روضه فاطمیه........mp3
7.27M
👆👆بسم الله الرحمن الرحیم
#روضه/
#حضرت زهرا(س)
#مسجدمعتمد/کرمانشاه
#حتما_گوش_کنید_و_نشر_دهید
#عصریکشنبه۱۹/آذرماه
مداح،،
#حاج_آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#برای_دیگران_بفرستید👇👇
🤞🤞بسم الله الرحمن الرحیم
#متن روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#مداح.حاج آرمین غلامی
#فاطمیه
ای خدا صبر بده در غم بی مادر ی ام
سخت لبریز شده عاطفه ی دختر ی ام
مادرم کو که کِشد دست نوازش به سرم
یا مرا هم ببرد یا کند از غم بری ام
خانه داری شده کار من طفل معصوم
نیست ای مادر من تجربه ی مادری ام
زیر بار غم سنگین تو من می میرم
گر تسلی ندهی یا نکنی دلبری ام
فضه فکر من و فکر حسنین است ولی
من غم خانه نشین دارم و از خود بری ام
تربت مخفی تو هست همه دلخوشی ام
همه آرامشم این است که من کوثری ام
گل بستر نظرم را به خودش جلب کند
تا زیادم نرود زخم تو ای بستری ام
با نگاه در و دیوار شود پایم سست
پشت در زائر قبر پسر آخری ام
کاشکی رنگ در خانه عوض می گردید
من خودم سوخته از این در خاکستری ام
ای خدا شکر که بابا و برادر دارم
وای از آن دم که سر نیزه کند سروری ام
زیر خورشید سرت محمل بی سایه رود
تابشی کن که نبینند به بی معجری ام
🖤حال مادرم خرابه💔💔
یا امام حسن😭😭😭
دیدن مریض ثوابه ....
اینو امام حسن داره میگه ها ... هی راه میره دور حیاط خانه*
حال مادرم خرابه .....
بازوش درد می کنه ...
پهلوش درد می کنه ...
دیدن مریض ثوابه
زخم بازوش منو کشته
درد پهلوش منو کشته ...
....
*اومد بالاسر فاطمه ش هر چی صدا زد یا بنت رسول الله" دید جواب نمی ده ...ای خانومم ببین کی اومده ... چرا چشماتو بستی ؟ .... علی اومده .... فاطمه جان من هنوز همون علی ام ... فاتح خیبرم ... درسته آبروم پیشت رفت ...ولی من هنوز علی خیبر شکنم ...یه وقت دید بی بی چشماشو باز کرد ... همچین که قطرات اشک امیرالمومنین رو صورت خانوم ریخت چشما رو باز کرد ... شروع کرد وصیت کردن "صدا زد علی جان فاطمه رو حلال کن ... همسر خوبی برات نبودم .... الله اکبر ...علی جان همه تلاشمو کردم دستتاتو نبندن .... شرمنده ام منو حلالم کن .... یه وقت بغض آقا ترکید شروع کرد حرف زدن ، چی میگی فاطمه جان ... تو منو حلالم کن
گرفت راهِ زنی را به کوچه راهزنی
در آن محله که بسیار رهگذر دارد
بگو به دشمن مولا مرام ما این نیست
زمان جنگ بیاید اگر هنر دارد
کشید و برد...زد و رفت
من نمیدانم ..
حسن دقیق تر از این ماجرا خبردارد
شبا سر به سجده میذارم فقط
تا این سِر بمونه بازم سَر به مُهر
غرورِ من و حرمتِ تو شکست
از اون کوچه اون ضربه اون وقتِ ظهر
به ما کاش اون روز نمی رسید
نامرد اصلاً انگار من و ندید
چون ترسیده بود از قیامِ تو
جوری سیلی زد که قدت خمید
اگر چه داغِ این جسارت
می مونه تو دلِ من همیشه
نمیدونست با این کبودی
نور خدا خاموش نمیشه
«آی مادر...مادر....»
دلیل دارد اگر ضربه سخت و سنگین بود
عفیفه بود و سرش بین کوچه پایین بود
*مادر ما رو بی هوا زدند.. یه آقایی صدا می زد:...*
تمام غصه ام این است پشت پا بخوری
تو هم شبیه خودم نیزه بی هوا بخوری
*بریم علقمه...یه پهلوونی زمین خورده....
بریم علقمه....یه آقایی صورت به خاک گذاشته...هی صدا می زد: آقا !بی هوا زدنم
آقا! من فکرم پیش خیمه هات بود...
گفت: اباالفضل....!*
خیلی گران تمام شد این آب خواستن
یک مشک از قبیلهٔ ما یک عمو گرفت
از آن به بعد بود صداها ضعیف شد
از آن به بعد بود که راه گلو گرفت
صدا بزن:حسین....*
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#مداح.حاج آرمین غلامی
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜
روضه فاطمیه...mp3
7.21M
بسم الله الرحمن الرحیم
نوحه_زیبا_سنتی_حضرت_زهرا(س)
سبک..افتاده به دامم،چوصیدم،به پای ادب
#شاعر..آرمین غلامی(مجتون)
درعزای زهرا ، دل ما همه غم گرفت
جِن و ملک وانس،برای تو ماتم گرفت
درغم توبانو،،عزا در مدینه نشست
دوباره غم تو،یازهرا به سینه نشست
مددی یازهر ا،یازهرا،یازهرامدد۲/,,,
در عزای زهرا ، به سینه، به سر میزنم
من به عشق زهراهمیشه به درمیزنم
دلخوشم دراین کوچه ها،یارحیدرشدم
بین درو دیوار گرفتار حیدر شدم
مددی یازهر ا،یازهرا،یازهرامدد۲/,,,
عده ای شکستن چنین حُرمت مصطفی
از غضب وداده اند جفا برگل مرتضی
در وسط آن شعله ها، غنچه در خون نشست
توبرس به دادم، که محسن ،برفته ز دست
مددی یازهر ا،یازهرا،یازهرامدد۲/,,,
صبرمرتضارفته،و رشته اش پاره شد
از غم و فِراق توحیدر،چه بی چاره شد
درمیان آن کوچه ها،یاس مولا شکست
درمصیبت فاطمه،حیدر از پا نشست
مددی یازهر ا،یازهرا،یازهرامدد۲/,,,
نوحه_زیبا_سنتی_حضرت_زهرا(س)
سبک..افتاده به دامم،چوصیدم،به پای ادب
#مداح وشاعر..آرمین غلامی(مجتون)
روضه فاطمیه...mp3
7.21M
بسم الله الرحمن اارحیم
#صوت روضه حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#حضرت_زهرا
مداح..حاج آرمین غلامی👇👇
🤞🤞بسم الله الرحمن اارحیم
#متن روضه حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#حضرت_زهرا
مداح..حاج آرمین غلامی
بالاتر از اندیشهی دنیاست زهرا
بالاتر از بالاتر از بالاست زهرا
نور خداوند است هر سو بنگری هست
سرّ خداوند است، نا پیداست زهرا
اهل قیاس او را نمیفهمند هرگز
آنسوتر از مقیاس انسانهاست زهرا
درس شهادت را حسین آموخت از او
مرد آفرینِ روز عاشوراست زهرا
در زندگی چیزی برای خود نمیخواست
هرچه علی میخواست را میخواست زهرا
روزی که مردم وقت یاری خواب بودند
پای غریبی علی برخاست زهرا
دل را به آتش زد علی تنها نماند
افسوس خود در شعلهها تنهاست زهرا
پروانهها از شعلهها پروا ندارند
در سیل آتش کوهِ پا برجاست زهرا
در انتهای این مصاف نابرابر
پیروز میدان بیگمان زهراست زهرا...
ميگن: حضرت زهرا سلام الله عليها اون روزاي آخر اينقدر ناتوان و خسته شده بود، نه مي تونست چيزي بخوره، نه مي تونست چيزي بياشامه، به يه وضعي رسيده بود كه وقتي مي خواست بايسته دستش رو ميذاشت روي ديوار، فضه و اسماء ميگن: به سرعت اومديم خانوم رو كمك كنيم، اينقدر خانوم نحيف و زار شده بود ديگه روزاي آخر با اشاره حرف ميزد، فضه ميگه ديدم روز آخري يه حرفي داره ميزنه صداش رو نميشنوم، ميگه: گوشم رو گذاشتم كنار دهان خانوم، ديدم مي فرمايند:*" اِنِّي اُريدُ اُعانِقَ طِفلِي الحَزين وَلَدي الحُسين" يه كاري كن بتونم حسينم رو بغل كنم... اينقدر ابي عبدالله خوشحال شد، مقاتل نوشتن: "فَتَبَسَّمَ الحُسَين" لبخندي زد ابی عبدالله، اما اين لبخند خيلي زود تبديل به گريه شد، گفت: حسين رو بيار بغلم، سَرِ حسين رو تو آغوشش گرفت، نوشتن: تا اومد موهاي حسين رو نوازش كنه"اِرتِعَشت يداها" دستاش مي لرزيد، با همون دستاي لرزون موهاي حسين رو نوازش كرد، حالا زينب هم داره اين صحنه هارو نگاه ميكنه، اي روزگار! اين دستاي لرزون تا كجا رفت سَرِ حسين رو بغل بگيره؟ يه روزي رسيد اومد كنارِ تنور خولي هي با اين دستاش سَرِ حسين رو نوازش داد، اما توي بچگي جوري سَر حسين رو نوازش ميداد ميگفت: مادر! نميخوام يه تار موت به زمين بيوفته، اما الان مويي برا حسينش نمونده... اي حسين!
#متن روضه حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#حضرت_زهرا
مداح..حاج آرمین غلامی