eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
630 دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
5.3هزار ویدیو
946 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
|⇦•بسم الله الرحمن الرحیم ویژۀ ولادت کریم اهل بیت امام‌ حسن مجتبی علیه السلام :آرمین _غلامی_مجنون 🌸🌸🌸🌸🌸💫🌸💫💫 اولین تاجِ سرِ ،حیدر و زهراست حسن وه که زیبا جگر حیدر و زهرا ست حسن جلوه ای از سحر حیدر و زهرا ست حسن کیست این گل پسر حیدر و زهرا ست حسن شب میلادحسن، قرصِ قمر پیدا شد خنده هاازلب لعل نمکینش وا شد _ حسن است و جبروت است و جمالش عشق است گوشۀ لعلِ لبش دیدن خالش عشق است برترین سِیّد دنیاست و شالش عشق است زینتِ دوش نبی سیر کمالش عشق است علی وفاطمه با خندۀ او می خندند دو ربازوی حسن،حرزنجف می بندند این حسن یوسف زهراست، چقدر ماه بود یوسف مصر،پی اش معتکفِ چاه بود سر انگشتری اش عِزَةُ لِلّه بود هرکه باشدبی حسن ،کافر و گمراه بود تیغِ صلحش همه از،درک بلندش باشد قاسم ابن الحسنش، قافیه بندش باشد هرکجا جلوۀ معشوق به من، خوش باشد آن مِی و بوسه به پیمانه زدن خوش باشد سخری وقت مناجات سخنخوش باشد نیمه شب ذکر الهی به حسن خوش باشد از دلِ عرش خداتابه زمین،ای جانم شبِ میلادحسن ،نام حسن می خوانم میشودشاه جهان، هرکه به او رو بزند دست خالی نرود،نغمه براین کوبزند هرکه شد سائل او ،دم ز انالهوبزند یا حسن گوید ودرمیکده زانو بزند دعوتم کرده ای ،ای یار سرِ خوانِ نعیم آید آقابه شما ،لفظِ کریم بنِ کریم کیستی توحسنی، عقل مجسم شده ای نوۀ اول پیغمبر اکرم شده ای بازدَم نام حسین است وحسن ، دَم شده ای حیدر بی مَثَل خط مقدم شده ای همه جاکیست حسن، بازوی تدبیر علیست اسدالله است علی و حسن آن شیرِ علیست ازکلامش صد و ده کوزه عسل خلق شده کیست این پیشِ قدم هاش زُحل خلق شده از سر بازوی او واژۀ یَل خلق شده به خداازعملش، خیرالعمل خلق شده وسطِ معرکه درجنگ جمل پا ی گذاشت نیزه چرخاندن او بود شجاعت میکاشت بانی جنگ جمل وه ،چه تماشا یی بود تیغ دستِان حسن حلِّ معما یی بود رجز حیدری اش بین که چه غوغا یی بود بر لب شیرخدا،خنده ی زیبایی بود هاتفی گفت که ازمعرکه ها صوت آمد حسن آمد به گمانم، مَلکُ الموت آمد کیست این یار،که تیغِ سخنش برنده است چقدر همچوعلی خطبۀ او کوبنده است درسرا جنگ جمل زلزله ای افکنده است همچوحیدر دو سه تا قلعۀ خیبر کَنده است زور بازوی حسن،بودکه غوغاانداخت نیزۀ او شترِ سُرخ جمل را انداخت خاکِ پای تو زَر ناب کندعالم را مهرتو عاشق بی تاب کندعالم را قمر روی تو مهتاب کندعالم را خَم ابروی تو محراب کندعالم را خاکِ پای تو زَر ناب کندعالم را چکنم من حسنی ام، همه شب شد سخنم هرچه دارم همه مدیون امام حسنم :آرمین _غلامی_مجنون آرمین غلامی
|⇦•بسم الله الرحمن الرحیم ویژۀ ولادت کریم اهل بیت امام‌ حسن مجتبی علیه السلام :آرمین _غلامی_مجنون 🌸🌸🌸🌸🌸💫🌸💫💫 اولین تاجِ سرِ ،حیدر و زهراست حسن وه که زیبا جگر حیدر و زهرا ست حسن جلوه ای از سحر حیدر و زهرا ست حسن کیست این گل پسر حیدر و زهرا ست حسن شب میلادحسن، قرصِ قمر پیدا شد خنده هاازلب لعل نمکینش وا شد _ حسن است و جبروت است و جمالش عشق است گوشۀ لعلِ لبش دیدن خالش عشق است برترین سِیّد دنیاست و شالش عشق است زینتِ دوش نبی سیر کمالش عشق است علی وفاطمه با خندۀ او می خندند دو ربازوی حسن،حرزنجف می بندند این حسن یوسف زهراست، چقدر ماه بود یوسف مصر،پی اش معتکفِ چاه بود سر انگشتری اش عِزَةُ لِلّه بود هرکه باشدبی حسن ،کافر و گمراه بود تیغِ صلحش همه از،درک بلندش باشد قاسم ابن الحسنش، قافیه بندش باشد هرکجا جلوۀ معشوق به من، خوش باشد آن مِی و بوسه به پیمانه زدن خوش باشد سخری وقت مناجات سخنخوش باشد نیمه شب ذکر الهی به حسن خوش باشد از دلِ عرش خداتابه زمین،ای جانم شبِ میلادحسن ،نام حسن می خوانم میشودشاه جهان، هرکه به او رو بزند دست خالی نرود،نغمه براین کوبزند هرکه شد سائل او ،دم ز انالهوبزند یا حسن گوید ودرمیکده زانو بزند دعوتم کرده ای ،ای یار سرِ خوانِ نعیم آید آقابه شما ،لفظِ کریم بنِ کریم کیستی توحسنی، عقل مجسم شده ای نوۀ اول پیغمبر اکرم شده ای بازدَم نام حسین است وحسن ، دَم شده ای حیدر بی مَثَل خط مقدم شده ای همه جاکیست حسن، بازوی تدبیر علیست اسدالله است علی و حسن آن شیرِ علیست ازکلامش صد و ده کوزه عسل خلق شده کیست این پیشِ قدم هاش زُحل خلق شده از سر بازوی او واژۀ یَل خلق شده به خداازعملش، خیرالعمل خلق شده وسطِ معرکه درجنگ جمل پا ی گذاشت نیزه چرخاندن او بود شجاعت میکاشت بانی جنگ جمل وه ،چه تماشا یی بود تیغ دستِان حسن حلِّ معما یی بود رجز حیدری اش بین که چه غوغا یی بود بر لب شیرخدا،خنده ی زیبایی بود هاتفی گفت که ازمعرکه ها صوت آمد حسن آمد به گمانم، مَلکُ الموت آمد کیست این یار،که تیغِ سخنش برنده است چقدر همچوعلی خطبۀ او کوبنده است درسرا جنگ جمل زلزله ای افکنده است همچوحیدر دو سه تا قلعۀ خیبر کَنده است زور بازوی حسن،بودکه غوغاانداخت نیزۀ او شترِ سُرخ جمل را انداخت خاکِ پای تو زَر ناب کندعالم را مهرتو عاشق بی تاب کندعالم را قمر روی تو مهتاب کندعالم را خَم ابروی تو محراب کندعالم را خاکِ پای تو زَر ناب کندعالم را چکنم من حسنی ام، همه شب شد سخنم هرچه دارم همه مدیون امام حسنم :آرمین _غلامی_مجنون آرمین غلامی
|⇦•بسم الله الرحمن الرحیم ویژۀ ولادت کریم اهل بیت امام‌ حسن مجتبی علیه السلام :آرمین _غلامی_مجنون 🌸🌸🌸🌸🌸💫🌸💫💫 اولین تاجِ سرِ ،حیدر و زهراست حسن وه که زیبا جگر حیدر و زهرا ست حسن جلوه ای از سحر حیدر و زهرا ست حسن کیست این گل پسر حیدر و زهرا ست حسن شب میلادحسن، قرصِ قمر پیدا شد خنده هاازلب لعل نمکینش وا شد _ حسن است و جبروت است و جمالش عشق است گوشۀ لعلِ لبش دیدن خالش عشق است برترین سِیّد دنیاست و شالش عشق است زینتِ دوش نبی سیر کمالش عشق است علی وفاطمه با خندۀ او می خندند دو ربازوی حسن،حرزنجف می بندند این حسن یوسف زهراست، چقدر ماه بود یوسف مصر،پی اش معتکفِ چاه بود سر انگشتری اش عِزَةُ لِلّه بود هرکه باشدبی حسن ،کافر و گمراه بود تیغِ صلحش همه از،درک بلندش باشد قاسم ابن الحسنش، قافیه بندش باشد هرکجا جلوۀ معشوق به من، خوش باشد آن مِی و بوسه به پیمانه زدن خوش باشد سخری وقت مناجات سخنخوش باشد نیمه شب ذکر الهی به حسن خوش باشد از دلِ عرش خداتابه زمین،ای جانم شبِ میلادحسن ،نام حسن می خوانم میشودشاه جهان، هرکه به او رو بزند دست خالی نرود،نغمه براین کوبزند هرکه شد سائل او ،دم ز انالهوبزند یا حسن گوید ودرمیکده زانو بزند دعوتم کرده ای ،ای یار سرِ خوانِ نعیم آید آقابه شما ،لفظِ کریم بنِ کریم کیستی توحسنی، عقل مجسم شده ای نوۀ اول پیغمبر اکرم شده ای بازدَم نام حسین است وحسن ، دَم شده ای حیدر بی مَثَل خط مقدم شده ای همه جاکیست حسن، بازوی تدبیر علیست اسدالله است علی و حسن آن شیرِ علیست ازکلامش صد و ده کوزه عسل خلق شده کیست این پیشِ قدم هاش زُحل خلق شده از سر بازوی او واژۀ یَل خلق شده به خداازعملش، خیرالعمل خلق شده وسطِ معرکه درجنگ جمل پا ی گذاشت نیزه چرخاندن او بود شجاعت میکاشت بانی جنگ جمل وه ،چه تماشا یی بود تیغ دستِان حسن حلِّ معما یی بود رجز حیدری اش بین که چه غوغا یی بود بر لب شیرخدا،خنده ی زیبایی بود هاتفی گفت که ازمعرکه ها صوت آمد حسن آمد به گمانم، مَلکُ الموت آمد کیست این یار،که تیغِ سخنش برنده است چقدر همچوعلی خطبۀ او کوبنده است درسرا جنگ جمل زلزله ای افکنده است همچوحیدر دو سه تا قلعۀ خیبر کَنده است زور بازوی حسن،بودکه غوغاانداخت نیزۀ او شترِ سُرخ جمل را انداخت خاکِ پای تو زَر ناب کندعالم را مهرتو عاشق بی تاب کندعالم را قمر روی تو مهتاب کندعالم را خَم ابروی تو محراب کندعالم را خاکِ پای تو زَر ناب کندعالم را چکنم من حسنی ام، همه شب شد سخنم هرچه دارم همه مدیون امام حسنم :آرمین _غلامی_مجنون آرمین غلامی
|⇦•بسم الله الرحمن الرحیم ویژۀ ولادت کریم اهل بیت امام‌ حسن مجتبی علیه السلام :آرمین _غلامی_مجنون 🌸🌸🌸🌸🌸💫🌸💫💫 اولین تاجِ سرِ ،حیدر و زهراست حسن وه که زیبا جگر حیدر و زهرا ست حسن جلوه ای از سحر حیدر و زهرا ست حسن کیست این گل پسر حیدر و زهرا ست حسن شب میلادحسن، قرصِ قمر پیدا شد خنده هاازلب لعل نمکینش وا شد _ حسن است و جبروت است و جمالش عشق است گوشۀ لعلِ لبش دیدن خالش عشق است برترین سِیّد دنیاست و شالش عشق است زینتِ دوش نبی سیر کمالش عشق است علی وفاطمه با خندۀ او می خندند دو ربازوی حسن،حرزنجف می بندند این حسن یوسف زهراست، چقدر ماه بود یوسف مصر،پی اش معتکفِ چاه بود سر انگشتری اش عِزَةُ لِلّه بود هرکه باشدبی حسن ،کافر و گمراه بود تیغِ صلحش همه از،درک بلندش باشد قاسم ابن الحسنش، قافیه بندش باشد هرکجا جلوۀ معشوق به من، خوش باشد آن مِی و بوسه به پیمانه زدن خوش باشد سخری وقت مناجات سخنخوش باشد نیمه شب ذکر الهی به حسن خوش باشد از دلِ عرش خداتابه زمین،ای جانم شبِ میلادحسن ،نام حسن می خوانم میشودشاه جهان، هرکه به او رو بزند دست خالی نرود،نغمه براین کوبزند هرکه شد سائل او ،دم ز انالهوبزند یا حسن گوید ودرمیکده زانو بزند دعوتم کرده ای ،ای یار سرِ خوانِ نعیم آید آقابه شما ،لفظِ کریم بنِ کریم کیستی توحسنی، عقل مجسم شده ای نوۀ اول پیغمبر اکرم شده ای بازدَم نام حسین است وحسن ، دَم شده ای حیدر بی مَثَل خط مقدم شده ای همه جاکیست حسن، بازوی تدبیر علیست اسدالله است علی و حسن آن شیرِ علیست ازکلامش صد و ده کوزه عسل خلق شده کیست این پیشِ قدم هاش زُحل خلق شده از سر بازوی او واژۀ یَل خلق شده به خداازعملش، خیرالعمل خلق شده وسطِ معرکه درجنگ جمل پا ی گذاشت نیزه چرخاندن او بود شجاعت میکاشت بانی جنگ جمل وه ،چه تماشا یی بود تیغ دستِان حسن حلِّ معما یی بود رجز حیدری اش بین که چه غوغا یی بود بر لب شیرخدا،خنده ی زیبایی بود هاتفی گفت که ازمعرکه ها صوت آمد حسن آمد به گمانم، مَلکُ الموت آمد کیست این یار،که تیغِ سخنش برنده است چقدر همچوعلی خطبۀ او کوبنده است درسرا جنگ جمل زلزله ای افکنده است همچوحیدر دو سه تا قلعۀ خیبر کَنده است زور بازوی حسن،بودکه غوغاانداخت نیزۀ او شترِ سُرخ جمل را انداخت خاکِ پای تو زَر ناب کندعالم را مهرتو عاشق بی تاب کندعالم را قمر روی تو مهتاب کندعالم را خَم ابروی تو محراب کندعالم را خاکِ پای تو زَر ناب کندعالم را چکنم من حسنی ام، همه شب شد سخنم هرچه دارم همه مدیون امام حسنم :آرمین _غلامی_مجنون آرمین غلامی
|⇦•بسم الله الرحمن الرحیم🤞🤞 ویژۀ ولادت کریم اهل بیت امام‌ حسن مجتبی علیه السلام .:حاج آرمین _غلامی_مجنون 🌸🌸🌸🌸🌸💫🌸💫💫 اولین تاجِ سرِ ،حیدر و زهراست حسن وه که زیبا جگر حیدر و زهرا ست حسن جلوه ای از سحر حیدر و زهرا ست حسن کیست این گل پسر حیدر و زهرا ست حسن شب میلادحسن، قرصِ قمر پیدا شد خنده هاازلب لعل نمکینش وا شد _ حسن است و جبروت است و جمالش عشق است گوشۀ لعلِ لبش دیدن خالش عشق است برترین سِیّد دنیاست و شالش عشق است زینتِ دوش نبی سیر کمالش عشق است علی وفاطمه با خندۀ او می خندند دو ربازوی حسن،حرزنجف می بندند این حسن یوسف زهراست، چقدر ماه بود یوسف مصر،پی اش معتکفِ چاه بود سر انگشتری اش عِزَةُ لِلّه بود هرکه باشدبی حسن ،کافر و گمراه بود تیغِ صلحش همه از،درک بلندش باشد قاسم ابن الحسنش، قافیه بندش باشد هرکجا جلوۀ معشوق به من، خوش باشد آن مِی و بوسه به پیمانه زدن خوش باشد سخری وقت مناجات سخنخوش باشد نیمه شب ذکر الهی به حسن خوش باشد از دلِ عرش خداتابه زمین،ای جانم شبِ میلادحسن ،نام حسن می خوانم میشودشاه جهان، هرکه به او رو بزند دست خالی نرود،نغمه براین کوبزند هرکه شد سائل او ،دم ز انالهوبزند یا حسن گوید ودرمیکده زانو بزند دعوتم کرده ای ،ای یار سرِ خوانِ نعیم آید آقابه شما ،لفظِ کریم بنِ کریم کیستی توحسنی، عقل مجسم شده ای نوۀ اول پیغمبر اکرم شده ای بازدَم نام حسین است وحسن ، دَم شده ای حیدر بی مَثَل خط مقدم شده ای همه جاکیست حسن، بازوی تدبیر علیست اسدالله است علی و حسن آن شیرِ علیست ازکلامش صد و ده کوزه عسل خلق شده کیست این پیشِ قدم هاش زُحل خلق شده از سر بازوی او واژۀ یَل خلق شده به خداازعملش، خیرالعمل خلق شده وسطِ معرکه درجنگ جمل پا ی گذاشت نیزه چرخاندن او بود شجاعت میکاشت بانی جنگ جمل وه ،چه تماشا یی بود تیغ دستِان حسن حلِّ معما یی بود رجز حیدری اش بین که چه غوغا یی بود بر لب شیرخدا،خنده ی زیبایی بود هاتفی گفت که ازمعرکه ها صوت آمد حسن آمد به گمانم، مَلکُ الموت آمد کیست این یار،که تیغِ سخنش برنده است چقدر همچوعلی خطبۀ او کوبنده است درسرا جنگ جمل زلزله ای افکنده است همچوحیدر دو سه تا قلعۀ خیبر کَنده است زور بازوی حسن،بودکه غوغاانداخت نیزۀ او شترِ سُرخ جمل را انداخت خاکِ پای تو زَر ناب کندعالم را مهرتو عاشق بی تاب کندعالم را قمر روی تو مهتاب کندعالم را خَم ابروی تو محراب کندعالم را خاکِ پای تو زَر ناب کندعالم را چکنم من حسنی ام، همه شب شد سخنم هرچه دارم همه مدیون امام حسنم :آرمین _غلامی_مجنون آرمین غلامی _ولادت_امام_حسن منتظران امام زمان(ع)