eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
626 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
3.9هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
شهادت بین تابوت شبی جسم تو را می بردند به سره دست تنت را به کجا می بردند میرود بر سره تابوت تنت ای مادر خون سینه آمده ازکفنت ،ای مادر دخترت نیست ببیند که تنت بود،کبود نیمه شب رفته ای ازخانه ی مابودونبود این جنایت تا ابد بر دل تاریخ نشست بین دربود ،سرسینه ی تو میخ نشست بین دربودلگد بر سره پهلوی تو خورد آتش دربه سره پنجه گیسوی تو خورد ازدحام است کسی،بهر تو پابوس شده وای من،دور و برم صحبت ناموس شده فاطمه برتودگر نیزه و خنجر نزدند بهرقتلت به سرت نیزه مکرر نزدند زینبت را فاطمه بزم حرامی بردند به اسیری سفر کوفه و شامی بردند ساق دستان تو گر بسته و ساییده شده بین تابوت تن پاک تو پوشیده شده کمر ودست تو از ضرب لگد گشت کبود شکر زهراکه تنت زیر سم اسب نبود _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
شهادت بین تابوت شبی جسم تو را می بردند به سره دست تنت را به کجا می بردند میرود بر سره تابوت تنت ای مادر خون سینه آمده ازکفنت ،ای مادر دخترت نیست ببیند که تنت بود،کبود نیمه شب رفته ای ازخانه ی مابودونبود این جنایت تا ابد بر دل تاریخ نشست بین دربود ،سرسینه ی تو میخ نشست بین دربودلگد بر سره پهلوی تو خورد آتش دربه سره پنجه گیسوی تو خورد ازدحام است کسی،بهر تو پابوس شده وای من،دور و برم صحبت ناموس شده فاطمه برتودگر نیزه و خنجر نزدند بهرقتلت به سرت نیزه مکرر نزدند زینبت را فاطمه بزم حرامی بردند به اسیری سفر کوفه و شامی بردند ساق دستان تو گر بسته و ساییده شده بین تابوت تن پاک تو پوشیده شده کمر ودست تو از ضرب لگد گشت کبود شکر زهراکه تنت زیر سم اسب نبود _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
شهادت بین تابوت شبی جسم تو را می بردند به سره دست تنت را به کجا می بردند میرود بر سره تابوت تنت ای مادر خون سینه آمده ازکفنت ،ای مادر دخترت نیست ببیند که تنت بود،کبود نیمه شب رفته ای ازخانه ی مابودونبود این جنایت تا ابد بر دل تاریخ نشست بین دربود ،سرسینه ی تو میخ نشست بین دربودلگد بر سره پهلوی تو خورد آتش دربه سره پنجه گیسوی تو خورد ازدحام است کسی،بهر تو پابوس شده وای من،دور و برم صحبت ناموس شده فاطمه برتودگر نیزه و خنجر نزدند بهرقتلت به سرت نیزه مکرر نزدند زینبت را فاطمه بزم حرامی بردند به اسیری سفر کوفه و شامی بردند ساق دستان تو گر بسته و ساییده شده بین تابوت تن پاک تو پوشیده شده کمر ودست تو از ضرب لگد گشت کبود شکر زهراکه تنت زیر سم اسب نبود _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها شهادت بمان برای من وبی بهانه با من باش بمان شبی وبمان عاشقانه با من باش مروکه فاطمه تنهاتویی پناه من مروبه گریه و بغض شبانه با من باش به هم بریز حساب و کتاب و منطق را جنون خوش است ،ای بی نشانه با من باش هنوزخون سره سینه ات به دیواراست مرو زخانه ام،هم آشیانه با من باش هنوز دست شکسته نرفته ازیادم مرو توفاطمه جان ،بی بهانه با من باش شب است و پیکره مجروح تو ،دهم من غسل به قدرِ یک نظرعاشقانه با من باش... _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
🤞🤞بسم الله الرحمن الرحیم غریبان شهادت بامداحی..حاج آرمین غلامی بین تابوت شبی جسم تو را می بردند به سره دست تنت را به کجا می بردند میرود بر سره تابوت تنت ای مادر خون سینه آمده ازکفنت ،ای مادر دخترت نیست ببیند که تنت بود،کبود نیمه شب رفته ای ازخانه ی مابودونبود این جنایت تا ابد بر دل تاریخ نشست بین دربود ،سرسینه ی تو میخ نشست بین دربودلگد بر سره پهلوی تو خورد آتش دربه سره پنجه گیسوی تو خورد ازدحام است کسی،بهر تو پابوس شده وای من،دور و برم صحبت ناموس شده فاطمه برتودگر نیزه و خنجر نزدند بهرقتلت به سرت نیزه مکرر نزدند زینبت را فاطمه بزم حرامی بردند به اسیری سفر کوفه و شامی بردند ساق دستان تو گر بسته و ساییده شده بین تابوت تن پاک تو پوشیده شده کمر ودست تو از ضرب لگد گشت کبود شکر زهراکه تنت زیر سم اسب نبود بعد از نصف شب بود، مولا امیرالمومنین بدن خانم فاطمه زهرا رو از خانه بیرون آورد، عزیزان برداشتن جسم علی برای مولا علی سخت نبود، چون آقا امام صادق میفرمایند از مادرم زهرا ،چیزی جز پوست و استخوان نمانده بود، بمیرم مادر😭 آقا امیر المومنین زهراشو تو صحن خانه آورد، یک مغتسل درست کرد ،بدن زهرا شو رو مغتسل گذاشت به اسما گفت اسما آب بریز من بدن رو شستشو بدم، به بچه ها گفت بچه ها نمی‌گم گریه نکنید مادر از دست دادید، گریه کنید اما آرام گریه کنید، صدای گریه های شما رو خدا می‌شنوه پیغمبر می‌شنوه نمی‌خوام دشمنای مادرتون صداتونو بشنون ،یاالله😭 اسما آب می‌ریخت امیرالمومنین بدن رو غسل داد داره غسل میده ،چهارتا بچه ها دارن مادر رو نگاه میکنن هی بلند بلند وای مادر میگن،امروز همه باید بگن وای مادر وای مادر، ادامه روضه👇 آخه بچه های زهرا نتونستن بلند وای مادر بگن، امروز اهل مجلس همه باید با صدای بلند بگیم وای مادر،غسل تمام شد عزیزان، مولا علی بدن رو کفن کرد اما من نمی‌دونم با چه حالی این بدن رو کفن کرد، وقتی بدن رو در کفن پیچید صدا زد عزیزانم حسنم حسینم زینب ام کلثوم بیایید برا آخرین بار از مادرتون خداحافظی کنید بچه ها آمدن اما چجوری آمدن ،امام مجتبی تا رسید صورت به صورت مادر گذاشت، ابی عبدالله چجوری اومد، ابی عبدالله اومد،😭وای صورت بر کف پاهای مادر گذاشت, دوتا دختر صورت به سینه مادر گذاشتن مولا علی رو بی تابش کردن صدا بزن یاحسین بگو یا زهرا 🎙 _آرمین_غلامی_(مجنون کرمانشاهی) #️⃣ #️⃣ _روضه_ شهادت_حضرت_زهرا #️⃣ /شام شنبه۲۵/آذر #️⃣ /کرمانشاه
شهادت بین تابوت شبی جسم تو را می بردند به سره دست تنت را به کجا می بردند میرود بر سره تابوت تنت ای مادر خون سینه آمده ازکفنت ،ای مادر دخترت نیست ببیند که تنت بود،کبود نیمه شب رفته ای ازخانه ی مابودونبود این جنایت تا ابد بر دل تاریخ نشست بین دربود ،سرسینه ی تو میخ نشست بین دربودلگد بر سره پهلوی تو خورد آتش دربه سره پنجه گیسوی تو خورد ازدحام است کسی،بهر تو پابوس شده وای من،دور و برم صحبت ناموس شده فاطمه برتودگر نیزه و خنجر نزدند بهرقتلت به سرت نیزه مکرر نزدند زینبت را فاطمه بزم حرامی بردند به اسیری سفر کوفه و شامی بردند ساق دستان تو گر بسته و ساییده شده بین تابوت تن پاک تو پوشیده شده کمر ودست تو از ضرب لگد گشت کبود شکر زهراکه تنت زیر سم اسب نبود _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها شهادت بمان برای من وبی بهانه با من باش بمان شبی وبمان عاشقانه با من باش مروکه فاطمه تنهاتویی پناه من مروبه گریه و بغض شبانه با من باش به هم بریز حساب و کتاب و منطق را جنون خوش است ،ای بی نشانه با من باش هنوزخون سره سینه ات به دیواراست مرو زخانه ام،هم آشیانه با من باش هنوز دست شکسته نرفته ازیادم مرو توفاطمه جان ،بی بهانه با من باش شب است و پیکره مجروح تو ،دهم من غسل به قدرِ یک نظرعاشقانه با من باش... _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)