eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
624 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
4هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
اشعارتاج گذاری امام مهدی ( ع ) بنازم خال زیبای جمالت دلربایت را بنازم بوی مشک جانفرای جای پایت را اگر نازد چو سرو ناز بر قد دل آرایش بنازم سرو نازم قد و بالای رسایت را اگر امشب طبیبا درد من از دوریت باشد بنازم درد هجران را بنازم هم دوایت را توئی مهدی صفای هر مصفا در دو عالم بنازم از صفای جان بنازم آن صفایت را اگر ریزد بلا بر رویم از وصلت چه غم دارم بنازم من طبیبا غصه ها و هم بلایت را شها هستم گدا من بر گدایان سر کویت بنازم من جلال و عزت جاه گدایت را بیا و از کرم بنما صدا مجنون آواره بنازم غنچه لب را بنازم من صدایت را _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
اشعارتاج گذاری امام مهدی ( ع ) در دل نبود جز غم رخساره آن یار پس وای بر آن دل که ندارد غم دلدار ای یوسف زهرا ز غمت دل شده بیمار جز اشک ندارد دل بیمار پرستار منصور بگفتا به سردار به دلدار پس وای به قلبی که ندارد غمت ای یار در دام شکار سر زلف تو اسیرم کی دل شود از باده چشمان تو هوشیار من مست و خراب می چشمان تو هستم ای دل نکند غیر سر کو ی تو پیکار ای یار سفر کرده تو جانان جهانی از جان شده مجنون به سرای تو هوادار بر عاشق دلخسته و محزون نظری کن بر زلف تو جائی نبود بر من بیکار _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
اشعارتاج گذاری امام مهدی ( ع ) مستم از پیمانه ی دلدار خود می کنم غوغا ز هجر یار خود کوچه در کوچه دلم غوغائی است در وجودم ناله و شیدایی است می خروشم همچو اقیانوس عشق تا که بینم جلوه ققنوس عشق عقل و هوشم را به جانان می دهم جان چه قابل دین و ایمان می دهم باده در دستم ولی مستانه ام مست و جام و باده ی میخانه ام عشق اینجا مستی و میخوارگی است من نمی دانم که دل محتاج کیست من کیم دیوانه رخسار تو این دل آشفته شد بیمار تو در دل آشفته ام معراج تو جان عشقی و همه محتاج تو ناله و سودا و غوغای منی تو تمام آرزوهای منی در جوانی بین که پیرت گشته ام ای گل زهرا اسیرت گشته ام ناله های سینه ام صد پاره است دل به صحرای جنون آواره است کاش امشب جلوه ای بینم تو را روی زانویت بمیرم مهدیا _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
آغاز امامت مهدی(عج) راز دل افشا کنم در میکده عقده ها دارم میان بتکده در پی زیبا رخ شهزاده ام سجده بر خاک زمین بنهاده ام چشم هجران مرا روشن نما با قدومت خانه را گلشن نما با دو چشم مست خود دل می بری کشتی غم را به ساحل می بری در بیابان در پی آئینه ام واژه ای باشد میان سینه ام لاله ام وصف خودش آغاز کرد همچو بلبل نغمه اش را ساز کرد گفته من زیباترین آلاله ام بهترین واژه برای لاله ام نام من دل می برد از عاشقان نور من باشد میان کهکشان موی من تفسیری از شبها بود روزها از روی من پیدا بود هر ملک بر صورت من خنده کرد نام من افلاکیان را زنده کرد نام من بر روی لبهای همه مهدیم من یادگار فاطمه مهدیم من مونس و دلدار تو در پریشانی منم غمخوار تو مستم از آن جرعه باقی عشق مهدیا ای آخرین ساقی عشق بر تمام دیده گان گشتم نهان ابن زهرا هستم ای اهل جهان پشت ابری روی من باشد نهان سرخی مغرب منم ای عاشقان دیده ام من روی سائل را سیاه دیده ام من نوکرم را در گناه دیده ام من در گناهی غوطه ور می شود در تو گناهان شعله ور گریه ها کردم برای شیعیان من دعا کردم برای عاصیان دین خود را بر عدویت باختی دیده ای رویم ولی نشناختی بارها کردم سلامت یار ما با خودت گفتی که بود این آشنا نام من دیگر برایت مرده است مال دنیا روح دین را برده است بس کنم صحبت ز کار پست تو گیرم ای عاشق دوباره دست تو لیک با من همسفر شو آشنا تا زخود گویم برایت قصه ها نام زهرا مایه جان و تن است ذوالفقار مرتضا پیش من است مهدیم من مونس بیچاره ها مهدیم من وارث گوشواره ها پیش من شمشیر جدم حیدر است در دو دستم گوشواره مادر است وارث باغ فدک هستم ولی غصه ها دارم به آوای علی ناله دار کوچه این جان و تن است هیزم خصم علی پیش من است در شب میلاد من مستی نما بین این سفره بیا دستی نما عیدیت را بر گدا مهدی بده راهیم بنما بسوی میکده شاعر.آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
آغازامامت امام زمان(عج) به دنبالت به صحرا بی قرارم مطاعی بهر دیدارت ندارم اگر دروازه دل را گشایم تو را در قلب خود پیدا نمایم دل من ، در پی دلدار بوده به سوی یار زیبا پر گشوده بیا ای آشنای هر شب ما که ذکر تو بود بر این لب ما بیابان را ز اشکم پاک کردم گریبان را ز هجرت چاک کردم به سوی آسمان دست نیاز است دل من در پی ماه حجاز است بیا بر سائل خود کن نظاره ز هجر تو گریبان کرده پاره الهی من غلام رو سیاهم به درگاه تو من غرق گناهم به سوی آسمان باشد نگاهم بود خاک مدینه قبله گاهم بیا ای یوسف زهرای اطهر که زهرا بین در گردیده پر پر به مجنون روی زیبایت نشان ده نشانی از وجود آسمان ده این دل سودا زده غوغا کند در میان میکده آوا کند در دو عالم مستی من روی تو گشته(مجنون)سائل آن کوی تو ********** شاعر.آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
آغاز امامت حجت ابن الحسن (عج) خواب من وصف نگار مه لقاست ذکر و وصف آن خدای ماسواست خواب می دیدم که خورشید آمده آخرین پیغام توحید آمده خواب می دیدم افق را غرق نور از وجودش عالمی گردیده طور خواب می دیدم که مولا آمده آخرین فرزند زهرا آمده خواب می دیدم فلک گلشن شده آسمان سینه ام روشن شده خواب دیدم عالمی بشکفته شد از ولیعهدی سخنها گفته شد خواب می دیدم که مستی می کنم با گلم یکتا پرستی می کنم خواب دیدم پرده دار کعبه ای خواب می دیدم کنار کعبه ای بیرق آل علی در دست توست عالم امکان سراپا مست توست خواب دیدم یار مه رو آمده در فضای دل پرستو آمده خواب می دیدم که با اسبی سفید آخرین دلداده زهرا رسید بر لبم ذکر انا الهو آمده آسمانی غرق در هو آمده خواب می دیدم که آید از سفر می نماید بر گدایانش نظر خواب می دیدم که آئی سوی من یک تبسم می کنی بر روی من چشم خود را از گناهان بسته ام خواب می دیدم که یارش گشته ام خواب می دیدم که دلدار آمده یوسف زهرا به بازار آمده خواب می دیدم به دستش ذوالفقار بهر قتل دومی چشم انتظار خواب می دیدم که گیرد انتقام می کند بر مادر و جدش سلام خواب می دیدم بدون واهمه آوری بیرون تو خصم فاطمه می کشی آتش به جسم دومی لعن و نفرینت بود بر سومی خواب (مجنون) تا ابدتعبیر شد اذن خالق بر فرج تدبیر شد شاعر.آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) *****»»»»»»»*
آغاز امامت امام زمان(عج) بشنو از سنبل روایت می کند وز مقام گل حکایت می کند می کند و.صف گل خیر النساء مهدی آن دلداده آل کسا عالمی مستانه و حیران او جان فدای گوشه چشمان او وصف ماه شهر یثرب می کنم وصف آن سرخی مغرب می کنم سائلان را سوی مستی می کشد خال او مستانه ما را می کشد هر مکانی بی جودش برزخ است جنت و رضوان بی او دوزخ است کوکب اقبال مائی مهدیا بلبل آل کسائی مهدیا مهدی ای نیلوفر باغ دلم مهدی ای بود و نبود حاصلم ای سراپای وجودت از علی مهدی ای زیباترین یاس نبی با دلم یکشب مناجاتی نما تا شود این سائلت غرق دعا شاعر.آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
13.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
الله الرحمن الرحیم جشن امامت حضرت ولی عصر(عج) مداح آرمین غلامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحيم (؏ج) آغاز امامت امام زمان(عج) بشنو از سنبل روایت می کند وز مقام گل حکایت می کند می کند و.صف گل خیر النساء مهدی آن دلداده آل کسا عالمی مستانه و حیران او جان فدای گوشه چشمان او وصف ماه شهر یثرب می کنم وصف آن سرخی مغرب می کنم سائلان را سوی مستی می کشد خال او مستانه ما را می کشد هر مکانی بی جودش برزخ است جنت و رضوان بی او دوزخ است کوکب اقبال مائی مهدیا بلبل آل کسائی مهدیا مهدی ای نیلوفر باغ دلم مهدی ای بود و نبود حاصلم ای سراپای وجودت از علی مهدی ای زیباترین یاس نبی با دلم یکشب مناجاتی نما تا شود این سائلت غرق دعا شاعر.آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💞﷽💞 🍃 هر صبح، یک حدیث🍃 ✅ شخصی نزد (علیه‌السلام) از شدّت فتنه‌های آخرالزمان ابراز نگرانی کرد و از چگونگی تشخیصِ حق و باطل در آن فضای غبارآلود پرسید. 🍃 حضرت چادر خیمه را کنار زد تا نورِ آفتاب به درون خیمه بتابد. و پرسیدند آیا این نور آفتاب را می‌بینی؟ آن شخص پاسخ داد: بله. ✍🏻 حضرت فرمودند: “در فتنه‌های آخرالزمان حقّ برای دوستانِ ما اهلِ بیت، از این آفتاب آشکارتر است. 📖 کافی، ج1، ص 336
🔴 امیرالمومنین به هیچ وجه در آزادی سیاسی کوتاه نیامد؛ به مردم گفت نمی خواهم برای اینکه شما را به بهشت ببرم، خودم را جهنمی کنم! 👈حضرت علی (ع) بیت المال را بر اساس شکم مردم تقسیم می کرد نه بر اساس ایمان مردم و انقلابی بودن آنها 🔻محمد اسفندیاری، دین پژوه: 🔸امیرالمومنین در حکومتش از دو اصل به هیچ وجه کوتاه نیامد: یکی عدالت اقتصادی و دیگری آزادی. 🔸عدالت اقتصادی به معنی بسیار پررنگش و آزادی سیاسی هم. 🔸امیرالمومنین در بیت المال مساوات را رعایت میکرد. بین عرب، عجم، غلام و آزاد فرقی نمیگذاشت، ولی دامنه اش خیلی گسترده تر بود. 🔸وقتی عمر خلیفه شد به افرادی که پیشگام بودند در اسلام، زودتر اسلام آورده بودند، جهاد کرده بودند، سهم بیشتری داد. 🔸وقتی امیرالمومنین به خلافت رسید گفت نه! هیچ. بین فردی که شمشیر زده و کسی که خانه اش خوابیده فرقی نیست. من بیت المال را بر اساس شکم مردم تقسیم می کنم نه بر اساس ایمان مردم و انقلابی بودن آنها. 🔸طلحه و زبیر از اصحاب پیامبر بودند و جهاد کرده بودند و ناراحت شدند. امیرالمومین به آنها گفت هر کاری کردید پاداشش در آن دنیاست. 🔸امیرالمومنین رانت نداد، امتیاز به هیچکس نداد، با پول دهان کسی را نبست. برعکس معاویه که با پول می بست. 🔸امیرالمومنین به هیچ وجه در آزادی سیاسی کوتاه نیامد. طلحه و زبیر از امیرالمومنین مکدر شدند. سیره پیامبر و امیرالمومنین این گونه بود که به هر کس که می دیدند تشنه قدرت است، مقام نمی دادند. به چه دلیل؟ چون کسی که قدرت طلب است وقتی به او مقام بدهید او از آن به بعد فقط به فکر مقام می شود، هدفش فقط مقام است. 🔸طلحه و زبیر بصره و کوفه را می خواستند. بعد از مدتی آمدند پیش امیرالمومنین. اختلاقی پیش آمده بود و گفتند ما می خواهیم به مکه برویم. امیرالمومنین فرمود بفرمایید. گفتند می خواهیم برویم عمره انجام بدهیم. امیرالمومنین فرمود: به خدا قسم قصد عمره ندارند قصد خدعه دارند و می خواهند بروند و به جنگ ما بیایند. و همین شد. از کوفه رفتند به مکه و با عایشه همدست شدند و سپاهی گران علیه امیرالمومنین راه انداختند. اما امیرالمومنین آزادی آنها را سلب نکرد، نگفت ممنوع الخروجید! 🔸{امیرالمومنین} ایستاد و از آزادی دفاع کرد، ولو اینکه بیایند و با او بجنگند. حکومت پایه اش متزلزل می شود؟ خب بشود. اگر امیرالمومنین جلوی آنها را می گرفت الان ما اینجا نمی نشستیم و بگوییم امیرالمومنین! 🔸ما اگر می گوییم امیرالمومنین به خاطر این است که اخلاق را در سیاست آورد. 🔸نمونه دیگر هم خوراج است. آنها خروج کرده بودند علیه امیرالمومنین. به مسجد می آمدند و به امیرالمومنین بد و بیراه می گفتند. 🔸امیرالمومنین نکته ای را در مورد نگاه مرد به زن گفت و یکی از خوارج که نشسته بود دید امیرالمومنین نکته قشنگی را فرمودند. خارجی گفت: خدا بکشد این علی را! چقدر دانا است، چه چیزهایی می فهمد! 🔸مردم رفتند به سوی این خارجی که او را بکشند. امیرالمومنین گفت نه نه دست نگه دارید مردم! ولش کنید! به ما فحش داد جوابش فحش است که از ما دور باد. یا باید او را ببخشیم که سیره ما این جور است. این سیره امیرالمومنین با خوراج بود.  به آنها هم گفت تا وقتی دست به شمشیر نبردید ماه به ماه بیایید و حقوقتان را از بیت المال بگیرید. راحت هم می توانید به مسجد بیایید. 🔸مردم کوفه با امیرالمومنین راه نمی آمدند. در جنگ، صلح  و ... امیرالمومنین می گفت چاره ای نیست، نمی شود مردم را سرکوب کرد. امیرالمومنین گفت: مردم می دانم چه می خواهید، شمشیر! ولی من این جوری نیستم که بخواهم شما را مطیع کنم، اما خودم را خراب کنم، برای اینکه شما را به بهشت ببرم، خودم را جهنمی کنم. می دانم مردم می شود شما را به زور مطیع کرد. امیرالمومنین شمشیر را داشت، اما شمشیر را غلاف کرده بود. شما را درست کنم و خودم فاسد بشوم، هرگز! 🔸امیرالمومنین به مردم می گوید من با شما مدارا می کنم و می دانم چطور شما را اصلاح کنم، اما نمی خواهم شما را اصلاح کنم با فاسد کردن خودم، یعنی با زور! 🔸روی همین حساب، چون امیرالمومنین سیاستش اخلاقی بود، می گفتند امیرالمومنین سیاستمدار نیست! 🔸امیرالمومنین شکایت می کند و می گوید حتی قریش آمدند گفتند که انسان شجاعی هستی ولی جنگ و تاکتیک های سیاسی را نمی دانی! 🔸علی اخلاق را حاکم بر سیاست کرد. امیرالمومنین می گوید قسم به خدا، معاویه از من زیرک تر و باهوش تر نیست، اما او پیمان شکنی می کند، تبهکاری می کند. اگر قرار بود پیمان شکنی اصل باشد من می توانستم زیرک ترین افراد باشم. 🔸امیرالمومنین اصلی را رعایت می کرد که خیلی از ما فراموش می کنیم. برای او پیروزی اخلاقی مهم بود، نه پیروزی سیاسی. .