eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
632 دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
5.3هزار ویدیو
946 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂🍁روضه و وفاتِ حضرتِ ام البنین سلام الله علیها شادم گدای حضرت ام البنین شدم عمری غلام همسرسلطان دین شدم بانو گدای حضرت عباس توشدم شادم فقیر جلوه احساس توشدم اُم البنین تازه عروسِ،تازه عروس رو با رسم و رسوم میارن،وقتی هم قبیله ای هاش،طایفه کلابیه،با سر و صدا داشتن عروس رو میآورن،نزدیکا که رسیدن گفت:دیگه برید،از این جا به بعد نمیخوام کسی بیاد...چی شده فاطمه؟ گفت:این کوچه حرمت داره،این همون کوچه ای است که فاطمه رو زدن...لحظه ی وارد شدنش به خونه ی امیرالمؤمنین چارچوب خونه رو بوسه زد... رسید دم در خانه،چرا تو نمیای؟ گفت: بگید خانوم خونه بیاد...خانم خونه کیه؟ بگید زینب بیاد... دوبار با زینب اینجور رو برو شد،یه بار اینجا روبرو شد،منتظر شد زینب رسید،یه بار دیگه هم دم دروازه ی مدینه،هی دنبال حسین می گشت،چرا مرد تو این کاروان نیست،پس جوونا کوشن؟ یکی اومد گفت:ام البنین! پسرات رو کشتن...حسین کجاست؟ یه وقت دید یه پیرتر ازخودش.. مگه پیر زن میدوه؟دید یه پیرتر از خودش داره میدوه،نزدیک شد،ای وای زینبِ،بغلش رو باز کرد،افتاد تو بغل ام البنین،مادر!مادر!...کتکم زدن...گفت:مادر امونم رو بریدن،بغض کرده بود،ام البنین می زد به کمرش،گریه کن دخترم، چی شده؟ گفت: نامحرم.....پرده ی محملم رو.... ام البنین یه فریادی زد،مگه بچه ام مرده بود؟ صدا زد نه اتفاقاً داشت می دید،رباب دوید صدا زد:خوب شد نبودی اُم البنین،آره نگاه می کرد،اما از رو نیزه... صدا زد رباب:ام البنین! دوتا سر رو نیزه وانمی ایستاد،یکی شیر خوار.....یکی سر علمدار... گفت: رباب!سر شیرخوار،سر علمدار.... گفت: مگه خبر نداری؟ عباس عمود تو سرش اومد،سر واشد شد،هر کار کردن سر رو نیزه وانمی ایستادبا روسری سر رو.... سر بچه ی من هم که از نوک نی کوچک تر بود، با هر سنگ می افتاد.حسین.... 👆👆👆 بانوای گرم حاج آرمین غلامی (مجنون) 👇👇👇👇👇👇👇 کرمانشاهی_بپیوندید👇👇 @majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم..: شهادت حضرت ام البنین سلام الله علیها نوحه کردی- وامصیبت آل خیرالمرسلین چیه له دار جهان ام‌ بنین دل عزاداره خمه سینه غرقه ماتمه دالگه عباس، ماه علقمه بیه راهی سمت بانو فاطمه ماتم ام بنین بیه برپا له زمین دالگه پاک شهیدان حسین له جنان بیسه میوان حسین حضرت ام بنین دالگ سلطان دین ای مدینه کوبهشت یاس م بوشه هاکو دالگه عباس م آه و واویلا وپاس شیون وشور وعزاس روژ ایمه، لی غمه عظما شوه یه همان تکرار داخ زینوه بیمسه گریانه تو له فدای ایمانه تو چاوه ری له دیدنه عباس بی اشک چاوه وقف خیرالناس بی گیان م بوده فدات بومه قربان سرات عون و جعفر!دیده له خوین تر بکین امشو استقبال له دلبر بکین شب شبه، حزن وعزاس غصه له عالم بپاس ☑️کانال متن نوحه با سبک 👆👆👆 آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) 👇👇👇👇👇 کرمانشاهی_بپیوندید👇👇 @majnon1396
🍂🍁روضه و وفاتِ حضرتِ ام البنین سلام الله علیها شادم گدای حضرت ام البنین شدم عمری غلام همسرسلطان دین شدم بانو گدای حضرت عباس توشدم شادم فقیر جلوه احساس توشدم اُم البنین تازه عروسِ،تازه عروس رو با رسم و رسوم میارن،وقتی هم قبیله ای هاش،طایفه کلابیه،با سر و صدا داشتن عروس رو میآورن،نزدیکا که رسیدن گفت:دیگه برید،از این جا به بعد نمیخوام کسی بیاد...چی شده فاطمه؟ گفت:این کوچه حرمت داره،این همون کوچه ای است که فاطمه رو زدن...لحظه ی وارد شدنش به خونه ی امیرالمؤمنین چارچوب خونه رو بوسه زد... رسید دم در خانه،چرا تو نمیای؟ گفت: بگید خانوم خونه بیاد...خانم خونه کیه؟ بگید زینب بیاد... دوبار با زینب اینجور رو برو شد،یه بار اینجا روبرو شد،منتظر شد زینب رسید،یه بار دیگه هم دم دروازه ی مدینه،هی دنبال حسین می گشت،چرا مرد تو این کاروان نیست،پس جوونا کوشن؟ یکی اومد گفت:ام البنین! پسرات رو کشتن...حسین کجاست؟ یه وقت دید یه پیرتر ازخودش.. مگه پیر زن میدوه؟دید یه پیرتر از خودش داره میدوه،نزدیک شد،ای وای زینبِ،بغلش رو باز کرد،افتاد تو بغل ام البنین،مادر!مادر!...کتکم زدن...گفت:مادر امونم رو بریدن،بغض کرده بود،ام البنین می زد به کمرش،گریه کن دخترم، چی شده؟ گفت: نامحرم.....پرده ی محملم رو.... ام البنین یه فریادی زد،مگه بچه ام مرده بود؟ صدا زد نه اتفاقاً داشت می دید،رباب دوید صدا زد:خوب شد نبودی اُم البنین،آره نگاه می کرد،اما از رو نیزه... صدا زد رباب:ام البنین! دوتا سر رو نیزه وانمی ایستاد،یکی شیر خوار.....یکی سر علمدار... گفت: رباب!سر شیرخوار،سر علمدار.... گفت: مگه خبر نداری؟ عباس عمود تو سرش اومد،سر واشد شد،هر کار کردن سر رو نیزه وانمی ایستادبا روسری سر رو.... سر بچه ی من هم که از نوک نی کوچک تر بود، با هر سنگ می افتاد.حسین.... 👆👆👆 بانوای گرم حاج آرمین غلامی (مجنون) 👇👇👇👇👇👇👇 کرمانشاهی_بپیوندید👇👇 @majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم..: شهادت حضرت ام البنین سلام الله علیها نوحه کردی- وامصیبت آل خیرالمرسلین چیه له دار جهان ام‌ بنین دل عزاداره خمه سینه غرقه ماتمه دالگه عباس، ماه علقمه بیه راهی سمت بانو فاطمه ماتم ام بنین بیه برپا له زمین دالگه پاک شهیدان حسین له جنان بیسه میوان حسین حضرت ام بنین دالگ سلطان دین ای مدینه کوبهشت یاس م بوشه هاکو دالگه عباس م آه و واویلا وپاس شیون وشور وعزاس روژ ایمه، لی غمه عظما شوه یه همان تکرار داخ زینوه بیمسه گریانه تو له فدای ایمانه تو چاوه ری له دیدنه عباس بی اشک چاوه وقف خیرالناس بی گیان م بوده فدات بومه قربان سرات عون و جعفر!دیده له خوین تر بکین امشو استقبال له دلبر بکین شب شبه، حزن وعزاس غصه له عالم بپاس ☑️کانال متن نوحه با سبک 👆👆👆 آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) 👇👇👇👇👇 کرمانشاهی_بپیوندید👇👇 @majnon1396
‍ ‍ 🍂🍁روضه و وفاتِ حضرتِ ام البنین سلام الله علیها شادم گدای حضرت ام البنین شدم عمری غلام همسرسلطان دین شدم بانو گدای حضرت عباس توشدم شادم فقیر جلوه احساس توشدم اُم البنین تازه عروسِ،تازه عروس رو با رسم و رسوم میارن،وقتی هم قبیله ای هاش،طایفه کلابیه،با سر و صدا داشتن عروس رو میآورن،نزدیکا که رسیدن گفت:دیگه برید،از این جا به بعد نمیخوام کسی بیاد...چی شده فاطمه؟ گفت:این کوچه حرمت داره،این همون کوچه ای است که فاطمه رو زدن...لحظه ی وارد شدنش به خونه ی امیرالمؤمنین چارچوب خونه رو بوسه زد... رسید دم در خانه،چرا تو نمیای؟ گفت: بگید خانوم خونه بیاد...خانم خونه کیه؟ بگید زینب بیاد... دوبار با زینب اینجور رو برو شد،یه بار اینجا روبرو شد،منتظر شد زینب رسید،یه بار دیگه هم دم دروازه ی مدینه،هی دنبال حسین می گشت،چرا مرد تو این کاروان نیست،پس جوونا کوشن؟ یکی اومد گفت:ام البنین! پسرات رو کشتن...حسین کجاست؟ یه وقت دید یه پیرتر ازخودش.. مگه پیر زن میدوه؟دید یه پیرتر از خودش داره میدوه،نزدیک شد،ای وای زینبِ،بغلش رو باز کرد،افتاد تو بغل ام البنین،مادر!مادر!...کتکم زدن...گفت:مادر امونم رو بریدن،بغض کرده بود،ام البنین می زد به کمرش،گریه کن دخترم، چی شده؟ گفت: نامحرم.....پرده ی محملم رو.... ام البنین یه فریادی زد،مگه بچه ام مرده بود؟ صدا زد نه اتفاقاً داشت می دید،رباب دوید صدا زد:خوب شد نبودی اُم البنین،آره نگاه می کرد،اما از رو نیزه... صدا زد رباب:ام البنین! دوتا سر رو نیزه وانمی ایستاد،یکی شیر خوار.....یکی سر علمدار... گفت: رباب!سر شیرخوار،سر علمدار.... گفت: مگه خبر نداری؟ عباس عمود تو سرش اومد،سر واشد شد،هر کار کردن سر رو نیزه وانمی ایستادبا روسری سر رو.... سر بچه ی من هم که از نوک نی کوچک تر بود، با هر سنگ می افتاد.حسین.... 👆👆👆 بانوای گرم حاج آرمین غلامی (مجنون) 👇👇👇👇👇👇👇 کرمانشاهی_بپیوندید👇👇 @majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم قسمت دوم🌾🌾 🔶️زندگینامه حضرت ام‌البنین(س) 🔶️فرزندان ام‌البنین علیهاسلام ثمره زندگی مشترک ام البنین علیهاالسلام با حضرت علی علیه‏السلام ، چهار پسر بود که به دلیل داشتن همین پسران، او را ام‏البنین، یعنی مادر پسران می‏خواندند. نام فرزندان ایشان به ترتیب عبارتند از: قمربنی‏هاشم حضرت ابوالفضل العباس علیه‏‌السلام ، عبداللّه‏، جعفر و عثمان. فرزندان ام البنین همگی در کربلا به شهادت رسیدند و نسل ایشان از طریق عُبیداللّه‏ فرزند حضرت ابوالفضل علیه‌السلام ادامه یافت. 🔶️مادر چهار شهید با شهادت چهار فرزند ام‌البنین علیهاالسلام در کربلا، این بانوی شکیبا، به افتخار مادر شهیدان بودن نائل آمد و درکنار همسر شهید بودن، افتخاری دیگر بر صفحه افتخاراتش افزوده شد. وقتی خبر شهادت فرزندانش به او رسید، سرشک اشک از دیده فرو ریخت و با روحیه‏ای قوی در اشعاری گفت: «ای کسی که فرزند رشیدم عباس را دیدی که همانند پدرش بر دشمنان تاخت، فرزندان علی علیه‏السلام همه شیران بیشه شجاعتند. شنیده‏‌ام بر سر عباس عمود آهنین زدند، در حالی که دست‏هایش را قطع کرده بودند؛ اگر دست در بدن پسرم بود، چه کسی می‏توانست نزد او آید و با او بجنگد؟» 🔶️فرزندانم به فدای حسین علیه‏‌السلام ام‏‌البنین بَشیر را دید که فرستاده امام سجاد علیه‏‌السلام بود و به مدینه آمده بود تا مردم را از ماجرای کربلا و بازگشت کاروان امام حسین علیه‏السلام با خبر سازد. به او فرمود: ای بشیر! از امام حسین علیه‏السلام چه خبر داری؟ بشیر گفت: خدا به تو صبر دهد که عباس تو کشته گردید. ام‏‌البنین فرمود: از حسین علیه‏‌السلام مرا خبر ده! بشیر خبر شهادت بقیه فرزندان او را هم اعلام کرد، ولی ام‏‌البنین پیوسته از امام حسین علیه‏‌السلام خبر می‏گرفت و می‏گفت: فرزندان من و آن‏چه در زیر آسمان است، فدای حسینم باد. چون بشیر خبر شهادت امام حسین علیه‏‌السلام را به آن حضرت داد، صیحه‏‌ای کشید و گفت: ای بشیر! رگ قلبم را پاره کردی و سپس صدا به ناله و شیون بلند کرد. این علاقه او به امام حسین علیه‏‌السلام دلیل کمال معنویت اوست که آن همه ایثار را در راه مقام ولایت فراموش کرد و تنها از رهبرش سخن به میان آورد. 🔶️ام البنین، پاسدار خاطره عاشورا از ویژگی‏های بسیار مهم ام البنین، توجه به زمان و مسائل مربوط به آن است. وی پس از واقعه عاشورا، از مرثیه‏‌خوانی و نوحه‏‌سرایی استفاده کرده تا ندای مظلومیت کربلاییان را به گوش نسل‏های آینده برساند. ایشان هر روز به همراه پسرِ حضرت عباس علیه‏السلام ، عبیداللّه‏ که همراه مادرش در کربلا حضور داشت و سند زنده‏ای برای بیان وقایع عاشورا بود، به بقیع می‏رفت و نوحه می‏خواند. او با این اشعار، هم حماسه کربلا را بازگو و هم در قالب عزاداریْ به حکومت وقت نوعی اعتراض می‏کرد و مردم را که اطراف او جمع می‏شدند، از جنایات بنی‏امیه، آگاه می‏نمود. 🔶️سفارش به دفاع از ولایت هنگامی که امام حسین علیه‏‌السلام آهنگ ترک مدینه و تشرف برای حج و به دنبال آنْ هجرت به سوی عراق کرد، ام البنین علیهاسلام به همراهان امام حسین علیه‏‌السلام چنین سفارش می‏کرد: «چشم و دل مولایم امام حسین علیه‏‌السلام و فرمان‏بردار او باشید». 🔶️ام‏ البنین علیهاسلام ، واسطه فیض الهی ام‏‌البنین، همسر علی علیه‏‌السلام و مادر سردار کربلا، نزد مسلمانان جایگاهی ویژه دارد، چون نزد خداوند از مقام و منزلتی والا برخودار است، و این مقامْ به واسطه تقدیم خالصانه فرزندان در راه خدا و استواری و عبودیت ایشان است. از این‏رو، مؤمنانِ حاجت‏مند و دردمند او را به درگاه حضرت باری تعالی شفیع و واسطه قرار می‏دهند، و غم واندوهشان را با زیارت مزار آن بانو می‏زدایند. کرمانشاهی کرمانشاهی_بپیوندید👇👇 @majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم قسمت اول🌾🌾 🔶️زندگینامه حضرت ام‌البنین(س) نامش فاطمه و کنیه‏‌اش امُّ البنین (مادر پسران) است. پدرش حِزام، و مادرش ثمامه یا لیلاست. همسرش علی‏‌بن ابی‏طالب علیه‏‌السلام و فرزندانش عباس علیه‏‌السلام ، عبداللّه‏، جعفر و عثمان هستند که هر چهار نفرْ در سرزمین کربلا و در رکاب امام حسین علیه‏السلام به شهادت رسیدند. آرام‏گاه وی در مدینه منوّره و قبرستان بقیع است. 🔶️ولادت ام البنین علیهاالسلام در مورد تاریخ دقیق ولادت حضرت ام‏‌البنین اطلاعی در دست نیست و تاریخ‏‌نگارانْ سال ولادت او را ثبت نکرده‏‌اند، ولی یاد آور شده‏‌اند که تولد پسر بزرگ ایشان، حضرت ابوالفضل علیه‏السلام ، در سال 26 ق اتفاق افتاده است. برخی از تاریخ‏‌نگارانْ زمان ولادت ایشان را در حدود پنج سال پس از هجرت تخمین می‏زنند. 🔶️بانویی از تبار دلاوران عرب تاریخ گواهی می‏دهد که پدران و داییان حضرت ام‏‌البنین از دلیران عربِ پیش از اسلام بوده و از آن‏ها به هنگام نبرد، دلیرمردی‏های فراوانی نقل شده است که در عین شجاعتْ بزرگ و پیشوای قوم خود نیز بوده‏اند، آن‏چنان که حاکمان زمانْ در برابرشان سرتسلیم فرود می‏آورند. اینان همانان هستند که عقیل ـ نسبْ‏‌شناس بزرگ عرب و برادر علی علیه‏السلام ـ به امیرالمؤمنین علیه‏السلام گفت: در میان عرب از پدرانش شجاع‏تر و قهرمان‏تر یافت نمی‏شود. 🔶️انتخاب ام البنین علیهاالسلام برای همسری علی علیه‏السلام بعد از شهادت فاطمه زهرا علیهاالسلام ، علی بن ابی‏طالب علیه‏السلام برادرش عقیل را ـ که آشنا به علم نسب‏‌شناسی عرب بود ـ فرا خواند و از او خواست که برایش همسری از تبار دلاوران برگزیند تا پسر دلیری برای مولا به ارمغان آورد. عقیل، فاطمه کلابیه را برای حضرت برگزید که قبیله و خاندانش، بنی کِلاب، در شجاعت بی‏مانند بودند، و حضرت علی علیه‏السلام نیز این انتخاب را پسندید. 🔶️خواستگاری از ام البنین علیهاالسلام بعد از این که عقیل شجره‏‌نامه‏‌های اَعراب را بررسی و ام‏‌البنین را انتخاب کرد، حضرت علی علیه‏‌السلام ، او را نزد پدر ام‏‌البنین فرستاد. پدرخشنود از این وصلت مبارک، نزد دختر خود شتافت و موضوع را در میان گذاشت. ام البنین نیز با سربلندی و افتخار پاسخ مثبت داد و پیوندی همیشگی بین وی و مولای متقیان علی بن ابی‏طالب علیه‏السلام برقرار شد. امام علی علیه‏‌السلام ، در همسرش عقلی سترگ، ایمانی استوار، آدابی والا و صفاتی نیکو مشاهده کرد و او را گرامی داشت و از صمیم قلب در حفظ حُرمت او کوشید. 🔶️اولین روز زندگی مشترک روز اولی که ام البنین علیهاالسلام پا در خانه علی علیه‏‌السلام گذاشت، امامین همامین حسن و حسین مریض بوده و در بستر افتاده بودند. عروس تازه ابوطالب، به محض آن‏که وارد خانه شد، خود را به بالین آن دو عزیز عالم وجود رسانید و هم‏چون مادری مهربان به دلجویی و پرستاری آنان پرداخت. فاطمه کلابیه، بعد از گذشت مدتی از زندگی مشترک با علی علیه‏السلام ، به امیرالمؤمنین پیشنهاد کرد که به جای «فاطمه»، که اسم قبلی و اصلی وی بوده، او را ام البنین صدا زند تا فرزندان حضرت زهرا علیهاالسلام از ذکر نام اصلی او توسط پدرشان، به یاد مادر خویش، فاطمه زهرا علیهاسلام نیفتند و در نتیجه، خاطرات گذشته، در ذهن آن‏ها تداعی نگردد و رنج بی‏مادری آن‏ها را آزار ندهد. 🔶️محبت بی‏دریغ ام البنین(س) به فرزندان زهرا مرضیه(س) ام‏‌البنین بر آن بود که، در زندگی جای خالی حضرت زهرا علیهاسلام را برای فرزندان ایشان پر کند؛ مادری که در اوج شکوفایی پژمرده شد و آتش به جان فرزندان خردسال زد: فرزندان فاطمه زهرا علیهاالسلام در وجود این بانوی پارسا، مادر خود را می‏دیدند و رنج فقدانِ مادر را کمتر احساس می‏کردند. ام‏‌البنین(س)فرزندان دختر گرامی رسول خدا صلی‏‌الله‏‌علیه‏‌و‏آله را بر فرزندان خود مقدّم می‏داشت و بخش عمده محبت و علاقه خود را متوجه آنان می‏کرد و آن را فریضه‏ای دینی می‏شمرد؛ زیرا خداوند متعال در کتاب خود، همگان را به محبت آنان دستور داده است. غلامی (مجنون کرمانشاهی) کرمانشاهی_بپیوندید👇👇 @majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم ‍ 🍂🍁روضه و توسل جانسوز _ ویژۀ وفاتِ حضرتِ ام البنین سلام الله علیه _ حاج آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) 🍁🍂 ┄┅═══•••✾❀✾•••═══┅┄ ↶توجه↷: جهت استفاده ، متون حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. "السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا زَوْجَةَ اَمیرالمؤمنین..." این آخرِ عمری دلم باور ندارد هفت آسمان من یکی اَختر ندارد *اصلاً وجود این مادر به خاطر این چهارتا پسرِ،وقتی چهارتا پسرش رو از دست داد دیگه بهانه ای برای زندگی نداشت،یه یک ساله و نیمی بهانه داشت، اونم زینب بود،می رفت برای زینب آب وضو می آورد، کمک زینب بود، وقتی زینب هم رفت،گفت:خدا! من دیگه برا چی زنده بمونم؟* دیروز من را باغ هجده لاله‌ای بود امروز باغم هیچ برگ و بر ندارد *دلم خوش بود پسر بزرگ می کنم عصای پیریم باشه،"دیدی مادرا اینجور حرف می زنن؟ مادری که داغ جوون ببینه دیدی چه جوری زبون می گیره؟" دلم خوش بود ثمره ی زندگیم جلوم راه بره،قد و بالاش رو ببینم...* ای کاش دستی که بهارم را خزان کرد یک لحظه سر از خاک ذلّت برندارد من که نمردم چشم‌هایم تا قیامت گریان آن لب تشنه که مادر ندارد * دیگه کسی نگه حسین مادر نداره....* گهوارۀ غارت زده، آغوشِ خالی یعنی ربابی که علی اصغر ندارد آخر که گفته خنده می‌باشد جوابِ اندوه شاهی که دگر لشگر ندارد ای نامسلمانان سرِ بر نیزه رفته بردن کنار محمل خواهر ندارد *آی حسین.....* گفتند از صد سرو در خاک آرمیده از سرو من کس قبر کوچکتر ندارد گفتند عمودی ابروانش را دریده این روضه را اصلاً دلم باور ندارد *مادرای شهید به من اجازه بدند روضه بخونم،آخه امشب شب مادر چهارتا شهیده،یه مادر شهید ببینی احترام می کنی،میگن مادر دو تا شهیدِ بیشتر احترام میکنی،مادر چهار تا شهید "الله اکبر"... مادرای شهیدِ ما به اُم البنین اقتدا کردن شدن مادر شهید...مواضعی که مادرای شهدا به اُم البنین اقتدا کردن،درود خدا بر شما... موضع اول:موضعی ایست که مادر میخواد ثمره ی وجودش رو فدا کنه،مادرا می فهمن،بچه ای که با شیره ی جونت،با همه ی وجودت بزرگ کنی،آدم یه خار تو دست بچه اش بره خودش رو میزنه،اما روز اول به همه ی عالم نشون داد این بچه واسه چی به دنیا اومده،دیدن هی قنداقه رو دور سر حسین می چرخونه،هی میگه همه زندگیم فدای حسین،همه بچه هام فدای حسین... موضع دوم:اشتیاقِ به شهادت،تشویقِ به شهادت،آی مادرای شهید! یادتونِ بچه هاتون می اومدن خداحافظی چی می گفتید؟ با اشتیاقی ثمره ی وجودت رو می فرستادی؟ اُم البنینِ،وقتی داشت کاروان از مدینه می رفت،دست عباسش رو گرفت،دست بچه هاش رو گرفت،گفت:دارید از مدینه میرید،با حسین دارید میرید،یه قول مردونه به من بدید،مبادا بی حسین برگردید،مبادا شما زنده باشید یه مو از سر این آقا کم بشه،مبادا شما زنده باشید ازگل نازک تر به این آقا بگن،باید خودتون رو براش فدا کنید... اما موضع سوم روضه ی من تمومِ:چه صبری،چه طاقتی داشت این مادر،یه بار سراغ بچه هاش رو نگرفت،کجایید مادرای شهید؟ همچین که خبر شهادت بچه ات رو آوردن، اومدی جنازش رو دیدی،اما خم به ابرو نیاوردی،اولین جمله ای که گفتی،گفتی:فدای لبِ تشنه ات حسین، اولین جمله ای که گفتی،گفتی: "صل الله علیک یا مظلوم" همه چیزِ من فدای راه حسین،اما من میخوام یه جمله بگم،میخوام بگم: مادرای شهید! شما جنازه ی بچه هاتون رو دیدید،اما اُم البنین جنازه ی بچه اش رو ندیده،هنوز مادرایی هستن هنوز یه تیکه استخون از بچه شون ندیدن،هنوز منتظرن،هنوز مادرایی هستند خبر از جگر گوششون نیاوردن... اما برا اُم البنین خبر آوردن، اُم البنین! خوب شد کربلا نبودی،ندیدی به سر بچه ات چی آوردن،میخوام بگم اُم البنین! تو که مدینه بودی،تعجبی نداره بدن عباس رو ندیدی،این همه راه از مدینه تا کربلاست،اُم البنین! زینب هم بدن عباس رو ندید،زینبی که از قتلگاه تا علقمه راهی نبوده،چرا؟ آخه کسی نمیتونه این بدن رو ببینه،آخه این بدن،بدن معمولی نبوده،بابا زینب بدنِ "اِرباً اِربا" دیده،زینب بدن تیکه تیکه شده دیده،زینب بدن بچه هاش رو دیده،چی داری میگی؟ زینب بدنِ توی گودال رو دیده،اما بدن عباس فرق داره،میخوام بگم:یا اُم البنین! فقط تو کربلا یه نفر بدن عباست رو دید،یه نفر بدن بچه ات رو دید، تا نگاش به بدن افتاد،دیدن یه دست به کمرش گرفت،حسین..... یه نفر میتونه ببینه اونم کوهِ صبرِ،اونم حسینِ،کسی که داغ زیاد دیده،اما همین که نگاش افتاد به بدن اباالفضل، دستش رو گذاشت رو سرش،یه دست گذاشت به کمرش، همه بگید:حسین.... فرج امام زمان:حسین.... شفای مریضا:حسین.... ┅═══✿✧❃✧✿═══┅ -مداح-حاج آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) کرمانشاهی_بپیوندید👇👇 @majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم..: ‍ ‍ ‍ شهادت حضرت ام البنین سلام الله علیها نوحه کردی- وامصیبت آل خیرالمرسلین چیه له دار جهان ام‌ بنین دل عزاداره خمه سینه غرقه ماتمه دالگه عباس، ماه علقمه بیه راهی سمت بانو فاطمه ماتم ام بنین بیه برپا له زمین دالگه پاک شهیدان حسین له جنان بیسه میوان حسین حضرت ام بنین دالگ سلطان دین ای مدینه کوبهشت یاس م بوشه هاکو دالگه عباس م آه و واویلا وپاس شیون وشور وعزاس روژ ایمه، لی غمه عظما شوه یه همان تکرار داخ زینوه بیمسه گریانه تو له فدای ایمانه تو چاوه ری له دیدنه عباس بی اشک چاوه وقف خیرالناس بی گیان م بوده فدات بومه قربان سرات عون و جعفر!دیده له خوین تر بکین امشو استقبال له دلبر بکین شب شبه، حزن وعزاس غصه له عالم بپاس ☑️کانال متن نوحه با سبک 👆👆👆 آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) 👇👇👇👇👇 کرمانشاهی_بپیوندید👇👇 @majnon1396
🤞🤞بسم الله الرحمن الرحیم ‍ ‍ 🍂🍁روضه و وفاتِ حضرتِ ام البنین سلام الله علیها ..حاج آرمین غلامی شادم گدای حضرت ام البنین شدم عمری غلام همسرسلطان دین شدم بانو گدای حضرت عباس توشدم شادم فقیر جلوه احساس توشدم اُم البنین تازه عروسِ،تازه عروس رو با رسم و رسوم میارن،وقتی هم قبیله ای هاش،طایفه کلابیه،با سر و صدا داشتن عروس رو میآورن،نزدیکا که رسیدن گفت:دیگه برید،از این جا به بعد نمیخوام کسی بیاد...چی شده فاطمه؟ گفت:این کوچه حرمت داره،این همون کوچه ای است که فاطمه رو زدن...لحظه ی وارد شدنش به خونه ی امیرالمؤمنین چارچوب خونه رو بوسه زد... رسید دم در خانه،چرا تو نمیای؟ گفت: بگید خانوم خونه بیاد...خانم خونه کیه؟ بگید زینب بیاد... دوبار با زینب اینجور رو برو شد،یه بار اینجا روبرو شد،منتظر شد زینب رسید،یه بار دیگه هم دم دروازه ی مدینه،هی دنبال حسین می گشت،چرا مرد تو این کاروان نیست،پس جوونا کوشن؟ یکی اومد گفت:ام البنین! پسرات رو کشتن...حسین کجاست؟ یه وقت دید یه پیرتر ازخودش.. مگه پیر زن میدوه؟دید یه پیرتر از خودش داره میدوه،نزدیک شد،ای وای زینبِ،بغلش رو باز کرد،افتاد تو بغل ام البنین،مادر!مادر!...کتکم زدن...گفت:مادر امونم رو بریدن،بغض کرده بود،ام البنین می زد به کمرش،گریه کن دخترم، چی شده؟ گفت: نامحرم.....پرده ی محملم رو.... ام البنین یه فریادی زد،مگه بچه ام مرده بود؟ صدا زد نه اتفاقاً داشت می دید،رباب دوید صدا زد:خوب شد نبودی اُم البنین،آره نگاه می کرد،اما از رو نیزه... صدا زد رباب:ام البنین! دوتا سر رو نیزه وانمی ایستاد،یکی شیر خوار.....یکی سر علمدار... گفت: رباب!سر شیرخوار،سر علمدار.... گفت: مگه خبر نداری؟ عباس عمود تو سرش اومد،سر واشد شد،هر کار کردن سر رو نیزه وانمی ایستادبا روسری سر رو.... سر بچه ی من هم که از نوک نی کوچک تر بود، با هر سنگ می افتاد.حسین.... 👆👆👆 بانوای گرم حاج آرمین غلامی (مجنون) 👇👇👇👇👇👇👇 کرمانشاهی_بپیوندید👇👇 @majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم..: شهادت حضرت ام البنین سلام الله علیها نوحه کردی- وامصیبت آل خیرالمرسلین چیه له دار جهان ام‌ بنین دل عزاداره خمه سینه غرقه ماتمه دالگه عباس، ماه علقمه بیه راهی سمت بانو فاطمه ماتم ام بنین بیه برپا له زمین دالگه پاک شهیدان حسین له جنان بیسه میوان حسین حضرت ام بنین دالگ سلطان دین ای مدینه کوبهشت یاس م بوشه هاکو دالگه عباس م آه و واویلا وپاس شیون وشور وعزاس روژ ایمه، لی غمه عظما شوه یه همان تکرار داخ زینوه بیمسه گریانه تو له فدای ایمانه تو چاوه ری له دیدنه عباس بی اشک چاوه وقف خیرالناس بی گیان م بوده فدات بومه قربان سرات عون و جعفر!دیده له خوین تر بکین امشو استقبال له دلبر بکین شب شبه، حزن وعزاس غصه له عالم بپاس ☑️کانال متن نوحه با سبک 👆👆👆 آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) 👇👇👇👇👇 کرمانشاهی_بپیوندید👇👇 @majnon1396
نوحه ام البنین۴...۱.mp3
زمان: حجم: 1.71M
بسم الله الرحمن الرحیم..: ‍ ‍ ‍ شهادت حضرت ام البنین سلام الله علیها نوحه کردی- وامصیبت آل خیرالمرسلین چیه له دار جهان ام‌ بنین دل عزاداره خمه سینه غرقه ماتمه دالگه عباس، ماه علقمه بیه راهی سمت بانو فاطمه ماتم ام بنین بیه برپا له زمین دالگه پاک شهیدان حسین له جنان بیسه میوان حسین حضرت ام بنین دالگ سلطان دین ای مدینه کوبهشت یاس م بوشه هاکو دالگه عباس م آه و واویلا وپاس شیون وشور وعزاس روژ ایمه، لی غمه عظما شوه یه همان تکرار داخ زینوه بیمسه گریانه تو له فدای ایمانه تو چاوه ری له دیدنه عباس بی اشک چاوه وقف خیرالناس بی گیان م بوده فدات بومه قربان سرات عون و جعفر!دیده له خوین تر بکین امشو استقبال له دلبر بکین شب شبه، حزن وعزاس غصه له عالم بپاس ☑️کانال متن نوحه با سبک 👆👆👆 آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) 👇👇👇👇👇 کرمانشاهی_بپیوندید👇👇 @majnon1396