eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
624 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
4هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
سردر ه مشهداو حک بنماییدبهشت چون خدا نام رضا ضامن آهوبنوشت هرگدایی که شود زایر به درگاه رضا بایداوراتا ابد آقای این دنیا نوشت -آرمین غلامی (مجنون)
امشب گداشدن به کنار رضا خوش است احساس بندگی به جوار رضاخوش است  با آبرواگرشده ام در میان خلق این کسب آبرو ز غبار رضاخوش است آنجاکه یک زیارت حج درطواف اوست آرم  قدم اگربه دیار رضاخوش است امشب به گریه کنج سرایش نشسته ام هرگوهری به دیده  نثار رضاخوش است دلتنگ گرشوم حرمش آرزوکنم  طوف مزار حضرت موسی الرضاخوش است   _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
شهر دل شدنورباران ازجمالت یارضا عالمی گشته مقدس ازجلالت یارضا   شهریثرب ازقدومت غرق شادی گشته است حوریان مدهوش الطاف وکمالت یارضا -آرمین غلامی (مجنون) ◀️▶️◀️▶️◀️▶️
امشب ولادت گل موسی ابن جعفراست دراصل روزشادی قلب پیمبر است امشب برای آمدنش انتظارماست شادی مادرش بخداچیز دیگراست درانتظار آمدنش حوریان  به صف درانتظارآمدنش چشم کوثراست هستی رعوف تر  ز رءوفان اهلبیت اینجاتمام لطف شماحاصلش زر  است هرگزنشدکه بگذرم ازطوف مرقدت اینهازلطف حضرت سلطان به نوکر است گر دورم ازتو  و زه سرمرقدت رضا اینجاغذای سفره ی توبانمک تر است درشوق یک تبسم توقلب ما تپد درسینه ام بیا که که بپای تومنبراست ازشهرخودبرای زیارت رسیده ام چشمان ساعل توهمیشه براین در است آقاهمیشه من به هوای تو می پرم گرد سرا  و بارگه تو کبوتراست زاعر به گرد صحن وسرایت نشسته است گویازغصه ها دل آنان مکسراست خواهی اگربرای توجان رافداکنم سرخواهیم اگر بخداهدیه ام سر است یادبقیع وصحن وسرایش که خاکی است اینجاتمام صحن وسرای تو مرمر است (مجنون)هوای صحن تورا کرده لیلیا عمری بود ز دیدن رویت بی خبر است.. _آرمین غلامی(مجنون)  
کاش  میشد دیدگانم فرش راهت یارضا کاش می گشتم چوآهو در پناهت یارضا روزگاری یادتو  یغما گر دل بودوبس سرخوشم چون برده هوشم روی ماهت یارضا برلبانم تاقیامت نغمه ی هو یا رضا  زائری هستم شدم جزء سپاهت یارضا درهوای گنبدت همچون کبوترمی شوم پرزنان هر روز و شب سوی نگاهت  یارضا صحن تو مستانه کرده  دیده ام را از ازل حسرت چشمان من   سوی نگاهت یارضا بر دره باب الجوادت آسمان خم میشود تکیه کردم تا ابدبر تکیه گاهت یارضا باز (مجنون)درسرش دارد هوای مشهدت آرزوی او فقط آن بارگاهت یارضا -آرمین غلامی (مجنون)  
کرده ای لطف دمادم یارضا عشق خیزد زتوهر دم یارضا میدهی روزی به کل عالمین نشودازکرمت کم یارضا منم آن زاعر تنهای حرم بوده ای برمن توهمدم یارضا دست من گیر  گنه آلوده ام تویی آن رشته ی محکم یارضا دوسه روزی است حرم میخواهم بده خرجی دوسه درهم یارضا درگلویم همه شب بغض غم است خیزداز دیده  چوشبنم یارضا دست من گیر.تو ای شاه رعوف برتو دارم اشگ نم نم یارضا درشب میلاد تو شمس و شموس میرسد رزق محرم یارضا کاش میشد روزگاری باغمت نوحه میخواندم ازاین غم یارضا باز(مجنون)درهوای  لیلی است برلبان   او   نوای     لیلی    است _آرمین غلامی(مجنون)  
  یا رضا  امشب بیارخصت بده برگدای بی نوا  فرصت  بده   پر زنان همچون کبوتر درحرم پرگشایم گرده سلطان کرم سرخوشم  دعوت شدم با زائران   پر زدم يك گوشه ای با عاشقان سرخوشم آقا صدایم کرده ای سائل صحن وسرايم كرده اي كي شود آقا رسم پا بوس تو تاشوم يك زائر مخصوص تو قبله گاه من تویی درهر جهت پرزنددل تا به سوی مزجعت طفل بودم مادر م باعشق تو رونوشتم داده هرشب مشق تو دعوتم دربزم مهمانی تو زنده شد در صحن نورانی تو صد گره در کارم افتاده رضا بانگاهی کن تو دردم را دوا درد مندت  هستم  آقا ده  دوا دستگیری کن بده مارا شفا بین این صحن وسرایت یارضا  اشک میریزم برایت یارضا این دل پر درد شد همپای تو در زمستان حس کنم گرمای تو کرده ام عکس تورا درسینه  قاب با نگاهت برف این دل گشته آب   دست خود رامن  به دستت میدهم صورتم بر سنگ فرشت مینهم صحن وایوان   تو راطی می کنم من جدایی ازحرم کی می کنم میرسی  آقا به دادماشبی دعوت مامیکنی آقاشبی گرچه بی صبرم به دادم میرسی در شب قبرم به دادم میرسی حضرت موسی الرضا عشق من است عشق  اوهمواره سرمشق من است من گدایی درسرایت میکنم هستی خودرافدایت میکنم  یارضا بردرگهت بد بوده ام لیک در روز جزا آسوده ام من گدایم بهرمن کاری بکن سائل   بیچاره  را  یاری  بکن رزق وروزي محرم رابده اين گدارا دست این مردم مده   غلامی(مجنون کرمانشاهی)_
از راه دور گشته دل من مسافرت آقاببین که نوکرت آمدبه محضرت شادم تمام عمر نمک گیرتان شدم دادی تو دانه ام که شدم من کبوترت دارم برای دیدن تو کوهی از امید خواهم طواف بر سره ایوان پر زرت   دارالشفای هرچه مریض است مشهدت کس راتونامیدنمیرانی از درت خواهم که سنگ صحن وسرایت شوم رضا ایکاش لحظه ای بشوم خاک زاعرت خواهم دخیل پنجره فولادتان شوم شایدنظرکنی که بمانم برابرت مولا تبرکی بده از این بارگهت شدکعبه ام همیشه ضریح مطهرت باشرم گفته این لب(مجنون )حاجت خویش خواهدبرات کربوبلا.جان مادرت -آرمین غلامی (مجنون)
امشب گداشدن به کنار رضا خوش است احساس بندگی به جوار رضاخوش است  با آبرواگرشده ام در میان خلق این کسب آبرو ز غبار رضاخوش است آنجاکه یک زیارت حج درطواف اوست آرم  قدم اگربه دیار رضاخوش است امشب به گریه کنج سرایش نشسته ام هرگوهری به دیده  نثار رضاخوش است دلتنگ گرشوم حرمش آرزوکنم  طوف مزار حضرت موسی الرضاخوش است   _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
دراشتیاق صحن تو بال و پرم بود این دل کبوتربچه ای کنج حرم بود هرگز حواسم پرت این و آن نبوده همواره یادت هرکجا دوروبرم بود  ثبت  نذوراتت  شما کردم به دفتر نذر قدوبالای توچشم ترم بود  شمس الشموس عالمین یک جلوه ای کن بردامن عشقت همه خاکسترم بود  بغض غم عشق تورا درسینه دارم بر شانه ی گلدسته های تو سرم بود آیینه کاری رواقت را چو دیدم دیدم بهشتی راکه کنج این حرم بود کردی توآقا لطف خودشامل بحالم این بارهم زائربه صحنت مادرم بود ایوان زيبايت مرا از شک در آورد لبریز  عشق تو تمام  باورم بود   _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
حضرت شاهچراغ ... حضرت شاهچراغ من،با تو بهتر می شوم آخ .. تا آیم حرم یک جور دیگر می شوم احمده موسی تو را من دوسدارم تا ابد ازشمیم عطر صحن تو معطر می شوم غلامی(مجنون) 🍃
  یا رضا  امشب بیارخصت بده برگدای بی نوا  فرصت  بده   پر زنان همچون کبوتر درحرم پرگشایم گرده سلطان کرم سرخوشم  دعوت شدم با زائران   پر زدم يك گوشه ای با عاشقان سرخوشم آقا صدایم کرده ای سائل صحن وسرايم كرده اي كي شود آقا رسم پا بوس تو تاشوم يك زائر مخصوص تو قبله گاه من تویی درهر جهت پرزنددل تا به سوی مزجعت طفل بودم مادر م باعشق تو رونوشتم داده هرشب مشق تو دعوتم دربزم مهمانی تو زنده شد در صحن نورانی تو صد گره در کارم افتاده رضا بانگاهی کن تو دردم را دوا درد مندت  هستم  آقا ده  دوا دستگیری کن بده مارا شفا بین این صحن وسرایت یارضا  اشک میریزم برایت یارضا این دل پر درد شد همپای تو در زمستان حس کنم گرمای تو کرده ام عکس تورا درسینه  قاب با نگاهت برف این دل گشته آب   دست خود رامن  به دستت میدهم صورتم بر سنگ فرشت مینهم صحن وایوان   تو راطی می کنم من جدایی ازحرم کی می کنم میرسی  آقا به دادماشبی دعوت مامیکنی آقاشبی گرچه بی صبرم به دادم میرسی در شب قبرم به دادم میرسی حضرت موسی الرضا عشق من است عشق  اوهمواره سرمشق من است من گدایی درسرایت میکنم هستی خودرافدایت میکنم  یارضا بردرگهت بد بوده ام لیک در روز جزا آسوده ام من گدایم بهرمن کاری بکن سائل   بیچاره  را  یاری  بکن رزق وروزي محرم رابده اين گدارا دست این مردم مده   غلامی(مجنون کرمانشاهی)_
  یا رضا  امشب بیارخصت بده برگدای بی نوا  فرصت  بده   پر زنان همچون کبوتر درحرم پرگشایم گرده سلطان کرم سرخوشم  دعوت شدم با زائران   پر زدم يك گوشه ای با عاشقان سرخوشم آقا صدایم کرده ای سائل صحن وسرايم كرده اي كي شود آقا رسم پا بوس تو تاشوم يك زائر مخصوص تو قبله گاه من تویی درهر جهت پرزنددل تا به سوی مزجعت طفل بودم مادر م باعشق تو رونوشتم داده هرشب مشق تو دعوتم دربزم مهمانی تو زنده شد در صحن نورانی تو صد گره در کارم افتاده رضا بانگاهی کن تو دردم را دوا درد مندت  هستم  آقا ده  دوا دستگیری کن بده مارا شفا بین این صحن وسرایت یارضا  اشک میریزم برایت یارضا این دل پر درد شد همپای تو در زمستان حس کنم گرمای تو کرده ام عکس تورا درسینه  قاب با نگاهت برف این دل گشته آب   دست خود رامن  به دستت میدهم صورتم بر سنگ فرشت مینهم صحن وایوان   تو راطی می کنم من جدایی ازحرم کی می کنم میرسی  آقا به دادماشبی دعوت مامیکنی آقاشبی گرچه بی صبرم به دادم میرسی در شب قبرم به دادم میرسی حضرت موسی الرضا عشق من است عشق  اوهمواره سرمشق من است من گدایی درسرایت میکنم هستی خودرافدایت میکنم  یارضا بردرگهت بد بوده ام لیک در روز جزا آسوده ام من گدایم بهرمن کاری بکن سائل   بیچاره  را  یاری  بکن رزق وروزي محرم رابده اين گدارا دست این مردم مده   غلامی(مجنون کرمانشاهی)_
خادم اهل بیت 🌺: بنَبیٍّ عَرَبیٍّ وَ رَسولٍ مَدَنی وَ أَخیهِ أَسَدِ اللهِ مُسَمّا بِعَلی بِنَبیٍّ عَرَبیٍّ وَ رَسولٍ مَدَنی وَ أَخیهِ أَسَدِ اللهِ مُسَمّا بِعَلی وَ بِزَهراءَ بَتولٍ وَ بِأُمٍّ وَلَدَتها وَ بِزَهراءَ بَتولٍ وَ بِأُمٍّ وَلَدَتها وَ بِسَبطَیهِ وَ شِبلَیهِ هُما نَجلَاْ زَکیٍّ وَ بِسَبطَیهِ وَ شِبلَیهِ هُما نَجلَاْ زَکیٍّ وَ بِسَجّادِ وَ بِالْباقِرِ وَ اْلصّادِقِ حَقّا وَ بِسَجّادِ وَ بِالْباقِرِ وَ اْلصّادِقِ حَقّا وَ بِموسی وَ عَلیٍّ وَ تَقیٍّ وَ نَقی وَ بِموسی وَ عَلیٍّ وَ تَقیٍّ وَ نَقی وَ بِذِی الْعَسکَرِ وَ الْحُجَّهِ الْقائِمِ بِالْحَق وَ بِذِی الْعَسکَرِ وَ الْحُجَّهِ الْقائِمِ بِالْحَق أَلَّذی یَضرِبُ بِالسَّیفِ بِحُکمٍ أَزَلی أَلَّذی یَضرِبُ بِالسَّیفِ بِحُکمٍ أَزَلی  
🌹اشعارشهادت امام رضا ع🌹 وسط هجره همه بال و پرت ریخت بهم ناله ات بودکه شب تا سحرت ریخت بهم اثرزهرجفا بودتنت راسوزاند وسط هجره به ناگه پسرت ریخت بهم مويه كندند زنان، درعقب تابوتت ازهجوم مردمان موی سرت ریخت بهم يك تنه با گريه اش شهری بهم ريخته بود این جواد است که از چشم ترت ریخت بهم آه (مجنون)ضامن آهوجگرپاره شده... ازهمان زهرجفاها دلبرت ریخت بهم. شعر.آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)..
اشعارشهادت امام رضا(ع) برخاک هجره پیش پسر دست وپا زدی آه وفغان وناله ز زهره جفا زدی زهرجفاکه شیره جانت کشیده بود اینگونه ناله ازجگر مبتلازدی درگوشه ای جوادواباصلت بوده اند پیش پسر زآتش غم دست وپا زدی آتش گرفته ای زغم مادرت رضا آه ونوا به یاده دروکوچه ها زدی آبی بنوش ازعطش زهره پرجفا ناله بیاده تشنه ی کرب وبلا زدی دیگر توان نمانده به جان وتنت رضا ناله به یاده آن سره گشته جدا زدی اینجا عبابکش به سره اطهرت رضا ناله برآن عبای شه کربلا زدی آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
🌹اشعارشهادت امام رضا ع🌹 وسط هجره همه بال و پرت ریخت بهم ناله ات بودکه شب تا سحرت ریخت بهم اثرزهرجفا بودتنت راسوزاند وسط هجره به ناگه پسرت ریخت بهم مويه كندند زنان، درعقب تابوتت ازهجوم مردمان موی سرت ریخت بهم يك تنه با گريه اش شهری بهم ريخته بود این جواد است که از چشم ترت ریخت بهم آه (مجنون)ضامن آهوجگرپاره شده... ازهمان زهرجفاها دلبرت ریخت بهم. شعر.آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)..
🌹اشعارشهادت امام رضا ع🌹 وسط هجره همه بال و پرت ریخت بهم ناله ات بودکه شب تا سحرت ریخت بهم اثرزهرجفا بودتنت راسوزاند وسط هجره به ناگه پسرت ریخت بهم مويه كندند زنان، درعقب تابوتت ازهجوم مردمان موی سرت ریخت بهم يك تنه با گريه اش شهری بهم ريخته بود این جواد است که از چشم ترت ریخت بهم آه (مجنون)ضامن آهوجگرپاره شده... ازهمان زهرجفاها دلبرت ریخت بهم. شعر.آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)..
🌹اشعارشهادت امام رضا ع🌹 وسط هجره همه بال و پرت ریخت بهم ناله ات بودکه شب تا سحرت ریخت بهم اثرزهرجفا بودتنت راسوزاند وسط هجره به ناگه پسرت ریخت بهم مويه كندند زنان، درعقب تابوتت ازهجوم مردمان موی سرت ریخت بهم يك تنه با گريه اش شهری بهم ريخته بود این جواد است که از چشم ترت ریخت بهم آه (مجنون)ضامن آهوجگرپاره شده... ازهمان زهرجفاها دلبرت ریخت بهم. شعر.آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)..
اشعارشهادت امام رضا(ع) برخاک هجره پیش پسر دست وپا زدی آه وفغان وناله ز زهره جفا زدی زهرجفاکه شیره جانت کشیده بود اینگونه ناله ازجگر مبتلازدی درگوشه ای جوادواباصلت بوده اند پیش پسر زآتش غم دست وپا زدی آتش گرفته ای زغم مادرت رضا آه ونوا به یاده دروکوچه ها زدی آبی بنوش ازعطش زهره پرجفا ناله بیاده تشنه ی کرب وبلا زدی دیگر توان نمانده به جان وتنت رضا ناله به یاده آن سره گشته جدا زدی اینجا عبابکش به سره اطهرت رضا ناله برآن عبای شه کربلا زدی آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
14.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❣﷽❣ تصویری مـراســم -سینه زنی بسیارزیبا شهادت امام جواد (ع) |-کرمانشاه 🖤 زنی _امام_جواد_ع- 🎤 بانـوای: حاج آرمین غلامی
16.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❣﷽❣ تصویری مـراســم -سینه زنی بسیارزیبا شهادت امام جواد (ع) |-کرمانشاه 🖤 زنی _امام_جواد_ع- 🎤 بانـوای: حاج آرمین غلامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا