eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
626 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
3.9هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
◼️ چهار " عبدالله " هنگام خروج اباعبدالله الحسین سلام الله علیه جلوی حضرت را گرفتند 👈🏼👈🏼 به مناسبت ۲۸ رجب ، مصادف با خروج سیدالشهدا علیه السلام از مدینه هنگامی که امام حسین علیه السلام از مدینه خارج شدند افرادی تلاش کردند حضرت را از این حرکت باز بدارند که از جمله آنها چهار نفر مسمی به عبدالله هستند : ➊ عبد اللّه بن مُطیع عبد اللّه بن مطیع، امام حسین (علیه السلام) را در بین راه مدینه به مکه ملاقات کرد و به ایشان عرض کرد: «به فدایت گردم! از خدا برای شما طلب خیر می‌کنم، مبادا از مکه به سوی کوفه حرکت کنی؛ چرا که کوفه همان شهر بدخاطره‌ای است که پدرت را در آن‌جا کشتند و برادرت امام حسن مجتبی را در چنگ دشمن رها کردند .. در حرم و خانه خدا بمان در آن‌جا بمان تا مردم از اطراف به گرد تو جمع گردند. ➋ عبدالله بن زبیر ابن زبیر با این‌که قلبا از رفتن امام حسین به کوفه خوشحال بود؛ ولی برای حفظ ظاهر و رفع اتهامات به حضرت پیشنهاد کرد که در مکه اقامت کند تا او با امام بیعت نموده، مردم نیز با امام بیعت نمایند. این کار بدین جهت بود که از خود رفع تهمت کند و مردم این پیشنهاد را به عنوان حسن نیت و خیرخواهی او تلقی کنند. حضرت فرمود: «یابْنَ زُبَیر لَئِنْ اُدْفَنُ بِشاطِی ء الْفُراتِ اَحَبُّ اِلَی منان اَدْفَنَ بِفِناءِ الْکعْبَه؛ پسر زبیر! اگر در سرزمین فرات دفن شوم، برایم بهتر است از این‌که در آستانه کعبه به خاک سپرده شوم.» ➌ عبدالله ابن عمر وقتی از جریان حرکت امام حسین به سوی کوفه باخبر شد، محضر آن حضرت رسید و از ایشان خواست که با گمراهان سازش کند. همچنین او را از جنگ و کشته شدن برحذر داشت. امام در پاسخ او فرمود: «ای ابا عبد الرحمن! مگر نمی‌دانی که یک نمونه ناچیز بودن دنیا در نزد خدای تعالی این است که سر یحیی بن زکریا به عنوان هدیه نزد زنی بدکاره از بنی اسرائیل فرستاده شد؟ آیا نمی‌دانی که بنی اسرائیل از طلوع فجر تا طلوع آفتاب هفتاد پیامبر خدا را می‌کشتند و بعد مثل اینکه هیچ اتفاقی نیفتاده و حرکت ناروایی رخ نداده است، در بازارها نشسته و مشغول خرید و فروش می‌شدند؟ خداوند در کیفر آنان شتاب نکرد و به موقع از آن‌ها انتقام گرفت. ای ابا عبد الرحمن! از خدا بترس و از یاری من روی برمگردان.» ➍ عبدالله ابن عباس عبد اللّه بن عباس به ملاقات امام حسین آمد و امام را سوگند داد که در مکه بماند. وی اهالی کوفه را مذمت نمود و به حضرت عرض کرد: شما نزد کسانی می‌روید که پدرتان را کشته و برادرتان را مجروح ساخته‌اند و مسلما با شما چنین رفتار خواهند کرد. امام در جواب ابن عباس فرمود: «یا ابْنَ عَمّ آ ِنِّی وَاللَّهِ لَاَعْلَمُ اَنَّک ناصِحٌ مُشْفِقٌ وَلکنِّی اَزْمَعْتُ وَاَجْمَعْتُ عَلَی الْمَسِیرِ؛ ای پسر عمو! به خدا قسم می‌دانم تو نصیحت گر دلسوزی هستی؛ ولی من تصمیم گرفته‌ام که (به سوی عراق) بروم.» 🗞 مطالعه بیشتر درباره تمام کسانی که حضرت را از حرکت به سمت کربلا، برحذر داشتند. 🔆 کانال