eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
631 دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
5.3هزار ویدیو
946 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
حجت الاسلام احمدی اصفهانیAhmadi_Esfahani_Shabe_Veladate_Imam_Reza_Hay'at_Om_Abiha_Qom_1401_5872993599729175794.mp3
زمان: حجم: 17.98M
🍃 شب ولادت امام رضا سلام الله علیه 🔸 حکم کاشتن ناخن چیست؟ 🔸دو مورد از مواردی که باعث فقر میشود 🔸فواید قرائت سوره فجر 🔸توجه به نماز اول وقت و نماز صبح 🔸قرائت قرآن موجب موفقیت می‌شود 🔸تاریخ مختصر از امام رضا سلام الله علیه 🔸به شهادت رساند حسین بن علی و سیصد اولاد حضرت زهرا به وسیله هادی عباسی 🔸معرفی کتاب راجع به امام رضا و پدر بزرگوارشان 🔸سفارش به مطالعه کتاب عیون اخبار الرضا 🔸 بیان بخشی از خصوصیات اخلاقی و رفتاری امام رضا (علیه السلام) 🔸حدیث رسول خدا در مورد آزردن کسی با زبان 🔸سخن امام رضا در مورد یعقوب نبی و چیزی که باعث غم و گریه چهل ساله او شد 🔸فرمایش امام رضا درباره صدقه دادن با دست راست 🔸درخواست فردی برای خواستن پیراهن مبارک امام رضا (علیه السلام) 🔸توصیه امام رضا به پسر بزرگوارش 🗓 شب ۱۱ ذی القعده ۱۴۴۳ 🗓 ۲۰ خرداد ۱۴۰۱ 📌 قم المقدسه، هیئت ام ابیها
🔴 [جلسه‌ی چهارم] ۷ خرداد ۱۴۰۲شمسی 👈🏼 فیش منبرهای 👈🏼 ولادت مولانا علی‌بن‌موسی الرضا علیه‌السلام 📚 مطالب مطرح شده: ۱. مدح امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه ۲. عباداتِ حضرت ثامن‌الحجج علیه‌آلاف التحیّة والثناء _ روایت جابر بن ابی‌ضحاک _ کلام شبراوی (م ۱۱۷۲ق) درباره‌ی حضرت _ هدیه‌ی پیراهن حضرت به دعبل _ آداب نماز در کلام حضرت ۳. نمونه‌های از عباداتِ اجداد طاهرینش علیهم‌السلام _ عبادات امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام _ عبادات صدیقه‌ی طاهره علیهاالسلام _ عبادات سیدالشهدا علیه‌السلام 🔆
👈🏼👈🏼 در روایتی از ورود حضرت رضا علیه‌السلام را به نباج، چنین شرح می‌دهد: ➖ أبوحبیب نباجی گوید: در عالم رؤیا دیدم كه رسول اكرم صلی‌الله‌علیه‌وآله به نباج تشریف آورد، و در مسجدی كه حجّاج فرود می‌آیند وارد شد. گویا من خدمت آن جناب رسیده، بر آن حضرت سلام كردم و پیش روی او ایستادم. ➖ در این هنگام طبقی را مشاهده كردم كه از برگ درختان خرمای مدینه بافته بودند، و در آن طبق خرمای صیحانی بود. حضرت از آن طبق مشتی خرما برداشت و به من داد و من آنها را شمردم هیجده دانه بود. پس از این كه از خواب بیدار شدم، خواب خود را چنین تعبیر كردم كه من هیجده سال دیگر عمر خواهم كرد. ➖ بیست روز از این جریان گذشت من در زمین خود به امور كشاورزی و باغداری اشتغال داشتم. شخصی نزد من آمد و گفت: ابوالحسن علیّ بن موسی الرضا علیه‌السلام از مدینه آمده و در مسجد نزول اجلال فرموده است. من به طرف مسجد حركت كردم و دیدم مردم گروه گروه به دیدن آن جناب می‌شتابند، من نیز به خدمت حضرت رفتم. ➖ آن جناب در همان موضعی نشسته بود كه رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را در خواب دیده بودم و زیر پای مباركش تخته حصیری همچون حصیر زیر پای پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله بود و در پیش روی او طبقی كه از برگ خرما بافته شده و بر آن خرمای صیحانی بود. ➖ پس بر آن جناب سلام كردم، پاسخ داد و مرا نزد خود طلبید و مشتی از آن خرما را به من عطا فرمود. من آنها را شماره كردم عدد آنها به قدر عدد خرماهایی بود كه رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله در خواب به من عطا فرموده بود. ➖ عرض كردم: یابن رسول اللّه! زیادتر از این به من عطا فرما. فرمود: اگر رسول‌خدا زیادتر از این به تو عطا فرموده است ما هم زیادتر از این به تو عطا كنیم. 📚 عيون أخبارالرضا علیه‌السلام، ج۲، ص۲۱۰
🔷🔶 👈🏼👈🏼 امام حسن‌عسکری علیه‌السّلام از جد اطهرشان، امام هشتم، علی‌بن‌موسی‌الرضا علیهم‌السلام نقل می‌کند که، ایشان فرمودند: أَفْضَلُ مَا یُقَدِّمُهُ الْعَالِمُ مِنْ مُحِبِّینَا وَمَوَالِینَا أَمَامَهُ لِیَوْمِ فَقْرِهِ وَفَاقَتِهِ وَذُلِّهِ وَمَسْکَنَتِهِ أَنْ یُغِیثَ فِی الدُّنْیَا مِسْکِیناً مِنْ مُحِبِّینَا مِنْ یَدِ نَاصِبٍ عَدُوٍّ لِله وَلِرَسُولِهِ. یَقُومُ مِنْ قَبْرِهِ وَالْمَلَائِکَة صُفُوفٌ مِنْ شَفِیرِ قَبْرِهِ إِلَی مَوْضِعِ مَحَلِّهِ مِنْ جِنَانِ الله فَیَحْمِلُونَهُ عَلَی أَجْنِحَتِهِمْ وَیَقُولُونَ: طُوبَاك طُوبَاك! یَا دَافِعَ الْکِلَابِ عَنِ الْأَبْرَارِ! وَیَا أَیُّهَا الْمُتَعَصِّبُ لِلْأَئِمَّهًِْ الْأَخْیَارِ. 📝 برترین توشه‌ای که شخص عالم دوستدار و پیرو ما اهل‌بیت، برای روز فقر و نیاز و خواری و بی‌چیزی خود (قیامت) ذخیره می‌کند آن است که: در دنیا فرد ضعیف و ناتوانی از محبّان ما را (از جنبه عقیدتی و دینی) از چنگال فرد دشمن خدا و نجات می‌بخشد. و آن، زمانی است که از قبر خویش برمی‌خیزد در حالی که فرشتگان در صفوفی بسیار از کنار قبر او تا جایگاه مقام و مرتبه‌اش در خداوند ایستاده‌اند و او را بر بال‌های خویش می‌بَرَند و به او می‌گویند: خوش آمدی! آفرین بر تو! خوشا به حالت! ای کسی که سگان (دشمنان) را از نیکان دور می‌کردی و ای کسی که نسبت به تعصب می‌ورزیدی. 📚 منابع: ۱. احتجاج، شیخ‌طبرسی، ج۱، ص۱۹، ح۱۷ ۲. بحارالأنوار، علامه‌مجلسی، ج۲، ص۱۱ ۳. تفسیر اهل‌بیت علیهم‌السلام ج۱۲، ص۴۴۰ 🔆 کانال
🔷🔶 👈🏼👈🏼 در روایتی از ورود حضرت را به نباج چنین شرح می‌دهد: ➖ أبوحبیب گوید: در عالم رؤیا دیدم كه رسول‌اكرم صلی‌الله‌علیه‌وآله به نباج تشریف آورد، و در مسجدی كه حجّاج فرود می‌آیند، وارد شد. گویا من خدمت آن جناب رسیده، بر آن حضرت سلام كردم و پیش روی او ایستادم. ➖ در این هنگام طبقی را مشاهده كردم كه از برگ درختان خرمای مدینه بافته بودند، و در آن طبق بود. حضرت از آن طبق مشتی خرما برداشت و به من داد و من آنها را شمردم هیجده دانه بود. پس از این كه از خواب بیدار شدم، خواب خود را چنین تعبیر كردم كه من هیجده سال دیگر عمر خواهم كرد. ➖ بیست روز از این جریان گذشت من در زمین خود به امور كشاورزی و باغداری اشتغال داشتم. شخصی نزد من آمد و گفت: ابوالحسن علیّ بن موسی الرضا علیه‌السلام از مدینه آمده و در مسجد نزول اجلال فرموده است. من به طرف مسجد حركت كردم و دیدم مردم گروه گروه به دیدن آن جناب می‌شتابند، من نیز به خدمت حضرت رفتم. آن جناب در همان موضعی نشسته بود كه رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را در خواب دیده بودم و زیر پای مباركش تخته حصیری همچون حصیر زیر پای پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله بود و در پیش روی او طبقی كه از برگ خرما بافته شده و بر آن خرمای صیحانی بود. ➖ پس بر آن جناب سلام كردم، پاسخ داد و مرا نزد خود طلبید و مشتی از آن خرما را به من عطا فرمود. من آنها را شماره كردم عدد آنها به قدر عدد خرماهایی بود كه رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله در خواب به من عطا فرموده بود. ➖ عرض كردم: یابن رسول الله! زیادتر از این به من عطا فرما. فرمود: اگر رسول‌خدا زیادتر از این به تو عطا فرموده است ما هم زیادتر از این به تو عطا كنیم. 📚 عيون أخبارالرضا علیه‌السلام، ج۲، ص۴۵ 🔆
🤞🤞 ..حاج آرمین غلامی 🚩 يا ابالحسن الرضا روحي لك الفداء ما را پناه و كهف حصين، مشهدالرضاست جنات حق بهشت برين، مشهدالرضاست درالسرور روح حزين، مشهدالرضاست دارالشفاي قلب غمين، مشهدالرضاست ما ساكنان روضه‌ي رضوان مشهديم از موج درد و فوج بلايا فرار كن اندر خزان عمر دلت را بهار كن جايي كنار باغ ملك، اختيار كن هرصبح صد سلام به سويش نثار كن ما بندگان حضرت سلطان مشهديم فردوس عالم است يقين، ارض پاك طوس گل رويد از زمين مقدس و خاك طوس پر از ستاره بين، فلك تابناكِ طوس شيداي مشهديم همه سينه چاك طوس ما بلبلان باغ گلستان مشهديم گر در مسير قرب خدا باصفا شديم وز خود اگر برون شده درحال بي‌خوديم يا اهل ذكر گشته و فكر تعبديم يا نيمه شب به سجده و حال تهجديم ما عابدان صحن و شبستان مشهديم طور است طوس و نور درخشد از اين ضريح عرش خداست آمده براين زمين، ضريح نقاش باصفا زده نقشِ چنين ضريح ما را بس است كعبه و قبله: همين ضريح ما حاجيان حج فقيران مشهديم بر گوشه‌ی ضريح تو صدغنچه كاشتيم دل درحرم گذاشته و برنداشتيم بر كوهسار سنگي اگر، پا گذاشتيم شوقي براي ديدن كوي تو داشتيم ما عاشقان راه و خيابان مشهديم يا ثامن الائمه، وَ يا ايها الكريم! ما در نژادمان همه پابوس اين دريم اي نازنين امام، فداي تو دلبريم ناز تو را به جان ودل خويش ميخريم ما جانفداي جلوه‌ی جانان مشهديم سر تا بپا شوق و همه شور بوده ايم ما بچه‌ی محله‌ی سرشور بوده ايم غارتگران ظرف نخودشور بوده ايم ما با كبوتران تو محشور بوده ايم ما كودكان كوچه‌ی نوقان ِمشهديم اي خسرو عجم! هله‌اي سيدالعرب! جبريل در رواق تو زانو زد از ادب ديديم از كرامت و اعجاز صدعجب گشتيم معتكف به گهرشاد در رجب خلوت نشين صُفّه‌ی ايوان مشهديم در ملك طوس مسكن و مأوا گرفته‌ايم ريشه دوانده‌ايم سپس پا گرفته‌ايم صدهاعطا ز زاده‌ی موسي گرفته‌ايم درسايه‌ی ظلّ خدا جا گرفته‌ايم: همسايگان شاه خراسان مشهديم باب الجواد تست: درِ بارگاه جود اينجا حريم تست و يا مشهد الشهود اي بر خداي عزوجل بهترين نمود! ظاهر شد ازوجود شما واجب الوجود ما شاهدان طلعتِ تابان مشهديم گل بوسه‌ها به سنگ قدمگاه تو زنيم تاريك بوده‌ايم ولي از تو روشنيم ما گلخن‌ايم ليك ز تو باغ گلشنيم در دارِزهد فارغِ از ما وَ از منيم به به: غبارِ فرش سليمان مشهديم ميدانِ آب، عشق و طبرسي طريقِ عشق ديريست دل نشسته به صحن عتيقِ عشق نقاره زن! بزن ضربانِ دقيقِ عشق باعشق اين روؤف امام و رفيق عشق ديوانگان سلسله جنبان مشهديم دارالولايه‌ات به‌خدا، كهف اولياست دارالسرور: روح فزا بقعه‌ی صفاست دارالضيافه‌ات نه حرم؛ بلكه ماسواست جودو سخا: خصلت و هم عادت شماست ما ريزه خوار سفره‌ی احسان مشهديم طبعم به ذوق امد و روحم پر از طرب در لذت صباحِ نشابور، با ادب خوش خط نوشته‌ام به دلم سلسله ذهب با شرط هشتمينِ تو توحيد ذاتِ رب ايمن به حصن قلعه‌ی ايمان مشهديم مشهد حريم تست و دارالامان مان دست كريم تست وَ روي نيازمان ما زائر و مجاور تو در همه زمان تنها نه ما تمامي ايل و تبارمان زوّار مشهديم و مقيمانِ مشهديم منت خداي را كه خراسان وطن مراست حب الوطن براي من از اين جهت رواست اي سرزمينِ طوس مرا به ز هر كجاست ما اهل مشهديم وَ اين افتخار ماست پرسي اگر كجايي؟ زايران مشهديم ‌ يادي كنم ز نام پدر تا كه ياد باد نام مرا ز ذوق: چو حامد رضا نهاد من را به دست ضامن اهو وديعه داد پس در ضمان شاه غريبان مشهديم بهار۹۶ مشهدمقدس 🔆 ..حاج آرمین غلامی کرم/کرمانشاه 👇👇