#وفات_ام_المؤمنین_حضرت_خدیجه
داروندارحضرت طاها سفرکرد
بانوی دین تاج سر دنیاسفرکرد
روح خدیجه تابه اَوْاَدْنا سفرکرد
آن دائم الْاِنفاق تاعقبی سفرکرد
ای مادربا غیرت زهرا خدیجه
اندوه وغم از دوش پیغمبرخریدی
مال ومنالت دادی و دلبر خریدی
ازلطف پیغمبرچنین کوثر خریدی
همراه زهرارتبه ی مادر خریدی
تنها مقام تو بوَد والا خدیجه
امشب دگراین رشته را ازهم گسستی
تا لحظه ی آخرسره عهدت نشستی
بت های یثرب را تو ای بانوشکستی
در عهد بتهای زمان حق می پرستی
کردی به راه حق فدا جان را خدیجه
بانو تو افغان در رهِ اسلام دیدی
از مردمان این دیاردشنام دیدی
غیبت تو از زن های نافَرجام دیدی
زشتی هر حرف بد از اقوام دیدی
آخربریدی دل تو از دنیا خدیجه
او تا سحر مشغول تسبیح و دعابود
تنهاطرفدارِ زنِ دین خدابود
اوحامی دین نبی مصطفابود
مادر بزرگِ خاندان هَلْ اَتابود
شیدای دین احمدی هر جا خدیجه
در پای آیینت توماندی ایستاده
باشدمقامات تو مِعْراجُ السَّعاده
عشق تودرجان نبی باشدچو باده
زهرابه بالین سرت ،سر رانهاده
جاری شده اشگ دوچشمش با خدیجه
گرکه توباشی، شان دختر پایدار است
گرکه توباشی خانه دل استوار است
گرتونباشی، روز روشن شام تار است
بانو دوچشم دختر تو بی قرار است
زهرا زبعدت می شود تنها خدیجه
ازاین جدایی میرسد سوزصدایی
ازتو نمی آید صدای ربنایی
بانو نمی آید زتو دیگرنوایی
زهراشده گریان زهجرانت کجایی
چشم نبی گردیده چون دریا خدیجه
براز داغ تو برجان عالم غم نشسته
زهرا زهجران تودر ماتم نشسته
هجران به قلب وسینه خاتم نشسته
گرده توای بانوچنین مَحرَم نشسته
اما فغان از روز عاشورا، خدیجه
🔸شاعر:
#آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
#وفات_ام_المؤمنین_حضرت_خدیجه
داروندارحضرت طاها سفرکرد
بانوی دین تاج سر دنیاسفرکرد
روح خدیجه تابه اَوْاَدْنا سفرکرد
آن دائم الْاِنفاق تاعقبی سفرکرد
ای مادربا غیرت زهرا خدیجه
اندوه وغم از دوش پیغمبرخریدی
مال ومنالت دادی و دلبر خریدی
ازلطف پیغمبرچنین کوثر خریدی
همراه زهرارتبه ی مادر خریدی
تنها مقام تو بوَد والا خدیجه
امشب دگراین رشته را ازهم گسستی
تا لحظه ی آخرسره عهدت نشستی
بت های یثرب را تو ای بانوشکستی
در عهد بتهای زمان حق می پرستی
کردی به راه حق فدا جان را خدیجه
بانو تو افغان در رهِ اسلام دیدی
از مردمان این دیاردشنام دیدی
غیبت تو از زن های نافَرجام دیدی
زشتی هر حرف بد از اقوام دیدی
آخربریدی دل تو از دنیا خدیجه
او تا سحر مشغول تسبیح و دعابود
تنهاطرفدارِ زنِ دین خدابود
اوحامی دین نبی مصطفابود
مادر بزرگِ خاندان هَلْ اَتابود
شیدای دین احمدی هر جا خدیجه
در پای آیینت توماندی ایستاده
باشدمقامات تو مِعْراجُ السَّعاده
عشق تودرجان نبی باشدچو باده
زهرابه بالین سرت ،سر رانهاده
جاری شده اشگ دوچشمش با خدیجه
گرکه توباشی، شان دختر پایدار است
گرکه توباشی خانه دل استوار است
گرتونباشی، روز روشن شام تار است
بانو دوچشم دختر تو بی قرار است
زهرا زبعدت می شود تنها خدیجه
ازاین جدایی میرسد سوزصدایی
ازتو نمی آید صدای ربنایی
بانو نمی آید زتو دیگرنوایی
زهراشده گریان زهجرانت کجایی
چشم نبی گردیده چون دریا خدیجه
براز داغ تو برجان عالم غم نشسته
زهرا زهجران تودر ماتم نشسته
هجران به قلب وسینه خاتم نشسته
گرده توای بانوچنین مَحرَم نشسته
اما فغان از روز عاشورا، خدیجه
🔸شاعر:
#آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
#وفات_ام_المؤمنین_حضرت_خدیجه
داروندارحضرت طاها سفرکرد
بانوی دین تاج سر دنیاسفرکرد
روح خدیجه تابه اَوْاَدْنا سفرکرد
آن دائم الْاِنفاق تاعقبی سفرکرد
ای مادربا غیرت زهرا خدیجه
اندوه وغم از دوش پیغمبرخریدی
مال ومنالت دادی و دلبر خریدی
ازلطف پیغمبرچنین کوثر خریدی
همراه زهرارتبه ی مادر خریدی
تنها مقام تو بوَد والا خدیجه
امشب دگراین رشته را ازهم گسستی
تا لحظه ی آخرسره عهدت نشستی
بت های یثرب را تو ای بانوشکستی
در عهد بتهای زمان حق می پرستی
کردی به راه حق فدا جان را خدیجه
بانو تو افغان در رهِ اسلام دیدی
از مردمان این دیاردشنام دیدی
غیبت تو از زن های نافَرجام دیدی
زشتی هر حرف بد از اقوام دیدی
آخربریدی دل تو از دنیا خدیجه
او تا سحر مشغول تسبیح و دعابود
تنهاطرفدارِ زنِ دین خدابود
اوحامی دین نبی مصطفابود
مادر بزرگِ خاندان هَلْ اَتابود
شیدای دین احمدی هر جا خدیجه
در پای آیینت توماندی ایستاده
باشدمقامات تو مِعْراجُ السَّعاده
عشق تودرجان نبی باشدچو باده
زهرابه بالین سرت ،سر رانهاده
جاری شده اشگ دوچشمش با خدیجه
گرکه توباشی، شان دختر پایدار است
گرکه توباشی خانه دل استوار است
گرتونباشی، روز روشن شام تار است
بانو دوچشم دختر تو بی قرار است
زهرا زبعدت می شود تنها خدیجه
ازاین جدایی میرسد سوزصدایی
ازتو نمی آید صدای ربنایی
بانو نمی آید زتو دیگرنوایی
زهراشده گریان زهجرانت کجایی
چشم نبی گردیده چون دریا خدیجه
براز داغ تو برجان عالم غم نشسته
زهرا زهجران تودر ماتم نشسته
هجران به قلب وسینه خاتم نشسته
گرده توای بانوچنین مَحرَم نشسته
اما فغان از روز عاشورا، خدیجه
🔸شاعر:
#آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
#وفات_ام_المؤمنین_حضرت_خدیجه
داروندارحضرت طاها سفرکرد
بانوی دین تاج سر دنیاسفرکرد
روح خدیجه تابه اَوْاَدْنا سفرکرد
آن دائم الْاِنفاق تاعقبی سفرکرد
ای مادربا غیرت زهرا خدیجه
اندوه وغم از دوش پیغمبرخریدی
مال ومنالت دادی و دلبر خریدی
ازلطف پیغمبرچنین کوثر خریدی
همراه زهرارتبه ی مادر خریدی
تنها مقام تو بوَد والا خدیجه
امشب دگراین رشته را ازهم گسستی
تا لحظه ی آخرسره عهدت نشستی
بت های یثرب را تو ای بانوشکستی
در عهد بتهای زمان حق می پرستی
کردی به راه حق فدا جان را خدیجه
بانو تو افغان در رهِ اسلام دیدی
از مردمان این دیاردشنام دیدی
غیبت تو از زن های نافَرجام دیدی
زشتی هر حرف بد از اقوام دیدی
آخربریدی دل تو از دنیا خدیجه
او تا سحر مشغول تسبیح و دعابود
تنهاطرفدارِ زنِ دین خدابود
اوحامی دین نبی مصطفابود
مادر بزرگِ خاندان هَلْ اَتابود
شیدای دین احمدی هر جا خدیجه
در پای آیینت توماندی ایستاده
باشدمقامات تو مِعْراجُ السَّعاده
عشق تودرجان نبی باشدچو باده
زهرابه بالین سرت ،سر رانهاده
جاری شده اشگ دوچشمش با خدیجه
گرکه توباشی، شان دختر پایدار است
گرکه توباشی خانه دل استوار است
گرتونباشی، روز روشن شام تار است
بانو دوچشم دختر تو بی قرار است
زهرا زبعدت می شود تنها خدیجه
ازاین جدایی میرسد سوزصدایی
ازتو نمی آید صدای ربنایی
بانو نمی آید زتو دیگرنوایی
زهراشده گریان زهجرانت کجایی
چشم نبی گردیده چون دریا خدیجه
براز داغ تو برجان عالم غم نشسته
زهرا زهجران تودر ماتم نشسته
هجران به قلب وسینه خاتم نشسته
گرده توای بانوچنین مَحرَم نشسته
اما فغان از روز عاشورا، خدیجه
🔸شاعر:
#آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
#وفات_ام_المؤمنین_حضرت_خدیجه
داروندارحضرت طاها سفرکرد
بانوی دین تاج سر دنیاسفرکرد
روح خدیجه تابه اَوْاَدْنا سفرکرد
آن دائم الْاِنفاق تاعقبی سفرکرد
ای مادربا غیرت زهرا خدیجه
اندوه وغم از دوش پیغمبرخریدی
مال ومنالت دادی و دلبر خریدی
ازلطف پیغمبرچنین کوثر خریدی
همراه زهرارتبه ی مادر خریدی
تنها مقام تو بوَد والا خدیجه
امشب دگراین رشته را ازهم گسستی
تا لحظه ی آخرسره عهدت نشستی
بت های یثرب را تو ای بانوشکستی
در عهد بتهای زمان حق می پرستی
کردی به راه حق فدا جان را خدیجه
بانو تو افغان در رهِ اسلام دیدی
از مردمان این دیاردشنام دیدی
غیبت تو از زن های نافَرجام دیدی
زشتی هر حرف بد از اقوام دیدی
آخربریدی دل تو از دنیا خدیجه
او تا سحر مشغول تسبیح و دعابود
تنهاطرفدارِ زنِ دین خدابود
اوحامی دین نبی مصطفابود
مادر بزرگِ خاندان هَلْ اَتابود
شیدای دین احمدی هر جا خدیجه
در پای آیینت توماندی ایستاده
باشدمقامات تو مِعْراجُ السَّعاده
عشق تودرجان نبی باشدچو باده
زهرابه بالین سرت ،سر رانهاده
جاری شده اشگ دوچشمش با خدیجه
گرکه توباشی، شان دختر پایدار است
گرکه توباشی خانه دل استوار است
گرتونباشی، روز روشن شام تار است
بانو دوچشم دختر تو بی قرار است
زهرا زبعدت می شود تنها خدیجه
ازاین جدایی میرسد سوزصدایی
ازتو نمی آید صدای ربنایی
بانو نمی آید زتو دیگرنوایی
زهراشده گریان زهجرانت کجایی
چشم نبی گردیده چون دریا خدیجه
براز داغ تو برجان عالم غم نشسته
زهرا زهجران تودر ماتم نشسته
هجران به قلب وسینه خاتم نشسته
گرده توای بانوچنین مَحرَم نشسته
اما فغان از روز عاشورا، خدیجه
🔸شاعر:
#آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
_______________
#وفات_ام_المؤمنین_حضرت_خدیجه
داروندارحضرت طاها سفرکرد
بانوی دین تاج سر دنیاسفرکرد
روح خدیجه تابه اَوْاَدْنا سفرکرد
آن دائم الْاِنفاق تاعقبی سفرکرد
ای مادربا غیرت زهرا خدیجه
اندوه وغم از دوش پیغمبرخریدی
مال ومنالت دادی و دلبر خریدی
ازلطف پیغمبرچنین کوثر خریدی
همراه زهرارتبه ی مادر خریدی
تنها مقام تو بوَد والا خدیجه
امشب دگراین رشته را ازهم گسستی
تا لحظه ی آخرسره عهدت نشستی
بت های یثرب را تو ای بانوشکستی
در عهد بتهای زمان حق می پرستی
کردی به راه حق فدا جان را خدیجه
بانو تو افغان در رهِ اسلام دیدی
از مردمان این دیاردشنام دیدی
غیبت تو از زن های نافَرجام دیدی
زشتی هر حرف بد از اقوام دیدی
آخربریدی دل تو از دنیا خدیجه
او تا سحر مشغول تسبیح و دعابود
تنهاطرفدارِ زنِ دین خدابود
اوحامی دین نبی مصطفابود
مادر بزرگِ خاندان هَلْ اَتابود
شیدای دین احمدی هر جا خدیجه
در پای آیینت توماندی ایستاده
باشدمقامات تو مِعْراجُ السَّعاده
عشق تودرجان نبی باشدچو باده
زهرابه بالین سرت ،سر رانهاده
جاری شده اشگ دوچشمش با خدیجه
گرکه توباشی، شان دختر پایدار است
گرکه توباشی خانه دل استوار است
گرتونباشی، روز روشن شام تار است
بانو دوچشم دختر تو بی قرار است
زهرا زبعدت می شود تنها خدیجه
ازاین جدایی میرسد سوزصدایی
ازتو نمی آید صدای ربنایی
بانو نمی آید زتو دیگرنوایی
زهراشده گریان زهجرانت کجایی
چشم نبی گردیده چون دریا خدیجه
براز داغ تو برجان عالم غم نشسته
زهرا زهجران تودر ماتم نشسته
هجران به قلب وسینه خاتم نشسته
گرده توای بانوچنین مَحرَم نشسته
اما فغان از روز عاشورا، خدیجه
🔸شاعر:
#آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
#وفات_ام_المؤمنین_حضرت_خدیجه
داروندارحضرت طاها سفرکرد
بانوی دین تاج سر دنیاسفرکرد
روح خدیجه تابه اَوْاَدْنا سفرکرد
آن دائم الْاِنفاق تاعقبی سفرکرد
ای مادربا غیرت زهرا خدیجه
اندوه وغم از دوش پیغمبرخریدی
مال ومنالت دادی و دلبر خریدی
ازلطف پیغمبرچنین کوثر خریدی
همراه زهرارتبه ی مادر خریدی
تنها مقام تو بوَد والا خدیجه
امشب دگراین رشته را ازهم گسستی
تا لحظه ی آخرسره عهدت نشستی
بت های یثرب را تو ای بانوشکستی
در عهد بتهای زمان حق می پرستی
کردی به راه حق فدا جان را خدیجه
بانو تو افغان در رهِ اسلام دیدی
از مردمان این دیاردشنام دیدی
غیبت تو از زن های نافَرجام دیدی
زشتی هر حرف بد از اقوام دیدی
آخربریدی دل تو از دنیا خدیجه
او تا سحر مشغول تسبیح و دعابود
تنهاطرفدارِ زنِ دین خدابود
اوحامی دین نبی مصطفابود
مادر بزرگِ خاندان هَلْ اَتابود
شیدای دین احمدی هر جا خدیجه
در پای آیینت توماندی ایستاده
باشدمقامات تو مِعْراجُ السَّعاده
عشق تودرجان نبی باشدچو باده
زهرابه بالین سرت ،سر رانهاده
جاری شده اشگ دوچشمش با خدیجه
گرکه توباشی، شان دختر پایدار است
گرکه توباشی خانه دل استوار است
گرتونباشی، روز روشن شام تار است
بانو دوچشم دختر تو بی قرار است
زهرا زبعدت می شود تنها خدیجه
ازاین جدایی میرسد سوزصدایی
ازتو نمی آید صدای ربنایی
بانو نمی آید زتو دیگرنوایی
زهراشده گریان زهجرانت کجایی
چشم نبی گردیده چون دریا خدیجه
براز داغ تو برجان عالم غم نشسته
زهرا زهجران تودر ماتم نشسته
هجران به قلب وسینه خاتم نشسته
گرده توای بانوچنین مَحرَم نشسته
اما فغان از روز عاشورا، خدیجه
🔸شاعر:
#آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
#وفات_ام_المؤمنین_حضرت_خدیجه
داروندارحضرت طاها سفرکرد
بانوی دین تاج سر دنیاسفرکرد
روح خدیجه تابه اَوْاَدْنا سفرکرد
آن دائم الْاِنفاق تاعقبی سفرکرد
ای مادربا غیرت زهرا خدیجه
اندوه وغم از دوش پیغمبرخریدی
مال ومنالت دادی و دلبر خریدی
ازلطف پیغمبرچنین کوثر خریدی
همراه زهرارتبه ی مادر خریدی
تنها مقام تو بوَد والا خدیجه
امشب دگراین رشته را ازهم گسستی
تا لحظه ی آخرسره عهدت نشستی
بت های یثرب را تو ای بانوشکستی
در عهد بتهای زمان حق می پرستی
کردی به راه حق فدا جان را خدیجه
بانو تو افغان در رهِ اسلام دیدی
از مردمان این دیاردشنام دیدی
غیبت تو از زن های نافَرجام دیدی
زشتی هر حرف بد از اقوام دیدی
آخربریدی دل تو از دنیا خدیجه
او تا سحر مشغول تسبیح و دعابود
تنهاطرفدارِ زنِ دین خدابود
اوحامی دین نبی مصطفابود
مادر بزرگِ خاندان هَلْ اَتابود
شیدای دین احمدی هر جا خدیجه
در پای آیینت توماندی ایستاده
باشدمقامات تو مِعْراجُ السَّعاده
عشق تودرجان نبی باشدچو باده
زهرابه بالین سرت ،سر رانهاده
جاری شده اشگ دوچشمش با خدیجه
گرکه توباشی، شان دختر پایدار است
گرکه توباشی خانه دل استوار است
گرتونباشی، روز روشن شام تار است
بانو دوچشم دختر تو بی قرار است
زهرا زبعدت می شود تنها خدیجه
ازاین جدایی میرسد سوزصدایی
ازتو نمی آید صدای ربنایی
بانو نمی آید زتو دیگرنوایی
زهراشده گریان زهجرانت کجایی
چشم نبی گردیده چون دریا خدیجه
براز داغ تو برجان عالم غم نشسته
زهرا زهجران تودر ماتم نشسته
هجران به قلب وسینه خاتم نشسته
گرده توای بانوچنین مَحرَم نشسته
اما فغان از روز عاشورا، خدیجه
🔸شاعر:
#آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
@majnon1396
_______________