eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
628 دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
5.3هزار ویدیو
946 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
شهر دل شدنورباران ازجمالت یارضا عالمی گشته مقدس ازجلالت یارضا   شهریثرب ازقدومت غرق شادی گشته است حوریان مدهوش الطاف وکمالت یارضا -آرمین غلامی (مجنون) ◀️▶️◀️▶️◀️▶️
مدح امیرالمومنین.ع.غلامی.mp3
زمان: حجم: 4.27M
|⇦•خدا می‌خواست چَشمِ او.. زیبا ویژۀ میلاد دُلدُل سوارِ عرب، حضرت امیرالمومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام_ حاج آرمین غلامی•✾• ┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅ خدا می‌خواست چَشمِ او فقط عین‌الیقین باشد خدا می‌خواست دستِ او فقط حَبلُ‌المَتین باشد خدا می‌خواست تیغِ او میانِ کُفر و دین باشد خدا می‌خواست نامِ او به نامِ خود قَرین باشد خدا خود را که مومن خواند ،منظورش همین باشد که می‌خواهد علی تنها امیرالمؤمنین باشد خدا تصویری از خود را زمانی که به قاب انداخت خدا را شُکر ما را هم به پایِ بوتراب انداخت صبا خاکِ وجودِ ما به آن عالیجناب انداخت رُطب‌های نجف وقتی دهان‌ها را به آب انداخت ضریح غرقِ انگورش مرا شَطِ شراب انداخت صُراحی می‌کشم وقتی شرابش اینچنین باشد دلم مست است تا ساقی امیرالمومنین باشد خدا وقتی بهشتی رویِ دامانِ نجف دارد بهشت از دور رویایِ بیابانِ نجف دارد چه غم دارد کسی که خُرده‌ای نانِ نجف دارد که زهرا هم دو چشمش را به ایوانِ نجف دارد چه کم دارد خدا وقتی که سلطانِ نجف دارد خدا را می‌توان دیدن اگر آئینه این باشد خدا را شُکر مولایم امیرالمومنین باشد به حیرت کعبه می‌بیند شکوهی آسمانی را ظهورِ نقطۀ بسم‌اللهِ سَبْعُ‌الْمَثانِى را نبی می‌بوسدش از لب همین جامِ دهانی را به میدان می‌رود بیند زمین خانه تکانی را به تیغ آبدارُ او به هر سو سر پَرانی را همیشه مرکبش دُل‌دُل برایِ فتح زین باشد رمیدن های دشمن از امیرالمومنین باشد اگر توفیق باشد سر به پای قنبر اندازیم فَلَک را سقف بشکافیم و طرحی نو در انداز
مدح امیرالمومنین.ع.غلامی.mp3
زمان: حجم: 4.27M
|⇦•خدا می‌خواست چَشمِ او.. زیبا ویژۀ میلاد دُلدُل سوارِ عرب، حضرت امیرالمومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام_ حاج آرمین غلامی•✾• ┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅ خدا می‌خواست چَشمِ او فقط عین‌الیقین باشد خدا می‌خواست دستِ او فقط حَبلُ‌المَتین باشد خدا می‌خواست تیغِ او میانِ کُفر و دین باشد خدا می‌خواست نامِ او به نامِ خود قَرین باشد خدا خود را که مومن خواند ،منظورش همین باشد که می‌خواهد علی تنها امیرالمؤمنین باشد خدا تصویری از خود را زمانی که به قاب انداخت خدا را شُکر ما را هم به پایِ بوتراب انداخت صبا خاکِ وجودِ ما به آن عالیجناب انداخت رُطب‌های نجف وقتی دهان‌ها را به آب انداخت ضریح غرقِ انگورش مرا شَطِ شراب انداخت صُراحی می‌کشم وقتی شرابش اینچنین باشد دلم مست است تا ساقی امیرالمومنین باشد خدا وقتی بهشتی رویِ دامانِ نجف دارد بهشت از دور رویایِ بیابانِ نجف دارد چه غم دارد کسی که خُرده‌ای نانِ نجف دارد که زهرا هم دو چشمش را به ایوانِ نجف دارد چه کم دارد خدا وقتی که سلطانِ نجف دارد خدا را می‌توان دیدن اگر آئینه این باشد خدا را شُکر مولایم امیرالمومنین باشد به حیرت کعبه می‌بیند شکوهی آسمانی را ظهورِ نقطۀ بسم‌اللهِ سَبْعُ‌الْمَثانِى را نبی می‌بوسدش از لب همین جامِ دهانی را به میدان می‌رود بیند زمین خانه تکانی را به تیغ آبدارُ او به هر سو سر پَرانی را همیشه مرکبش دُل‌دُل برایِ فتح زین باشد رمیدن های دشمن از امیرالمومنین باشد اگر توفیق باشد سر به پای قنبر اندازیم فَلَک را سقف بشکافیم و طرحی نو در انداز
مدح امیرالمومنین.ع.غلامی.mp3
زمان: حجم: 4.27M
|⇦•خدا می‌خواست چَشمِ او.. زیبا ویژۀ دُلدُل سوارِ عرب، حضرت امیرالمومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام_ حاج آرمین غلامی•✾• ┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅ خدا می‌خواست چَشمِ او فقط عین‌الیقین باشد خدا می‌خواست دستِ او فقط حَبلُ‌المَتین باشد خدا می‌خواست تیغِ او میانِ کُفر و دین باشد خدا می‌خواست نامِ او به نامِ خود قَرین باشد خدا خود را که مومن خواند ،منظورش همین باشد که می‌خواهد علی تنها امیرالمؤمنین باشد خدا تصویری از خود را زمانی که به قاب انداخت خدا را شُکر ما را هم به پایِ بوتراب انداخت صبا خاکِ وجودِ ما به آن عالیجناب انداخت رُطب‌های نجف وقتی دهان‌ها را به آب انداخت ضریح غرقِ انگورش مرا شَطِ شراب انداخت صُراحی می‌کشم وقتی شرابش اینچنین باشد دلم مست است تا ساقی امیرالمومنین باشد خدا وقتی بهشتی رویِ دامانِ نجف دارد بهشت از دور رویایِ بیابانِ نجف دارد چه غم دارد کسی که خُرده‌ای نانِ نجف دارد که زهرا هم دو چشمش را به ایوانِ نجف دارد چه کم دارد خدا وقتی که سلطانِ نجف دارد خدا را می‌توان دیدن اگر آئینه این باشد خدا را شُکر مولایم امیرالمومنین باشد به حیرت کعبه می‌بیند شکوهی آسمانی را ظهورِ نقطۀ بسم‌اللهِ سَبْعُ‌الْمَثانِى را نبی می‌بوسدش از لب همین جامِ دهانی را به میدان می‌رود بیند زمین خانه تکانی را به تیغ آبدارُ او به هر سو سر پَرانی را همیشه مرکبش دُل‌دُل برایِ فتح زین باشد رمیدن های دشمن از امیرالمومنین باشد اگر توفیق باشد سر به پای قنبر اندازیم فَلَک را سقف بشکافیم و طرحی نو در انداز
مدح امیرالمومنین.ع.غلامی.mp3
زمان: حجم: 4.27M
|⇦•خدا می‌خواست چَشمِ او.. زیبا ویژۀ دُلدُل سوارِ عرب، حضرت امیرالمومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام_ حاج آرمین غلامی•✾• ┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅ خدا می‌خواست چَشمِ او فقط عین‌الیقین باشد خدا می‌خواست دستِ او فقط حَبلُ‌المَتین باشد خدا می‌خواست تیغِ او میانِ کُفر و دین باشد خدا می‌خواست نامِ او به نامِ خود قَرین باشد خدا خود را که مومن خواند ،منظورش همین باشد که می‌خواهد علی تنها امیرالمؤمنین باشد خدا تصویری از خود را زمانی که به قاب انداخت خدا را شُکر ما را هم به پایِ بوتراب انداخت صبا خاکِ وجودِ ما به آن عالیجناب انداخت رُطب‌های نجف وقتی دهان‌ها را به آب انداخت ضریح غرقِ انگورش مرا شَطِ شراب انداخت صُراحی می‌کشم وقتی شرابش اینچنین باشد دلم مست است تا ساقی امیرالمومنین باشد خدا وقتی بهشتی رویِ دامانِ نجف دارد بهشت از دور رویایِ بیابانِ نجف دارد چه غم دارد کسی که خُرده‌ای نانِ نجف دارد که زهرا هم دو چشمش را به ایوانِ نجف دارد چه کم دارد خدا وقتی که سلطانِ نجف دارد خدا را می‌توان دیدن اگر آئینه این باشد خدا را شُکر مولایم امیرالمومنین باشد به حیرت کعبه می‌بیند شکوهی آسمانی را ظهورِ نقطۀ بسم‌اللهِ سَبْعُ‌الْمَثانِى را نبی می‌بوسدش از لب همین جامِ دهانی را به میدان می‌رود بیند زمین خانه تکانی را به تیغ آبدارُ او به هر سو سر پَرانی را همیشه مرکبش دُل‌دُل برایِ فتح زین باشد رمیدن های دشمن از امیرالمومنین باشد اگر توفیق باشد سر به پای قنبر اندازیم فَلَک را سقف بشکافیم و طرحی نو در انداز
🖕🖕بسم الله الرحمن الرحیم وتوسل ویژهٔ ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها # به نفس حاج_آرمین_غلامی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ سر در نیاوردیم هرگز از مقامش می ایستاد احمد برای احترامش بی فاطمه جبریل هم نازل نمی شد قرآن بدون کوثرش کامل نمی شد انسیه الحوراء، مثالش برگ گل بود دستش کتاب بوسه ی ختم الرسل بود آری پیمبر عشق زهرا مذهبش بود هر بار دید او را فداها بر لبش بود جان پیمبر، جان مولا بود زهرا تفسیر پیوند دو دریا بود زهرا تعریف ما از عشق در یک جمله این است زهرا فقط کُفوِ امیرالمومنین است با بودن زهرا، علی غم داشت؟ هرگز! جز حضرت صدیقه محرم داشت؟ هرگز! تلفیق عقلانیت و احساس زهراست خیرالنسا تنها نه، خیر الناس زهراست در خانه ای کوچک هزاران راز دیدیم از وصله های چادرش اعجاز دیدیدم اذن شفاعت روز محشر در کَف اوست تقدیر عالم لا به لای مصحف اوست خیر کثیرش می رسد از آیه هایش غرق دعایش خانه ی همسایه هایش ما که فقیریم و یتیمیم و اسیریم باید فقط از دست او روزی بگیریم باید برای بردن نامش وضو داشت دیده است نابینا حجابی را که او داشت با این همه، وقتش که شد آمد به میدان جان علی با جان خود آمد به میدان دست منافق را به دست خویش رو کرد با خطبه اش تزویر را بی آبرو کرد زهرا همان که در سحر آفریدنش گفته خدا، تبارک بر وجه احسنش زهرا همان که عطر خداوند می وزد هر روز پنج مرتبه از باغ سوسنش هر صبح در طواف ملائک به دور او معراج می چکد زِ تماشای گُلشنش زهرا همان که بر دلِ پیغمبرِ خدا جانِ دوباره می دهد از شوقِ دیدنش از ابتدای خلقت خود از همان ازل دارد نگین عشقِ علی را به گردنش دیگر از این چه مرتبه ای با شکوه تر باشد بزرگِ کرب و بلا طفلِ دامنش حتی "تَبَرَّمَت قَدَماها" حکایتی ست از عاشقانه های سحر های روشنش بی شک منا و مکّه، دگر مُحرِمی نداشت پنهان نبود اگر ز نظر خاکِ مدفنش روزِ حساب، توشه ی ما عشقِ فاطمه ست ما را بس است خوشه ای از مِهرِ خِرمَنَش شرح فضائلش همه عین عبادت است تکریم پایداری و حلم و شهادت است آمد که روشنی بدهد آفتاب را بخشد به چَشم تارِ جهان نور ناب را باران و رود و چشمه و دریا به نام اوست مهریه اش نموده خداوند آب را اصلاً تمام جنّت و دوزخ به دست اوست داده به او شفاعتِ روز حساب را با شرطِ حبّ فاطمه و آلِ فاطمه پاداش می دهند قیامت، ثواب را از سِرِّ نامِ فاطمه این نکته روشن است برداشته خدا ز مُحِبَّش عذاب را با آیه های روشنِ عمر شریف خود تفسیر کرده سوره به سوره کتاب را حتی به پیش سائل اَعمی، محال بود بردارد از مقابلِ چهره نقاب را بی حرمتی به ساحت قدسی فاطمه ست هر کس که زیر پا بِگُذارد حجاب را آری برای فاطمیون این وَقار ماند با نورُ چادری که از او یادگار ماند هر دختری که اُمِّ ابیها نمی شود هر دختری که حضرت زهرا نمی شود نورِ تمام عالمِ امکان به روی هم یک جلوه نورِ چادر زهرا نمی شود ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... الله الرحمن الرحیم ومولودی ولادت حضرت زهرا_ سیفی زاده دوشنبه۱۱/دی ماه ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
⏫⏫|بسم الله الرحمن اارحیم وتوسل ویژهٔ ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها و روز مادر اجرا شده به نفس. غلامی_(مجنون کرمانشاهی) •✾• ( سلام الله علیها ) ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ من الکنم برای بیان مقدمه جایی که صحبت است ز روح معظمه زهرا که نام نامی او می کند امام هنگامه ی بلا و مصیبات، زمزمه دستِ فلک، بریده شده از مقام او زین رو خدای نام نهادش به فاطمه محشر به حشرِ دیگر او ختم می شود ظاهر شود شَفاعت از این حُسن خاتمه روزی که جنُّ و انس پریشان و مضطرند عشّاق در تکاپوی زهرای اطهرند ماه شب چهاردهم روی فاطمه محرابِ انبیاء، خمِ ابروی فاطمه بویید سینه ی گلِ خود را نبی و گفت بوی بهشت می وزد از سوی فاطمه علامه ی امینی آن مرد بی نظیر گفتا به مدح نِکهت مینوی فاطمه من مانده ام که فاطمه را بوی جنّت است یا جنّت خدای دهد بوی فاطمه دانی که خداوند جهان، بر چه اساس از فضل خود آفرید آن غنچه ی یاس چون خواست ببینیم و بگوییم الحمد چون خواست ببوییم و بگوییم سپاس او فلسفه ی نزول باران باشد احساسِ طراوت بهاران باشدت بی حال وضو به لب نیاور نامش زهرا کلماتِ سبز قرآن باشد هرچه در بسته شده خانه‌ی مادر باز است این دری هست که در سورهٔ کوثر باز است درِ این خانه به روی احدی بسته نشد از همان روز ازل، روز مقدَّر باز است همه ی اهل‌ جهان هم که بیایند اینجا سوخته گرچه ولی چند برابر باز است ننویسید درِ خانه‌ی زهرا بسته‌است بنویسید درِ خانه‌ی حیدر باز است هر دختری که « اُمّ أبیها » نمی‌شود هر مادری که مادر دنیا نمی‌شود نور تمام عالَم امکان به روی هم ... یک جلوه نورِ ، چادرِ زهرا نمی‌شود وقتی که اختیارِ دو عالَم به دست اوست محشر بدون فاطمه بر پا نمی‌شود ... یعنی که بی‌ولایت او هیچ طاعتی اِذن ورودِ جنت الاعلی نمیشود فردا به قله‌های سعادت نمیرسد هر کس دخیلِ چادر زهرا نمی‌شود حبلُ‌المتین شیعه نخِ جانماز اوست بی او ، گِره ز کار کسی وا نمی‌شود ... می‌افتد از نگاهِ پُر از مِهرِ فاطمه هر کس فدائیِ رهِ مولا نمیشود ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... غلامی_(مجنون کرمانشاهی) ولادت حضرت زهرا_مدح امام رضا /دی ماه ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜
|🌹 🤞🤞 🌹 🎤مداح : حاج آرمین غلامی✾• 🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙 یا اَبَاالحَسَنِ یاعَلِیَّ بنَ الحُسَینِ یازَینَ العابِدینَ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه خدای عالی اعلی ندارد از تو عالی تر ندارد در بساطِ خود از این عالی تعالی تر علیُ حُبُه جُنَّه ، قَسیمُ النار و الجنّه به حمدِالله و المِنَّه ولی الله ست والی تر اگر پا بر زمین کوبد علی افلاک می روبد نباشد در کفِ دستش از این عالم سفالی تر علی باید؛ حتما امیرالمؤمنین باشد علی آمد که در تکرار زین العابدین باشد اگر جایی دهد زلفش دلِ دیواته ی ما را من از مالِ علی بخشم سمرقند و بخارا در آغوش حسین است و و به رویِ دامن زینب ببین بابا چه می بخشد گداها را گداها را لب گهواره اش پروانه ای بی تاب اگر دیدی بدان جبریل آورده است مبارک باد زهرا را اگر بابا بزرگ این است حتما این نوه غوغاست اذانش را علی گفت و به دستش داد دنیا را علی باید چنان باشد علی باید چنین باشد علی آمد که در تکرار زین العابدین باشد خدا را شکر ما دیدیم شاهِ شهریاران را خدا را شکر ما دیدیم ماهِ ماه شعبان را خدا این نکته را فرمود وقتی فاطمه خندید فرشته این سخن را گفت و بُرد از آسمان جان را : که زهرا طور دیگر طور دیگر دوست می دارد میانِ این عروسانش عروسِ خاک ایران را ببین که می بَرد امشب تبسمهای زیبایش دلِ مادر بزرگش را دلِ اولاد سلمان را علی از ماست از دامادِ ما زین سرزمین باشد علی آمد که در تکرار زین العابدین باشد بنا این بود بنشینی و گر نه میرِ میدانی بنا باشد که برخیزی امیرِ تیغ دارانی برایت لا فَتی اِلا علی می آید از بالا اگر سربند یا زهرا ببندی رویِ پیشانی هزار، الله اکبر را به بازویِ تو می خوانند که با شمشیر می گردی علیِ اکبر ثانی علیِ اکبر ثانی نه تو بالاتر از آنی تو عباسی نه این هم نه، که طوفان تر زِ طوفانی علی در چارده تصویر آمد دلنشین باشد علی آمد که در تکرار زین العابدین باشد
اشعارکردی میلاد امام حسن مجتبی(ع) _اشعارمجنون کرمانشاهی ___ حس خوبیگه که امشو و زوان دره تید و تن خسته ی م باز توان دره تید یه چه فرخنده شویگه چه مبارک سحره که لوه عطر خوش، خوش نفسان دره تید هزگره چو نکه درِ مِیکده گان باز بیه آی مس سیل خدا پیر مغان دره تید بی نصیب م نکین یه دمه جام کوثر بازیش صحبت مسی له میان دره تید روژه داران شوه نیمه ماه مژده بین نمک سفره ی ماه رمضان دره تید سفره تکمیل بیه ، بزم خدا کامل بی سوره ی قدر شوه پانزدهم نازل بی فصل تنیایی زهرا و علی سَر بیه باز شوه، ای شهر جوره روژِ منور بیه باز زویتره هرکسی مژده له پیمبر رسیه نوه ت هاتیه ویا فاطمه کوثربیه باز نمکه ناوه حسن ریشد وخرمای لبت رطب سفره ی افطار پیمبر بیه باز طعم چاویل بهاریِ تو ای روح وهار میوه ی نوبریه روژه ی حیدربیه باز سفره ی ماه مبارک برکت دیرید وبس و سرهر قدمد با برکت تر بیه باز چه اسیر و چه فقیر و چه یتیم هاتیه باز و دره مال تو ارباب کریم هاتیه باز تونی سلطان منو منم مه او مسکینی که حسن گیان غیرتوله سینه نیره دینی قدمت و سر ه چاوم یا امام مجتبی غیره عشق تو حسن له م نیه آیینی مستجاب بو دعای منه آلوده اگه پای هر برگ دعا و تو رسه آمینی وصف مشتریلدنظری گر تو بکی ته صف یوسف دلباخته خود دینی کوهکن بوم ،م لی شوق شکر خنده ی تو آو کفته له دهانم توچنی شیرینی له جوانیل بهشتی توفقط آقایی اولین سید آل علی و زهرایی حسنی ، عشق له احسان خدا بیدنه تو میوه ی عرشیِ آل مصطفی بیدنه تو لقب سوزترین نیره برازنده له توس قده یه عرش پُره عشق و صفا بیدنه تو چند باره که تو دارایی خود بخشیده و ازل له کرم انگشت نما بیدنه تو شوی افطار چه بودن که تومهمان م بید دلخوشی من وبزم فقرا بیدنه تو اهل ای خاکه اگه نیدنه بوش که حسن مرد خاکی زمین اهل وفابیدنه تو ماورای دل افکار تماشای تونه آخره عرش خدا ، جلوه سیمای تونه تونی سوگند خدا بوشه له انجیر حسن تونی توآیه ی طِفلَین تو تفسیر حسن کردیه صلح حسن بیدنه تنیا وخدا تونی له جنگ جمل دست و شمشیر حسن زانویلد له بغل گردیه و سَروزمین و گمانم بیدنه له زندگیت سیر حسن آه ، آقای غریبم چه وه روزت هاتیه بیدنه آخر تو له منالیت پیر حسن قاب بی له دوچاوت صورت یاس نیلی چاوه تو دیه حسن گیان له منالی سیلی م گدای کرم حضرت مولاحسنم حسنی ام وخدا بنیس وبانه کفنم _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) امام_حسن
✏شاعر..آرمین غلامی..(مجنون کرمانشاهی) 👇👇👇👇👇👇👇👇 سوره ی لیل همان طره ی گیسوی رضاست آن هلال قمری خودخم ابروی رضاست سرانگشت تحیر به دهان برده بشر حسرت سرو رسا,ازقددلجوی رضاست همه خوبان جهان درطلب جمال او صحبت از روی رضا,موی رضا.خوی رضاست حسرت دیدن تو در دل شمس وقمراست یوسف ار مانده به چا.منفعل از روی رضاست گل گلزارجهان,شدمتحیر ز رخش عطرگلزا ر دمی معطراز روی رضاست غیرخورشیدرخت سایه نیفکنده به ما نظرخالق عالم به جهان سوی رضاست نامیدی نسزد از دره این بارگهش که امید منه عاصی به سرکوی رضاست اهل دل باتونمایند شه ها,رازونیاز به لب اهل جهان قصه ی گیسوی رضاست نظم این عالم وگیتی به یک غمزه توست دم عیسی.معجزه آن سربازوی رضاست پسرباب الاحوا ئج,گل گلزار رسول همه خوبان جهان مشتری روی رضاست خسرو آن نیست که باشدصاحب تخت وجلال خسرو اهل نظر,خاک سرکوی رضاست چه شود شاه خراسان منه(مجنون)بخرد چونکه عمریست دل ودیده ی من سوی رضاست _آرمين غلامي(مجنون) ____________________
سلسلت الذهب حدیث رضاست حدیث معتبر زشاه ولاست حدیثی آمدنظرم راگرفت چونکه حدیث ازلب آن مقتداست خوب شنو اهل بشر این حدیث ازلب لعل نمکین رضاست مردمی ازمرو به دیدار او جمعیتی آمده بی منتهاست گفت رضا درسفرخراسان آن دژمحگم که امان خداست آنچه امانت دهد ازهربلا ذکرچوتوحیدحصاربلاست لیک بود شرط وشروطی ورا گرنپذیری ره تو درخطاست آنچه اما ن میدهد ازهرعذاب ولایت شاه نجف مرتضاست شرط وشروط ولایت مابود چونکه ولایت همه شرط خداست ای دل (مجنون) به خدا روی کن چونکه حدیث حق حدیث رضاست _آرمين غلامي(مجنون) @majnon1396
شعراز.آرمین غلامی.(مجنون کرمانشاهی) ✅✅✅✅✅✅✅✅ ضامن آهوبه صحنت آمدم کن نگاهم.گرچه آقامن بدم ازحریمت می وزد بوی خدا درهوایت پرزده دل یارضا باغ های این جهان پیش تو زشت صحن تو برده زیادمن بهشت خوش برآن سرپنجه ی معمارتو کاش گردم خشتی از دیوارتو عرش حق درسایه ی گلدسته ات حورو قلمان تا ابد دل بسته ات روزشب اسم تورا گویم رضا کرده ای مارابه عشقت مبتلا آسمان اینجاغزلخوانی کند بر درت جبریل دربانی کند عرشبان خادم به خدام تواند چون کبوتر برسربام تواند دل دخیل پنجره فولادتو میپرد درصحن گوهرشادتو کن مرامست ازمی میخانه ات ده مرا آبی زسقاخانه ات از رواقت بوی رضوان میرسد بویی از گلهای ریحان میرسد بوی زهرا آیدازاین تربتت گریه ها دارد برای غربتت بارها دیدم به طوفت آسمان درطوافت مهدی صاحب زمان همچواقیانوس خیزد ازتوموج زاعران برگردصحنت فوج فوج دیدگان ازاشکها.ترگشته بود سینه ها چون لاله پرپر گشته بود هردلی باشدمجالش پیشتر کرده است بادوست حالی بیشتر هرکه یابدآرزوی خویش را میکشدبرخاک روی خویش را بامژه صحن توراجاروکند خویش راهمواره چون آهوکند شایداین دل صید دام توشود مست ازیک جرعه جام توشود تاکه (مجنون)برتوخواهش میکند لطف تو اورا نوازش میکند _____________________ @majnon1396