eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
615 دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
4.4هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم @majnon1396 📜مناظره.قاضی القضات عباسیون با امام جواد (علیه السلام).🌺🍃 ⚡️يحيى بن اکثم به درخواست مأمون عباسی (لعنت الله علیه) برای مناظره علمی و در نهایت شکست آقا امام جواد (علیه السلام) انتخاب شد. محفلی با حضور جمعی از علماء و مشایخ تدارک شد و يحيى سؤال کرد؛ حکم شخصى كه مُحرِم بوده و در آن حال حيوانى را شکار نموده چیست؟ ⚡️امام (علیه السلام) فرمودند؛ ① شكار را خارج از حرم صید کرده يا در حرم؟ ② آیا از حرام‌بودن شكار در حال احرام، آگاه بوده يا نمی‌دانسته؟ ③ از روی عمد كشته يا تصادفاً؟ ④ این شخص آزاد بوده يا برده؟ ⑤ این شخص صغير بوده يا بالغ؟ ⑥ دفعه اول‌ش بوده یا عادت او به صید است؟ ⑦ این صید، از پرندگان بوده يا غير پرنده؟ ⑧ از جانوران كوچک بوده يا حیوانات بزرگ؟ ⑨ آیا کماکان بازهم قصد شکار دارد یا از كرده خود پشيمان است؟ ⑩ در شب حیوان را شكار كرده يا در روز؟ ⑪ در احرامِ عُمره بوده يا احرامِ حج؟ با شنیدن فروعات مسئله، آثار شکست در چهره یحیی بن اکثم آشکار شد و زبانش به لکنت افتاد و حضار همه متعجب و عاجز از پاسخ شدند، سپس امام (علیه السلام) تک تک فروعات را شرح فرمودند. 📚 منابع؛ تحف العقول، ص ٤۵۲. وسائل الشیعة، ج ۱٣، ص ١٤. بحار الانوار، ج ۹۶، ص ۱٤٨. @majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم @majnon1396 🌺ولادت جوادالائمه (ع)مبارک باد🌺 🍎گوشه ای از حیات نورانی آن امام(ع)🍎 محمد بن على بن موسى عليه السّلام (195 - 220 ه. ق)، ملقب به جواد، نهمين پيشواى شيعيان است. مدت امامت ایشان 17 سال است و با دو خليفه عباسى؛ «مأمون» (193 - 218) و «معتصم» (218 - 227) معاصر بوده‌اند.آن حضرت در مدینه به دنیا آمد.[در مورد تاریخ ولادت ایشان چیزی که مسلم است این است که آن حضرت در سال 195 هجری به دنیا آمد 💐خلاق وفضایل امام (ع)💐 نهمين پيشواى ما را به خاطر دست بخشنده و گستردگی جود و كرم، «جواد» مى‌خوانند. امام جواد علیه‌السلام‌ وقتی خبر بیماری کسی را می شنید، به عیادتش می شتافت و از او دلجویی می کرد. غذای امام جواد علیه السلام همانند جد بزرگوارش امیرمؤمنان علیه السلام خیلی ساده و به دور از تشریفات بود. ایشان همانند فقیران جامعه غذا می خورد و با دیگران هم غذا می شد. در بسيارى از احاديث آمده است كه آن‌حضرت از آنچه دردرون ضماير مردم مى‌گذشته و يا رويدادهايى كه در آينده براى آنها پيش‌ مى‌آمده، مطّلع بوده و از آنها خبر مى‌داده است. اين احاديث رساننده اين‌ مفهوم است كه‌ اين امامان بزرگوار از راه الهام يا به وسيله پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به خداى سبحان مرتبط بوده‌اند و از اين طريق، به گونه مستقيم، از منبع علم و معرفت سيراب‌ مى‌شدند؛ در حالى كه ساير مردم مثلاً از راه حواس و تجارب به علم ‌و دانش نايل مى‌آيند. در اینجا مواردی از جود و احسان حضرتش را به نظاره می‌ نشینیم: علی بن مهزیار می‌گوید که دیدم حضرت امام جواد علیه‌السلام نماز واجب و غیر واجب خود را در یک قبای خز طارونی به جای آورد و به من هم قبای خز دیگری بخشید و فرمود: «این لباس را هنگام نماز پوشیده‌ام» سپس به من فرمود: «ای علی! این لباسِ اهدایی را هنگام نماز خواندن بپوش.» «محمد بن سهل بن الیسع قمی» از افرادی است که به افتخار دریافت لباس متبرک از امام نهم علیه‌السلام نائل آمده است. او در این باره می‌گوید که من در شهر مکه، مجاور بودم. از آنجا به مدینه آمدم و به حضور حضرت جواد علیه‌السلام رسیدم. در نظر داشتم که از آن امام عالیقدر درخواست کنم که به من لباسی به عنوان تبرک عنایت کند؛ اما فرصت نشد و از محضرش خداحافظی کردم ... و از شهر مدینه منوره بیرون آمدم.در همین موقع که به راه افتاده بودم، پیکی از راه رسید. او لباسی را به همراه داشت که در بقچه‌ای پیچیده بود و از اهل کاروان درباره «محمد بن سهل قمی» می‌پرسید تا این که به من رسید و من را شناخت. به من گفت: «مولای تو (امام جواد( ع) این لباس را برایت هدیه فرستاده است. لباس‌های اعطایی امام علیه‌السلام دو لباس نرم و نازک بود. احمد بن محمد گفته است: «محمد بن سهل قمی» از دنیا رفت. من او را غسل دادم و در آن دو لباس اهدایی امام علیه‌السلام او را کفن کردم. 🌸میراث علمی امام(ع)🌸 كوتاه بودن عمر آن حضرت، سبب شد تا زمينۀ بسط روابط با شيعيانش كمتر به وجود آيد. در عين حال، علاوه بر مطالبى كه دربارۀ اصحاب و يا كتب آنها از امام جواد عليه السّلام روايت شده، بيش از دويست و بيست حديث پيرامون مسائل مختلف اسلامى از آن حضرت در دسترس ما قرار دارد. طبيعى چنان است كه در شرايط سياسى آن روز، نامه‌هاى زيادى از دست رفته باشد. نيز گفتنى است كه تعداد يكصد و بيست نفر، احاديث صادره از آن حضرت را روايت كرده‌اند. شيخ طوسى يكصد و سيزده تن از راويان حديث امام جواد عليه السّلام را برشمرده است. از اين مقدار حديث كه از آن امام نقل شده، مى‌توان به عظمت علمى و احاطه او بر مسائل فقهى، تفسيرى و عقيدتى و نيز دعا و مناجات پى برد، چنان كه در لابلاى كلمات قصار، زيبايى كه از آن حضرت بر جاى مانده، كمالات اخلاقى وى بخوبى نمودار است. 🌷ان شاءألله ازرهروان صادق ان امام (ع)باشیم🌷 @majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم @majnon1396 روزی راهبی با جمعی از مسیحیان به مسجد النبی (صلی الله علیه و آله و سلم)آمدند در حالیکه طلا و جواهر و اشیاء گرانبها بهمراه داشتند پس راهب رو کرد به جماعتی که در آنجا حضور داشتند ( أبوبکر نیز در بین جماعت بود )و سوال کرد "خلیفه ی نبی و امین او چه کسیست؟" پس جمعیت حاضر ، ابوبکر را نشان دادند ، پس راهب رو به ابوبکر کرده و پرسید نامت چیست؟ ابوبکر گفت ، نامم "عتیق" است راهب پرسید نام دیگرت چیست؟ابوبکر گفت نام دیگرم "صدیق" است راهب سوال کرد نام دیگری هم داری؟ ابو بکر گفت "نه هرگز" پس راهب گفت گمان کنم آنکه در پی او هستم شخص دیگریست.ابوبکر گفت دنبال چه هستی؟ راهب پاسخ داد من بهمراه جمعی از مسیحیان از روم آمدم و جواهر و اشیاء گرانبها بهمراه آوردیم و هدف ما این است که از خلیفه ی مسلمین چند سوال بپرسیم ، پس اگر توانست به سوالات ما پاسخ دهد تمام این هدایای ارزنده را به او میبخشیم تا بین مسلمانان قسمت کند و اگر نتوانست سوالات مارا پاسخ دهد اینجا را ترک کرده و به سرزمین خود باز میگردیم ابوبکر گفت سوالاتت را بپرس ، راهب گفت باید بمن امان نامه بدهی تا آزادانه سوالاتم را مطرح کنم و ابوبکر گفت در امانی ، پس سوالاتت را بپرس راهب سه سوالش را مطرح کرد: 1)ما هو الشئ الذی لیس لله؟ چه چیزاست که از آن خدا نیست؟ 2)ما هو شئ لیس عندالله؟ چه چیزاست که در نزد خدا نیست؟ 3)ما هو الشئ الذی لا یعلمه الله؟ آن چیست که خدا آن را نمیداند؟ پس ابوبکر پس از مکثی طولانی گفت باید از عمر کمک بخواهم ، پس بدنبال عمر فرستاد و راهب سوالاتش را مطرح کرد ، عمر که از پاسخ عاجز ماند پس بدنبال عثمان فرستاد و عثمان نیز از این سوالات جا خورد ، و جمعیت گفتند چه سوالیست که میپرسی؟خدا همه چیز دارد و همه چیز را میداند راهب خطاب به آن سه نفر(ابوبکر و عمر و عثمان)گفت این ها شیخ ها و مردان بزرگی هستند اما متأسفانه به خود مغرور شدند و قصد بازگشت به روم کرد سلمان فارسی که شاهد ماجرا بود بسرعت خود را به امام علی (ع) (أمیرالمؤمنین ع) رسانده و ماجرا را تعریف کرد و از امام خواست که به سرعت خودش را به آنجا برساند. پس امام علی ع بهمراه پسرانش امام حسن (ع )و امام حسین (ع )میان جمعیت حاضر و با احترام و تکبیر جماعت حاضر مواجه شدند ابوبکر خطاب به راهب گفت ، آنکه در جست و جویش هستی آمد ، پس هر سوالی داری از علی (ع) بپرس! راهب رو به امام علی (ع) کرده و پرسید نامت چیست؟ امام علی (ع) فرمودند نامم نزد یهودیان "الیا" نزد مسیحیان "ایلیا" نزد پدرم "علی" و نزد مادرم "حیدر" است پس راهب گفت ، نسبتت با نبی (ص) چیست؟ امام (ع )فرمود (او برادر و پسرعموى من است و نیز داماد او هستم) پس راهب گفت ، به عیسی بن مریم قسم که مقصود و گمشده ی من تو بودی پس به سوالاتم پاسخ بده و دوباره سوالاتش را مطرح کرد امام علی (ع) پاسخ دادند: آنچه خدا ندارد ، زن و فرزند است آنچه نزد خدا نیست ، ظلم است و آنچه خدا نمیداند ، شریک و همتا برای خود است (فإن ا لله تعالی أحد لیس له صاحبة و لا ولدا فلیس من الله ظلم لأحد و فإن الله لا یعلم شریکا فی الملک) پس راهب با شنیدن این پاسخها کمربندش را باز کرده و روی زمین انداخت ، امام علی ع را به سینه فشرد و بین دو چشم مبارکش را بوسید و گفت: "أشهد أن لا اله إلا الله و أن محمد رسول الله و أشهد أنک وصیه و خلیفته و أمین هذه الامة و معدن الحکمة" به درستی که نامت درتورات إلیا و در انجیل ایلیا و در قرآن علی و در کتابهای پیشین حیدر است ، پس براستی تو خلیفه ی بر حق پیامبری ص ، پس ماجرای تو با این قوم چیست؟ سپس تمام هدایا را به امام علی ع تقدیم کرد و امام در همانجا اموال را بین مسلمین قسمت کرد @majnon1396 نشر فضائل أمیرالمؤمنین (ع) توفيقيست كه نصيب هركسي نميشود. پیامبر(ص)فرمود:(هرکس فضائل امیرالمومنین علی ابن ابیطالب (ع)رادرمیان مردم نشردهد، (گناهان غیرحق الناس )اوبخشیده می شود. @majnon1396
باتویاحضرت معشوق چو زر میگردم درهوای حرمت زیر و زبر میگردم کفتر جلد حریم کاظمینم به جهان گر روم باز بدان،من به تو بر میگردم توجوادی ومنم درطلب کوی توام سرخوشم دوره حریم تو اگر میگردم ... شب میلادتو شد آمده ام بر دره تو سائلی هستم و دنبال خطر میگردم من گدایی درت رابه جهانی ندهم بال وپر ده ،که به درگاه توسرمیگردم توجوادی وکرم جلوه کند از دره تو کی دگر من ز پی یار دگرمیگردم 🔹
اي وجود لا محدد يا جواد اي حبيب ذات سرمد يا جواد جلوگاه رب اعلي در زمين اي فروغ حي سرمد يا جواد در بر كر و بيان نامت جواد در زمين نامت محمد يا جواد در مناجات شبت در سجده اي اي گل دادار امجد يا جواد اي جمال بي مثالت روي حق اي ز رويت ، لاله خيزد يا جواد برتر از عرش خدا شد كوي تو خاك پايت گشته مقصد يا جواد ورد اهل آسمانها نام تو حور و جنت از تو گويد يا جواد هر كه در سينه ندارد حب تو مي شود در نزد حق رد يا جواد آمدي جانم شده (مجنون )تو اي صفاتت گشته بي حد يا جواد 🔹
کرامت سائل صحن و سرایت گدایم برتو جود و عطایت صفای دل حریم باصفایت دوای دردمندان خاک پایت کند هرعاشقی مدح و ثنایت تمام ثروتم باشد ولایت جواد ابن الرضا هستم گدایت تمام حسن من عشق تو باشد شدم عبدتوودارولایت بود صبرورضا سجده کن تو رضای حق تعالی در رضایت به کل که صنع حق آیت تو هستی خداخود گوید از مدح و ثنایت نفس های تو بوی وحی دارد فدای آن کلام جان فضایت تویی ابن الرضا سلطان عشاق من مجنون غبارم در هوایت 🔹
بسم الله الرحمن الرحیم مدینه ازقدم توستاره باران شد مسیرکوچه ی معشوقه، ریسه بندان شد به صف شده همه ی اهل آسمان اینجا ملک به شکل بشر آمد و غزل‌خوان شد فضا سکوت دگرداردو سحراینجا هوای مستی و عاشق شدن نمایان شد به ازدحام ملائک، چه راه بندان است اگرگداتوبخواهی گدا فراوان شد لبش گزیده حسودان شهر از حسرت به انتهای همین کوچه‌ها پریشان شد زکوچه های مدینه بشارتی برپاست ترانه خوان لبِ قلمان وجمله حور ان شد به حَد ِ ومرزجنون ‌آمد ورسید اینجا برای عشق رخ ماه توپریشان شد ،هوا هوای جنون است،درزمین اینجا بپای ، حضرت ابن الرضا گل‌افشان شد فضا فضای تهیَّت نفس به سینه گرفت فقط طنینِ صدا، آیه‌های قرآن شد به رفت و آمد قدّوسیان نظرکردم که رفت هر غم و غصه، و عشق ارزان شد ‌وزیده درسحرما،نسیم بادصبا حضور ه یک نظراو، به کوی جانان شد مرانظرتونمودی به میزبانی خود که مور مستحق خانه‌ی سلیمان شد طرب بپا همه میخانه‌ها شده آباد زمقدمت بت و بتخانه وه که، ویران شد دوصداقاقی ویاس از بهشت آوردند زمقدمت همه کوچه ها گلستان شد جلوس کرده تمامی انبیا اینجا طبیب آمده گویا که، وقت درمان شد ملک دوباره ز عرشِ برین زمین آمد بپای مقدم تو بینِ شهر حیران شد خبر رسیده که آمد جواد آل علی بوقت آمدنش فرش، باغِ رضوان شد جواد روشنی آورد با قدم‌هایش تمامِ تیرگیِ محض، رو به پایان شد به عشق مقدم تویاجوادآل الله امامِ هشتم شیعه رضاچه، خندان شد تمام جلوه ی حق در رخش هویدا شد بپای اهل نظر جلوه اش نمایان شد ببین که پرده به رویش گشوده صدزهره به خانه روی گل فاطمه درخشان شد جوادهستی وحاتم گدای کوی تو همیشه سفره‌ی ما پهن از کریمان شد جوادهستی وهر نیمه شب شبیه علی بپای سفره‌ی خالیِ مستمندان شد جوادهستی و(مجنون)به درگهت هستم خلاصه خانه‌ی تو مجمعِ محبان شد 🔹
جواد گشته قلبم بارگاهت یاجواد... سائل لطف اِلاهت یاجواد دلبره من دیده بر عالم گشود غرق نورآن زادگاهت یاجواد صورت ماهت بِقَدری دلرباست، مَه خجل از روی ماهت یاجواد ماه واخترمحو رویت گشته و... مِهر، محتاجِ نگاهت یاجواد شدغبار دیدهٔ حور و ملک... توتیا ازِ خاکِ راهت یاجواد امشب ایدل توجلالش را ببین ماخَلق یکجا سپاهت یاجواد هرکسی سرمست رخسارت شده روز محشر در پناهت یاجواد هرکسی شدعاشق رخساره تو دیده حسن پـادشاهت یاجواد عالم ازرخساره ات پیداشده آخرت هم دلبخواهت یاجواد عاشقان بـاوفـایِ درگهت... شادمان از عزّ و جاهت یاجواد عالم دنیا همه(مجنون)توست نوکری در پیشگاهت یاجواد 🔹
بسم الله الرحمن الرحیم @majnon1396 💎مرحوم مجلسی در کتاب بحارالانوار می نویسد: محمّد بن حسان از علی بن خالد که زیدی مذهب بود نقل کرد که گفت: من در سامرا بودم که شنیدم مردی را با غل و زنجیر از اطراف شام آورده اند و در اینجا زندانی است! می‌گفتند: او ادعای نبوت کرده! به نگهبانان مراجعه کردم و از آنها اجازه گرفته پیش آن مرد رفتم و دیدم مرد فهمیده ایست. گفتم: جریان چه بود؟ چرا زندانی شدی؟ گفت: من در شام در محلی که معروف به رأس الحسین بن علی بن ابی طالب علیهم السلام است، به عبادت و راز و نیاز با پروردگار خود اشتغال داشتم. یک روز که مشغول عبادت بودم، ناگاه شخصی جلوی من ایستاده و گفت: حرکت کن برویم! من با ایشان رفتم و یک مرتبه دیدم در مسجد کوفه هستم! فرمود: این مسجد را می‌شناسی؟ عرض کردم: بلی مسجد کوفه است؛ ایشان نماز خواند. من هم خواندم. چیزی نگذشت که دیدم در مسجد مدینه هستم، باز با هم نماز خواندیم و بر پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله صلوات فرستاد و زیارت کرد. در این بین دیدم در مکه هستیم! در خدمت آن آقا تمام مراسم زیارت خانه خدا را انجام دادم و بعد متوجه شدم که در محل قبلی خود در شام هستم و آن آقا رفت. گفت: سال بعد، ایام حج که رسید، دیدم آن شخص آمد و تمام کارهای سال گذشته را انجام دادیم. همین که از اعمال مکه فارغ شدیم و مرا به شام برگرداند، تا خواست از من جدا شود، عرض کردم تو را قسم به آن خدایی که چنین قدرتی در اختیارت گذاشته، بگو ببینم شما که هستی؟ مدتی سر به زیر انداخت و سپس سر برداشته نگاهی به من کرد و فرمود: من محمّد بن علی بن موسی هستم. این جریان منتشر شد تا به گوش محمّد بن عبد الملک زیات (وزیر معتصم) رسید. مأموری فرستاد تا مرا در غل و زنجیر کرده به عراق آوردند و چنان که می‌بینی، زندانی هستم. به او گفتم: خوب است تو اصل داستان و جریان خود را برای محمّد بن عبد الملک بنویسی. گفت: به چه وسیله این کار را بکنم؟ من برایش کاغذ و قلم آوردم و او داستان خود را برای محمّد بن عبد الملک نوشت. محمّد بن عبد الملک در زیر همان نامه نوشته بود: به همان کسی که تو را در یک شب از شام به کوفه و از کوفه به مدینه و از آنجا تا مکه برد و بعد برگرداند، بگو از زندان هم به جای اولت برگرداند. علی بن خالد می‌گوید: از وضع او ناراحت شدم و دلم به حالش سوخت. گفتم: صبر کن تا ببینی چه می‌شود. ولی یک روز صبح که رفتم از حالش جویا شوم، دیدم سربازان و نگهبانان و زندانبانان و گروهی از اطرافیان این طرف و آن طرف را می‌گردند، پرسیدم: چه خبر است؟ گفتند: آن مردی که از شام آورده بودند و ادعای نبوت کرده بود، از دیشب گم شده و نمی دانیم به زمین فرو رفته یا او را کبوتری به آسمان برده! @majnon1396 🔹مرحوم مجلسی می گوید: علی بن خالد چنانچه توضیح دادیم قبلا زیدی مذهب بود و پس از این جریان امامی و با اعتقادی کامل شیعه شد. 📖بصائر الدرجات،ص ۴۰۲ 📖اعلام الوری،ص۳۴۲ 📖ارشاد،ص۲۰۵ 📖بحارالانوار،ج۵۰،ص۴۶،ح۳ ➡️ @majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم @majnon1396 📜مناظره.قاضی القضات عباسیون با امام جواد (علیه السلام).🌺🍃 ⚡️يحيى بن اکثم به درخواست مأمون عباسی (لعنت الله علیه) برای مناظره علمی و در نهایت شکست آقا امام جواد (علیه السلام) انتخاب شد. محفلی با حضور جمعی از علماء و مشایخ تدارک شد و يحيى سؤال کرد؛ حکم شخصى كه مُحرِم بوده و در آن حال حيوانى را شکار نموده چیست؟ ⚡️امام (علیه السلام) فرمودند؛ ① شكار را خارج از حرم صید کرده يا در حرم؟ ② آیا از حرام‌بودن شكار در حال احرام، آگاه بوده يا نمی‌دانسته؟ ③ از روی عمد كشته يا تصادفاً؟ ④ این شخص آزاد بوده يا برده؟ ⑤ این شخص صغير بوده يا بالغ؟ ⑥ دفعه اول‌ش بوده یا عادت او به صید است؟ ⑦ این صید، از پرندگان بوده يا غير پرنده؟ ⑧ از جانوران كوچک بوده يا حیوانات بزرگ؟ ⑨ آیا کماکان بازهم قصد شکار دارد یا از كرده خود پشيمان است؟ ⑩ در شب حیوان را شكار كرده يا در روز؟ ⑪ در احرامِ عُمره بوده يا احرامِ حج؟ با شنیدن فروعات مسئله، آثار شکست در چهره یحیی بن اکثم آشکار شد و زبانش به لکنت افتاد و حضار همه متعجب و عاجز از پاسخ شدند، سپس امام (علیه السلام) تک تک فروعات را شرح فرمودند. 📚 منابع؛ تحف العقول، ص ٤۵۲. وسائل الشیعة، ج ۱٣، ص ١٤. بحار الانوار، ج ۹۶، ص ۱٤٨. @majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم @majnon1396 _برای گرفتن حاجت ازآقاامام جوادالائمه نماز امام جواد (ع) دو رکعت است که در هر رکعت حمد یک مرتبه و توحید هفتاد مرتبه خوانده میشود. سید بن طاووس در جمال الاسبوع برای هریک از ائمه علیهم السلام نمازی با دعا ذکر نمودهاست. دعای بعد از پایان نماز جواد الائمه به شرح زیر میباشد: اللَّهُمَّ رَبَّ الْأَرْوَاحِ الْفَانِیَةِ وَ الْأَجْسَادِ الْبَالِیَةِ ای خدای آفریننده روحهایی که از جهان فانی رفته و بدنهای کهنه پوسیده شده أَسْأَلُکَ بِطَاعَةِ الْأَرْوَاحِ الرَّاجِعَةِ إِلَی أَجْسَادِهَا (أَحِبَّائِهَا) درخواست می‏ کنم به طاعت روحهایی که به امر تو به بدن باز می ‏گردند وَ بِطَاعَةِ الْأَجْسَادِ الْمُلْتَئِمَةِ بِعُرُوقِهَا وَ بِکَلِمَتِکَ النَّافِذَةِ بَیْنَهُمْ‏ و به طاعت بدنهایی که پس از تفرق با عروق و اعضاء همه ملتئم و مجموع می‏گردند و به امر نافذ تو میان آنها وَ أَخْذِکَ الْحَقَّ مِنْهُمْ وَ الْخَلاَئِقُ بَیْنَ یَدَیْکَ یَنْتَظِرُونَ فَصْلَ قَضَائِکَ‏ و به آن حقی که تو از همه باز خواهی گرفت در حالی که خلایق در پیشگاه حضور تو منتظر حکم تو وَ یَرْجُونَ رَحْمَتَکَ وَ یَخَافُونَ عِقَابَکَ‏ و امیدوار رحمت تو و ترسان از عقاب تواند @majnon1396 صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ درود فرست بر محمد و آل محمد
بسم الله الرحمن الرحیم حسرت زده زان جرعه نگاه تو جوادم عمریست که من گرم پناه تو جوادم دنیا همه بند است به آن گوشه ی چشمت عقبی پی آن طَرفِ کلاه تو جوادم درصحن وسرای تودلم حال دگرداشت زیر عَلَم سبز و سیاه تو جوادم از لحن عراقی و حجازی تو مستم مدهوشِ رجز های سه گاه تو جوادم دل می بَرَد ازمابخداخنده ی نازت عمریست گدا ی رخ ماه تو جوادم روزی اگَرَت از عطش و عشق بپرسند با آن جگرپاره، گواه تو جوادم ما تشنه ی عشقیم از آن چشم سیاهت مست نگه گاه به گاه تو جوادم با لشکری از ناله به پابوس تو آئیم سرباز شهیدان سپاه تو جوادم دیدم چه بلند است به تکرار ملائک من مستحق عزّت و جاه تو جوادم (مجنون)سرای توام، ای حضرت والا بادیده ی خود چشم به راه تو جوادم ✅ @majnon1396