eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
625 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
3.9هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
روضه پیغمبر.نوحه..mp3
16.97M
✌️✌️روضه پیغمبر(ص) پیغمبر،نوحه امام حسن.ع. مداح..حاج آرمین غلامی آل آقا کرمانشاه شنبه،۱۸ شهریور 🔴 حداکثری ☝️ 👇👇👇
🤞🤞بسم الله الرحمن الرحیم متن نوحه (امام حسن مجتبی ع) بامداحی..حاج آرمین غلامی حسن رفته از دار دنیا شده راحت دگر از غم ها رفته جنت به سوی زهرا واویلا واویلا واویلا۲ شور محشر شد از غم برپا آن که باشد شفیع فردا رفته امروز به سوی عقبی واویلا واویلا واویلا۲ داده زهر بر حسن همسرش زینبش آمده در برش بود خالی جای مادرش کی دهد به زینب تسلی واویلا واویلا واویلا۲ از ستم گشته او جان بر لب حسینش بود در تاب و تب آمده در کنارش زینب دیده ها گشته از غم دریا واویلا واویلا واویلا۲ او که بود شمع هر انجمن شده راحت ز رنج و محن به دست حسین گشته کفن غربت او شده هویدا واویلا واویلا واویلا۲ کشته شد امام مدینه آمده زینب حزینه می زند بر سر و بر سینه ذکر زینب شده وا اما واویلا واویلا واویلا۲ 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 ⚫️ ⚫️ امشب شب غم پروری دارد مدينه حال و هوای ديگری دارد مدينه امشب علی دست دعا بالا بگيرد اشک يتيمی از رخ زهرا بگيرد امشب فضای آسمانها اشکبار است شهر پيمبر را غمی در انتظار است امشب ملائک سوز خود را ساز کردند سوز درون خويش را ابراز کردند یارسول الله مدد۲ ..حاج آرمین غلامی پیغمبر،امام حسن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روضه پیغمبر.ص....mp3
9.57M
✌️✌️روضه پیغمبر(ص) پیغمبر،روضه امام حسن.ع. مداح..حاج آرمین غلامی العلما، کرمانشاه شنبه،۱۸ شهریور 🔴 حداکثری ☝️ 👇👇👇
بسم الله الرحمن الرحیم 🤞🤞متن روضه شهادت حضرت رسول اکرم ص بامداحی..حاج آرمین غلامی 🎙سبک: همه جا بروم به بهانه تو گشته صاحب عزا دخت خیرالبشر در فراق پدر در غم دو پسر ابتاه ابتاه ابتاه گوید یا حسن یا حسن یا رضا گوید رحلت حضرت خاتم الانبیاست اول غربت سیدالاوصیاست آسمان گشته خیمه ی ماتم خواجه ی عالم رفته از عالم .. نبی در بستر و زهرا کنارش عزیز قلب او شد بی قرارش بگوید دخترم کمتر نوا کن برای رفتن بابا دعا کن شب رحلت پیامبر عظیم الشأن اسلام صلی الله علیه و آله و شب یتیمی جهان اسلام است. امشب همه ی جهان اسلام عزادار و در واقع مصیبت دیده اند . از همه بیشتر ، بر تنها یادگارش زهرای مرضیه سلام الله علیها سخت بود. بر امیرالمؤمنین علیه السلام و بر نوادگان پیغمبر علیهم السلام ، حسن و حسین علیهما السلام و زینب کبری سلام الله علیها و ام کلثوم سلام الله علیها سخت بود. چون یک اُنس عجیبی بین پیغمبر صلی الله علیه و آله و فاطمه ی زهرا سلام الله علیها بود. فاطمه ی زهرا پنج سال داشت که مادرش را از دست داد. فاطمه برای پیغمبر هم دختری کرد و هم مادری. پیامبر اکرم خطاب به فاطمه می فرمود:اُم ابیها؛ تو مادر من هستی. یک روز شخصی در کنار مسجدالحرام شکمبه ای روی پیغمبر انداخت، بدن و لباس آن حضرت قدری کثیف شد،پیامبر منزل آمدند{ پیغمبر خیلی رئوف بود،خیلی صبور بود،خیلی مهربان بود،همه ی آنها را با این جرم هایشان بخشید} فاطمه ی زهرا همین که این وضع را مشاهده کرد بلافاصله پدر را تطهیر کرد،لباسی برای او آورد. پیغمبر لباسش را عوض کرد و فرمود:انت اُمّ ابیها؛ تو مادر پدرت هستی. پیامبر این تعبیر را چند جا به کار برده است. روزی که پیغمبر مدینه بود و فاطمه را نمی دید به او خیلی سخت می گذشت، حتماً باید زهرا را می دید. پدر و دختر خیلی ارتباط شان با هم صمیمی بود؛خانه شان نزدیک هم بود حتی بعد از ازدواج،رفت و آمد می کردند. اما این دو سه روزی که پیغمبر حالش خوب نبود دیگر فاطمه خانه ی خودش نرفت،خانه ی پیامبر ماند. نوشته اند همین که پیامبر حالش بد می شد و رنگش تغییر می کرد؛ زهرا گریه می کرد و می فرمود: وَاکَرْباهُ لِکَرْبِکَ یا اَبَتاهْ؛( آه وفغان ازرنج ومصیبت تو ای پدرجان) ۱ همین که پیغمبر متأثر می شد، اشک فاطمه جاری می گشت. خیلی این پدر و دختر صمیمی بودند. با این ارتباط وسیعی که با هم داشتند. فاطمه امشب و فردا از بالای سر بابا تکان نخورد، نشسته بود و صورت بابا را نگاه می کرد{ یا بقیه الله، ان شاءالله یک شب ِ بیست و هشتم، مدینه ی منوّره عرض ارادت کنیم} فاطمه ی زهرا،امیر المؤمنین،امام حسن و حسین علیهم السلام همگی دور پیغمبر بودند. در نهج البلاغه آمده است:امیرالمؤمنین فرمود: لَقَد قُبِضَ رسولُ اللهِ و اَنَّ رأسَهُ علی صَدری؛۲ پیامبر در حالی جان دادن که سرش روی سینه ی من بود. در حالی جان داد که سرش را به سینه چسبانده بودم، در این حالت از دنیا رفت.پیغمبر در خانه غسل داده شد،کفن شد،ولی تشییع نشد،در همان خانه ی خودش به خاک سپرده شد.اَنس بن مالک می گوید: وقتی پیغمبر را به خاک سپردیم،سنگ لحد را چیدیم و قبر را پوشاندیم، من از حجره بیرون آمدم،دیدم یک خانم کنار دیوار ایستاده و گریه می کند. از صدای گریه اش فهمیدم فاطمه است. شب بود،تاریک بود،جلو آمد،عرض کرد:اَنَس پیغمبر را به خاک سپردید؟ عرض کردم بله خانم. فرمود:چه طور طاقت آوردید جسم پیغمبر را زیر خاک کنید؟! چه طور گُل مرا زیر گِل قرار دادید؟ چطور خاک بر بدنش فشاندید؟۳ اتاق را خلوت کردیم، فاطمه وارد اتاق شد، فرمود: بابا بلند شو، دخترت تنها مانده است. صُبَّتْ عَلَیَّ مصائِبُ لَو اَنَّها صُبَّتْ عَلَی الاَیّام صِرْنَ لَیالِیا۴ بابا، روز ِ فاطمه شب شد. بابا،خوشی فاطمه تمام شد.بابا،احترام فاطمه پایان پذیرفت.بابا بلند شو ببین آماده شده اند به خانه ی دخترت حمله کنند.بابا بلند شو ببین دخترت تنها مانده.یا فاطمه الزهراء طاقت نیاوردی بر بدن بابا خاک بریزند.شما را احترام کردند. وارد اتاق شدی کنار قبر پیامبر اشک ریختی.اما نبودی ببینی چگونه جلوی چشم قاسم بن الحسن،جنازه ی بابا را تیر باران کردند! به خدا امام حسن غریب است.امام غریب زیست و غریب مُرد.امروز هم قبرش زائر ندارد.یا فاطمهالزهرا،جلوی چشم صغیرهایش بدن را تیر باران کردند. فاطمه جان،طاقت نیاوردی خاک بر بدن بابا بریزند. شما هم یک دختری و دختر اباعبدالله هم یک دختر است. وارد قتلگاه شد،دید بابا سر در بدن ندارد،بدن قطعه قطعه،خودش را روی بدن بابا انداخت. خانم شما را کنار قبر بابا آزاد گذاشتند که اشک بریزید،گریه کنید،اما دختر اباعبدالله را با تازیانه از بدن بابا جدا کردند!
🤞🤞۱-مستدرک ج۲،ص۴۵۱،بحارالانوارج۲۲،ص۴۵۸،منتهی الآمال،ص۱۴۸ ۲-نهج البلاغه،خطبه۱۹۷،غررالحکم،ص۱۲۰،ح۲۱۰۳ ۳-سوگنامه آل محمد،ص۲۳ ۴-بحارالانوار،ج۷۹،ص۱۰۶؛مناقب ج۱،ص۲۴۲؛مسکن الفؤاد،ص۱۱۲ منبع کتاب مقتل” روضه های  استاد رفیعی ” ص۱۵-۱۳ یه عالمه گریه به روضه بدهکارم تا خوب نشه زخمات دست بر نمیدارم سردم نکنی…طردم نکنی ◾️عزیزم حسین…عزیزم عزیزم عزیزم . ..حاج آرمین غلامی روضه پیغمبر.ص.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شعرامام رضا.ع.mp3
2.3M
بسم الله الرحمن الرحیم 📋گرچه سنگ از همه بسیار در آنجا خورده صوت*شعر (ع) با نوای حاج آرمین غلامی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ گرچه سنگ از همه بسیار در آنجا خورده نام مجنون به سر کوچه لیلا خورده عاشق از سرزنش مردم این کوچه مرنج قیمتى تر شده قالیچه اگر پا خورده آه بیچاره زلیخا چقدر حرف شنید چه کسى خون جگر مثل زلیخا خورده خواهشا از در این خانه بلندم نکنید مگر این کاسه ما حق کسى را خورده؟ خواهشا نامه ما را به خراسان بفرست خواهشا زود برو نامه ما تا خورده مثل آهوى بیابان به بیابان زده ام چون شنیدم گذرت باز به صحرا خورده من از اینجا بروم زود زمین مى‌افتم این گدا چیزى اگر خورده همینجا خورده به همه گفته‌ام این شاه که در این حرم است بیشتر از پسرش، غصه‌ی مارا خورده سنگفرش حرمت نام مرا کم دارد گوشه صحن تو سنگ لحدم جاخورده پسر فاطمه مردم گره دارند همه پسر فاطمه در کار گره‌ها خورده زیر هر کاشی تو حاجت امضا شده ایست روى هر کاشى تو مُهر مداوا خورده پهلویش مطمئنا پشت حرم درد گرفت هرکه اینجا قسم حضرت زهرا خورده کربلا رفتن ما را که خودت میدانى اربعین رفتنم از دست تو امضا خورده؟ امام رضا.ع. آرمین غلامی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کرمانشاهی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوحه امام رضا.ع....mp3
1.16M
بسم الله الرحمن الرحیم سینه_زنی_امام_رضا_ع حاج آرمین غلامی امام رضا(ع) یا انیس النفوس حضرت سلطان رضا ساکن ارض طوس شاه خراسان رضا می کنند عرشیان بر سر قبرت جلوس گشته ام زائرت حضرت شمس الشموس ای امام رئوف منشاء خیر و کرم دست خالی کسی نرفته از این حرم گرچه مولا بدم کی نمایی ردّم؟ ☑️یا رضا جان، یا رضا جان با هزاران امید آمده این نوکرت/کنیزت قسمت می دهم به غربت مادرت جان خیر النساء حاجتم کن روا ☑️یا رضا جان, یا رضا جان حاج آرمین غلامی امام رضا(ع)
نوحه امام حسن.ع.....mp3
2.48M
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ امام_حسن_مجتبی_ع ..حاج آرمین غلامی السـَّــلامُ علیــکَ ،  اَیُّهـَــا المجــتبــیٰ سبـــط پاک نبــی ای پســر مرتضــیٰ یا امــام حـــسن ، غـریب خـاک بقیع جـان ، فـدای تـو و تـربت پــاک بقیع ای  امیـــر کـــرم/ سایه ات بر سرم/ ای حسن جان(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ای غــریب وطـن ، کشتـــهٔ زهـر جفـا شد نصیبــت جفا ز همســری بی وفـا شــــده از داغ تــو مدینــــه ماتمـسرا در بقیــع ، فاطمــه گرفتــه بـزم عــزا دارد این زمــزمه/ مـادرت  فاطـمـه / ای حسن جان(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ پاره پاره جـگــــر ، بنــد دل فاطمـــه زینب خسـته دل ، غـرقِ در این ماتمه ناله سر داده از غـربـت تو خواهـــرت تیر باران شـد از کین عدو ، پیکـــرت پـاره های جگـــر/ بر دلــم زد شــرر/ ای حسن جان(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ یه روزی شیعیان برات می سازن حرم همگی جمـع میشــن به دورِ خوانِ کرم یه روزی ما میـشیـــم زائــر کـوی شما میشــه خاک بقیــــع شبیـهِ کـرب و بلا هـمـــهٔ  زائـــــرا / میخونن یکصدا / ای حسن جان(۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ امام_حسن_مجتبی_ع ..حاج آرمین غلامی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مراسم #دهه_آخر_صفر 🏴🚩 ویژه برادران و خواهران 🧕🏻🧑‍💼 📍 کرمانشاه ••✾◆✾••••✾◆✾••••✾◆✾••••✾ انتشار جلسات صدقه جاریه هست 🆔 #کرمانشاه
روضه پیغمبر.نوحه..mp3
16.97M
✌️✌️روضه پیغمبر(ص) پیغمبر،نوحه امام حسن.ع. مداح..حاج آرمین غلامی آل آقا کرمانشاه شنبه،۱۸ شهریور 🔴 حداکثری ☝️ 👇👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایت دردناک حاج منصور ارضی درباره داغ دختر سه ساله خود بنام " رقــیه "
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام امام زمانم بی تو  دلتنگ تَرین شاعر دلها شده اَم وَ  اسیر غمُ  وتنهاییُ و رویا  شُده اَم اَهلِ شَهر چه دانَند ز اندوه و فراغ بی تو  آوار ترین شَهرَک  دُنیا شُده اَم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اَلَّلهُمـ ّعجِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج تعجیل درفرج صلوات ‌‌
روضه نوحه امام حسن.mp3
25.4M
✌️✌️روضه امام حسن(ع) #،نوحه امام حسن.ع. مداح..حاج آرمین غلامی آل آقا کرمانشاه شنبه،۱۹شهریور 🔴 حداکثری ☝️ 👇👇👇
🤞بسم الله الرحمن الرحيم (؏ج) روضه_امام_حسن_مجتبی_ع نوحه_امام_حسن_مجتبی_ع قسم به نام حسین وبه انضمام حسن(ع) منم مرید حسین و منم غلام حسن(ع) فدای دست کریم و پر از کراماتش فدای  فیض مدام و علی الدوام حسن(ع) عجب نه انکه زند خالق زمین و زمان تمام خلقت خود را همه به نام حسن(ع) حرامِ محضْ گلابی که مجتبایی نیست حلال و جمله طهور آن شراب جام حسن(ع) که بوده ناجی موسی و آدم و عیسی کسی نبوده و بوده فقط امام حسن(ع) قیام کنند هماره تمامی افلاک به وقت بردن نامش به احترام حسن(ع) تمام اهل سماوات قبطه میخوردند به جاه و منزلت و عزت و مقام حسن(ع) حسین جان جهان است و مجتبی فرمود فدای نطق نکوی و همین پیام حسن(ع) تمام غربت و اندوه عالم امکان شده بنام حسین و بود به کام حسن (ع) ‍ کریم کاری بجز جود و کرم نداره 2 آقام تو مدینه است ولی حرم نداره *من میخوام کریم و بهت معرفی کنم* ندهد فرصت گفتار به محتاج کریم گوش این طایفه آواز گدا نشنیده است کریم کاری به جز جود و کرم نداره آقام تو مدینه است ولی حرم نداره *حافظ چی گفته:* ارباب حاجتیم و زبان سوال نیست در محضر کریم تمنا چه حاجت است (کریم کاری به جز جود و کرم نداره آقام تو مدینه است ولی حرم نداره) 2 *چرا حرم نداره؟* کریم بیرق و صحن و علم نمیخواهد2 کنار فاطمه هرگز حرم نمیخواهد کریم اونیکه همدم اشک و آهه کریم کاری به جز جود و کرم نداره 2 آقام تو مدینه است ولی حرم نداره 2 حسن آقام حسن آقام حسن جان 3 *میخوام یه حرفایی بزنم باید استغفار کنم: "اعوذ بالله من همزات الشیاطین استغفرالله ربی و اتوب الیه استغفرالله من کل ذنب اذنبته و من کل خطیئت اخطاتها بالحسن الهی العفو..."* کریم اونی که همدم اشک و آهه دیده که مادرش تو کوچه بی پناهه 2 *آقاجونم تو مدینه ندیدنی ها رو تو دیدی، امام حسین ندید، زینب ندید* خودم دیدم که دشمن مادرم را...2 کربلا، گودی قتلگاه، ندیدنی ها رو عبدالله دید، عباس ندید، علی اکبر ندید، قاسم ندید ای وای* حسن آقام حسن آقام حسن حسن جان...3 دلم تو روضه ها میشکنه مثل شیشه ولی روزی مثل روز حسین نمیشه غریب اونیه که که سر به بدن نداره آقام رو زمینه ولی کفن نداره... *آقام کفن داشت دیگه از این به بعد همه جا بگید آقای ما کفن داشت* کفنی داشت زخاک و کفنی داشت زخون تا نگویند حسین بن علی بی کفن است حسین... حسن... ابی عبدالله میگن هفتاد چوبه تیر از تابوت برادرش امام حسن مجتبی کشید بیرون، نشست کنار بدن، شروع کرد حرف بزنه...گفت:داداش! غارت زده به اونی نمیگن که مالش رو بردند...غارت زده به من میگن که برادری مثل تو رو از دست دادم... اما این جمله خیلی آشناست، این جمله ما رو می بره علقمه، آخه ابی عبدالله این آخرین باری نبود که تیر از توی پیکر بیرون می کشید، ابی عبدالله آخرین باری نبود که این جمله رو فرمود...کنار نهر علقمه هم اومد، نشست بغل بدن برادرش عباس، یکی یکی این تیرها رو از تو بدن عباسش در می آوُرد، یک مرتبه عباس یه نگاهی بهش کرد... حسینم! خونا رو از رو چشمای من پاک کن..بذار یه بار دیگه ببینمت داداش...اونجام ابیعبدالله این حرفو زد.گفت: داداش غارت زده منم که دارم تو رو از دست میدم.... من امشب میخوام برم کوچه های مدینه، مگه میشه نام امام حسن برده بشه و نام کوچه های مدینه برده نشه...؟!خودش به عبدالزهرا در عالم رؤیا فرمود:این جوری برام روضه بخون: اون روزی که دستم به دست مادرم بود، از کوچه ها رد می شدیم... همچین که جلوی ما رو اون نانجیب گرفت...همچین که اون نامرد تو گوش مادرم زد، مادر ما یه کمی خودش رو جمع و جور کرد،گفت:...* پسرم! من درست می بینم؟ آسمان مدینه دود شده... گونه ام درد میکند مادر تو ببین صورتم کبود شده؟ حسنم! تو که دیدی چه ضربه ای خوردم مادرت را ببین چه مظلوم است درد را می شود تحمل کرد تو ببین جای دست معلوم است؟ *میخواهیم بریم خونه، این جوری نمیشه حسن جان!...* قبل از اینکه به این محل برسیم خانه از دوردست پیدا بود جانِ مادر بیین کجا هستیم خانه ما همین طرف ها بود؟! حالت از حال من وخیم تر است ضربه روحیِ بدی خوردی مادرت را ببخش میدانم بین کوچه به جای من مُردی حسنم! حال و روزِ خوشی ندارم من حال و روز تو بهتر از من نیست لب ببند و نگو چه رخ داده روضه ما دوتا به گفتن نیست روضه اینجا تمام شد شاید خانه مرتضی ولی روضه ست اینکه مجبور می شوم مِن بعد رو بگیرم من از علی روضه ست ــــــــــــــــــ به جون مادرم،ازت نمیگذرم بردار پاتو از چادر مادرم حیف که قدت ازم، نامرد بلندترِ برو یه کم عقب ناموسِ حیدرِ غیرت مگه نداری،حرمتش رو نگه دار مگه نمی بینی که با سر خورد به دیوار چه ضربه ای زدی که شکسته زیر ابرو کُشتی مادرم رو ضربه نزن به پهلو خونه از این وَره،کجا داری میری؟! می کشیم تا که دست به پهلو می گیری 👇👇👇👇👇👇