eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
626 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
3.9هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم نشرحداکثری میلاده دخت آدم و حوا رسیده است زینت به عرش و فرش و ثریا رسیده است ازنسل شیث و نوح و مسیحا رسیده است عشق نبی پیمبر عظما رسیده است دخت علی امیر معلا رسیده است زینب امیدخانه ی زهرا رسیده است ازخاک پای او،گل ماها، رسیده است بانوی کل ارض و سمارا رسیده است آمدندا، هرآنچه درعالم به پاشده تنها به عشق حضرت زینب بنا شده زهرابه نام نامیه تو کوثر آمده امشب به خانه ی توعلی دلبرآمده محشربپانموده خدا، محشر آمده ازآسیه،ز هاجر و مریم، سرآمده بر بانوان هر دوجهان مهتر آمده بهره علی وفاطمه یک دختر آمده زینب به خانه ی دل پیغمبر آمده دختربرای فاطمه و حیدر آمده میلادزینب است و دل مرتضا گرفت آری ز مقدمش همه هستی بناگرفت زینب تومحشرهستی و هستم گدای تو زینب کریمه ای ومن عبدعطای تو ساقی عالمینی ومست ولای تو ماییم ودست حاجت خوداز دعای تو عمری بود که شد دل من مبتلای تو بانوی من تمامی عمرم فدای تو دارونداره این دلم،اصلا برای تو یا علیامخدره آیدنوای تو دلها هوایی حرمش روزوهرشب است دنیاتمام جنت الأعلای زینب است عالم نگر که عبدوغلام عقیله است جن و پری نگرهمه رام عقیله است ملک جهان همیشه به نام عقیله است چون بهترین سخن ز کلام عقیله است: نام تویاعلی به کلام عقیله است حیدرپدرویاکه امام عقیله است شأنش بلندتر زمقام عقیله است شادی وشور بر لب مام عقیله است فضلش همین قدرکه خودش یک قیامت است اوزینب است ،شافع روز شفاعت است _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم روکردخداعصمت پنهانی زینب رو کرد خدا جلوه ی انسانی زینب حوران جنان درصف دیدارشمایند دعوت شده جبریل به مهمانی زینب عالم همه راکردخدا محونگاهش تا خلق کند حوری انسانی زینب این خانه بهشتی بشود گر بگذارد صدجلوه گری از سره پیشانی زینب سلمان و ابوذربه گدایی تونائل اسلام نگر،بهره مسلمانی زینب در بند غمت یا جبل الصبر،اسیرم یوسف شده سرمست، به زندانی زینب چون مور بدان ریزه خور خوان تو هستیم تا آنکه ببینیم سلیمانی زینب چون روضه بخوانم به شب اول قبرم گویم همه از بی سروسامانی زینب دل را به منای غم (مجنون) بسپردیم از یاد مبر این همه قربانی زینب _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
.🤞🤞 |⇦•یا که از عشق مگو... ولادت سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۳ به نفس حاج آرمین غلامی ●━━━━━━─────── 🌸پیشاپیش میلاد باسعادت 💕عقیله بنی هاشم، 🌸سمبل کمال عقل و بردباری 💕حضرت زینب علیها السلام 🌸و روز پرستار مبارک باد یا که از عشق مگو یا که جگر را بتراش خَم اَبرو بکش و قرص قمر را بتراش از علــــی دَم بزن و تیغِ دو سر را بتراش مژه را تَر کن و با خطِ مُعلّی بنویــــــس هرقدر می‌شود از حضرتِ مــــــولا بنویـــس دید حق، معرکه شمشیر زنی کم دارد دید میدانِ بلا شیرزنـــــی کم دارد دید پیغمبرِ تکبیر زنی کم دارد آنکه کم بـــــــود در این خانه، فقط زینب بود آنکه باید برود تا تَهِ خط زینــــب بــــــود پس، پس از فاطمه تصویرِ خدا زینب شد فاطمه ضرب درِ شیر خدا، زینب شد صاحبِ مجلسِ تفسیرِ خدا، زینب شد مُحرمِ عشق بخوان مَرهم هر درد آمد مَرد می‌خواست خدا مَرد تر از مَرد آمد شانه‌ای آمده تا بارِ بلا را ببرد قامتی آمده تا کرب و بلا را ببرد چادری آمده تا آلِ عبا را، ببرد فاطمه‌وار نوشتند حسیــــــن آمده است شصت و نُه بار نوشتند حسیـــــن، آمده است *امشب این خانم اومده فقط نه..همه ی زندگی اباعبدالله الحسین اومده..* آمده تا که نبیند همه را اِلّا یار آمده تا برود سایه به سایه با یار سایه هم دورتر و دورتر از او تا یار... هیچ کس نیست در آفاقِ تماشایــــیِ او نیست مانند برای دل زهرایــــی او جای گهواره‌ی او قلبِ حسین است حسیـــــن دلِ آواره‌ی او قلبِ حسین است حسیــــــن و فقط چاره‌ی او قلب حسین است حسیـــــن ماه و خورشید نَه بر محور او می‌چرخند شش برادر همه دورِ سرِ او می‌چـــــرخند ماند تا بشکند او خطِ ستم را، تنها ماند تا جمع کند اهل حرم را، تنها تا که بردارد از این خاک عَلَم را، تنها ماند تا چادرِ خود را بتکاند زینـــــب کوفه را بر سرِجایش بنشاند زینـــــب خطبه‌ای خواند که از شام بجز نام نماند نامِ او ماند به تاریخ ولی شام نماند خطِ خون زنده شد و خِطّه‌ی دشنام نمانــــد گفت در شام که اسلامِ علی می‌ماند به رویِ مأذنه‌ها نامِ علـــــــی می‌مانــــــد .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... # ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.🤞🤞 مولودی ولادت سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۳ به نفس حاج آرمین غلامی 👇👇کرمانشاه.بیت الحسین ، اَلسَّلامُ عَلَيْكِ عَرَّفَ اللهُ بَيْنَنـا وَبَيْنَكُمْ فِى الْجَنَّةِ، وَحَشَرَنـا في زُمْرَتِكُمْ، وَاَوْرَدَنـا حَوْضَ نَبيِّكُمْ، وَسَقـانـا بِكَاْسِ جَدِّكُمْ مِنْ ید عَلِيِّ بْنِ اَبي طـالِب، صَلَواتُ اللهِ عَلَيْكُمْ می آید از پس پرده دوباره دلبری اکنون می آید دلبر اما در لباس خواهری اکنون می آید خواهری که می برد دل از برادرها اسیر طرز لبخندش نگاه مادری اکنون شمیم کوثری دارد به مریم برتری دارد خدا ارزانی اش کرده مقام سروری اکنون دوباره پشت مرحب مثل درب قلعه می لرزد که دارد می رسد از نسل حیدر حیدری اکنون هوادار علی امد پرستار علی امد و حق مادری دارد به بابا دختری اکنون یقینا جعفر از خوشحالی امشب پر در اورده که از لطف خدا دارد عروس محشری اکنون یکی از آیه های سجده دار خانه ی زهراست که از رحمت نگاهش می کند روشنگری اکنون دوباره با نگاه نافذ و گیرای خود ما را مسلمان می کند با شیوه ی پیغمبری اکنون دهم مژده تمامی گنهکاران عالم را که از باغ بهشت آید شفیع دیگری اکنون شبیه مادرش او هم شفیع روز وانفساست تمام عمر ذکرم "اشفعی لی زینب کبری" ست می آید فاطمه قنداقه ای را در بغل دارد چنان خورشید تابانی که در دامن زحل دارد بپرس از لذت مادر شدن از حضرت زهرا ببین ام ابیها ذکر احلی من عسل دارد نباشد دختری همواره بابایی تر از زینب عجب مصداق پر اوازه ای ضرب المثل دارد مبادا خواهری آشفته باشد تا برادر هست برای گریه ی زینب حسینش راه حل دارد سواران نه گلوبند شترها محو فریادش جگر دارد همان اندازه که شیر جمل دارد زمین از عطر او خوشبوست زمان مخلوق این بانوست ابد از اوست این بانو که دستی در ازل دارد بگیرد آه زینب روز محشر دامن او را هر ان کس دشمنی با بیرق و سنج و کتل دارد جهانی بر سلیم و او به زینب زینبش نازد هر ان کس زینبی شد شهره در بین الملل دارد برای مدح او گفتن قلم گنگ و زبان الکن در این وادی چه بیت جالبی شیخ اجل دارد به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی به صد دفتر نشاید گفت حسب الحال مشتاقی کمک می خواستم از غیب دستان فواد آمد گرفت از لطف دستم را و این مصرع به یاد آمد "شد از برج عبودیت عیان شمس ربوبیت " نویدش تا زمین بر شانه های ابر و باد آمد هزاران فرسخ از مشی و مرام زینبی دور است بر این ابیات رخت شعر آئینی گشاد آمد کمی سردرگمم اما همین اندازه می گویم که بر زهرا مرید آمد که بر مریم مراد آمد میان سینه اش دارد نهان علم لدنّی را معلمه نمی خواهد عقیله با سواد آمد مدال سبز کوثر زادگی دارد به گردن او الا یااهل العالم زینب زهرا نژاد امد به امضای علی با دست خط حضرت زهرا برای عمه ی سادات حکم اجتهاد امد حیاتش اوج سربازی مرامش مغنیه سازی ست بسیجی وار پس باید نوشت اُمُّ الجهاد امد گدایی کردم و دیدم به کم دستش نمی گیرد چنان بخشید از  لطفش که در آخر زیاد آمد زیارت میکنم در رحلت زینب ؛ حسینش را  نپرس از علتش از من که در زادالمعاد آمد کسی جز او حریف سیلی و شلاق و زندان نیست برای شرح کاف و ها و یا و عین و صاد آمد بدوزم بر کراماتش دو چشمی را که تر کردم شب جشن است و من از روضه اش صرف نظر کردم مصابیح الدجی زینب و اعلام التقی زینب تویی حصن حصین زینب تویی کهف الوری زینب نبی سیرت نبی صولت نبی طینت نبی شوکت سلام ما به تو ذریه ی بدرالدجی زینب نبودی در کنار پنج تن زیر عبا اما یقینا ذکر خیرت بود در زیر کسا زینب علی را می شناسد شیعه با زِین اَب اش حالا علی را بعد از این باید صدایش زد ابازینب به یحیی مازنی همسایه ات هم نیز ثابت شد خداوند عفافی و خداوند حیا زینب به وقت نافله هر شب دعاگوی حسینش هست چه غم دارد حسین بن علی در فتنه با زینب غروب روز عاشورا ز خیمه تا لب گودال علی الظاهر خودت بودی امام کربلا زینب دو تا از دستبوسانت علی اکبر و قاسم برادرزاده هایت را تو هستی مقتدا زینب خداقوت بگو امشب فدایی های راهت را به جان مادرت امشب بیا در جشن ما زینب وصیت می کنم در بین روضه بچه هایم را که بردارند تابوت مرا با ذکر یا زینب به لطف زینب کبری همه با آبرو هستیم حسینی بودن خود را همه مدیون او هستیم مولودی ولادت سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۳ به نفس حاج آرمین غلامی 👇👇کرمانشاه.بیت الحسین ،