eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
630 دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
5.3هزار ویدیو
946 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
@majnon1396 در پانزدهم شوال سال سوم هجری قمری جناب حمزه بن عبد المطلب (عليه السلام ) به شهادت رسيد. آن حضرت برادر رضاعى پيامبر (صلى الله عليه و آله ) بود، چون هر دو بزرگوار از زنى به نام ثويبه شير خورده بودند(696). آن حضرت مردى شجاع و با هيبت بود و در اين جنگ به دست وحشى و به دستور هند همسر ابوسفيان كشته شد. هند به خاطر كشته شدن پدر و برادر و عمويش در جنگ بدر، ابتدا قصد نبش قبر مادر پيامبر (صلى الله عليه و آله ) را داشت ، ولى كفار قريش از ترس نبش قبور امواتشان مانع شدند. اين بود كه او وحشى را با وعده هايى به كشتن پيامبر (صلى الله عليه و آله ) يا على مرتضى (عليه السلام ) و يا حمزه تحريك كرد. وحشى گفت : ((از كشتن پيامبر (صلى الله عليه و آله ) و پسر عمويش على (عليه السلام ) عاجزم ، ولى براى كشتن حمزه كمين مى كنم )). او در ميدان جنگ با نيزه اى بر سينه و يا شكم مبارك آن حضرت زد و آن حضرت را شهيد كرد. وقتى خبر به هند دادند، آن خبيث دستور داد سينه آن حضرت را بشكافد و جگر مبارك آن حضرت را بيرون آورد. وقتى خواست به جگر حمزه دندان بزند دندانهاى نحسش كارگر نشد. همچنين هند با خنجرى گوشها، بينى و... آن حضرت را جدا كرد و به گردن انداخت . پيامبر (صلى الله عليه و آله ) هنگامى كه حمزه را با آن وضع ديدند، گريستند و عباى مبارك را روى او كشيدند كه خواهرش صفيه او را به آن حال نبيند و فرمودند: يا عم رسول الله و اسد الله و اسد رسوله ... يا فاعل الخيرات ، كاشف الكربات .... امير المؤ منين و فاطمه زهرا (عليها السلام ) و صفيه و ديگران بر آن حضرت گريستند(697). پيامبر (صلى الله عليه و آله ) بر بدن مبارك او نماز خوانده و او را در احد دفن نمودند. بعد از چهل سال كه معاويه خواست نهرى از احد عبود دهد با قبر حضرت حمزه برخورد نمود و سر بيلها به پاى حمزه رسيد و فورا خون جارى شد! حضرت رضا (عليه السلام ) به نقل از رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) فرمودند: ((بهترين برادران من على (عليه السلام ) و بهترين عموهاى من حمزه است (698))). ____________________ مجنون کرمانشاهی @majnon1396 🖕🖕🖕 https://t.me/joinchat/AAAAAEPGDacfp95omCB0vA جدیدترین اشعاروسبکهای مداحی روز🖕🖕🖕🖕
@majnon1396 اشعار مقتل حمزه ی سیدالشهدا.(ع) چه بهم ریخته شد .گوشه ی میدان بدنت وای من مُثله شده .باسره نیزه ها تنت ذره ذره بدنت بود که افتادبه خاک خون شده از اثر ضربه ی چکمه دهنت جای سنگ وورم چکمه به پیشانی توست دست وپایت بشکست و شده غارت بدنت وسط معرکه ای نیزه به قلبت زده اند سر فرصت شده مُثله همه اعضای تنت مردک پست سیه پوست تو راکردشکار لشکری آمدو زدچکمه به روی دهنت چشم تو تار شده .جنگ احد ریخت بهم چه بگویم بخدارفت به یغمابدنت یک عبا داشت نبی .براو کردکفن عمه جانش صفیه تاکه نبیند بدنت تاب دیدارتن مُثله ی تو درمانیست اشگ پیغمبروآن شال عباشد کفنت حضرت حمزه تنت راچه بهم ریخته اند وای من خورده بهم باسره نیزه بدنت _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) @majnon1396 🖕🖕🖕 کانال اشعار ناب آیینی https://t.me/joinchat/AAAAAEPGDacfp95omCB0vA
@majnon1396 اشعارشهادت حمزه ي سيدالشهدا.. لشکرآل نبی رازیب وزیور حمزه بود دراحدآن مظهر الله اکبر حمزه بود کشتی سلم و نجات ازاوبه ساحل میرسد آنکه عشقش کرده دلها را مسخر حمزه بود آن عزیز کردگاری راکه براجرای عدل جان و سر کرده فدای دین و داور حمزه بود یک تنه یک لشگراست وباعث پیروزی است آنکه همواره شده ناجی لشگرحمزه بود اونموده بر علیه ظلم دشمنها قیام باعث ویرانی کاخ ستمگر حمزه بود نعره ی حق گویی اش تا کاخ ظالم میرود آنکه حتی میدهد در راه حق سر. حمزه بود گرکه نخلستان دین شد آبیاری .خون اوست چهره ی زیباگر آزاده پرور حمزه بود بارها با جان و دل جنگید در راه خدا آنکه باجنگش شهادت شد میسر حمزه بود دراحدشدپیکرش مثله بدست مردکی آنکه شدزنده به آیین پیمبر حمزه بود باسره سرنیزه ای نقش زمین افتاده بود هست وبوده لشگرو.جان پیمبر حمزه بود کاش(مجنون)یک شبي زائربه قبر اوشوي بعدحیدر.یک دلاوربین لشگر حمزه بود _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) کانال اشعاربرترآیینی... @majnon1396 🖕🖕🖕🖕 https://t.me/joinchat/AAAAAEPGDacfp95omCB0vA
@majnon1396 یاحضرت حمزه به شـمــا گریه نمودم دربزم عزایــت به خدا گریه نمودم ای پشت وپناه به لشکر جنگ پیمبر بــاعشق تودر بــزم عزاگریه نمودم ای یک نفره رقیب یک لشکر دشمن با این همه غم بهرشماگریه نمودم تــا کوه احددرغـــم تنــهاییــت هر روز صد حــنــجره فریــاد صـدا گریه نمودم یاحضرت حمزه توفقط شیر دلیری از حــرمت خـــون شــهـــدا گریه نمودم تولشگرپیغمبری وشیره نبردی ازداغ غمت در همه جا گریه نمودم درهجر رخت آیــنــه فــریــاد بــر آورد زین گریه ببین، تا به کجــا گریه نمودم توسید انصارشهیدان خدایی ای شیر احدبهره شما گریه نمودم چندیست کـه زنـدانی اندیشه‌ی خویشیم با ذهــن پــر از عطــر دعا گریه نمودم ای شیراحددربدره نام توهستم برنام توباشور ونوا گریه نمودم بانیزه ی آن مرد سیه پوش فتادی ازداغ غمت در هــمه جــا گریه نمودم گویاجگرت را زن پستی.زده دندان (مجنون)شدم و بهرشماگریه نمودم _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) _____________________________ _کانال رسمی اشعاروسروده های آیینی آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) @majnon1396 🖕🖕🖕🖕 https://t.me/joinchat/AAAAAEPGDacfp95omCB0vA ,,,,,,,,,,شهادت حضرت حمزه (ع),,,,,,,,, ,,,,,,,,,,,, 15 شوال سال سوم هجری ,, به همراه 69 نفر ازمسلمانان. به شهادت رسیدند __________
بسم الله الرحمن الرحیم ◾گریز روضه‌ی قتلگاه حمزه بانیزه ای زپا افتاد در پیش چشم مصطفی جان داد زخم تنش واشده درمیدان روی سرش نبی به سوگ افتاد روی او همچو ماه تابنده است پاره پیکر ز کینه‌ی هنده است عریان گشته تن وسر وبدنش داغش بر سینه‌ی نبی زنده است دیدم غم از روی نبی ریزد دیدم ماتم سوی نبی ریزد رنگ رخ نبی پرید از غم غصه ها از کوی نبی میریزد کناره جسم بی سرش آمد پیش آن گل پرپرش آمد ندید ه جسم او اگرخواهر اوبا چشم پر اخترش آمد با خار وخس تنش پوشیدند بین عبا پیکر او دیدند خواهر او ندید جسمش را از دور وبوسه از تنش چیدند دیدم تنی به قتلگه افتاد روی خاکا پیکر شه افتاد زینب واین همه حرامی وای بر خاک تیره روی مه افتاد گودال ونیزه ای سپاهش بود به سوی خیمه ها نگاهش بود رگهای سر بریده شد ازهم درحنجره بریده آهش بود جسم بی سر تو دیده ای خواهر از داغ غم خمیده ای خواهر مشتاق بوسه ای درآن گودال به رگهای بریده ای خواهر از نیزه ها و تیر وآن خنجر پاره پاره، شدی تو ای ،بی‌سر دعوای خولی و سنان و شمر بودازبهره غارت آن پیکر غلامی (مجنون کرمانشاهی) @majnon1396
@majnon1396 در پانزدهم شوال سال سوم هجری قمری جناب حمزه بن عبد المطلب (عليه السلام ) به شهادت رسيد. آن حضرت برادر رضاعى پيامبر (صلى الله عليه و آله ) بود، چون هر دو بزرگوار از زنى به نام ثويبه شير خورده بودند(696). آن حضرت مردى شجاع و با هيبت بود و در اين جنگ به دست وحشى و به دستور هند همسر ابوسفيان كشته شد. هند به خاطر كشته شدن پدر و برادر و عمويش در جنگ بدر، ابتدا قصد نبش قبر مادر پيامبر (صلى الله عليه و آله ) را داشت ، ولى كفار قريش از ترس نبش قبور امواتشان مانع شدند. اين بود كه او وحشى را با وعده هايى به كشتن پيامبر (صلى الله عليه و آله ) يا على مرتضى (عليه السلام ) و يا حمزه تحريك كرد. وحشى گفت : ((از كشتن پيامبر (صلى الله عليه و آله ) و پسر عمويش على (عليه السلام ) عاجزم ، ولى براى كشتن حمزه كمين مى كنم )). او در ميدان جنگ با نيزه اى بر سينه و يا شكم مبارك آن حضرت زد و آن حضرت را شهيد كرد. وقتى خبر به هند دادند، آن خبيث دستور داد سينه آن حضرت را بشكافد و جگر مبارك آن حضرت را بيرون آورد. وقتى خواست به جگر حمزه دندان بزند دندانهاى نحسش كارگر نشد. همچنين هند با خنجرى گوشها، بينى و... آن حضرت را جدا كرد و به گردن انداخت . پيامبر (صلى الله عليه و آله ) هنگامى كه حمزه را با آن وضع ديدند، گريستند و عباى مبارك را روى او كشيدند كه خواهرش صفيه او را به آن حال نبيند و فرمودند: يا عم رسول الله و اسد الله و اسد رسوله ... يا فاعل الخيرات ، كاشف الكربات .... امير المؤ منين و فاطمه زهرا (عليها السلام ) و صفيه و ديگران بر آن حضرت گريستند(697). پيامبر (صلى الله عليه و آله ) بر بدن مبارك او نماز خوانده و او را در احد دفن نمودند. بعد از چهل سال كه معاويه خواست نهرى از احد عبود دهد با قبر حضرت حمزه برخورد نمود و سر بيلها به پاى حمزه رسيد و فورا خون جارى شد! حضرت رضا (عليه السلام ) به نقل از رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) فرمودند: ((بهترين برادران من على (عليه السلام ) و بهترين عموهاى من حمزه است (698))). ____________________ __ مجنون کرمانشاهی @majnon1396 🖕🖕🖕🖕 https://t.me/joinchat/AAAAAEPGDacfp95omCB0vA جدیدترین اشعاروسبکهای مداحی روز🖕🖕🖕🖕
دلی درد آشنادارم برای حضرت حمزه همه ایل و تبار من فدای حضرت حمزه به هر جاصحبتی باشد اگرازمردجنگ آور نمایان میشود ردی. زّ پای حضرت حمزه همه اسلام پیغمبر.به لطف یک ابرمرد است دمش بوده دم مشکل گشای حضرت حمزه اگر جنگ احدشیری چوپیغمبر در اوباشد دمش شد برکته ذکره و نوای حضرت حمزه اگرلطف خدابا او بپاگشته یقین دارم که این اعجاز بوده از عطای حضرت حمزه اگر اسلام پیغمبر ز چاه کینه بر افتاد طنابش بوده یک نخ از عبای حضرت حمزه ز رزمش تاکه بشنیدم،به خودمن با یقین گفتم که بوده تخت هرشاهی گدای حضرت حمزه عنایت میشود کامل؛به میدان آن زمانی که نوای مصطفی باشد صدای حضرت حمزه به هنگام وداع او .نبی مصطفی (ص)دارد به لب ذکر قشنگ و دلربای حضرت حمزه به عالم دلخوشی من.گدایی دره یار است که هستم خاک نعلین و گدای حضرت حمزه *الهی روزی (مجنون).شود طوف مزار دوست کنم سجده به خاک دلربای حضرت حمزه _آرمین غلامی(مجنون) _____________________ _کانال رسمی اشعاروسروده های آیینی آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) ,,,,,,,,,,شهادت حضرت حمزه (ع),,,,,,,,, ,,,,,,,,,,,, 15 شوال سال سوم هجری ,, به همراه 69 نفر ازمسلمانان. به شهادت رسیدند ______ #
@majnon1396 در پانزدهم شوال سال سوم هجری قمری جناب حمزه بن عبد المطلب (عليه السلام ) به شهادت رسيد. آن حضرت برادر رضاعى پيامبر (صلى الله عليه و آله ) بود، چون هر دو بزرگوار از زنى به نام ثويبه شير خورده بودند(696). آن حضرت مردى شجاع و با هيبت بود و در اين جنگ به دست وحشى و به دستور هند همسر ابوسفيان كشته شد. هند به خاطر كشته شدن پدر و برادر و عمويش در جنگ بدر، ابتدا قصد نبش قبر مادر پيامبر (صلى الله عليه و آله ) را داشت ، ولى كفار قريش از ترس نبش قبور امواتشان مانع شدند. اين بود كه او وحشى را با وعده هايى به كشتن پيامبر (صلى الله عليه و آله ) يا على مرتضى (عليه السلام ) و يا حمزه تحريك كرد. وحشى گفت : ((از كشتن پيامبر (صلى الله عليه و آله ) و پسر عمويش على (عليه السلام ) عاجزم ، ولى براى كشتن حمزه كمين مى كنم )). او در ميدان جنگ با نيزه اى بر سينه و يا شكم مبارك آن حضرت زد و آن حضرت را شهيد كرد. وقتى خبر به هند دادند، آن خبيث دستور داد سينه آن حضرت را بشكافد و جگر مبارك آن حضرت را بيرون آورد. وقتى خواست به جگر حمزه دندان بزند دندانهاى نحسش كارگر نشد. همچنين هند با خنجرى گوشها، بينى و... آن حضرت را جدا كرد و به گردن انداخت . پيامبر (صلى الله عليه و آله ) هنگامى كه حمزه را با آن وضع ديدند، گريستند و عباى مبارك را روى او كشيدند كه خواهرش صفيه او را به آن حال نبيند و فرمودند: يا عم رسول الله و اسد الله و اسد رسوله ... يا فاعل الخيرات ، كاشف الكربات .... امير المؤ منين و فاطمه زهرا (عليها السلام ) و صفيه و ديگران بر آن حضرت گريستند(697). پيامبر (صلى الله عليه و آله ) بر بدن مبارك او نماز خوانده و او را در احد دفن نمودند. بعد از چهل سال كه معاويه خواست نهرى از احد عبود دهد با قبر حضرت حمزه برخورد نمود و سر بيلها به پاى حمزه رسيد و فورا خون جارى شد! حضرت رضا (عليه السلام ) به نقل از رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) فرمودند: ((بهترين برادران من على (عليه السلام ) و بهترين عموهاى من حمزه است (698))). ____________________ مجنون کرمانشاهی @majnon1396 🖕🖕🖕 https://t.me/joinchat/AAAAAEPGDacfp95omCB0vA جدیدترین اشعاروسبکهای مداحی روز🖕🖕🖕🖕
اشعارشهادت حمزه ي سيدالشهدا.. لشکرآل نبی رازیب وزیور حمزه بود دراحدآن مظهر الله اکبر حمزه بود کشتی سلم و نجات ازاوبه ساحل میرسد آنکه عشقش کرده دلها را مسخر حمزه بود آن عزیز کردگاری راکه براجرای عدل جان و سر کرده فدای دین و داور حمزه بود یک تنه یک لشگراست وباعث پیروزی است آنکه همواره شده ناجی لشگرحمزه بود اونموده بر علیه ظلم دشمنها قیام باعث ویرانی کاخ ستمگر حمزه بود نعره ی حق گویی اش تا کاخ ظالم میرود آنکه حتی میدهد در راه حق سر. حمزه بود گرکه نخلستان دین شد آبیاری .خون اوست چهره ی زیباگر آزاده پرور حمزه بود بارها با جان و دل جنگید در راه خدا آنکه باجنگش شهادت شد میسر حمزه بود دراحدشدپیکرش مثله بدست مردکی آنکه شدزنده به آیین پیمبر حمزه بود باسره سرنیزه ای نقش زمین افتاده بود هست وبوده لشگرو.جان پیمبر حمزه بود کاش(مجنون)یک شبي زائربه قبر اوشوي بعدحیدر.یک دلاوربین لشگر حمزه بود _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) کانال اشعاربرترآیینی...
اشعار مقتل حمزه ی سیدالشهدا.(ع) چه بهم ریخته شد .گوشه ی میدان بدنت وای من مُثله شده .باسره نیزه ها تنت ذره ذره بدنت بود که افتادبه خاک خون شده از اثر ضربه ی چکمه دهنت جای سنگ وورم چکمه به پیشانی توست دست وپایت بشکست و شده غارت بدنت وسط معرکه ای نیزه به قلبت زده اند سر فرصت شده مُثله همه اعضای تنت مردک پست سیه پوست تو راکردشکار لشکری آمدو زدچکمه به روی دهنت چشم تو تار شده .جنگ احد ریخت بهم چه بگویم بخدارفت به یغمابدنت یک عبا داشت نبی .براو کردکفن عمه جانش صفیه تاکه نبیند بدنت تاب دیدارتن مُثله ی تو درمانیست اشگ پیغمبروآن شال عباشد کفنت حضرت حمزه تنت راچه بهم ریخته اند وای من خورده بهم باسره نیزه بدنت _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
یاحضرت حمزه به شـمــا گریه نمودم دربزم عزایــت به خدا گریه نمودم ای پشت وپناه به لشکر جنگ پیمبر بــاعشق تودر بــزم عزاگریه نمودم ای یک نفره رقیب یک لشکر دشمن با این همه غم بهرشماگریه نمودم تــا کوه احددرغـــم تنــهاییــت هر روز صد حــنــجره فریــاد صـدا گریه نمودم یاحضرت حمزه توفقط شیر دلیری از حــرمت خـــون شــهـــدا گریه نمودم تولشگرپیغمبری وشیره نبردی ازداغ غمت در همه جا گریه نمودم درهجر رخت آیــنــه فــریــاد بــر آورد زین گریه ببین، تا به کجــا گریه نمودم توسید انصارشهیدان خدایی ای شیر احدبهره شما گریه نمودم چندیست کـه زنـدانی اندیشه‌ی خویشیم با ذهــن پــر از عطــر دعا گریه نمودم ای شیراحددربدره نام توهستم برنام توباشور ونوا گریه نمودم بانیزه ی آن مرد سیه پوش فتادی ازداغ غمت در هــمه جــا گریه نمودم گویاجگرت را زن پستی.زده دندان (مجنون)شدم و بهرشماگریه نمودم _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) _________________________ _کانال رسمی اشعاروسروده های آیینی آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) ,,,,,,,,,,شهادت حضرت حمزه (ع),,,,,,,,, ,,,,,,,,,,,, 15 شوال سال سوم هجری ,, به همراه 69 نفر ازمسلمانان. به شهادت رسیدند ______
بسم الله الرحمن الرحیم ◾گریز روضه‌ی قتلگاه حمزه بانیزه ای زپا افتاد در پیش چشم مصطفی جان داد زخم تنش واشده درمیدان روی سرش نبی به سوگ افتاد روی او همچو ماه تابنده است پاره پیکر ز کینه‌ی هنده است عریان گشته تن وسر وبدنش داغش بر سینه‌ی نبی زنده است دیدم غم از روی نبی ریزد دیدم ماتم سوی نبی ریزد رنگ رخ نبی پرید از غم غصه ها از کوی نبی میریزد کناره جسم بی سرش آمد پیش آن گل پرپرش آمد ندید ه جسم او اگرخواهر اوبا چشم پر اخترش آمد با خار وخس تنش پوشیدند بین عبا پیکر او دیدند خواهر او ندید جسمش را از دور وبوسه از تنش چیدند دیدم تنی به قتلگه افتاد روی خاکا پیکر شه افتاد زینب واین همه حرامی وای بر خاک تیره روی مه افتاد گودال ونیزه ای سپاهش بود به سوی خیمه ها نگاهش بود رگهای سر بریده شد ازهم درحنجره بریده آهش بود جسم بی سر تو دیده ای خواهر از داغ غم خمیده ای خواهر مشتاق بوسه ای درآن گودال به رگهای بریده ای خواهر از نیزه ها و تیر وآن خنجر پاره پاره، شدی تو ای ،بی‌سر دعوای خولی و سنان و شمر بودازبهره غارت آن پیکر غلامی (مجنون کرمانشاهی)