128.8K
👆سینه_زنی _ تقدیم به ساحت مقدس حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها
#نوحه فاطمیه شور_
#سبک.
#بین تموم شاهاشاهم فقط حسینه_ذاکر
شاعر..آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
تنهام نذار یه لحظه، که به دنیام می ارزه
بمیرم ازبرایت،که صدات هی میلرزه
#مرومروفاطمه ۲/
نیرویِ حیدرمرو،بانویِ حیدرمرو
نشسته باز نماز و،نخون تومادرمرو
فاطمه یا فاطمه(۲)
میمیره حیدربرات،دلگیره ازچه چشمات
تو رو خدا بمونو،ازمن نگیرتونگات
تواین زمونه زهرا، چقدتو دلگیرشدی
گمون کنم عزیزم، توازعلی، سیرشدی
بگو چراعزیزم، از علی رو میگیری
فاطمه یا فاطمه(۲)
بگوچراحسن جان، نداری شب ها،تو خواب
گمون کنم که میشه، بی تو حسینت بی تاب
کی میذاره شبانه، براحسین ظرفِ آب
مروتوای یارِمن ،دلبربیمارِمن
میشه بازم بمونی،فاطمه دلدار من
فاطمه یا فاطمه(۲)
ماهِ حرم توبودی شاهِ کَرَم توبودی
به سر زده هوایِت،بال وپرم توبودی
از هیأتِ تو بانو،این دل من پرزده
بردرکوی شما،دوباره دل در زده
توفاطمیه دلم،غصه هاو غم داره
واسه عزای زهرا،داره چشمام می باره
فاطمه یا فاطمه(۲)
یک نظری توزهرا، بر دلِ نوکر بکن
حال و روزِ دلم رو،بیاو بهتر بکن
بیاحسین زهرا،نظربه نوکربکن
مارو توسینه زنه ،حضرت مادر کن
فاطمه یا فاطمه(۲)
نوحه_شورحضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
شاعر..آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
لعن_الله_قاتلیک_یا_فاطمة_الزهرا
241.5K
538 _شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
شور زمینه زبانحال
سبک : گلپونه ها
#شاعر..آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
زبانحال علی سلام الله علیه
جارو زدن ، آه گفتن تو
کشته مراراه رفتن تو
درخانه ام نان پختن تو
یامرتضاها گفتن تو
بانو بمیرم کس نداری
از دست تو آیدچه کاری
تاب فشاره در نداری
بشکستهایّ و سوگواری
ای مادر ای مظلومه مادر۲
یادم نمیره,کس نداشتی
سرم رو رو، زانوت میذاشتی
توخونه ی من، غصّه داشتی
عروس شدی مادر نداشتی
حالا ببین که،بیقرارم
برتربتت سرمیگذارم
مثل تو میشه روزگارم
زینب میگه مادر ندارم
ای مادر ای مظلومه مادر۲
چشمای حیدر،هی میباره
گفتی علی یاری نداره
دشمن اگه آتیش بیاره
تا پشت در میری دوباره
زهرا دعا کن دل نگیرد
درد علی پایان پذیرد
زخمای تو شفا بگیرد
یا شوهرت حیدر بمیرد
ای مادر ای مظلومه مادر...۲
کردی وصیت ای ستاره
گفتی که قلبت بی قراره
گفتی حسین مادر نداره
شبها براش کی آب بیاره؟
گفتی میبینم چشم گریون
یه روزمیاد،گیسو پریشون
بی سر حسینم غرق در خون
عریان روی خاک بیابون
مظلوم حسینم ای حسین جان
مادر ندیدی
غروب عاشورا چه دیدم
از خیمه تا مقتل دویدم
"او میبرید و من بریدم"
حسین حسین جان
مظلوم حسین حسین حسین جان
#حضرت_زهرا_س
#شهادت_حضرت_زهرا_س
#شاعر..آرمین غلامی(مجنون)
241.8K
❣﷽❣
#زمزمه_شهادت_حضرت_ زهرا_(س)
#سبک گلپونه ها
#شاعر..حاج آرمین غلامی
تنها قرارم فاطمه جان
دارو ندارم فاطمه جان
یاس علی محبوب داور
چشم انتظارم فاطمه جان
⚜یاسم کبودم فاطمه جان
یاس کبوده من کجایی
ازتونبوده یی وفایی
حیدری این شدهوایی
شان و وقارم فاطمه جان
⚜یاسم کبودم فاطمه جان
زهرامرو یارشهیده
بامن بمان،ای موسپیده
شدقامتت زهراخمیده
صبرو قرارم فاطمه جان
⚜یاسم کبودم فاطمه جان
جاناامیده،عالمی تو
جان رسول خاتمی تو
سلطان غصه، هرغمی تو
ای شهریارم فاطمه جان
⚜یاسم کبودم فاطمه جان
محبوب شاه لافتایی
یادم نمیره،مقتدایی
روشن تراز شمس الضحایی
ای گلعذارم فاطمه جان
⚜یاسم کبودم فاطمه جان
زهراتومام شیعیانی
ورد زبان. شیعیانی
تاب و توان شیعیانی
ای نامدارم فاطمه جان
⚜یاسم کبودم فاطمه جان
#نغمه فاطمیه
#شاعر..حاج آرمین غلامی(مجنون)
🛑 مادر ما بر #ابوبكر و #عمر خشمگین بود
🖇 #دوشنبه_های_برائتی
🖇 #شهادت_حضرت_زهرا_افسانه_نیست (2)
👤مرحوم #قطب_الدین_راوندی روایت کرده است:
✅وقد سئل عن الشيخين فقال عليه السّلام: كانت لنا امّه بارّة خرجت من الدّنيا وهي عليهما غضبى، ونحن لانرضى حتّى ترضى.
🔰از #امام_رضا علیه السلام در مورد شیخین ( #ابو_بکر و #عمر )سوال شد.
آن حضرت فرمودند: ما یک #مادر_نیکوکار ( #حضرت_زهرا صلواتاللهعلیها) داشتیم که وقتی از دنیا رفت، از آن دو نفر #خشمگین بود و ما نیز . به تبع مادر مان . #راضی_نمیشویم از آن دو نفر تا آن حضرت از آن دو نفر راضی شود(که هیچگاه هم راضی نشدند)
📚 مجموعة نفیسة فی تاریخ الائمة ص۱۸۰
📚 ماساة الزهرا ج۱ ص۲۴۶-۲۴۷
📚 ریاض الابرار ج۲ ص۲۵۹
📚 الطرائف ص۲۵۲
💠 ما #شیعیان نیز به تبعیت از ائمه خود هیچ گاه از آن دو نفر راضی نخواهیم شد و همیشه بر آن دو نفر به سبب #جنایاتی که با مادر ما کردند خشمگین هستیم🔥
💠 انها که از عمر و عمری راضی شدید ، شیعه چه کسی هستید؟! #غیرت تان کجاست؟!
💠 این مطلب در روایات #اهلسنت نیز آمده.
#تبری #لعن #برائت #فاطمیه #ولایت #سب
#مصائب_هجوم_به_بیت_ولایت
#مصائب_کوچه_بنی_هاشم
🩸وقتی که صدیقه کبری نگذاشت مولا علی «علیهماالسلام» را به مسجد ببرند، «چند نفر» و «چگونه» آن مظلومه را میزدند...
گزارشهای دردناکی از این واقعه نقل شده که چند مورد از آن ها را با قلمی لرزان نقل میکنیم:
📜 أَنَّ قُنْفُذاً مَوْلَى عُمَرَ لَكَزَهَا بِنَعْلِ السَّيْفِ بِأَمْرِهِ.
▪️قنفذ (غلام عمر) به دستور او با غلاف شمشیر ضربهای محکم بر آن بانوی مظلومه زد.(۱)
📜 فَأَلْجَأَهَا قُنْفُذٌ إِلَی عِضَادَةِ بَیْتِهَا وَ دَفَعَهَا فَکَسَرَ ضِلْعاً مِنْ جَنْبِهَا
▪️قنفذ، با ضربهای فاطمه زهرا سلاماللهعلیها را به میان در و دیوار خانه پرت کرد که در اثر این ضربه، یکی از دندههای پهلوی آن مظلومه شکست.(۲)
📜 ضَرَبَها قُنفُذ عَلَى وَجهِها و أصابَ عَينَها
▪️قنفذ ضربهای به صورت آن حضرت زد که در اثر آن ضربه چشم آن مظلومه مجروح شد.(۳)
📜 ضَرَبَها خالدُ بنِ الوَليدِ بِنَعلِ السّيف
▪️خالد بن ولید با غلاف شمشیر آن بانوی مظلومه را کتک زد.(۴)
📜 ضََربَها المُغیرةُ حتّی أدمٰاها
▪️مغیره آنقدر آن حضرت را کتک زد که خون از جسم شریفش جاری شد.(۵)
📜 فَرَفَعَ السَّیْفَ وَ هُوَ فِی غِمْدِهِ فَوَجَأَ بِهِ جَنْبَهَا فَصَرَخَتْ فَرَفَعَ السَّوْطَ فَضَرَبَ بِهِ ذِرَاعَهَا
▪️عمر، شمشیرش را در حالی که در غلاف بود، بالا برد و آن را محکم به پهلوی آن حضرت زد؛ آن مظلومه نالهای کشید که عمر باز با تازیانهاش بر روی دست آن حضرت زد.(۶)
📜 فَالْتَفَتَ عُمَرُ إلىٰ مَن حَولِهِ وَ قال: «إضرِبُوا فاطمةَ» فَانْهٰالَتِ السِّياطُ عَلَى حَبيبةِ رَسولِ اللهِ...حتّى أدمُوا جِسمِها!
▪️عمر رو کرد به همه اطرافیانش و فریاد زد: «فاطمه را بزنید!» پس، از زمین و هوا تازیانهها بر جسم شریف آن حضرت فرود میآمد و آن قدر آن مظلومه را زدند تا خون از جای جای جسم شریفش جاری شد.(۷)
📜در اثر آن ضربت هائى كه به فاطمه زهرا سلاماللهعلیها وارد شد آن حضرت غش كرد.(۸)
✍از لالهزار توحید آتش زبانه میزد
گل گشته بود پرپر بلبل ترانه میزد
من ایستاده بودم دیدم که مادرم را
قاتل گهی به کوچه گاهی بین خانه میزد
گاهی به پشت و پهلو گاهی به دست و بازو
گاهی به چشم و صورت گاهی به شانه میزد
گردیده بود قنفذ هم دست با مغیره
او با غلاف شمشیر این تازیانه میزد
وقتی که باغ میسوخت صیاد بیمروّت
مرغ شکسته پر را در آشیانه میزد
با چشم خویش دیدم جاندادنِ پدر را
از نالهای که مادر در آستانه میزد...
📚(۱)دلائل الإمامة ص۱۳۵
📚(۲)کتاب سلیم بن قیس،ص۸۵
📚(۳)سیرة الأئمة الإثنی عشر، ج۱ ص۱۳۲
📚(۴)موسوعة الکبری، ج۱۰ ص۳۷۵
📚(۵)الاحتجاج ج۱ ص۱۸۱(با اندکی تفاوت)
📚(۶)کتاب سلیم بن قیس، ص۸۴
📚(۷)مؤتمر علماء بغداد ص۶۳
📚(۸)جنة العاصمة،میرجهانی، ص۲۵۲