ها می گریستند، تا آن که اشـک چـشمانشان خشک شد. روزی دید یکی از زنان خدمتکار گریه می کند، در حالی که اشک هایش جاری است. به او گفت: چرا در بین ما تنها اشک تو جاری است؟ پاسخ داد: من مقداری سویق خورده ام. او وقتی ایـن مـطلب را شـنید، دستور داد طعام و سویق بیاورند. هـمگی خـوردند و گـفت: با این کار می خواهیم قدرت گریه بر امام حسین(ع) پیدا کنیم.
این امور را نمی توان صرف بروز عواطف دانست؛ اگرچه خالی از آن هـم نـیست. چـنین نوعی از اقامۀ عزا، در جامعه و اتفاقات پیرامون آن، اثری شـگرف دارد و حـضرت(ع) بار رسالت بعد از کربلا را با جان و دل به دوش کشیده است.
در روایتی این گونه نقل شده است:
... وَ أُهْدِیَ إِلَی اَلْکَلْبِیَّةِ جُونٌ لِتَسْتَعِینَ بـِهَا عـَلَی مـَأْتَمِ اَلْحُسَیْنِ. فَلَمَّا رَأَتِ اَلْجُونَ قَالَتْ: مَا هَذِهِ؟ قَالُوا هَدِیَّةٌ أَهْدَاهَا فـُلاَنٌ لِتَسْتَعِینِی بِهَا عَلَی مَأْتَمِ اَلْحسین(ع)، فَقَالَتْ: لَسْنَا فِی عُرْسٍ فَمَا نَصْنَعُ بِهَا؟ ثُمَّ أَمَرَتْ بِهِنَّ، فَأُخْرِجْنَ مِنَ اَلدَّارِ، فَلَمَّا خـَرَجْنَ مـِنَ اَلدَّارِ لَمـْ یُحَسَّ لَهُنَّ حِسٌّ کَأَنَّمَا طِرْنَ بَیْنَ اَلسَّمَاءِ وَ اَلْأَرْضِ، وَ لَمْ یُرَ لَهـُنَّ بـَعْدَ خُرُوجِهِنَّ مِنَ اَلدَّارِ أَثَرٌ؛ (محلاتی، بی تا: 3/ 316؛ مجلسی، 1403: 45/ باب 39. کلینی، بی تا: 2/368، ح9)
روزی نزد حضرت رباب، ظرف عطر یا مـرغ بـریانی آوردنـد تا به وسیله آن در عزای امام حسین(ع) استعانت بجوید. هنگامی که چـشم حـضرت رباب(ع) به آن ظرف افتاد، فرمود: این چیست؟ عرضه داشتند: هدیه ای است که فلانی فرستاده تا شـما بـه وسـیله آن در عزای امام حسین(ع) استعانت بجویید. فرمود: ما که مشغول عروسی نیستیم! اینها به درد مـا نـمی خورد. سپس به آن بانوان دستور داد آنها از خانه خارج شوند. وقتی خارج شدند، اثری از آنـها احـساس نـشد، گویی در میان آسمان و زمین پرواز کردند و هنگامی که خارج شدند اثری به جای ننهادند.
تـخریب خـانۀ رباب در مدینه
سعید بن عاص - والی یزید در مدینه - وقتی خبر شهادت امام حسین(ع) را شـنید، خـانه های حـضرت علی(ع)، عقیل و رباب - همسر امام حسین(ع) - را در مدینه خراب کرد (قاضی نعمانی، 1404: 3/ 269).
زندگی رباب(ع) پس از امـام حسین(ع)
حضرت رباب(ع) بعد از شهادت امام حسین(ع) یک سال بیشتر زنده نماند و در سـال 62 هـجری از دنـیا رفت. آن حضرت این مدت را در کمال ناراحتی و اندوه زیست و هرگز از آفتاب به زیر سقف یا سـایه نـرفت تـا این که بدنش فرسوده شد و از فرط اندوه و غصه از دنیا رفت (فرهادمیرزا، 1363: 2/ 653؛ خراسانی، بـی تا: 243؛ امـین، 1403: 6/ 449؛ شوشتری، 1415: 12/ 255-256؛ ابن اثیر، 1399: 4، 88؛ ابن کثیر، 1413: 8، 229؛ قمی، 1421: 340؛ ابن جوزی، 1426: 238؛ امین، 1996: 171).
گویا وی پس از آن که به چشم خود بدن مطهر امام حسین(ع) را بـرهنه در مـقابل آفتاب دید، با خود عهد کرد در سایه زندگی نکند؛ چنان که نقل شـده اسـت هنگامی که حضرت زینب(ع) از او خواست همراه دیـگر بـانوان بـه زیر سقف و سایه بیاید و عزاداری کند، نـپذیرفت و فـرمود: « از هنگامی که دیدم جسم آقای من حسین زیر حرارت خورشید است، با خـودم عـهده کرده ام تا هنگامی که زنـده هـستم زیر سـایه نـروم» (قـمی، بی تا: 1/ 464).
وفات حضرت رباب(ع)
روز وفات حـضرت رباب(ع) مشخص نیست، ولی قدر مسلّم تا یک سال بعد از شهادت حضرت سیدالشهدا(ع) حـیات داشـت (محلاتی، بی تا: 3، 313).
حضرت رباب(ع) پس از بازگشت بـه مدینه، در آن جا مجلس عـزا بـرپا می ساخت و زنان نزد او جمع مـی شدند. آنـان آن قدر می گریستند که چشمانشان مانند کاسۀ خون می شد (حائری مازندرانی، بی تا: ج2، 198؛ موسوی زنـجانی، بـی تا: 405؛ جمعی از محققان، بی تا: 3/ 827).
ابن کـثیر در کـتاب خـود می نویسد:
رباب دخـتر انـیف و همسر امام حسین(ع) در سـال 62 هـجری قمری از دنیا رحلت فرمود. (ابن کثیر، 1413: 8/ 217)
سید محسن امین نیز سال وفات رباب(ع) را ۶۲ هجری - یـعنی یـک سال پس از عاشورا - ذکر کرده است (امـین، 1403: 6، 449).
نـتیجه گیری
ربـاب دخـتر امـرءالقیس بن عدی، همسر سـیدالشهدا(ع) و مادر سکینه و علی اصغر (عبدالله ) بوده است. محبت حضرت سیدالشهدا(ع) به این بانوی بزرگوار بـه سـبب شخصیت کم نظیرش بود و از آن جایی که رباب(ع) عـظمت و مـقام والای ابـاعبدلله (ع) را درک کرده بود،خـود را خـادم و کنیز اهل بیت (ع) می دانست. او در واقعۀ کربلا تنها زنی از همسران امام حسین(ع) به شمار می رفت که با او هـمراه بـود. او گـام به گام با امام حسین(ع) حرکت مـی کرد و بـه هـمراه آنـ حـضرت در سـفر کربلا تمامی مصیبت ها و رنج ها را تحمل کرد. این بانوی عاشورایی همراه با سایر اهل بیت(ع) مصائب کربلا و اسارت شام را به شکلی نیکو تحمل کردد. او به همراه اسیران بـه شام رفت؛ سپس به مدینه بازگشت و به مدت یک سال برای س
ری می کرد. او به یاد شب گذشته می افتاد که چگونه عـلی اصغر(ع) با لبانی تشنه درون گهواره بـه خـواب فرو رفـته بـود کـه ناگاه از پشت خیمۀ نیم سوخته صدای گـریه و شـیونی جان سوز بلند شد.
زینب(ع) با شتاب از خیمه بیرون دوید. دید رباب گـریه مـی کند و اشک می ریزد. زینب(ع) خطاب به رباب(ع) فرمود: ای بانو! ما بـاید بـه خاطر کودکان و بچه ها آرامش خـود را حـفظ کنیم. رباب(ع) عرض کرد: امروز عصر به ما آب دادند. سینۀ من پر از شیر شـده، امـّا علی اصغر تشنه لب کجاست کـه از ایـن شـیر بیاشامد؟ (اسماعیلی یزدی، بـی تا: 637).
رسـالت حضرت رباب(ع) پس از واقـعۀ کـربلا
به نقل از مورخان، حضرت رباب(ع)، در سفر کربلا حضور داشت و همراه اسیران به شام رفـت. سـپس به مدینه باز گشت و به مـدّت یـک سال بـرای سـید الشـهدا(ع) عزاداری کرد و مرثیه هایی نـیز در سوگ آن حضرت سرود. وی خواستگارانی از اشراف و بزرگان قریش را ردّ کرد و حاضر نشد با کسی ازدواج کند (ابـن اثـیر، 1399: ۴/ ۸۸). رباب(ع) در سوگ اباعبداللّه(ع) پیوسته گریان بـود و زیـر سـایه نـمی رفت. از فـرط گریه و اندوه بـر شـهادت حسین(ع) یک سال بعد - در سال 62 هجری - جان باخت. (ابن اثیر، 1399: 4/ 88 ).
برخی برای امام حسین(ع) همسر دیـگری نـقل کـرده اند که فرزند خود به نام محسن را نـزدیک شـهر حـلب، در مـکانی بـه نـام جوشن - که معدن مسی در آن بود - سقط کرد. احتمال دارد این همسر، یکی از همان همسرانی باشد که به آنها اشاره شد. حموی در معجم البلدان گفته است:
جوشن، کوهی در طـرف غربی حلب است. هنگامی که اسرای اهل بیت(ع) را از آن جا عبور دادند، همسر امام حسین - که باردار بود - از آنان طلب آب و غذا کرد. ایشان به او ناسزا گفتند و از آب و نان منع کردند. آن زن آنـها را نـفرین کرد و آن معدن از کار افتاد و آن مکان، به مشهد السقط و مشهد الدکة معروف شد. (حموی، 1995: 2/ 186)
آن چه زوایای کوچکی از آن تا بدین جای نوشتار روشن شد، عهده داری وظیفه ای خطیر برای بقای آثار حرکت سـیدالشهدا(ع) اسـت، اگرچه این رسالت، از اتفاقاتِ معلول مسائلِ عاطفی و روانی جدا نیست؛ بدین معنا که آن چه در عملکرد این بزرگ بانوی اسلام پس از واقعۀ کربلا دیده شـده اسـت را نه می توان منحصر در جنبه روشـن گری و فـریاد ظلم ستیزی و نه منحصر در جنبه ابزار عواطف طبیعی بین افراد دانست؛ بلکه این دو جهت توأم با یکدیگر در سیرۀ حضرت رباب(ع) موجود است. بنابراین نمی توان از خـطبه خوانی، مـدیحه سرایی و عزاداری کردن حضرت رباب(ع) بـه سادگی گذشت و آن را منحصراً در قالبی نمادین، عاطفی و خالی از رسالت الهی دانست.
از جمله اموری که در قضایای بعد از عاشورا، نمودی ویژه دارد، سوگواری شدید حضرت رباب(ع) است.
عزاداری یا اقامت در کنار قبر امـام حسین(ع)
بنابر نقل برخی کتاب های تاریخی، رباب پس از بازگشت از شام، به مدت یک سال به تنهایی بر سر قبر امام حسین(ع) ماند و عزاداری کرد و سپس به مدینه بازگشت و در حالی که از شهادت آن حـضرت بـسیار ناراحت و غـمگین بود، از دنیا رفت (ابن اثیر، 1399: 4/ 88). در ماندن این بانوی مکرمه در کربلا، جای هیچ گونه استبعادی نیست؛ زیرا در آن روزگار، چنین کـاری به ویژه نزد زن های باوفا معمول بوده است، همان گونه که فاطمه پس از وفـات هـمسرش حـسن مثنی فرزند امام حسن مجتبی (ع) تا یک سال در کنار قبرش چادر زد و عزاداری کرد (قمی، 1421: 1/ 256). این سخن را شـیخ مـفید و بسیاری از دیگر عالمان شیعی نیز نقل کرده اند؛ امّا شیخ کلینی از امام صادق(ع) نـقل مـی کند کـه آن بانو برای امام حسین(ع) یک سال عزاداری کرد، نه یک سال اقامت، و سپس از دنیا رفـت.
برخی نویسندگان از این روایت استفاده کرده اند که رباب مجلس عزا را در مدینه برپا کـرده است نه بر سـر مـزار امام حسین(ع). افزون بر این، در منابع تاریخی آمده است که امام سجاد (ع) اجازه نمی داد رباب یک سال در آن سرزمین تنها بماند. خود آن بانو نیز به چنین کاری اقدام نمی کرد.
عزاداری عجیب رباب(ع)
امام صادق(ع) فرمود:
لَمَّا قُتِلَ الْحُسَینُ(ع) أَقَامَتِ امْرَأَتُهُ الْکلْبِیةُ عَلَیهِ مَأْتَماً وَ بَکتْ وَ بَکینَ النِّسَاءُ وَ الْخَدَمُ حَتَّی جَفَّتْ دُمُوعُهُنَّ وَ ذَهَبَتْ فَبَینَا هِی کذَلِک إِذَا رَأَتْ جَارِیةً مِنْ جَوَارِیهَا تَبْکی وَ دُمُوعُهَا تَسِیلُ فَدَعَتْهَا فَقَالَتْ لَهـَا مـَا لَک أَنْتِ مِنْ بَینِنَا تَسِیلُ دُمُوعُک قَالَتْ إِنِّی لَمَّا أَصَابَنِی الْجَهْدُ شَرِبْتُ شَرْبَةَ سَوِیقٍ قَالَ فَأَمَرَتْ بِالطَّعَامِ وَ الْأَسْوِقَةِ فَأَکلَتْ وَ شَرِبَتْ وَ أَطْعَمَتْ وَ سَقَتْ وَ قَالَتْ إِنَّمَا نُرِیدُ بِذَلِک أَنْ نَتَقَوَّی عَلَی الْبُکاءِ عـَلَی الْحـُسَینِ(ع)؛ (کلینی، بی تا: 1/466، باب مولد الحسین بن علی(ع)، ح9)
هنگامی که امام حسین(ع) شهید شد، همسرش از قبیلۀ کلبی برایش مجلس ماتم و عزا گرفت و خودش همراه زنان و خادم
عنوی حضرت سیدالشهدا(ع) با حضرت رباب(ع) است.
با اشاره به آن چه از صحبت های امام حسین(ع) نقل شده و در تاریخ آمده اسـت، مـی توان گفت: از این سخنان بـه خـوبی فهمیده می شود که امام حسین(ع)، رباب را به عنوان محرم دل و رفیق خود در کربلا به همراه داشت.
محبت رباب به امام حسین(ع)
حضرت رباب(ع) بانویی بامعرفت بود و امام حسین(ع) عظمت خاصی در قـلب او داشـت. در این باره چند فراز تاریخی وجود دارد:
الف) هنگامی که حضرت رباب(ع) به مدینه بازگشت، عده ای از بزرگان و اشراف قریش از او خواستگاری کردند؛ ولی ایشان نپذیرفت و فرمود:
لایَکُون لی حمو بَعدَ رَسُولِ الله؛
بعد از رسول الله(ص) هرگز پدر شوهری نـمی گیرم.
ب) اشـعاری که ربـاب پس از کربلا برای همسرش امام حسین(ع) سروده، نشانه ای از اوج محبت اوست؛ آن جا که گفته است:
إنّ الذی کانَ نوراً یـُستَضاءُ به
فی کَربلاء قتیل غیرُ مَدفونِ
سِبطُ النبی جَزاکَ اللّه صالِحة
عـَنّا و جـُنّبتَ خـُسرانَ المَوازین[4]
(فرهادمیرزا، 1363: 2/ 653؛ خراسانی، بی تا: 243؛ قمی، 1421: 340؛ رسولی محلاتی،1412: 516-517؛ برّی، 1361: 46-47؛ امیــن، 1403: 1/ 622؛ محلاتی، بی تا: 3/ 316 )
انشای این گونه اشعار، حاکی از اوجـ معرفت و سرسپردگی شاعر نسبت به مقام ولایت است؛ گویی این ارادت و دلبستگی به ولیّ خدا در ذرات کالبد او رسوخ کرده باشد.
ج) در احوالات حضرت رباب(ع) در مجلس عبیدالله بن زیاد، این گونه بیان کرده اند که چون نـگاه حـضرت رباب به سر مقدس امام حسین(ع) افتاد، بی تاب شد. سر را در بغل گرفت و بوسید و در کنار خود نهاد و نوحه سرایی کرد و این اشعار را خواند:
وا حُسَیناهُ فَلا نَسیتُ حُسَیناً
اَقصَدَتهُ اَسِنَّةُ الاَعداءِ
غادَرُوهُ بـِکَربَلا صـَریعاً
لا سَقَی الله جانِبیَ الکَربَلاء[5]
(فرهاد میرزا، 1363: 2/ 650 و653؛ قـمی، بـی تا: 1، 464؛ قمی، 1421: 340 و 257؛ ابن جوزی، 1426: 233؛ موسوی مقرّم، 1366: 424- 425؛ حائری، بی تا: 2، 110؛ امین، 1996: 170- 171؛ امین، 1403: 1/ 622؛ ری شهری، ۱۳۸۸: 1/ 292-293)
رباب(ع) با سروردن همین دو بیت شعر، رویداد کربلا را تبیین کرد و راه تحریف را بر دشمنان بست.
فرزندان
رباب(ع) دو فرزند از امام حسین(ع) داشـت؛ یـکی سـکینه و دیگری عبداللّه. عبداللّه (علی اصـغر)(ع) کـه در روز عـاشورا، در حالی که کودکی بیش نبود، در آغوش پدرش به شهادت رسید (مفید، 1388: ۲/ ۱۳۵ ).
حضور در کربلا
بر اساس شواهد نقل شده، رباب(ع) در کربلا حضور داشـت و هـمراه اسـیران به شام رفت. گفته شده است که او شـهادت عـلی اصغر(ع) در آغوش پدر را نظاره گر بود (سماوی، 1341: 223؛ امین، ۱۴۲۱: 6/ 449). ابن کثیر دمشقی می گوید:
او در کربلا همراه حسین(ع) بود و هنگامی که حسین کشته شـد، بـسیار بـی تابی می کرد. (ابن کثیر، 1413: 8/ 229)
دوری از لذایذ دنیوی نیز بخشی دیگر از اموری اسـت که در سیره حضرت رباب(ع) به چشم می خورد (محمدی ری شهری، ۱۳۸۸: 1، 292-293).
اوج صبوری حضرت رباب(ع) در واقعه کربلا
وقتی حرمله را به نـزد مـختار بـردند، مختار از او پرسید: ای ملعون! هیچ وقت در کربلا دلت به حال امام حسین(ع) نسوخت؟ گـفت: آری! پس از شـهادت علی اصغر، هنگامی که حسین به خیمه ها برگشت، طفل کشتۀ خود را زیر عبا گرفته بود. در این وقـت دیـدم کـه زنی مجلله چادر به سر و نقاب به صورت بیرون خیمه ها ایستاده، گـویا مـادر آن طفل شیرخوار بود. همین که چشم حسین به مادر او افتاد، برگشت و چند دقیقه ای تـأمل کـرد؛ سـپس به سوی خیمه آمد، باز خجالت کشید و برگشت و این حرکت را سه بار ادامه داد. مختار گـفت: آخـر چه شد؟ گفت: بالأخره حسین از مرکب به زیر آمد و گودالی کند و طفل را در آن دفن کـرد. (اسـماعیلی یـزدی، بی تا: 547).
صدرالدین واعظ قزوینی در این باره می گوید:
امام حسین(ع) قنداقۀ علی اصغر را به خون آغشته کـرد و سـپس آن را دفن نمود. (واعظ قزوینی، بی تا: 2/ 103)
در شب یازدهم محرم، حضرت زینب(ع) شام غریبانی داشـت؛ از یـک سـو برادران و فرزندان و خاندان خود را می دید که با پیکرهای آغشته به خون بر روی زمین گرم کـربلا افـتاده اند و از سوی دیگر، شاهد صدای ضجه و شیون کودکان و زنان داغ دار بود که هـمگی در غـم از دسـت دادن عزیزانشان مویه سر داده بودند. از سویی دیگر نیز به خیمۀ نیم سوختۀ امام سجاد(ع) می نگریست کـه حـضرت بـا تنی تب دار در درون آن افتاده بود.
سکینه سراغ پدر را می گرفت؛ رباب(ع) به فکر اصغر خـود در خـیمه ای نیم سوخته لالایی می خواند، امّا کوفیان حتی گهوارۀ خالی علی اصغر را نیز برای رباب نگذاشته بودند و آن را بـه غـارت برده بودند.
در شب یازدهم، کودکان امام حسین(ع) همگی در درون خیمه ای نیم سوخته جـمع شـده و به یاد طفل شش ماهۀ رباب بودند. رقـیه بـه یـاد برادر نازنینش اشک می ریخت. او به یاد خـنده های شـیرین علی اصغر(ع) می افتاد و از دل، شیون و زا
ید الشهدا(ع) عزاداری کرد و مرثیه هایی نیز در سوگ آن حضرت سرود. رباب(ع) پس از بازگشت کاروان اسرا از کربلا با اجازه از حضرت سجاد(ع) هـمراه بـا برخی از کنیزان در کربلا ماند و به عزاداری پرداخت و بعد از یک سال به امر امام چهارم به مدینه بازگشت. وی به سبب محبتی که به امام حسین(ع) داشت، پیوسته در سوگ ابـاعبدالله(ع) گـریان بود؛ به طوری که از فرط گریه و اندوه بر شهادت حسین(ع)، یک سال بعد (در سال۶۲ هجری ) جان باخت.
ایشان از شایسته ترین زنان عصر خویش بـوده اسـت. شخصیت والای او باعث شد عده ای از اشـراف قـریش، پس از شهادت امام، از وی خواستگاری کنند که هرگز نپذیرفت. از حضرت رباب، مادر حضرت علی اصغر(ع) و حضرت سکینه(ع) که داغ نوزاد خود را به آن صورت دردناک دید، چـیزی بـه عنوان ضجه زدن و بی تابی کردن در از دسـت دادن فـرزندش به ثبت نرسیده است. این رفتار، نشان دهندۀ بصیرت بانو رباب است که وقتی امام حسین(ع) آن همه سختی و داغ را تحمل می کرد، با عواطف مادرانه و شیون و ناله سر دادن خود، موجب منقلب شدن امـام (ع) نـشد.
منابع
- ابن اثیر (1399ق)، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر.
- ابن جوزی، ابوالفرج عبدالرحمن (1426ق)، تذکرةالخواص، قم، چاپ حسین تقی زاده.
- ابن عساکر، ابوالقاسم علی بن حسن بن هبة الله شافعی دمشقی (بی تا)، تاریخ دمشق، بیروت، دارالفـکر.
- ابـن قتیبه، عبدالله (1960 م)، المـعارف، به کوشش: ثروت عکاشه، قاهره، بی نا.
- ابن کثیر، ابو الفداء عمادالدین اسماعیل (1413ق)، البدایة و النهایة، بیروت، دار احیاءالتراث العربی.
- ابـن منصور، نعمان بن محمد (1404ق)، شرح الاخبار، قم، المطبعة السید الشهداء.
- عسقلانی، ابن حجر (1415ق)، الاصـابة فـی تـمیز الصحابة، بی جا، بی نا.
- اسماعیلی یزدی، عباس (بی تا)، سحاب رحمت، قم، مسجد مقدس جمکران.
- اصفهانی، ابوالفرج (1372ش)، مقاتل الطـالبیین، تـحقیق: سید احمد صقر، قم، شریف رضی.
- امین، سید محسن (1403ق)، اعیان الشیعه، بیروت، دارالتعارف للمـطبوعات.
- ------------------ (1996م)، لواعـج الاشـجان فی مقتل الحسین(ع)، تحقیق: سیدحسن امین، بیروت، دارالامیر.
- برّی (1361ش)، جوهره در نسب و شرح احوال علی و آل او، تـهران، مؤسسه انتشارات امیرکبیر.
- بلاذری (1394ق)، انساب الاشراف، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات.
- تستری (شوشتری)، مـحمدتقی (1415ق)، قاموس الرجال، قم، مـؤسسه انـتشارات اسلامی.
- جمعی از محققان (بی تا)، موسوعه امام حسین(ع)، دفتر انتشارات کمک آموزشی.
- حائری، سیدعبدالمجید (بی تا)، ذخیرةالدارین، چاپ نجف اشرف.
- حائری، شیخ محمدمهدی (بی تا)، معالی السبطین، بیروت، مؤسسة النعمان.
- حموی، یاقوت بن عـبدالله (1995 م)، معجم البلدان، ترجمه: عبدالحمید آیتی، انتشارات سروش.
- خراسانی بیرجندی، محمدباقر (1376ش)، کتاب فروشی اسلامیه، بی جا، بی نا.
- خراسانی، محمدهاشم (بی تا)، منتخب التواریخ، کتاب فروشی محمدحسن علمی.
- رسولی محلاتی، سیدهاشم (1412ق)، زندگانی امام حسین(ع)، انتشارات علمیه اسلامیه.
- سـماوی، مـحمد بن طاهر (1341ق)، ابصارالعین فی انصارالحسین(ع)، نجف اشرف، چاپخانه حیدریه.
- شبّر، جواد (1388ق)، ادب الطّف، بیروت، مؤسسة الاعلمی، چاپ اول.
- الصفدی، صلاح الدین خلیل بن أیبک (بی تا )، الوافی بالوفیات، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
- طـبری، ابـی جعفر محمد بن جریر (بی تا)، تاریخ طبری، تحقیق: محمدابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار احیاءالتراث العربی.
- طوسی، محمد بن حسن (1415ق)، رجال الطوسی، تحقیق جواد قیومی اصفهانی، قم: جامعه مدرسین.
- عمادزاده (بی تا )، زندگی قـمربنی هاشم و حـضرت علی اکبر و حضرت علی اصغر، تهران، کتاب فروشی اسلامیه.
- فرهاد میرزا (1363)، قمقام زخّار، تهران، انتشارات اسلامیه.
- قمی، عباس (1421 ق)، نفس المهموم، بی جا، مکتبة الحیدریة.
- ------------ (بی تا)، منتهی الامال، انتشارات ایران.
- القندوزی الحنفی، سلیمان بـن ابـراهیم (1385ق)، یـنابیع المودة، منشورات دارالکتب العراقیه.
- کـلینی، مـحمد بـن یعقوب (بی تا)، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه.
- مجلسی، محمدباقر (1403ق)، بحارالانوار، بیروت، دار احیاءالتراث العربی.
- محلاتی، ذبیح الله (بی تا)، ریاحین الشریعه، دارالکتب الاسلامیه.
- محمدی ریـ شهری، مـحمد (1388ش)، دانـش نامه امام حسین(ع) بر پایه قرآن و حدیث، ترجمه: عـبدالهادی مـسعودی، قم، مؤسسه علمی و فرهنگی دارالحدیث.
- مفید، محمد بن محمد بن نعمان (1388ش)، الارشاد، تهران، دارالکتب الاسلامیه.
- موسوی زنجانی، ابراهیم (بـی تا)، وسـیلة الداریـن فی انصار الحسین، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات.
- موسوی مقرم، سـیدعبدالرزاق (1366 ش)، مقتل الحسین (ترجمه)، انتشارات جهان.
- واعظ قزوینی، صدرالدین (بی تا)، ریاض القدس، چاپ سنگی.
پی نوشت ها
[1] کـنایه از اینکه روزی بـرایم وجـود نـدارد و همهاش ما
نند شب تاریک میگذرد.
[2] سوگند به جـان تـو، همانا من خانهای که در آن سکینه و ربـاب بـاشد دوست دارم. آن دو را دوسـت دارم و بـیشتر امـوالم را در راه آن دو بخشش میکنم و به سـرزنش ملامتگران اعتنایی ندارم. (امین، ۱۴۲۱: ۶/ ۴۴۹)
[3] دخترم! تا زمانی که جان در بدن دارم مرا با اشک حسرتبار خود مسوزان؛ ای بهترین زنان! آنگاه که من کشته شدم، او برای گریه سزاوارتر است.
[4] همانا شخصی که همواره مانند نور به دیگران روشنایی میبخشد، در کربلا کشته شد و دفنش نیز نـکردند. فـرزند پیامبر! خداوند از ما جزای نیکو به تو عطا کند و از خسران در میزانها دور باشی. تـو بـرای مـن مانند کوهی استوار بودی که به آن پناه میبردم و همیشه با مهربانی و موازین شرعی با مـا رفتار مینمودی. بعد از تو چه کسی به فریاد یتیمان و نیازمندان برسد و بیچارگان بـه چه کسی پناه برند؟ بـه خـدا قسم، هرگز بعد از شما پدر شوهری نخواهم داشت تا اینکه میان خاکها و ریگها پنهان شوم
[5] ولی حسین! هرگز فراموش نمیکنم حسین را! آیا نیزههای دشمن او را نشانه رفت؟ او را در حالی که روی زمین افتاد بود رها کردند. خداوند اطراف کربلا را آب ننوشاند [و ا
کر
۲۰۲۳_۰۲_۱۲_۱۴_۵۰_۴۲.روضه ابالفضل.ع..mp3
4.15M
بسم الله الرحمن الرحیم
روضه حضرت عباس (ع)
مداح..حاج آرمین غلامی
حسینیه شاملو /کرمانشاه
۲۰۲۳_۰۲_۱۲_۱۴_۵۸_۳۷.روضه رباب.بیت شاملو.mp3
16.24M
بسم الله الرحمن الرحیم
روضه عزای حضرت رباب (ع)
مداح..حاج آرمین غلامی
حسینیه شاملو /کرمانشاه
الــــــــــلّٰــــــــــه
مادرمگُفت: علــّٰـی[ع] تِکه کَلامت باٰشد
هَروَقتشُدیمَســـترُخش
شیرمحَلالتباٰشد!
مِثل یِکمُردهکهیِکمَرتبه جـــاٰن میگیرد
دِلـــم از بُردن ناٰمت هَیجان میگیرد
قَلبم اَز کاٰرکه اُفتاد بهمن شوکندهید
اِسم مــّٰـولا که بِیاید ضَربان میگیرم
پیامبراکرمصلّیاللهعلیهوآلهفرمودند:
•
اِنَّالناسَلَواِجْتَمعُواعَلي
حُبِّعَليلَماخَلَقَاللهُالنّارَ
•
اگر همه مردم بر گِرد
محبت علي عليه السّلامجمعمیشدند
خداوندآتشدوزخرانميآفريد
بحار الانوار، ج 39، ص 248
اَلْسَلاٰمٔعَلٓیٖکٔیاٰبَقیةالـلّٰـهاَلْعَجَلٔ•••❥
#لاهــّٰـوت
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
بسم الله الرحمن الرحیم
•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°
عزاداری ایام شهادت حضرت موسی ابن جعفر(ع)
•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°
🎤سخنرانی وقرائت دعای جامع کبیره
استادمنصورشهبازی
مداح..حاج آرمین غلامی
•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°
⏰ زمان: دوشنبه
۲۴/بهمن ماه .ساعت۸/شب
•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°
📌 مکان:
خیابان ثبت.کوی روبرو درب دادسرا.انتهای بن بست اول.بدعوت سیفی زاده
◾️
مرحوم علامه سیدمحمدحسن میرجهانی طباطبایی میفرمود:
درخواب، حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) را دیدم خدمت ایشان عرض کردم : احوال شما چطور است؟
بانوی دو جهان در جواب شعری [ در بیان حال خود و فرزندش امام زمان (علیه السلام ) ] فرمودند:
دلی شکسته تر از من ، در آن زمانه نبود
در این زمان دل فرزند من شکسته تر است...
📜شیفتگان حضرت مهدی، ج۱، ص۱۶۰
در نَقلي آمدهاست:
بعد از مرگ عثمان که امیرالمومنین
"صلوات اللّه علیه" خلیفه شد، از اطراف و اکناف هدایا نزد آن حضرت میآوردند؛از جمله پادشاه یمن به همراه وزیرش سه چیز آورد: کلاه و شمشیر و یک زره بسیار زیبا.
حضرت فرمود:
اینها را ببرید خانه ام البنین "عليهاالسلام" که به فرزندم عباس علیهالسلام بپوشد.
امام حسن و امام حسین "صلوات الله علیهما" تا که آنها را به خانه ام البنین علیهاالسلام آوردند، حضرت ام البنین علیهاالسلام به امامحسین علیهالسلام عرضه داشت:
من قربانی شما هستم؛ شما قربانی که هستید؟
سیدالشهدا علیه السـلام فرمود:
قربانی امّت جدّم.
حضرت عباس علیهالسلام آمدند و آنها را به تن کردند و رسیدند خدمت امیرالمومنین "صلوات اللله علیه".
وزیر پادشاه یمن تا که حضرت عباس علیهالسلام را در لباس رزم دید،گفت:
تا کنون چنین جوانی ندیده بودم؛ دستان او، قرار از دستانم بُرد.
در این هنگام امیرالمومنین علیهالسلام به گریه افتادند.
آن وزیر پرسید: چرا گریه می کنید؟
مولا علیهالسلام فرمود :
یاد روزی افتادم که دستان او را قطع میکنند و ۷۱ نفر در آن هنگام شیپور میزنند تا که او را به قتل برسانند ...
📜کنزالمصائب(نسخه خطی)
📜جنگ مراثی (مراغه ای) ص۱۰۹
🔴 ۲۶ رجب
⚫️ وفات حضرت ابوطالب علیه السّلام
🔷 سه سال قبل از هجرت و در سال 10 بعثت از دنیا رفت. بنابر نقلی سن آن حضرت به هنگام رحلت 81 سال بوده است.
📚 منتخب التواریخ: ص ۸۰.
🔶 امام صادق علیه السلام فرمودند:
⬅️ مثل ابی طالب مثل اهل الکهف حین اسروا الایمان و اظهروا الشرک فآتاهم الله اجرهم مرتین;
🔵 مثل ابوطالب، مثل اصحاب کهف است که ایمان خود را مخفی کردند و اظهار شرک نمودند، پس خداوند اجر و پاداش آنان را دو چندان داد.
📚 بحار الانوار، ج ۳۵ ص ۷۲
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🔷 یکی از شخصیتهای نقش آفرین صدر اسلام، حضرت ابوطالب پدر حضرت علی علیه السلام است. وی در هنگامی که پدر عالیقدر اسلام از همه سو هدف تیرهای زهرآگین مشرکان مکه بود مردانه از آن حضرت حمایت کرد و بدین وسیله در گسترش اسلام و تقویت مسلمانان نقش مهمی ایفا نمود.
🔶 متاسفانه این رادمرد الهی با همه فداکاریهایش از اسلام که بر دوست و دشمن پوشیده نیست سخت مظلوم واقع شده و تمام تلاشهای او درباره پيامبر صلي الله عليه و آله نه تنها در تاریخ به فراموشی سپرده شده بلکه حتی نسبت کفر و شرک به این مسلمان با فضیلت داده اند.
🌟 ابوطالب و فاطمه بنت اسد، پدر و مادر حضرت علی علیه السلام هر دو از ابتدا موحد و خدا پرست و بر آیین توحیدی ابراهیم حنیف بوده اند. و پس از ظهور اسلام به پيامبر صلي الله عليه و آله ایمان آوردند و با اعتقاد به دین و آیین پيامبر صلي الله عليه و آله از دنیا رفتند
🔴 ۲۶ رجب
⚫️ وفات حضرت ابوطالب علیه السّلام
🔷 سه سال قبل از هجرت و در سال 10 بعثت از دنیا رفت. بنابر نقلی سن آن حضرت به هنگام رحلت 81 سال بوده است.
📚 منتخب التواریخ: ص ۸۰.
🔶 امام صادق علیه السلام فرمودند:
⬅️ مثل ابی طالب مثل اهل الکهف حین اسروا الایمان و اظهروا الشرک فآتاهم الله اجرهم مرتین;
🔵 مثل ابوطالب، مثل اصحاب کهف است که ایمان خود را مخفی کردند و اظهار شرک نمودند، پس خداوند اجر و پاداش آنان را دو چندان داد.
📚 بحار الانوار، ج ۳۵ ص ۷۲
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🔷 یکی از شخصیتهای نقش آفرین صدر اسلام، حضرت ابوطالب پدر حضرت علی علیه السلام است. وی در هنگامی که پدر عالیقدر اسلام از همه سو هدف تیرهای زهرآگین مشرکان مکه بود مردانه از آن حضرت حمایت کرد و بدین وسیله در گسترش اسلام و تقویت مسلمانان نقش مهمی ایفا نمود.
🔶 متاسفانه این رادمرد الهی با همه فداکاریهایش از اسلام که بر دوست و دشمن پوشیده نیست سخت مظلوم واقع شده و تمام تلاشهای او درباره پيامبر صلي الله عليه و آله نه تنها در تاریخ به فراموشی سپرده شده بلکه حتی نسبت کفر و شرک به این مسلمان با فضیلت داده اند.
🌟 ابوطالب و فاطمه بنت اسد، پدر و مادر حضرت علی علیه السلام هر دو از ابتدا موحد و خدا پرست و بر آیین توحیدی ابراهیم حنیف بوده اند. و پس از ظهور اسلام به پيامبر صلي الله عليه و آله ایمان آوردند و با اعتقاد به دین و آیین پيامبر صلي الله عليه و آله از دنیا رفتند.
۲۰۲۳_۰۲_۱۲_۱۷_۳۱_۵۸_روضه رباب.بیت کرم.mp3
18.32M
بسم الله الرحمن الرحیم
روضه عصر وفات حضرت رباب (ع)
مداح..حاج آرمین غلامی
حسینیه کرم /کرمانشاه
یکشنبه۲۳/بهمن ماه
۲۰۲۳_۰۲_۱۲_۱۷_۳۰_۱۳.مدح امام عصر.عج.mp3
5.13M
بسم الله الرحمن الرحیم
توسل به امام زمان(عج) (ع)
مداح..حاج آرمین غلامی
حسینیه کرم /کرمانشاه
یکشنبه۲۳/بهمن ماه
4_5873219326030383135.m4a
2.62M
بسم الله الرحمن الرحیم
#کرمانشاه
#حتما_گوش_کنید_و_نشر_دهید
👌فوق زیبا
_جریان بسیارشنیدنی
__ابراهیم مجاب
مداح،،
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#برای_دیگران_بفرستید
4_5873219326030383135.m4a
2.62M
بسم الله الرحمن الرحیم
#کرمانشاه
#حتما_گوش_کنید_و_نشر_دهید
👌فوق زیبا
_جریان بسیارشنیدنی
__ابراهیم مجاب
مداح،،
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#برای_دیگران_بفرستید
# #حضرت_ابوطالب..
#وفات_حضرت_ابوطالب🏴 🏴
توابوطالبی ودل به تمنای شماست
مرکز دایره ی غم دل دانای شماست
توعمویی به نبی وبه علی هستی پدر
همه جا صدر مجالس بخداجای شماست
دل موسای کلیم از غم تو بازشکست
دل امواج بلا طور تجلای شماست
پدره حیدر کرار فدای کرمت
ملک عالم بخداوند که شیدای شماست
ذکرحق هم نفس گوشه ی تنهایی توست
آه دل روشنی خلوت شب های شماست
ای پناه نبی اندر خطرات وسکنات
زندگی بخش جهان حال تمنای شماست
اهل مکه بخدابر دلت افروخت شرر
چون شهادت اثری بر همه اعضای شماست
پدر حیدره کرار ابوطالب مدد
دل (مجنون )همه شب واله وشیدای شماست
-آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
👇👇👇👇👇👇👇👇
@majnon1396
کانال جدید اشعار ناب
# #حضرت_ابوطالب..
#وفات_حضرت_ابوطالب🏴 🏴
درهوایت یا ابوطالب هوایی میشوم
درسرای عشق تو امشب فدایی میشوم
عاشق نام توام ای اصوه ی مردانگی
با همین ترفند برنامت هوایی میشوم
نوکر کوی توام آقا به عشق تو چنین
در میان صحن اولادت گدایی میشوم
ای پناه احمد وباب علی مرتضی
نسل ابراهیم ازتومن خدایی میشوم
یا ابوطالب شب هجران حیدر آمده
چون علی امشب بیاده توهوایی میشوم
توبه اعجاز غمت بر قلب (مجنون)واقفی
با توآقا عاشق نغمه سرایی میشوم ..
-آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
@majnon1396
کانال جدید اشعار ناب
# #حضرت_ابوطالب..
#وفات_حضرت_ابوطالب🏴 🏴
آنکه امید دل پیغمبراست
او ابوطالب ،زعالم برتراست
ازخلیل الله ونسل آدم است
او پدربر شاه عالم ،حیدراست
مجنون کرمانشاهی
# #حضرت_ابوطالب..
#وفات_حضرت_ابوطالب🏴 🏴
حضرت عمرانی ونامت ابوالحیدرشده
خاکبوسی برقدومت جلوه ی محشر شده
میکشدفردای محشر آه افسوس هرکسی
چونکه این آقا شفیع وشافع محشرشده
دست آنکس بشکند خطی ز کفرتو نوشت
بردن نامت برای عاشقانت زرشده
درعزایت ناله ها کرده علی مرتضی
دیدگان مصطفی اندرعزایت تر شده
سفره ات الحق محمد رابه مبعوثی رساند
معجز اعجاز ها را سفره ی دیگر شده
شبه وشکی نباشد درتو و در دین تو
برنبی توحید و اسلام شماباور شده
حرمت موی سفیدت کار ساز مشکلات
حضرت عمران عبایت برنبی سنگر شده
از حمایت های تو اسلام عالمگیر شد
نام نام زیبایت ابوطالب ابوالحیدر شده
تا قیامت نام تو آویزه ی عرش خداست
تا قیامت دین احمد از تو مومن تر شده
بی پناه مکه از الطاف تو سامان گرفت
مهربانیهای تو سرمشق درمحشر شده
طائفه آن روز درسوگت کسی ناله نکرد ...
جزنبی ومرتضی و چشم های تر شده
یا ابالحیدربه مکه! ناله آید ازغمت
تازه فهمیده علی بی دلبرو یاور شده
روزوشب نام ابوطالب به لبهامیبرم
همچو(مجنون)تاقیامت من گدای حیدرم
_آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
✋
# #حضرت_ابوطالب..
#وفات_حضرت_ابوطالب🏴 🏴
به سوگ حضرت عمران عزا شد
به یادش تاقیامت غم بپا شد
به شهرمصطفی ازاین مصیبت
نوادرگوشه ویرانه ها شد
شده بیست وشش ازماه مرجب
به مکه شهر گل حزن و نوا شد
ابوطالب عزای توبپاشد
دل عاشق ز معشوقش جدا شد
به میخانه دگرساقی نمانده
زمرگ دلبرش رنج و جفا شد
خبر آمد که بی بابا شدحیدر
به مکه هم خبرها پر صدا شد
نبی شدبی حمایتگر خدایا
غم وتنهایی اوبرملا شد
ندا آمدنبی خارج شوازشهر
که این روز سیه بر تو روا شد
خرد را وا ننه ای با درایت
نهایت حاصلش این غصه ها شد
شده روزنبی غرق مصیبت
به هر جازین عزا ماتم بپا شد
خدایا مرتضی گردیدبی باب
که حیدر غصه داه این عزا شد
نبی شویدتن عمران خسته
جسارت ها به جان او رهاشد
نگو(مجنون) توازاین تیره روزی
ابوطالب برفت وغم بپا شد
آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
با عرض تسلیت
بمناسبت ۲۶ ماه رجب، رحلت مومن قریش و پدر بزرگوار امیرالمؤمنین صلوات الله علیه، یار و یاور و مدافع پیامبر گرامی اسلام ،(حضرت ابوطالب علیه السلام)
امام صادق علیه السلام فرمودند :
روزی اميرالمؤمنين عليه السلام در مسجد نشسته بودند و مردم گرد او جمع بودند .
ناگهان مردى بلند شد و گفت:
اى اميرالمؤمنين ! چطور مى شود كه خداوند برای شما چنین جایگاهی قرار داده است ، در حالى كه پدرت ابوطالب در آتش جهنم معذب است ؟!
حضرت فرمود :
« مَهْ ، فَضَّ الله فَاكَ وَالَّذِي بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ نَبِيّاً لَوْ شَفَعَ أَبِي فِي كُلِّ مُذْنِبٍ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ لَشَفَّعَهُ اللَّهُ فِيهِمْ أَبِي مُعَذَّبٌ فِي النَّارِ وَابْنُهُ قَسِيمُ الْجَنَّةِ وَالنَّارِ ...
ساکت باش ، خدا دهانت را بشکند !
قسم به خدايى كه محمد صلیالله علیه و آله را به پيامبرى مبعوث فرمود ، اگر پدرم تمام گناهكاران زمين را شفاعت كند ، خداوند آن را مى پذيرد . مگر مى شود كه پدرم به آتش در عذاب باشد و فرزند او قسيم بهشت و جهنّم باشد؟!
قسم به آنكه محمد صلیالله علیه و آله را به پيامبرى مبعوث فرمود ، بدون شک نور پدرم در روز قيامت نور همه ی خلائق را خاموش می کند [ کنایه از برتری ایشان دارد ] جز پنج نور : نور محمّد ، نور من ، نور حسن و نور حسين و نور نه فرزند از اولاد حسین . زيرا نور او از نور ما است، خداوند آن را دو هزار سال قبل از خلقت حضرت آدم علیه السلام آفريده است.
🗂منبع :
امالی طوسی ، ص۴۵۸
احتجاج ، ج۱ ، ص۲۳۰
بحارالأنوار ، ج۳۵ ، ص۶۹
بمناسبت ۲۶ ماه رجب، رحلت مومن قریش و پدر بزرگوار امیرالمؤمنین صلوات الله علیه، یار و یاور و مدافع پیامبر گرامی اسلام ،(حضرت ابوطالب علیه السلام)
👈ایمان حضرت ابوطالب علیه السلام :✔️
1️⃣حضرت امام صادق «علیه السلام» فرمودند:
اگر ايمان ابوطالب را در يک کفه ترازو و ايمان اين مردم را در کفه ديگر قرار دهند ايمان ابوطالب فزوني خواهد داشت.
بحارالانوار.ج۳۵ ،ص ۱۱۲
2️⃣حضرت امام باقر «علیه السلام» فرمودند:
اميرمؤمنان علیه السلام دستور مي داد از طرف ابوطالب حج به جا آورند.
بحارالانوار.ج۳۵ ،ص ۱۱۲
3️⃣اصبغ بن نباته مي گويد: أميرالمؤمنين (علیه السلام ) فرمودند: «بخدا قسم هرگز پدرم و جدم عبدالمطلب و هاشم و عبد مناف عبادت بت نکرده اند.» گفتند: «پس چه را عبادت مي کردند؟ فرمودند: به سوي کعبه نماز مي خواندند و بر دين ابراهيم و به آن متمسک بودند.
(کما ل الدين ،ج1 ،ص174-175)
4️⃣از اشعار معروف ابوطالب که دلالت بر ايمان او به اسلام دارد، قصيده هاي «لاميه» و «ميمنه» او مي باشد:
لعمري لقد كلفت وجدا بأحمد * و أحببته حب الحبيب المواصل
وجدت بنفسي دونه و حميته * و دارأت عنه بالذرا و الكلاكل
فأيده رب العباد بنصره *** و أظهر دينا حقه غير باطل
به جان خودم! به قدري به واسطه وجود احمد صلي الله عليه و آله در وجد و سرور غوطه ورم که وجد را به زحمت آورده ام؛ زيرا او را به قدري دوست مي دارم مانند کسي که دوست خود را به سينه گرفته باشد. جان خود را نثار او کنم و حمايت از او نمايم به اعضاي رئيسه و غير رئيسه خود. خداوند او را پاينده بدارد که جمال اهل دنيا است و نقمت دشمنان و زينت هر کوي و محفل است. پروردگار بندگان او را با توفيقات خود تأييد و ياري نمود و ظاهر و محقق کرد دين حقي را که باطل در او راه نداشت.
(كنز الفوائد ؛ ج1 ؛ ص179)