهل ایمان شب تهلیل وتسبيح و دعا شد رسیده فطراز فيض و سعادت بود در هردلی شوق عبادت شدعیدفطرو لبها گرم يارب شبش از روز و روزش بهتر از شب شدعیدفطر ای اهل مناجات بودیانور ویاقدوس بر لب ملک براهل روزه اختر افشاند کميل و افتتاح و ندبه می خواند شب عیداست وبرلبها حسین است حسین شمع دل و دل با حسین است سره شب باحسین بوديم تا صبح چه مي گويم نفس ها يا حسین است بخوان آواي يارب الکريمت دعاي يا عليُّ يا عظيمت شب عيد است وفيض و عيد نور است بدانید عيد شوق و عيد شور است رسیده عید فطر ای اهل روزه گمانم عیدما روز ظهور است شب فطراست وعالم غرق یاراست اگرآید گل زهرا بهار است -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
فطر عیداست و جانماز من ازعیدفطر توست این سفره ی نیاز من ازعیدفطرتوست دلخواه دوست راز من ازعیدفطرتوست سوز و صفاوساز من ازعیدفطرتوست ای روزه دار عیدسعیدت مبارک است شدعیدفطر عیدنویدت مبارک است عیدآمده ، به سینه ی ما هم شفا بده بر روزه دارجرعه ی جام ولا بده عیدآمده هر آن چه که خواهی به ما بده عیدی ما زیارت کربوبلا بده ما را به لطف این شب مسعود کن دعا کن راهیم بسوی شهنشاه کربلا عیداست وگو به محضرتویاد می شویم؟ عیدآمده برای توما شاد می شویم گردت خراب گشته و آباد می شویم امشب دخیل صحن گوهرشاد می شویم عیداست حرم نرفته خدا را ندیده ایم ای وای آن که کرببلا را ندیده ایم... عیدآمدوبرای توما ناز می کنیم بایاد دوست بال و پری ، باز می کنیم عزم سفربرای توما ، ساز می کنیم با یا علی به گرده توپرواز می کنیم عیداست وصحن نجف اوج شور ماست ذکرعلی علی همه اوج سرور ماست هستم گداو ، طایفه ام نیز حیدریست شغلم به کوی توهمه ی عمر نوکریست منصب غلام و اصل و نسب فاطمی بود دارایی ام تویی و دل من صنوبریست درعیدفطر نوکریت افتخارماست قلبم گدای صحن وسرای تومرتضاست -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) ------------------------------------- اشعار مجنون کرمانشاهی (آرمین غلامی):
رمضان رفت.... خبرآمد روزه داران رمضان رفت دگر ماه غفران ودعا ماه امان رفت دگر یک زمان گریه کن نیمه ی شبهابودیم دگرازبهره من این اشک روان رفت دگر عقب افتاده ام ازقافله ی خوبانت شرم از راه رسیده است توان رفت دگر گر به دنیا و ظواهرسر ما گرم شده غم این ماه به اسرار نهان رفت دگر آشتی کردن من با همه بود الا تو سود این دوستی ام غیر زیان رفت دگر غیره روز عرفه نیست زمانی باقی وامصیبت شب قدره رمضان رفت دگر تا رفیق دل من هست حسین ابن علی(ع) میل باخوب رخان.بادگران رفت دگر بنویسیدحسین باره دگر بر دلها یاحسین برلب این سینه زنان رفت دگر جز حرم میل ندارد دل(مجنون )بخدا دل عشاق سوی قبله ی جان رفت دگر _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) نــوكــــــــر نــوشـــت: بودم از روز ازل دست به دامان حسین خوشم ازاینکه شدم بی سروسامان حسین تا ابد دل به هوای حرمش خواهم داد بوده ام مشتری شیوه ی احسان حسین _مجنون کرمانشاهی کانال جدید اشعار ناب
پریشانم مکن باگیسوانت مکن مستم زلبخند دهانت دل ودیده گرفتی، ازمن ای یار توبا آن سرخی روی لبانت -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) @majnon1396 کانال جدید اشعار ناب
رمضان رفت.... خبرآمد روزه داران رمضان رفت دگر ماه غفران ودعا ماه امان رفت دگر یک زمان گریه کن نیمه ی شبهابودیم دگرازبهره من این اشک روان رفت دگر عقب افتاده ام ازقافله ی خوبانت شرم از راه رسیده است توان رفت دگر گر به دنیا و ظواهرسر ما گرم شده غم این ماه به اسرار نهان رفت دگر آشتی کردن من با همه بود الا تو سود این دوستی ام غیر زیان رفت دگر غیره روز عرفه نیست زمانی باقی وامصیبت شب قدره رمضان رفت دگر تا رفیق دل من هست حسین ابن علی(ع) میل باخوب رخان.بادگران رفت دگر بنویسیدحسین باره دگر بر دلها یاحسین برلب این سینه زنان رفت دگر جز حرم میل ندارد دل(مجنون )بخدا دل عشاق سوی قبله ی جان رفت دگر _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) نــوكــــــــر نــوشـــت: بودم از روز ازل دست به دامان حسین خوشم ازاینکه شدم بی سروسامان حسین تا ابد دل به هوای حرمش خواهم داد بوده ام مشتری شیوه ی احسان حسین _مجنون کرمانشاهی کانال جدید اشعار ناب
امشب شب عیداست و پری باز نمودیم درکوچه ی عشاق توپرواز نمودیم جامی زمی فطرتو آغاز نمودیم ما پُست غلامیِ ز تو احراز نمودیم امشب بده جامی که تو را درک نمایم خواهم که دگر میکده را ترک نمایم مالایق مهمانی ات ای یاربه فطریم عمریست که ما واله وبیمار به فطریم ما تشنه لبان رخ دلداربه فطریم بر روی توماجمله خریدار به فطریم عمریست دگر خسته و تنها شده ام من شرمنده ا ت، ای یوسف زهرا شده ام من آوای مناجات و دعا این شب فطر است فیض سحر ذکر خدا این شب فطر است یک شب ونه یک عمر صفا این شب فطر است همسفرگیِ با شهدا این شب فطر است جامانده ترین رهروِ این جاده عشقم یارب ز نفس بین ره افتاده عشقم آمدبه کف ازعشق تواین حاصلم امشب دیوانه نمودم به چه سرعت دلم امشب افسوس که بایادتومن غافلم امشب بنما تو به درک عرفه شاملم امشب یارب نگهی ،گرچه گنهکار و حقیرم یاحضرت سبحان تویی آن شاه وامیرم عیدآمدومن غیرتوکس را نستایم صدشکر که عمری به درت مثل گدایم با عشق تو عمری به درت رفته و آیم خواهم بزنی در حرمت قفل به پایم خواهم سحرعید به یاد تو بمانم دروقت سحرناله ی العفو بخوانم عیداست و نمازش به صف خسته دلان شد چون مهدی زهرا نفس سینه زنان شد عیداست ودلم مشتری اهل جنان شد امشب چه براتی ز تو گیریم عیان شد امشب دل هرخسته زدلدار رضا بود داریم یقین روزیِ ما کرب و بلا شد ایکاش که دست کرمت دست بگیرد گربی توشود زار و گنهکار بمیرد خوش بخت شودآنکه دلت را بپذیرد دراین شب فطر ازکرمت عید بگیرد عیداست و فقیران ره تزکیه هستیم عیدی بده چون مستحق فطریه هستیم مهدی توفقط نور دل اهل زمانی هرجاتوعیانی به خدا ،باز نهانی اسطوره ای وضامن عشاق جهانی ایکاش نماز عیداین فطر بخوانی (مجنونم)ودل رابه تولیلا بسپارم خواهم که سرم بر سره پای توگذارم آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
به کوفه- ✅ چون گل دٙرهم شده اینجا گلابت کرده اند قوره ی افتاده ازشاخه شرابت کرده اند بوده ای نقشی تو بر انگشتر دست حسین ای نگین شهرکوفه بی رکابت کرده اند ای سفیر علم در بحث صبوری در اصول مطلب پرجلد کوفه بی کتابت کرده اند نامه های کوفیان دعوت گر این مدعاست عهدوپیمان راشکسته، بی جوابت کرده اند تا بفهمی ماجرای کوفیان را اینچنین کوفیان بی وفا در اضطرابت کرده اند اهل کوفه اینچنین پستند وبی عهدو وفا پیش مولامردم کوفه خرابت کرده اند هرچه سوزان باشد و هر قدر با شدت دلت ای غم سرمازده بی آفتابت کرده اند ابن مرجانه تنت برخاک کوچه میکشید اینچنین درشهر کوفه درطنابت کرده اند بر سره دروازه آویزان شده ازچه سرت بعدکشتن اینچنین بی سر عذابت کرده اند اینچنین گشته کباب از حرف، قلب ما ولی مسلمی واینچنین درغم کبابت کرده اند 🔸شاعر: غلامی (مجنون کرمانشاهی) @majnon1396 کانال جدید اشعار ناب
اسیرشمع😭😭😭 دلی خونین جگر، درسینه دارم غمی پردرده سر ، درسینه دارم چوپروانه اسیر شمع یارم مدام آتش به پر، درسینه دارم -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) @majnon1396
پی پایان این ماه و عبادت عیدفطر آمد پی یک ماه اشگ پر ندامت عیدفطر آمد دوباره سفره ی ماه مبارک جمع شدیارب پی توبه ولی بازست ، اجابت عیدفطر آمد نوا وناله ی "العفو" به دل ها مانده و اما دوباره میرسد از ره ، شفاعت عیدفطر آمد عطا کردی دراین سی شب الهی لطف بی حد را حسینی گشتم ازلطف وعطایت عیدفطر آمد شب عیداست و ماها را بیا و کربلایی کن نصیبم کن شبی فیض زیارت عیدفطر آمد 🔸شاعر: غلامی (مجنون کرمانشاهی) _________________ ✅کانال سبک وشعر👇 🔴بامابه روزباشیدهم سبک هم شعر👆
اسیرشمع😭😭😭 دلی خونین جگر، درسینه دارم غمی پردرده سر ، درسینه دارم چوپروانه اسیر شمع یارم مدام آتش به پر، درسینه دارم -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) @majnon1396
به کوفه-5شوال ✅ آمدم کوفه ولی، بی توگرفتارِ شدم بی تومن ساکن این دیارِ خونبارِ شدم کوفه من، خسته و سَرگشته و بیمارِ شدم من گرفتار دراین کوچه اغیارشدم لَعنتُ اللّه به این مردم بی عهد و وفا برعبیدالله وبرمردم، آن دوران ها دگر آرام گرفته خنجرکوفه حسین رنگِ اِحرام گرفته خنجرکوفه حسین زِ سرم کام گرفته خنجرکوفه حسین ختمِ انعام گرفته خنجرکوفه حسین خنجراز راه رسید و به سَرَم تیغ نشست.. استخوان بدنم ازاثر ضربه شکست باز هم رو به توام ، گریه کنان... بی تابم کوفه ، ای یارمیا ، برتو حسین بیتابم مردم کوفه حسین عهد و وفابشکستند منتظرمانده ی مرگم، در شب مهتابم آه دارم روی لب ،ذِکرِ ”حسین جان” گویم خجلم ازتوحسین، سیه اگرشد رویم دل چو ، مشغولِ توسل به محمد» شد و بعد... اشک ، بینِ دیده و چَشمِ تَرَم سَد شد و بعد... ابن مرجانه سرم کردجدا ،ردشد وبعد سرم افتاد زتن وای حسین بد شد و بعد... السّلام حضرتِ سلطان ، به فدایت پدرت میکند مردم این شهرتورا دَر به دَرتَ اشک میریخت ، کمی دردِ دلش وا میشد بین هرگریه ی چنین ، طرحِ معمّا میشد زیرِ لب بودمیا "کوفه " چه نجوا میشد... سرمن به نیزه ها خوب تماشا میشد چکنم وای که نام توحسین روی لب است دل من مضطرب از آمدورفت زینب است دم آخرشده و ، لحظه ی دیدار رسید وقتِ دل دادنِ بَر حضرتِ دلدار رسید راه را باز کن ای گُل ، به دَرَت خار رسید یاحسین کوفه میا، آخر دیدار رسید ابن مرجانه مراکشت وچو گل پژمردم آخرین لحظه به لب نام قشنگت بردمِ زیرتیغ ونیزه ها ، مرثیه خوانی میکرد دیده اش از دلِ او خانه تکانی میکرد ِاینچنین بودکمی یادِ جوانی میکرد همه را بودکه با ناله روانی میکرد یاحسین گفت به لب ، خواست که آرام شود مثلِ یک مرغِ نشسته به سَرِ بام شود... شده پرتاب تنش تا جگرش تیر کشید صورتِش خورد زمین ، ناله ی تصویر کشید... رفتنش دستِ قضا بود ، به تقدیر کشید اوشهادت نامه همه بار به تعبیر کشید زیرِ لب گفت: «حسین کوفه پرازنامردیست غیرمن کسی حسین ،بفکر اولادتونیست 🔸شاعر: غلامی (مجنون کرمانشاهی) @majnon1396 کانال جدید اشعار ناب