eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
609 دنبال‌کننده
8هزار عکس
4.6هزار ویدیو
936 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
🤞🤞 ..حاج آرمین غلامی .. با هم.. ای ولی نعمتِ ایران پدرت را کشتند آه ، ای شاهِ خراسان پدرت را کشتند در میان حرمت سینه زنان می گوییم ... وامصییت که رضا جان پدرت را کشتند آنقَدَر از نفس حیدری اش ترسیدند ... آخر از ترس ، هراسان پدرت را کشتند چارده سال ، سیه چالِ بلا جایش بود عاقبت در دلِ زندان پدرت را کشتند از بلا هر چه که می شد به سرش آوردند امتِ دور ، ز انسان پدرت را کشتند تو زیارت نامه آقا موسی ابن جعفر داریم.. السَّلامُ عَلَى الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ... وَ ظُلَمِ الْمَطَامِيرِذی الساق المرضوض بحلق القیود و الجنازة المنادی علیها بذل الاستخفاف..» « خدایا! درود فرست بر اون امام مظلومی که ساق پای نازنینش.. بر اثر حلقه‌های زنجیر کوبیده شد.. بعد از شهادتش جنازه پاکش را با وضع ناشایست از زندان خارج کردند. ◾️صدای ناله ای از کنج زندان ◾️بگوشم میرسد با چشم گریان ◾️گمانم باشد این صورت مکدر ◾️صدای حضرت موسی ابن جعفر (چی میگه اقا) آخ... 🥀جوان بودم دراین زندان شدم پیر 🥀ندارم طاقت این کندو زنجیر 🥀گچه سیلی ها زدست خصم خوردم 🥀چو زهرا مادرم درغم فسردم 🌾کنج زندان ناله میکرد...آی غریب نوازا..آی حاجت دارا... (اوج )(دشتی) 🌾آخ ..الهی از دل زارم گواهی 🌾ندارم جز تو من دیگر پناهی 🌾دگر معصومه جان بابت نبینی 🌾بمرگم در مدینه می نشینی 🌾آخ ..رضا بابا بیا اندر بر من 🌾بدامن گیر این ساعت سر من 🌾بیا زنجیرم از گردن تو بردار 🌾گروم سوی وطن باچشم خونبار 🌾امروز متوسلیم دره خانه اقا موسی ابن جعفر.. 🌾آی حاجت مندا ..آی گرفتارا..آی اونی که بهر امید اومدی تو مجلس نشستی... 🌾خطیب بغدادی،، عالم سنی یه..میگه هر وقت من گرفتار می شدم.. 🌾می اومدم کنار قبر آقا موسی ابن جعفر.. 🌾حاجتمو میگرفتم میرفتم.. (نمیدونم چه حاجتی داری ...چه نیتی داری اما آقاباب الحوائجه) 🌾حاجت مندی ..گرفتاری..آخ جوون داری..مریض داری.... (هر حاجتی داری مد نظر بگیر) 🌾تو رو خدا برا گرفتارا دعا کنید.. برا جوون دارا دعا کنید.. 🌾راس همه حوائجمون فرج آقامون مولامون امام زمان عج 🌾به نام نامی آقا موسی ابن جعفر.. 🌾یا باب الحوائج، یا موسی بن جعفر (همه زمزمه کنن) 🌾یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر 🌾آقا برس به دادم، از غم بده نجاتم 🌾یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر 🌾آقا ببین غریبم آقا چه بی شکیبم (زندانی غریب بغداده قربون غربتت برم آقا جان) 🌾اما عاشقای آقا موسی بن جعفر... دو نفر مرگ خودشونو از خدا طلب کردن.. آی سادات مجلس ، یکی مادرتون زهرای مرضیه بود ، یه وقت حسنین و زینبین و صدا زد ، فرمود بچه ها می خوام دعا کنم دستاتون و بالا بیارید .. (بچه ها خوشحال شدن گفتن مادر می خوای برا شفات دعا کنی ؟ آره مادر ) 🌾اینجا بود بی بی فرمود : اللهم عجل وفاتی سریعا . 🥀یکی ام میوه دلش امام کاظم بود .. 🥀هر روز وقت غروب که میشد 🥀اونقدر زندان بان آقا رو اذیت می کرد ..شکنجه میکرد .. 🥀توهین میکرد.. 🥀که دیگه اواخر عمر لحن مناجات آقامون عوض شده بود ‏ 🥀‏(چی می گفت آقا ؟) 🥀می فرمود خدا دیگه مرگ منه موسی بن جعفر رو برسون . 🥀آقا نیمه های شب اینطور با خدای خودش مناجات می کرد : 🥀ای خدایی که گیاه رو از بین آب و گل نجات می دی . 🥀ای خدایی که شیر رو از بین خون جدا می کنی 🥀بچه رو از رحم مادر نجات می دی .. 🥀دیگه موسی بن جعفر رو از زندان خلاص کن آی .. ▪️به یارب یارب شب زنده داران ▪️به امید دل امیدواران ▪️ به آه سینه ی طقلان گریان ▪️خلاصم خدا از کنج زندان چقد زود دعای آقا مستجاب شد... ◾️یه وقت دیدن در زندان باز شد چهار نفر دارن بدنی رو غریبانه،، رو یه تخته چوب،،  از زندان بیرون می آرن . آخ یه وقت دیدن چقد بدن آقا سنگینه ، خدا بدنی که سالهای سال گوشه زندان بوده نباید انقدر سنگین باشه !! تا عبا رو کنار زدن.. دیدن هنوز غل و زنجیر.. به دست و پای مبارک آقا موسی ابن جعفره.. ◾️اما بگم شیعه ها چه کردند.. بدن امام رو احترام کردن ، کفن کردن ، کفن قیمتی پوشوندند... چه تشیع جنازه ی باشکوهی شد.. ◾️اما میخای ناله بزنی دلتو ببرم کربلا... آی دلای کربلایی... ◾️لا یوم کیومک یا ابا عبدالله.. دلا بسوزه برا جد غریبش حسین ، وقتی امام سجاد می خواست بدن بابا رو دفن کنه صدا زد بنی اسد یه قطعه حصیر ( بوریا)  بیارید.. میخوام بدن بابای غریبم و کفن کنم.. (دشتی) 🌾 مگر به کربلا کفن 🌾 ‏به غیر بوریا نبود 🌾 مگر حسین تشنه لب 🌾 ‏عزیز مصطفی نبود 🌾آخ مگر کسی که کشته 🌾شد تنش برهنه میکنند 🌾مگر که پاره پیروهن 🌾به پیکرش روا نبود 🌾الا لعنه الله علی القوم الظالمین و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون .