eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
618 دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
4.3هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوحه ابالفضل.ع...mp3
1.87M
حضرت ابوالفضل ع ..حاج آرمین غلامی ای دلبر و دلدارم،،،سقا و سپه دارم رزمنده ی دریا دل،،عباس علمدارم رو جانب دریا کن،،دل را تو مصفّا کن با غیرت مردانه،،یک محشری برپا کن ای جان جانان ای ماه تابان امّید خیمه ای مرد میدان ««جانم ابوالفضل،،جانم ابوالفضل »» عطشان لب دریایی،،در علقمه تنهایی ای ماه بنی هاشم،،هم صحبت زهرایی کردی تو مرا یاری،،در اوج وفاداری بی مشک و علم گشته،،با گریه و با زاری فرقت شکسته دستت بریده ای پهلوانِ در خون تپیده ««جانم ابوالفضل،،جانم ابوالفضل »» ای بال و پرم عباس،،قرص قمرم عباس پاشو که در این غربت،خم شد کمرم عباس ای ساقی طفلانم،،دریا دل عطشانم واللهِ قسم بی تو،،من زنده نمی مانم سقای طفلان نخل امیدم در خاک و خونی قامت رشیدم ««جانم ابوالفضل،،جانم ابوالفضل »» شهید_جمهور ختم آیت الله رییسی شنبه سوم خردادماه /حسینیه شاملو _آرمین _غلامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👆شور زمینه_سنتی جمعه        سبک_میگذرد_کاروان هرشب جمعه دلم،سوی حسین پرزند ،خونجگرو دل غمین،بردره تو در زند هرشب جمعه دلم،داره هوای حسین این دم آخر لبم،گفته ثنای حسین ای کس و کار من یاحسین دلداره بی کفن یاحسین2 کرب وبلا، آرزوی قلب زارم شب جمعه،سوی حرم،بیقرارم                جانم حسین 3 ........ درغم کرب وبلا،زار و پریشان شدم هرشب جمعه به غم،بی سروسامان شدم هرشب جمعه بگو ،کشته بی پیرهن آیه قرآن تویی،قاری قرآن من یاحسین جان برلبم شده ذکرلبها زینبم شده شب جمعه رنج و بلا دارم به دل ناقه زینب یا حسین،مانده به گل ..................... دلخوشی این حرم بی کس وتنها شدی خفته به دشت بلا، خفته به صحرا شدی افتاده بال وپرم ،تویی توتاج سرم داغ وبلا دیده ام،خواهره دربدرم الوداع ای یار آشنا الوداع ای شاه کربلا میروم ازکرب وبلا دیده گریان کن حلالم از دیده ها،خیزدباران جانم حسین ✍ غلامی_مجنون شور_شب جمعه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شب جمعه.....mp3
3.73M
👆شور زمینه_سنتی جمعه        سبک_میگذرد_کاروان هرشب جمعه دلم،سوی حسین پرزند ،خونجگرو دل غمین،بردره تو در زند هرشب جمعه دلم،داره هوای حسین این دم آخر لبم،گفته ثنای حسین ای کس و کار من یاحسین دلداره بی کفن یاحسین2 کرب وبلا، آرزوی قلب زارم شب جمعه،سوی حرم،بیقرارم                جانم حسین 3 ........ درغم کرب وبلا،زار و پریشان شدم هرشب جمعه به غم،بی سروسامان شدم هرشب جمعه بگو ،کشته بی پیرهن آیه قرآن تویی،قاری قرآن من یاحسین جان برلبم شده ذکرلبها زینبم شده شب جمعه رنج و بلا دارم به دل ناقه زینب یا حسین،مانده به گل ..................... دلخوشی این حرم بی کس وتنها شدی خفته به دشت بلا، خفته به صحرا شدی افتاده بال وپرم ،تویی توتاج سرم داغ وبلا دیده ام،خواهره دربدرم الوداع ای یار آشنا الوداع ای شاه کربلا میروم ازکرب وبلا دیده گریان کن حلالم از دیده ها،خیزدباران جانم حسین ✍ غلامی_مجنون شور_شب جمعه ختم سومین سال آیت الله انصاری پنج شنبه سوم خردادماه /مسجدرشیدی _آرمین _غلامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روضه وداع.mp3
2.61M
🤞 جمعه 🥀 روضه_حضرت_زینب_س 🥀بازگشت_کاروان_به_مدینه ..حاج آرمین غلامی 👇👇 پنجشنبه سوم خرداد،مسجدرشیدی
❣﷽❣🤞🤞 جمعه 🥀 روضه_حضرت_زینب_س 🥀بازگشت_کاروان_به_مدینه ..حاج آرمین غلامی 🌾کسی که رنج فراوان کشید زینب بود 🌾کسی که شادیِ دوران ندید زینب بود 🌾به چهار سالگی یتیمی از غم مادر 🌾کسی‌که رنج‌چهل ساله‌کشیدزینب بود 🌾به راه کرببلا تا زِ راه شـــام خـــراب 🌾کسی که پای برهنه دوید زینــب بود 🌾بدید بر سر نی، رأس پُر زخون حسین 🌾کسی‌که‌سرش‌به‌محمل شکست‌زینب بود ، ... ⬅️لحظه ای کاروان برگشت مدینه، عبدالله ابن جعفر همسر بی‌بی زینبه، دوید جلوی کاروان ، آی کاروانیا بگید ببینم همسرم زینب کجاست.. یه کَجاوِه ای رو نشونش دادن گفتن خانمت زینب تو این کجاوه نشسته.. رفت جلو پردهٔ کجاوه رو زد بالا یه خانمی رو دید.. صدا زد خانم بگو ببینم همسرم زینب کجاست.. آی جوون دارا...آی حاجت مندا...آی گرفتارا...آی مریض دارا... بگم و التماس دعا ⬅️ سوز و اوج⬅️ یه وقت عبدالله نگاه کرد دید صدای ناله ای بلند شد.. عبدالله.. عبدالله.. من زینبم عبدالله، چرا نمیشناسی؟؟ صدا زد: (دشتی) 🌾آخ اگر تو زینبی کو پس حسینت ( مگه نمیگفتی بی حسین نمیتونم باشم ) 🌾آخ اگر تو زینبی کو پس حسینت 🌾اگر تو زینبی کو نور عینت 🌾اگر تو زینبی چرا رنگت پریده 🌾اگه تو زینبی چرا موهات سپیده ✨ حسینت کو✨ الهی خواهری که داغ برادر دیده بینمون نباشه.. خواهر برادر و خیلی دوست داره.. الهی نبینی اونچه که زینب دید.. صدا زد عبدالله داغ برادر دیدم عبدالله.. تن بی سر حسینم رو دیدم عبدالله... رأس حسین به نیزها دیدم عبدالله... 🍂آخ میون همه دلها امون از دل زینب🍂 🌾تمام ذکر زینب یا حسیــــن است 🌾وجودش لحظه لحظه با حسین است 🌾قنــــوت نیــــمه شبهای خواهــــر 🌾زیارتنامـــهٔ مولا حسیـــــن است 🍁هر چقدر ارادت داری به ابی عبدالله به ناله های دل بی‌بی زینب به اشک و آه و گریه های خانم زینب کبری سه مرتبه ناله بزن بگو🍁 ✨ یا حسیـــــــن✨ 👇 لطفا صلوات حذف نشه👇 💥هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)💥 ختم سومین سال آیت الله انصاری پنج شنبه سوم خردادماه /مسجدرشیدی _آرمین _غلامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روضه علی اکبر.ع..mp3
4.51M
شب جمعه علی اکبر(ع) 👇👇 پنج شنبه سوم خردادماه /مسجدمعتمد _آرمین _غلامی
شب جمعه🤞🤞 علی اکبر(ع) ..حاج آرمین غلامی گفتم علی اکبرو/ دیدم جدا شدن حروف روضه همین یه مصرعه/ فَقَطَّعوهُ بِالسُّیوف اربا اربا [با هر ضربه باباش میگفت آی پسرم ، با هر ضربه عمه‌اش میگفت ای وای برادرم...] حسین تماشا میکنه [باباهای که جوون از دست دادن می‌فهمن...] حسین تماشا میکنه / زدن زمین امیدشو داره می‌بینه روی خاک / اون قامت رشیدشو اربا اربا این همه شمشیر به تنش خوردن چی به سر این بدن آوردن [آی غیرتیا...] اشک آقامونو درآوردن حسین تنِ علی رو جمع کرده قدش خمه چشاش پر از درده حیرونه که چجوری برگرده [آآآآآی ، بعضی از روضه خونا میگن اینجا زینب از خیمه ها بیرون دوید درسته ، اما میگن اومد به داد امام حسین رسید ، نه نه ، راوی میگه زینب از خیمه ها بیرون آمد ، وَ هیَ تُنَادِي وا أُخَيَّاهْ وَ ابْنَ أُخَيَّاهْ ، ای وای برادرم ای وای پسر برادرم ، وا ثَمَرَةَ فُؤادی ، ای میوه‌ی دلم ، وَ جَاءَتْ حَتَّى أَكَبَّتْ عَلَيْهِ ، اومد روی بدن پاره پاره افتاد ، این آقا خودش داغ جوون دیده ، چکرد؟ ، فَأَخَذَ الْحُسَيْنُ ، زیر بازوهای خواهر رو گرفت ، فَرَدَّهَا إِلَى الْفُسْطَاطِ ، زینب رو روانه‌ی خیمه ها کرد ، یه نگاه کرد دید توان نداره ، و برگشت سمت خیمه ها صدا زد جوانان بنی هاشم بیایید... اینجا زینب از خیمه ها بیرون آمد راوی میگه من دید هی به سر می‌زد ساعتی نگذشت همون راوی میگه من میدیدم و می‌نوشتم ، یه اتفاقی گودی قتلگاه افتاد ، دیدم زینب از خیمه ها بیرون آمد وَ هیَ ت میگه یادم نمیره زینب با یه قلب سوخته‌ای با یه صدای محزون و خسته‌ای شرو دست از بدنش کشیدن همه ایستادن زینب چی گفتگ ، میگه صدا زد وا مُحَمَّدا ه پنج شنبه سوم خردادماه /مسجدمعتمد _آرمین _غلامی